سوانح طبیعی در جایجای کره خاکی در فصلهای مختلف سال رخمیدهند، قربانیان بسیاری بر جایمیگذارند و خسارت مالی زیادی را به دولتها تحمیل میکنند. بلایای طبیعی همچون سیل، زلزله، سونامی، طوفانهای شدید، گردبادها، برخورد شهاب سنگ با زمین و غیره هستند. هر یک از این حوادث طبیعی با توجه به شدتی که دارند و مکانی که در آن رخمیدهند، عواقب متعدد و زیانباری خواهندداشت و به همین دلیل آمادگی در مقابل آنها، برنامهریزی، پیشبینی و اقدامات پیشگیرانهی لازم در این موارد بسیار حیاتی و مهم هستند. در ادامهی این فصل، ابتدا به مفاهیم مختصری درباره فاجعه و مدیریت آن، لجستیک بشردوستانه و تفاوت آن با لجستیک بازرگانی و سپس به بررسی ضرورت موضوع مطرحشده در این پایاننامه و تعریف مساله میپردازیم.
شکل1- 1 – تأثیر ویرانگر سیلاب.
شکل1- 2- تأثیرات مخرب زلزله و خسارات جانی و مالی ناشی از آن.
همانگونه که گفتهشد، فجایع خسارتهای جانی و مالی بسیاری را به جوامع و ملل وارد میآورند. لذا داشتن برنامهریزی لجستیک
اضطراری مناسب برای رویارویی با تهدیدهای طبیعی و مدیریت بحران از مسایل ضروری محسوب میشود. ماهیت اینگونه حوادث، غیرمترقبه بودن و غیرقابل پیشبینی بودن آنها، با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی است، که این مورد در دسترس بودن طرحهای پیشگیرانه و پاسخ اورژانسی پس از وقوع حادثه را بسیار مهم میکند، به طوری که باید منابع محدود در اختیار را به صورت بهینه به مردم آسیبدیده اختصاص دهیم تا نیازشان، در بیشترین حد ممکن برآوردهشوند.
کشورمان از جمله کشورهایی است که در آن حوادث طبیعی از قبیل سیل و زلزله با شدتهای مختلف رخ دادهاست و خسارتهای مالی و جانی بسیاری را به بار آورده است. به وضوح برنامهریزی در مورد پاسخ اورژانسی به بحران پس از فاجعه از اهمیت بالایی برخوردار است و باعث کارایی و اثربخشی هرچه بیشتر عملیات امدادرسانی میشود.
شکل1- 3- توزیع کالا و امداد رسانی به مصدومان پس از وقوع حادثه.
شکل1- 4- عملیات لجستیک امدادی پس از وقوع حادثه.
وجود طرحها و برنامهریزیها برای رویارویی با پیامدهای فاجعه به همراه ارتقای سطح آگاهی عمومی مردم به کاهش خسارات جانی و مالی وارد شده منجر میشود، این یک هدف اصلی پاسخها و واکنشهای امدادی است. نکته مهمی که در طراحی این طرحها باید مورد توجه قرارگیرد، این است که ماهیت سوانحی نظیر زلزله به گونهای است که واکنش به آن باید با سرعت بالا و در زمان کوتاه صورت پذیرد. به عبارت دیگر، در یک چنین شرایط اضطراری و پیچیدهای، تصمیمگیرنده باید با سرعت و به صورت موثر عملیات امداد و نجات را انجام دهد و به وضعیت مصدومان و آسیبدیدگان رسیدگی کند. برای نیل به این هدف مهم و انجام اقدامات در زمان مناسب، دسترسی به یک برنامه کارا و سیستماتیک از پیش تعریف شده که در آن همه فعالیتهای لازم، توالی و ارتباطات آنها مشخص شدهباشند ضروری به نظر میرسد. یکی از این فعالیتها که از اهمیت فراوانی نیز برخوردار است، برنامهریزی لجستیکی برای حمل ونقل اقلام ضروری مورد نیاز مناطق آسیبدیده است.
از اینرو، با توجه به نقش مهم لجستیک در واکنش به سانحه میتوانگفت لجستیک مناسب بهدلیل افزایش هماهنگی در نقل وانتقال تحویل اقلام مورد نیاز میتواند بهبود فراوانی را در واکنش به حوادث طبیعی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی در این زمینه انجام شدهاند که عمده آنها را در فصل آتی بررسی میکنیم.
