وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی تاثیر سرمایه فکری سازمان بر رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن

تحقیق

 

دنیای كسب و كار امروز عرصه برپایی سازمان های دانش محور است در این اقتصاد دانش محور عواملی نظیر درآمد، سودآوری و دارایی تنها بخشی ازموفقیت سازمان را بازتاب كرده و ثروت واقعی سازمان ها جذب و بهره برداری از نیروی انسانی متخصص و برتر، دانش و مهارتهای این افراد، فرایندها و رویه های داخلی فرهنگ درون سازمانی، شهرت و خوشنامی در نزد مشتریان و ذینفعان و به بیان دیگر دارایی های نامشهود و سرمایه فكری است از انجا كه این دسته از سرمایه های سازمانی در ترازنامه انعكاس نیافته و در عین حال بر عملكرد ارزش و سوداوری تاثیرات چشمگیری دارند نیازمند توجه تخصیص منابع و تاكید روزافزون مدیریت عالی سازمان ها می باشد برای این منظور شركت ها و سازمان ها در ابتدا باید این عوامل را شناسایی كنند (یحیی تبار و طاهری، 1390: 2). زیرا سرمایه نوآوری، دارایی نامشهود و با اهمیتی برای شركت است (Yang & Kang, 2008: 667). این سرمایه، میتواند نقطه قوت برای شركت باشد (Bontis, 2002: 25) . سرمایه نوآوری، تلاش های مستمر برای رسیدن به بهبودها و تغییر است. سرمایه نوآوری، فعالیتهای تحقیق و توسعه را ساماندهی می كند و موجب به وجود آوردن تكنولوژی و محصولات جدید در جهت ارضای تقاضای مشتریان، میشود (Plessis, 2007: 22).

عکس مرتبط با اقتصاد

از شاخص های سنجش میزان برتری سازمانها نسبت به هم، کارکنان شاغل در آن سازمانها هستند كه میزان وفاداری و تعهدشان باعث می شود وظایف محوله را با كیفیت بالاتری به انجام برسانند. این امر موجب افزایش عملكرد، بهره وری و اثربخشی سازمان می شود. برعكس، افراد بی تفاوت یا بی مسئولیت در برابر اعمال محوله سازمان، این رفتار را به دیگران منتقل می كنند و باعث كاهش عملكرد افراد و تنزل سازمان از نظر كمی و كیفی می شوند(عباس زادگان ، 1383). براساس تحقیقات ویلیام و همکاران، رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر ساخته های مرتبط اما متمایز استوار است. اما به منظور فراهم آوردن مبنایی برای تصمیمات مدیران نیروی انسانی در زمینه های برنامه ریزی، جذب و نگهداری نیروی انسانی و كاهش هزینه های ناشی از ترك خدمت كاركنان از سازمان، به صورت مشترك مورد سنجش قرار می گیرند كه از اهمیت ویژه ای برخوردار است(3)

Efficiency بهره وری

تحقیقات نشان داده كه كاركنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیك بدنی و توان ذهنی در وضعیت بهتری قرار دارند و از نظر سازمانی،

پروژه دانشگاهی

 سطح بالای رضایت شغلی منعكس كننده جو سازمانی بسیار مطلوب است كه منجر به جذب و ماندگاری كاركنان می شود(رابینز، 1374). موضوع رضایت شغلی از مهمترین حوزه های پژوهشی در جامعه شناسی و رفتار سازمانی تلقی می شود که علاوه بر وجود ابعاد نظری نیازمند تحقیقات گسترده است. جامعه شناسان همانند سایر محققان علوم تربیتی و رفتاری و مدیریتی با پژوهشهای علمی سعی در تولید دانش در این زمینه دارند تا بر این یافته ها افزایش یابد. مسئله اساسی برای مدیران سازمانها این است كه چطور می توان همزمان با تجهیز فعالیتهای افراد در جهت اهداف سازمان طوری عمل كرد كه افراد از كار و كوشش خود در سازمان رضایت شخصی و پاداش كسب نمایند( كمالوند؛ 1387؛ ص 114).

 

 

و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان

 

 

اینجانب با مشاهده پایین بودن رضایت شغلی در بین کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن و نیز ترک خدمت ایشان از سازمان ،بر آن شدم تا جهت بالا بردن رضایت شغلی و بهبود بهره وری سازمانی تحقیق مذکور را انجام دهم.

 

با توجه به رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی و تاثیری که سرمایه فکری می تواند بر آن داشته باشد در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که “سرمایه فکری سازمان چه تاثیری بر رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن دارد ؟”.

 

3-1- اهمیت پژوهش

 

در سالهای اخیر، مزیت رقابتی محور استراتژیهای رقابتی قرار گرفته و بحثهای زیادی درباره آن مطرح شده است (Tsai etal.,2008: 123). شرکت ها برای بهبود عملکرد و مقابله با رقبا، باید دارای مزایای رقابتی باشند، تا بتوانند در شرایط پیچیده و متحول، عملكردی برتر داشته و خود را در بازارها حفظ نمایند.

 

در سالهای اخیر نه فقط حساسیت رقابت در بازار افزایش یافته، بلكه ماهیت آن نیز، تغییر كرده است. چرا كه توجه شركتها، برای كسب عملكرد برتر و مزایای رقابتی، از سمت سرمایه گذاری در منابع مشهود به سمت سرمایه گذاری در منابع نامشهود، تغییر یافته است (Ramaswami & Srivastava, 2009: 99) . از جمله منابع نامشهود در سازمان، سرمایه فکری است که سرمایه نوآوری و سرمایه مشتری زیر گروه آن هستند (Chang, 2004: 27).

 

سرمایه فكری فراهم كننده یك پایگاه و یك منبع جدید است كه از طریق آن سازمان میتواند به رقابت بپردازد. سرمایه فكری اصطلاحی برای تركیب دارایی نامشهود بازار، دارایی انسانی و دارایی ساختاری است، كه سازمان را برای انجام فعالیتهایش توانمند میسازد. به عبارت دیگر سرمایه فكری عبارت است از: جمع دانش اعضای سازمان وكاربرد دانش آنها (Ghlichli & Moshabaki,2006: 126) . سرمایه فکری به چهار گروه سرمایه نوآوری، سرمایه مشتری، سرمایه انسانی و سرمایه فرایندی طبقه بندی شده است (Chang, 2004: 29).

