در این فصل ابتدا به بررسی دیدگاه های نظری کلاسیک و متاخر درباره سرمایه اجتماعی و شهروندی فعال پرداخته و سپس از مطالعات تجربی در رابطه با موضوع پژوهش استفاده می کنیم.
2-2- مطالعات نظری
دیدگاه نظری در زمینه سرمایه اجتماعی:
در هر جامعه ای خرده نظام اجتماع در ارتباط با سایر خرده نظام های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اصلی ترین منبع و قلمرو روابط و تعاملات اجتماعی توام با احساسات و عواطفی است که مولد تعهدات متقابل برای وصل کردن کنش گران به هم دیگر و ایجاد اعتماد، همبستگی، انسجام و محیط گرم و سینرژی لازم برای سلامت جسمانی، روانی و شور و نشاط اجتماعی است. در جوامع سنتی، غلبه ی اجتماع بر سایر خرده نظام ها، زندگی گرم و پر احساسی را در درون اجتماعات کوچک خانوادگی، طایفه ای و قومی پدید می آور که هر چند برای اعضای هر یک از آن گروه ها مثبت محسوب می شود ولی برای بسط تعاملات اعضای آن گروه ها و روابط آن ها با گروه های دیگر ایجاد مشکل می کند. در جوامع مدرن هم علی رغم پیدایش و گسترش نهاد های مدنی جدید، شکل گیری اجتماع جامعه ای، یا اجتماع اجتماعات و رشد سرمایه اجتماعی جدید بین گروهی در قالب نظام سرمایه داری و با سیطره سیستم (خرده نظام های اقتصادی و سیاسی) بر جهان حیاتی[1] (خرده نظام های اجتماعی- فرهنگی)، زندگی نسبتا سرد و بی روح گردیده و کنش های ارتباطی تحت الشعاع کنش های ابزاری قرار گرفته است.(عبداللهی و موسوی، 1386: 197-198).
سرمایه اجتماعی در آثار صاحب نظران و دیدگاه های کلاسیک:
مضمون سرمایه اجتماعی در بعد عینی و ساختاری در سطح کلان مورد توجه دورکیم، بعد ذهنی یا شناختی آن در سطح خرد مورد نظر وبر و مید و بعد ارتباطی وتعاملاتی آن در سطح شبکه ی روابط مورد عنایت زیمل قرار گرفته است. علاوه بر اینها، دیدگاه مبادله به ویژه تئوری هومنز در ارتباط با تحلیل رفتارهای مبادله انسان با عوامل زیستی- روانی، از جمله نقش احساس بهره مندی و لذت طرفین مبادله در تداوم و استمرار روابط مبادله ای و دیدگاه تضاد مبتنی بر ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی مارکس در توجه به شرایط مادی تولید از جمله نیروهای مولد و روابط تولیدی در شکل گیری روابط و تعاملات اجتماعی (1973) در پی ریزی مبانی نظری- تجربی و شکل گیری مفهوم سرمایه اجتماعی بی تاثیر نبوده اند(عبداللهی و موسوی، 1386: 199).
دیدگاه های کلاسیک از مساله دو انگاری یا دوگانه بینی های تقلیل گرایانه ی نظم در برابر تضاد، فرد در برابر جمع، ذهن در برابر عین و … رنج می برده اند، چیزی که امروز در دیدگاه های تلفیق گرایانه نوین معاصر رنگ باخته است. اغلب جامعه شناسان بزرگ معاصر جوامع توسعه یافته که وارث منابع و متون علوم اجتماعی نسل های ماقبل خود بوده اند، ضمن مرور انتقادی آثار صاحب نظران کلاسیک سعی کرده اند با دوری از دو انگاری ها در تحلیل پدیده ها و مسائل اجتماعی، همه ی جنبه هاو ابعاد آن ها را در قالب دیدگاه های تلفیقی جامع تری مطمح نظر قرار دهند. برخی از این صاحب نظران نظیر تالکت پارسونز، یورگن هابرماس، آنتونی گیدنز و مانوئل کاستلز در ارائه دیدگاه های نظری جامع و تلفیقی برای طرح مسائل و پدیده های اجتماعی از جمله مفهوم سرمایه ی اجتماعی و کسانی چون جیمز کلمن، پی یر بوردیو، رابرت پاتنام و کلاوس افه در طرح مفهوم سرمایه اجتماعی و طراحی چارچوب های نظری و روش شناختی آن سهم قابل توجهی داشته اند. (همان)
چند بعدی بودن مفهوم سرمایه اجتماعی باعث شده تا اختلاف نظرهای زیادی در تعریف آن به وجود آید. یکی از گام های اساسی در رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد صراحت مفهومی از طریق ایجاد تمایز شفاف بین منابع، ابعاد، مولفه ها، اشکال و پیامدهای سرمایه اجتماعی و رهایی از گرفتار شدن در تفسیرهای همان گویانه در زیر چتر یک برنامه تحقیقی واحد و یکپارچه است. سنجش سرمایه اجتماعی باید با پیچیدگی نظری که بر ابعاد چندگانه موجود در مفهوم آن تاکید دارد، همخوانی داشته باشد. در این موضوع اجماع کلی وجود داردکه سرمایه اجتماعی متشکل از شبکه های اجتماعی (کمیت روابط) است که با هنجارهای اعتماد و بده بستان (کیفیت روابط) مشخص می شود.
اما اینها باید به بخش های جزئی شان شکسته شده و به صورت جداگانه مورد سنجش قرار گیرد. (علیوردی نیا و همکاران، 1387: 114).
کلمن سرمایه اجتماعی را مترادف با کمیت و کیفیت رابطه نهادینه شده و با دوام یک فرد با دیگران فرض می کند که فرد از خلال آن به منابع موجود در جامعه در جهت نیل به اهداف خود، دسترسی می یابد. وی سرمایه اجتماعی را ارزش جنبه هایی از ساختار اجتماعی که کنش گران به عنوان منابعی جهت تحقق اهداف و علایق شان از آن استفاده می کنند، می دانست. (کلمن، 1377: 462 به نقل از قاسمی و کاظمی، 196).
