وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

رابطه‌ی ابعاد هوش هیجانی و مشکلات رفتاری دانش آموزان

یکی از مباحثی که امروزه در روان‌شناسی و تعلیم و تربیت مطرح است، مسائل و مشکلات خاص زندگی اجتماعی کودکان ونوجوانان است. در این شرایط یکی از مهارت‌هایی که قادر است سلامت و آرامش روانی را در مواجهه با مشکلات زندگی اجتماعی حفظ نماید، توانایی تنظیم هیجان و حل تعارض‌ها در موقعیت‌های گوناگون است. افراد ناتوان از حل این مسائل، ممکن است اقدام به اعمالی نظیر استفاده از مواد مخدر برای آرامش یافتن یا جلب توجه و ترک تحصیل به دلیل ناتوانی در برطرف کردن مشکلات تحصیلی کنند (واحدی و فتحی آذر، 1385).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

مشکلات رفتاری اغلب شایع ترین علت ارجاع کودکان و نوجوانان به مراکز روانشناختی و روانپزشکی است. برخی مطالعات نشان داده ‌است كه كودكان مبتلا به این اختلالات حداقل 66% از مراجعات به روانپزشكان را تشکیل می‌دهند. تحقیقات در زمینه ارتباط مشکلات رفتاری و هوش هیجانی بیانگر آن است که نقص در هوش هیجانی، ممکن است با بعضی از مشکلات رفتاری نوجوانان نظیر رفتارهای مخاطره‌آمیز، قانون شکنی، مشکلات ارتباطی و پرخاشگری مرتبط باشد (ایگان،1991). با این حال، تحقیقات معدودی در زمینه رابطه هوش هیجانی با مشکلات رفتاری نوجوانان صورت گرفته است و نیاز به شواهد بیشتری در فرهنگ‌های متفاوت است تا نتیجه‌گیری از این تحقیقات را حمایت كند.

<img class="alignnone size-full wp-image-588983 aligncenter” src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/02/Intelligence-361.jpg” alt="نتیجه تصویری برنتیجه تصویری برای موضوع هوشای موضوع هوش” width=”480″ height=”192″ />نتیجه تصویری برای موضوع هوش

پروژه دانشگاهی

 

نتایج بسیاری از پژوهش‌ها نشان‌گر این است که هوش هیجانی، برخلاف هوش شناختی یک توانایی ثابت نیست، بلکه قابل رشد است و می‌توان این مهارت‌ها را از طریق آموزش افزایش داد و سطح کمی و کیفی آن را ارتقا بخشید (چرنیس، 2000؛ زاینس و وایسبرگ، وانگ و والبری، 2004؛ گرشام، باوون و کوک،2006؛ بار آن،2006).‌‌ شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد بعضی از مهارت‌های هوش هیجانی می‌تواند افراد را از فشار روانی محافظت نماید و منجر به انطباق بهتر آنها شود. به طور مثال، یافته‌های پژوهشی حاکی از آن است که مهارت در کنترل هیجان با گرایش به حفظ خُلق مثبت رابطه دارد و این یافته تلویح روشنی را برای پیشگیری از حالت‌های افسردگی مطرح می‌سازد. هم چنین نوجوانانی که توانایی کنترل هیجان دیگران را دارند از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند و چنین حمایتی منجر به مصونیت از حالات افسردگی و افکارخودکشی می‌شود (سیاروچی، چان، باجگار[22]، به نقل از محمدی و غرایی،1386).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

پژوهش‌ها نمایان‌گر آن است که برتری کودکان در درک احساسات غیر کلامی دیگران، منجر به ثبات عاطفی و محبوبیت آنان در میان همسالان می‌گردد (حنیفی و جویباری،1389). از سوی دیگر، رابطه‌ای منفی بین همدلی، به عنوان یکی از مؤلفه‌های هوش هیجانی، با پرخاشگری حاصل شده است. کودکان پرخاشگر، به طور معمول در درک هیجان دیگران و در نظر گرفتن دیدگاه طرف مقابل و کنترل خشم مشکل دارند (واحدی و فتحی آذر،1385). علاوه بر این، نتایج تحقیقاتی نشان داده است که نوجوانان با رفتار مخرب، در هوش هیجانی به‌خصوص در توانایی درک، فهم و مدیریت هیجان نقص دارند. این یافته که افراد با مشکلات رفتاری در شناسایی و ادراک حالت‌های هیجانی خود و دیگران مشکل دارند، در پژوهش‌های متعدد به تأیید رسیده است (برای مثال، کیسی و اسچلوز[23]، 1994؛ کیسی[24]،1996؛ زیبل[25]،1997؛ برس و بستینی[26]،1997؛ بلیر و کولز[27]،2000). سیاروچی، دیان و آندرسون[28](2002) گزارش نموده‌اند که کمبود هوش هیجانی منجر به نمرات بالا در مقیاس‌های اضطراب و افسردگی می‌شود و نوجوانانی که رفتارهای مخرب دارند در مقایسه با نوجوانان فاقد رفتارهای مخرب از هوش هیجانی پایین‌تری برخوردارند. هوش هیجانی پایین هم چنین پیش‌بینی کننده‌ی مشکلات مربوط به وابستگی به دارو و الکل بوده است.

 

مدرسه، خانه و گروه همسالان سه موقعیت مهم در زندگی هر نوجوان می‌باشند. چرا که قسمت عمده‌ی روابط نوجوانان را در محیط اجتماعی پوشش می‌دهند. نوجوانان بیشتر وقت روزانه خود را در مدرسه و در ارتباط با معلمان و همسالان می گذارند. هم چنین موقعیت خانه از آن‌جا که نخستین مکان زندگی اجتماعی فرد و منشأ اولیه‌ی رشد اجتماعی اوست، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در همین راستا، با توجه به اهمیت هوش هیجانی در رفتارهای اجتماعی و ارتباط آن با مشکلات رفتاری در موقعیت‌های متفاوت اجتماعی، این پژوهش به بررسی رابطه هوش هیجانی و ابعاد آن با مشکلات رفتاری دانش‌آموزان مقطع راهنمایی در سه موقعیت خانه، مدرسه و همسالان می‌پردازد و هدف آن بررسی این امر است که ابعاد هوش هیجانی چه نقشی در پیش‌بینی مشکلات رفتاری نوجوانان در محیط‌های اجتماعی ایفا می‌کند.