 

نیروی انسانی و اهمیت آن در سازمان، واقعیتی است كه امروزه از نظر هیچ كس پوشیده نیست. به راستی پیشرفت و استمرار حیات سازمان ها در گرو توجه همه جانبة مدیران به نقش و جایگاه سرمایة انسانی است. شكوفا شدن نیروی انسانی در سازمان ها، اقدام های گوناگونی را می طلبد. یكی از این اقدام ها، تأمین رضایت شغلی كاركنان است. تحقیقات نشان داده اند كه رضایت شغلی در بسیاری از عوامل بهره وری سازمانی نقش تعیین كننده دارد. بهبود عملكرد در رفتار مدنی سازمانی، تعهد سازمانی، دلبستگی شغلی و سلامت روانی كاركنان و كاهش رفتارهایی همچون غیبت از شغل، ترك خدمت و بسیاری از رفتارهای دیگر، از جمله پیامدهای ایجاد رضایت شغلی در كاركنان سازمان هاست. این پیامدهای ارزشمند باید انگیزه ای قوی برای توجه جدی مدیران سازمان‌ها به موضوع رضایت شغلی كاركنان و انجام اقدام هایی در راستای ایجاد آن باشد(خدایاری فرد، 1388). رضایت شغلی، بسیاری از متغیرهای سازمانی را تعیین می كند. تحقیقات متعدد نشان داده اند رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهره وری، دلسوزی كاركنان نسبت به سازمان، تعلق و دلبستگی آنان به محیط كار ، برقراری روابط خوب و انسانی در محل كار، ایجاد ارتباطات صحیح، بهبود روحیه و علاقة كاری است (هومن، 1381).

 

اهمیت رضایت شغلی از یك سو به دلیل نقشی است كه در بهبود و پیشرفت سازمان و بهداشت و سلامت نیروی كار دارد و از سوی دیگر، به علت آن است كه مفهوم رضایت شغلی، علاوه بر تعاریف و مفهوم های متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و فصل مشترك بسیاری از حوزه های علمی مانند روانشناسی، مدیریت، جامعه شناسی و حتی اقتصاد و سیاست است. به همین دلیل دیدگاه ها و مفهوم های متعدد و گاه متناقضی دربارة آن شكل گرفته و توسعه یافته است. رضایت شغلی، از جمله عوامل مهمی است كه باید در توسعة اقتصادی مورد توجه دقیق قرار گیرد، چرا كه یكی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است و سبب افزایش كارایی و نیز احساس رضایت فردی می شود (شفیع آبادی، 1381).

 

همچنین، هیچ تردیدی نیست كه رضایت شغلی اهمیت بسیار زیادی دارد. حداقل مدیران به سه دلیل به رضایت شغلی افراد و اعضای سازمان اهمیت می دهند؛ زیرا :

 

1- افراد ناراضی سازمان را ترك می كنند و بیشتر استعفا می دهند.

 

2- كاركنان راضی از سلامت بهتری برخوردارند و بیشتر عمر می كنند.

 

3- رضایت شغلی از كار پدیده ای است كه از مرز سازمان فراتر می رود و اثرات آن در زندگی خصوصی فرد و خارج از سازمان مشاهده می شود.

 

افراد راضی كمتر غیبت كرده و كمتر سازمان را ترك می نمایند ؛ رضایت شغلی با تصمیماتی كه فرد در ارتباط با ترك سازمان می گیرد رابطه ای محكم و منفی دارد؛ رابطه رضایت شغلی با غیبت كاركنان نیز منفی است. از موارد دیگر اهمیت رضایت شغلی ؛ اثراتی است كه این پدیده در كل جامعه خواهد داشت. هنگامی كه كاركنان و اعضای سازمان از كار خود لذت می برند؛ زندگی خصوصی آنان (در خارج از سازمان ) بهبود می یابد؛ همچنین مزایای حاصل از رضایت شغلی كاركنان سازمان به همه افراد جامعه و شهروندان خواهد رسید.

 

كاركنانی كه از شغل خود راضی هستند در جهت رضایت شهروندان قدم بر می دارند . این افراد نگرشی مثبت تر به زندگی دارند و از نظر روانی، جامعه را سالم تر می نمایند (رابینز 1384؛ صص 294-295). لذا با توجه به موارد ذکر شده می توان به این نتیجه رسید که بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی کارکنان بااهمیت می باشد و شناخت این عوامل در راستای دستیابی به اهداف سازمانی ضرورت دارد.

 

با توجه به موارد اشاره شده در بالا محقق بر آن شد تا تحقیقی تحت عنوان ” بررسی تاثیر سرمایه فکری سازمان بر رضایت شغلی و حفظ منابع انسانی کارکنان ادارات مرکزی بانک مسکن ” به انجام رساند.

بررسی رابطه بین سبک رهبری دانشی با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی

ای برای آغاز این حرکت است و ابعاد واقعی مدیریت دانش در عمل و به هنگام کار خود را نشان می دهد(پولیتیز[17] ، 2001 : 354).

 

نقش موثر مدیران و رهبران در تغییر و تحولات بنیادی در سازمان اجتناب ناپذیر است . نظریه‌های جدید رهبری سازمان هر روز افق‌های جدیدی را در نحوه‌ی اداره‌ی سازمآن ها و حرکت آن ها در مسیر رشد و توسعه می‌گشایند و به مدیران و رهبران آگاهی لازم را جهت رویارویی با تغییر و تحولات محیطی می‌دهند (خاکساری ،1387: ۱۴۳).

 

رهبری یکی از وظایف ضروری مدیران است و محققان بسیاری رهبری را به عنوان یک متغیر کلیدی در مدیریت دانش شناسایی کرده اند موفقیت سازمان در تحقق اهداف در گرو چگونگی اعمال مدیریت و سبک رهبری قرار داد(رابینز ، 2005 : 334).

