وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقایسه کیفیت زندگی و هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر …

امروزه مسأله ارتقاء سلامت افراد و فعال ماندن آنها در سنین بالا، مسئله جدی تلقی شده و دیگر به عنوان یک مفهوم تجملی مطرح نیست. افزایش طول عمر افراد این توقع را در آنان به وجود آورده است که سال­های بیشتری را در سلامت و فعالیت سپری نمایند، به نحوی که این مسأله، متصدیان را بر آن داشته است تا واژه امید به زندگی را با مفهوم امیدواری به زندگی سالم«نه به مفهوم نبود بیماری بلکه به معنای زندگی بدون محدودیت عملکردی» جایگزین نمایند(تابش، 1385). چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم«زنده ماندن» بود و چالش قرن حاضر«زندگی با کیفیت بهتر» می‌باشد. امروزه با توجه به افزایش شاخص طول عمر و امید به زندگی، مسئله مهم­تری تحت عنوان چگونه گذراندن عمر و به عبارتی کیفیت زندگی[1] مطرح شده است، که پرداختن به این موضوع ذهن صاحب­نظران و محققین در امور ورزش و تربیت بدنی را به خود جلب کرده است(احمدی، سالار و فقیه زاده، 1383، Resnick et al, 2008). بازخوانی مفاهیم متعدد كیفیت زندگی منجر به ارائه تعریفی از سوی گروه كیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت[2] شده است. این تعریف برای درك فرد از موقعیت خود در بافتی از نظام­های فرهنگی و ارزشی و در ارتباط با هدف­ها، انتظارات و استانداردها و علاقه­مندی آنها ارائه شده است. در این نگاه كیفیت زندگی مفهومی فراگیر است كه سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر می­گیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است. در واقع كیفیت زندگی در برگیرنده ابعاد عینی و ذهنی است كه در تعامل با یكدیگر قرار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت كه كیفیت زندگی مفهومی پویا است؛ چون ممکن است ارزش‌ها، نیازها و نگرش‌های فردی و اجتماعی در طی زمان در واکنش به رویدادها و تجارب زندگی دگرگون شوند. همچنین هر بعد از كیفیت زندگی می‌تواند آثار قابل ملاحظه­ای بر سایر ابعاد زندگی بگذارد(Newa & Taylor, 1992). به بیانی دیگر کیفیت زندگی بیانگر اثرات عملکردی عدم سلامتی و بر آینده‌ای آن بر درک فرد از جنبه‌های جسمانی، روانشناختی و اجتماعی زندگی فردی است(موسوی، 1381). لندرز[3](2005) سلامتی روان را به شرح زیر تعریف می‌کنند. سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است. سلامت روان مفهوم انتزاعی و ارزیابی نسبی گری از روابط انسان با خود، جامعه و ارزش‌هایش است و نمی‌توان آن را جدای از سایر پدیده‌های چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل می‌پردازد، می‌سازند. سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیاست، انسان‌هایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ می‌کنند. سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاه‌ها و موضوعات مختلف مانند عدم وجود علایم احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آن را در بر می‌گیرد.

Efficiency بهره وری

برای ارائه یک تئوری در مورد سلامت روان، موفقیت برون روانی کافی نیست باید سلامت درونی روانی را به حساب آوریم. سلامت روان ظرفیت رشد و نمو شخصی می‌باشد. و یک موضوع مربوط به پختگی است. سلامت روان یعنی هماهنگی بین ارزش‌ها، علایق‌ها و نگرش‌ها در حوزه عمل افراد و در نتیجه برنامه ریزی واقع بینانه برای زندگی و تحقق هدفمند مفاهیم زندگی است. سلامت روان، سلامت جسم نیست بلکه به دیدگاه و سطح روانشناختی ارتباطات فرد، محیط اشاره دارد. بخش مرکزی سلامت، سلامت روان است زیرا تمامی تعاملات مربوط به سلامتی به وسیله روان انجام می‌شود. سلامت روان ظرفیت كامل زندگی كردن به شیوه‌ای است كه ما را قادر به درك ظرفیت‌های طبیعی خود می‌کند و به جای جدا كردن ما از سایر انسان‌هایی كه دنیای ما را می‌سازند، نوعی وحدت بین ما و دیگران به وجود می‌آورد.سلامت روان، توانایی عشق ورزیدن و خلق كردن است، نوعی حس هویت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، كه همراه است با درك واقعیت درون و بیرون از خود و رشد واقع بینی و استدلال(موسوی، 1381). در زمینه ورزش و سلامت روانی[4] قبلاً تصور عموم بر این بود که فعالیت­های ورزشی برای سلامت جسمانی مفید است. امروزه بر این امر توجه شده که ورزش علاوه بر سلامت جسمانی، می‌تواند در ارتقای سلامت روانی نیز موثر باشد. ورزش نقش مهمی در سلامت روانی دارد؛ به طوری که در سال ۲۰۰۲ شعار سازمان بهداشت جهانی «تحرک رمز سلامتی»عنوان شده است(Landers, 2005). براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی سلامت عمومی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد، که بین این سه جنبه تأثیر متقابل و پویا وجود دارد. بنابراین، سلامت روان به عنوان یکی از ملاک‌های تعیین کننده سلامت عمومی افراد در نظر گرفته می‌شود؛ که مفهوم آن عبارت است از احساس خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شکوفایی توانایی‌های بالقوه فکری و هیجانی(World health organization, 2001). کرسینی[5](1999) سلامت روانی را حالت ذهنی همراه با سلامت هیجانی نسبتاً رها شده از نشانه­های اضطراب و ناتوانی در برقراری روابط