 

1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش

 

نوجوانی یکی از ادوار مهم ساخت و پایه‌ریزی شخصیت فرد محسوب می‌شود. چه‌‌بسا مشکلات رفتاری بروز پیدا کرده در این دوره، در دوره‌های بعدی زندگی، خود را به صورت ویژگی‌های پایدار نشان دهند. به طور مثال، مشکلات رفتاری درون‌ریز در کودکی و نوجوانی با اختلالات خُلقی و خودکشی در بزرگسالی و سطوح بالای پرخاشگری در کودکی با رفتار جنایی و سایر رفتارهای ضداجتماعی مربوط است (لیو و تئو،2003). هم چنین، یکی از مسائل با اهمیت دوره‌‌‌ی نوجوانی، ناسازگاری نوجوان است. طبق گزارش ارائه شده به‌وسیله‌ی سازمان ملل، در دهه‌ی 1980 بیش از 70% از جرایم را نوجوانان کمتر از 18 سال مرتکب شده‌اند (راجرز، کوالتر، فلپس و ایمیل کامپ،2006). آمارها نشان داده است که بزهکاری کودکان در سنین 7 تا 12 سال روندی رو به افزایش دارد. در بعضی از کشورهای آسیایی، نوجوانان مناطق شهری از نظر آماری بیشترین سهم بزهکاری جمعیت را به خود اختصاص داده اند (لیو و تئو،2003). این رفتارهای ناسازگارانه هم برای جامعه و هم برای رشد افراد نوجوان مخاطره‌آمیز است.

پیش ­بینی خودکارآمدی و رضایت از زندگی دانش‌آموزان دبیرستانی

خودکارآمدی به توان فرد در رویارویی با مسائل برای رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد.  بندورا معتقد است افراد با خودکارآمدی بالا از فرایندهای فکری سطح بالاتر (از قبیل تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی از طبقه سوم بلوم) برای حل مسائل پیچیده استفاده می‌کنند. این افراد خود را در تکالیف چالش انگیز موفق تصور می‌کنند؛ در حالی که افراد با خودکارآمدی پایین از فرایندهای فکری سطح پایین‌تر استفاده می‌کنند و در انجام تکالیف، خود را بدشانس می‌دانند. این تفاوت نگرش و عملکرد منجر به ایجاد تفاوت در انگیزش آن‌ها می‌­شود (بندورا، 1986). همچنین باورهای خودکارآمدی نقش مهمی در رشد انگیزش درونی دارد. این نیروی درونی وقتی رشد می‌یابد که تمایل برای دست‌یابی به این معیار در فرد ایجاد شود و در صورت کسب نتیجه، فرد به خودسنجی مثبتی دست پیدا می‌کند. این علاقه‌ی درونی موجب تلاش‌های فرد در طولانی مدت و بدون حضور پاداش‌های محیطی می‌شود (کدیور، 1382). خودكارآمدی، یكی از صفات مثبت است كه انسان‌ها تمایل دارند به آن دست پیدا كنند زیرا برخوردار بودن از آن تا حد زیادی تضمین كننده موفقیت افراد در جوانب مختلف زندگی است. تقویت این سازه مهم در فرد بسته به عوامل متعددی است که در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته و نقش این عوامل خاطرنشان شده است. فرد برای تقویت هر ویژگی در خود نیاز به قابلیت و ظرفیت متناسب با آن ویژگی دارد و سپس نیاز به سرمایه­ای که به وی در جهت تقویت آن ویژگی کمک کند. از آنجا که هرچه توانایی فرد در انجام فعالیت‌هایش بیشتر باشد، فرد قضاوت بهتری از خود به عنوان یک فرد توانمند خواهد داشت و دارای خودکارآمدی بالاتری خواهد بود، به نظر می‌رسد با توجه به اینکه سرمایه­های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، دارایی­های فرد محسوب می­شوند و نقش مهمی در زندگی فرد ایفا می‌کنند (مثلأ فرد که دارای سرمایه فرهنگی بالاتری است، مدارک علمی بیشتری دارد، از لحاظ فرهنگ مطالعه در سطح بالاتری قرار دارد و کالاهای فرهنگی بیشتری از قبیل کتاب در دسترس دارد، و شخصی که دارای سرمایه اجتماعی بالاتری است، از مهارت‌های اجتماعی بالاتری برخوردار است) و مسلمأ این دارایی‌های فرهنگی و اجتماعی وی را نسبت به توانایی‌هایش خوش‌بین‌تر خواهد کرد. با بررسی تحقیقات مختلف به نظر می­رسدکه تأثیر سرمایه­های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر خودکارآمدی نادیده گرفته شده است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دانلود مقالات

 

سازه دیگری که مورد بررسی قرار گرفته است، رضایت از زندگی است. رضایت از زندگی یک مفهوم ذهنی و منحصر به فرد برای هر انسان است که جزء اساسی بهزیستی ذهنی را تشکیل می‌دهد و عمومأ به ارزیابی‌های شناختی یک فرد از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم شامل یک ارزیابی کلی از زندگی بوده و فرایندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسه‌ای بین ملاک‌های فرضی شخص با زندگی واقعی‌اش صورت گرفته و هر چه واقعیت زندگی با این ملاک‌های فرضی نزدیک به هم باشند، فرد احساس رضایت بیشتری از زندگی می‌کند (دلاهایج و همکاران،2010).  

