بازاریابی اجتماعی استفاده از تکنیک های بازاریابی تجاری برای رسیدن به یک هدف اجتماعی است.استفاده از بازاریابی اجتماعی برای تغییر رفتار درحوزه آموزش وپرورش، بهداشت عمومی ،آموزش اطلاعات به افراد سبب می گردد که مردم شیوه های سالم را اتخاذ کرده واز شیوه های ناسالم دوری کنند.اولین ومهم ترین مشخصه بازاریابی اجتماعی درمورد تغییررفتاراست واین مشخصه بازاریابی اجتماعی را منحصربه فرد ومتفاوت می سازد. (دونووان[1]،2011،55)
نام تجاری در قرن بیست ویکم به عنوان زیربنای بازاریابی خدمات شده است . نام گذاری تجاری خدمات به سبب ویژگی هایی مانند ناملموسی، ناهمگونی، تفكیك ناپذیری و دوام ناپذیری ازنام گذاری تجاری كالاهای فیزیكی متمایز است. تحقیقات انجام گرفته در بخش های خدماتی مثل فروشگاه های خرده فروشی و بانك ها نشان می دهد كه ابعاد نام تجاری مثل شواهد نام تجاری و ارتباطات نام تجاری به طور اساسی بر رضایت و نگرش مصرف كننده و در نهایت، بر قصد خرید مجدد نام تجاری در بخش خدمات تأثیر می گذارد.در مدل ارزش نام تجاری در بخش های خدماتی توسط بری ، ارزش نام تجاری از دو جزء تشكیل شده است:اول) آگاهی از نام تجاری ودوم) مفهوم نام تجاری.(کام فانگ سو وکینگ[2]،2010،593)
ارزش نام تجاری با طراحی برنامه های بازارایابی کارا وموثر مانند توسعه نام تجاری ومعرفی محصولات جدید برای بنگاه ها ارزش آفرینی می کند.(گامو و واس و اسکیور[3]،2011 ،68)
برای اکثر موسسات اعتباری ، نام تجاری اولین عامل رقابتی و ارزشمندترین دارایی استراتژیک محسوب می شود. ایجاد نام تجاری این امکان را به موسسات اعتباری می دهد که مشتریان را ترغیب کنند تا تصمیم خود را بر اساس عوامل دیگری به جزعامل قیمت اتخاذ نمایند یعنی از طریق اعتماد سازی بین مشتری و موسسه. نام تجاری برای مشتریان نیز مهم بوده و آنها را قادر می سازند تا آگاهانه تصمیم بگیرند.( آسایش وشفیع خانی، 1389،2)
هر چه ارزش نام و نشان تجاری در ذهن مصرف كنندگان بیشتر باشد ، شركت می تواند در سایه آن منافع بیشتری را از مصرف كنندگان كسب كند . نظارت و كنترل مداوم این مفهوم به عنوان یك گام ضروری در مدیریت اثر بخش آن می باشد .یكی از دلایل اصلی اهمیت این مفهوم نقش استراتژیك آن در به دست آوردن مزیت رقابتی است ، كه این مزیت رقابتی در بازار حاصل می شود.(کرباسی ور ویاردل ،1390 ،15)
دراین تحقیق می خواهیم از طریق بازاریابی اجتماعی به مفهوم مشتری محوری یعنی شناخت خواستهها و نیازهای مشتری و پاسخ به آنها دست یابیم واین میسر نیست جز از طریق اصلاح برنامهها، خدمات یا محصولات برای رقابت با رفتارهای کمتر جذاب، کمتر در دسترس و
گرانتر .که در این خصوص بایدگام هایی چون برنامه ریزی ٬تحلیل مشتری٬تحلیل بازار ٬تحلیل كانالها و پیش آزمون ها ٬مداخله ٬ ارزشیابی صورت پذیرد.
مساله مورد بررسی در این تحقیق شناسایی خواسته وانتظارمشتریان از بانک ها وپیداکردن عواملی که موجب تقویت وایجاد ارزش نام تجاری می گرددو موانعی که درخصوص عدم مشتری محوری از سوی بانک ها وجود داردواینکه چطورمی توان با بهره گیری از رویکردهای پیشنهادی در بازاریابی اجتماعی به افزایش ارزش ومحبوبیت نام تجاری بانک ها در بین مشتریان پرداخت.
این تحقیق سعی می کند درکنار اهمیت وارزش نام تجاری به ابعادنام تجاری بپردازد وتاثیری که عوامل بازاریابی اجتماعی بر روی نام تجاری دارد راتشریح سازدچراکه نام تجاری یک حرکت ذهنی و روحی است که باید در ذهن مصرف کنندگان، خریداران، سهامداران، کارکنان و کاربران قرار گیردو نام های تجاری دارای ماهیت اجتماعی هستند و آن نام تجاریی موفق است که افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالکیت داشته باشند و آن نام تجاری را از آن خود بدانند.
در این بین كاركنان سازمان نقش بسیار حیاتی و خطیری را ایفا می كنند زیرا آنها نمایندگان بالقوه نام تجاری در سازمان و حتی برتر از آنند. آنها نقش مهمی در انتقال ارزشهای علامت تجاری شركت و ارزش آفرینی در روند علامتگذاری تجاری شركت دارند. یک نام و نشان اخلاقی، اعتبار شرکت را افزایش می دهد و این اعتبار مانند یک حلقه باعث تقویت نام و نشان می شود.
از طریق بازاریابی اجتماعی می توان نام تجاری یک بانک را در میان نام تجاری سایر بانک هایی که خدماتی مشابه به مشتریان خود عرضه می کنند متمایز ساخت. اگرمشتریان این نکته را به وضوح احساس نمایند که هدف مدیران بانک تنها کسب منافع و افزایش سود سهام داران نیست ودرمقابل مدیران بانک ها نیز به مشتریان خود در عمل نشان دهند که در کنار منافع بانک و سهامداران، به منافع بلندمدت و کوتاه مدت جامعه نیز توجه دارند. علاوه بر حفظ مشتریان و جلب وفاداری آنان، قادر خواهند بود مشتریان بیشتری را به سوی خود جلب نمایند ولی اگربانک ها قادر نباشند پایبندی خود به مسئولیت های اجتماعی را نشان دهند، بخش مهمی از کارکرد و منافع بازاریابی اجتماعی و تاثیر آن بر تقویت نام تجاری خود را از دست خواهند داد. ( سلیمانی بشلی، 1388،2)
بادانستن این موضوعات واهمیت شان بانک ها خواهند توانست درکنارمشتری محوری وافزایش رضایت و وفاداری مشتریانشان ازطریق بازاریابی اجتماعی به نام تجاریی قوی وجایگاهی برتر دربین رقبایشان وکسب سودبیشترواعتباربیشتر دست یابند.