پروژه دانشگاهی

 سازنده، مقابله با خواسته‌ها و محرک­های تنش زای زندگی می‌داند. امروزه نمی­توان نقش کنترل هیجان­ها و جهت دهی به آنها را در داشتن سلامت روانی نادیده گرفت. از یک طرف در مطالعه سلامت روانی جوامع؛ همواره به هیجان­ها و عوامل مرتبط به آنها توجهی ویژه می­شود؛ از طرف دیگر کاربرد هیجان­ها در تعلیم و تربیت و برنامه‌های یاد گیری اجتماعی و ورزشی نیز، امری اجتناب ناپذیر است؛ زیرا در قرن حاضر علاوه بر توجه به رشد شناختی و آموزشی و مهارتی؛ می­بایست به رشد هیجانی افراد توجه نمود و آنها را برای همکاری و مشارکت در تصمیم­گیری های مسؤلانه و مقاومت در مقابل فشار گروه همسالان آماده نمود؛ به گونه­ای كه نقش سازنده‌ای در اجتماعی كه روز به روز بر دگرگونی­های آن افزوده می‌گردد، به عهده گیرند(حسن علیان، 1384). هوش هیجانی[6] به عنوان نوعی توانایی، عبارت است از ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و اداره کردن هیجان­های خود و دیگران. انتظار می‌رود افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند سازگاری اجتماعی و مهارت­های جتماعی بهتری را نشان دهند(Mayer & salovery, 1997). در حقیقت هوش هیجانی نوعی استعداد عاطفی است كه تعیین می‌کند از مهارت­های خود چگونه به بهترین نحو ممکن استفاده كنیم و حتی كمك می‌کند خرد را در مسیری درست بكار گیریم. از نظر گلمن[7](1998) هوش هیجانی ظرفیت ما را در شناخت احساساتمان و احساسات دیگران تعیین می‌کند و كمك می‌کند تا ما در خودمان انگیزش ایجاد كرده و هیجانات خودمان را کنترل و اداره كرده و روابط خودمان را با یكدیگر به نظم و حساب درآوریم. در واقع هوش هیجانی شامل توانایی ما در ایجاد مهارت­های كافی در به وجود آوردن روابط سالم با دیگران و حس مسئولیت­پذیری در مقابل وظایف می‌باشد. در پرتو این خصیصه هوش هیجانی علاوه بر افزایش احتمال شناخت صحیح و واقع­بینانه هیجان­ها قدرت پیش بینی و میزان تسلط فرد افزایش می‌یابد و راهبردهای مقابله مؤثری برای مواجهه با موقعیت­های استرس زا از جمله استرس‌های محیط کار و اجتماعی به كار می‌رود و ارزیابی فرد را از وقایع پیش آمده افزایش می‌دهد و باعث بالا بردن عملكرد می­شود. در حالی كه پایین بودن سطوح هوش هیجانی باعث ارزیابی ضعیف و در نتیجه عملكرد پایین فرد می‌شود(Joseph et al, 2005؛ بشارت و همکاران، 1384). هوش هیجانی از طریق خصیصه‌های ادراک هیجانی؛ آسان سازی هیجانی، شناخت هیجانی؛ مدیریت هیجان‌ها و با سازوکارهای پیش بینی، افزایش قدرت کنترل و تقویت راهبردهای مقابله کارآمد به فرد كمك می‌کند كه عملكرد خود را بهبود بخشد و باعث افزایش احتمال موفقیت او در زمینه­های مختلف شود. بنابراین هوش هیجانی فاكتوری مهم است كه معلمان باید همزمان با كسب مهارت­ها و توانایی­های لازم برای موفقیت در زمینه کاری خود، این مهارت را نیز پرورش دهند(بشارت و همکاران، 1384). سازمان خدمات بهداشتی و انسانی آمریکا[8]، جهت ارتقاء سلامتی و کیفیت زندگی بر ورزش منظم، عدم مصرف سیگار، اجتناب از مصرف الکل، تغذیه مناسب وایمن سازی متناسب با سن تأکید می‌کند(Lee et al, 2005). تحقیقات نشان داده است که شرکت منظم در فعالیت­های بدنی و ورزش به افراد کمک می­کند تا استقلال و تحرک خود را حفظ کنند، تکرار آسیب­های ناشی از سقوط و افتادن را کاهش دهند، تعادل و هماهنگیشان را بهبود بخشند و بتوانند قدرت و استقامت عضلانی را حفظ کنند و در نهایت از کیفیت زندگی مطلوبی بهره­مند گردند(Michael et al, 2009). سروری خراشاد(1384) طی تحقیقی نشان داد که افراد فعال در مقایسه با افراد غیر فعال در مؤلفه­های سلامت ذهنی عمومی، محدودیت فعالیت بدنی، مشکلات سلامت روانی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی، انرژی و احساسات روانی و سلامت عمومی اختلاف معنی­داری دارند و فقط در مؤلفه­های مشکلات سلامت جسمی اختلاف معنی­داری نبود. همچنین کیورنیا؛ تامبورینای و ولکات[9](2010) در تحقیقی که بر روی بیماران انجام داده بودند؛ گزارش کردند که گروه­هایی که در برنامه های تمرین بدنی شرکت کرده بودند؛ در مقایسه با گروه کنترل در ابعاد عملکرد فیزیکی، سلامت عمومی، سرزندگی و احساس حیات و درد بدنی امتیاز بالاتری در ابعاد کیفیت زندگی کسب کرده بودند. همچنین آنها خاطر نشان کردند که فعالیت­های بدنی هوازی و انجام فعالیت بدنی منظم توانایی ارتقاء کیفیت زندگی را دارد. موسسات نظامی به ارتش جمهوری اسلامی كه وظیفه حفاظت از تمامیت ارضی کشور را برعهده دارند، بیشتر متكی به سرمایه‌های انسانی بوده و میزان اثر بخشی آنان تا حدود زیادی به وجود این نیروهای سالم و كارآمد بستگی دارد كه از دانش و تخصص بالایی برخوردارند.عوامل گوناگونی وجود دارد كه می‌توانند تخصص و دانش را تحت تاثیر خود قرار دهند و به آن لطمه وارد آورند. یكی از مهم‌ترین عوامل اثر گذار فشار روانی و وجود هیجان­های کنترل نشده است كه در نهایت می‌تواند سلامت عمومی و کیفیت زندگی را به خطر اندازد(صادقی بروجردی، 1382). لذا ضرورت ایجاب می­کند که به منظور حفظ اعتبار و ارزش این ارگان و کارکنان آن به عواملی که موجب عملکردهای نامطلوب محیطی، سازمانی و یا فردی می­شوند، توجه نمود تا بتوان درک درستی از آنها به دست آورد و از طریق راهبردهای مناسب این عوامل را کنترل نمود. از طرف دیگر چنانچه که ملاحظه می­شود مدل­های مفهومی «کیفیت زندگی» پدیده­ای نسبتاً جدید هستند که اکثراً همراه با تفکر جدید درمورد اهداف توسعه بوده­اند و اکثر تحقیقات صورت گرفته در زمینه کیفیت زندگی در مورد بیماران و گروه­های درمانی بوده است و کمتر در گروه­های بدون سابقه بیماری و سالم صورت گرفته است. از این رو این پژوهش سعی دارد که با یک بررسی جامع مقایسه کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار دهد و به سوالات پاسخ دهد که آیا بین سلامت روانی؛ کیفیت زندگی و هوش هیجانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت وجود دارد؟

عکس مرتبط با سیگار

[1] . Quality of life

 

[2] . World Health Organization Quality of life( WHOQOL)

 

[3] . Landers

 

[4] . Mental health

 

[5] . Corsini

 

[6] . Emotional intelligence

 

[7] . Golman

 

[8] . Health and Human Services American

 

. Courneya , Tamburrini & Woolcott

 

[1] . Quality of life

 

[2] . World Health Organization Quality of life( WHOQOL)

 

[3] – Goleman

بررسی تطبیقی احکام معدن از نظر فقه اسلامی و حقوق ایران

ای  باشد بر تحقیقات کامل‌تر و جامع‌تری که در خصوص معادن صورت خواهد گرفت.