نکته مهمی که باید در برنامهریزی لجستیکی واکنش به سانحه مورد توجه قرارگیرد، پویایی و غیرقطعی بودن اطلاعات مرتبط با تقاضاها و تأمین است که در بسیاری از پژوهشهای انجام شده مورد توجه قرار نگرفته است. وجود مواردی از این قبیل موجب شده که از کارایی آنها برای پیادهسازی کاسته شود. با توجه به مطالب یاد شده، در این پایاننامه مدل فازی چندهدفی برای برنامهریزی لجستیک عملیات امدادرسانی به نواحی آسیبدیده، ارایه میشود.
شهرنشینی، به طور کلی به عنوان روند رشد در نسبت جمعیت ساکن در مکانهای شهری که با رشد بالای جمعیت در داخل شهر و مهاجرت مردم از مناطق خارج، عمدتاً روستایی به شهری، همچنین تبدیل مداوم کاربری اراضی کشاورزی به شهری است، مشخص می شود. در دهه های اخیر، رشد اقتصادی در شهرها سبب جذب مداوم ساکنان جدید به شهرها شده است به طوری که طی 25 سال آینده، حدود 2 میلیارد جمعیت جدید به شهرهای کشورهای درحال توسعه اضافه خواهد شد و توسعه صنعتی در مناطق شهری بزرگ نیز باعث استفاده بیش از حد از منابع می گردد. در کشورهای در حال توسعه، شهرهای بزرگ نسبت به شهرهایی که در سایر نقاط جهان قرار گرفته اند، با نرخ رشد بالاتری گسترش می یابند(Pradhan and Perera 2005).
با وجود اینکه تراکم در برخی شهرهای کشورهای در حال توسعه از تراکم شهری در کشورهای توسعه یافته بیشتر است، اما درکشورهای در حال توسعه، شهرها از پایداری کمتری نسبت به همتایان توسعه یافته خود برخوردارند( Richardson,2000). در واقع ریشه نگرش توسعه پایدار به نارضایتی از نتایج توسعه و رشد اجتماعی – اقتصادی در شهرها بر می گردد. در تمامی تعاریف مربوط به پایداری مبحث ارتقاءکیفیت زندگی ضمن در نظر گرفتن طرفیت تحمل محیط زیست و پاسخ گویی به نیاز های نسل حاضر بدون ایجاد محدودیت برای امکانات نسل آینده در راستای تأمین نیازهایشان مدنظر می باشد(صرافی، 1375). علاوه بر این می توان چنین عنوان نمود که ایده پایداری مفهومی است که چهار مؤلفه زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را مورد توجه قرار می دهد( بحرینی ،1380).
روش های تحلیل و ارزیابی مسائل درGIS به دو دسته داده مبنا و دانش مبنا تقسیم می شوند. در روش های دانش مبنا بکارگیری و تلفیق داده های ورودی به وسیله کارشناسان و متخصصان تعیین می شود و این مدل ها عمومیت بیشتری نسبت به مدل داده مبنا دارند.
سیستم استنتاج فازی(FIS )، سیستمی دانش مبنا میباشد که با استفاده از مجموعه ای از قوانین و بکارگیری متغیر های زبانی(مانند خوب، متوسط، ضعیف و…) به عنوان ورودی، آن ها را به روابط های ریاضی تبدیل می کند و قادر به استخراج نتیجه گیری صحیح از این داده ها می باشد.كل سیستم استنتاج فازی، بر پایه قوانین “اگر، آنگاه ” استوار است كه روابط مختلفی را میان متغیرهای ورودی و خروجی بر قرار می سازد. در این تحقیق معیارهای موثر در پایداری کاربری ها نظیر امنیت در برابر زلزله، سازگاری کاربری ها و دسترسی به خدمات، به صورت توابع فازی به عنوان متغیرهای ورودی وارد سیستم FIS شده و با استفاده از قوانین موجود در پایگاه دانش، خروجی های مناسب که در واقع درجه تناسب هر منطقه نسبت به وضعیت ایده آل از نظر توسعه پایدار می باشد، بدست خواهد آمد. همچنین حساسیت نقشه های خروجی به معیارهای ورودی نیز تحلیل می گردد.
