بدنبال تلاش مجلس شورای اسلامی و دولت جمهوری اسلامی ایران در ایجاد بسترهای مناسب، جهت توسعه اقتصادی کشور، تصمیمات مهمی در عرصههای اقتصادی،همانند اصلاح قوانین مالیاتی،یکسان سازی نرخ ارز،خصوصیسازی صنعت بانکداری و بیمه اتخاذ گردید.ولی با توجه به این که اداره بانکها و شرکتهای بیمه به عنوان دو اهرم مهم اقتصادی، سالهای متمادی در انحصار دولت بود ،به نظر می رسد به دلیل ضرورت رعایت مقررات و سلسله مراتب طولانی ، رشد مورد انتظار در این دو صنعت مهم حاصل نشده بود.
بدنبال تصویب قانون تاسیس شرکتهای بیمهخصوصی،مؤسسه اعتباری توسعه، بعنوان اولین مؤسسه اعتباری دارای مجوز فعالیت، پس از کسب تجربه های موفق در امر بانکداری،امتیاز تاسیس شرکت بیمه خصوصی در کشور را کسب نموده و بیمه توسعه، به عنوان یکی از اولین شرکت های بیمه خصوصی در ایران، دراردیبهشت ماه 1382، با نیرویی کارآمد، برنامه ریزی بنیادی و تجهیزات فنی لازم، با مجوز بیمه مرکزی ایران، آغاز به کار کرد مهمترین هدف تاسیس بیمه توسعه ، طراحی و ارائه خدمات بیمه ای به خصوص در زمینه سرمایه گذاری های تولیدی و صنعتی وهمجنین صنایع ساخت و ساز و کشاورزی است تا بتواند بخش وسیعی از آحاد جامعه را تحت پوشش انواع خدمات بیمه قرار دهد و به سهم خود رفاه اجتماعی و اقتصادی را برای کلیه اعضای جامعه فراهم آورده و تقویت بخشد و بدین ترتیب میزان آسیب پذیری اقتصادی فعالیت آنان را نیز کاهش دهد به عبارت دیگر هدف این است که فعالیت بیمه توسعه بر مبنای نیازهای مردم صورت گیرد تا به دنبال آن باگسترش آگاهی های جامعه درباره بیمه ، در جهت توسعه صنعت بیمه تلاش شود. و با رویکرد استراتژیک بتوان سهم بیشتری از بازار را بدست آورد.هرچند،برای شرکتها وموسسات برنامه ریزی استراتژیک تا دهه ۱۹۷۰ معنا و مفهومی نداشت و شرکتها فقط به برنامه ریزی عملیاتی می پرداختند.ولی با افزایش رقابت در بازار ودر اختیار گرفتن سهم بیشترآن،شرکتها بخصوص در صنعت بیمه متوجه شدند که با روشهای قبلی قادر به فعالیت نیستند.لذا فرآیند برنامه ریزی جدیدی برای رفع مشکلات پیشنهاد شد.
این فرآیند دارای سه رکن اصلی است:
-تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاریهای گذشته و آتی .
-تخمین سود بالقوه آتی شرکت
-تهیه استراتژی
از طرفی به عقیده برخی صاحبنظران و اماتورهای بیمه ای،عدم وجود فرهنگ استفاده از خدمات بیمه ای و خرید بیمه یکی از مشکلات جدی بر سر راه بازار بیمه است.
حال باید دید،چه راهکارهای عملی واستراتژی مناسب بایداتخاذ نمود،تا بتوان از طریق کاربرداین ارکان در سیستم مدیریت سازمان در بازاررقابت صنعت بیمه سهم بیشتری را به خود اختصاص داد.بنابراین مهمترین واساسی ترین سوال این است که با چه رویکردی درسیستم مدیریت بیمه توسعه می توان به استراتژی مناسب بازاریابی در این صنعت دست یافت؟
3-اهمیت و ضرورت موضوع
برنامه ریزی استراتژیک،یکی از موضوعات اساسی و کاربردی برای هر سازمان رو به توسعه ای می باشد.بخصوص در سازمان هایی که محیط کاری آن ها دستخوش تغییرات مهمی می باشند، اصل تغییر به عنوان یک نیاز اساسی با مجموعه ای از تغییرات مهمی می باشند،اصل تغییر بعنوان یک نیاز اساسی با مجموعه ای از گزینه های مختلف و مستمری مواجه است که بایستی از بین آنها بهترین و کارآمد ترین راانتخاب کند.
بنابراین،براساس شواهد تجربی تمام تغییرات و یا تصمیمات اتخاذ شده مناسب و مطلوب نمی باشند و تصمیمات اتخاذ شده در هر سازمانی بایستی منعکس کننده جهتی باشند که موفقیت سازمان را در آینده تضمین کرده و یا حداقل بقاء آن را باعث شود.
تفکیک شدن تصمیمات به دو سطح استراتژیک وتاکتیکی در هر سازمان،از جمله خدمات هری،اثربخشی[1] تصمیمات تاکتیکی و برنامههای کوتاهمدت را افزایش میدهد(شارل، 18،1371). بعلاوه،وجود تفکر مدیریت استراتژیک در سازمان،پایداری و توسعهء سازمان را در رویارویی با تحولات محیط امکان پذیر میسازد[2]
بازاریابی تنها برای تبلیغ و ترویج نیست، در حقیقت تبلیغ و ترویج تنها یك جنبه از فرآیند بازاریابی می باشد. بازاریابی همچنین شامل تولید، قیمت گذاری و اشاعه یك محصول است . بازاریابی به دنبال تعیین و تامین نیازهای اجتماعی و انسانی می باشد. به گفته كاتلر و آرمسترانگ(2001) بازاریابی به عنوان فرایندی اجتماعی و مدیریتی است كه در آن افراد و گروهها آنچه كه می خواهند و نیاز دارند را با ایجاد و تغییر محصولات و ارزشها ، با دیگران بدست می آورند. بازاریابی مطالعه فرایندهای تغییر است به ویژه آن تغییراتی كه در ارتباط با تامین كالاها و خدمات می باشد[3] .
بر اساس تعریف موسسه بازاریابی چارتر بریتانیا،بازاریابی فرایندی مدیریتی است كه مسئولیت تشخیص، پیش بینی و تامین نیازهای مشتریان به شكل موثر را بر عهده دارد[4] افراد بازاریاب عمدتا مشغول بازاریابی كالاها، خدمات، وقایع، تجارب، اشخاص، مكان ها، دارائی ها، سازمان ها، اطلاعات و عقاید مختلف می باشند.
بسیاری از متخصصان احساس می كنند كه بیمه همچون یك سازمان غیر انتفاعی است ، از آن رو، مفهوم برنامه ریزی استراتژیک مورد تقاضای بیمه ها در کارکرد و کاربرد سیستم اطلاعاتی می باشد. اما در دنیای مدرن، بازاریابی خدمات و محصولات اطلاعات رقومی برای بقای بیمه ها ضروری می باشد.فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی تغییرات شگفت انگیز و تحولات رویكردی در زنجیره عرضه و تقاضای خدمات به همراه داشته اند. بر اساس آنچه كه كاتلر (1995) اشاره می كند سازمان هایی مثل موزه ها، دانشگاه ها، كتابخانه ها، و موسسات خیریه نیاز دارند تا منابع و محصولاتشان را جهت بدست آوردن حمایتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بازاریابی نمایند.
4-اهداف تحقیق
الف)اهداف اصلی تحقیق
راهبرد نفوذ دربازاربالقوه مهندسی کیفیت درارتقاء معنادار سهم شرکت بیمه توسعه کاشان.
