وبلاگ

توضیح وبلاگ من

اثرات اوکالیپتول بر الگوی فعالیت نورونی حلزون و برهمکنش با مکانیسم های سلولی دخیل در القای فعالیت …

 

 

بیماری صرع[1] از جمله شایع­ترین اختلالات عصبی در جهان است. این اختلال بصورت تشنجات خودبخودیِ غیرقابل پیش­بینی بروز می کند. صرع معمولاً در نتیجه کاهش عوامل مهاری یا افزایش شدید تحریک­پذیری در بخشی از شبکه نورونی مغز رخ می­دهد. در چنین شرایطی الگویی از فعالیت غیرطبیعی و شدید موسوم به الگوی فعالیت صرعی در این مجموعه نورونی شروع می­شود (Fisher, 1989). تغییر در الگوی فعالیت سیناپس­ها و اختلال در عملکرد کانال­های یونی بعنوان دو مکانیسم اساسی زمینه ساز صرع شناخته شده­اند  (Noebels, 2003; .Wuttke and Lerche, 2006) شواهد متعددی تغییر در سیستم­های نوروترنسمیتری مختلف بویژه گلوتامات، آسپارتات و GABA در ایجاد زمینه صرع را تایید کرده­اند (Pinto et al., 2005) با این حال شواهدی وجود دارد که تاثیر انحصاری سیناپس­ها در ایجاد زمینه و بروز صرع را نقض می­کنند. برخی تک سلول­های کشت داده شده بی­مهرگان و مهره­داران قادر به تولید الگوی فعالیت صرعی هستند (Rosalin, 1991). همچنین مهار انتقال سیناپسی با غلظت بالای منیزیم و غلظت پایین کلسیم در مواردی قادر به مهار فعالیت صرعی نیست (Bikson et al., 1999). مدارکی از این دست اهمیت و نقش ویژگی­های ذاتی غشاء بویژه عملکرد کانال­های سدیمی، پتاسیمی و کلسیمی در بروز الگوی صرع را نشان می­دهند.

 

با درمان­های موجود در 80% موارد می­توان حملات تشنج را کنترل کرد. علیرغم تولید تعداد قابل توجه داروهای سنتتیک موثر در درمان انواع صرع، تاثیرات جانبی قابل توجه این داروها و نیز عدم کارایی آن­ها در مورد برخی از مبتلایان باعث شده تا شناسایی ترکیبات ضد صرعِ موثرتر با اثرات جانبی کمتر همچنان مورد توجه بسیاری از محققان باشد (Emamghoreishi and Heidari-Hamedani, 2008).

 

در طب سنتی استفاده از عصاره خام گیاهان، به صورت خوراکی یا موضعی، نقش مهمی در درمان بسیاری از بیماری­ها، خصوصاٌ کنترل عفونت­ها داشت (Navarro et al., 1996). امروزه نیز گیاهان دارویی به عنوان یک منبع مناسب برای یافتن داروهای جدید مورد توجه محققان در سراسر دنیا قرار گرفته­است. همچنین علاوه بر استفاده­های بالینی، محصولات طبیعی مذکور به منظور کشف اهداف جدیدی از جمله رسپتورها و کانال­ها، حائز اهمیت­اند (Vriens  et al., 2008).

 

اسانس­های گیاهی[2] ترکیباتی بودار، فرار، اکثرا روان هستند که در چربی، الکل، حلالهایی با قطبیت ضعیف و به مقدار خیلی کم در آب قابل حل می­باشند. این ترکیبات بی رنگ یا زرد کمرنگ و به ندرت دارای رنگ بنفش­اند که در ساختارهای ترشحی برخی گیاهان ذخیره شده و

دانلود مقالات

 قابل استخراج از بخش­های مختلف این گیاهان هستند. اسانس‌ها به طور معمول از ترپن‌­های[3] آروماتیک فرار و فنیل پروپانوئیدها تشکیل شده‌اند که بواسطه عبور آزادانه­شان از غشاء سلول می­توانند نقش­های سیگنالینگ متنوعی در سلول داشته باشند. در این ارتباط گزارش­هایی حاکی از مداخله ترکیبات اسانس‌های گیاهی با کانال‌های یونی و رسپتورها نیز وجود دارد (Goncalves et al., 2008).