3-1- ضرورت تحقیق
در دهه های اخیر افزایش جمعیت و رشد صنایع، در شهر ها مسایل و مشکلات گوناگونی را به وجود آورده و ابعاد مختلف زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است.این تحولات جدید شهرنشینی و رشد لجام گسیخته شهرها مشکلات بسیاری از جمله تخریب محیط زیست، کاهش فضاهای سبز، کاهش سرانه های مسکونی،آموزشی، درمانی و ناسازگاری کاربری ها و عدم دسترسی مناسب ساکنان آنها به خدمات را برای شهرنشینان و به وجود آورده است. با رشد سریع جمعیت جهان و تمرکز آن در شهرها،مفهوم توسعه پایدار شهری به عنوان مؤلفه اساسی تاثیرگذار بر چشم انداز بلندمدت جوامع انسانی مطرح گردید. در واقع مطرح شدن توسعه پایدار به عنوان یکی از استراتژی های اصلی قرن بیست و یکم نیز ناشی از اثرات شهرها بر گستره ی زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است و بدون شک بحث از توسعه ی پایدار بدون توجه به شهرها بی معنی خواهد بود.
شهر تهران به عنوان پایتخت كشور مراحل رشد و توسعه خود را بسیار سریع تر از آهنگ طبیعی طی نموده است، چنانكه علی رغم رشد سریع جمعیتی، مساحت و وسعت این شهر نیز از رشد سریعی در دهه های اخیر برخوردار بوده است(قرخلو،1388). تهران براساس معیار سازمان ملل متحد تنها كلان شهر كشور محسوب می شود كه با سهم 25 درصدی در تولید ناخالص داخلی، بیش ترین سهم را در ارایه ی خدمات، جمعیت متخصص، ساختمان سازی و حركت توسعه ای كشور بر عهده دارد. این مجموعه شهری براساس آمار سرشماری سال 1385 دارای 8/7 میلیون نفر جمعیت شهری است، كه سهم قابل ملاحظه ای از توان علمی، تخصصی، صنعتی و حركتی كشور را به خود اختصاص داده اند و انتظار می رود كه در زمینه تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستی آنها برنامه ریزی های لازم انجام گردد. بنابراین، بستر سازی بر تحقق رشد شهرها و در نهایت، رشد كشور ضروری جلوه می كند.
در شهر تهران به دلیل عدم توجه به قانون و در پاره ای از موارد عدم وجود قانون، عدم نفوذ شهرداری در تعریف حوزه، بی توجهی به نحوه استفاده از اراضی در حاشیه شهر، دفع نامناسب فاضلاب شهری،مهاجرپذیری بالا و ناهمگونی ساکنین در مناطق مختلف شهری، ناکارآمدی حمل و نقل عمومی و توزیع نامتعادل خدمات رسانی شهری، پیامد هایی از جمله عدم اجرای صحیح برنامه ها و تعریف کاربری ها با توجه به طرح های مصوب،اختلال در نظم شهری، ایجاد بافت های ناهمگن به ویژه در حاشیه شهر، مشکلات زیست محیطی و نارضایتی شهروندان را به دنبال دارد(مجابی و همکاران، 1390).
با توجه به اینکه هر ساله جمعیت زیادی از دیگر شهرهای ایران به شهر تهران و به ویژه مناطق حاشیه ای مهاجرت می کنند، این مناطق با مشکلاتی از جمله گسترش رشد شهری، کمبود زمین، پایین آمدن کیفیت زندگی، عدم دسترسی مناسب به خدمات شهری، آلودگی های متعدد و تخریب محیط زیست روبرو می گردند که باعث کاهش پایداری این نواحی شده است.بنابراین نیاز است در جهت افزایش پایداری این مناطق برنامه ریزی و اقدامات لازم را انجام داد.
سهولت استفاده از روش های فازی و منطق مناسب آن می تواند بهبودی مناسب در روش های مورد استفاده در سنجش توسعه یافتگی ایجاد نماید. به علاوه یانیس و آندریانت بر این باورند که با توجه به دقیق نبودن مفهوم توسعه، کاربرد محاسبات فازی مطلوب تر است(عمرانی، پیری، 1389). این منطق در جاهایی که نمی توان فرمول ریاضی دقیق برای حل مسألة دقیق ارائه داد، کاربرد بسیار زیادی دارد. مجموعه های فازی به صورت گسترده ای در جمع آوری اطلاعات مدل سازی، تجزیه و تحلیل، بهینه سازی، کنترل ، تصمیم گیری و نظارت استفاده می گردد(Wang, 2000). توسعه پایدار در شهر تهران حول محورهای متعددی قابل بررسی است. لذا با توجه به رهیافت فوق، این تحقیق با عنوان: بکارگیری سیستم استنتاج فازی در تحلیل کاربری های شهری با رویکرد توسعه پایدار تبیین می گردد.