3-1- اهمیت تحقیق
در دنیای رقابتی امروز٬ پیروزی سازمانها وابسته به حفظ مزیت رقابتی وایجاد جایگاهی متمایز در ذهن مشتریان است٬ نظربه اینکه درجامعه امروز ما عواملی چون عدم توجه به مشتری محوری در بازارو بی تاثیر بودن تصمیمات مشتریان در رفتار بانک ها، درنظر نگرفتن ملاحظات زیست محیطی ،رقابتی نبودن شرایط بازار و عدم انجام اقداماتی توسط بانک ها برای مسئولیت پذیری سهامداران و عدم امکان جایگزینی روش های نوین غیر اجباری با قوانین و مقررات دست و پاگیر در کاهش مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها موثر بوده اند باید بدنبال راه حلی برای رفع یا کاهش چنین مشکلاتی بودکه بازاریابی اجتماعی به ما در این امر کمک می کند.
بازاریابی اجتماعی به پیشبرد اهداف اجتماعی و رفاهی و ارتفاء میزان رفاه مشتری و جامعه توجه دارد،براین اساس مدیران بازاریابی سازمانها وشرکتهای بزرگ ناگزیرند در تعیین خط مشی های بازاریابی خود عوامل مهمی نظیر منافع شرکتها٬خواستهای مصرف کننده و منافع جامعه را بطور مشترک مد نظر قراردهند.( خورشیدی ومقدمی،1382،141)
باتوجه به اینکه كانون اصلی اندیشه و عمل بازاریابی اجتماعی، به جای جستجوی مشتری برای محصولات تولید شده، تامین رضایت و ایجاد ارزش برای مشتری است تا به سمت محصول تولیدشده یا خدمت قابل ارائه، جلب گرددو ازسوی دیگرتوجه به رقابت و درك بازار رفتار مورد نظر، رمز موفقیت در استفاده از دیدگاه بازاریابی اجتماعی است. فهم درست از ایده ها و رفتارهای رقیب و بالابردن میزان منافع رفتار مورد نظر و یا كاستن ازمیزان هزینه ها و موانع دستیابی به آن، بازار رقابت را به نفع محصول یا خدمت تغییر خواهد داد.هر چه شناخت بیشتری در مورد بازاروگروه مخاطب(مشتریان)وجود داشته باشد، برنامه ها دقیق تر و مؤثرتر طراحی و اجراخواهد شد.بنابراین بانک ها خواهند توانست بااستفاده از بازاریابی اجتماعی درکنار توجه به اصل مشتری مداری ورقابت ،خدماتی متناسب با خواسته ها ونیازهای مشتریان خود ارائه دهندوعلاوه برآن با رعایت اصول اخلاقی بروفاداری ورضایت مشتریان ومحبوبیت نام تجاری خود بیافزایندوجایگاهی متمایز در ذهن مشتریان خود وسایر رقبا بدست آورند. در حقیقت شناختن یک نام تجاری به مشتریان مستلزم خدمات مناسب به مشتریان، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش مستقیم، آگهی ها، تخفیفات، حمایتهای مالی، سمینارها و سایر تاکتیکهای ارتباطی است که برای ارائه یک پیام واحد در شرکت بکار گرفته می شود.
[1] Donovan
[2] Kam fung so and King
[3] Gammoh and Vass and Skiver
[1] Andreasen
[2] Aaker
در چند دهه اخیر تاریخ زندگی بشر، نظرات جدیدی در خصوص جرائم و مجازاتها ابراز شده است. جوامع کنونی در سیاست جنایی خود تلاش دارند تا با تدابیر مختلفی همچون جرمزدایی و قضازدایی از برخی انحرافات اجتماعی جلوگیری کنند و همچنین با استفاده از تدابیر اداری و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به جای ضمانت اجرای جزایی، به تنظیم هنجارهای اجتماعی بپردازند.
در حال حاضر، نگرشها از مطلقانگاری در اجرای مجازاتها، به واقعنگری تغییر یافته است. مجازات بیش از عقوبت و تنبیه، به اصلاح بزهکاران میاندیشد. به همین دلیل، زمانی که اجرای مجازات ضرورت ویژهای نداشته باشد و یا اینکه اعطای فرصتی دیگر به بزهکار جهت جبران مافات، مناسب باشد و عمل ارتکابی فرد محکوم نیز، از جرائم مهم نباشد، در این صورت، سیاست کیفری کشورهای مختلف متمایل به نرمش در اجرای مجازات شده است. تعلیق مجازات به عنوان یکی از عوامل تعدیلکننده محکومیتهای كیفری، از جمله موضوعات مهم حقوق جزای عمومی است این تأسیس حقوقی در تاریخ حقوق كیفری نمودی است كه در قرن نوزدهم شکل گرفته و نهادینه شده و در قرن بیستم راه كمال را پیموده است پیدایش این نهاد در بدو امر، مرهون نشر افكار و اندیشه دانشمندان طرفدار مكتب تحققی حقوق جزا و مساعی و تلاش جرمشناسان در پایان قرن نوزدهم است. بدین لحاظ نهاد تعلیق مجازات را میتوان یكی از جلوهها و بازتاب عقاید طرفداران مكتب تحققی در جهت جلوگیری از تکرار جرم و فراهم نمودن زمینههای اصلاح و تربیت مجرمین به حساب آورد.
مطالعه سوابق تاریخی تعلیق مجازات در نظامات كیفری نشان میدهد كه فكر اندیشه علمی راجع به این نهاد بعد از نهادینه شدن در قوانین مجازات، در دو مفهوم ابتدایی تعلیق ساده و مفهوم پیشرفته آن، تعلیق توأم با مراقبت مورد توجه صاحبنظران و قانونگذاران قرار گرفته است. بنابراین بررسی تعلیق مراقبتی در قانون مجازات اسلامی (مصوب1392) که موضوع پایاننامه حاضر است تأسیس جدیدی است که قانونگذار به وضع آن پرداخته است این نوع تعلیق به عنوان آمیزهای از عکسالعمل جامعه و نحوه نظارت بر مجرم آزاد شده برای تربیت و بازسازی شخصیت اجتماعی وی بررسی میشود و در آن مفهوم نوین روش ارفاق آمیز تعلیق توأم با مراقبت و شناخت ویژگیهای خاص این نهاد به عنوان كیفر جانشین مجازات زندان و نحوه انتخاب و گزینش مجرم در چارچوب قانون و نظام حاكم توسط دادگاه مطرح خواهد شد.