ب)اهداف فرعی تحقیق
1- اطلاع رسانی قوانین جدید بیمه برای جلوگیری از تضرر بیمه شدگان و ارتقاءسهم بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان .
2- منحصربفرد بودن کیفیت خدمات ارائه شده از سوی شرکت های بیمه توسعه وبدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان .
3- درنظرداشتن خدمات و مزایای ویژه برای افراد و موسسات با قدمت بیمه بالا در شرکت های بیمه توسعه و بدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان.
4- شرایط ویژه نسبت به رقبا در پرداخت حق بیمه از سوی شرکت های بیمه توسعه و بدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان .
5-سوالات اصلی مربوط به فرضیه ها
آیا کاربرد راهبرد نفوذ در بازار بالقوه بیمه مهندسی کیفیت موجب ارتقاء معنادار سهم شرکت بیمه توسعه کاشان می شود؟
الف)سوالات فرعی مربوط به فرضیه ها
1-آیا اطلاع رسانی قوانین جدید بیمه برجلوگیری از تضرر بیمه شدگان و ارتقاءسهم بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟
2- آیامیان منحصربفرد بودن کیفیت خدمات ارائه شده از سوی شرکت های بیمه توسعه وبدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان رابطه وجود دارد؟
3- آیا میان درنظرداشتن خدمات و مزایای ویژه برای افراد و موسسات با قدمت بیمه بالا در شرکت های بیمه توسعه و بدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان رابطه وجود دارد؟
4- آیا میان شرایط ویژه نسبت به رقبا در پرداخت حق بیمه از سوی شرکت های بیمه توسعه و بدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان رابطه وجود دارد؟
6-فرضیات
1-میان راهبرد نفوذ در بازاربالقوه بیمه مهندسی و ارتقاء کیفیت ارائه خدمات در شرکت بیمه توسعه کاشان رابطه معناداری وجود دارد.
2-میان اطلاع رسانی قوانین جدید بیمه برای جلوگیری از تضرر بیمه شدگان و ارتقاءسهم بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان رابطه معناداری وجود دارد
3-میان منحصربفرد بودن کیفیت خدمات ارائه شده از سوی شرکت های بیمه توسعه وبدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان رابطه معناداری وجود دارد
4-میان درنظرداشتن خدمات و مزایای ویژه برای افراد و موسسات با قدمت بیمه بالا در شرکت های بیمه توسعه و بدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان رابطه معناداری وجود دارد
5-میان شرایط ویژه نسبت به رقبا در پرداخت حق بیمه از سوی شرکت های بیمه توسعه و بدست آوردن سهم بالای بازار بیمه توسعه در شهرستان کاشان رابطه معناداری وجود دارد.
مؤسسات و بنگاههای اقتصادی بویژه بانکها، برای ادامهی حیات و فعالیتهای خود و همچنین توسعهی فعالیتها، به سرمایه های کلان نیاز دارند. همچنین، این مؤسسات و بنگاه های اقتصادی برای تأمین سرمایهی مورد نیاز خود وابستگی شدیدی به بازارهای مالی دارند. نقش این بازارها در اختیار گذاشتن سرمایههای لازم برای مؤسسات و بانکها است. یکی از نکات اساسی مورد توجه مدیران مالی بنگاههای اقتصادی، روشها و میزان تامین مالی است. (آیدوگانالاتی، 2010، ص 8)
وجوه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است و پیش بینی وجوه نقد برای دوره های آتی، از مهم ترین ضروریتهای مدیریت واحدهای اقتصادی است. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری برای اتخاذ تصمیمهای مالی و سرمایه گذاری، نیازمند اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی هستند. بخش عمده و مستمر وجوه نقد واحدهای تجاری را وجوه نقد عملیاتی تشکیل می دهد. (میر محرابی، 1388، ص 10)
از آنجاكه یكی از وظایف اصلی مدیران، بالا بردن جریان نقدینگی میباشد، تأثیر روشهای تأمین مالی و نحوه مصرف عواید حاصل از این روشها بر جریان نقدی، برای آنان از اهمیت بسزایی برخوردار است. همچنین، روش تأمین مالی ممكن است با سود هر سهم، ریسك مالی و درصد مالكیت سهامداران رابطه داشته باشد. (دولت آبادی،1389، ص 87)
اهمیت وجوه نقد برای استفاده كنندگان به انتشار هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی آمریكا، تحت عنوان صورت جریان وجوه نقد در سال 1987 منجر شد. صورت جریان وجوه نقد میتواند اطلاعات مهمی درباره مقادیر، دلایل و فواصل زمانی میان سود و دریافت و پرداخت وجه نقد فراهم سازد. طبق استاندارد هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی آمریكا، صورت جریان وجوه نقد باید وجوه نقد ورودی و خروجی واحدهای مالی را در پنج بخش شامل فعالیتهای سرمایه گذاری، فعالیتهای عملیاتی، مالیات بر درآمد، بازده سرمایه گذاریها و سود پرداختی بابت تأمین مالی، فعالیتهای تأمین مالی ارائه كند. (بارث و همکاران، 2008، ص 62)
روش های تامین مالی یکی از اصلی ترین حوزه های تصمیم گیری مدیران بانكها در راستای افزایش جریان نقدینگی بشمار میرود. رشد و ادامه فعالیت بانك ها نیازمند منابع مالی است که تامین این منابع معمولاً با محدودیت همراه است . (کوهن و توماس، 2006، ص 12)
ایجاد و توسعه روز افزون بنگاه های اقتصادی نیازمند تامین منابع مالی قابل ملاحظه است که اغلب از عهده موسسین خارج می باشد. بازار سرمایه برای بانك ها این امکان را فراهم می آورد که منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق عرضه اوراق بهادار تامین نمایند. بعبارت دیگر بازار سرمایه به صورت مسیری جهت انتقال منابع از پس انداز کنندگان به مصرف کنندگان منابع مالی عمل مینماید و ازطریق فراهم آوردن سرمایه مورد نیاز بنگاه های اقتصادی و تخصیص بهینه منابع، نقش عمدهای در اقتصاد کشورها ایفا میکند. مدیران با استفاده از منابع به دست آمده در جهت بقاء و رشد سازمان خود تلاش میکنند. این درحالی است که شرایط رقابتی شدید، بحران های مالی، اقتصادی، سیاسی و الزامات مالکیتی و قانونی، بانكها را بر آن داشته تا منابع بیشتری را خواستار شده وگاه منابع حاصل از نتایج عملیات واحد اقتصادی را نیز که متعلق به مالکان است، درون واحد اقتصادی مجدداً سرمایه گذاری نمایند. (رحمانی، 1385، ص 26)
مفهوم عملکرد، با کارایی و اثربخشی تعریف شده است، چون اثربخشی بیانگر میزان دستیابی به اهداف است و کارایی به این موضوع اشاره دارد که منابع از نظر اقتصادی، چگونه برای کسب هدف بکار رفتهاند و میتوان آنها را دو بعد مهم عملکرد دانست. یعنی هم علل داخلی (کارایی)و هم علل خارجی( اثربخشی) برای بخشهای خاص عملکرد، میتوانند وجود داشته باشند و از اینرو، عملکرد تابعی از کارایی و اثربخشی فعالیتهای صورت گرفته است. (کراس و همکاران، 2009، ص27) چارچوب متداول برای روشهای مختلف تامین مالی معمولاً عبارتند از: استقراض، جریان نقدینگی، استفاده از سهام رایج . (کوهن و توماس، 2006، ص 3)
طبق مدل براور(2008) بهبود عملکرد بانکها شامل مؤلفههای مدیریت ریسک، بهینه گزینی، تجهیز منابع پولی، شاخص های CAMEL می باشد .