 

 تجربه شادکامی و رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار می‌رود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف فرد شمرده می‌شوند (آناس[25]، 1993، به نقل از بیانی، 1386). رضایت‌مندی نوجوانان و جوانان از زندگی زمینه‌ساز گسترش رضایت آنان به حوضه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. پژوهش‌های انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشانگر آن است که رضایت از زندگی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنی دانش‌آموزان کاملأ متفاوت از بزرگسالان است و مستلزم مؤلفه‌های ویژه این گروه سنی است (زکی، 1386).

عکس مرتبط با اقتصاد

  از طرفی در خصوص رضایت از زندگی باید خاطرنشان ساخت که انسان موجودی هدفمند است و همیشه در پی ارزیابی از وضعیت زندگی می‌باشد و تا زمانی که به آنچه که می‌خواهد دست نیابد و یا حرکت موفقی به سوی هدفش نداشته باشد، احساس رضایت نمی‌کند. با توجه به تحقیقات انجام شده تا حدودی به نقش سرمایه اجتماعی در میزان رضایت‌مندی اشاره شده است اما نقش سرمایه فرهنگی و اقتصادی بر این متغیر چندان مورد توجه قرار نگرفته است. با این تفاسیر، پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله می­باشد که آیا میزان برخورداری فرد از این سرمایه­ها می­تواند میزان خودکارآمدی و رضایت از زندگی را پیش­بینی کند؟

 

سؤالات اساسی پژوهش حاضر این است که، آیا بین این سرمایه‌ها (سرمایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی)، و خودکارآمدی و همچنین بین این سرمایه‌ها و رضایت از زندگی، رابطه معنی‌داری وجود دارد؟ الگوی مفهومی از رابطه بین متغیرهای پژوهش در شکل 1-1 نشان داده شده است.

بررسی اعتبار تولیدات علمی ایران بر پایه ارزش استنادی آنها

رخ داده اند، ارزش پایینی دارند (تنگ و سیفر،2008). بنابراین، جایگاه استناد می‌تواند نشانگر عمق استفاده از منبع مورد استناد و میزان اثرگذاری آن بر اثر و در نهایت بر پیشبرد علم باشد. علاوه بر این، بسامد متنی استناد نیز می‌تواند بیانگر گستره استفاده از یک اثر در مدرک استناد‌کننده بوده و گوشه‌ای دیگر از ارزش استناد را بازتاب دهد. آشکار است که مقالاتی که از بسامد متنی استناد برابری برخوردار باشند، با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. زیرا ممکن است در مقالاتی با اندازه، موضوع و نوع متفاوت مورد استناد قرار گرفته باشند که همه این عوامل بر پتانسیل ارجاع مقاله استنادکننده تاثیرگذار است.  بنابراین لازم است بسامد متنی استناد بر اساس پتانسیل ارجاع مقاله به هنجار شود. در این پژوهش، برای نخستین بار سهم استناد متنی، که عبارت است از نسبت بسامد متنی مقاله استناد شونده به پتانسیل ارجاع متنی مقاله استنادکننده، به عنوان شاخصی جهت تعیین ارزش استنادی مقالات ایرانی معرفی و محاسبه می‌شود.

 

از این رو، در پژوهش حاضر استنادها به مقالات ایرانی در حوزه شیمی بر اساس سه شاخص جایگاه استنادی، بسامد متنی استناد و سهم استناد متنی ارزش‌گذاری گردیده و اعتبار مقالات ایرانی بر پایه آنها مورد سنجش قرار خواهد گرفت. بدلیل اشتهار نویسندگان ایرانی به بالا بودن خوداستنادی در مقالات (جوكار،گل‌تاجی، 1389؛كوشا، طباطبایی، 1388؛ مردانی، نیك كار،1388؛ قانع، 1388)، در این پژوهش تحلیل شاخص‌ها قبل و بعد از حذف خود استنادی محاسبه گردیده تا  تاثیر این عامل بر نتایج تا حدودی کنترل گردد.

 

همچنین، رابطه بین فراوانی استنادها و استنادهای ارزش‌گذاری شده مورد مطالعه قرار خواهد گرفت تا روشن شود آیا مقدار مطلق استنادها می‌تواند ارزش استنادی مقالات را پیش‌بینی کند. رابطه ضریب تاثیر مجلات استنادکننده از یک سو و بسامد متنی استناد و جایگاه استنادی مقالات استناد‌شونده نیز از سوی دیگر، بررسی خواهند شد تا روشن شود آیا مقالاتی که ارزش استنادی بالاتری دریافت داشته‌اند، در مجلات معتبرتر مورد استناد قرار گرفته‌اند.

 

پروژه دانشگاهی

 

 

1-3.  ضرورت و اهمیت پژوهش

 

در فرایند علم سنجی، اعتبار یک اثر بر اساس ملاک‌ها و معیارهای متعددی قابل سنجش است. برای نمونه اعتبار مجله، اعتبار نویسنده، اعتبار ارجاعات، به روز بودن ارجاعات و جز آن بخشی از این معیارها به شمار می‌آیند. در این میان اعتبار استنادها می‌تواند گوشه‌ای از اعتبار اثر را در نزد مخاطبین جامعه علمی آشکار کند. بدیهی است که استنادها با انگیزه‌های متفاوتی داده می‌شوند و از وزن یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین، بدون در نظر گرفتن انگیزه استناد و میزان کاربرد آن در اثر استناد‌کننده، نمی‌توان نسبت به تاثیر آن بر استناد‌کننده و در نتیجه بر پیشبرد دانش آن حوزه قضاوت کرد.