2-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
امروزه با مشخص شدن معایب مجازات زندان و عدم موفقیت رژیم زندانبانی در اصلاح و بازپروری بزهکاران و افزایش تعداد جرائم و ازدحام زندانیان، نظامهای کیفری تحت تأثیر نظریات جرمشناسی و قطعنامههای بینالمللی که سیاست کیفری خاصی را در جهت جرم زدایی و محدود کردن مجازات سالب آزادی با استفاده از تدابیر خاصی چون تعلیق توأم با مراقبت به جای مجازات زندان به عنوان یک راهکار مشخص برای کاهش جمعیت زندانها و اصلاح و تربیت و بازسازی شخصیت اجتماعی مجرمین و تقلیل هزینههای ناشی از اعمال مجازاتهای سالب آزادی زندانیان و پیشگیری از تکرار جرم را در پیش گرفتهاند، نتایج خوبی را به دست آوردهاند؛ لذا ضرورت این امر نه تنها در سطح ملی بلکه اقدامات جهانی در سطح منطقهای و بینالمللی را نیز موجب شده است. بنابراین تعلیق مراقبتی یک تأسیس حقوقی جدید است که قانونگذار در ماده 48 به ذکرتاسیس این قراردر قانون مجازات اسلامی و شرایط صدور آن را نیز همان شرایط قرار تعلیق مراقبتی ساده در مواد 46، 47، 49، 50، 51، 52، 53، 54، 55 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 پیشبینی کرده است و از آنجایی که نهاد تعلیق مراقبتی در قوانین و مقررات قبلی پیشبینی نشده بود و با توجه به وضع موجود ضرورت توجه به شخصیت و اوضاع و احوالی که مرتکب دست به ارتکاب جرم میزند ضرورت مییابد. به همین سبب قانونگذار در قانون مذکور طی چند ماده قانونی به بیان آن پرداخته است که این نهاد در سیستم قضایی ما میتواند از حبسهای کوتاه مدت که باعث تورم جمعیت کیفری میشوند و در بعضی موارد در جرائم خرد و کم اهمیت که افراد فاقد سابقه روانه زندان میشوند و در نتیجه باعث متزلزل شدن کیان خانواده آنان میشود بکاهد؛ بنابراین تعلیق مراقبتی که یک تأسیس حقوقی جدید در قوانین و مقررات کشور میباشد نیاز به تحقیق و پژوهش بیشتری در این زمینه احساس میشود تا بتوانیم طی این تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل آن بپردازیم و نقایص و معایب آن را بیان کرده تا در وضع قوانین و مقررات بعدی راه گشای قانونگذار شود؛ بنابراین تحلیل و بررسی و پردازش دقیق این نهاد از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ لذا نگارنده ضرورت میداند به بررسی تکمیلی آن بپردازد.
زندگی موهبتی الهی است که انسانها در طول عمر خویش از آن بهرهمند میشوند. قرن حاضر شاهد تغییرات چشمگیری در مورد دیدگاه آدمی نسبت به زندگی بوده است. در این قرن تنها حفظ زندگی به شکل معمول مطلوب نبوده، بلکه ارتقاء کیفیت زندگی در زمینههای متعدد تلاش اساسی جوامع تلقی میشود. داشتن کیفیت زندگی مطلوب همواره آرزوی بشر بوده و است. در ابتدا این آرزو به بهبود وضعیتهای ظاهری افراد از قبیل میزان درآمد، تحصیلات، سلامتی جسمی و مسکن محدود بود. ولی اکنون به طیفهای وسیعی از جمله متغیرهای کیفی و ذهنی توجه میشود. کیفیت زندگی به دلیل گسترش روند صنعتیشدن و پیشرفت فناوری که توجه به بعد کمی زندگی انسان را مد نظر قرار میدهد و همچنین بدنبال غفلت از جنبههای کیفی زندگی انسان طی چند دهه گذشته در کشورهای غربی بحث کیفیت زندگی مورد توجه اندیشمندان و متفکران علوم انسانی قرار گرفت.
پروژه حاضر در کنار تعریف مفهوم کیفیت زندگی و با گریزی به ابعاد مختلف کیفیت زندگی به بررسی کیفیت زندگی و رابطه آن با سبک زندگی فرهنگی نیز میپردازد تا از این طریق به تعریفی مشخص و شیوهای دقیق در سنجش کیفیت زندگی شهری دست یابد و در راستای ارتقاء آن قدم بردارد. در این پروژه شهرزنجان را، که همچون اکثر شهرهای داخل و خارج از کشور دارای مناطقی با فاصله طبقاتی است و این امر کیفیت زندگی متفاوتی را بین مناطق مختلف شهر موجب شده است، بهعنوان نمونه موردی مدنظر قرار گرفته است.
همه انسانها از آغاز حیات خود در جست و جوی بهبود بخشیدن به کیفیت زندگیشان بوده اند، اما در دوران معاصر کیفیت زندگی به موضوع مطالعهی دانشمندان تبدیل شده است، زیرا آنها به این واقعیت پی بردهاند که آیندهی جامعه در گرو شناسایی عواملی است که بر شرایط زندگی انسانها تاثیر میگذارد(صادقی، 1383).
تاریخچه پیدایش مفهوم کیفیت زندگی به دوران ارسطو در 385 سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. در آن دوران ارسطو «زندگی خوب» یا «خوب انجام دادن کارها» را به معنی شاد بودن در نظر گرفته است، لیکن در عین حال به تفاوت مفهوم شادی در افراد مختلف پرداخته است و ذکر نموده است. سلامتی که باعث شادی در یک فرد بیمار میشود با ثروت که فرد فقیری را شاد میکند یکسان نیست و بهطور مشخص بیان نموده است که شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلکه برای یک فرد نیز در شرایط متفاوت معنی یکسانی نخواهد داشت. به هرحال در آن زمان شادی یا شادمانه زیستی معادل با آنچه که امروز کیفیت زندگی نام دارد تلقی میشد؛ ولی اصطلاح «کیفیت زندگی» تا قرن بیستم مورد استفاده قرار نگرفته بود(نجات، 1387).
گرچه مفهوم کیفیت زندگی از اواخر قرن بیستم مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است، اما ریشههای آن در جامعهشناسی را میتوان تا اواسط قرن بیستم پی گرفت. در جامعهشناسی اولین اثر مهم درباره کیفیت زندگی از آگبرن[1] (1946) میباشد که درباره حیات روستایی در ایالات متحده نوشته شده است. در دهه 1960 هنگامی که جامعهشناسان علیه چیرگی شاخصهای اقتصادی واکنش نشان دادند، مفهوم کیفیت زندگی در پژوهشهای اجتماعی اهمیت یافت اما تا آن هنگام تمام شاخصهای کیفیت زندگی، عینی بودند. در دهه 1970 شاخص های ذهنی هم برای سنجش کیفیت زندگی اضافه شدند. اولین بار کمپبل و همکاران در اثر خود در سال 1976 به شاخصهای ذهنی و روانشناختی کیفیت زندگی توجه کردند[2] (کمپبل، 1976).