 

از نقطه نظر سازمانی رهبری دارای اهمیت حیاتی است زیرا رهبری نفوذ قدرتمندی بر رفتار فرد و گروه دارد . دلیل دیگر اهمیت رهبری آن است که رهبر کوشش های گروه را در جهت هدفی هدایت می کند که هدف مورد نظر خود او نیز می باشد و این هدف ممکن است با اهداف سازمانی هماهنگ بوده و یا هماهنگ نباشد (افجه ، 24:1380 )

 

[1] Lavden

 

[2] Bratone

 

پروژه دانشگاهی

 

 

[3] Fidler

 

[4] Karloson & keen

 

[5] Baas

 

[6] vitala

 

[7] Tapsel

 

[8] Stagdil

 

[9] Information Channel

 

[10] Olrich

 

[11] Rabinz

 

[12] Hiks & Gerlet

 

[13] Sanches & Heen

 

[14] Argriis

 

[15] Pedler

 

[16] Mintzberg

 

[17] Politiz

تدوین استراتژی در محیط رقابتی صنعت لبنیات بر مبنای مدل پنج نیروی مایکل پورتر

در محیط متغیر امروز، برای حضور ورشد در بازار رقابتی باید نسبت به رقیب مزیت رقابتی داشت. محصولات برجسته، فناوری پیشرفته ومانندآن، اگر در خلق مزیت رقابتی موثر نباشند،هیچ اثری در موفقیت شرکت نخواهند داشت وراهبرد، رویکردی است که به دنبال خلق مزیت رقابتی است. رقابت پذیری یکی از مفاهیم مهم و کلیدی می باشد که در دو دهه اخیر توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران مدیریت، اقتصاد و تجارت بین الملل را به خود جلب نموده است و برای آن تعاریف بسیاری از دیدگاه های گوناگون ارائه شده است.یکی از الگوهای مورداستفاده برای تجزیه و تحلیل محیط رقابتی در یک صنعت با هدف تدوین استراتژی لازم، مدل پنج نیروی پورتر است. اساس این استراتژی بر رقابت مبتنی است. تلاش برای کسب سهم بیشتر در بازار رقابت، تنها در حرکت‌های رقبا متجلی نمی­شود بلکه رقابت در یک صنعت، ریشه در اصول اقتصادی و نیروهایی رقابتی دارد که فراتر از رقبا هستند.مشتریان، عرضه کنندگان مواد اولیه، نورسیدگان بالقوه و کالاهای جانشین، همگی عوامل رقابتی هستندکه ممکن است برحسب نوع رشته صنعتی، کم­و­بیش برجسته و فعال باشند.

عکس مرتبط با اقتصاد

 

امروزه رقابت به یکی از مباحث مهم در حوزه فروش وبازاریابی تبدیل شده ودر دستور کار اصلی شرکت ها قرار گرفته است. در یک رقابت سالم، بهبود مستمر فرایندها وروشها، هزینه ها را کاهش داده و کیفیت محصولات و خدمات را دائما افزایش میدهد. سازمان های غیر رقابتی در چنین شرایطی ناگریز از ایجاد تحول در ساختار خود یا خارج شدن از صحنه کسب وکار هستند. بنابراین تحلیل رقابتی نه تنها در تدوین راهبرد کسب وکار بلکه در زمینه تامین مالی شرکت ها، بازاریابی، تحلیل امنیت وبسیاری حوزه های تجاری دیگر نیز موثر است. چنین تحلیلی، چارچوبی جامع از تکنیک های تحلیلی ارائه داده و به شرکت این توان را می دهد که صنعت حوزه فعالیت خود را به طور کلی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد وسیر پیشرفت ان را در آینده پیش بینی نماید، رقبا را بشناسد وموقعیت خود را بهتر درک کند.

 

 

بسیاری از محققان جهت توجیه و تفسیر رقابت‌پذیری و عوامل مؤثر بر آن، نظریه و مدل‌هایی را عرضه داشته اند و عوامل مؤثر بر رقابت‌پذیری را دسته بندی کرده و در قالب مدلهایی ارائه کرده اند. این نظریه‌ها و مدل‌ها نیز از تنوع نسبتا زیادی برخوردارند.

 

 

در کتاب رقابت برای آینده ،گری هامل و سی. کی. پراهالد [1]، (1994 ) رویکردی نوین را در قبال استراتژی مطرح می‌نمایند. آنها مفهوم صلاحیت‌های محوری سازمانی را معرفی نموده و پیشنهاد می‌نمایند که سازمان‌ها این روش را امتحان کنند تا بتوانند بهتر از دیگران عمل نمایند. آنها با ذکر تجارب گذشته، خطر از دست دادن مزیت رقابتی را خاطر نشان می‌سازند و بر اهمیت رها کردن تصورات سازمانی و تدوین یک نگرش پویا درباره‌ آینده تاکید می‌کنند.[5]

 

 

آنها «توانمندی‌ها (صلاحیت‌های) محوری» را به عنوان یادگیری جمعی در سازمان و به ویژه هماهنگی مهارت‌های تولیدی متنوع و ادغام جریان‌های مختلف تکنولوژیکی تعریف می‌کنند.
هامل و پراهالد از سازمان‌ها می‌خواهند تا به توانمندی‌های محوری خود بنگرند و تحلیل کنند که از چه طریق می‌توانند بهتر عمل کنند ودر محیط رقابتی بر رقبا فائق آیند. آنها با ارزیابی سازمان به عنوان سیستمی از فعالیت‌ها و مجتمع‌های ساختمانی، این پرسش‌ها را مطرح می‌کنند:

 

 

– انجام فعالیت Xتا چه حد باعث پیشرفت محصول نهایی برای مشتری می‌شود؟

 

 

– آیا فعالیت Xامکان دستیابی به طیفی از کاربردها و بازارها را فراهم می‌آورد؟

 

 

– اگر ما قدرت فعالیت Xرا از دست بدهیم، چه بر سر قدرت رقابتیمان خواهد آمد؟

 

 

– چه قدر برای دیگران مشکل است تا از فعالیت Xتقلید و با ما رقابت کنند؟

 

پروژه دانشگاهی

 

 

 