بانک ها تا زمانی که برای بقا تلاش میکنند و خود را نیازمند حضور در عرصه ملی و جهانی میدانند، باید اصل بهبود مستمر را سرلوحه فعالیت خود قرار میدهند. این اصل حاصل نمیشود، مگراینکه زمینه دستیابی به آن با بهبود مدیریت عملکرد امکانپذیر شود. این بهبود را میتوان با گرفتن بازخور لازم از محیط درونی و پیرامونی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها، مسئولیتپذیری و جلب رضایت مشتری با ایجاد و بکارگیری سیستم ارزیابی عملکرد با الگوی مناسب، ایجاد کرد. روشهای مختلف تأمین مالی به انعطافپذیری برنامهها و اهداف و ماموریت سازمانها در محیط پویای امروزین کمک قابل توجه مینماید. ارزیابی و اندازهگیری عملکرد و توسعه آن به فرهنگسازی و ارتقاء فرهنگ سازمانی نیز نیاز دارد. (بیگلر، 1384، ص25)
متأسفانه در ایران به دلیل توسعه نیافتگی بازارهای مالی از یکسو و فقدان بستر مناسب نهادی و قانونی لازم در این حوزه، بانكها تا کنون قادر به بهره گیری مناسب از امکانات بهینه روشهای تأمین مالی نبوده اند. بنابراین اگر مخارج سرمایه گذاری با ارزش فعلی خالص مثبت بیش از جریانات نقدی داخلی باشد، بانك ممكن است سرمایه گذاریها را بدلیل اجتناب از انتشار اوراق بهادار پرریسك برای تامین مالی كنار بگذارد. (بونن و همکاران، 2008، ص13)
رشد سریع بانكها به همراه واگذاری برخی از وامها به بانكها، موجب افزایش شدید نیازهای مالی بانكها شده است. بانكها بخشی از این نیاز را
از طریق مالیاتهای محلّی، وجوه انتقالی از بانك مرکزی و دیگر منابع درآمدی شان برآورده میکنند. اما این منابع درآمدی نمیتواند تمام نیازهای سرمایه گذاری را پوشش دهند. از این رو بررسی رابطه تأمین مالی با جریان نقدینگی بانكها ضروری بنظر میرسد. (رحمانی، 1385، ص140)
بنابراین، در این پژوهش این سوال مهم مطرح میگردد كه آیا روشهای تأمین مالی بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی تأثیرگذار است؟ و کدام روش تأمین مالی بیشترین تأثیر را در عملکرد کارکنان شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی دارد؟
1-3 ضرورت واهمیت تحقیق
اهمیت تأمین مالی در رشد اقتصادی بانك همواره از مباحث كلیدی در اقتصاد توسعه است. پژوهشهای انجام گرفته،مزایایی را برای تفكر استراتژیك و تعهد عمیق به فرایند قایل است،
1- سطوح مختلف مدیریت سازمان را در تعیین اهداف، هدایت و راهنمایی می كند.
2- شناسایی و پاسخگویی به موج تغییرات،فرصتهای جدیدوتهدیدات درحال ظهور راتسهیل می كند.
3- منطق مدیریت را در ارزیابی نیاز به سرمایه و نیروی كار تقویت می سازد.
مزایای فوق به سازمانها، توانایی آن را میبخشد كه بجای آنكه صرفاً پاسخگوی نیروهای رقابتی بوده و در مقابل شرایط متغیر حاكم برخود واكنش نشان دهند، خود برآنها تأثیر گذارند و این موضوعات ضرورتهای خاص انجام این پژوهش می باشد.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی
– بررسی و شناسایی تأثیرگذاری روشهای تأمین مالی بر بهبود عملکرد در شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی
1-4-2 اهداف جزئی
– تعیین تأثیر استقراض بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی
– تعیین تأثیر جریان نقدینگی بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی
– تعیین تأثیر استفاده از سهام رایج بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی
1-5 فرضیه های پژوهش
1-5-1 فرضیه اصلی
روشهای مختلف تأمین مالی بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی تأثیرگذار است.
1-5-2 فرضیه های فرعی
– استقراض بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی، تأثیرگذار است.
– جریان نقدینگی بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی، تأثیرگذار است.
– استفاده از سهام رایج بر بهبود عملکرد شعب منتخب بانك قوامین استان مركزی، تأثیرگذار است
1-6 تعاریف واژه ها و اصطلاحات
1-6-1 تعاریف نظری
1-6-1-1 تأمین مالی
تامین مالی یا فاینانس، یعنی تهیه منابع مالی و وجوه برای ادامه فعالیت شركت و ایجاد و راه اندازی طرح های توسعه و درآمدزای این واحدهای اقتصادی .تامین مالی عمدتا از طریق انتشار سهام، فروش اوراق قرضه و وام و اعتبار صورت می گیرد. (خضرا، 1385، ص17)
1-6-1-2 استقراض
استقراض بعنوان مهمترین درمد غیرمالیاتی دولتها در نظام مالی و بودجه بندی عمومی است که نقش بسیار مهمی را بعهده دارد. واژه استقراض، پدیدهای است قدیمی که قدمت آن شاید به تاریخ زندگی اجتماعی بشر برگردد. استقراض به معنی استفاده از ظرفیتهای پسانداز جامعه و به کار انداختن آن درججتأمین نیازهای مالی و یا در راه پیشرفت اقتصادی است. بعبارت دیگر کلیه وامها و قرضههای دولتی از بانک مرکزی و بانکها و سازمانهای تجاری و مردم کشورها و همچنین وامهای دریافتی از کشورهای خارجی است. (ابراهیمی، 1386، ص25)
1-6-1-3 جریان نقدینگی
جریان نقدینگی در علم اقتصاد به ورود و خروج نقدینگی در یک تجارت، کسب و کار پروژه صنعتی و یا اقتصادی گفته میشود. جریان نقدینگی معمولاً در یک دوره زمانی محدود محاسبه میشود. باآنکه روش استاندارد محاسبات مربوط به هزینه و درآمد در یک سامانه حسابداری است.ولی مفاهیم حسابداری، اغلب نشاندهنده واقعیتهای اقتصادی آن سامانه نیستند.(تحویلداری، 1386، ص12)
1-6-1-4 استفاده از سهام رایج
در این روش تأمین مالی از طریق سرمایه (سهام)، سرمایه گار مالک شرکت میشود. در ادامه به ضمن اینکه مخاطره تقسیم میشود، درآمدهای بالقوه آن نیز تقسیم میگردد. در واقع سهام رایج نشان برخی از منابع رایج تأمین سرمایه از طریق سهام اشاره میشود. این واحد تجاری، حقوق مالی صاحب یا صاحبان یک واحد انتفاعی نسبت به داراییهای واحد است که از جمع داراییهای آن به مبلغ آن از طریق کسر جمع بدهی به دست می آید. (حسینی، 1388، ص35)
1-6-1-5 بهبود عملکرد
مفهوم عملکرد، با کارایی[1] و اثربخشی[2] تعریف شده است، چون اثربخشی بیانگر میزان دستیابی به اهداف است و كارایی به این موضوع اشاره دارد كه منابع از نظر اقتصادی، چگونه برای كسب هدف بکار رفته اند و می توان آنها را دو بعد مهم عملکرد دانست، یعنی هم علل داخلی (كارایی) و هم دلایل خارجی (اثربخشی) برای بخش های خاص عملکرد، می توانند وجود داشته باشند. از اینرو، عملکرد تابعی از كارایی و اثربخشی فعالیتهای صورت گرفته است. بانكها برای دستیابی به عملکرد بهتر، باید از شاخصهای پیشرو یا آینده نگر[3] استفاده کنند. شاخصهای پسرو یا گذشته نگر[4] تنها وقایع تاریخی را بیان میکنند، در حالی که شاخصهای آینده نگر، باعث مهیا شدن شرایط برای پرورش عملکرد میشوند. (آندریو[5]، 2007، ص48)
1-6-2 تعاریف عملیاتی
1-6-2-1 تأمین مالی
در این پژوهش شیوه های تأمین مالی بوسیله پرسشنامه محقق ساخته تأثیر روش های تأمین مالی بر بهبود عملکرد که توسط ردمن و همکاران در سال 2008 طراحی شده است و دارای 19 سؤال و 5 طیف كاملاً موافقم، موافقم، نه موافقم نه مخالفم، مخالفم، كاملاً مخالفم می باشد و همینطور شامل ابعاد استقراض، جریان نقدینگی، استفاده از سهام رایج است، اندازه گیری شده است.