 

تعداد معدودتری از مطالعات بر تاثیر خاص برخی ترکیبات از جمله مونوترپن­ها[4] متمرکزند که در تعداد قابل توجهی از فراورده­های گیاهی موثر بر صرع حضور دارند. مونوترپن­ها ترکیباتی با فرمول مولکولی C10H16 می­باشند که هم در فراورده­های گیاهی صرع زا[5] و هم در فراورده­هایی با اثرات ضد­صرع یافت می­شوند (Burkhard et al., 1999; Ishida, 2005). انواع عصاره­های گیاهی و اسانس­های روغنی استخراج شده از گیاهان جهت درمان صرع استفاده می­شود. تحقیقات روی این گیاهان نشان داده که عصاره­های آن­ها حاوی ترکیباتی با خواص ضد­تشنجی هستند و قادر به مهار فعالیت صرعی القاء شده توسط پنتیلن تترازول[6] ((PTZ می­باشند (Sayyah et al., 2002). PTZ  آنتاگونیست گابا است که با مهار رسپتور گابا A باعث کاهش عملکرد سیستم گاباارژیک می­شود (Olsen, 1981). از جمله مونوترپن­هایی که اثرات ضدصرعی به آنها نسبت داده شد می­توان به اوجنول[7]، لینالول[8]، منتول[9] و لیمونن[10] اشاره کرد (Burkhard et al., 1999). از طرفی برخی از مونوترپن­ها ممکن است سبب االقای تشنجات صرعی در انسان­ها و حیوانات شود. تاثیر صرع زایی اسانس روغنی برخی گیاهان به مونوترپن­های دوحلقه ای از جمله کامفر[11] و اوكالیپتول[12] نسبت داده شده (Burkhard et al1999).

 

[1] epilepsy

 

[2] Essential oils

 

[3] terpene

 

[4] monoterpene

 

[5] epileptogene

 

[6] pentylentetrazol

 

[7] eugenol

 

[8] linalool

 

[9] menthol

 

[10] limonene

 

[11] camphor

 

[12] eucalyptol

تحلیل فضایی موانع و محدودیت های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی

تحقیق

 

سالیان متمادی در پیاده­سازی مدل‎های گوناگون رشد و توسعه وقت صرف شده و ناكامی‎های بسیاری در این امر اتّفاق افتاده است. سهم عدم بهره‎مندی جوامع روستایی از رشد و توسعه در این جریان، شاید بیش از سایر اقشار است. شرایط محیطی و انسانی حاكم بر روستاها به‎ گونه‎ای است كه آنان را در انزوا قرار داده و باعث شده از فعالیت‎های مربوط به توسعه بهره‎ی كمتری ببرند. مهم‎ترین نمود این امر در نبود اشتغال، ناپایداری و عدم تنوع شغلی در روستاها است كه مهاجرت به خارج روستاییان را درپی دارد (طاهرخانی،1381: 50 و فلیحی،1379: 203). اما در این میان، برنامه‎های جدید توسعه، الگوی نوینی از توسعه روستایی را معرفی می‌‎نماید که  مبتنی بر اصل توانمندسازی روستاییان می‎باشد. توانمندسازی از مؤلفه‎های جدید توسعه و در کانون مفاهیم جدید توسعه و تقویت راهبردهای فقرزدایی به ویژه در مناطق روستایی قرار دارد.

 

مفهوم توانمندسازی از دهه 1950 شکل گرفت و در دهه 1970 به اوج خود رسید. در دهه 1990 وجه غالب نظریه‎های توسعه روستایی را به خود اختصاص داد و در مفهوم جدید توانمندسازی، مردم خود نقش بازیگر اصلی را دارند. توانمندسازی یک بحث کیفی و ارتقائی است و این تعریف را در برمی‎گیرد: توانمندسازی به عنوان فرآیندی که به واسطه آن افراد بر امور و کارهای خود تسلط بیشتری می‎یابند و با کسب قدرت بالا، کنترل بر منابع، اعتمادسازی، ظرفیت­سازی و مشارکت فعال می‎توانند مسیر زندگی‎شان را به درستی هدایت کنند. راهبردهای توانمندسازی، کمک به مردم برای داشتن نقش فعال در زمینه شناخت خود است (Rifkin, 2003: 170). در همین راستا، توماس اسلیتر[1] از توانمندسازی تعریف ذیل را ارائه کرده است: توانمندسازی یعنی فرآیند گسترش قابلیت‎ها و ظرفیت‎های موجود برای مشارکت در گفت و گو، مذاکره و تحت نفوذ و کنترل درآوردن نهادها و سازمان­هایی است که در زندگی جوامع روستایی تاثیر دارند (رضوانی و همکاران، 1389: 128).