به منظور درک قدرت بالقوه‌ای که توانایی‌های محوری می‌آفرینند، افراد سازمان باید بازارهای جدیدی را ذهن خود مجسم کنند و این توانایی را داشته باشند که با پیشبرد رقابت، به این بازارها دست یابند. یکی از کلیدهای توانمندی‌های محوری و رقابت اثربخش، فرآیندی است که از طریق آن، سازمان به تصورات خود جامه‌ عمل می‌پوشاند.]5[

 

 

در ابتدای دهه‌ 1980، مباحث هامل، تحت عنوان توسعه‌ سازمانی، دیگر مبتنی بر عوامل استراتژیک نبود بلکه مبتنی بر بالندگی بود. شرکت‌ها به دنبال این بودند که از طریق کاهش و تعدیل نیروها، مهندسی مجدد[2] ومدیریت کیفیت جامع[3]، به شرایط بهتر دست یابند و هدف آنها نیز این بود که به بهترین روش‌ها دست پیدا کنند تا دیگران از آنها تقلید نمایند. نتیجه‌ همه‌ این پیشرفت‌های بالنده، کاهش هزینه‌ها به نقطه‌ای بود که دیگر جایی برای سود بردن باقی نمی‌گذاشت.

 

 

به گفته آنها عوامل مختلفی وجود دارند که ماهیت رقابت را تغییر می‌دهند. این عوامل عبارتند از:

 

 

1- حذف نظارت دولت و خصوصی‌سازی

 

 

2-تقسیم شدن، تجزیه شدن و افزایش تعداد تازه‌واردها به صنایع

 

 

تغییر انتطارات مشتریان بر اساس قیمت، کیفیت و خدمات -3

 

 

توسعه‌ مستمر تکنولوژیکی به ویژه از طریق اینترنت -4

 

 

5-تغییر مرزهای کنترل و اقتدار به این دلیل که نیروی کار پراکنده‌تر شده، از قدرت بیشتری برخوردار گردیده و دیگر لایه‌لایه نیست.

 

 

6-تغییر در وفاداری، به این دلیل که؛ مردم به، با ارزش‌ترین و در عین حال مصرفی‌ترین دارایی تبدیل شده‌اند. 

 

 

7- کاهش ارزش تجربه، بدان دلیل که تغییرات زیربنای آینده هستند[5]

 

 

اما در این میان مدل پنج نیروی مایکل پورتر از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. رقابت موجود در بازار های امروز با گستردگی وتنوع بالاتری در مقایسه با گذشته روبروست. بسیاری از شرکت ها در این محیط در تلاشند تا با تدوین استراتژیهای رقابتی مناسب به کسب مزیت رقابتی نایل گردیده وبا افزایش میزان رقابت پذیری محصولات خود، موجبات رشد وپیشرفت شرکت را فراهم سازند. پورتر راهبرد، تجارت و اقتصاد را به هم پیوند داد. مدل پنج نیروی رقابتی پورتر شهرت جهانی دارد.

 

 

1-2-تعریف مسئله:

 

 

امروزه صنایع غذایی، یکی از مهم ترین وگسترده ترین صنایع فعال در عرصه اقتصاد جهانی میباشد. رشد روز افزون جمعیت، متنوع شدن سلایق مصرف کنندگان، افزایش اهمیت سلامت محصولات غذایی، تغذیه سالم به عنوان عامل پیش گیری از بروز بسیاری از امراض، برجسته تر شدن نقش مواد غذایی در زندگی بشر امروز می باشد.

 

 

شیر وفرآورده های آن، به عنوان یکی از مهم ترین مواد غذایی به شمار می آید. محصولات لبنی تامین کننده بخش قابل ملاحظه ای از انرژی مورد نیاز روزانه انسان بوده ومصرف این محصولات میتواند ضامن سلامت جسمی وطول عمر آدمی باشد. باتوجه به نقش این محصولات در زندگی انسان، هر فعالیتی که به نحوی بر فرآیند تولید وتامین انها موثر باشد، حائز اهمیت است وباید به شکل مناسبی مورد تحلیل قرار گیرد.

 

 

بنابراین در این تحقیق سعی شده که وضعیت صنعت لبنیات با نگاهی جامع ومفید مورد ارزیابی وتحلیل قرار گیرد تا در نهایت تصویری دقیق وکاربردی از وضعیت موجود به خواننده منتقل گردد. در این راستا با استفاده از روشی که مایکل پورتر در مدل رقابتی خود ارائه میدهد به بررسی ابعاد وجنبه های صنعت پرداخته و هر یک را مورد تحلیل قرار میدهیم.

 

 

مدل پنج نیروی پورتر نوعی ابزار راهبردی ودرون سازمانی است که جهت تجزیه وتحلیل میزان جذابیت (ارزش) ساختار های صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. این مدل بدون شک یکی از متداول ترین ابزارهای راهبردی تجاری است و بارها کارایی خود را به اثبات رسانده است.

 

 

در شیوه تجزیه وتحلیل رقابتی پنج نیروی پورتر، با پنج نیروی رقابتی اصلی سروکار داریم که عبارتند از:

 

 

1- رقابت میان رقبای فعلی: آیا رقابت شدیدی بین رقبای فعلی وجود دارد، ایا همه رقبا در یک سطح قرار دارند ویا بعضی قوی تر هستند.

 

 

2- قدرت چانه زنی خریداران: موقعیت خریداران چگونه است وایا میتوانند با همکاری یکدیگر حجم بزرگی سفارش دهند.

 

 

3- قدرت چانه زنی تامین کنندگان:موقعیت فروشندگان مواد اولیه چگونه است،چند تامین کننده بالقوه در بازار وجود دارد وایا بازار انحصاری است و تنها چند تامین کننده خاص، بازار را در اختیار دارند.

 

 

4- ورود تازه واردها ورقبای بالقوه:تازه واردها برای ورود به بازار رقابت با چه موانعی روبرو هستند وآیا به راحتی می توانند به رقیب تبدیل شوند.

 

 

5- تهدید محصولات و خدمات جایگزین: آیا محصولات و خدمات جدید به راحتی جایگزینی محصولات وخدمات فعلی میشوند واز نظر قیمتی با آنها قابل رقابت هستند.