1-6-2-2 استقراض
در پرسشنامه محقق ساخته تأثیر روش های مختلف تأمین مالی بر بهبود عملکرد بانک، سوالات 1 تا 14 این بعد را می سنجد.
1-6-2-3 جریان نقدینگی
در پرسشنامه محقق ساخته تأثیر روش های مختلف تأمین مالی بر بهبود عملکرد بانک، سوالات 15 تا 17 این بعد را می سنجد.
1-6-2-4 استفاده از سهام رایج
در پرسشنامه محقق ساخته تأثیر روش های مختلف تأمین مالی بر بهبود عملکرد بانک، سوالات 18 تا 19 این بعد را می سنجد.
1-6-2-5 بهبود عملکرد
منظور از بهبود عملکرد در این پژوهش بهبود عملکرد کارکنانی است که بعد از تأثیر روشهای مختلف تأمین مالی در شعب مختلف بانک قوامین در استان مرکزی تعیین م
در آغاز قرن بیستم به نظر میرسید که بازرسی محصولات و کسب اطمینان از کیفیت و انطباق ویژگی محصول با مشخصات مورد نظر برای پیروزی در عرصه رقابت کافی است. پس از جنگ جهانی دوم، توسعه نظام ها و روشهای پیچیده کنترل کیفیت، سطح متعالی و پیچیدهتری از ابزارهای مدیریتی را عرضه نمود، ولی به زودی افزایش رقابت در بازارها نشان داد که نیاز به ابزارهای کارآمدتری است که در پاسخ به این نیاز، نظامهای تضمین کیفیت و سپس مدیریت کیفیت و استانداردهای جهانی متناسب با آن پدیدار شد. مدیریت کیفیت فراگیر، مرحله پیشرفتهتری از تلاشهای بشری در این حوزه به شمار میآید و پیچیدهترین ابزاری است که از تکامل تلاشهای مختلف در حوزه مدیریت و ارتقاء بهرهوری به وجود آمده است ( نیلی و همکاران، 1382 ).
امروزه مدلهای تعالی سازمانی به عنوان چارچوبی برای ارزیابی عملکرد و سنجش میزان موفقیت سازمانها در استقرار سیستمهای نوین مدیریتی و مدیریت کیفیت فراگیر، کاربردهای روزافزونی پیدا کردهاند. مدلهای تعالی سازمانی از یک سو چارچوبی برای ارزیابی و سنجش عملکرد و وضعیت امروز و شناسایی زمینههای بهبود و تعالی سازمان است و از سوی دیگر نقشه و راهنمای عمل سازمانها برای پرداختن به تمامی عوامل مؤثر، یافتن نقاط قوت و زمینههای بهبود میباشد. این مدلها، امکان شناسایی بهترین و موفقترین تجارب را فراهم ساخته و راههایی مؤثر برای انتقال این تجارب و تسری آنها در سازمانهای دیگر را به وجود میآورند. به این ترتیب بستر مناسب جهت ارتقای توان مدیریتی در سطح جامعه و کارآمدی عمومی تحقق مییابد (میرشفیعی، 1382 ).
مدل EFQM مدل جامعی [از ابزار مدیریت کیفیت] است که موفقیت در دراز مدت را تضمین میکند. این مدل ابزاری برای خودارزیابی در سازمان است. سازمانها با این ابزار میتوانند به طور مؤثری بین منابع تخصیص داده شده به آن و طرحهای تجاری خود تعادل ایجاد کنند. یافتهها نشان میدهند که این مدل در بخش خصوصی بیش از سازمانهای دولتی موفق بوده است (Asare, 2002).
خودارزیابی بر مبنای مدل تعالی سازمان، یک بازنگری جامع، روشمند و منظم از فعالیتها و دستاوردهای سازمان است. فرایند خودارزیابی، تشخیص صریح نقاط قوت و زمینههای قابل بهبود را برای سازمان ممکن میسازد. روشها و ابزار گوناگونی برای خودارزیابی در سازمانها وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، مدل EFQM است.
چند سالی است که در شرکتهای ایرانی علاقه وافری برای انجام ارزیابی داخلی و بیرونی، بر اساس مدل EFQM مشاهده میشود. جریانی که بسیاری از شرکتها را درگیر پروژههایی در این حوزه نموده و رمقی نسبی به وضعیت توسعه نیافته مشاوره مدیریت در ایران بخشیده است. این جریان، یادآور گذشته نه چندان دور است که استانداردهای سری ایزو 9000 وضعیتی مشابه داشتند. تجارب ناموفق پارهای از سازمانها در استفاده کلیشهای از این استانداردها، برخی را نگران این مسأله کرده است که مبادا اتفاقی مشابه برای پروژههای تعالی سازمانی رخ دهد و سرآمدی در هیاهوی مدگرایی از یاد برود. مدل EFQM سرآمدی را مدیریت ممتاز و برجسته سازمان تعریف میکند و پیشاپیش به پویندگان این راه هشدار میدهد که طی نمودن این مسیر حتی در مساعدترین شرایط، دشوار است و مگر جز این باید انتظار داشت که تمایز و برجستگی، دستاورد کوششی سخت و مداوم باشد به ویژه برای سازمانهای ایرانی که توسعه یافتگی و قرار گرفتن در کوران رقابت جهانی را که پا به بازارهای محلی ما هم گذاشته است به تازگی تجربه کنند. این یادآوری، نوید بخش سازمانهایی است که منافع کوتاه مدت را در بهرهگیری از نام و شهرت مدلهای تعالی میجویند (شرکت هپکو، 1389).
ارزیابی عمومی دست اندرکاران مرتبط با سیستمهای مدیریت کیفیت در کشور ما، به دلایل مختلف، عدم دستیابی کامل به اهداف این سیستمها را مطرح میسازد. واقعیت این است وقتی از دیدگاه مردم یا مصرفکنندگان نهایی محصولات و خدمات سازمانها نگاه میکنیم، برداشت عمومی این است که این نظامها نتوانستهاند نقش مناسب شأن خود را در کشور ما به طور جدی ایفا کنند. هر روز در رسانهها شاهد اخبار و گزارشهای مربوط به شرکتهایی هستیم که گواهینامههای استاندارد کیفیت را دریافت کردهاند، اما هنوز مشکل نارضایتی مشتریان ناشی از کیفیت بد محصولات و خدمات پس از فروش آن، عدم رعایت زمانهای تحویل و مواردی از این قبیل وجود دارد. از دیدگاه داخلی نیز سازمانها همچنان از عدم رفتار سیستماتیک و فرایندگرا، ضایعات بالا و فقدان تداوم و تضمین سطح کیفیت رنج میبرند. کارکنان سازمانها نیز از عدم کارایی و اثربخشی این نظامها در توسعه منابع انسانی گلایه دارند و سایر گروههای ذینفع سازمانها نیز انتقاداتی به عدم ایجاد تحول در جایگاه رقابتی و سودآوری شرکتها دارند ( شاه محمدی ، 1382 ).