 

در توانمندسازی چهار عنصر کلیدی مهم عبارتند از: 1- دسترسی به اطلاعات؛ 2- درگیر شدن و مشارکت؛ 3- مسئولیت­پذیری و پاسخگویی؛ و 4- ظرفیت سازمان‎های محلی (رضوانی و همکاران، 1389: 128). در همین راستا در برنامه‎های جدید توسعه روستایی که بیش از هر چیز مبتنی بر دو اصل توانمندسازی روستاییان و فقرزدایی است، دست کم سه فرآیند سازماندهی مورد توجه قرار دارد: 1- سازماندهی اداری و مدیریتی کارگزاران و مسئولان دستگاه‎ها و نهادهای دولتی ذیربط به منظور هماهنگ­سازی و یکپارچه­سازی اقدامات دولتی در روستاها؛ 2- سازماندهی اقتصادی مردم روستا برای اجرای فعالیت‎های درآمدزا از طریق وام‎های کم بهره و بدون بهره؛ و 3- سازماندهی اجتماعی مردم روستا به منظور برنامه‎ریزی توسعه و نوسازی اجتماعی در سطح محلی و تشریک مساعی برای اجرای پروژ‎ه‎های اولویت‎دار (زاهدی مازندرانی، 1387: 280-271). بنابراین می‎‎توان انتظار داشت که این سه نوع سازماندهی بتواند با تقویت روح خودیاری، خوداتکایی و خودکفایی مالی، مشارکت واقعی مردم را در فرآیند توانمندسازی و برنامه‎ریزی توسعه روستایی تأمین کند و از این طریق ضمن تقلیل حدود مداخله و تصدی­گری دولت، هدف‎های گسترش اشتغال در روستا، افزایش تولید و ارزش افزوده در اقتصاد روستا و کاهش فقر و بهبود سطح زندگی روستاییان را تأمین کند و زمینه اثرگذاری نقش روستاییان را در فرآیند توسعه روستایی فراهم سازد (رضوانی، 1390: 108). اهمیت توانمندسازی برای دنیای امروزی به حدی است که از آن به عنوان رکن اساسی در فرآیند اشتغال یاد می­شود و با توجه به اینکه جامعه روستایی ایران به میزان زیادی با بیکاری (آشکار و پنهان) مواجه است، می­توان گفت که توانمندسازی روستاییان راه حل سودمندی برای خروج از بیکاری است (میرزایی و همکاران، 1389: 100).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دانلود مقالات

 

در ایران به منظور مبارزه با فقر و نابرابری‎های درآمدی، توانمندسازی اقشار جامعه روستایی، سازمان‎ها و نهادهای رفاهی متعددی در قالب راهبردهای حمایتی ایجاد شده است. یکی از این نهادهای عمده، کمیته امداد امام خمینی(ره) می‎باشد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با هدف شناخت محرومیت‎های مادی و معنوی افراد جامعه، طبقات محروم و حمایت از آنان به منظور فقرزدایی از طریق ایجاد برنامه‎های ارائه خدمات مالی، بهداشتی، آموزشی و خودکفایی به نیازمندان تشکیل شده است (اسلامی و حجازی، 1390: 277-276). این نهاد، در طی بیش از سه دهه فعالیت، خدمات ارزنده‎ای را به محرومترین اقشار جامعه در اقصی نقاط کشور ارائه کرده است. استفاده از منابع، ظرفیت‎ها و توانمندیهای مردمی برای دستگیری و حمایت از نیازمندان و خودکفایی و توانمندسازی ایشان، از مهم‎ترین ویژگی‎های این نهاد می‎باشد.