مراکز تحقیقاتی گوناگونی هماکنون به سنجش کیفیت زندگی در سطح ملی و بینالمل میپردازند. در ایالات متحده آمریکا از دهه 1960 انستیتو تحقیقات اجتماعی در دانشگاه میشیگان و مرکز نظرسنجی شیکاگو کیفیت زندگی را میسنجند و از سال 1995 با تأسیس انجمن بین المللی پژوهشهای کیفیت زندگی[3]، سنجش این مفهوم به خوبی نهادینه شده است[4] (فیلیپس، 2006).
توجه به مفهوم کیفیت زندگی در مجامع علمی و نیز در میان سیاستگذاران روبه فزونی است و این مفهوم در بسیاری از حوزههای علوم اجتماعی و بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرد. به واقع میتوان گفت که کیفیت زندگی مفهومی بین رشتهای در علوم اجتماعی است.
توجه به مفهوم کیفیت زندگی مرهون رشد دیدگاههای کمتر اقتصادی درباره کیفیات زندگی اجتماعی است. مفهوم کیفیت زندگی سعی میکند شرایط زندگی مردم را در زمینه اجتماعی خود آنها بررسی کند. به همین دلیل شاخصهایی را برای سنجش این مفهوم انتخاب میکند که وابستگی زیادی به زمینه پژوهش دارند(نوغانی، 1388).
تعریف مساله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق:
کیفیت زندگی از مسایل پیش روی جهان امروز و از مباحث اساسی در تکوین سیاستگذاری اجتماعی به شمار میرود. بدون شک در طول سه دهه اخیر، کیفیت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلیترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. امروزه کیفیت زندگی، یکی از چارچوبهای نظری مورد قبول در بررسی شرایط زندگی جوامع مختلف به شمار میرود. مطابق آمارهای موجود، نزدیک به نیمی از مردم جهان، ساکن شهرها میباشند و انتظار افزایش آن در دهههای آینده وجود دارد، در حالت کلی این موضوع را میتوان ناشی از تلاش مردم برای ارضای نیازهای خود و وجود امکانات مناسب زندگی شهری در شهرها دانست. شهر به عنوان یک سامانه دارای عناصر گوناگونی است و به صورت مداوم بر آنها اثر میگذارد و یا از آنها تاثیر میپذیرد. این سامانه دارای تقسیمات کوچکتری زیر عنوان محله میباشد. این پژوهش با بهرهگیری از ابعاد مختلف کیفیت زندگی به بررسی وضعیت کیفیت زندگی سرپرستان خانوار ساکن در محلههای مختلف شهر زنجان میپردازد.
گرچه مفهوم کیفیت زندگی کاربردهای فراوانی دارد، اما ارایه تعریفی روشن و جامع برای آن دشوار است چون در زمینههای گوناگون و با کاربردهای متفاوتی به کار گرفته شده است. خود مردم معمولاً تصویر روشنی از کیفیت زندگی خود در ذهن دارند. آنها معمولاً میدانند که اگرچه شرایطی رخ دهد در زندگی احساس خوشبختی خواهند داشت. به عنوان مثال درآمد بیشتر، داشتن خانه (یا خانه بزرگتر) اتومبیل خوب، تعطیلات فراوان و غیره. همچنین مردم معمولاً به صراحت میگویند که اگرچه شرایطی رخ دهد، همگان احساس خوشبختی (کیفیت زندگی جمعی) خواهند کرد. به عنوان مثال وجود محله یا شهری آرام و زیبا، نبود ترافیک، نبود بیکاری و فقر، وجود امکانات درمانی برای همه و غیره.
در واقع در هنگام تعریف کیفیت زندگی، از آنجایی که قرار است وضعیت مطلوب تصویر شود تا موقعیت کنونی با آن مقایسه شود، مسأله تا حدی فلسفی میشود. هنوز فلاسفه توافقی درباره شهر آرمانی، جاییکه همگان در آن خوشبخت هستند، ندارند. چنین بحثی اساساً ریشههای ایدئولوژیک و دینی دارد چرا که قرار است خوب و بد را تعیین کند.
نکته دیگر آنکه هنوز فلاسفه توافقی درباره افضل بودن برابری یا عدالت ندارند. آیا دولت باید از ناتوانان حمایت کند؟ کدام جامعه بهتر است؟ جامعهای که در آن افراد آزادند تا کام خود را برآرند یا جامعهای که دولت در آن اعمال قدرت میکند و از حقوق همگانی حفاظت میکند؟
آیا شرایط برای همگان باید برابر باشد، آیا تمام انواع نابرابری مذموم است؟ به هرحال تعاریفی که هماکنون ارایه میشود بازتاب کیفیات و کمیابی مطلوب جامعه انسانی است که البته میتواند در طول زمان تغییر کند.
ویژگی مفهوم کیفیت زندگی آن است که میتواند شامل تمام کیفیات (مفاهیم) جامعهشناختی شود. یعنی گستره بزرگی از مفاهیم جامعهشناختی میتوانند در چتر کیفیت زندگی قرار بگیرند. اما وجه مهم این مفهوم آن است که معمولاً برای بررسی عملکرد و نتایج سیاستها و برنامهها مورد استفاده قرار میگیرد به همین خاطر معمولاً در هر زمینه بنابر انتظارات سیاستگذاران و مجریان برنامههای اجتماعی تعریف میشود. برخی مؤلفان کیفیت زندگی را تنها احساس خوشبختی دانسته اند(میلبراث، 1978).
سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را بهزیستی در حوزههای اجتماعی، روانی و فیزیکی میداند و آن را چنین تعریف میکند: «کیفیت زندگی ادراک فرد از موقعیت زندگی خود در چهارچوب نظامهای فرهنگی و ارزشی است که در آن زندگی میکند و با اهداف، معیارها، و دغدغههای او رابطه دارد. این امر بسیار گسترده است و به شیوهای پیچیده تحت تأثیر سلامت فیزیکی، حالت روانی، و میزان استقلال و روابط او با جنبههای مهم محیط وی قرار دارد(هوکوگروپ،[2] 1993).
با توجه به تعاریف ارائه شده، میتوان گفت که اصولاً کیفیت زندگی مفهومی پیچیده و چندبعدی است که با وضعیت جمعیت در یک مقیاس جغرافیایی خاص(مانند روستا، شهر، و یا کشور) در رابطه است و از این رو، هم به شاخصهای ذهنی یا کیفی و هم به شاخصهای عینی و کمی متکی است(کوکبی، ۱۳۸۵).