[1]. Linguistic
2
2
3
4
4
5
5
6
8
8
10
10
11
11
11
12
13
14
15
16
17
18
18
19
20
عنوان صفحه
20
22
22
بر پژوهشهای پیشین 25
26
27
31
32
34
34
35
35
36
36
36
37
37
37
38
38
38
38
38
39
39
40
40
40
عنوان صفحه
40
41
42
42
42
43
43
44
44
45
45
46
47
47
48
48
49
49
50
51
51
52
53
55
56
56
56
56
عنوان صفحه
57
57
57
58
58
58
59
61
62
63
64
65
66
67
67
68
69
71
71
71
72
73
73
74
75
76
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول (1-1) فراهمی عناصر با pHدر محیط کشت بر پایه پیت تغییر می کند. 9
جدول(1-2)آنالیز کود ورمی کمپوست گیلدا 16
جدول(1-3) تاثیر کلی ذرات اجزای خاک بر بعضی از خصوصیات و رفتار خاک ها 17
جدول (4-1) مقایسه میانگین اثر بسترهای کشت مختلف بر اندام هوایی برزیکاکتوس… 55
جدول(4-2) مقایسه میانگین اثر محیطهای کشت مختلف بر اندام زمینی برزیکاکتوس… 57
68
. 69
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار(4-1) میزان کلروفیل در بسترکشتهای متفاوت 58
نمودار (4-2 ) میزان کارتنوئید در محیط کشتهای متفاوت 59
نمودار ( 4-3) میزان آنتو سیانین در محیط کشتهای متفاوت را نشان میدهد. 60
نمودار(4-4) اثر بستر کشت بر مقدار پرولین 61
نمودار(4-5) اثر بسترکشت های مختلف بر میزان قندهای محلول استخراج شده ازاندام هوایی 62
نمودار(4-6) میزان ترکیبات فنلی کل 63
نمودار (4-7) پتانسیل آنتی اکسیدانی نمونه های برزی کاکتوس 64
نمودار (4-8) اثر بسترکشت های مختلف بر میزان درصد مهار رادیکالهای DPPH 65
کاکتوس از واژه یونانی آن(kaktos) به معنای گیاه خاردار یا سوزشدار گرفته شده است. همگی دارای شیرابه و مقدار فراوانی رطوبت را در خود نگاه میدارند و در شرایط سخت و نامساعد رشد میکنند.کاکتوسها به سبب نداشتن برگ، کار اصلی برگ یعنی فتوسنتز و غذاسازی، تعریق و تعرق را بهوسیله ساقههای خود که بندبند، نیمهگوشتی ودارای سبزینه اند، انجام میدهند. خارها در رنگهای گوناگون مسئولیت نگاهداشت و حفاظت گیاه را بر عهده دارند. کاکتوسها از گروه گیاهان گوشتی و از رده دولپهایهای جدا گلبرگ که سردسته تیره ویژه ای به نامCactaceae) ) میباشند و با تیرههای دیگر دولپهایها، تفاوتهای کلی دارند. زیرا ساقه این گیاهان بسیار ضخیم و از حالت استوانه خارج و برگها نیز شکل اصلی خود را از دست دادهاند و به صورت خارها و تیغهای کوچکی در نقاط گوناگون در آمدهاند.
زادگاه و رویشگاه آنها قاره امریکا است و پس از رده ارکیده ها، بزرگترین تیره گیاهان را پدید آورده اند. در اندازه و شکلهای گوناگون دیده می شوند (مطلق زاده، 1388).
رده بندی برزی کاکتوس(مطلق زاده ، 1388)
تیره | Cactaceae |
زیر تیره | Cactoideae |
طایفه | Cereeae |
زیر طایفه | Echinopsidinae |
جنس | Borzicactus |
گونه | B. aurantiacus |
از نظر گیاهشناسی هر گیاه وابسته به خانواده کاکتاسه، باید تمام پنج خصوصیت زیر را دارا باشند:
۱. آرئولها یا بالشتکهای خار، بطور ثابت در تمام اعضاء وجود دارند. به جزء در تعداد کمی، آرئول دارای خارها یا موهای خار مانند ظریف به نام گلوشید و یا هر دو است.