برای آگاهی از میزان اثربخشی سیستمهای مدیریت کیفیت در ایران، میان 200 شرکت از دریافت کنندگان گواهی مدیریت کیفیت، پرسشنامهای توزیع شد که آمار به دست آمده تصدیقی بر ضعف نتایج حاصل شده از پیادهسازی ابزار یاد شده است. این آمار نشان میدهد که 12.7 درصد از نتایج استقرار سیستم کاملاً رضایت دارند، 16.7 درصد تقریباً اعلام رضایت کردهاند، 50 درصد نه چندان مطلوب و 20.6 درصد هم صراحتاً اعلام کردهاند که به نتابج مورد نظر دست نیافتهاند. میانگین این مساله نشان می دهد که میزان اثربخشی سیستمهای مدیریت کیفیت در ایران با احتساب ضریب خوش بینی فرد پرکننده پرسشنامه، میتواند 29 درصد مثبت تلقی شود ( عارف کشفی، 1382 ).
همزمان با پیادهسازی این مدل در سازمانها و صنایع ایران، شرکت ملی بهرهوری نفت و گاز گچساران نیز در سال 85-1384 اقدام به پیادهسازی مدل EFQM نمود. با وجود حدود 7 سال از پایان این پروژه، شایسته است که با ارزیابی آن در جامعهی آماری یاد شده، میزان
موفقیت یا شکست آن سنجیده شود تا معین شود که آیا ضعف رضایت از پیادهسازی سیستمهای مدیریت کیفیت در جامعهی آماری یاد شده نیز وجود دارد یا نه؟
1-3) سؤالات تحقیق
سؤال اصلی تحقیق:
از نظر پاسخگویان تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در جامعه مورد نظر چگونه است؟
سؤالات فرعی:
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه نتایج کلیدی عملکرد در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه کارکنان در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه مشتری در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه نتایج جامعه در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه فراییندها در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه استراتژی و خط مشی در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه کارکنان در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه شرکای تجاری و منابع در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
تاثیر پیاده سازی مدل EFQM در حوزه رهبری در شرکت نفت وگاز گچساران چگونه است؟
1-4) اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به شرایط روز، نیازهای متغیر مشتریان و تمام ذینفعان، تلاش رقبا برای حضور موفق و قوانین و مقررات جدید که به طور مستمر در حال دگرگونی هستند، نمیتواند با اتکاء به روشهای سنتی حضوری موفق در صحنه رقابت ملی و بین المللی داشت، لذا ضرورت استفاده از الگوهایی که بتواند ضمن ارزیابی وضعیت موجود سازمانها و تشخیص نقاط قوت و نواحی قابل بهبود، مبنای صحیحی جهت برنامه ریزی استراتژیک ایجاد نمایند، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. در همین راستا مدلهای تعالی سازمانی به عنوان ابزاری قوی در پاسخگویی به این نیاز سازمانها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدودی زیاد در آسیب شناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرند. افزایش رقابت در عرصه تولید و خدمات، سازمانها به شاخصها و الگوهایی برای بررسی عملکرد خود نیاز پیدا کردند، بروز چنین نیازی و کارائی نداشتن سیستمهای اندازه گیری با عملکرد سنتی، خلق مدلهای جدید ارزیابی عملکرد در سطح سازمانها شد.
علم مدیریت بسیار زود دریافت که سازمانها برای ورود و ماندن در عرصه رقابت که هر روز تنگتر میشود باید خود را ارتقاع دهند و به تعالی برسند. تعالی سازمانی تبدیل به مدلی شده است که سازمانهای تجاری و خدمات رسانی اعم از دولتی یا غیر دولتی مجبور به ارتقای همه جانبه خود بر اساس آن هستند. بنگاههایی که هر چه زودتر با مدلهای مربوط به تعالی سازمانی دست نیابند، به حکم مطالعات و تجربیات جهانی، محکوم به حذف و فنا هستند. بنا بر این بر اساس قانون برنامه چهارم توسعه کشور، دولت موظف شده است، با تحلیل وضع موجود صنایع در طرح نوسازی تحلیل مطالعات راهبردی توسعه صنعتی، محاسبه شاخصهای بهره وری و فرایند جایزه ملی بهرهوری و تعالی سازمانی، پایگاه خوبی را برای شناخت واقعی نقاط قوت و ضعف صنایع ایران ایجاد کند (فیض اللهی, 1389).
تغییرات سریع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در آستانه قرن بیست و یکم، تغییر نقش دولتها از تصدی گری مستقیم به نقشهای هدایتی و ارشادی، ترویج فرهنگ رقابت پذیری، وضع قوانین سخت گیرانه بر علیه انحصار طلبی و فعالیتهای ضد رقابتی، از عوامل اصلی در تلاش سازمانها برای حفظ برتری و حضور موفق در صحنههای رقابت ملی و بین المللی میباشد اما آنچه که بعنوان سوال چالش برانگیز مطرح میباشد، این است که چگونه میتوان در این مسیر بی انتها بدون ارزیابی وضعیت موجود در شناخت نقاط قوت و حوزههای قابل بهبود، برای رسیدن به نیروی انسانی توانمند، قدم گذاشت؟
سیستم ERP ابزارهای نرمافزاری جهت مدیریت دادههای سازمان هستند. سیستمهای ERP به سازمان کمک میکنند تا به امور زنجیرهی تامین، دریافت ، مدیریت موجودی ، مدیریت سفارشات مشتری ، برنامهریزی تولید ، حمل و نقل ، حسابداری ، مدیریت منابع انسانی و سایر عملیات تجاری خود رسیدگی نمایند (سومرز و نلسون ، 2003) .
با این حال پیادهسازی پروژههای برنامهریزی منابع سازمان نیاز به سرمایهگذاریهای زیادی دارد و پیادهسازی تعداد قابل توجهی از این پروژهها با شکست گزارش شده است. مطالعات نشان میدهد که هدف پیادهسازی سریع در این پروژهها برآورد نشده و در نتیجه ، شکست این پروژهها ، هزینههای بسیار زیادی را بر شرکت های سرمایهگذار تحمیل کرده است . از طرف دیگر، این شکستها باعث افزایش ریسک بازار این محصولات و بدبینی مدیران و سرمایهگذاران نسبت به آنها شده است . این موضوع باعث شده است که اخیرا در ارتباط با شناسایی عوامل بحرانی موفقیت در اجرای این پروژهها تحقیقاتی به عمل آید (علیزاده و حنفیزاده، 1385) که در حقیقت بخش اول برای تدوین نقشه راه پیادهسازی آن را تشکیل میدهد. سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان لزوما سیستمهای توجیهپذیری برای همه سازمانها در راستای تحقق اهدافشان نمیباشند زیرا که یک تصمیم خرید و پیادهسازی اشتباه در مورد چنین پروژههای سرمایهبری ، چه بسا که به نابودی کل سازمان منجر گردد (عالمتبریز و همکاران، 1389).