 

توانمندسازی در کمیته امداد سبب ایجاد قابلیت در افراد و گروه‎های محروم برای مشارکت فعال و آگاهانه در تأمین رفاه فردی و اجتماعی می‎شود؛ اگر چه برنامه توانمندسازی افراد و جوامع، در قلمرو حمایت‎های اجتماعی است، اما با توجه به این که هدف نهایی آن منجر به فقرزدایی می‌‎شود، نیازمند شناخت موانع و محدودیت‎ها، طراحی و اجرای برنامه‎های توانمندسازی است (وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، 1384: 1). پژوهش حاضر با استفاده از نظریه توانمندسازی به تحلیل فضایی موانع و محدودیت‎های توانمندسازی اقتصادی- اجتماعی روستاییان منطقه سیستان می‎پردازد.

عکس مرتبط با اقتصاد

2-1- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق

 

همگام با كاهش شدید یا توقف جریان آب ورودی هیرمند به سیستان و كاهش فعالیت‎های معیشتی، بخش عمده‎ای از خانوارهای روستایی سیستان، منابع درآمدی خویش را به طور كامل از دست داده و بر این اساس، بر تعداد فقرا و افراد تحت پوشش سازمان­های حمایتی- امدادی افزوده شده است (ضیاءتوانا و همکاران، 1389: 63). که افزایش تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد در این سال‎ها موید چنین تبعاتی است. با توجه به کم­رنگ شدن نقش کشاورزی و عدم پاسخگویی مستمری دریافتی از سوی کمیته امداد، برای جایگزین کردن یا مکمل قرار دادن درآمدزایی در روستا، اشتغال­زایی، تحرک­بخشی در مناطق روستایی و بالاخره ارتقا سطح زندگی روستاییان تحت پوشش، نیازمند برنامه‎های توانمندسازی مددجویان است (حیدری مکرر و همکاران، 1391: 3).

 

با توجه به مطالب مذکور و در نظر داشتن این نکته که با کاهش فعالیت­های کشاورزی مردم ساکن مناطق روستایی سیستان که ناشی از بسته شدن آب رودخانه هیرمند از سوی کشور افغانستان بوده، شاهد افزایش تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد طی سال­های گذشته بوده­ایم، بر این اساس پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که موانع توانمندسازی خانوارهای روستایی را بررسی کرده و از این ره­گذر و با نیم نگاهی به اطلاعات موجود، به تحلیل فضایی محدودیت­های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد منطقه سیستان پرداخته و به معرفی برخی از مشخصه­های آن­ در چارچوب موجود اقدام می­شود. سعی بر این است که این تحلیل، موانع و محدودیت­های توانمندسازی این خانوارها را به طور کامل تبیین نماید تا بتوان در برنامه­ریزی­های آینده از هرز رفتن نیروها و امکانات و منابع محدود و اندک قابل تخصیص نیز جلوگیری نمود.

 

[1] Esliter

ارائه درس افزار مبتنی بر الگوی دریافت مفهوم و تأثیر آنبر میزان یادگیری و یادداری درس زبان انگلیسی

تعلیم و تربیت فرآیندی است که فکر انسان را پرورش می دهد. بنا بر عقیده کریستین و مک روبی اهمیت اندیشیدن و تفکر برای انسان به اندازه ای است که بدون آن زندگی ممکن نیست و هدف اصلی هر نظام آموزشی متفکر بار آوردن افراد است (کریستین و مک روبی[1]، 2012). در حقیقت هر گام در راه تفکر، تنها تلاشی محسوب می شود برای آن که انسان را متفکرانه، در یافتن مسیر ذات خویش همیاری کند (هایدگر، 1391، ص 1). اهمیت توجه به تفکر در نظام های آموزشی دنیا در هر دوره ای، سبب پیدایش شیوه های نوینی از آموزش گردید که در آن‌ها بر تفکر و شیوه ی علمی حل مسائل تأکید گردید. از جمله ی این شیوه های آموزشی می توان به الگوی دریافت مفهوم[2] اشاره نمود.