۲. تمام کاکتوسها چندساله هستند.
۳. میوه آنها سته تک خانه است.
۴. همگی دولپه هستند.
۵. گلبرگهای گل، در بالای تخمدان ظاهر میشوند.
برزیکاکتوس گونهای از کاکتوسهای ستونی اغلب مستقیم است که عضوی از خانواده Cleistocactus محسوب می شود و نام آن از نام پروفسور گیاه شناس (A. Borzi) در سال ۱۹۰۹ که کاشف این کاکتوس در باغ گیاه شناسی پالرمو (palermo) در سیسیلی (sicily) بود گرفته شده است. زیستگاه این کاکتوس پهنه های بولیوی، اکوادر و پرو بوده و تا ارتفاعات ۳۰۰۰ متر نیز گسترش دارند.
ساختاری همانند سرئوسها داشته، ساقهی مستقیم و یا نیمه مستقیم آنها گاه دارای شاخههای فرعی است. قطر آنها ۲ تا ۸ سانتیمتر و درازای آنها به ۱ تا ۲ متر می رسد، پوشش سبز رنگ درخشان، زیبایی بخش بدنه آنها بوده 8 تا ۱۶ شیار مستقیم در اطراف بدنهی اصلی و رشد کم و بیش ناموزون آن را به حالت آویز در میآورد و ویژگی دیگری به این جنس می بخشد. در سطح ساقهی آنها بریدگی و شکاف V شکل در موقعیت زیرین هر آرئول وجود دارد. آرئول ها، کروی با پرزهای سفید رنگ و ۸ تا ۱۵ خار شعاعی و ۳ تا ۴ خارهای مرکزی هستند. درازای خارهای شعاعی ۱ سانتیمتر است که به هم فشردهاند و درازای خارهای مرکزی ۱ تا ۵ سانتیمتر و به شکل راست و مستقیم دیده می شوند. رنگ خارها قهوهای متمایل به سیاه و در برخی گونهها زرد مایل به کرم میباشد.
گلهای برزی کاکتوس لولهای شکل با گلبرگهایی نیمهباز به دارازای ۴ تا ۸ سانتیمتر که در رنگهای سرخ و بنفش و در تابستان نمایان می شوند. میوه ها، کروی به قطر ۱ تا ۲ سانتیمتر در رنگ های سبز و سفید با پرزهای قهوهای در سطح دیده میشوند.
آموختهها و پژوهشها نشان داده که برزیکاکتوسها همواره یکی از بهترین پایهها برای سرعت رشد هستند. هرگاه پیوندهای دیر رشدی مانند نئوپرتریا (Neoporteria) و اوبلمانیا (Uebelmannia) روی پایههای برزی پیوند زده شوند به تندی رشد می نمایند، برزی کاکتوسها سرعت رشد را افزایش خواهند داد.
ظهور اسلام در شبه جزیرهی عربستان در نیمهی قرن هفتم میلادی در محیطی عمدتا غیر شهری و زیر سلطهی قدرتهای پراکندهی قومی و سنتهای رایج زیست کوچندگی به وقوع پیوست (فکوهی،74:1383 و 75). سقوط ساسانیان در سال 641 میلادی در نبرد قادسیه قطعی شد (همان، ص 371). هنگامی که اسلام امپراتوریهای رومشرقی و ایران را میگشاید، شهرنشینی و شهرگرایی در مناطق تحت سلطهی این دو امپراتوری کاملا مشهود است و نظام شهری و شبکهی سراسری شهرها از عوامل پایهای نظام سیاسی دولتهای ساسانی و رومی است (حبیبی، 37:1387). شکلگیری شهر و یا هر مجتمع زیستی عمدتا متاثر و منبعث از عوامل متعددی است که یکی از بنیادیترین آنها، جهانبینی و تفکر انسانهایی است که آنرا برای زیستن خویش میسازند. شهرها و محیطزیست مسلمین نیز از این قاعده مثتثنی نیست و در فرایند شکلگیری آنها تفکر و جهانبینی توحیدی اسلام تاثیری بنیادین داشته است (نقی زاده، 66:1389).