 

 

1- كلیات و مفاهیم

 

 

1-1- کلیات

 

 

1-1-1- بیان‌مسئله

 

 

بررسی تطبیقی احکام معدن در فقه اسلام و حقوق ایران که هدف از این تحقیق احکام معادن از نظر فقهی و‌ حقوقی است.

 

 

صنایع فلزی در فلات مرکزی ایران و تجارت مس،‌  طلا و نقره بین ایلام و بین النهرین از زمان‌های  بسیار دور وجود داشته است. فیروزهای  استخراجی از معادن نیشابور،‌  از عمده‌ترین اقلام کالاهای  تجاری در تمام مشرق باستان بوده است. برنزهای  معروف لرستان و اکتشافات انجام شده در غرب،‌  سیلک،‌  مارلیک،‌  حصار ترنگ تپه،‌  شهر سوخته و بسیاری از نقاط با ارزش قدیمی به عمل آمده،‌  نشان می‌دهد که بهره‌برداری از مواد خام و منابع کافی در فلات ایران دارهای  سابقهای  قدیمی است. ( مهشید لطیفی نیا،‌  1376،‌  ص40)

 

 

سلیمان زنجان و زاج در خوانسار و کاشان،‌  گوگرد در دماوند و شمال آمل و جوشقان و سرب همراه با نقره در خراسان و انگور آن انتشار یافت شده و مورد بهره‌برداری قرار گرفته است. ( مهشید لطیفی نیا،‌  1376،‌   ﻫ ش ص40)

 

 

در دوران معاصر،‌  برای نخستین بار امیرکبیر در سال 1267 فرمان آزادی به کارانداختن معادن را صادر نمود و اداره معادن را به میرزا جبار ناظر الهام سپرد و متعاقباً هر کس می‌توانست به استخراج معدن که خود پیدا کرده بپردازد تا پنج سال،‌ از مالیات دیوانی معاف بود. بدین ترتیب بهره‌برداری از معادن آغاز شد و میرآقاسی خان،‌ معدن مس و آهن قراچه داغ را به کار انداخت و در مرتبه اول هشت خروار مس تولید نمود.

 

 

آهن در ماسوله گیلان،‌ توسط استاد فتح اله به دست آمد و قطران در رحمت آباد گیلان تولید شد و در شاهرود نیز معدن زغال سنگ یافت شد.برای مدرسه دارالفنون، معدن شناسی متخصص از تمام رشته‌ها از کشور اتریش استخدام شد و ریشارد خان را به مدت دو ماه به

پروژه دانشگاهی

 کرمانشاه فرستادتا در مورد معادن آنجا تحقیق کند. ( مهشید لطیفی نیا ،‌  1376،‌   ﻫ ش ص 41)

 

 

قبل از تشکیل مجلس،‌ امتیازات مربوط به بهره‌برداری از معادن،‌ اغلب توسط حکام پادشاهان به افراد خاصی اعطا می‌شد. در دوران قاجار،‌ به علت مصادف شدن این دوران یا انقلاب صنعتی در اروپا،‌  استفاده از مواد معدنی به نحوه فزآیندهای  رشد کرد و اروپائیان تلاش زیادی برای بدست آوردن امتیاز بهره‌برداری از معادن نمودند و در این راه موفق به کسب امتیازات متعددی از پادشاهان وقت شدند؛ امتیازات معادن آهن و مس قراچه داغ که توسط فتح علی شاه به لیندزی اعطا شد،‌ امتیاز استفاده از معادن ایران که در سال 1243 به یک معلم اتریشی به نام سالاوان اعطا شد و امتیاز رویتر که به موجب آن امتیازات اکتشاف و بهره‌برداری تمام معادن ایران از جمله نفت به یک انگلیسی به نام رویتر اعطا شد. تنها گوشه ای  از امتیازاتی است که در این راستا به اجانب داده شده است. و این وضع تا زمان وقوع انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس ادامه داشت. پس از تشکیل مجلس،‌  اعطای  امتیازات مربوطه به بهره‌برداری از معادن عمدتاً بوسیله تصویب قانون به عمل می‌آمد و به مرور،‌  قوانین جامع‌تری در مورد واگذاری معادن تصویب شد که این قوانین را در قسمت آتی بررسی می‌نماییم. (زارج،‌  1383 ص6)

 

 

شاید قدیمی‌ترین سندی که در حکایت از وضع قواعد و مقررات ناظر بر بهره‌برداری از معادن در دوران معاصر وجود دارد. نظامنامه‌ی معادن است که حسب آن در 24 ماده،‌  مقرراتی در باب چگونگی اکتشاف و بهره‌برداری از معادن و مالیاتی که بر معادن تعلق می‌گرفت وضع گردیده بود. این نظام نامه در دورانی که «موتمن الملک» وزیر فواید عامه بوده است تنظیم شدکه طبق تصریح روز شمارتاریخ،‌  نامبرده از آبان ماه 1286 تا اخر 1287 وزیر فواید عامه بوده است که احتمالاً تاریخ سند مربوط به همان سال‌‌ها می‌باشد. ( مهشید لطیفی نیا،‌ 1376،‌  ه ش ص1)

 

 

قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام،‌ مقرراتی راجع به وظایف حکام در قبال معادن دربرداشت. ولی اولین قانون که به صورت انحصاری،‌  مقرراتی بر معادن کشور وضع نمود،‌  قانون انحصار نمک مصوب 1288 بود که استخراج وفروش نمک در سه معدن،‌  اعم از سنگ،‌  آبی و در کلیه ممالک محروسه ایران را با دولت می‌دانست. از آن سال تا سال 1314،‌  قانون جامعی در مورد معادن وضع نشده و صرفاً قوانینی که وضع می‌گردید،‌  راجع به اعطاء امتیازات بهره‌برداری از معدن خاص یا انواعی از معادن به شخص یا اشخاص به خصوصی بود. به عنوان مثال می‌توان قانون امتیاز نامه طلاشویی عراق مصوب 1289 و قانون قرارداد استخراج معدن اکسید روی جزیره هرمز مصوب 1290 را نام برد. در سال 1314ماده 161 قانون مدنی راجع به معادن تصویب شد که مقرر می‌دارد « معدنی که در زمین کسی واقع شده باشد ملک صاحب زمین است و استخراج آن تابع قوانین مخصوصه خواهد بود» ولی در این زمان قانون جامع و مخصوصی راجع به معادن وجود ندارد. در سال 1317 اولین قانون معادن به تصویب رسید که این قانون مشتمل بر 17 ماده بوده و مقرراتی راجع به تقسیم بندی معادن و قواعد و مقررات ناظر بر اکتشاف و بهره‌برداری از معادن را مقرر می‌نمود که به مدت 14 سال و تا سال 1331 لازم الاجرا بود که در این سال به موجب این قانون تأسیسات جدیدی مانند استخراج و فروش را ایجاد کرد که تا آن زمان سابقه ای  از آنها در قوانین وجود نداشت. از آنجا که قانون مزبور،‌‌ در اوایل انقلاب و در دورانی که دولت قصد داشت اداره امور را تحت کنترل خود درآورد، ‌ تصویب شد،‌  مقررات آن نسبت به سایر قوانینی که تا آن زمان تصویب شده بود،‌  اختیارات کمتری را برای بخش خصوصی در نظر گرفته و عملکرد چنین نهادهای ی را به صورت کامل تحت نظارت دولت قرار داده بود.

 

 

در سال 1377 پس از 17 سال حکم فرمایی معادن 1362 قانون معادن فعلی تصویب شد که ضمن حفظ حاکمیت دولت بر معادن،‌  نقش موثرتری را برای بخش خصوصی در نظر گرفته ولی راجع به کلیات مقررات وضع شده در این قانون می‌توان گفت که بازگشتی به قانون معادن 1336 صورت گرفته است و مواردی از قبیل پروانه اکتشاف،‌  گواهی اکتشاف و پروانه‌بهره‌برداری در آن پیش بینی شده است.

 

 

در این تحقیق جهت رعایت اختصار در بیان،‌  از نظام نامه معادن به نظام نامه،‌  از قانون معادن مصوب 1317 به قانون معادن 1317،‌  از لایحه قانون معادن مصوب 1331،‌  به لایحه قانون معادن 1336 به قانون معادن 1336،‌  از قانون معادن مصوب 1362،‌  به قانون معادن 1362 و از معادن مصوب 1377 به قانون معادن 1377 یاد خواهیم نم

مقایسه دقت هدف گیری و خستگی عضلات مچ پا درد و فرم وضعیتی تیراندازی با تپانچه بادی

پژوهش

 

در بسیاری از فعالیت‌های روزمره و در برخی ورزش‌ها مانند گلف و تیراندازی، ایستادن برای مدت طولانی با حفظ وضعیت مناسب ضروری است(S.J. Janice Tan, 2011). تیراندازان برای دست‌یابی به رکوردهای مناسب، به مدت طولانی نیازمند ثبات در وضعیت ذهنی و بدنی خود هستند. طول زمان برگزاری مسابقات تیراندازی با اسلحه‌ی بادی در بخش مردان، 105 دقیقه برای شلیک 60 تیر و در بخش زنان 75 دقیقه برای شلیک 40 تیر میباشد(اجتهد، 1387). قوانین مسابقات تیراندازی به افراد اجازه شلیک در وضعیت نشسته را نمی‌دهد، بنابراین برای یک تیرانداز، بیشتر زمان یک مسابقه تیراندازی در وضعیت ایستاده سپری می‌شود. تیراندازی با تپانچه بادی 10 متر یکی از مواد رشته تیراندازی با اسلحه است که در آن فرد باید به مدت طولانی بایستد.

 

برخی از مهمترین عضلاتی که در کنترل پاسچر در ایستادن طولانی، شرکت دارند، عبارتند از: ساقی قدامی، نعلی و دوقلو که حول مفصل مچ قرار دارند. (Di Giulio, Maganaris, Vasilios, & Loran, 2009; C.F. Runge, 1999) در ایستادن طولانی مدت، واحدهای حرکتی عضلات کنترل کننده پاسچر، به صورت مداوم فعال هستند، که ممکن است موجب وقوع خستگی عضلانی شود. بر اساس نتایج پژوهش‌های پیشین، می‌توان خستگی عضلانی را به عنوان یکی از فاکتورهای تأثیرگذار بر کنترل پاسچر در وضعیت ایستاده در نظر گرفت (Suponitsky, vebitsky, Peled & Mizrahi, 2008). از سوی دیگر پژوهش‌های پیشین نشان داده‌اند که با افزایش خستگی عضلات ساق، جابه جایی مرکز فشار بیشتر شده و این بدان معناست که نوسانات قامتی نیز افزایش پیدا کرده است که این می‌تواند باعث کاهش تعادل، افزایش سقوط یا کاهش کارایی افراد در انجام فعالیت‌های روزمره شود. (Vuillerme & Nougier 2001, Prieu).

 

افزایش نوسانات قامتی می‌تواند باعث کاهش کنترل پاسچر و در نتیجه کاهش دقت در تیراندازی شود. خستگی در این عضلات طی ایستادن طولانی مدت، در افراد غیر ورزشکار معنادار بوده است (Sartika & Dawal, 2009; S.J. Janice Tan, 2011; Rahim, Omar, Halim Alias, Ibrahim & Mas,2010 )با این وجود پژوهشی در رابطه با میزان خستگی عضلانی در تیراندازان حرفه‌ای و اثر آن بر دقت تیراندازی یافت نشد.