پاتنام در تعریف سرمایه اجتماعی، به خصوصیاتی از سازمان اجتماعی نظیر شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل می نماید (پاتنام، 1380: 285).
بوردیو نیز در رویکرد تضاد، سرمایه اجتماعی، را این گونه تعریف می کند «مجموعه منابع بالقوه و بالفعل در دسترس فرد یا گروه است که دارای شبکه نسبتا با دوامی از ارتباطات نهادینه شده یا آشنایی های متقابل و قابل احترام هستند[2]» (بوردیو، 1985: 248).
اما خلاصه ترین تعریفی که از سرمایه اجتماعی به عمل آمده است و تا حدی دربردارنده تمام تعاریفی است که از سرمایه اجتماعی ارائه شده است، تعریف فیلد از سرمایه اجتماعی است؛ وی مفهوم سرمایه اجتماعی را در سه کلمه «ارتباطات مهم است» بیان می کند. او بیان می دارد که مردم زمانی که با یکدیگر ارتباط دارند، کارهایی انجام می دهند که به تنهایی قادر به انجام دادن نیستند یا برای انجام آن دچار مشکل می شوند. هنگامی که مردم شبکه های ارتباطی ایجاد کرده و با اعضای آن شبکه که ارزش های مشترکی دارند رابطه دارند، این شبکه ها به عنوان منابعی تلقی می شوند که سرمایه اجتماعی ایجاد می کند[3] (فیلد، 2003: 1).
به طور کلی سرمایه اجتماعی را می توان به معنای مجموعه منابعی دانست که روابط اجتماعی را تسهیل می کند و به وسیله آن می توان از توانایی های افراد در جهت منافع شخصی و سود جمعی بهره برد. روابط اجتماعی در چارچوب ارزش ها و هنجارهای خاصی صورت می گیرد که از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است.( قاسمی و کاظمی، 1387: 197).
یکی از متقدمان طرح نظریه سرمایه اجتماعی را هنی فن[4] می دانند که در سال 1920 اولین بار واژه سرمایه اجتماعی را مطرح کرد و آن را شامل دارایی هایی دانست که در زندگی روزانه افراد خیلی به حساب می آیند، همانند حس تفاهم، رفاقت و دوستی، احساس همدردی و روابط اجتماعی در بین افراد و خانواده هایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل می دهند (فلدمن و اساف، 1999، به نقل از شریفیان: 11).
هنی فن که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای آمریکا خدمت می کرد معتقد بود که سرمایه اجتماعی به ابعادی مانند حسن نیت، دوستی و همدردی، داد و ستد میان افراد و خانوارها اشاره دارد. او برداشتی محدود از مفهوم سرمایه اجتماعی داشته و آن را تنها در قالب روابط درون گروهی مورد توجه قرار داده است. به نظر جیمز کلمن، کنشگران به رویدادهایی که تحت کنترل کنشگران دیگر است علاقه دارند و همین مساله باعث ایجاد روابط اجتماعی می گردد که در طول زمان تا اندازه ای پایدار می ماند. (کلمن، به نقل از عنایت و رئیسی، 1391: 27)
از آنجا که کنش و واکنش های افراد در درون قالب هایی جمعی رخ می دهد که اجتماعا بنا شده اند، مواردی چون خانواده، گروه، سازمان، نهاد و در کلی ترین شکل آن ساختار اجتماعی چنین قالب هایی نیز حاوی سرمایه اجتماعی می گردند. (پیران و همکاران، 1385: 10)
تلقی از سرمایه اجتماعی به عنوان «منابع ساختاری اجتماعی»(کلمن[5]، 1994: 302) موجب انجام مطالعات متمرکزی برای شناخت ابعاد و گستره شبکه های اجتماعی شد و بر این اساس تقسیم بندی مفاهیم و در نتیجه، مدل های مختلفی برای اندازه گیری ابعاد شبکه های اجتماعی ارائه گردید و این بار، سرمایه اجتماعی تنها با کمک یک عضو موثر در شکل گیری آن، یعنی شبکه ها تعریف شد. سرمایه اجتماعی توسعه ای هنگامی به وجود می آید که سطح پایینی از سرمایه اجتماعی اتصالی (که بیانگر کیفیت خوبی از ارتباطات خانوادگی است) و سطوح بالایی از سرمایه اجتماعی انتقالی (به معنای ارتباط ضعیفی میان جمع دوستان) و سرمایه اجتماعی ارتباطی (به معنای ارتباط میان اعضا در سازمان های داوطلبانه و سطوح بالای آگاهی مدنی) وجود داشته باشد. (ساباتینی[6]، 2005؛ به نقل از شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 49).
چهار بعد اصلی سرمایه اجتماعی یعنی پیوندهای قوی خانوادگی، پیوندهای ضعیف غیر رسمی، ارتباط در سازمان های داوطلبانه و آگاهی مدنی با شاخص های خود، همه حاکی از رویکردی ساختاری به شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی به شمار می آیند. (شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 50)
[1] . Life World
[2] . Bourdieue
[3] .Field
[4].Hanifan.
[5] . Coleman.