یک سیستم جامع و یکپارچه مانند سیستم برنامه ریزی منابع سازمان [7]که فراتر از یک سیستم اطلاعاتی[8] و همچنین فراتر از یک سیستم لجستیکی است سبب بهبود عملکرد سازمان های پولی و مالی مانند بانک و ایجاد یک سازمان نتیجه گرا برای دستیابی به اهداف تعریف شده خواهد شد؛ تا سازمان های پولی و مالی مانند بانک بتوانند در یک محیط مبتنی بر دانش، ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل داده ها برای صرف زمان کارکنان به انجام کارهای با ارزش شود . این سیستم قابلیت جمع آوری اطلاعات از تمامی نقاط محیط به درون سازمان را دارد؛ همچنین با کاهش زمان سیکل انجام فعالیت ها، مدیریت بهتر دارایی ها و کاهش هزینه ها ، بانک را ممکن می سازد.
از منظر کلان می توان کاربرد ERP را به دو دسته تولید و خدمات تقسیم بندی نمود.بی شک از حوزه هایی که نیاز به این فناوری در آن مشهود و تاکنون آنچنان که باید به آن پرداحته نشده است حوزه بانک ها و موسسات مالی که (ارائه دهنده خدمات به مشتریان خود هستند) می باشد.
نوع انتظارات مشتریان در این سازمان ها حول محورهای صحت و سرعت قرار گرفته است.در حالیکه شیوه مدیریتی و استفاده از فناوری این مراکز به این دو مقوله نپرداخته و کماکان این دسته سازمانها به طور سنتی اداره می شوند.
سیستم های ERP به دلیل ماهیت پیچیده و تغییرات عمده ای که در فرهنگ کاری یک سازمان ایجاد می کنند برای پیاده سازی نیاز به بررسی عمیق و انجام کامل امکان سنجی دارند.زیرا پیاده سازی اینگونه سیستم های بزرگ علاوه بر تغییرات سیستمی نرم افزاری، تغییرات فرایند را نیز در پی دارد.
بدین معنی که فرایندهای موجود باید مطابق بهترین الگوهای پیشنهادی پرکت ارائه کننده سیستم که پس از سالها تجربه شده، تغییر یابد مهندسی مجدد کسب و کار یکی از مراحل کلیدی است که مشاوران و متخصصان ERP به آن توصیه موکد دارند.
استقرار سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان دارای مراحل مختلفی مانند ارزیابی آمادگی سازمان برای پذیرش و بهره برداری مناسب از این سیستم ها، انتخاب سامانه مناسب، پیاده سازی سامانه و پشتیبانی از این سامانه هاست. یکی از مراحل اولیه برای استقرار سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان شناسایی و اولویت بندی عوامل و شاخص های کلیدی موفقیت در پیاده سازی این سیستمهاست محققان بسیاری به عناوین متفاوتی سعی بر روشن تر کردن عوامل موفقیت ها در سازمان ها داشته اند در این تحقیق نیز برآن شدیم تا به شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی این سامانه در بانک پارسیان استان تهران بپردازیم.
با توجه به زمینه های علمی، فرهنگی مطالب فوق، معیارهای سنجش موفقیت یعنی شاخص ها یی که می توان در هر زمینه شناسایی کرد که نشان می دهند در مقایسه با کشورهای پیشرفته در زمینه جنگ های مجازی، در چه رتبه ای قرار داریم بعلاوه در راستای این شاخصها میتوان گامهای بلندمدت خود را تنظیم نموده و در نهایت با برنامه ریزی استراتژیک بلند مدت توسعۀ صنعت بانکداری در چارچوب سند چشم انداز، شفاف حرکت نماییم.
با برررسی ادبیات موضوعی و تحقیفات گسترده ای که در این زمینه صورت گرفته است ، ما در این پژوهش با پنج عامل کلیدی (برنامه ریزی، سازماندهی، یافتن كارمند، رهبری و كنترل ) به عنوان عوامل مؤثر در موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شعب بانک پارسیان استان تهران روبرو هستیم.
در این پژوهش برآنیم که با بررسی پنج عامل کلیدی به عنوان عوامل مؤثر در موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شعب بانک پارسیان استان تهران،به اولویت بندی عوامل و شاخص های شناسایی شده پرداخته و در پایان به ارائه راهبردها و روشهای مناسب برای رسیدن به موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان در شعب بانک پارسیان استان بپردازیم.
1-3- اهمیت وضرورت انجام تحقیق
سازمانهای امروزی سیستمهای پیچیدهای هستند كه تعامل بین عملكردهای فروش، توزیع، تولید، مواد اولیه، مالی، منابع انسانی و نگهداری باید در جهت هدف عمومی سازمان طوری مدیریت گردند كه تحویل محصولات تولیدی به مشتری دارای حداكثر ارزش با قیمت بهینه باشد (ناظمی و همکاران، 1386). اگرچه اكثر این سازمانها دارای ساختار تابعی هستند ولی هریك از عملكردها / بخشهای در حال كار صرف نظر از اهداف سازمانی دارای اهداف خاص خود نیز میباشند. این موضوع در هر بخش وقتی بحرانی میشود كه برای جریان اطلاعات توسط هریك از عملكردها محدودیت ایجاد شود و حتی وقتی سایر عملكردها میخواهند از كل جریان اطلاعی حاصل نمایند ، این امكان بوجود نمیآید. این موارد سازمانها را به سمت استفاده از سیستمهای یكپارچه مانند برنامهریزی منابع سازمانی (ERP) هدایت میكند كه یك سیستم به هم پیوسته ، سازگار و یكپارچه میباشد . این سیستم قابلیت جمعآوری ، طبقهبندی ، ذخیره سازی و توزیع اطلاعات كل سازمان را با حداقل دادههای تكراری دارا میباشد . به منظور ارزیابی عملكرد یك سازمان كه از سیستم ERP و یا سیستمهای جامع یكپارچه مانند سیستمهای اطلاعات مدیریت (MIS)، مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) و زنجیره تامین كنندگان (SCM) استفاده مینماید نیاز به راهكار یا مدلی است كه توانایی ارزیابی و اندازهگیری عملكرد سازمان را داشته باشد و براساس نتایج حاصل، بهبود مستمر امكانپذیر باشد(کوونگ ات آل ، 2012).
از آنجا کهERP بسته ای نرم افزاری است که به عنوان یک راه حل فناوری به منظور یکپارچگی اطلاعات و همچنین بهبود فرایند تبادل اطلاعات بین تمامی بخش های مختلف یک سازمان همچون منابع انسانی ،حسابداری ،مالی و…به کار می رود اما باید توجه داشت که تمامی پیاده سازیهای ERP موفق نبوده وعوامل متعددی در پیاده سازی موفق آن دخیل هستند که شناسایی این عوامل کمک شایانی به مدیران برای آمادگی بیشتر وبهتر در زمینه پیاده سازی ERP در سازمانهایشان می نماید لذا در این پایانامه بر آن شدیم علاوه بر شناسایی عوامل مذکور به رتبه بندی آنها نیز بپردازیم.
از ویژگیهای مهم بکارگیری برنامهریزی منابع سازمان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
بکارگیری ERP در بانک پارسیان سبب بهبود زیرساختها و ایجاد توانایی جهت هماهنگی با تغییرات بیرونی میشود. این مزیت برای ورود به دنیای تجارت الکترونیک و به کارگیری وب و اینترنت جهت تسهیل امور و استفاده از دنیای مجازی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. بانک ها میتوانند با به کارگیری سیستم ERP صاحب مزایای رقابتی شوند که بدون استفاده از آن، تقریبا غیر ممکن به نظر می رسند.