 

پایان نامه های دانشگاهی

 

 

بررسی میزان خستگی هر کدام از عضلات اندام تحتانی در تیراندازی و شناسایی عضله یا عضلاتی که بیشتر فعالیت می‌کنند، می‌تواند راهنمای مناسبی برای مربیان در طراحی برنامه‌های تمرینی باشد. همچنین یافتن روش‌های نوین با هدف کاهش خستگی و افزایش دقت در تیراندازان ضروری به نظر می‌رسد. با توجه به ضعف ادبیات پژوهشی در زمینه میزان بروز خستگی در تیراندازان حرفه‌ای حین رقابت و مبهم بودن اثر خستگی عضلانی بر عملکرد این افراد، پژوهش پیش‌رو با هدف بررسی نیمرخ فعالیت عضلانی تیراندزان در ایستادن‌های طولانی‌مدت طرح‌ریزی شد. همچنین در این پژوهش اثر دو فرم متفاوت تیراندازی (فرم ایستادن ممتد بدون استراحت و ایستادن در کل مدت تیراندازی و فرم نشستن‌های متناوب با بازه‌های استراحت 20 دقیقه‌ای) بر عملکرد تیراندازان و فعالیت عضلانی مورد بررسی قرار گرفت.

 

3-1- ضرورت و اهمیت پژوهش

 

خستگی عضلات مچ پا موجب کاهش کنترل پاسچر می‌شود، بنابراین ممکن است این خستگی روی عملکرد تیراندازان اثر منفی بگذارد که بررسی این مسئله ضروری به نظر می‌رسد. در خلال یک مسابقه تیراندازی، برخی تیراندازان تا پایان رقابت سرجای خودشان میمانند و برخی دیگر به منظور شنیدن راهنمایی مربی خط مسابقه را ترک می‌کنند و بعضی هم برای رفع خستگی بر روی صندلی خود می‌نشینند. ممکن است که هر یک از این حالات چندین بار به وقوع بپیوندد. این نشان می‌دهد که از سوی مربیان و بر اساس استراتژی مسابقاتی و تاکتیک تیراندازان رویه خاصی پیگیری نمی شود و هر تیرانداز برنامه خود را دنبال می‌کند. با این وجود تیرانداز با هدف کسب امتیاز بیشتر و افزایش تمرکز بر روی عملکرد خود، سعی بر آن دارد که وضعیت ایستای خود را حفظ نماید و در صورت امکان از نشستن خودداری نماید تا وضعیت بدنی خود را که با توجه به سیبل تنظیم کرده است حفظ کند. علی‌رغم اینکه نشستن‌های متناوب یا خارج شدن از خط می‌تواند در رفع خستگی فرد موثر باشد، بیان می‌شود که این امر می‌تواند موجب کاهش تمرکز و در نتیجه کاهش دقت ورزشکار شود. از این‌رو ورزشکاران حرفه‌ای این رشته سعی می‌کنند طی زمان اجرای مسابقه، از نشستن خودداری نمایند.

 

با این حال در بررسی‌های انجام شده، شواهد علمی حاکی از بهتر بودن رکورد افرادی که حین مسابقه استراحت نمی‌کنند در قیاس با گروهی که استراحت می‌کنند یافت نشد. بنابراین توجه به مزایای استراحت حین مسابقه تیراندازی برای کاهش خستگی و اثرات متعاقب آن بر عملکرد ضروری به نظر می‌رسد. همچنین در خصوص تاثیر خستگی بر عملکرد ورزشی تیراندازان و استراحت های بینابینی در طول رقابت، می تواند به طراحی استراتژی و تاکتیک مسابقاتی ورزشکاران کمک کند. با بررسی فعالیت عضلانی حین تیراندازی و ایستادن طولانی‌مدت و شناخت تعامل بین فعالیت عضلانی و دقت در تیراندازی می‌توان راهکارهایی را برای بهبود عملکرد ارائه کرد.

 

2 – Shooting

 

[2] – 10 m Air pistol

 

[3] -posture sway

 

1 – Prolong standing

رابطه مؤلفه ­های مدیریت دانش و هوش سازمانی در هیئت­ های ورزشی استان کرمان

دانش سازمانی به زعم غالب مدیران موفق دنیا، یکی از مهمترین سرمایه­ی شرکت­های سده بیست و یکم محسوب می­شود که مدیریت بهینه آن موجب ارتقا سطح کیفی سازمان می­گردد(شاهین 1390، 19). مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمان­ها در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات مهم و مهارت­هایی که بخشی از سابقه سازمان هستند و عموماً به صورت ساختار نیافته در سازمان وجود دارند، یاری می­رساند (ستاری قهفرخی 1386، 8). در واقع مدیریت دانش”فرآیند نظام­مند و یکپارچه هماهنگی در سطح سازمانی به منظور دستیابی به اهداف سازمانی است”، که هدف از فعالیت­های آن در سازمان، اطمینان از رشد و تداوم فعالیت­ها در جهت حفظ دانش حیاتی در تمام سطوح، به کارگیری دانش موجود در تمام چرخه­ها، ترکیب دانش در جهت هم افزایی، کسب مداوم دانش مربوطه و توسعه دانش جدید از طریق یادگیری مداوم است که به وسیله تجارب درونی و دانش بیرونی ایجاد می­شود (کان یی وونگ 2005، 13). از طرفی دیگر امروزه صحبت از انواع مختلف هوش است. در هر مورد، هوش به توانایی دریافت، درك و كاربرد نمادها و سمبل­ها كه نوعی توانایی انتزاعی است، اشاره دارد. امروزه هوش، پیشوند بسیاری از مفاهیم مدیریتی شده است و این نشان دهنده تغییر نگاه سازمان­ها و متفكران سازمانی از هوش تستی بر رویكرد­های نوین به مقوله هوش است. یكی از انواع هوش، هوش سازمانی است. هوش سازمانی یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی كه بر سازمان مؤثر است. داشتن دانشی عمیق نسبت به همه عوامل مثل مشتریان، رقبا، محیط اقتصادی، عملیات و فرآیندی سازمانی كه تأثیر زیادی بر كیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان می­گذارد، وما را برای تصمیم­گیری سازمانی توانمند می­سازد(ابرزی 1385، 30). ایده و مفهوم هوش سازمانی مهم است چرا که پارادایم های جزیی دیگری همچون مدیریت دانش را در بر می­گیرد. تمرکز اصلی هوش سازمانی بر دانش می­باشد، تا آن­جایی که هوش سازمانی درحقیقت قابلیت یک سازمان درافزایش اطلاعات، نوآوری، دانش عمومی و عمل مؤثر بر پایه­ی ایجاد دانش است (یالس 2005، 52).