 

با ارزش‌‌گذاری استنادهای مقالات ایرانی حوزه شیمی که اثرگذارترین حوزه موضوعی ایران می‌باشد و دارای بیشترین تولیدات علمی در ایران می‌باشد (خاراباف و عبدالهی،2012 ، نوروزی چاکلی و همکاران، 1388، علیخانی، رحیم، 1386، مهراد و گزنی، 2007) می‌توان جایگاه و کاربرد استنادها و میزان اثر‌گذاری این مقالات بر آثار استناد‌کننده را تعیین نموده و بر آن اساس، میزان اعتبار مقالات ایرانی را به دست آورد. همچنین، نتایج آشکار خواهد کرد که آیا همه استنادها می‌توانند از ارزشی برابر برخوردار باشند یا این که عمق و گستره کاربرد استناد می‌تواند بر ارزش استنادی آثار استناد شونده تاثیر بگذارد. چنان‌‌چه تاثیری معنادار از این سنجه بر اعتبار اثر مشاهده نشود، می‌توان گفت که “برابر گرفتن همه استنادها ” در ارزیابی‌های استنادی به اعتبار نتایج آسیبی نمی‌رساند. در غیر این صورت به سنجه‌هایی دیگر نیازمندیم که بتوانند ارزیابی‌های دقیق‌تری از اعتبار هر استناد و ارزشی که به اثر می‌بخشد، ارائه نمایند.

 

1-4.  اهداف پژوهش

 

1-4-1. هدف کلی

 

 از این پژوهش عبارتست از بررسی اعتبار مقالات ایرانی در حوزه شیمی بر پایه ارزش استنادی آنها.

 

1-4-2. اهداف جزیی

 

بررسی رابطه بین میزان استناد به مقالات ایرانی حوزه شیمی در سال 2010 میلادی و بسامد متنی استنادهای آنها ؛

 

تعیین سهم استناد متنی مقالات و نویسندگان ایرانی حوزه شیمی در سال 2010 میلادی ؛

 

بررسی رابطه بین میزان استناد به مقالات ایرانی حوزه شیمی در سال 2010 میلادی و سهم استناد متنی آنها ؛

 

تعیین درصد مقالات ایرانی حوزه شیمی در سال 2010 میلادی به لحاظ جایگاه های استنادی ؛

 

بررسی رابطه بین میزان استناد به مقالات ایرانی حوزه شیمی در سال 2010 میلادی و جایگاه استنادی آنها ؛

 

بررسی رابطه بین میزان بسامد متنی استناد به مقالات ایرانی حوزه شیمی در سال 2010 میلادی و جایگاه استنادی آنها ؛

 

 تعیین برترین مقالات و نویسندگان ایرانی در شاخص های استناد، بسامد متنی استناد، سهم استنادمتنی و جایگاه استنادی؛

مطالعه اخلاق حرفه­ای از دیدگاه مشاوران مدارس مقطع متوسطه

اخلاق حرفه­ای مربوط به رفتار، ادب و عمل شخص هنگام انجام كار حرفه­ای است. این كار می­تواند مشاوره، پژوهش، تدریس، نویسندگی یا هر كار دیگری باشد. هر مجموعه سازمانی دارای كدهای عملی و رفتاری با ساختار حرفه­ای متداول برای اعضای خود است كه باید آن­ها را رعایت كنند. به‌عبارت‌دیگر اخلاق حرفه­ای، مجموعه­ای از اصول و استانداردهای سلوك بشری است كه رفتار افراد و گروه­ها را تعیین می­كند (صحرایی، 1386).

 

خطرناک­ترین رویداد انسانی، انحطاط اخلاقی و شکسته شدن مرزهای اخلاقی است که در این صورت هیچ‌چیز به‌سلامت نخواهد ماند و انسانیت انسان فرومی‌ریزد و این امر در امور اداری از جایگاهی خطیر و ویژه برخوردار است؛ زیرا وقتی انسان از محدوده فردی خارج می­شود و در پیوند با دیگر انسان­ها قرار می­گیرد و این پیوند صورتی اداری می­یابد، اگر اخلاق نیک حاکم بر روابط انسانی نباشد، فاجعه چندین برابر می­شود. به همین دلیل است که والاترین ملاک در هر سازمان اداری متخلق بودن به اخلاق انسانی است.

 

بسیاری از رفتارها و اقدام­های مشاوران و روان­شناسان، متأثر از ارزش­های اخلاقی است و ریشه در اخلاق دارد. عدم توجه به اخلاق کار[3] در مشاوران و روان­شناسان می­تواند معضلاتی بزرگ برای مدارس به­وجود آورد. یکی از مشکلات اساسی، بی‌توجهی مشاوران مدارس به اخلاق کار و ضعف در رعایت اصول اخلاقی در برخورد با مراجعان و ذی‌نفعان بیرونی است که این خود می­تواند مشکلاتی را برای مدارس ایجاد کند و مشروعیت و اقدامات آن‌ها را زیر سؤال ببرد. اخلاق کار ضعیف، بر نگرش افراد نسبت به شغل، سازمان و مدیران مؤثر بوده و می­تواند بر عملکرد فردی، گروهی و سازمانی اثر بگذارد (آراسته و همکاران،1390: 32).

 

 امروزه نقش و عملکرد مشاوره در مدارس بسیار اساسی و مهم است. چون دریافت­کنندگان اصلی از خدمات مشاوره در مدارس را دانش­آموزان تشکیل می­دهند، مشاوران مدارس در وهله­ی اول باید با قوانین و مقررات و مسائل اخلاقی مطرح در مشاوره آگاهی کافی داشته باشند و به‌طور خاص بتوانند استاندارهای اخلاقی مطرح در رشته­ی مشاوره در حیطه­ی شغلی خود را به کار بگیرند. با توجه به این امر زمانی که مشاوران در مدارس، نقش خود را به‌عنوان مشاور، خوب ایفا کنند و اصول اخلاقی مطرح در فنون مشاوره را رعایت نمایند، دانش­آموزان اگر با مشکلات خانوادگی یا تحصیلی مواجه ­شوند، بیشتر ترغیب می­شوند تا برای رفع مشکل خود به مشاور مراجعه کنند. همین امر باعث می­شود که نوجوانان بتوانند این مرحله را بدون مشکل سپری کنند و به بزرگسال سالم تبدیل شوند و نقش بزرگسالی خود را خوب ایفا نمایند.