استان زنجان که از آن به عنوان فلات زنجان نیز نام برده می شود، در قسمت مرکزی و شمال غربی کشور، و مابین35 درجه و 25 دقیقه تا 37 درجه و15 دقیقه عرض شمالی و 47درجه و 1 دقیقه تا 49 درجه و 52 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. این استان با هفت استان هممرز میباشد به طوریکه از شمال به شهرستان خلخال از استان اردبیل، و شهرستان رودبار از استان گیلان، از شمال شرقی و شرق به شهرستانهای تاکستان و بوئین زهرا و قزوین از استان قزوین، از جنوب به شهرستان همدان از استان همدان، از جنوب غربی به شهرستان بیجار از استان کردستان و از مغرب به شهرستان تکاب از استان آذربایجان غربی و از شمال غرب به شهرستانهای میانه و هشترود از استان آذربایجان شرقی محدود است. وسعت استان حدود 21848 کیلومتر مربع و تراکم نسبی در استان 42 نفر در هر کیلومتر می باشد. به این ترتیب در مقایسه با میانگین مساحت استانهای کشور (65920کیلومتر مربع)، استان زنجان در ردیف استانهای کوچک از نظر وسعت قلمرو دارد و سهم نسبی استان از مساحت کل کشور 34/1درصد میباشد.
شهرستان زنجان از شمال به بخشهای آقکند و هشت جین از شهرستان خلخال، از شمال شرقی به ماسوله، فومن، رشت و شهرستان رودبار زیتون، از شرق به بخش های سیردان، تاکستان، آوج از استان قزوین، از جنوب به کبوتر آهنگ از استان همدان، از جنوب غربی به شهرستان بیجار، از مغرب به تکاب و از شمال غربی به قره آقاج و میانه محدود است و رودخانه قزل اوزن با گردش خود حد طبیعی این شهرستان را تعیین نموده و وسعت این شهرستان بالغ بر 6763 کیلومتر مربع میباشد. از نظر توپوگرافی شهرستان زنجان منطقهای است کوهستانی که بصورت فلات مرتفعی خودنمایی میکند و در اثر تجزیه رودخانه جلگههای حاصلخیز مستقلی را تشکیل داده است. ناهمواریهای شهرستان در این مقوله به کوههای زنجان شمالی و کوههای زنجان جنوبی تقسیم گردیده است که از نظر تقسیمات جغرافیایی، رشته کوههای زنجان شمالی ادامه رشته کوههای البرز و کوههای زنجان جنوبی جزئی از رشته کوههای منفرد مرکزی است. جهت کوهها بطور طبیعی از شمال غربی به جنوب شرقی ممتد بوده و دره زنجانرود برزخی را میان رودخانه قزل اوزن سفلی و علیا بوجود آورده و بخشهای قره پشتلو و طارم علیا در منطقه رشته کوههای زنجان شمالی واقع شده است.
1- Milbrath
2- Whoqol Group
1]- Ogburn
[2]- Campbel et al
[3]- International society for quality of life studies
[4]- Philips
جوانی دورة مهمی از زندگی است که تغییرات این دوره از رشد ممكن است زمینه ساز مشكلات خاصی شود. هنگامی كه جوانان نمی توانند به طور موفقیت آمیز بر بحران ها و چالشهای تحولی غلبه كنند، پریشانیهای روانشناختی را تجربه خواهند كرد و اختلال قابل ملاحظهای در جریان بهنجار زندگی روزمره و جنبه های عاطفی، اجتماعی و شناختی بروز خواهد كرد كه به دنبال آن شخصیت آنها دچار اغتشاش خواهد شد (گاربر، كیلی، و مارتین، 2002 ؛ به نقل از خوشکنش و همکاران، 1389). یكی از موضوعات مورد بررسی در دوره جوانی، و علی الخصوص دوران دانشجویی، که مهمترین دوره کسب دانش و تعیین مسیر آینده زندگی است، داشتن انگیزش لازم برای دستیابی به اهداف، نیازها و پیشرفت تحصیلی می باشد. با این انگیزه افراد تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود را دنبال می کنند تا بلاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب نمایند. بنابراین می توان گفت انگیزش، دلایل رفتار افراد را نشان می دهد و مشخص می کند که چرا آنها به روش خاصی عمل می کنند(یوسفی و همکارن، 1388). انگیزش به دو قسمت درونی و بیرونی تقسیم می شود(عباس زاده، علیزاده اقدم و کوهی، 1387) که هرکدام از این نوع انگیزه ها از متغییر ها و موقعیت های گوناگون تاثیر می پذیرد. عوامل موثر بر انگیزش تحصیلی را می توان در دو طبقه کلی جای داد. یکی عوامل فردی و دیگری عوامل محیطی است که در بر گیرنده محیط خانواده ، مدرسه و اجتماع می باشد (طاهری و فیاضی، 1390).
در عصر ارتباطات، تلفن همراه به عنوان یک وسیله ارتباط شخصی بیشترین مورد استفاده را داراست، ولی گذشته از محاسنی که با خود به همراه دارد خطرهایی را هم متوجه کاربران خویش کرده است (رودباری، ساداتی قلعه، 1392) از جمله اعتیاد روانی، تزلزل ارزشها، کاهش تعاملات اجتماعی، بلوغ زودرس، کاربردهای غیراخلاقی، به خطر افتادن امنیت شخصی و غیره (پناهی، فرجی و اصلانی، 1392). این رشد گسترده استفاده از تلفن همراه توجه پژوهشگران را به آثار زیستی ناشی از این تلفنهای همراه جلب کرده است، در حالی که به اثرات روانشناختی و اجتماعی استفاده طولانی مدت از این وسیله توجه کافی نشده است(گلمحمدیان و یاسمینژاد، 1390). از جمله اثرات سوئی که استفاده مفرط از تلفن همراه می تواند داشته باشد کاستن از انگیزش تحصیلی دانشجویان است.