 

 

1-3- فرضیات مساله:

 

 

1- قدرت چانه زنی خریداران با میزان فروش وسهم برندشرکت رابطه دارد.

 

 

2- قدرت چانه زنی تامین کنندکان با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

 

3- تهدید تازه وارد های صنعت با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

 

4- تهدید کالاهای جایگزین با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

 

5- شدت رقابت با میزان فروش وسهم برند شرکت رابطه دارد.

 

 

1-4-هدف از اجراء :

 

 

هدف از اجرای این پروژه، بررسی و تطبیق الگوی پنج نیروی پورتر در صنعت لبنیات ونیروی موثر در محیط رقابتی ان میباشد وبدین منظور سعی خواهد شد:

 

 

اولا: شرکت لبنی دوشه هراز و محیط رقابتی که در ان قرار دارد به طور دقیق مورد مطالعه قرار گیرد.

 

 

ثانیا: تحلیل وارزیابی محیطی از نیروهای موثر موجود در صنعت بر روی این شرکت ارائه گردد که در نهایت با توجه به نقاط قوت و ضعف قابل بهبود شرکت دوشه هراز راهکاری جدید و استراتژی مناسب جهت حفظ و افزایش سهم برند شرکت ارائه گردد.

 

 

[1]Gary Hamel&C.K. Prahalad

 

 

[2]Reengeenearing

 

 

[3]Total quality management

تاثیر مشاغل سخت وزیان آور بر از کارافتادگی و فوت ناشی از کار در سازمان تامین اجتماعی

 

 

دستیابی انسان به انواع انرژیهای نوین و گسترش تکنولوژیهای جدید هر چند باعث رفاه روز افزون نسل بشر شده است ولی همگام با آن با آثار و عوارض ناخواسته‌ای نیز همراه بوده است. افزایش تنوع و شدت حوادث شغلی و بیماریهای ناشی از کار از جمله پیامدهی نامطلوبی هستند که با گسترش صنایع و فن آوریهای مدرن زندگی انسان و به ویژه کارکنان را مورد تهدید قرار داده است(Snashal, 2005). پیشرفت های چشمگیر صنعتی و رشد فزاینده تکنولوژی در قرون اخیر علیرغم اینکه منشا رفاه و خدمات ارزنده‌ای برای انسان بوده اما عوارض و مشکلات فراوانی را نیز به همراه داشته که یکی از مهم ترین آنها عوامل زیان آور در محیط های کاری می باشد که سلامت شاغلین را به شدت تهدید می نماید.

 

مسأله عمده این پایان نامه، این است كه حادثه دیدگان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی تا چه حد تحت تاثیر حوداث شغلی در مشاغل سخت قرار گرفته اند و از این منظر چه پارامترها و مولفه هائی بر حوداث شغلی مشاغل سخت موثر است و سازمان تامین اجتماعی برای مدیریت هزینه ها و سیاستها باید روی کدام جنبه های حوادث شغلی مشاغل سخت تاکید و نظارت بیشتری داشته باشد و بصورت بخصوص و ویژه تاکید بر بررسی تاثیرمشاغل سخت وزیان آور برازکارافتادگی وفوت ناشی ازکار درسازمان تامین اجتماعی استان تهران است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

حو ادث ناشی از کار سومین علت مرگ و میر در جهان محسوب می شوند و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل خطر بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع صنعتی و در حال توسعه معرفی شده‌اند. در مقاله حاضر با هدف شناسائی و تحلیل و بررسی مشخصات حوادث شغلی مشاغل سخت و زیان آور بیمه شدگان تامین اجتماعی به بررسی جدیدترین تحقیقات صورت گرفته روی حوادث شغلی پرداخته شده است و با استفاده از رویکرد مدلهای آماری تاثیرمشاغل سخت وزیان آور برفوت واز کارافتادگی ناشی ازکار درسازمان تامین اجتماعی استان تهران تبیین خواهد شد.

عکس مرتبط با اقتصاد

2-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

حوادث ناشی از کار حوادثی نامیده می شوند که در حین انجام وظیفه در محیط کار به وقوع می پیوندند و منجر به آسیب های کشنده یا غیرکشنده می شوند(ILO,2003). این حوادث در حال حاضر سومین علت مرگ و میر در جهان محسوب می شوند و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل خطر بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع صنعتی و در حال توسعه معرفی شده اند(Dorman,2000).

 

سازمان بهداشت جهانی، حوادث ناشی از کار را همانند یک اپیدمی در حوزه بهداشت عمومی قرار داده است(Higgins, 2003-2008). حوادث ناشی ازكار، حوادثی است كه درحین انجام وظیفه و به سبب آن برای بیمه شده اتفاق میافتد. حوادث شغلی از ابعادانسانی، اجتماعی واقتصادی حائزاهمیت است. ابعاداقتصادی حادثه شامل هزینه های مستقیم (وقفه دركار، انتقال مصدوم به مركزدرمانی، هزینه

پروژه دانشگاهی

 غرامتها… )وغیرمستقیم (وقفه دركارسایرین، هزینه ناشی ازافت كمی وكیفی محصول، آموزش وآماده سازی فردجدید، . . ) می باشد. درمقابل هرحادثه ثبت شده، ٣٠ حادثه كوچك (منجربه گرفتن خدمات سرپائی ) و ٣٠٠ خطا (منجربه اتلاف وقت، كاهش ساعات كار)رخ میدهد(مشکاتی، 1386).

 

اکثر حوادث ناشی از کار قابل پیشگیری بوده و علاوه بر این که می توانند منتج به ناتوانی، کاهش درآمد و تغییر در کیفیت زندگی کارگران و خانواده آن ها شوند، تأثیرات در خور توجهی را نیز بر میزان تولیدات و اقتصاد کشورها می گذارند (Breslin and Smith,2006). از آن جا که این گونه حوادث به صورت بالقوه قابل اجتناب می باشند، رخداد آن ها توصیفی از بی توجهی، بی عدالتی و عدم رعایت قوانین می باشد(Derk et al. , 2006). همچنین برآورد شده است که تقریباً 40% از تولید ناخالص داخلی در کشورها صرف خسارات ناشی از جراحت، مرگ و بیماری به علت غیبت کارگر در محیط کار، درمان، مزایای از کار افتادگی و بازماندگان می شود(NIOSH,1998).