 

 به‌عبارت‌دیگر سلامت جامعه بستگی به‌سلامت افراد آن دارد. جسم سالم بدون فکر سالم، رفتار صحیح و ارتباط درست، موجب افزایش

پروژه دانشگاهی

 سلامت جامعه نمی­گردد. این موضوع خود، نقش مشاوران و بالتبع رعایت اصول اخلاقی توسط آن­ها را دو­چندان می­کند. زمانی که مشاوره در این مرحله از نوجوانی نتواند نقش خود را درست ایفا کند، ممکن است دشواری­هایی را برای نوجوان به­وجود آورد و بهداشت روان فرد از مسیر اصلی خود منحرف و به بیراهه کشیده شود. با توجه به بیان این مطالب آیا درحال حاضر، مشاوران در مدارس، نقش خود را درست ایفا می­کنند؟ آیا مشاوران توانسته­اند با توجه به اصول اخلاق حرفه­ای گذران این مراحل را برای نوجوان تسهیل کنند؟ این­ها پرسش­ها و مسائلی هستند که نیاز به پژوهش و بررسی دارند.

 

با توجه به این‌که دوران نوجوانی یکی از دوره­های اساسی و سرنوشت­ساز در زندگی هر فردی است. در این دوران نوجوانان با مسائل و مشکلاتی جدید روبه­رو می­شوند که از این مشکلات می­توان به بحران هویت[4]، دوره بلوغ جنسی و بروز احساسات و عواطف و تصمیمات زودگذر، رشدنایافتگی عقل و عدم تجربه­ی نوجوان اشاره کرد. همه­ی این موارد به‌نوبه‌ی خود می­تواند جوانان و خانواده­های آنان را با معضلات و مسائلی روبه­رو سازد. به همین جهت ضرورت دارد مشاورانی آگاه و متخصص در مدارس وجود داشته باشد تا این دوره­ی گذر را تسهیل نمایند. این مشاوران بیش از هر چیز باید خود نسبت به وظایف شغلی و حرفه­ای خودآگاه باشند تا بتوانند امر خطیر مشاوره و راهنمایی را به‌خوبی و با شایستگی انجام دهند. حال مسئله این است که مشاوران مدارس تا چه اندازه نسبت به اخلاق حرفه­ای که لازمه­ی شغل آنان است، آگاهی دارند؟

 

درواقع، اخلاق حرفه­ای در میان مشاوران از جایگاه ویژه­ای برخوردار است. آن­ها ممکن است با مشکلات عاطفی، مشکلات خانوادگی و مشکلات تحصیلی سروکار داشته باشند. مسئله اساسی این است که اخلاق حرفه­ای از دیدگاه مشاوران مدارس چیست؟ چه موضوعاتی در اخلاق حرفه­ای در بین مشاوران مدارس مهم­تر قلمداد می­شود؟ مشاوران مدارس در دنیای امروز نقش­پررنگ­تری نسبت به گذشته دارند و به همین علت، اخلاق حرفه­ای در میان آن­ها شاید یک مسئله­ای باشد که باید به‌صورت جدی به آن توجه شود.  

 

به نظر می­رسد امروزه بسیاری از مشاوران مدارس را کسانی تشکیل می­دهند که هنوز از نقش مشاور و مشاوره آگاهی ندارند. این افراد کسانی هستند که یا در این حوزه تحصیلات کافی نداشتند و از کفایت لازم برخوردار نمی­باشند و یا افرادی هستند که کمتر اطلاعات در این زمینه‌دارند. اگر نگاهی به مراکز دانشگاهی خودمان داشته باشیم متوجه خواهیم شد که با توجه به ظرفیت مدارس، متخصص تحصیل‌کرده نداریم. علاوه بر این، دانشگاه­های کشور ما در این حوزه دانش­آموخته تربیت نکرده­اند و بسیاری از مشاوران از سایر رشته­های دیگر هستند که فقط یک یا دو واحد درسی را در زمینه­ مشاوره گذرانده­اند؛ اما به‌صورت عملی و تخصصی به این حوزه نپرداخته­اند. به‌عبارت‌دیگر در فرایند آموزش مشاوره در کشورمان(ایران) صرفاً دو واحد آن‌هم اختیاری و تنها برای مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و به‌صورت همه‌گیر و به‌عنوان درس اصلی در تمامی رشته­های مرتبط با مشاوره و برای تمامی مقاطع وجود ندارد (احمدی و همکاران، 1389).  همچنین نیاز مدارس ما به فارغ­التحصیلان مشاوره بسیار زیاد است، اما متأسفانه این تعداد فارغ­التحصیل جهت ورود و خدمت به آموزش و پرورش وجود ندارد. پس افرادی را به کار گرفته­اند که رشته تحصیلی آن­ها سنخیتی با امر مشاوره ندارد که این خود می­تواند ازجمله موانع شکل­گیری درست حرفه­ی مشاوره در مدارس باشد. مسئله این است که مشاوران چقدر از وظایف و اصول اخلاق حرفه­ای آگاهی و اطلاع دارند و تا چه حد  در کار خود این اصول اخلاق حرفه­ای را رعایت می­کنند؟

آسیب شناسی روابط دولت و نهادهای مدنی

……………………………………………………………………………………………………………… 116

 

گفتار نخست) آسیب شناسی رفتار وعملکرد دولت……………………………………………………………. 117

 

1-عدم اهتمام جدی حکومت به توسعه سیاسی سالم وعدم  نگاه تعاملی به نهادهای مدنی 118

 

2-رویکرد دولتهای مستقر نسبت به احزاب وساختارهای حقوقی……………………………………… 119

 

3- ضعف جامعه مدنی و نبود یا کمی تجربه ی مشارکت های سیاسی…………………………… 120

 

4- نقش و عملکرد  دولت و  دولتمردان……………………………………………………………………………… 122

 

5– اقتصاد دولتی  و ناکارآمدی احزاب………………………………………………………………………………… 124

عکس مرتبط با اقتصاد

گفتار دوم: ضعف ها و کاستی های عملکردی در نهادهای مدنی………………………………………. 125

 