[6] . Sabatini
[1] . scfington
محصول تو امروز میرسد و محصول من فردا. پس به نفع هر دوی ماست که امروز من به توکمک کنم و تو هم فردا به کمک من بشتابی. ولی به تو لطفی ندارم و میدانم تو نیز چنین هستی پس به خاطر تورنجی بر خود هموار نمیکنم و میدانم اگر به امید اینکه تو نیز زحمت مرا پاسخ دهی در کنارت رنج کار را بر خود هموار کنم، نومید خواهم شد و بیهوده دل به قدردانی تو بستهام. پس تو را وا میگذارم با کار خود و تو نیز با من چنین کنی. فصلها میگذرند و مابی بهره از اعتماد متقابل و امنیت هر دو خرمن خود را از دست میدهیم. مشکل جوانان داستان هیوم[1] در جوامع و کشورهای سرتاسر جهان پدیده بسیار آشنایی است:
* والدین در جهان خواستار فرصتهای تحصیلی بهتر برای فرزندان خود هستند ، ولی همکاریهایی که برای بهبود شرایط مدارس دولتی انجام گرفته به شکست انجامیدهاند.
* ساکنان محلههای محروم خواهان خیابانهای امنتر هستن ، ولی امکانات جمعی برای کنترل جنایات ناکام مانده است.
* کشاورزان فقیر کشورهای جهان سوم نیازمند برنامههای آبیاری و بازاریابی کارآمدتر هستند، ولی همکاری برای نیل به ابن هدف بسیار سست و شکننده است .
* افزایش گرمای کره زمین زندگی مردم جهان را تهدید میکند ، ولی اقدام مشترک برای پیشگیری از این خطر مشترک شکست خورده است.
همانطور که فلاسفه از هابز[2] به بعد تأکید کردهاند، شکست در همکاری برای کسب منافع متقابل الزاماً نشانه نادانی یا عدم عقلانیت یا حتی شرارت و بدنهادی نیست. کشاورزان داستان هیوم، ابله و دیوانه یا شرور نبودند بلکه در تنگناهایی گرفتار آمده بودند. دانشمندان علوم اجتماعی اخیراً این معضل بنیادین را که در شکلهای مختلف جلوهگر است تحلیل کردهاند، در همه این موقعیتها نیز همچون داستان روستایی هیوم، همکاری همگانی به نفع همه خواهد بود ولی در غیاب اعتماد، مشارکت و ضمانت اجرایی همیاری، همکاری و تعهد متقابل، همه خود را از همکاری کنار میکشند و با رفتار خود انتظارات بدبینانه یکدیگر را تحقق میبخشند. (تاجبخش، 1384، صص 94-93)
در جامعهشناسی و علومسیاسی برای بررسی کمیت و کیفیت هنجارها و روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی استفاده میشود. سرمایه اجتماعی، مفهوم نسبتاً جدیدی در علوم اجتماعی است که به طور خلاصه به معنای مجموعهای از قوانین، هنجارها، تعهدات، روابط متقابل و اعتماد نهفته شده در روابط اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و سلسله مراتب نهادی جامعه میباشد که اعضای آن را قادر به دستیابی به اهداف جمعی و فردیشان میسازد.
این مفهوم با وجود عمر کوتاه خود(از دهه 1970) توانسته است جایگاه ویژهای در مجامع علمی و در نزد پژوهشگران حوزههای مختلف باز کند و نقش خود را به عنوان یک مفهوم بینرشتهای که خلأ آن پیش از این کاملاً احساس میشد، ایفا کند. سرمایه اجتماعی که مقولهای نسبتاً تازه و ناشناخته در کنشهای اجتماعی محسوب میشود، به طور خلاصه مجموعهای از منابع و ذخایر ارزشمندی است که به صورت ذاتی و نهفته در ذات گروههای نخستین، ثانوی و در سازمانهای اجتماعی جامعه (نهادهای رسمی و غیررسمی) وجود دارد. برخی از ذخایر ارزشمند که گاه از آن به عنوان ارزشهای اجتماعی نیز یاد میشود عبارتند ار: صداقت، حستفاهم، سلامتی نفس، همدردی، دوستی، فداکاری و… .
شواهد موجود در جامعه حاکی از این واقعیت است که در طی یکی دو دهه اخیر، فرسایش شدیدی در سرمایه اجتماعی موجود برای جوانان، هم در درون خانواده و هم در بیرون آن، روی داده است. در خانواده رشد سرمایه انسانی بسیار زیاد شده به طوری که سطح تحصیلات دائماً در حال افزایش است؛ ولی بموازات آن، سرمایه اجتماعی که شاخص برجسته آن حضور بزرگسالان در خانه و میزان گفتگو
در مورد موضوعات اجتماعی، فرهنگی، علمی، اقتصادی و سیاسی بین والدین و فرزندان است، کاهش یافته است. در اجتماع، میزان فرسایش و نابودی سرمایه اجتماعی به مراتب بیشتر بوده است؛ به طوری که به نظر می رسد افزایش میزان جرم در جامعه طی سالهای اخیر ناشی از تضعیف مناسبات بین گروهی افراد بوده و مشکلات زیادی را برای جامعه فراهم آورده است. بعلاوه، جامعه در معرض تهاجم فردگرایی قرار گرفته که بر اساس آن منافع فردی بر مصالح جمعی تقدم یافته است. (شارع پور، 1380، صص112-101) انتشار یافتههای « پیمایش ملی ارزشها و نگرشها» که در سال 1380 و تحت سرپرستی دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در 28 استان کشور صورت گرفت از سطح نازل سرمایه اجتماعی حکایت میکند. همچنین بنا برگزارش دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور، هر ساله با رشد 15 درصدی آسیبهای اجتماعی مواجه بودهایم. این بدان معنی است که چنانچه اقدامی جهت احیاء این سرمایه صورت نگیرد، بدون شک در سالهای آتی با بحران انواع نابسامانیهای رفتاری و اجتماعی روبهرو خواهیم بود که همگی در شکلگیری بحران امنیتاجتماعی موثرخواهد بود (شارعپور، 1380، صص 112- 101).