 

در یک مطالعه جهانی در سال 2005 تعداد مر گهای ناشی از کار تقریباً 314700 مورد برآورد شده است. در این مطالعه همچنین میزان بروز حوادث شغلی در منطقه خاورمیانه 9 در هر هزار نفر گزارش شد (Bentley and Haslam,2001). مطالعات قبلی نشان داده اند که خطر حوادث شغلی در افراد تازه کار بالاتر می باشد. احتمال رخداد مصدومیتهای شغلی در نوجوانان و بزرگسالان جوان نسبت به افراد مسن تر بسیار بیشتر است.

 

درکشورمانیز آمار حوادث ناشی ازکار روبه افزایش است. حوادث ناشی از کار مواردی همچون سقوط از بلندی، برخورد جسم سخت، سوختگی، برق‌گرفتگی، مسمومیت با گاز، غرق‌شدگی، کمبود اکسیژن و سایر موارد را در بر می‌گیرد. براساس آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور، در سال‌های اخیر موارد سقوط از بلندی در حوادث ناشی از کار با افزایش قابل توجهی مواجه بوده است، این آمار در سال ۱۳۸۹، ۴۳۴ نفر (دو زن و ۴۳۲ مرد) بوده اما در سال ۱۳۹۰ به ۵۷۱ مورد (سه زن و ۵۶۸ مرد) و در ده ماهه سال 1391 به ۶۵۸ مورد (پنج زن و ۶۵۳ مرد) رسیده است.لازم به ذکر است سقوط از بلندی عمدتا در حوادث ناشی از کار بیشترین رقم را به خود اختصاص می‌دهد.
همچنین در سالهای اخیر آمار مرگ‌های ناشی از برق گرفتگی در محل کار رشد چشمگیری داشته به نحوی که این آمار در سال ۱۳۸۹، ۱۷۳ مورد (۱۷۲ مرد و یک زن)، در سال ۱۳۹۰، ۱۸۷ مورد (۱۸۴ مرد و سه زن) و در ده ماهه سال 1391 شامل ۲۴۷ مورد (۲۴۶ مرد و یک زن) بوده است.

 

سوانح اغلب مبهم و پیچیده هستند و سانحه‌ای ممكن است حاصل از 10 علت یا بیشتر باشد. یك تجزیه تحلیل موشكافانه سوانح به طور طبیعی 3 دسته علت را نشان می دهد.

 

1- علل اصلی

 

2- علل غیر مستقیم

 

3- علل غیر مستقیم

 

در پائین ترین سطح، یك حادثه یا سانحه نتیجه این است كه یك فرد یا وسیله یك حجم از انرژی و یا ماده خطرناك كه به طور ایمن قابل جذب نیست را دریافت می كند. این انرژی یا ماده خطرناك علت مستقیم حادثه است. علت مستقیم اغلب نتیجه یك یا چند اقدام غیرایمن یا شرایط غیرایمن و یا هر دو می باشد. این اقدامات و شرایط غیرایمن علل غیرمستقیم هستند. به همین صورت، علل غیرمستقیم اغلب قابل تشخیص و شناسایی هستند. به عنوان مثال مدیریت ضعیف، تصمیم گیری غلط یا عوامل محیطی و شخصی قابل شناسایی هستند.

 

در دهه های اخیر سعی شده با استفاده از آموزش های علمی و عملی، فناوری های مختلف و وضع قوانین مورد نیاز، میزان مواجهه شاغلین با عوامل زیان آور محیط کار کنترل و در حدود مجاز قرار گیرد اما با این حال با خطرات عمده‌ای که مشاغل پر خطر دارند، این امر تقریبا غیر ممکن می باشد و همانطور که از گزارشات بین المللی در دنیا مشاهده می گردد این آمار با گسترش فناوری و بالا رفتن تعداد مشاغل سخت رو به افزایش می باشد. مشاغل سخت و ازکارافتادگی های ناشی از آن علاوه بر اینکه باعث بروز مسائل و مشکلاتی برای خود کارگر می شود، باعث بروز مشکلات اجتماعی می شود که علاوه برآن، مشکلاتی را هم برای شرکت های بیمه به وجود می آورندکه مجبور به پرداخت هزینه های ناشی از بیمه کارگرانی که در حین انجام کار دچار حادثه و سانحه شده اند، می باشند.

 

حوادث و بیماری های ناشی از كار، هزینه های زیادی را بر افراد، صنایع و اقتصاد ملی كشور ها تحمیل می كنند كه این رقم در حدود 48.5 میلیون دلار در سال تخمین زده می شود. برای پی بردن به همه این هزینه ها لازم است ارزیابی های اقتصادی دقیقی صورت پذیرد تا بتوان راهكارهای موثری را برای كنترل و كاهش آن ها در نظر گرفت. امروزه افزایش ضریب ایمنی كار و كاهش حوادث و بیماری های ناشی از آن، دولت ها و مدیران سازمان های پیشرو را در جهت استقرار سیستم های مدیریت HSE [1]در همه بخش های صنعت و خدمات سوق داده است. یكی از مسایلی كه در سیستم مدیریت HSE برای كنترل و كاهش حوادث و بیماری های ناشی از كار به آن توجه شده است، انجام محاسبات مالی و برآوردهای اقتصادی از حوادث و بیماری های ناشی از كار در جهت كنترل، كاهش و پیشگیری از وقوع آنهاست.(محمدفام،بابائی،رفیعی امام،فارسی،1388)

 

سازمان تامین اجتماعی در داخل کشور سالانه هزینه های هنگفتی را برای جبران خسارت ها و حادثه ها پرداخت می کندکه باشناسایی عوامل موثر برخسارات وحوادث، علاوه برتامین سلامت افراد، این هزینه هارامیتوان تامیزان قابل توجهی کنترل کردوکاهش داد. از آنجایی که مطالعه موردی این تحقیق، سازمان تامین اجتماعی و بیمه شدگان آن می باشد این تحقیق می تواند درسازمان مذکور قابل استفاده باشد و همچنین به دلیل جدید بودن این پژوهش، می‌تواند راهگشای تحقیقات آتی در این زمینه باشد.

 

مخفف سه حرف اول سه واژه است:HSE

 

به معنای بهداشتHealth

 

یه معنای ایمنیSafety

 

HSE بطورکلی منظور از سیستم مدیریتی

 

عبارتست ازایجاد نظامی هدفمندوسازماندهی شده بابرنامه ریزی خاص که باتهیه دستورالعمل ها و روشهای اجرایی و استانداردها و مقررات جاری دریک سازمان استقرار یافته و مورد بازنگری قرار میگیرد.

 

 

تاثیر دوره های آموزشی بر سطح توانایی کارکنان شرکت آب و خاک سیستان

از آنجائیكه منابع انسانی مهمترین عامل و محور سازمانها محسوب می شوند، تجهیز و آماده سازی منابع مزبور برای مواجهه با تغییرات، از اهمیت ویژه برخوردار است و كلیه سازمانها با نوع مأموریتی باید بیشترین سرمایه ، وقت و برنامه را به پرورش انسانها در ابعاد مختلف اختصاص دهند)جعفرزاده، 1386) بسیاری از سازمانها راه حل این مسأله را اجرای برنامه های توانمندسازی تشخیص داده و تلاش كرده اند زمینه لازم برای پرورش كاركنان توانمند را فراهم نمایند.

 

 

یكی از مهمترین چالش های مدیران عصر حاضر در سازمان ها،عدم استفاده كافی از منابع فكری، توان ذهنی و ظرفیت های بالقوه منابع انسانی است.در اغلب سازمان ها از توانایی های كاركنان استفاده بهینه   نمی شود و مدیران قادر نیستند ظرفیت های بالقوه آنان را به كار گیرند. به عبارت دیگر، با این كه افراد توان بروز خلاقیت و ابتكار و انجام فعالیت بیشتری را دارند، اما در محیط سازمانی به دلایلی از این قابلیت ها به طور مطلوب بهره برداری نمی شود.

 

 

توانمندسازی كاركنان یكی از تكنیكهای مؤثر برای ارتقای بهره وری كاركنان و استفاده بهینه از ظرفیت ها و توانایی های آنان در زمینه اهداف سازمانی است.

Efficiency بهره وری

عنصر اساسی و هسته مركزی و به اصطلاح ، روح هر سازمان ، نیروی انسانی و كاركنان آن سازمان است. و آموزش و تربیت نیروی انسانی در سازمانها ، یك امر حیاتی و اساسی تلقی می شود ( علوی ، 1379) .

 

 

در دنیای امروز هیچ سازمانی را نمی توان بی نیاز از آموزش ضمن خدمت كاركنان خود دانست. مثلاً در سوئد 2 تا 3 درصد تولید ویژه ملی برای آموزش كاركنان هزینه می شود.

 

 

در این زمینه توانمندسازی نیروی انسانی از طریق آموزش می تواند مزیت رقابتی سازمانها را افزایش دهد. از این رو سازمانها برای موفقیت در این مسیر نیاز به برنامه ریزی آموزشی دارند. شناخت و تحلیل نیازهای آموزشی، پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق است. از طرف دیگر، موفقیت نظام آموزشی هر سازمان به تعیین نیازهای آموزشی آن بستگی دارد و در واقع نخستین عامل ایجاد و تضمین اثر بخشی کارکرد آموزشی و به سازی است (مهرعلیزاده، 1384)

 

 

گلدشتاین آموزش ضمن خدمت را فرایند اکتساب نظامدار مهارتها، قوانین مفاهیم یا نگرشهایی می داند که به بهبود عملکرد افراد در محیط کار منجر می شود. (گلدشتاین[4]، 2002) آموزش ضمن کار یکی از روشهای آموزش ضمن خدمت است که ماهیت و عملی کاربردی دارد (آلن و مورتون[5]، 2006)

 

 

اندیشمندان مدیریت تحول و بهسازی سازمان،توانمندسازی منابع انسانی را به عنوان راهبردی اثرگذار بر عملكرد و بهسازی نیروی انسانی معرفی كرده اند و معتقدند، توانمندسازی منابع انسانی یكی از نگرش های عصر جدید است كه امروزه توسط سازمان ها به كار گرفته می شود. و در واقع پاسخ به نیاز حیاتی مدیریت معاصر است

 

 

كوئین و اسپرتیزر معتقدند، با وجود آنكه توانمندسازی می تواند به سازمان مزیت رقابتی بدهد و به رغم اینكه بسیاری از مدیران این واقعیت را قبول دارند كه توانمندسازی مطلوب است، اما اغلب سازمانها در اجرای آن دچار مشكل شده اند (کوئین و اسپریتزر[6]، 1997: 37)

 

 

در مورد این كه چرا كاركنان را توانمند سازیم اسكات و ژافه می نویسند، سازمان،هم از درون و هم از بیرونی مورد هجوم قرار می گیرد. از جنبه بیرونی،رقابت شدید در سطح جهانی،تغییرات سریع باورنكردنی، تقاضای جدید برای كیفیت و خدمات و محدودیت منابع، پاسخ

دانلود مقالات

 گویی سریع را از سازمانها می طلبند. از جنبه درونی كاركنان احساس می كنند كه با آنان صادقانه برخورد نمی شود و مأیوس و سرخورده می شوند. سازمان نیز پیوسته توقع بیشتری دارد و مرتباً قواعد بازی را تغییر می دهد. در عین حال،كاركنان خواهان كار با معنی هستند، صراحت و صداقت بیشتری را خواستارند و خودیابی و خودشكوفایی بیشتری از كارشان طلب می كنند. مدیران باید در مقابل این فشارها،گروهی را به كار گیرد تا سازمان بتواند وظایفش را انجام دهد. محیط كار امروزی به كاركنانی نیاز دارد كه بتواند تصمیم بگیرند، راه حل های تازه ای برای مسائل پیدا كنند، خلاقیت داشته و در مقابل كار خود پاسخ گو باشند. (اسكات و ژافه، 1375: 20)

 

 

با توجه به مباحث بالا در می یابیم كه افراد توانمند،سرمایه بزرگی برای سازمان و مدیریت محسوب        می شوند.زیرا آن ها خود راهبر و قابل اطمینان هستند و توانایی تطابق با تغییرات برونی سازمان را دارند،پذیرای یادگیری هستند و از مشاركت در امور لذت می برند.