1- قدرت طلبی و انحصار و فاصله گیری از اصول اخلاقی………………………………………………… 127

 

2- کم توجهی به الزامات کار حزبی…………………………………………………………………………………….. 128

 

3- نخبه گرایانه بودن احزاب،  و فقر فرهنگی و آگاهی در جامعه……………………………………. 128

 

4- رابطه باز تولیدی بین فرهنگ تابعیت و ساخت اجتماعی و حکومتی اقتدارگرا………… 129

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

5- تعارضات ایدئولوژیک حزبی و قطبی شدن فضای سیاسی – اجتماعی جامعه………….. 130

 

6 – عدم نهادمندی احزاب و انجمن ها و گسترش تندروی سیاسی………………………………… 130

 

7- عدم اهتمام جدی احزاب در ایران، شکاف بین وعده های انتخاباتی یا اهداف اعلامی 131

 

8- ناآگاهی و بدبینی عمومی نسبت به جایگاه احزاب………………………………………………………. 131

 

9- افراط و تفریط وجدایی از مطالبات واقعی مردم………………………………………………….. 132

 

10- شخص محوری وفقدان برنامه…………………………………………………………………………. 132

 

گفتار سوم: طرح پیشنهادات راهبردی برای بهبود روابط دولت و نهادهای

 

مدنی در چارچوب نظریه سیستمی و الگوی همکاری جویانه و تعاملی……………………………. 133

 

1- ضرورت تغییر کیفی و ماهوی در الگوی تعامل بین دولت و جامعه مدنی…………………. 133

 

2- تلاش دو سویه حکومت ونهادهای مدنی برای اعتماد سازی……………………………………….. 134

 

3- لزوم توجه احزاب و کنشگران مدنی به رعایت قواعدبازی دموکراتیک والزامات اجتماعی و امنیتی 135

 

4- لزوم تقویت ساز و کارهای نظارتی برای نهادمندی و مسئولیت پذیری احزاب و نهادهای مدنی      135

 

5- بسترهای اقتصادی تحزب……………………………………………………………………………………. 136

 

تاثیر رشد اقتصادی و رفاه نسبی بر تحزب پایدار……………………………………………….. 137

 

6- گسترش طبقات متوسط و بالا و نقش آن بر نهادینه شدن احزاب……………………………… 138

 

7- بسترها و راهکارهای قانونی…………………………………………………………………………………. 138

 

الف) احزاب و گروههای سیاسی در قانون اساسی ایران……………………………………………… 138

 

ب) قانون گرایی شرط اصلی تحزب…………………………………………………………………………. 139

 

نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………. 140

 

نتیجه گیری کلی……………………………………………………………………………………………….. 142

 

فهرست منابع

 

منابع فارسی ………………………………………………………………………………………………… 147

 

منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………. 152

 

فصل اول

 

1-طرح مسئله

 

موضوع اصلی جامعه شناسی  سیاسی بررسی رابطه متقابل دولت و نیروهای اجتماعی و نهادهای مدنی است . در هر جامعه ای دولت در درون شبکه پیچیده ای از علائق و منافع اجتماعی واقتصادی قرار دارد؛ درحقیقت خود دولت حاصل صورتنبدی خاصی از روابط میان نیروهای اجتماعی است. جامعه و نیروهای اجتماعی بستر و زمینه ی عمل دولت و ماهیت  آن را تعیین می کنند.  وقتی از ساختار قدرت سیاسی صحبت می کنیم منظور شکل اعمال حاکمیت، محدودیت ها و فرصت های پیش روی نیروهای اجتماعی و نهادهای مدنی برای ایفای نقش مشارکتی و رقابت های سیاسی و اجتماعی است.

 

جامعه مدنی، حوزه زندگی اجتماعی سازمان یافته است که ارادی، خودجوش و مستقل از دولت است وگروههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی،  احزاب،انجمن ها وگروههای مدنی را در بر میگیرد. در جامعه مدنی انجمن ها،گروهها،احزاب درچارچوب قواعد بازی دموکراتیک منافع ومطالبات گروهی خود را پیگیری می کنند.

 

دو تعبیر در خصوص رابطه دولت و جامعه مدنی وجود دارد در یک تعبیر، نهاد های مدنی در حکم کرم روده دولت  و مزاحم دولت هستند، این تعبیر به تعبیر هابزی معروف است. در این تعبیر یک نگاه خصمانه به نهادهای مدنی است و اجازه شکل گیری و مشارکت به نهادهای مدنی داده نمی شود. در تعبیر دوم، در جهت عکس، نهادهای مدنی یک رویکرد سلبی به دولت دارند و فلسفه وجودی خود را صرفا انتقادی و رابطه خصمانه به دولت می بینند.

 

اما تعبیر درست، تعبیر همکاری جویانه و همزیستی و رابطه متقابل بین دولت و نهادهای مدنی است، با این تعبیر،  ازیک سو حکومت بسترها وفرصت های لازم را برای گسترش وتوانمندی جامعه مدنی وسرمایه اجتماعی فراهم می کند ومطالبات، انتقادات و انتظارات جامعه مدنی را به فال نیک گرفته وبه آنها پاسخ می دهد؛ زیرا که نقدها وچالش ها باعث هوشیاری حکومت به ضعف های خود شده و با رفع آنها توانمند می گردد. ازسوی دیگرشایسته وبایسته است که نهادها وانجمن های مدنی واحزاب  ضمن احترام به قواعد وارزش های

دانلود مقالات

 دموکراتیک، اخلاق مدنی،تعهد به قانون ومصالح عمومی ومسئولیت پذیری  مدنی خود، در ارتباط با دولت صرفا به رویکرد انتقادی روی نمی آورند بلکه در کنار نقدهای سازنده، بایستی همکاری جویی و نگاه تاییدی به دولت نیز داشته باشند.  تنها در این فضای تعاملی، اعتماد وهمکاری و دوسویگی صحیح بین دولت و جامعه مدنی است که حکمرانی موفق حاصل می شود.