عکس مرتبط با اقتصاد

در سال­های اخیر مدیریت دانش به موضوعی مهم و حیاتی برای موفقیت سازمان­ها تبدیل شده است. به گونه­ای که اثربخشی آنها در گرو ایجاد، ذخیره­سازی، انتقال و بکارگیری به هنگام دانش می­باشد. با این وجود بسیاری از سازمان­ها آمادگی لازم را برای بهره­گیری موفقیت­آمیز از استراتژی مدیریت دانش ندارند(ستاری قهفرخی 1386، 21). امروزه با اطمینان كامل می­توان ادعا كرد كه شناسایی و استفاده از هوش سازمانی می­تواند قدرت رقابت پذیری یك سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان­ها متمایز نماید. ضرورت بررسی هوش سازمانی در حال حاضر پاسخ به شرایط فعلی و نیاز مدیران است. سازمان با بهره گیری از هوش سازمانی، اثربخشی استفاده از ساختارهای اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف خویش افزایش داده و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شده به استفاده در لایه­های اجرایی سازمان برای استفاده مدیران توسعه داده می­شود. با توجه به اینكه مدیران در سازمان­هایی فعالیت می­كنند كه متأثر از محیط داخلی و خارجی خود می­باشند و در مقابل پاسخگویی به مسایل و مشكلات خود مثل انسان­ها نیازمند قدرت یادگیری هستند. بنابراین مسئله هوش سازمانی می­تواند در این مهم كمك شایانی به مدیران كرده و آنها را قادر سازد تا با توجه به حافظة سازمانی خود پاسخگوی نیازها و مشكلات و عكس العمل به موقع به تغییرات محیطی باشند. بنابراین مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به آنها نیاز به هوش سازمانی دارند كه بتوانند با اتكای به آن عملكرد خود را بهبود بخشند(بیک زاده و همکاران 1389، 48). امروزه صنعت ورزش به عنوان یکی از پردرآمدترین و تأثیرگذارترین صنایع در چرخه اقتصاد یک کشور شناخته شده است که حتی در روزهای رکود شدید اقتصادی، نسبت به دیگر صنایع از رکود کمتری برخوردار بوده است. از این رو سازمان­های ورزشی باید بکوشند تا در این محیط پر تلاطم از یکدیگر عقب نیفتند تا مشتریان خود که همانا

پایان نامه های دانشگاهی

 تماشاگران، سهامداران، ورزشکاران، مربیان هستند را از دست ندهند. هیـأت­های ورزشی هر استان نیز تلاش می­کنند با ارتقا و بهبود دائم سطح عملکرد خود بتوانند به نحو مؤثرتری در نیل به اهداف خود گام بردارند. یکی از مهم­ترین استراتژی­هایی که می­تواند در شرایط کنونی تاثیر بسزایی در این زمینه داشته باشد، مدیریت دانش است. ایجاد زمینه و پیش شرط­های سازمانی مناسب از جمله هوش سازمانی مناسب، اولین اقدامی است که باید برای پیاده­سازی موفقیت­آمیز این استراتژی انجام شود.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

بنابراین پژوهش حاضر به منظور فراهم سازی شواهدی از رابطه­ی بین زیر سیستم مدیریت دانش و هوش سازمانی انجام خواهد گرفت و به دنبال تحقق اهداف زیر است:

 

 

1- آیا بین مدیریت دانش با هوش سازمانی در جامعه ی مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؟

 

 

2- آیا بین زیر سیستم­های مدیریت دانش با هوش سازمانی در جامعه­ی مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؟

 

 

3- آیا مؤلفه ­های مدیریت دانش قادر به پیش بینی هوش سازمانی در جامعه­ مورد مطالعه می­باشند؟

 

 

3-1- ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 

هیئت­های ورزشی تشكیلاتی است كه به منظور فراهم نمودن زمینه مساعدت جهت گسترش رشته ورزشی مربوطه و ایجاد انگیزه و نیز جذب آحاد مردم به امر ورزش و كشف استعدادها و بالابردن سطح مهارت­های ورزشی بر اساس اصول و مبانی پیش‌بینی شده در اهداف فدراسیون و سازمان تربیت‌بدنی ایجاد گردیده است. این هیأت نماینده و جانشین فدراسیون ورزشی مربوطه در استان بوده كه فعالیت­های مرتبط در سطح استان را برابر مقررات فدراسیون مربوطه و بین‌المللی و هماهنگی با اداره تربیت‌بدنی استان و با رعایت كامل قوانین اجراء و نظارت می‌نمایند. درعصر اطلاعات و ارتباطات، انسان­ها بزرگترین سرمایه های هر سازمانی می­باشند. بسیاری از دانشمندان دانش مدیریت سرمایه­های انسانی را یگانه منبع پایدار مزیت رقابتی سازمان­ها می­دانند (رحمتی 1390، 63). ایکوجیرو کارشناس مشهور معاملات ژاپن می­گوید:” در اقتصادی که تنها چیز با ثبات، بی­ثباتی است، یک منبع مطمئن و با دوام مزیت رقابتی، دانایی است.”وقتی هر شب تقاضاها تغییر می­کند، فن آوری­ها توسعه می­یابد، رقبا زیاد می­شوند، سازمان­هایی موفق هستند که همواره دانش جدید ایجاد کنند. آن را به طور گسترده در سراسر سازمان اشاعه دهند و به سرعت آن را بصورت فناوری­ها و محصولات جدید نشان دهند (حسینی 1385، 102). پیلار اعتقاد دارد که دانش (و خصوصاًٌ ایجاد دانش، در امتداد انتشار و جمع­آوری آن در سازمان می­تواند یک منبع استراتژیک کلیدی برای یادگیری سازمانی باشد(راب 2003، 78). از طرف دیگر سازمان­ها در محیط پر از تغییر و تحول قرار دارند و برای بقا و تداوم فعالیت خود نیاز به افزایش دانش و آگاهی کارکنان و پرسنل خود دارند. بنابراین هر مکانیزم سازنده­ای که برای افراد چنین امکانی را برای افزایش دانش و آگاهی فراهم سازد، به طور طبیعی به کارآیی و اثربخشی سازمانی کمک خواهد کرد و بقا و تداوم فعالیت و رقابت آن سازمان را موجب خواهد شد. از طرف دیگر برای پیشرفت و توسعه ورزش کشور، ادارات ورزش و جوانان استان­ها نقش بسیار مهم و کلیدی در برنامه­ریزی، سازمان­دهی، و اجرای فعالیت­های ورزشی را دارا هستند و این ادارات در صورت داشتن مدیریتی کارآمد و اثربخش بهتر می­توانند به توسعه و پیشرفت ورزش در کشور کمک کنند (رحمتی 1390، 70).