در این حوزه یکی ازمتغیر هایی که اخیرا پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است احساس تنهایی است. تنهایی یکی از تجارب معمول دوره جوانی است (بارگ و همکاران،1993؛ به نقل از نجفی، دهشیری، شیخی و دبیری، 1390). میشلاو همکاران (1982؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390) تنهایی را احساس ناخوشایندی می دانند که در نتیجۀ کاستی در شبکۀ روابط اجتماعی فرد به صورت کمی و کیفی و عدم دسترسی به روابط نزدیک و مطلوب با دیگران به وجود می آید. گزارش ها حاکی از آن است که بیش از 66 درصد از دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی از تنهایی به عنوان مشکلی مهم یاد کرده اند( کلب و همکاران، 1995؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390). برای بسیاری از جوانان تنهایی ناشی از مشکلات مربوط به دانشگاه، دوستان و همسالان، و خانواده می تواند به مشکلات؛ جدی تری نظیر افسردگی، ایده خودکشی و خشونت منجر شود (کوئینگ و همکاران، 1994؛ کلب و همکاران، 1995؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390). تنهایی در جوانان، نشان دهنده نارسایی و ضعف ارتباط های بین فردی با همسالان است که به نارضایتی از روابط اجتماعی با جوانان دیگر منجر می شود (دان، دان و بایدوزا، 2007). مودی (2001؛ به نقل از جونسیون، 2003)، احساس تنهایی را به دو گونه تقسیم بندی کرده است. احساس تنهایی هیجانی و احساسس تنهایی اجتماعی. احساس تنهایی هیجانی در نتیجه فقدان روابط صمیمانه در زندگی اجتماعی فرد پدید می آید، در حالی که تنهایی اجتماعی، نتیجه مورد توجه واقع نشدن و در حاشیه ماندن است. همچنین تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که احساس تنهایی با عملکرد تحصیلی ضعیف مرتبط است به عبارتی هر چه سطح تنهایی افزایش یابد پیشرفت تحصیلی کاهش می یابد (آشر و پاکویت،2003؛ روتنبرگ،1999).
سازگاری اجتماعی، یكی دیگر از متغیرهایی است که می تواند با انگیزش تحصیلی رابطه داشته باشد. در بسیاری از دانشگاه ها مشاهده می
شود که دانشجویان دچار افت تحصیلی می شوند که این امر می تواند به این دلیل باشد که سن دانشجویی ادامه سن بلوغ در نوجوانی بوده و دانشجویان با مسائل و مشکلات و تنش های ناشی از تغییرات ناشی بلوغ از جمله ناسازگاری اجتماعی و انسجام هویتی روبه رو هستند(یارمحمدیان،1380؛ به نقل از ابطحی و ندری، 1390 ) و در همین رابطه رضویان شاد (1384؛ به نقل از ابطحی و ندری، 1390) نتیجه گرفت که بین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
گوداشتاین و لانیون(1995؛ مظاهری و همکاران، 1385؛ به نقل از خوشکنش و همکاران، 1389)سازگاری را فرایند پیوسته ای تعریف كرده اند كه در آن ، تجارب یادگیری اجتماعی شخص توانایی و مهارتهایی را فراهم می سازد كه از آن طریق می توان به ارضای نیازها پرداخت (رحیم نیا و رسولیان، 1385؛ به نقل از خوشکنش و همکاران، 1389). سازگاری به پذیرش و انجام رفتار مناسب و موافق محیط و تغییرات محیطی اشاره دارد و مفهوم متضاد آن ناسازگاری است، یعنی، نشان دادن واكنش نامناسب به محرك های محیط و موقعیتها، به نحوی كه برای خود فرد یا دیگران و یا هر دو زیان بخش باشد و فرد نتواند انتظارات خود و دیگران را برآورده سازد(نویدی، 1385).
با توجه به توضیحات فوق الذکر این پژوهش درصدد خواهد بود که رابطه سه متغیر استفاده افراطی از تلفن همراه، احساس تنهایی و سازگاری اجتماعی با انگیزش تحصیلی جوانان را مورد پژوهش قرار دهد.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
در سالهای اخیر محققان به تاثیر جنبه های غیر آموزشی بر تحصیل توجه بیشتری کرده اند(امیر رستگار،1390). بخش مهمی در این سنت در حال ظهور، مباحثی است که پیرامون انگیزش تحصیلی مطرح شده است، به این معنی که چه متغیر های غیر آموزشی انگیزش تحصیلی را تحت تاثیر قرار می دهند. از دید روانشناسان و همچنین معلمان، انگیزش، یکی از مفاهیم کلیدی است و برای سطوح مختلف عملکرد به کار می رود و تفاوت میزان تلاش برای انسجام تکالیف درسی را بازگو می کند (انتویستل، 1988؛ به نقل از بحرانی، 1384) به این صورت که وقتی در نظام آموزشی مشکلاتی همچون افت تحصیلی رخ می دهد، از انگیزه یادگیرنده، به عنوان یکی از علل مهم آن یاد می شود (شهنی ییلاق و بنای مبارکی و شکر کن،1384). با توجه به اهمیت سازه انگیزش تحصیلی در تحصیل موفقیت آمیز ضروری است که هر چه بیشتر در زمینه عوامل موثر بر آن و چگونگی تاثیر پذیری انگیزش تحصیلی از شرایط و موقعیتهای مختلف پژوهشهایی به روز و مختص دوره زمانی خاص صورت گیرد.
در پژوهش های مختلف رابطه متغیرها و عوامل گوناگونی با انگیزش تحصیلی مورد مطالعه قرار گرفته است از جمله؛ رابطه انگیزش تحصیلی با وضعیت فردی و پیشرفت تحصیلی (روشن میلانی و همکاران، 1390)، علل افت انگیزش تحصیلی از دید دانشآموزان با توجه به جنسیت و زمینه خانوادگی آنها(طاهری و فیاضی،1390)، عوامل اجتماعی- فردی موثر بر انگیزش تحصیلی (عباس زاده و همکاران، 1387) و پژوهش هایی از این نوع.
امروزه یکی از مسائلی که قسمت عمده ای از فعالیت های روانشناسان و جامعه شناسان را به خود اختصاص داده است، تاثیرات تکنولوزیکی بر روی زندگی جوامع و مردم و علی الخصوص جوانان است. استفاده از تلفن همراه در کشورهای پیشرفته بخش مهمی از زندگی جوانان را به خود اختصاص داده است و حتی گفته می شود در کشورهای اروپایی تقریباً 90٪ مردم دارای تلفن همراه می باشند(وی، 2006). در پژوهشی در زمینه بررسی جنبه های اجتماعی و روانشناختی ارسال پیام کوتاه از تلفن همراه؛ لینگ و یتری(2002؛ لارامای، 2007)به این نتیجه رسیدند که علت استفاده افراطی از این سامانه تا حدی به خاطر انگیزهی افراد جهت حفظ و ارتقاء روابط اجتماعی و رفع احساس تنهایی است.
برخی تحقیقات نیز حاکی از رابطه معنادار تنهایی، انزوای اجتماعی و خطر ترك تحصیل به خصوص برای جوانانی است که در دانشگاه و اجتماع حس تعلق پذیری ندارند (لویت و همکاران،1994؛ پرتی و همکاران،1994؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390). کسانی که احساس تنهایی می کنند کمتر احتمال دارد که در جستجو و دریافت راهنمایی در مراکز مشاوره دانشجویی باشند و در نتیجه دچار افت تحصیلی می شوند (پاترسون و همکاران، 1989؛ به نقل از نجفی و همکاران، 1390).