در مجموع سرمایه اجتماعی، توش و توان زایدالوصفی است که از آمادگی روحی و روانی آحاد یک جامعه برای درگذشتن از منافع شخصی و درگیر شدن در عمل جمعی پدید میآید. به بیان دیگر، ثروت و دارایی نهفتهای است که به شکل بالقوه در تمامی جوامع انسانی وجود دارد و برای شکوفا شدن و به فعلیت درآمدن، نیاز به گرد آمدن عواملی چند و تحقق شرایطی ویژه دارد که به ندرت و دشواری فراهم میآید ولیکن چنانچه در هنگام فوران، به موقع مورد شناسایی و امعان نظر قرار گیرد و به درستی هدایت شود، قادر خواهد بود موجبات یک تحول شگرف و یک توسعه کیفی شتابان را پدید آورد. در غیر اینصورت کاهش سرمایه اجتماعی و عدم توجه به آن در یک جامعه باعث بروز آسیبهای اجتماعی از جمله افزایش جرم در جامعه، بروز رفتارهای ضد اجتماعی و… خواهد شد که خود این آسیبها تأثیرات منفی زیادی به سلامت جامعه خواهند گذاشت و روند پیشرفت و ترقی جامعه را با اختلال زیادی روبرو خواهند ساخت ( شارع پور، 1380، ص 112).
از آنجا که نیازهای بشر گوناگون است و جامعه از سادگی به سوی پیچیدگی حرکت میکند، وسایل ارتباطی نقشهای گوناگونی همچون نقش آموزشی، اطلاع رسانی، هویت دهی، پرکردن اوقات فراغت و… را در جوامع جدید ایفا میکنند ( دادگران، 1389، ص32). در این بین نقش رسانهها و استفاده از آنها بویژه در بین جوانان اهمیت فراوانی دارد، چراکه فعالیت مورد علاقه نوجوانان و جوانان برای گذراندن اوقات فراغت به ترتیب عبارتند از: فعالیت ورزشی، تماشای تلویزیون و مطالعه. یکی از کم هزینهترین راههای گذران اوقات فراعت تماشای تلویزیون است. ضمن اینکه تلویزیون را در همه ساعات شبانهروز و در خانه میتوان استفاده کرد. شاید به همین دلیل تلویزیون همچنان یکی از پرطرفدارترین رسانههای جمعی است. در بین رسانههای جمعی تلویزیون تنها وسیلهای است که از حواس بینایی و شنوایی در آن واحد استفاده میکند و دارای پوشش وسیع و سرعت انتقال پیام است. ( معتمدنژاد، 1379، ص122)
دانشمندان علوم اجتماعی راهحل مشکل را در سرمایه اجتماعی میدانند. سرمایه اجتماعی همچون مفاهیم سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی به ویژگیهای سازمان اجتماعی از قبیل شبکهها،هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای کسب سود متقابل را تسهیل میکنند.
یکی از عوامل مهم مرتبط با سرمایه فرهنگی و اجتماعی افراد و جوامع، گسترش رسانهها و نقش آن در انواع ارتباطات است. رسانهها امکان مبادلات مختلف اجتماعی و فرهنگی را دوچندان کرده است. پیدایش و گسترش انواع رسانههای صوتی و تصویری و الکترونیکی،نقاط مختلف جهان را به هم پیوند داده است. تسلط کشورهای پیشرفته به رسانههای ماهوارهای باعث گسترش و انتقال عناصر فرهنگی این کشورها به نقاط مختلف جهان شده است. این روند باعث شکلگیری بحث جهانی شدن گردیده است. جهانی شدن فرهنگ روندی است که طی آن عناصر فرهنگی اروپایی و آمریکایی بعنوان منابع استاندارد شده، ظاهراً بیطرف و عامگرا معرفی شده و با تأکید بر تکنولوژی ارتباطی بدون توجه به حافظه تاریخی و بومی و محلی ملتها، به جوامع دیگر انتقال یافته و سرمایههای فرهنگی افراد و جوامع را تحت تأثیر قرار داده است.
رسانه ها میتوانند نقش بر جستهای در بهبود و تعمیق سرمایه اجتماعی داشته باشند. رسانهها به شکل مستقیم بر روی مؤلفههای سرمایه اجتماعی تأثیر میگذارند و از این طریق بخش عظیمی از رسالت توسعه را بر دوش دارند. بنابراین در این پژوهش به مطالعه رابطه بین تماشای برنامههای تلویزیون با سرمایه اجتماعی خانوادههای تهرانی میپردازیم و به این پرسش پاسخ میدهیم که ارتباط بین تماشای برنامههای تلویزیون با اعتماد، انسجام اجتماعی، پیوندهای اجتماعی، آگاهی و دانش مردم چگونه است؟ آیا تلویزیون توانسته است میزان اعتماد مردم را بالا ببرد و آیا کارکردش در همبستگی و انسجام اجتماعی موفق بوده است؟ آیا توانسته است به تقویت پیوندهای اجتماعی در جامعه تاثیرگذار باشد؟
[1]. Hume
[2]. Hobbes
رقابت بی امان در بازارهای جهانی امروزی، عرضه محصولات تازه با حضور کوتاه در بازار و اوج گرفتن انتظارات مشتریان، بنگاههای کسب وکار را به سرمایهگذاری و تمرکز بر زنجیرههای عرضه خود وادار کرده است. رقابت در کسب وکار امروز دیگر میان تکتک شرکتها نیست بلکه میان زنجیره های تأمین اتفاق میافتد. مدیریت زنجیره تأمین به ابزاری استراتژیک برای شرکتها تبدیل شده تا بتوانند کیفیت را مدیریت کرده، مشتریان را راضی نگاه دارند و با توان رقابتی باقی بمانند.
به جرأت می توان گفت بهترین راه نظم بخشیدن به واکنش های صحیح و سریع مسائل مربوط به سیستم ها ثبت و بررسی نقاط مهم عملکردی آنها به شکل سناریویی از آینده است که رفتار گذشته و حال محیط سیستم را ملاک قرار می دهد،ثبت این سناریو نیازمند بکارگیری دانش و تکنیکی است که با بهره گیری از نگرش سیستمی مشکلات را به درستی شناسایی و در جهت حل معضلات پیش آمده سریع ترین و صحیح ترین واکنش را نشان می دهد این دانش پویایی های سیستم نام دارد.