 

 

همانگونه كه در دنیای انسانی و در حیات پرتلاطم بشری انسان­هایی موفق و كارآ خواهند بود كه دارای هوشی سرشار و بهره­مند از درجه­ی هوشی بالا باشند، قطعاً در دنیای سازمانی نیز وضع به همین­گونه خواهد بود، به خصوص این كه در عصر حاضر هر چه زمان به جلوتر می رود با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالش­های جدید، سازمان­ها نیز پیچیده­تر و اداره­ی آن ها نیز مشكل­تر می­شود و نیاز به دانش جدید بیش از پیش مورد تأکید قرار می­گیرد (غلامی 1390، 53). اكثر مدیران اجرایی بر این باور هستند كه دانش مهمترین موهبت یا نعمت در سازمان است. آنها باور می­كنند كه آگاهی مغزی، ذهنی و هوشیاری، اصلی عمده و مهم در سازمان آن­ها است، همان چیزی كه موجب ایجاد رقابت در سازمان    می­شود، لذا تلاش می­كنند تا از هوش سازمانی بهره ببرند تا به یك رقابت صحیح دست یابند (لیبویتز 1999، 79). در دنیای امروز ارتقاء هوش سازمانی یكی از الزامات غیرقابل انكار برای اغلب سازمان­هااست تا بتوانند از طریق كسب و تجزیه و تحلیل اطلاعات، و همین طور افزایش دانش و ایجاد آگاهی، بر قابلیت­های خود بیفزایند. از طرفی نیز افزایش هوش سازمانی موجب می­گردد سازمان­ها اطلاعات محیط اطراف خود را سریعتر و با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل كرده و نتایج حاصل را به طریق سودمند ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیم­گیرندگان قرار­دهند. این امر جریان تبادل اطلاعات و دانش را در بستر سازمان تسریع كرده و اثربخشی فرآیند تفكر و تصمیم­گیری جمعی را به نحو چشمگیری بهبود می بخشد (شاهین 1390، 60). میزان هوش سازمانی سازمان­ها، مانند انسان­ها، متغیر و متفاوت است. یعنی مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی در بروز و رشد آن تأثیر می ­گذارد. سازمان­ها نیز همانند انسان­ها، درجه­ای از هوشمندی را به نمایش می­گذارند. برخی از سازمان­ها بسیار كند ذهن هستند.آنها حتی نمی­ توانند سیگنال­های بسیار قوی از تغییرات محیط خود را تشخیص دهند و در پاسخ به این محرك­ها بسیار ناتوانند. این سازمان­ها به آرامی یاد می­گیرند و بدون هیچگونه درك و بینش اشتباهات قبلی خود را تكرار می­كنند (غلامی 1390، 107).

 

 

با توجه به نکات ذکر شده و با توجه به تأکید دولت به اقتصادهای دانش محور در افق توسعة کشور، و همچنین مزایای مدیریت دانش و شناخت بهتر عوامل موفقیت آن به ویژه هوش سازمانی، و همچنین این­كه هم اكنون موضوع مدیریت دانش و هوش سازمانی به عنوان یك نیاز شناخته می­شود و موضوع جدیدی می­باشد و به دلیل كمبود پژوهش­های صورت گرفته در رابطه با موضوع هوش سازمانی در ایران، و بخصوص در سازمان­های ورزشی، این موضوع نیازمند بحث بیشتری می­باشد. تا از یك طرف مدیران و دست اندركاران سازمان­ها با مقوله مدیریت دانش و هوش سازمانی و همچنین ابعاد آن آشنا باشند و هم بتوانند عملكرد خویش را با توجه به ابعاد هوش سازمانی بهبود بخشند. بنابراین هیأت­های ورزشی استان ها می­توانند ضمن ارزیابی وضعیت مدیریت دانش به کمک هوش سازمانی به ایجاد تنوع در منابع مالی، تحلیل برنامه­ ها و عملكردها، توسعه چشم اندازها، باز تعریف ماموریتها و طراحی راهبردهای مناسب بپردازد.

عملکرد الکترومایوگرافی عضلات شانه در وضعیت های مختلف

عضلات چرخاننده بازو RC[1] شامل فوق­خاری، تحت­خاری، گرد گوچک و تحت­کتفی هستند که که این چهار عضله باهم، عضلات RC را تشکیل می­دهند.

 

عضله فوق­خاری و عضله دلتوئید، عضلات اصلی در آبداکشن مفصل شانه هستند. مطالعات نشان
می­دهد که عضلات RC، دو عملکرد اصلی در مفصل بازویی- دوری دارند که شامل ۱) نقش حرکتی استخوان بازو در مفصل شانه ۲) تثبیت مفصل گلنوهومرال

 

افزایش پارگی یا نقص RC، منجر به نیمه دررفتگی سر استخوان بازو و نقص عملکرد مفصل شانه
می­شود. عضلات RC با همکاری هم مفصلی را که ذاتا ناپایدار است را احاطه کرده­اند و مفصل گلنوهومرال را از طریق زوج نیرو هم در صفحه فرونتال و هم در صفحه عرضی پایدار می­کنند( فانک 2005[2]).

 

بنابراین پارگی در هرکدام از عضلات RC مخصوصاً فوق­خاری باعث ناپایدار شدن شانه می­گردد و باعث می­شود که شانه نتواند عملکرد مناسب خود را به عنوان متحرک­ترین مفصل بدن انجام دهد. عضله فوق­خاری در حرکت آبداکشن و در تولید نیروی کوپل در صفحه عرضی مفصل شانه موثر است. پس تشخیص به موقع آسیب در عضله فوق­خاری این امکان را می­دهد که با درمان این عضله، کارایی سریع تر مفصل شانه به دست آید. تست­های زیادی برای سنجش آسیب عضله فوق­خاری وجود دارد اما هیچ یک از این تست­ها به عنوان مناسب­ترین تست شناخته نشده است. هدف از تحقیق حاضر ارائه یک تست مناسب برای عضله فوق­خاری است. در این مطالعه به دلیل اینکه از لحاظ بیومکانیکی عضله
فوق­خاری در حالت اکستنشن آرنج بیشتر فعال است تمام تست­ها در این مطالعه وضعیت اکستنشن آرنج انجام می­شود.

 

3-1- سابقه و ضرورت انجام پژوهش

 

عموما اختلالات شانه شایع است و اغلب به علت آسیب دیدگی تاندون RC و مخصوصاً تاندون عضله فوق­خاری است(ال مند[1] و همکاران۱۹۹۰،جی اسوند[2] و همکاران۱۹۹۸، نیر [3] و همکاران۱۹۸۳). اساس فرض، در سنجش شناخت آسیب فوق­خاری، این است که باید در درجه اول فوق­خاری فعال شود که با حداقل شدت فعالیت سایر عضلاتی شانه همراه باشد.