اهمیت اسلام در فرایند شکلگیری شهرهای اسلامی از موضوعات بحث برانگیز در مطالعات مربوط به شهرهای اسلامی است (پوراحمد و موسوی، 3:1389). ایدئولوژی اسلام هم در دگرگونی شهرهای پیشین موثر افتاد و هم موجب برپایی و رشد شهرهای جدید با ساختار کالبدی مخصوص به خود شد (احد نژاد روشتی و همکاران، 122:1392). واژهی شهر اسلامی در واقع اشاره به شهرهای مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا دارد. شرقشناسان فرانسوی اولین نویسندگانی بودند که اصطلاح شهر اسلامی را بکار گرفتند و این شهرها را در گروه خاصی دستهبندی کردند (فلاحت، 35:1390). ولی هنوز بیان جامع و منسجمی از مفهوم آن وجود ندارد (همان، ص 44). شهرنشینی در ایران هم نتیجهی تحولات تاریخی دوران اشکانی و ساسانی شکل مشخص به خود گرفت، نقش مهمی در روند تمدن ایران داشته است (رضوی، 2:1388). گسترش نظامی اسلام از اواخر قرن 7 میلادی و ورود آن به منطقهی خاورمیانه و بویژه ایران و هند، پیوندی میان تمدن اسلامی و تمدن ساسانی بوجود آورد (فکوهی، 75:1383) و به همین دلیل در احداث شهرها در تمدن اسلامی، بیشک سنتهای بومی و خصلتهای شهرهای پیش از اسلام تاثیرات قابل توجهی بخصوص در سرزمینهای شرقی خلافت اسلامی از خود بجای گذاشته است (حکیم، 22:1381).
از مسائلی که در شهرهای امروزی مورد توجه قرار گرفته، بحران هویت و پایین بودن سطح کیفی زندگی شهروندان است (کاشی و بنیادی، 44:1392). یکی از مهم ترین بحران های جامعه مدرن و نیز جوامع در حال گذار، بحران هویت است. بنابراین بحران هویت به عنوان یکی از مهم ترین بحران های جوامع معاصر به خصوص جوامع جهان سوم شناخته می شود (میرساردو و همکاران، 78:1387). وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 شمسی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور، انتظار بروز تغییرات بنیادینی در بخشهای مختلف فرهنگی را نزد اکثریت فعالان این عرصه ایجاد نموده است. این تغییرات به تدریج وارد عرصههای کالبدی گردید و تمنای بازیابی هویت بومی و به عبارت دیگر معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی را در میان مردم، حرفهمندان و مسئولین در سالهای پس از انقلاب به تدریج بوجود آورد (قالیباف، 151:1390) و در پی یافتن بنیانهایی شدند تا شهر کنونی را با معیارهایی منتج از فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی بازسازی نمایند. چرا که تحولاتی که از دههی 1300 در ایران آغاز شد سبب آغاز و سپس توسعهی روند شهرنشینی شد و ضمن گذار از مراحل مختلف بالاخره به مرحلهی شهرنشینی سریع معاصر رسید. فروپاشی روابط سنتی در جامعه و جایگزینی هرچند ناقص روابط سرمایهداری از مهمترین عوامل شهرنشینی در دهههای اخیر بوده است (حسامیان و دیگران، 15:1377). بطور کلی از مهمترین ویژگی بسط روابط سرمایهداری در ایران آن است که این بسط تحت لوای مدرنیزاسیون صورت گرفته است (همان، 26). دورهی پهلوی اول (1304 تا 1320) منشا کلیهی تحولات اقتصادی-اجتماعی قرن حاضر تلقی میشود. شروع تحولات شهرسازی و شهرنشینی به مفهوم جدی آن نیز تا حدود زیادی مربوط به این دوره است (سعیدی رضوانی،1371، به نقل از آنامراد نژاد، 72:1390). مهمترین تغییرات کالبدی مربوط به پیدایش خیابانها و میادین جدید و تعریض خیابانهای قدیمی بود. تحولی که اساسیترین نقش را در دگرگونی سیمای شهر ایفا کرد. الگوی رایج خیابانکشی در این دوران ایجاد خیابانهای عمود بر هم است (همان، 72). یکی از ویژگیهای مدرنیته، گسست و انقطاع آشکار عصر مدرن با دوران پیش از آن است. در حقیقت شهر در مفهوم جدید خود در دوران مدرن شکل گرفته و پیش از آن عملکرد و شرایط کالبد و محتوای شهر، تفاوتی آشکار داشته است (جابری مقدم، 53:1386).