از آنجا که هدف این تحقیق توسعه دانش کاربردی در زمینه تحلیل زنجیره تامین است و به سمت کاربرد عملی آن هدایت می شود نوع تحقیق کاربردی است که به دنبال تحلیل زنجیره تامین یک شرکت تولید کننده پنیر پیتزا بر اساس رویکرد مدل سازی پویایی های سیستم متناسب با ساختار زنجیره تامین آن شرکت می باشد و با تحلیل نتایج حاصل از شبیه سازی و ارائه پیشنهاداتی در جهت بهبود عملکرد زنجیره تامین شرکت مورد مطالعه، سعی بر آن است که نتایج آن در آینده مورد استفاده قرار گیرد. از این رو ابتدا به بیان تاریخچه و تعاریف پایه ای علم پویایی های سیستم از جمله ساختار،روش مدل سازی،تأخیرات مواد و اطلاعات و همچنین الگوهای اولیه رفتار پویا پرداخته شده و کاربرد پویایی های سیستم در مدیرت زنجیره تامین مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه مدل عمومی زنجیره تامین،فرایندهای داخلی سازمان نقش مهمی در کنترل جریان های مالی و اطلاعاتی زنجیره ایفا می کنند.
“مدیریت زنجیره تامین[1]” در راستای ایجاد اعتماد بین مراحل مختلف زنجیره، تبادل اطلاعات در مورد نیازهای بازار و توسعه محصولات جدید تلاش میكند به شكلی كه در راستای تامین نیازهای مشتریان، مراحل مختلف زنجیره رابطه بلند مدتی با هم برقرار نمایند.
بنابراین میتوان زنجیره تأمین را شبکهای از شرکتهای عرضهکننده مواد اولیه، تولیدکننده و توزیعکننده دانست که فعالیتهای خرید مواد اولیه، تبدیل این مواد به محصولات نیمهساخته و نهایی و توزیع محصولات نهایی را به مشتریان نهایی انجام میدهند. شکل 1-1 عناصر موجود در یک زنجیره تامین را نشان می دهد.
شكل1-1: عناصر موجود در یک زنجیره تامین
در حقیقت، مدیریت زنجیره تامین شامل تمامی فعالیتها و فرآیندهایی است كه موجب ایجاد ارزش در كالاها و خدمات نهایی میشود. همانطور كه در شكل 2-1، دیده میشود، مدیریت زنجیره تامین كل سازمان را مورد توجه قرار میدهد و هدف آن افزایش شفافیت و چیدمان صحیح زنجیره تامین بصورت هماهنگ، صرف نظر از مرزهای بخشی یا شركت است.
شكل 1-2 :شبكه زنجیره تامین یك سازمان
با توجه به توضیحات فوق و توجه به شكلهای مطرح شده در زنجیره تامین، میتوان اجزای زنجیره تامین را در 3 گروه قرار داد:
الف – زنجیره تامین بالا دست:
این بخش شامل تامین كنندگان مواد اولیه و تامین كنندگان آنها میباشد.
ب – زنجیره تامین داخلی:
این قسمت شامل همة فرآیندها و پردازشهایی است كه بوسیله یك سازمان در جهت تبدیل دادهها به ستادهها صورت میگیرد.
ج – زنجیره تامین پایین دست:
این قسمت شامل همة واحدهای درگیر در توزیع و تحویل محصول یا خدمت به عمده فروشان، خرده فروشان و مشتریان نهایی میباشد.
1.SCM: Supply chain management
و تعریف مسئله
تقریباً 70 سال از زمان مطرحشدن بحث هزینه کیفیت میگذرد علت اصلی مطرحشدن این دیدگاه به مسئله کیفیت را میتوان در آغاز انقلاب صنعتی و ایجاد انفکاک بین واحد های مختلف سازمانی جستوجو نمود. با پیشرفت صنایع و پیچیده شدن محصولات تولیدی بهتدریج گرایش به تخصصی شدن در صنایع افزایش یافت و این امر باعث شد در داخل کارخانهها تمایل به جدا کردن کارها و واحدهای سازمانی ایجاد شود و به دنبال آن واحدهایی نظیر کیفیت و تولید ایجاد شد؛ که حاصل انفکاک بین فعالیت های مربوط به کیفیت و تولید بود. به تدریج مضرات این دیدگاه خود را نمایان ساخت؛ یکی از مضرات این دیدگاه این بود که تولید به علت آنکه هسته اصلیِ درآمدزایی سازمان بود مورد توجه مدیران ارشد قرار میگرفت و تأثیرات اقتصادی مربوط به حجم و مقدار تولید تقریباً معین بود؛ ولی دراینبین نقش و تأثیر اقتصادی واحدهای پشتیبان تولید نظیر کیفیت پنهان میماند. این امر سبب شد تا متخصصان کیفیت به فکر ایجاد زبان مشترک با مدیران ارشد، یعنی زبانی مبنی بر مفاهیم پولی و مالی، بیافتند. حاصل این تفکر ایجاد مفاهیم هزینه کیفیت و درآمد کیفیت که در مجموع با عنوان اقتصاد کیفیت شناخته میشوند، میباشد[1-3].
بحث هزینه کیفیت پس از مطرحشدن با اقبال متخصصان کیفیت روبرو شد؛ و مدلهای متنوع هزینه کیفیت برای صنایع مختلف تولیدی و حتی خدماتی ارائه شد و مورد استفاده قرار گرفت. پس از مطرحشدن بحث هزینه کیفیت در مجامع کیفیتی این مبحث بهتدریج وارد
استانداردهای سیستم مدیریت کیفیت شد و بهعنوان یک الزام سیستم مدیریت کیفیت مطرح گردید[1].