 

 

شرکت آب و خاک سیستان، شرکتی است که مسئول اجرای طرح های عمرانی مربوط به منابع آب و خاک می باشد. این سازمان نقش مهمی در حفظ و گسترش منابع آب و خاک در منطقه دارد با توجه به اینکه اقتصاد اهالی سیستان بر پایه کشاورزی است، نقش این شرکت در منطقه بخوبی روشن می شود. و بدین ترتیب توانمندی کارکنان این شرکت تاثیر مستقیم بر اقتصاد و رفاه مردم این منطقه دارد. از آنجا که آموزشهای ضمن خدمت تاثیری مهم بر توانمندسازی کارکنان دارد و با توجه به نقش موثر شرکت آب و خاک سیستان، مسئله این تحقیق این است که :

عکس مرتبط با اقتصاد

آموزش های کارکنان چه تاثیری بر توانمندسازی آنان در شرکت آب و خاک سیستان دارد؟

 

 

3-1-  اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

جارویس[7] معتقد است در اكثر كشورهای جهان ، تدوین و اجرای آموزش مداوم ، تخصصی و حرفه ای مورد توجه قرار گرفته و مرتباً رو به افزایش است . در حال حاضر نیز پرورش استعداد و توانایی های كاركنان بخشی جدایی ناپذیر از كار آنان به شمار می آید.تعلیمات ضمن خدمت جزئی از نظام آموزش كاركنان یك سازمان محسوب می شود ، در ادامه آموزشهای قبل از خدمت مطرح شده و با تأثیر بر درك بهتر اهداف راهبردی سازمان ، موجب به روز شدن توانی ، اقزایش تفكر خلاق ، تقویت احساس تعلق سازمانی و تغییرات مثبت در موقعیت كاری پرسنل خواهد شد(گربر[8]، 2000)

 

 

در همین رابطه طبق بررسیهای بعمل آمده این گونه اظهار می شود كه كاركنان تنها با 20 تا 30 درصد توانایی های خود كار می كنند اما اگر آموزش ببینند و بطور شایسته برانگیخته شوند می توانند 80 تا 90 درصد تواناییهای خود را بكار گیرند( والكر ، 1993 به نقل از اورنگی و همكاران، 1390 ) .  

 

 

ضرورت آموزش به صورت یک امر طبیعی درآمده است. پیشرفت و توسعه سازمانها و موسسات درگرو ارتقای سطح دانش، مهارت، رفتار و بینش منابع انسانی است. برهمین اساس، اکثر سازمانها دوره های آموزش موجود در داخل یا خارج از کشور برای کارکنان خود برگزار می‌کنند و اجرای هر دوره متضمن سرمایه گذاری هنگفت است لذا آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آنها برای مدیران بسیار بااهمیت است. (ریچارد دفت، ۱۳۷۷(

 

 

ب پیتر دراکر صاحبنظر به نام مدیریت، اثربخشی را انجام کار درست تعریف کرده است. تعاریف دیگری همچون اصلاح رویه های مدیریت، کسب موفقیت، تولید ایده های جدید، تقویت ارزشهای سازمانی، تفکرگروهی، مشارکت و مواردی از این قبیل از جمله تعابیری هستند که در مدیریت معادل با اثربخشی به کار می روند ( سلطانی، ۱۳۸۰).

 

 

مفهوم اثربخشی در مدیریت با تغییر میزان موفقیت نتایج حاصل از کار باید مهمترین هدف مدیر باشد. بازدهی کار یک مدیر نیز باید ازطریق صادره های مدیریت سنجیده شود نه میزان وارده ها یعنی موفقیتهای کاری او، نه مجموعه کارهایی که به وی محول می شود یا در روز انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که مدیر از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و به صورت بازده کار ارائه می کند. تعریف اثربخشی عبارت است از میزان موفقیت مدیر در زمینه بازدهی و نتایج کاری است که به او محول شده است.

 

 

درمورد مفهوم اثربخشی آموزش تعریف جامع و مشخصی وجود ندارد زیرا فرایند دستیابی به آن، کار دشواری است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی اینکه تاحدودی تعیین کنیم آموزشهای انجام شده تاچه حد به ایجاد مهارتهای موردنیاز سازمان به صورت عملی و کاربردی منجر شده است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی: تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی، تعیین نتایج قابل مشاهده از کارآموزان در اثر آموزشهای اجراشده، تعیین میزان انطباق رفتار کارآموزان با انتظارات نقش سازمانی، تعیین میزان درست انجام دادن کار که موردنظر آموزش بوده است، تعیین میزان تواناییهای ایجادشده در اثر آموزشها برای دستیابی به هدفها.

 

 

باتوجه به مباحث بالا باید گفت که اثربخشی آموزش ازطریق بررسی کارایی درون و برونی نظام آموزش سازمانی تعیین می گردد. یعنی اگر بتوانیم کارایی درونی و برونی سیستم آموزش سازمانها را اصلاح کنیم تقریبا اثربخشی آموزش تضمین می شود (سلطانی، 1385(

 

 

باتوجه به گسترش برنامه ها و مراکز آموزشی که مستلزم صرف منابع انسانی، مالی و مادی فراوانی است که تامین این منابع موجب حساسیت بیشتر مدیران و شرکت کنندگان در دوره ها نسبت به آموزش شده است. بررسی میزان اثربخشی دوره ها و ارائه بازخورد اطلاعاتی به افراد پاسخی منطقی به این حساسیت است. و از این نظر بررسی این موضوع ضرورت می یابد.

 

 

[1] – Resource Dependency Theory

 

 

[2] – Peffer

 

 

[3] – Medcof

 

 

[4] – Goldstein

 

 

[5] – Allen & Morton

 

 

[6] – Quinn & Speritzer

 

 

[7] – Jarvis

 

 

[8] – Gerber