 

به منظور سنجش آسیب عضله فوق­خاری، برای نخستین بار توسط مونیز وجاب وضعیت ۹۰ درجه آبداکشن بازو و ۳۰ درجه هوریزنتال فلکشن در صفحه کتف که با چرخش داخلی بازو و به کار بردن مقاومت در مقابل آبداکشن پیشنهاد شد. آنها با این موقعیت آزمایشی ادعا کردند که فعالیت عضله فوق­خاری را می­توان از سایر عضلات تفکیک کرد و آنرا تست Empty can (EC) نامیدند( مونیز و جاب[4] ۱۹۸۲). با این حال برای حمایت از این نتیجه تنها سیگنال­های خام Emg را از عضلات RC، تنها در یک آزمودنی و بدون نرملایز سازی گزارش کردند.

 

از آنجا که در طول چرخش داخلی برجستگی بزرگ به زیر قوس آخرومی-ترقوه­ای برخورد می­کند، 45 درجه چرخش خارجی را به جای چرخش داخلی در تست جاب به کار بردند وبه عنوان تست Full can (FC) نامیدند.آنها استدلال کردند که وضعیت FC درد کمتری را نسبت به EC برمی­انگیزد و بنابراین برای عملکرد فوق­خاری یک آزمایش قابل اطمینان­تری است.

 

کلی و همکارانش بیان کردند که در این وضعیت شدت فعالیت عضله فوق­خاری در تست FC وEC مشابه است.( کلی و کدرمس[5] ۱۹۹۶).

 

گرچه کلی وکدرمس فعالیت ۸ عضله شانه را گزارش کردند اما آنها از گزارش سطح فعالیت نسبی بین عضله فوق­خاری و دیگر عضلات شانه قصور کردند.

 

تا حدی بر اساس نتایج EC و FCبه صورت بالینی، برای تشخیص آسیب فوق­خاری از این دو تست استفاده می­شود. با این حال نتایج الکترومیوگرافی[6] جاب و کلی داده­های کافی برای حمایت از تفکیک فعالیت عضله فوق­خاری در تست­های FC و EC ارائه نکرده­اند.

 

در واقع شواهد الکترومیوگرافی نشان می­دهد که در تست­های FC و EC شدت فعالیت عضله دلتوئید بالا است(تونزند[7] و همکاران ۱۹۹۱،مولانگل[8] و همکاران۱۹۹۶، رینولد[9] و همکاران۲۰۰۷). علاوه بر عضله فوق­خاری (مولانگل و همکاران۱۹۹۶، رولندز و همکاران[10] ۱۹۹۵،بیچر[11] و همکاران۲۰۰۸)، تحت­کتفی (تونزند و همکاران ۱۹۹۱، بیچرو همکاران۲۰۰۸) و دندانه ای قدامی (مولانگل و همکاران۱۹۹۶ ، بیچرو همکاران۲۰۰۸) فعال هستند.

 

دانلود مقالات

 

 

بعد از آن در این راستا برای تعیین اعتبار آزمون تست­های FC و EC یک مطالعه جامع از فعالیتEmg عضلات شانه در طی تست­های FC و EC انجام شد.

 

که در این مطالعه نشان داده که در هر دو تست FC و EC عضله فوق­خاری با MVC۹۰% است و فعالیت این عضله به صورت انتخابی نیست چرا که ۸ عضله دیگر هم از جمله تحت­خاری، تحت­کتفی ، بخش میانی ذورنقه ، بخش تحتانی ذوزنقه، دندانه ای قدامی، دلتوئید میانی، قدامی و خلفی بیش از MVC ۷۰% فعال بودند (کریگ[12] و همکاران۲۰۰۸).

 

بنابراین بررسی الکترومایوگرافی، آزمایش­های FC و EC نشان می­دهد علارغم اینکه وضعیت­های FC و EC می­تواند برای تقویت هم زمان عضلات شانه مفید باشد این آزمایش­ها نمی­تواند به طور انتخابی عضله فوق­خاری را فعال کند و نباید به عنوان یک تست قطعی آسیب فوق­خاری تفسیر شوند.

 

پس به منظور شناسایی آسیب عضله فوق­خاری، وضعیتی که بتواند فعالیت این عضله را از سایر عضلات جدا کند وجود ندارد و همچنان این مسئله باقی می­ماند که در چه وضعیتی می­توان فعالیت این عضله را از سایر عضلات جدا کرد. در این مطالعه به دنبال وضعیتی هستیم که بتواند فعالیت عضله فوق­خاری را از سایر عضلات جدا کند.

 

4-1- اهداف تحقیق

 

1-4-1- اهداف کلی

 

عملکرد الکترومایوگرافی عضلات شانه در وضعیت­های مختلف.

 

2-4-1- اهداف جزئی

 

RMS عضلات کمربند شانه ( فوق­ خاری، ذوزنقه فوقانی، تحتانی، میانی و دالی قدامی، میانی و خلفی)

 

تعیین RMS عضلات کمربند شانه در حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی.

 

5-1- متغیرها

 

1-5-1- متغیرهای مستقل

 

حرکت آبداکشن در سه صفحه کتف، صفحه فرونتال و صفحه ساجیتال.

 

2-5-1- متغیرهای وابسته

 

شاخص الکترومیوگرافی RMS (Root mean square)

 

متغیر ذکر شده در عضلات فوق­خاری، ذوزنقه و دالی میانی بررسی می­شود.

 

6-1- فرضیه های پژوهش

 

1-فعالیت عضله فوق­خاری در صفحه کتف بیشترین فعالیت را خواهد داشت و در صفحه فرونتال کمترین فعالیت را خواهد داشت.

 

2-فعالیت عضله فوق­خاری در وضعیت 30 درجه در مقایسه با وضعیت­های صفر، 60، 90 درجه بیشترین مقدار راخواهد داشت.

 

3-عضله ذوزنقه و دلتوئید در صفحه کتف و در زاویه 30 درجه آبداکشن شدت کمتری خواهد داشت.

 

[1] Ell man

 

[2] G Shwend

 

[3] Near

 

[4] Job and Monyes

 

Kelly, Kadrmas

 

[6] EMG

 

[7] Townsend

 

[8] Malanga

 

[9] Reinold

 

[10] Rowlands

 

[11] Boettcher

 

[12] Craig

 

[1] Rotator cuff

 

[2] Funk

 
مداحی های محرم