مدل هزینه کیفیت و مواردی که در یک مدل جای میگیرند بهتدریج رشد کرده و کامل شدهاند. هزینههای پنهان کیفیت نیز بهتدریج کشف شده و در مدلها جای گرفتند. روش های اندازهگیری هزینههای کیفیت نیز بهتدریج تنوع یافته و روش های برآورد متفاوتی برای هزینههای کیفیت و هزینههای پنهان کیفیت گسترش یافتهاند.
همچنین انواع روش های ثبت و ضبط و جمعآوری و یافتن دادههای لازم برای این مدلها نیز گسترش پیدا کردهاند و نیز برخی نرمافزارها به شکل موردی برای این کار طراحی شدهاند بااینوجود نرمافزار جامع، کامل و فراگیری برای جمعآوری و تحلیل این هزینهها تا کنون ارائه نشده است[4].
همانطور که در بخش قبلی اشاره شد ابزار هزینه کیفیت یکی از ابزارهایی است که برای ایجاد زبان مشترک میان مدیران کیفیت و مدیران ارشد به وجود آمده ولی بهتدریج کاربردهای مهمتری نظیر کاهش هزینه، بهبود کیفیت و جلبِ توجه مدیریت نسبت به مسایل کیفیت نیز در زمره کارکرد های این ابزار قرار گرفته است.
با وجود اینکه بحث هزینه کیفیت از نظر تئوری و در نظر گرفتن مقالات مربوطه یک بحث بلوغ یافته است، لیکن هنگام استقرار با مشکلاتی روبرو میباشد که این مسایل و مشکلات باعث میشود سازمانها تمایلی به استقرار آن نداشته باشند؛ و یا به این نکته که این سیستم باید جاری باشد و نه ایستا توجهی نمینمایند و در صورت استقرار آن، تنها یک دوره محدود را برای آن مناسب میدانند و آن را به شکل ناقص و تنها در قالب یکسری فرآیند ثبت و ضبط اطلاعات و تهیه گزارشات بیاثر اجرا مینمایند[3].
برخی مقالات به بررسی مشکلات اجرایی بر سر راه استقرار مدل هزینه کیفیت پرداخته و برخی مشکلات نیز شناسایی شدهاند. ولی نکته مهم این است که هر سازمان باید مدل هزینه کیفیت خاص خود را داشته باشد و این مدل نیز میتواند به شکل دورهای تغییر نماید و این باعث میشود که لیستِ مشکلات تهیهشده نیز جامع و کامل نباشند و به صنعت و میزان پیشرفتگی و شرایط کاری سازمانهایی که پژوهش بر روی آنها انجامشده، وابسته باشند.
لذا انجام کاری که سازمانها را در راستای ارائه مدل هزینه کیفیت توانمند سازد یا به عبارت بهتر آنها را در ارائه مدل هزینه کیفیتِ خاص خود توانمند سازد ضروری میباشد و هنگامی که به فواید استقرار این بحث در سازمان و میزان بهبود و شناختی که این مدل میتواند ارائه دهد توجه شود، این ضرورت بیش از پیش نمایان میشود.
اینگونه مدلها در صورتی که به شکل کارآمد استقرار یابند و از دادههای حاصل از آنها در بهبود استفاده شود نه تنها به سود سازمانها بلکه در بلندمدت به سود مشتریان و اجتماع نیز خواهند بود.
بنا بر آنچه بیان شد تمرکز این پایاننامه بر مسئله هزینه کیفیت میباشد؛ و در این پایاننامه سعی بر این است که راهحلی برای رفع برخی کاستی های موجود در بحث هزینههای کیفیت ارائه شود.
موفقیت تحصیلی افراد از موضوعات مهمی است كه تحت تأثیر عوامل مختلفی است . نیاز به پیشرفت یكی از نخستین انگیزه هایی است كه به تفصیل مورد مطالعه قرار گرفته است(مك كلند،اتكینسون،كلارك، لاول :1953).پژوهش دربارة این انگیزه امروزه نیز ادامه دارد (اسپنس ، 2011).افرادی كه نیاز به پیشرفت در آنها نیرومند است، می خواهند كامل شوند و عملكرد خود را بهبود بخشند . آنان وظیفه شناسند و ترجیح میدهند كارهایی را انجام بدهند كه چالش برانگیز باشد و به كاری دست بزنند كه ارزیابی پیشرفت آنان به نحوی، خواه با مقایسه آن باپیشرفت سایر مردم یا بر حسب ملاک های دیگر امكان پذیر باشد . به بیان رسمی تر، پیشرفت رفتاری مبتنی بر وظیفه است كه اجازه میدهد عملكرد فرد طبق ملاکهای وضع شدة درونی یا بیرونی موردارزیابی قرار گیرد كه در برگیرندة فرد در مقایسه با دیگران است یا به نحو دیگری در بر گیرندة، نوعی ملاکهای عالی است انگیزش پیشرفت را دربسیاری از حوزه های فعالیت مثل شغل، مدرسه، هنرهای خانگی یا مسابقات ورزشی و قهرمانی میتوان مشاهده كرد . انگیزش پیشرفت تحصیلی درمحیط تحصیلی به رفتارهایی اطلاق میگردد كه منجر به یادگیری وپیشرفت میشود . انگیزش پیشرفت با عوامل بسیاری در ارتباط ا ست كه میتوان دو مقولةویژگی های آموزشگاهی و اجتماعی را از مهمترین آنها دانست ( اسپنس و هلم رایش ، 2011).