از آنجا که سازگاری اجتماعی فرد را قادر می سازد تا از راه اصلاح محیط یا از راه اصلاح رفتار خویش به ایجاد تعادل بین خود و محیط بپردازد و به علاوه سازگاری هم شامل فرایند انطباق فرد با شرایط موجود و هم شامل فرایند تغییر محیط برای انطباق با نیازهای فردی است و اینها موجب کاهش تنشهای وارده از محیط بر فرد می شود و در صورت کاهش تنشها دانش آموز با آرامش بیشتر به تکالیف درسی خود پرداخته و این خود موجبات عملکرد تحصیلی مناسب را به وجود میآورد(ابطحی و ندری، 1390)، بنابراین پرداختن به رابطه سازگاری اجتماعی و انگیزش تحصیل این مهم را آشکار می کند که سازگاری اجتماعی که متغیری فوق العاده مهم در دوران بلوغ و نوجوانی و اوایل جوانی است چه تاثیری بر انگیزش تحصیلی دارد.
تمهیدات یاد شده در عبارت های پیشین، هم در گستره نظری و هم در جنبه پژوهشی، بیانگر نقش و ارتباط انگیزش تحصیلی با دیگر متغیر های اجتماعی، عاطفی و شناختی است. از طرفی وضعیت و مقتضیات دوره جوانی، آنان را در معرض احساس تنهایی بیشتری قرار داده و از طرفی دیگر جذابیت دنیای تکنولوژیکی از جمله استفاده از تلفن همراه آنها را بیشتر از هر نسل دیگری به خود جلب کرده است، که می تواند سازگاری آنها را با محیط اطراف خود تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین پژوهش حاضر در صدد است رابطه استفاده مفرط از تلفن همراه، احساس تنهایی و سازگاری اجتماعی را با انگیزش تحصیلی مورد بررسی قرار دهد.
[1] . Wei., R.
[2] . Ling & Ytri
[3] . Laramie, D.J.
[4] . Levitt
[5] . Pretty
[6] . Patterson
[1] . Garber, j., Keily. M.K., & Martin, N.C.
[2] . Barge.
[3] . Michela.
[4] . Kalb.
[5] . Koeing.
[6] . Dunn, J. C., Dunn, J. G., Bayduza, A.
[7] . Mooday.
[8] . Joinson.
[9] . Asher & Paquette.
[10] . Rotenberg.
[1] . Cellular Phone use
[2] . Billeux & Van linden & Rochat
[3] . Laramie, D.J.
[4] . Loneliness
آیا رابطه ای بین ادراك از خدا و هویت اجتماعی و مولفه سبك زندگی در دانشجویان وكاركنان دانشگاه آزاد اسلامی دره شهر وجود دارد ؟
تحقیق وپژوهش در مورد خصوصیات انسان مسئله پیچیده ای است زیرا بیان دقیق وتوضیح جنبه های مختلف انسان در قالب و بر اساس اطلاعات موجود و نظرات متعدد كار بسیار دشواری است .
در خصوص موضوعاتی چون هویت اجتماعی وادراك از خدا وسبك زندگی به صورت جداگانه تحقیقات ارزشمندی در داخل وخارج از كشور صورت گرفته است، اما بررسی نظری وتجربی هویت اجتماعی و ادراك از خدا بسیار اندك وبه تعداد انگشتان دست هم نمی رسد. همچنین در مورد سبك زندگی مطالعات انجام شده اغلب در حوزه های نظری بوده وكمتر به آزمون تجربی این فرایند دست زده اند. در این قسمت از مقاله به مرور تحقیقاتی می پردازیم كه در گذشته در این خصوص صورت گرفته است .
نظریه هویت اجتماعی با کار بر روی دسته بندی حوزهای اجتماعی آغاز شد(بورکه وکلویس[1]،2007 ) این نظریه تاکید می کند که رفتار ، عناصرمشخصههای اجتماعی بزرگ تر افراد را منعکس می کند، این بدان معناست که ساختارهای اجتماعی فعال مانند گروهها ،سازمانها ،فرهنگ ها واز همه مهمتر افراد با این عناصر جمعی هویت یابی می کنند. این دیدگاه، این ایده را تقویت می کند که شناخت اجتماعی افراد بر اساس گروه هایشان یا چهارچوبهای جمعی فرد تفسیر می شود ( پادیلا[2]و پرز،2010).
یکی از نظریاتی که به ارتباط دومتغیر سبک زندگی وهویت پرداخته است نظریه تصدیق می باشد. براساس این نظریه تصاویر افراد از خودشان از واکنش ها دریافت شده از رفتار خودشان وهم چنین از دیگران شکل می گیرد .هویت این تصاویر که به عنوان باز خورد از خود دیگران دریافت می کند رشد وتوسعه میابد . اوقات فراغت (به عنوان سازنده سبک زندگی) زمینه ای را فراهم می کند که افراد قادر شوند از طریق آن هویتشان را تثبیت و نیز برای دیگران ابراز کنند ( غباری بناب،1388).
طبق نظریه مشارکت، اوقات فراغت علاوه بر آنکه هویت فرد تاثیر می گذارد واز آن نیز تاثیر می پزیرد. (کمپل[3]2007) ماکس وبر که یکی از دیگر نظریه پردازان این حوزه است برمبنای تعریف چند بعدی خود از قشر بندی اجتماعی وتاکید بر منزلت به عنوان یکی از ابعا د ومولفههای قشر بندی اصلاح سبک زندگی را به کار می بندد وسبک زندگی از نظر وی شیوههای خاص از زندگی است وگروههای اجتماعی برای تمایز از دیگران وکسب منزلت (هویت اجتماعی ) به کار می گیرند (ربانی وشیری، 1388).
از نظر تامیلسون نیز هویت بیشتر محصول جهانی شدن ( که سبک زندگی نیز یکی از ابعاد ومهم آن به حساب می آید ) است تا قربانی آن، به عقیده اوهویت در قالب تصورات فرهنگی معاصر جای گرفته است ویکی از ابعاد قابل توجه زندگی اجتماعی نهادینه شده در مدرنیته است
(تامیلسون[4]، 1387).