 

الگوی دریافت مفهوم در سال 1985 و به وسیله ی جویس و ویل[3] و بر اساس تئوری برونر از دریافت مفهوم گسترش یافت. آن‌ها سه روش از این الگو را مطرح کردند که عبارت‌اند از: مدل پذیرش گرا، مدل انتخاب گرا و مدل مواد سازمان نیافته (بهاسکارا[4] و همکاران، 2006، ص 11). این شیوه ی آموزشی می تواند در هر سطح و کلاسی مورد استفاده قرار گیرد و زمینه ساز ارتقاء سطح تفکر انتقادی و مهارت‌های فراشناختی دانش آموزان گردد (مایر[5]، 2012، ص VII). بررسی مبانی تجربی موضوع بیانگر آن است که استفاده از الگوی دریافت مفهوم در بسیاری از پژوهش ها دارای آثار مثبتی بوده است. اما امروزه با رشد و گسترش فناوری های نوین آموزشی و ورود این فناوری ها به عرصه ی آموزش، توجه به آموزش های مبتنی بر درس افزارها و شیوه های دیجیتالی افزایش یافته و به نوعی الزام برای محیط های یادگیری تبدیل گردیده است. از این رو ساخت و به کارگیری درس افزارهای مبتنی بر شیوه های یادگیری دارای پشتوانه از اهمیت، خاصی برخوردار است. این موضوع در خصوص دروس مشکل نظیر زبان انگلیسی لزوم بیشتری یافته و نیازمند پژوهش های نوین است.

دانلود مقالات

 

 

استفاده از چند رسانه ای ها، بعد تازه ای به ابعاد روش‌های تدریس قدیمی می افزاید که قبلاً در دسترس معلمان نبود (هروی و فرقاندوست حقیقی، 1377، ص 22). لذا توان این نرم افزارها در آموزش سطح بالا از یک سو و پیچیدگی ها و نیازهای روزافزون دنیای کنونی در زمینه های آموزشی از سوی دیگر، ما را وا می دارد تا به الگوهای نوین، کارا و مؤثر مناسب در آموزش و پرورش روی آوریم (نوروزی و همکاران، 1387، ص 11). و با به کارگیری نظریه های بنیادین مربوط به این الگوها در ساخت و طراحی چند رسانه ای ها، شرایط یادگیری فراگیران را آسان و آسان تر نماییم.

 

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که آموزش مبتنی بر چندرسانه‌ای ها می‌تواند به درک مطلب و یادداری دانش آموزان کمک کند. در واقع چند رسانه ای های آموزشی از جمله نظام رسانه ای هستند که با توجه به ماهیت چند حسی شان، می‌توانند به راحتی با انواع سبک‌های یادگیری سازگار شده و با شکل‌های گوناگون تعامل، یادگیری آسان و پایداری را فراهم نمایند. از مزایای چندرسانه‌ای ها می‌توان به ایجاد خلاقیت، صرفه جویی در زمان، حذف فعالیت‌های غیر مفید، افزودن زمان برای ارتباط با شاگرد و مباحثه، ارائه‌ی مطالب در قالب‌های متنوع، شناسایی سبک‌های متفاوت یادگیری، یادگیری فعال همراه با بازخورد، امکان تکرار، یادگیری متناسب با سرعت ویژه‌ی فراگیر ضمن کنترل فرآیند یادگیری، تسهیل مشارکت در فعالیت‌ها و برقراری تعامل و رابطه دو سویه با کاربر نام برد (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1388، ص 23). مایر (2001) نیز دلیل منطقی ارائه‌ی چند رسانه ای یعنی ارائه‌ی مطالب در قالب کلمات و تصاویر را به کار گیری کل ظرفیت شناختی انسان برای پردازش اطلاعات می‌داند.و مزایای آموزش با چندرسانه‌ای در محورهای زیر قابل تبیین می داند.

 

[1] – Christine & McRobbie

 

[2] Concept Attainment

 

[3] Joyce & Weil

 

[4] Bhaskara

 