شهر به عنوان دستاورد حیات جمعی انسان سهم زیادی در روند تکاملی تمدن او داشته است (رضوی، 2:1388) اما با الگوی وارداتی برنامهریزی شهری، بسیاری از ساختارهای فضایی شهر کهن اسلامی که در سرزمین ایران استقرار یافته بودند دچار دگرگونی شدند (زنگانه و همکاران، 36:1391). معابر شهر سنتی پیاده محور بوده و برای عبور پیاده، چارپایان و گاری با نظم فضایی و سلسله مراتبی خاص خود شکل گرفته بودند و تمدن مدرن با ماشینآلات بزرگ و تحت عملکرد اقتصاد سرمایهداری که به فضایی جهت گردش کالا نیاز داشت، احداث خیابان امری لازم بود. در حال حاضر شهرهای سنتی ایرانی با گسترش فیزیکی خود و ادغام ایران در فرایند جهانیشدن در دورهی پهلوی، با چالشهای فراوانی روربهرو هستند. افزایش جمعیت، مهاجرتهای روستا به شهری، انواع آلودگی ها، کمبود فضای سبز، انباشت ترافیکی و… در حال حاضر مسئولین برای رفع مشکلات شهرها، دنبال بنیانی برای شهرسازی ایرانی-اسلامی هستند. در عصر صفوی گونهای متمایز از شهرسازی رایج شد که امروزه برای آن اصولی مترتب ساخته و نظریاتی در خصوص شیوه و فلسفهی شهرسازی آن ارائه دادهاند و از آن با عنوان مکتب شهرسازی اصفهان نام میبرند. نمود شهرسازی صفوی در اصفهان از بطن معماری اسلامی بیرون آمده است. شهرسازی اسلامی بنیان مدونی در تمدن اسلامی نیافت و در کل هم در تمدن اسلامی تلاش مستمری که برای ساخت شهرهای جدید وجود داشته باشد ایجاد نشد و متعاقب آن شهرسازی اسلامی هم اصول مدون و اسلوبی خاص به خود نگرفت. بر خلاف شهرسازی، معماری اسلامی از همان دهههای اولیه مورد امعان نظر قرار گرفته و رشدی بیشتر داشته است و به صورت نمادین با اسلوب معین به طراحی ابنیه پرداخته میشد. نمادگرایی در معماری اسلامی از شاخصههای اصلی آن است و در آن پیچیدگی بیشتری دارد و به دلیل موجود نبودن منابع نوشتاری پشتیبانکننده دارای مشکلات خاص خود است (هیلنبراند، 53:1377). شیخ بهایی و مولانا علی اکبر اصفهانی که شهرسازی در اصفهان و نقشجهان ساخته و پرداختهی آنان است (حبیبی، 1387: 95) دربارهی بنیان فلسفی و اصول معماری و شهرسازی در اصفهان منابع نوشتاری بر جای نگذاشته اند. در معماری نمادین نقشجهان حاکمیت فلسفه و عرفان اسلامی موج میزند (جابری مقدم، 278:1386) و هنوز هم اصول معماری و شهرسازی در مکتب اصفهان به صورت یک راز باقی مانده است. هویت ایرانی با ویژگی اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد و با توجه به جمیع مسائل یاد شده، تلاش ما بر این است تا از فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی و با استفاده از نظریات و مکاتب اجتماعی و شهرسازیای که تاکنون مطرح شدهاند، استفاده کرده و یک چارچوب نظری و عملی برای شهرسازی ایرانی-اسلامی تدوین نماییم تا بتوانیم در پرتو آن به بازیابی هویت شهرهای کشور پرداخته و در جهت رفع مشکلات شهری گام برداریم. ایدهی “شهر-فرهنگ” را در این راستا ارائه خواهیم نمود. شهر-فرهنگ نگرشی تکاملی به تاریخ شهرنشینی و شهرسازی است که معتقد است شهر در طی دوران مختلف، از شهر-دژها و شهر-معبدهای دوران باستان تا دولت-شهرهای سومری و شهر-قدرت های یونانی و …دوران تکامل خود را طی نموده و نهاییترین فرمی که به خود میگیرد شهر-فرهنگ میباشد. سعی بر این خواهد بود چارچوب نظری ایدهی شهر-فرهنگ با اصول کلی انعطافپذیر، توان کاربرد در تمامی شهرها در پهنهی گستردهی سرزمین اسلامی ایران را دارا باشد و قادر باشد هم