بنابراین از آنجایی که شرط مهم برای رشد و شکوفایی هر جامعه ای وجود افراد آگاه، کارآمد و خلاق است، لذا پرورش و تقویت انگیزه پیشرفت سبب ایجاد انرژی و جهت دهی مناسب رفتار، علایق و نیازهای افراددر راستای اهداف ارزشمند و معین میشود.کسانی که انگیزه پیشرفت بالادارند، می خواهند کامل شوند و کارکرد خود را بهبود بخشند. آنان وظیفه شناس اند و ترجیح می دهند کارهایی انجام دهند که چالش برانگیز باشد و به کاری دست زنند که ارزیابی پیشرفت شان به گونه ای (خواه در مقایسه با پیشرفت دیگران یا خواه بر پایه ملاک های دیگر)، شدنی باشد. این افراد از عزت نفس برخوردارند،مسئولیت فردی را ترجیح می دهند و دوست دارند که به گون های ملموس از نتایج کار خود آگاه شوند.
مفهوم سرمایه اجتماعی یك مفهوم بین رشته ای است كه طی دو دهه ی اخیر مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی مفهومی جامعهشناسی است که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی جهت اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی از آن استفاده می شود. اگرچه تعاریف مختلفی برای این مفهوم وجود دارد، اما در کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی “علاج همه مشکلات” جامعه مدرن تلقی شده است(پورتس ، 2005). ایده اصلی این است که “شبکههای اجتماعی دارای ارزش هستند. همانطور که پیچ گوشتی (سرمایه فیزیکی) یا تحصیلات دانشگاهی (سرمایه انسانی) هم به صورت فردی و هم در شکل جمعی میتوانند موجب افزایش بهره وری شوند، ارتباطات اجتماعی هم بر بهره وری افراد و گروهها تأثیر میگذارند(پوتنام ، 2008).
سرمایه ی اجتماعی در روابط میان افراد تجسم می یابد وموقعی به وجود می آید كه روابط میان افراد به شیو ه ای دگرگون شود كه كنش را تسهیل كند.کلمن معتقد است كه سرمایه ی اجتماعی با كاركردش تعریف می شود؛ به اعتقاد وی سرمایه اجتماعی شی واحدی نیست بلكه انواع چیزهای گوناگونی است كه دو ویژگی مشترك دارند: همه ی آنها جنبه ای از ساختار اجتماعی هستند و كنش های معین افراد را در درون ساختارتسهیل می كنند. سرمایه اجتماعی، سرمایه مولد است و دستیابی به اهداف معین را امكان پذیرمی سازد(كلمن ، 1998). كلمن برخی از روابط اجتماعی را كه می توانند منابع سرمایه ای سودمند ایجاد كنند شامل تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات،
هنجارها و ایدئولوژی می داند.کلمن و هافر(1998) اطلاعات کمی از 28000 دانشجو در مجموع 1015 دبیرستان دولتی، کاتولیک و خصوصی در آمریکا در طول دوره هفت ساله بین 1980 و 1987 جمع آوری کردهانداز این تحقیق طولی چنین نتیجه گیری شده است که سرمایه اجتماعی در خانواده دانش آموزان و اجتماعاتشان منجر به کاهش تعداد موارد ترک تحصیل در مدارس کاتولیک نسبت به نرخ بالای آن در مدارس دولتی شده است.
*تیچمن و همکاران (1996)شاخص ساختار خانواده را که توسط کلمن پینهاد شده بود، بسط داده اند. آنها کلمن را به علت استفاده صرف از تعداد والدین حاضر در خانواده و صرفنظر از ابعاد نامشهود مسئله همچون وجود والدین ناتنی و انواع مختلف خانواده های تک والد مورد نقد قرار داده اند. علاوه بر عامل حضور والدین تنی یا ناتنی، آنها جزئیات بیشتری همچون نوع خانواده های تک والد (فقط پدر یا مادر، ازدواج نکرده و غیره) را هم در تحلیل خود به حساب آورده اند. به علاوه آنها تحقیقاتی را هم در زمینه اندازه گیری سطح روابط والد – فرزند به کمک شاخص تعداد دفعاتی که آنها در مورد مسائل مربوط به محل تحصیل بحث می کنند، انجام داده اند.(تیچمن ، 1996).مورگان و سورنسن مستقیماً از کلمن به علت ارائه نکردن علت دقیق عملکرد بهتر کالج های کاتولیک روی آزمونهای موفقیت استاندارد انتقاد دارند.با توجه به عملکرد افراددر کالج های کاتولیک به عنوان مکان هایی هنجارگرا وکالج های دولتی به عنوان مدارس افق گستر، آنها دو مدل برای تحلیل اثر سرمایه اجتماعی در یادگیری ریاضیات پیشنهاد کرده اند. آنها مشاهده کرده اند که در حالیکه سرمایه اجتماعی می تواند با حفظ و پایداری یک اجتماع فراگیر و فعال منجر به آثار مثبت در کالج های هنجارگرا شود، در عین حال می تواند عواقب منفی نیز داشته باشد: نظارت بیش از حد، سرکوب خلاقیت و موفقیتهای استثنایی از جمله این موارد هستند. اما از طرف دیگر، در مدارس افق گستر، محدودیت اجتماعی، عواقب منفی در یادگیری ریاضیات داشته است. این مکان ها نوع متفاوتی از سرمایه اجتماعی را در قالب فرصتهای حاصل از شبکه گسترده ای از روابط اجتماعی بین والدین و سایر افراد بالغ تجربه می کنند. نتیجه این که یادگیری در سطح بهتری نسبت به کالج های کاتولیک هنجارگرا پیاده می شود. به طور خلاصه مطالعات مورگان و سورنسن نشان می دهد که سرمایه اجتماعی وابسته به محیط است. ممکن است یک نوع از سرمایه اجتماعی در یک محیط خاص نقش مثبت داشته باشد ولی لزوماً در شرایط دیگر موفق نخواهد بود (اورگن و سورنسون ، 1999).