[5] Mayer

ارائه مدل چند هدفه زنجیره تأمین با مصالحه ارزیابی هزینه و کیفیت محصولات تولیدی

در سالیان نه چندان دور، رقابت بین سازمانها وجود داشته ولی در طی سالیان اخیر رقابت بین سازمانی جای خود را به رقابت بین زنجیره تأمین آنها داده است.در رقابتهای جهانی عصر حاضر، باید محصولات با کیفیت را با توجه به درخواست مشتری ودرکمترین زمان دردسترس وی قرار داد.خواست مشتری بر کیفیت بالاوخدمت رسانی سریع، موجب افزایش فشارهایی شده است که قبلا وجود نداشته است، درنتیجه سازمانها قادر نیستند به تنهایی از عهده ی برآوردنیازهای مشتریان خود برآیند. دربازار رقابتی امروز، بنگاههای اقتصادی وتولیدی علاوه بر توجه به سازمان ومنابع داخلی، خودرابه مدیریت ونظارت برمنابع وارکان مرتبط خارج ازسازمان نیازمندیافته اند. علت این امردرواقع دستیابی به مزیت یامزایای رقابتی باهدف کسب سهم بیشتری از بازار است. براین اساس، فعالیتهایی نظیر برنامه ریزی عرضه وتقاضا، تهیه ی مواد، تولیدوبرنامه ریزی محصول، نگهداری کالا، کنترل موجودی، توزیع، تحویل وخدمت به مشتری که قبلا همگی در سطح شرکت انجام می شداینک به سطح زنجیره تأمین انتقال پیداکرده است. تأثیرگذاری وتأثیرپذیری تولیدکنندگان، تأمین کنندگان ومشتریان بریکدیگرونیزنتیجه این آثارکه درهزینه ها، کیفیت، زمان تولیدوتحویل نمایان می شوند، موجب شده است تازنجیره تأمین به عنوان یک نظام یکپارچه وهمبسته مطرح گردد.]4[

عکس مرتبط با اقتصاد

مساله زنجیره تامین در دنیای امروز به عنوان یک مزیت رقابتی عمده در راستای کاهش قیمت تمام شده مطرح است. زنجیره تامین شامل خرید و تامین، لجستیک و حمل و نقل، بازاریابی، رفتار سازمانی، شبکه، مدیریت استراتژیک، مدیریت سیستم های اطلاعاتی و مدیریت

دانلود مقالات

 عملیات می باشد. ]5[  با وجود این مطلب، تصمیم گیری در مراحل مختلف این روند و هماهنگی این مراحل، مساله اصلی در زنجیره تامین می باشد با توجه به رقابت شدیدی که بین تولید کنندگان وجود دارد، در صورتی که هر کدام از حلقه های این زنجیره ضعیف عمل کند، کل مجموعه موفق نخواهد بود و در سطح مورد انتظار عمل نخواهد کرد. بنابراین مدیریت موثر این زنجیره در صنعت یک چالش مدیریتی عمده به حساب می آید. در سالهای اخیر، شرکت ها و سازمان های کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان، توجه ویژه ای به مدیریت زنجیره تامین داشته اند و از این رهگذر به موفقیت های قابل توجهی نیز دست یافته اند که گواه این امر، حجم بالایی از مبادلات تجاری انجام شده و درآمد و سود آوری بالای زنجیره تامین موفق و کارآمد است که در بازارهای به شدت رقابتی امروز، موفق به پیشی گرفتن از رقبا شده اند.]6[

 

1-2-ضرورت انجام تحقیق

 

امروزه رویکردسیستمی ومباحث زنجیره تأمین به عنوان موضوعات شناخته شده ای در مهندسی صنایع مطرح هستند. حجم گسترده وتنوع تحقیقات صورت گرفته درزمینه مدیریت زنجیره تأمین، حاکی ازاهمیت وجذابیت موضوع است.

 

هندفیلدونیکولز]7[ معتقدندکه سه عامل اصلی باعث شده اندتاشرکتها بحث مدیریت زنجیره تأمین رابه صورت جدی دنبال کنند. این عوامل عبارتند از:

 

-انقلاب اطلاعات

 

-افزایش سطح انتظارات مشتریان درهنگام خریدمحصولات

 

-ضرورت ایجادساختاری جدیددرروابط بین سازمانی

 