 

می توان گفت  که انجمن های مدنی در حکم نیروی حیات بخش وخون لازم برای مردم سالاری هستند، در غیاب آنها، توانایی افراد برای تاثیر گذاری بر پویشهای  سیاسی، حکمرانی و کارآمدی در حد ناچیز خواهد بود . هرچه نهادها و انجمن‌های مدنی از حیث کمی و کیفی (اعتماد، همکاری و انسجام درون سازمانی وبرون سازمانی) درسطح بالاتری باشند و از ظرفیت منابع وجایگاه بالاتری برخورد باشند توان تاثیر گذاری آنها برحکومت وپاسخ گوسازی آن بیشتر خواهد شد.

 

استمرار مردم سالاری و تحزب سالم مستلزم همکاری جویی دولت و افزایش سعه صدر، ظرفیت های مشارکتی و انعطاف در حکومت نسبت به نهادهای مدنی و تلقی از آنها به مثابه مکمل برای حکمرانی بهتر و تصمیم سازی مطلوب است و هم چنین، مستلزم رابطه همکاری جویی نهادهای مدنی به دولت در کنار پایبندی آنها به قانون، اصول مدنی،  باورها و ارزشهای مورد قبول جامعه  و شهروند سازی است. در غیر این صورت، در نبود چنین بستری، بین دولت و نهادهای مدنی شکاف و بیگانگی  و عدم اعتماد حاصل می شود و نتیجه نهایی آن، جنگ قدرت و ستیزه جویی مستمر بین آن دو خواهد بود.

 

منطقه خلیج فارس یکی از مناطقی است که از حیث ساخت سیاسی دارای نظام های سلطنتی موروثی و الیگارشیک هستند و از حیث اجتماعی دارای ساخت قبیله ای و طایفه ای و ساخت پدر سالار در خانواده هستند، فرهنگ تابعیت منبعث از چنین ساخت اجتماعی در گستره تاریخی تاکنون به تحکیم و استمرار نظام های موروثی انجامیده است.

 

 در منطقه خلیج فارس به دلایل مهمی، نهادهای مدنی رشد بسیار بطئی داشته و از سوی دیگر با محدودیت های جدی سیاسی و فرهنگی- اجتماعی مواجه بوده اند. در این منطقه، به هیچ وجه شاهد رابطه دو سویه و تعاملی بین دولت و نهادهای مدنی نبوده ایم و جهت رابطه کاملا یک سویه و محدودیت آفرین برای نهادهای مدنی بوده است. این دلایل عبارتند از:

 

 

    1. ساخت حکومت اقتدارگرای سلطنتی که نگاه کاملا سلبی به نهادهای مدنی دارد و تکثر قدرت و مشارکت را بر نمی تابد

 

    1. فرهنگ تابعیت ریشه دار و تاریخی که سد مهمی در مقابل فرهنگ مشارکتی بوده است

 

    1. ارتباط متقابل حمایتی بین حکومت سلطنتی و بازیگران سنتی یعنی قبایل و علمای سلفی نیز راه را بر ایجاد و گسترش نهادهای مدنی سد کرده است.

 

    1. توده ها به دلیل فرهنگ غالب تابعیت و سیاست های رفاهی و توزیعی دولت تاکنون همراه خوبی برای نهادهای مدنی نبوده اند.

 

  1. به دلیل شکافهای سیاسی واجتماعی بین نیروهای اجتماعی درطیف های سکولار،ملی گرا واسلامی تاکنون امکان ائتلاف وهمکاری بین نهادهای مدنی هرچندضعیف وجودنداشته است واین امرباعث ماندگاری اقتدارگرایی در این منطقه شده است.

 

      در ایران بر خلاف کشورهای حوزه خلیج فارس به دلایلی مانند ساخت حکومتی مردم سالاری دینی و تغییر و تحولات در ساختارهای جمعیتی، شهر نشینی، اقتصادی، آموزشی و مانند آن در  بیش از دو دهه اخیر هم شاهد گسترش آگاهی های سیاسی و اجتماعی فزاینده بوده ایم و هم شاهد حضور و ایجاد نیروهای اجتماعی جدید بوده ایم. در چند دهه اخیر، شاهد شکل گیری و گسترش نسبی نهادهای مدنی در قالب احزاب، انجمن ها، گروهها و نهادهای مدنی غیر دولتی بوده‌ایم.

 

با وجود گسترش نسبی آگاهی ها و  نگرش ها و نهادهای مدنی، هنوز ما شاهد تحزب سالم و قاعده مند و روابط سالم و همکاری جویانه بین دولت و نهادهای مدنی نبوده ایم. در ایران عمدتا به جای رابطه همکاری جویی و اعتماد دو سویه بین دولت و نهادهای مدنی عمدتا شاهد رابطه های حاکی از بی اعتمادی و عدم همکاری یا همکاری ضعیف بین آن دو بوده ایم. در هر دوره با حاکم شدن یک جریان سیاسی، از یک سو نوع نگاه نهادهای مدنی قبلی و جریان حاکم به نهادهای رقیب عمدتا یک نگاه منفی و بی اعتمادی بوده است و متقابلا نهادها و بازیگران مدنی و سیاسی خارج از حکومت نگاه منفی به دولت وجریان حاکم داشته اند. از سوی دیگر، نهادهای مدنی در روابط با خود در سپهر مدنی عمدتا از قانونمندی، مسئولیت پذیری مدنی، نقد پذیری و مانند آن خارج شده و به سمت جامعه سیاسی قدرت بنیاد و بریدن از اخلاق سمت و سوی جدی داشته اند.

 

در این نوشتار، نگارنده در صدد تحلیل نوع رابطه دولت و جامعه مدنی از یک سو و نوع رابطه بین نهادهای مدنی از زاویه آسیب شناسی است   تا رابطه آنها در حوزه خلیج فارس با دولتهابا تاکید بر ایران مشخص گردد.