فدرستون که یکی از نظریه پردازان موجود در این حوزه می باشد، معتقد است که واژه سبک زندگی در دوره معاصر به نوعی فردیت ابراز وجود وخود آگاهی سبک گرایانه اشاره دارد به زعم وی بدن ،لباسها ،طرز بیان ،فراغت، ترجیهات خوردن ونوشیدن وانتخاب محلی برای تعطیلات به عنوان شاخصهای سبک زندگی به حساب می آید. (فدرستون[5]، 2009) ( رابرت[6]، 2011) در الگوی مفهومی مطالعه حاضر نیز نقش معنادار تصور از خدا بر تصور از خود معنی دار شد، بنابراین میتوان نتیجه گرفت كه چگونگی ادراك فرد از خدا در ادراك اواز خودش تاثیر می گذارد.(كربین[7]،2009)نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسید كه بین ویژگی های شخصیتی منفی توام با عدم شایستگی فرد تصویر ذهنی منفی از خداوند رابطه وجود دارد. انجمن مشاوره آمریكا[8] (2007)نقل از زرین لك وطباطبایی (1391) نیز در پژوهشی نشان دادند یك رابطه ایمن با خدا همواره می توان تحویل كننده حرمت خود پایین باشد.
ازآنجایی که سبک زندگی را باید درارتباط با مدرنیته مورد بررسی قرار داد در اینجا جهت تبین ارتباط سبک زندگی وهویت اجتماعی از نظریه گیدنز استفاده می شود .
ایشان معتقد است که هویت شخصی برنامه مدرنی است که افراد آن را بر حسب درکی که از روشهای ابراز وجود و زندگی نامه شخصی خود دارند، می فهمند. ( گیدنز[9]، 1388) بنابراین در جهان مدرن نسبت ها وآن عناصری از زندگی انسان مدرن که سنتی به نظر آید باز اندیشی می شود ،در این راستا بیشتر موقعیتهای زندگی مدرن با دین به صورت حاکم برزندگی روزانه سازگاری ندارد بخشی از این واقعیت به دانش باز اندیشانه سازمان داده شده است وتحت تسلط مشاهدههای تجربی واندیشه منطقی بر می گردد ،این دانش مبتنی بر رفتارهای مادی واصول اجتماعی است .البته لازم به ذکر است که دنیوی شدن به نحو کامل به دین نمی انجامد (گیدنز، 1388).
دین وسنت همیشه دارای پیوند نزدیک با یکدیگر بوده است وباز اندیشی زندگی اجتماعی مدرن مغایرت مستقیم با سنت دارد ونسبت را بیشتر از دین تضعیف کرده است تفاوت این دو نوع سبک زندگی در آن است که سبک زندگی مذهبی مبتنی بر رفتارهای مذهبی است در حالیکه سبک زندگی سنتی افراد از رفتارهای مبتنی بر سنت که در سطحی گسترده تر قرار دارد واز او تبعیت می کند ( پایبنده، 1389).
در جامعه ایران بنابر بافت وساخت مذهبی دین واعتقادات در اساس هویت افراد ریشه دارد اعتقادات و باورهای دینی شاکله وهویت افراد را شکل می دهد و این جهانی شدن است که به وسیله رفتارهای نوین اطلاعات و ارتباطات باعث تغیر نگرش وهویت اجتماعی افراد می شود (مقدس وخواجه نوری، 1388).
به باور گیدنز مذهب یکی از منابع اقتدار سنتی است واز این طریق با سنت ارتباط پیدا می کند در نتیجه تجربه معنا وتفسیر بر اساس آن صورت می گیرد وبه همین دلیل اکثر کنش ها ی زندگی دارای دلایل دینی و مذهبی است . در نتیجه هویت مذهبی سازه ای اجتماعی مبتنی بر مذهب است .نقش مهمی ایفا می کند در واقع افراد با اتخاذ به رفتارهای اجتماعی مبتنی بر مذهب به نوعی متمایز خود را از سایر افراد نمایان نمی کنند وبه تشخیص وفردیت دست می یابند اما در زمان حال تجدد مراجع زندگی بشری را متعدد کرده است مراجعی که همه مدعی صلاحیت هستند وسنت که مهمترین مرجع ماخذی بوده اند که بشر به آن رجوع کرده است اهمیت کلی خود را از دست داده است ودر عرض مابقی مراجع موجود در جهان مدرن واقع شده است ودر واقع به طور کلی از لحاظ ساختاری منابع جهان مدرن متعدد تر از منابع سنتی هستند ودر بعضی موارد با آنها تفاوت دارند (گیدنز،1388).
بنابراین هویت برساخت عصر جدید زاده تجدد و نهادهای امروزین است وهویت اجتماعی نیز همانند هویت شخصی با توجه به موقعیت ها واوضاع واحوال اجتماعی ونیز خود آگاهی شکل می گیرند به عبارت دیگر خود آگاهی بر خود هویت شخصی زمینه بروز هویت اجتماعی است. (ذوالفقاری وسلطانی، 1389 ) این هویتهای جدید به میزانهای مختلف با سنت دارای زاویه هستند بر این اساس کسانی که دارای سبکهای سنتی تر هستند دارای هویتهای سنتی تر خواهند بود وسبکهای زندگی مدرن با هویتهای
اجتماعی مدرن همخوانی خواهند داشت .
هدف این پژوهش شناخت معیارهاو متغیرهای مختلف هویت اجتماعی و ادراک از خدا و میزان تاثیر آنها بر سبک زندگی که از نظر کارکنان اساتید ودانشجویان مورد پرسش قرار گرفتند، می باشد .
دراین تحقیق پس از شناخت مولفههای مختلف سبک زندگی و میزان اهمیت وتاثیر آنها برروی دومتغیر هویت اجتماعی وادراک از خدا پرداخته خواهد شد تامیزان همبستگی متغیرهای فوق برهمدیگر مشخص گردد.
بررسی وشناخت این معیارها علاوه بر این که باعث خواهد شد تا بتوان نظر آزمودنی ها رادر مورد مولفههای مورد مطالعه با هم مقایسه کرد، منجر به رسیدن به تعدادی شاخص و نقطه نظر در مورد سبک زندگی در حوزه مورد پژوهش خواهد شد وبا استفاده از آن می توان نمای کلی از وضعیت گرایشات فرهنگی در این شهرستان بدست آورده ولی در نهایت هدف اصلی پژوهش رسیدن به این پرسش است که به واقع تاثیر هویت اجتماعی وادراک از خدا بر سبک زندگی دانشجویان وکارکنان دانشگاه آزاد دره شهر به چه میزان بوده است.متاسفانه مطالعات در خصوص دگرگونیهای فرهنگی – اجتماعی در این شهرستان بسیار اندک است بدین جهت مطالعه برروی این دانشگاه وسایر واحدهای آموزشی منطقه از باب تغییرات فرهنگی واجتماعی از اهمیت بسیار ی برخوردار است .
[1] .burke&klovis
[2] padila&perez
[3] .campbell
[4] .tamilson
[5] .feadherston
[6].Rabert
[7] .kerbin
[8] .american counseling assoiation
[9] .giddenz
1- Lawrence