مجموعه این عوامل بیان کننده این مطلب است که درشرایط جدید برای رضایت مشتریان وکسب سهم مؤثردربازارهای جهانی ومنطقه ای بایدحداکثرانعطاف پذیری تولید وکیفیت ودر عین حال حداقل هزینه هاوزمان انتظارباهم وجودداشته باشند.هرچند درنگاه اول جمع این عوامل با یکدیگرغیر ممکن جلوه می نماید، اما شرکتهای تولیدی وخدماتی چندراه را برای دستیابی به قابلیتهای مذکوردر دستور کارخود قرار داده اند، یکی از آنها تشکیل زنجیره تأمین ومدیریت آن بود. به طورخلاصه ویژگی ها وعواملی که موجب حرکت سازمانها درعصرحاضر برای تشکیل و توسعه زنجیره تأمین ومدیریت آن شده اند را می توان به صورت زیر عنوان نمود:

 

1-وجودامکان ارتباط سریع در بین شرکتهای مختلف و دستیابی به اطلاعات کلی باسرعت بسیار بالاومحیطهای بازرگانی برپایه شبکه های اینترنتی

 

2-افزایش قابلیت اطمینان بنگاههای حمل کالا برای حمل ونقلهای درون مرزی وبرون مرزی

 

3-به وجود آمدن سازمانهایی که می توانند وظیفه مدیریت کلی وهماهنگ کردن تمامی زنجیره تأمین را برعهده گیرند.

 

4-امکان توسعه و ارتقاء سیستمهای کامپیوتری تجاری که امکان یکپارچگی در زنجیره تأمین را افزایش می دهد.

 

5-وجود ابزارهایی چون مهندسی سیستمهاوروشهای یکپارچه برای مدیریت زنجیره تأمین وروشهای دقیق تر هزینه یابی وکنترل جریان فعالیتهای کار.

 

کشورماوصنایع تولیدی وخدماتی آن درآستانه ی ورود به یک رقابت همه جانبه بارقبای جهانی هستند.بدین خاطرتلاش برای گسترش علم وفرهنگ مدیریت زنجیره تأمین نیازحال وآینده کشوراست.دانشگاههاومراکز علمی به همراه دیگرسازمانها لازم است باهمکاری یکدیگرزیرساختهای لازم برای این منظور را فراهم آورند.

 

با توجه به نیازهای دنیای امروز، در این پایان نامه ،ارائه و بررسی مدلی کارا برای طراحی شبکه زنجیره تامین چندهدفه وچندمرحله ای مد نظر بوده است.امید است در این تحقیق تلاشی جهت گسترش دانش در مبحث مدیریت زنجیره تأمین انجام گیرد.

رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان

وقتی شخص برای رسیدن به یك نتیجه دلخواه رفتاری را بر میگزیند باید آن رفتار در دسترس باشد. مذاكره، ایفای نقش، ابراز وجود، مهارتهای محاورهای برای شروع و تداوم تعاملهای اجتماعی، مهارتهای فراگیری و یادگیری رفتار دوستانه با دیگران، از مولفه های اصلی مهارتهای رفتاری تلقی گردیدهاند) مهار تهای هیجانی و عاطفی مولفه سومی است كه برای برقراری روابط مثبت با دیگران، ایجاد و گسترش اعتماد و روابط حمایتی دوجانبه، شناسایی و پاسخدهی مناسب به علائم هیجانی در تعاملهای اجتماعی یا مدیریت استرس لازم به نظر میرسد،) مهارتهای انگیزشی شامل ساختار ارزشمند فرد، سطح رشد اخلاقی و احساس اثربخشی و كنترل فرد و در .( نهایت احساس خودكارآمدی او میشود )فلنر و همكاران، 1990 ).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بالبی (1969)به نقل از یزدانی(1390) فرآیند شکل‌گیری دلبستگی نوزاد و مادر را تشریع کرد و نشان داد که چگونه سیستم احساسات و رفتارهای دلبستگی، نوزاد را به مادر نزدیک و از خطر دور می‌سازد و جدایی از مادر اضطراب و درماندگی کودک را در پی خواهد داشت. حساسیت، پاسخ‌گویی و حضور فعال مادر و دسترسی منظم نوزاد به وی خطوط اصلی دلبستگی ایمن را در کودک ترسیم می‌کند. از این پایگاه امن که متضمن اعتماد کودک به دیگران و خود می‌باشد رفتار اکتشافی تقویت می‌شود و کنش‌وری اجتماعی گسترش می‌یابد. وقتی مادر بی‌تفاوت با طردکننده باشد، مشخصه‌های دلبستگی بر محور فقدان اعتماد به خود و دیگران شکل می‌گیرد. بر این اساس دلبستگی محصول تجربه‌های واقعی فرد در مورد حساسیت، پاسخ‌گو بودن و حضور فعال و منظم مادر در خلال سال‌های نوزادی، کودکی و نوجوانی می‌باشد. در چارچوب روابط بزرگسالی اکثر محققان بر اهمیت دلبستگی به منزله یکی از جنبه‌های ارتباطی و بر استمرار تحولی آن اتفاق نظر دارند.