راهکار ERP این امکان را ایجاد میکند تا اطلاعات بر مبنای گردش بهینه فعالیتها در واحدهای کسب و کار به جریان درآمده و مبنایی یکسان برای گزارشهای مدیریتی و قانونی فراهم گردد. از این طریق امکان جلوگیری از ایجاد مغایرت در اطلاعات واحدهای مختلف نیز امکان پذیر میگردد. همچنین با یکپارچه سازی فرآیندهای کسب و کار و پوشش نیازهای واحدهای عملیاتی و غیرعملیاتی سازمان، افزایش کارایی واحدها و فرآیندهای کاری محرز و مشخص می گردد. در واقع با به کارگیری راهکار ERP، در هر زمان امکان به روزرسانی اطلاعات وجود دارد که سبب افزایش کیفیت و سرعت گزارشگری و تصمیم گیری میشود.
با استفاده از سیستم ERP ، تعاملات میان مشتریان، تامین کنندگان خدمات افزایش می یابد. راهکار ERP می تواند ارتباط یکپارچه و دقیقی را با سیستم های اطلاعاتی خارج از سازمان (مانند بورس، بانک ها، وزارت خانه ها، سازمان های مالیاتی و بیمه ای و همچنین نهادهای مرتبط با آنها) برقرار نماید و پاسخگویی سریعتری را به نیازهای داخلی و خارجی سازمان به صورت لحظه ای فراهم آورد.
1- 4- اهداف تحقیق
1-5- سؤال های تحقیق
با توجه به ماهیت تحقیق به جای فرضیه تحقیق سوال تحقیق داریم:
اصلی پژوهش، ضرورت انجام تحقیق، فرضیههای تحقیق، اهداف اساسی از انجام تحقیق، روش تحقیق، روش های گردآوری اطلاعات پرداخته مطرح میگردند.
1-2 مساله اصلی تحقیق
مفهوم رفتار شهروندی سازمانی اولین بار توسط باتمان و ارگان در اویل دهه 1980 میلادی به دنیای علم ارائه شد. تحقیقات اولیه ای که در زمینه رفتار شهروندی سازمانی انجام گرفت بیشتر برای شناسایی مسئولیت ها و یا رفتارهایی بود که کارکنان در سازمان داشتند ولی اغلب نادیده گرفته می شدند. نتایج تحقیقات نشان داده که رفتار شهروندی سازمانی در بهبود اثربخشی سازمانی مؤثر بوده است. (رضایی کلید بری و باقر سلیمی،1387). این اعمال و رفتارها که در محل کار اتفاق می افتند را اینگونه تعریف میکنند:
« مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقشهای سازمان می شوند » (اسلامی،1387 ).
درباره ابعاد رفتار شهروندی سازمانی مابین محققان توافق نظر وجود ندارد. در این زمینه در تحقیقات مختلف به ابعادی نظیر رفتارهای کمک کننده، جوانمردی، گذشت، وفاداری سازمانی، پیروی از دستورات، نوآوری فردی، وجدان، توسعه فردی، ادب و ملاحظه، رفتار مدنی و نوع دوستی اشاره شده است. (مستبصری و نجابی،1387؛ رضایی کلیدبری و سلیمی،1387؛ اسلامی،1387 )
بررسیهای فرا تحلیلی در خصوص ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و عوامل اثرگذار بر آن نشان دهنده تأکید بر4 دسته عوامل زیر بوده است :
در این میان جوسازمانی به عنوان یکی از ویژگیهای سازمانی میتواند نقش موثری در بهبود رفتار شهروندی سازمانی داشته باشد.جو سازمانی مربوط به تعیین ویژگی های قابل اندازه گیری محیط کار است که بطور مستقیم یا غیرمستقیم توسط کسانی که در این محیط کار میکنند درک شده است و فرض میشود که روی انگیزش و رفتارشان تأثیر می گذارد. همچنین به عنوان منبعی موثر و بانفوذ جهت شکل دهی رفتار عمل میکند. ویژگیهای زیر را برای جو سازمانی برشمردهاند:
– یک برداشت جمعی کارکنان دربارهی ویژگیهای خاص سازمان مثل اقتدار، اعتماد، انسجام، حمایت، تقدیر، نوآوری و عدالت؛
– برآیند تعامل اعضای یک سازمان؛
– پایه ای برای تفسیر شرایط؛
– تداعی کننده هنجارها و ارزشها و نگرشها راجع به فرهنگ سازمان؛
– منبع تأثیرگذار بر رفتار (گاردنر و همکاران، 2005)
هالپین و کرافت در تعریف جو سازمانی می گویند: « ویژگی های درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز ساخته و روی رفتار افراد آن تأثیر می گذارد، جو سازمانی نامیده میشود. این جو سازمانی به وسیله ادراکات کارکنان و توصیف های آنان از ویژگی های درونی سازمان سنجیده میشود
به نظر می رسد در اغلب سازمان ها و به طورخاص سازمان های آموزش عالی جوسازمانی مناسبی جهت تعامل وشکل مناسب رفتارسازمانی وجود ندارد.
در این پژوهش تلاش خواهد شد تا نقش جوسازمانی براساس مدل هالپین و کرافت بر رفتار شهروندی اعضای هیات علمی و کارکنان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران بررسی شود و رابطه آنها تبیین گردد.
1-3 ضرورت انجام تحقیق
امروزه بر خلاف گذشته محققان اكثراً بر اهمیت و تأثیر عملكردهای فرانقشی به جای عملكردهای درون نقشی بر روی اثر بخشی سازمان تأکید می ورزند. این نقشهای اختیاری كه در سیستم پاداش رسمی سازمان در نظر گرفته نمیشوند، فراتر از نقشهای رسمی سازمان بوده و تأثیر به سزائی در موفقیت و اثر بخشی یك سازمان دارند (Organ, 1988).
رفتارهای شهروندی سازمانی (OCB) از جمله مفاهیم عملیاتی در ارتباط با رفتارهای فرا نقشی بوده كه در حدود یك دهه و نیم پیش برای اولین بار توسط ارگان و همكارانش بر اساس مفاهیمی چون تمایل به همكاری barnard, 1938))، رفتارهای نو آورانه و… مطرح گردید.
با توجه به اهمیتی که OCBدر کشورهای پیشرفته، به دلیل تأثیر این گونه رفتارهای کارکنان بر عملکرد سازمان، اثربخشی سازمان، موفقیت سازمان، رضایت مشتری، وفاداری مشتری و کیفیت خدمات و… از آن برخوردار است، لازم است اقدامات سازمانی که موجب به وجود آمدن چنین رفتارهایی در کارکنان میشود شناسایی شوند.
از طرفی جوسازمانی نیز منعکس کننده نگرش افراد از سازمانی است که نسبت به آن احساس دلبستگی میکنند و مجموعهای از ویژگیهایی است که توسط کارکنان سازمان وجود دارد و به عنوان نیروی اصلی در تعیین رفتار کارکنان موثر است (علاقمند، 1376). اکول[1] (1996) جو سازمانی را جلوه ای از فرهنگ، حاصل ترکیبی از احساسات، نگارشها، رفتارهای شكلدهنده زندگی سازمانی و یك واقعیت سازمانی با یك مفهوم عینی تعریف میکنند. جو سازمان با ادراکات اعضای سازمان از عناصر بنیادی سازمان اشاره دارد (وسات و فار[2]، 1989). از آنجا که جو، مبتنی بر چشم اندازهای فردی است، تغییرپذیری سریعی دارد ضامن اینكه روی رفتار افراد هم تأثیرگذار است (پاین وپاق[3]،
1969). لذا ضرورت پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چه رابطه معناداری بین جو سازمانی بهره وری نیروی است.