 

2-سابقه وضرورت انجام تحقیق

 

براساس پژوهش مذکور گروهی از تالیفات که به جامعه ی مدنی، طبقات اجتماعی، نهادها و نحوه شکل‌گیری آنها دولت وساخت بندی آن و ویژگی دولت و برخورد آن با طبقات ونهادها پرداخته اند می توان موارد زیر را نام برد.

 

در کتاب دیباچه‌ای بر جامعه شناسی ایران در دوره جمهوری اسلامی از حسین بشریه به تحلیل و بررسی جامعه ی سیاسی ایران و روابط نیروها و طبقات اجتماعی پرداخته و با توضیح گفتمانهای سیاسی شرایط وتحول در دولت ایدئولوژیک را مطرح کرده و هم چنین بحث تحول در اشکال و شیوه های مشارکت سیاسی، مشارکت بسیجی،  توده ای وهم چنین بحرانهای اساسی در دولت ایدئولوژیک را بررسی کرده ودر نهایت نیز زمینه ها و عواملی را در حوزه اجتماعی،  سیاسی و فکری توضیح میدهد که این زمینه ها و عوامل دولت ایدئولوژیک را در معرض نوعی گزاره به سوی دموکراسی قرار داده ودر نتیجه گیری خطوط کلی اصطلاحات و دگرگونی سیاسی در ایران را بررسی کرده است .

 

موانع توسعه ی سیاسی ایران  نوشته حسین بشریه که در این  تالیف به ساخت قدرت سیاسی در ایران توجه شده وهم چنین شکل گیری طبقات و قشربندی اجتماعی، تکوین  ساخت دولت مطلقه وابزار های آن،  نهادسازی سیاسی و چند پارگی های اجتماعی فرهنگ سیاسی تابعیت و… مورد  بررسی قرارگرفته است که همگی شکل گرفتن دولت ونهادهای اجتماعی دردوره های بعدی هستند . مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است .

 

در کتاب در آمدی برجامعه شناسی سیاسی جدید  از  خلیل اله سردار نیا که موضوعات جامعه شناسی جدید را مورد توجه قرار داده است دراین کتاب در ابتدا به تبیین های کنش گرا وغیر کنش گرای دموکراتیزاسیون ونقش تحولات ساختاری ونوسازی ونیز نقش جامعه مدنی ونخبگان در فرآیند دموکراسی پرداخته شده است . هم چنین مفهوم جامعه ی مدنی وبرداشتهای مهم از آن وجامعه ی مدنی از زاویه حیات انجمنی وسرمایه ی اجتماعی و تعاملی آن با حکمرانی خوب توضیح داده شده  واز مدل نظری برای آن استفاده شده است.

 

رویکردهای نظری جنبش های اجتماعی جدید و خشونشهای قومی و هم چنین جهانی شدن واینترنت وکارکرد های سیاسی اینترنت  دراین کتاب بررسی شده اند و در پایان کار ویژه های اینترنت در ارتباط با چند جنبش اجتماعی جدید به اجمال بیان شده است .

 

همچنین درکتاب دیگری تحت عنوان جامعه شناسی سیاسی ایران از خلیل ا.. سردار نیا با رویکرد تحلیلی وجامعه شناسی سیاسی در ارتباط با ماهیت سیاست وحکومت و تعاملات، روابط وتاثیرات متقابل حکومت وجامعه ونیروهای اجتماعی در ایران عصر قاجاریه وپهلوی اول تالیف شده است . در تالیف این کتاب از رویکردهای نظری ونظریه های جامعه شناختی سیاسی مرتبط با تاریخ و بستر تاریخی ایران استفاده شده است اما این کتاب مربوط به عصر قاجاریه و پهلوی اول است.

 

در کتاب در آمدی برجامعه شناسی ایران  که نویسنده ی آن علیرضا ازغندی است. به گونه شناسی دولت در ایران  پرداخته است پس از آن به مدرنیته،  جامعه ی مدنی و خلقیات و ویژگی ایرانیان پرداخته در فصول بعدی کتاب به ساختار طبقاتی و قشربندی اجتماعی در ایران و نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی در شش دوره قانونگذاری پرداخته است و هم چنین  توسعه سیاسی و کشمکش های سیاسی و دموکراسی اجتماعی بررسی شده است .

 

در کتاب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران  تالیف علیرضا ازغندی ابتدا به جهت گیری ها و گفتمان های سیاست خارجی ایران پرداخته پس از آن با سیاستهای تنش زدایی،  دکترین ام القرا،  رویارویی تمدنها پرداخته است . هم چنین جهانی شدن  موانع توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه و گونه شناسی نخبه گان وزارت خارجه را نیز درفصول بعدی کتاب مورد توجه قرارداده و در نهایت نیز به وضعیت آموزشی دیپلماتها و ساختار واهداف وزارت امورخارجه پرداخته است .

 

هم چنین در کتاب نخبگان ایران بین دو انقلاب تالیف علیرضا ازغندی، عمدتا به موضوع انفعال نخبگان سیاسی ایران پرداخته است وهمه بازیگران و نیروهای اجتماعی وتعامل انها را با حکومت مورد مطالعه قرار نداده است.

 

در مقاله ای از خلیل اله سردارنیا تحت عنوان موانع عدم پیشبرد دموکراسی سازی در شیخ نشین‌های خلیج فارس به شرایط سیاسی واجتماعی و فرهنگی کشورهای حوزه خلیج فارس توجه شده است. در این مقاله ساخت حکومت،قدرت سیاسی و نخبه گان حاکم،فرهنگ سیاسی، جامعه مدنی وساخت اقتصادی حکومتهای شیخ نشین خلیج فارس بررسی شده اند و با رویکرد ساختاری_علی تاثیر ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بر تضعیف جامعه مدنی و جلوگیری از پیشبرد دموکراسی سازی مورد بررسی قرار گرفته است که از مطالب مقاله در این پژوهش  استفاده شده است.

 
مداحی های محرم