 

پروژه دانشگاهی

 

 

دورة نوجوانی دوره‌ای است همراه با تغییرات متعدد از لحاظ جسمانی و روحی، مهمترین مسأله‌ای که در این دوره مطرح است مسأله تکوین هویت شخصی است به این معنی که فرد باید به پرسش‌های تقلید: «من کیستم؟»، «مقصدم کجاست؟»، «جایگاه اجتماعی من کجاست؟، «شغل آیندة من چیست؟» پاسخ دهد، پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها که چندین سال ادامه خواهد داشت، جستجو و کاوش در مورد پدیده‌ای به نام هویت است. پاسخگویی به این سؤالات شاید خیلی هم آسان نباشد اما یافتن پاسخ مناسب فایده بسیار مهم به حال نوجوانان و جامعه پیرامون آن خواهد داشت. انتخاب راه‌ها و ارزش‌های ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست، چرا که آن‌ها با طیف گسترده‌ای از انتخاب‌های ممکن مواجه می‌شوند و با توجه به تنوع انتخاب‌ها باید تصمیم بگیرند (اسماعیلی، 1380).

 

در صورتی که خانواده پایگاه امنی باشد که نوجوان بتواند با اطمینان از این پایگاه به سوی دنیای بزرگترها پیش برود هویت تقویت می‌شود. نوجوانانی که احساس می‌کنند به والدین‌شان وابسته‌اند، اما در عین حال آزادند تا عقایدشان را بیان کنند هویت کسب کرده یا در حالت وقفه‌اند نوجوانی که هویت جعلی دارد معمولاً روابط صمیمی باوالدین دارد اما از فرصت جدا شدن سالم بی‌بهره بوده است و نوجوانی که دچار پراکندگی هویت است از کمترین رابطه صمیمانه برخوردار است (پالکین[1]، 1994؛ به نقل از برک، 1383).

 

بدون شک خانواده و محیط عاطفی اولین پایه‌گذار شخصیت و ارزش‌ها و معیارهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک خط‌مشی زندگی آینده فرد است و اخلاق و صحت و سلامت روانی فرد تا حدود بسیاری در گرو آن است. واکنش کودک نسبت به محیط خود تحت تأثیر موازین اجتماعی و فرهنگی و گروهی است که در میان آن بزرگ شده است. از آنجا که خانواده خود یک واحد اجتماعی است و ارزش‌ها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک متصل می‌شود به عنوان یک واسطه از لحاظ محیط اجتماعی به کودک اهمیت فراوانی دارد. به دیگر سخن چون خانواده که کانون تولد و زایش است پیش از وی شکل گرفته است تا مرحله‌ای که فرزند به شعور و آگاهی کافی برسد و در تعیین سرنوشت وی تأثیر فراوانی دارد (احدی و محسنی، 1380).

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

لازم به ذکر است که در دورة نوجوانی فرد شاهد تغییر و تحولات بسیار بزرگی در عرصه جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی است که به علت این تغییرات فراگیر در بسیاری از موارد کودک و نوجوان باید تلاش بسیاری در جهت کفایت اجتماعی نماید تلاشی که اگر بستر آن یعنی عوامل خانوادگی، عاطفی و هویتی نامنسب باشد بی‌فایده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ‌گویی به این سؤال است که آیا بین نوع سبک‌های دلبستگی، سبک‌های هویت با کفایت اجتماعی رابطه وجود دارد؟

 

[1]- Pulkien

 

[1]- attachment styles

 

[2]- Bowlby

 

[3]- adolescence

 

[4]- Atkinson et al

 

[5]- Identiy

 

[6]- Erickson

 

[7]- Faber & et al

 

[8]- Glaser

 
مداحی های محرم