*پوتنام در کتاب خود “بولینگ یک نفره” متذکر شده است “رشد فرد به شدت تحت تأثیر سرمایه اجتماعی است” و ادامه می دهد “حضور سرمایه اجتماعی با نتایج مثبت متعددی خصوصاً در امر آموزش مرتبط دانسته شده است”. بر طبق نظر وی در این کتاب، این نتایج مثبت حاصل سرمایه اجتماعی والدین در اجتماع هستند. در ایالاتی که سطح سرمایه اجتماعی بالاتر است، موفقیت تحصیلی نیز بیشتر است. وجه مشترک این ایالات در این است که در آنها والدین مشارکت بیشتری در امر تحصیل فرزندان خود دارند. هر جا که والدین مشارکت بیشتری در فرایند آموزش فرزندان داشته اند، معلمان موارد کمتری از بدرفتاری همچون حمل سلاح در مدرسه، درگیری فیزیکی، فرار از مدرسه و به طور کلی بی تفاوتی نسبت به تحصیل گزارش کردهاند. (پوتنام ، 2009).با استناد به دیدگاه پوتنام و سایر مدارک، برای درک راب
طه بین سرمایه اجتماعی و آموزش، باید میزان مشارکت والدین در امور آموزش و کالج ها و میزان سرمایه اجتماعی موجود در یک اجتماع را تعیین کرد. کلمن با نقل قول از کتاب پوتنام متذکر شده است که ما نباید “قرار گرفتن جوانترها در حصر افراد بالغ نزدیک به آنها – یعنی در رده اول و مهمتر از همه اعضاء خانواده و سپس سایر افراد اجتماع را کم اهمیت بدانیم.
– بهزاد(1381) در مطالعهای با عنوان” سرمایه اجتماعی بستری برای ارتقای سلامت روان” به بررسی موضوع میپردازد. این مقاله نگاهی دارد به یكی از مهمترین نهادهای مردمی كه در جامعه مدنی شكل می گیرد، لیكن برای سهیم شدن در قدرت، حداقل در سطوح میانی، می كوشد و در فرجام به نهادی بینابینی بدل می گردد. این نهادها از آن روی بینابینی است كه یك پای در حكومت دارد و پای دیگر در جامعه بدنی. لذا شورا نماد عرصه توافق است. شورا محل جمع بندی و یك كاسه كردن هزاران تقاضای پراكنده شهروندانی است كه با آرای خود به این نهاد سراسری جان بخشیده اند. مفهوم سراسری در اینجا به معنای جغرافیایی یا مكانی به كار نرفته است، بلكه از آن معنا و بار سیاسی مستفاد می شود. یعنی گر چه هم شهروندان و هم افرادی كه به وسیله آنها با عضویت شورا نایل می گردند، می توانند و حق دارند، دیدگاه های سیاسی گوناگونی داشته باشند (در بسیاری از موارد احزاب سیاسی، نمایندگان خود را معرفی می نمایند و برای پیروزی آنان گاه به جان می كوشند. از این رو ممكن است تمامی اعضای شورا یا شوراها تماما عضو یك حزب سیاسی باشند یا در حالت دیگر اكثراعضای آن در حزبی مفروض و اقلیت آن در حزب دیگر عضو باشند.) اما مهم آن است كه در زمان عضویت و فعالیت در شورا تمایلات حزبی و جناحی خود را دخالت ندهند. زیرا شورا پس از شكل گیری، به تمامی شهروندان (با هر گرایشی) تعلق دارد. در بسیاری از كشورها، عضویت در شوراها كاملا حزبی است، اما حزب پیروز با انجام صحیح وظایف در قبال تمامی شهروندان، برای حزب خود تبلیغ می كند تا در انتخابات بعدی مجددا برگزیده شود. این است معنای شورا به عنوان نهادی سراسری. پس موضوع اصلی مقاله مرور معنا، ماهیت، زایش و رویش این نهاد مردمی، یعنی شوراست. در پایان كوشش خواهد شد تا به كاستی ها ومشكلات شورا در ایران نظر افكنده و به برخی از دلایل كاستی های یاد شده اشاره و تا حد امكان راه های برون رفت از مشكلات فرا روی شورا بر شمرده شود. تمامی این حرف و حدیث ها فقط برای تحقق آرزویی كه دیگر آرزوی جوانانه نیز به حساب نمی آید، طرح می گردد و آن بهروزی سرزمینی است كه در آن زاده شده و بالیده ایم و بدان سخت مدیونیم، دینی كه هرگز ادا نخواهد شد.
– معینی و تشكر (1381) در مطالعهای با عنوان “نگاهی به سرمایه اجتماعی و توسعه “به بررسی موضوع میپردازند. این مقاله خلاصه ای است از سخنرانی برگزار شده در موسسه مطالعات اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس و نویسندگان در آن با طرح سوالات و موارد انتقادی نسبت به نظریه اقتصاد ارتدوکس (نظریه اقتصاد نئوکلاسیک) دلایل و انگیزه های توجه به بحث (سرمایه اجتماعی) را توضیح می دهند و سپس با اذعان به این که مفهوم (سرمایه اجتماعی) می تواند برخی از شکافهای نظری اقتصاد نئوکلاسیک و دیدگاه های توسعه ای منتج از آن را به خوبی پر کند، به توضیح مفهوم سرمایه اجتماعی و تاریخچه این نظریه پرداخته و به اختصار دستاوردهای آن را برای توسعه برمی شمارند.
در پژوهش حاضر سعى بر این است که عوامل مؤثر بر موفقیت و پیشرفت تحصیلى دانشجویان از جهت سرمایه اجتماعى خانواده ها و اجتماع بررسى شود. با توجه به تنزل روابط اجتماعى و خانوادگى و نقش مهمى که کمیت و کیفیت این روابط بر پیشرفت تحصیلى دانشجویان دارد، بررسى کمیت و کیفیت روابط در درون خانواده و اجتماع ورابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه مورد مطالعه بر اساس پژوهشهای پیشین، مسئله این پژوهش است.