1-4. اهداف اساسی از انجام تحقیق
هدف اصلی انجام تحقیق حاضر شناسایی جوسازمانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و ارتباط آن با رفتار شهروندی کارکنان و اعضای هیات علمی این دانشگاه است.
1-5. پیشینه پژوهش
تحقیقات اولیه صورت گرفته توسط ارگان و همکاران عمدتاً بر نگرش های کارکنان و گرایشها و رفتار حمایتی رهبر متمرکز بوده است. پادساکف و همکاران، قلمرو رفتارهای رهبری را به انواع مختلف رفتارهای رهبری ، تعاملی و تحولی گسترش داده اند . اثرات ویژگی های شغلی و سازمانی عمدتاً در تئوری های مربوط به جایگزین های رهبری مطرح شده که توسط صاحب نظران مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است .
پژوهش های اولیه در بر گیرنده ویژگی های فردی بر دو محور اصلی رضایت کارکنان و تایید حالت روحی مثبت کارکنان متمرکز است. اورگان و ریان عامل کلی مؤثر بر روحیه را تعهد سازمانی، درک از عدالت و درک از رفتار حمایتی رهبری تلقی می کنند و سایر تحقیقات نشانگر ارتباط معنادار آنها از رفتار شهروندی سازمانی است (البته شدت این همبستگی ها متفاوت بوده است ) که بیانگر اهمیت این متغیر ها در تعیین رفتار شهروندی سازمانی می باشد (مستبصری و نجابی ،1387، رضایی کلید بری و باقر سلیمی ،1387، اسلامی،1387 )
عامل دیگر در فهم شهروندی سازمانی ،تأثیر حالت روحی مثبت فرد می باشد . در دهه گذشته بحث های زیادی در مورد برتری شناخت بر عاطفه در تعیین رفتار شهروندی سازمانی صورت گرفته است .
در حالی پودساکوف و همکاران و دیگران تأثیر متغیرهای خاص شخصیتی و مزاجی را بر ابعاد مختلف رفتار شهروندی سازمانی مورد انتقاد قرار داده ، یافته های جورج پیشنهاد می کند که پژوهش های قبلی که به بررسی این متغیرهای روحی و مزاجی پرداخته اند می توانند به جای اثرات حالت مزاجی برروی اثرات ویژگی صفتی تمرکز نمایند . لازم به ذکر است که اثرات حالتی عموماً به توصیف چگونگی احساس فرد در نقطه خاصی از زمان می پردازد در حالی که اثرات ویژگی صفتی عموماً منعکس کننده تفاوت های پدیدار فرد در طول زمان می باشد .
علاوه بر این جورج بیان نمود که بین حالت روحی مثبت در کار و تمایل کارکنان برای کمک کردن به دیگران ( بعد نوع دوستی رفتار شهروندی سازمانی) رابطه معنی دار وجود دارد بنابراین عاطفه (احساسات ) نقش مهمی در رفتار شهروندی سازمانی هم صدق می کند با این وجود، هیچ یک از این مطالعات به بررسی میزان تأثیر حالت روحی مثبت بر تفسیر کلی این سازه نپرداخته است.
پژوهش های انجام گرفته در روانشناسی اجتماعی نشان می دهد: که افرادی که احساس می کنند کفایت بیشتری دارند ، در اغلب موارد تمایل بیشتری نیز به کمک دارند. علاوه بر این میدلاسکی گزارش داده است که کفایت ممکن است یکی از عوامل انگیزشی ای باشد که افراد را برای کمک به دیگران تحت تأثیر قرار می دهد . بنابراین افرادی که به دیگر افراد کمک کنند، در ازای کمکی که فرد کمک کننده ارائه می دهد ، کمک کننده احساس رضایت درونی بیشتر و یا شادی حاصل از انجام یک کار خوب را دریافت می کند. بطور مشابه درک کارکنان از کفایت خود در کار می تواند به عنوان تمایل به کمک در محیط کار تفسیر شود زیرا فرد تسلط بیشتری بر کار خود دارد .
در سال های اخیر پادساکوف و همکاران در یک فراتحلیل از تحقیقات مربوط به 15 سال اخیر در زمینه رفتار شهروندی سازمانی ، میزان تأثیر گذاری تعدادی از متغیرها بر ابعاد مختلف رفتار شهروندی سازمانی را ترسیم نمودند . از جمله متغیرهایی که با رفتار شهروندی سازمانی رابطه همساز داشته اند عبارت بودند از: متغیرهای مرتبط با شغل نظیر رضایت مندی شغلی، یکنواختی شغلی و باز خود شغلی در خصوص متغیرهای شغلی تحقیقات عمدتاً حول مبحث تئوری جانشین های رهبری بوده است که نتایج بیانگر ارتباط پایدار ویژگی های شغلی با رفتار شهروندی است .
افزون بر آن ، هر سه نوع ویژگی های شغلی ( بازخود شغلی ، یکنواختی شغلی ، رضایت مندی درونی شغلی) ، بطور معنا داری با مؤلفه های مختلف رفتار شهروندی سازمانی (نوع دوستی ،نزاکت ، وظیفه شناسی، جوانمردی و فضیلت مدنی ) ارتباط داشته اند ، به گونه ای که بازخود شغلی و رضایتمندی درونی شغل ، ارتباطی مثبت با رفتار شهروندی سازمانی داشته در حالی که یکنواختی شغلی ارتباط منفی را با رفتار شهروندی سازمانی نشان می دهد.
روابط بین ویژگی های سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی تا حدود زیادی نابسامان است. هیچ یک از موارد رسمیت سازمانی، انعطاف پذیری سازمانی و حمایت ستادی ارتباط مستمری با رفتارهای شهروندی سازمانی نداشته اند. ولی به هر حال مؤلفه همبستگی گروهی با تمام مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی دارای ارتباط مثبت بوده است ، حمایت سازمانی ادارک شده با نوع دوستی کارکنان ارتباط معناداری داشته است . علاوه بر آن پاداش های خارج از کنترل رهبران با مؤلفه های نوع دوستی ، نزاکت و وظیفه شناسی ارتباط منفی داشته اند.
دسته دیگر عوامل تأثیر گذار بر رفتار شهروندی سازمانی شامل رفتارهای رهبری است. رفتارهای رهبری به سه دسته تقسیم شده است:
در مجموع ، رفتارهای رهبری تحول آفرین با هر پنج مؤلفه رفتارهای شهروندی سازمانی ارتباط معنادار مثبتی داشته و از میان رفتارهای رهبری تعامل گرا، دو نوع از این رفتارها دارای رابطه معنادار با عناصر پنج گانه رفتار شهروندی سازمانی عبارتند از: رفتار پاداش دهی اقتضایی که دارای ارتباط مثبت است ، رفتار تنبیهی غیراقتضایی که دارای ارتباط منف می باشد. از میان ابعاد تئوری رهبری مسیر ، هدف ، رفتار رهبری حمایتی با همه مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی دارای ارتباط مثبت است و تشریح نقش رهبر فقط با مؤلفه های نوع دوستی ، نزاکت ، وظیفه شناسی و جوانمردی رابطه معنادار مثبت دارد و نهایتاً تئوری مبادله رهبر – عضو با تمامی مولفه های رفتار شهروندی سازمانی دارای ارتباط معنادار مثبت است.