به ساماندهی شهرهای آسیب دیده از روند مدرنیزاسیون و تاثیرات امواج بعدی ناشی از آن بپردازد و هم چارچوبی برای ساخت نوشهرها و شهرکهای جدید ارائه نماید. به دلیل گستردگی مبحث، تنها به بخش مربوط به ساماندهی شهرهای موجود پرداخته و بخش مباحث مربوط به نوشهرسازی را به فرصتی دیگر موکول مینماییم. ایدهی شهر-فرهنگ مبتنی بر بنیانهای فلسفی نوینی بوده و بر چند مبنای تئوریک استوار است که بیشتر با بازخوانی مفاهیم فلسفی و عرفانی مستتر در فرهنگ ایرانی-اسلامی به دست آمدهاند؛ مفاهیم نوینی که ریشه در تاریخ دارند و با بروز رسانی آنها بر آن خواهیم بود تا در مسیر کاستن از مشکلات شهرنشینی و شهرسازی کشور در حد توان گام برداریم. دور نمای کاری ما در این روال بر این محور استوار است که در شهر ایرانی-اسلامی، برای هویت بخشی اسلامی به شهرها به غیر از اینکه مکانهای عمومی را با اسامی مقدس و مفاهیم والای اسلامی و عرفانی نامگذاری کنیم میتوانیم اقدامات بنیانی و محکمتری برای این هدف بکار ببریم و در شهرسازی خود طریقتی برگزینیم که به صورت نمادین بازتابی از مفاهیم مقدس و الهی را داشته باشند.
از آن جایی که ایجاد مراکز خدماتی جدید مستلزم صرف هزینه های زیادی می باشد، بنابراین تعیین بهترین مکان این مراکز به نحوی که تعداد بیشتری از شهروندان از خدمات آن بهره مند شوند، بسیار مهم است. عدم انتخاب محل بهینه برای ایجاد یک بیمارستان مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد که از سال های گذشته در شهرهای بزرگ کسب شده است و حاکی از آن است که مکان یک بیمارستان نزدیک فضای سبز و پارک ها و دور از مناطق تجاری و شلوغ انتخاب گردد، راههای دسترسی به آن مناسب باشد یا به عبارت دیگر در نزدیکی را ه های اصلی شهر قرار داشته باشد، به مراکز با تراکم جمعیتی بالا نزدیک باشد تا تعداد بیشتری از شهروندان از خدمات آن بهره مند شوند و در نهایت در فاصله مناسبی از مراکز بیمارستانی موجود باشد تا توزیع خدمات درمانی در دورن شهر مناسب باشد (فرح آبادی و همکاران، 1390).
دسترسی به خدمات درمانی را می توان از دو بعد فقدان کاربری و عدم قرارگیری مناسب آن مورد بررسی قرار داد، فقدان یک فعالیت نیاز به احداث یک کاربری در یک منطقه است اما عدم قرارگیری مناسب مقوله ای است که یک فعالیت مکان یابی مناسبی نداشته و منجر به
اتلاف وقت، انرژی، هزینه رفت و آمد، کاهش دسترسی، اجبار به استفاده بیشتر از اتومبیل و… می گردد (خاکپور و همکاران، 1390).
3-1- اهداف تحقیق
1- ارایه گزارشی از وضعیت و مشکلات وضع موجود شهر اردبیل در خصوص تعداد و نحوه توزیع مکان های مراکز بیمارستانی.
2- ارایه الگوی علمی و مناسب در جهت مکان گزینی صحیح بیمارستان با استفاده از GIS.
4-1- اهمیت تحقیق
تخصیص بهینه و صحیح مکان یابی بیمارستان می تواند بسیاری از مسایل و مشکلات شهری را حل کند. به طوری که هر چقدر شهر بزرگتر باشد وضعیت تخصیص مکان یابی و توزیع آن پیچیده تر می گردد. با توجه به اینکه مطالعه موردی تحقیق حاضر، شهر اردبیل می باشد و توسعه شهر نیز روندی تصاعدی دارد بنابراین دقت در مکان یابی بیمارستان بسیار با اهمیت و ضروری است. از این رو توجه به فضاهای مورد نیازی که ضامن سلامت جسم و روح شهروندان است، در برنامه ریزی و ساختار شهر ضروری به نظر می رسد. در این زمینه نحوه توزیع، سازگاری و مطلوبیت، کمبودها و نارسایی هایی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد.