مدیریت ریسک یک روش فعال و پویش گرانه است که به اگرها پاسخ می دهد. در واقع مدیریت پروژه اگرهای مختلف هر بخش کاری را مطرح کرده، تأثیرات انجام رخداد و اگرها را بررسی کرده و در نهایت پاسخی منطقی در تبادل اگرها اتخاذ می نماید، تا بدین وسیله بر اهداف پروژه تأثیر مثبت بگذارد. پر واضح است که وقایع پیش بینی نشدهای که طبق تعریف ریسک نامیده می شوند؛ در طول دوره عمر پروژه رخ داده و برخی از آنها میتوانند آسیبهای جدیدی به پروژه وارد نمایند. بنابراین نظریه مدیریت ریسک به عنوان تکنیکی در مقابل رخدادهای غیرقابل پیش بینی و کنترل این گونه رخدادها مطرح می شود. (حسینعلیپور، جهرمی، محبیفر، 89)
پروژههای نوسازی بافتهای فرسوده با توجه به پیچیدگی زیاد، تنوع حوزههای اجرایی و ذینفعان متعدد تحت تأثیر عدم قطعیتهای فراوانی است که تحقق اهداف پروژه را تهدید مینماید. در این نوع پروژهها با توجه به هزینههای زیاد و محیط متغیر که به علت وابستگی به محدودیتها و ذینفعان متعدد، نیازهای عملکردی ممکن است چندین بار تغییر کند، مدیریت صحیح ریسکهای پروژه از نکات کلیدی است. ریسک پروژههای نوسازی شهری ابعاد مختلفی دارد شامل: ریسک اقتصادی، ریسک مدیریت مشتریان قدیمی تر، ریسک قوانین و مقررات و ریسک تکنولوژی ساختمان که در این پژوهش ما به مدیریت ریسک، ریسک های اقتصادی این گونه پروژه ها میپردازیم.
3-1- تعریف کلمات کلیدی
مدیریت ریسک: کاربرد سیستماتیک سیاستهای مدیریتی، رویهها و فرایندهای مربوط به فعالیتهای تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک میباشد. مدیریت ریسک عبارت از فرایند مستندسازی تصمیماتنهایی اتخاذ شده و شناسایی وبهکارگیری معیارهایی است که میتوان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد.
ریسک: رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزشداراییها یا بدهیها میباشد.
نوسازی شهری: به معنی تجدید بنای کامل مناطق موجود برای ارتقاء کیفیت زندگی در آنها (که تا حدی تنزل یافته که دیگر قابل اصلاح نیست) و نیز، بنای مناطق جدید شهری. نوسازی شهری ترکیبی است از عناصری مانند: کاربری زمین، جمعیت، وضعیت اقتصادی، برنامه جامع، برنامه ریزی و ملاحظات مربوط به رفاه اجتماعی.
4-1- اهمیت و ضرورت موضوع
همانگونه که مستحضرید بافتهای فرسوده شهری موجب بروز یکسری مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی اقتصادی می شود از جمله: بالا رفتن سطح بیکاری، پایین بودن منزلت اجتماعی ساکنان محله، ناامنی، فقر، پایین بودن سطح بهداشت. از طرفی یکی از اهداف جامعه اسلامی بالا بردن سطح رفاه و اجرای عدالت اجتماعی در جامعه میباشد. در همین راستا پروژه هایی تحت عنوان پروژه های نوسازی بافتهای فرسوده شهری تعریف شدهاند.
از دیگر سو هر پروژه یکسری اهدافی دارد که عدم تحقق آن به منزله شکست پروژه است. عوامل شکست پروژه هم مشکلات و ریسکهایی میباشد که در طی مراحل پروژه با آن مواجه میشویم. به همین دلیل شناسایی و مدیریت ریسک این دسته از پروژه ها اهمیت والایی دارد.
طی سال های اخیر در محدوده مورد مطالعه یعنی بخش مرکزی شهرستان سیاهکل برای بیش از 80 درصد روستاهای طرح هادی تهیه و تصویب شده است که با توجه به ادامه روند اجرای طرح های هادی روستایی ، ارزشیابی و تحلیل اثرات اجرای این طرح ها در بهبود کیفیت زندگی روستاییان می تواند بسیار حساس باشد . زیرا از یکسو اطلاعات لازم را از طریق یک فرآیند بازخوردی کارآمد فراهم می آورد تا مدیریت برنامه ها و طرح ها بتواند وسایل مناسب اجرای طرح را انتخاب کند و از سوی دیگر ضعف های اجرایی را آشکار می کند و مشکلاتی را که در مرحله برنامه ریزی پیش بینی نشده است ، آشکار ساخته و در یافتن راه حل های آن یاریمان خواهد نمود . از این رو ، برای تشخیص اینکه آیا روش های انتخاب شده برای تحقق برنامه ها و طرح ها مناسبند و این که هدف ها با حداقل هزینه در شرف تحقق هستند یا نه ، به طور عام ارزشیابی از اجرای طرح های توسعه روستایی و به طور خاص ارزشیابی از اثرات اجرای طرح های هادی بر کیفیت زندگی روستاییان ، ضرورت دارد .
در طول این تحقیق به اثرات مثبت و منفی اجرای طرح هادی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان خواهیم پرداخت . به عبارتی دیگر خواهیم دید که اجرای طرح هادی روستایی تا چه میزان بر زندگی روستائیان ، میزان خدمات رسانی به روستاها ، هدفمند کردن ساخت و سازها ، تسهیل در عبور و مرور و کاهش آهنگ مهاجرت و حتی ترغیب به مهاجرت معکوس تاثیرگذار است و آیا این اثرات مثبت هستند . بیان اثرات مثبت اجرای طرح هادی روستایی در کیفیت زندگی روستائیان خود دلیلی بر افزایش مشارکت و سرمایه گذاری در روستاها خواهد شد و بیان اثرات منفی آن راهکاری جهت تغییر روند تهیه و اجرای طرح های هادی روستایی خواهد بود . به طور کلی تحلیل اثرات اجرای طرح هادی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان می تواند زمینه مدیریت موفق روستایی گردد . بر این اساس پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این مورد اصلی است که اجرای طرح هادی بر بهبود کیفیت زندگی روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیاهکل تا چه حد تاثیر داشته است ؟
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق
1-3 – هدف تحقیق
اهداف این تحقیق شامل دو دسته اهداف اصلی و فرعی می باشند :
1-3-1- هدف اصلی
– تعیین اثرات اجرای طرح هادی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان بخش مرکزی شهرستان سیاهکل .
1-3-2- اهداف فرعی
– ارزیابی اثربخشی آگاهی روستائیان از اجرای طرح هادی بر کیفیت زندگی .
– ارزیابی اثربخشی طرح هادی روستایی بر کیفیت زندگی روستاهای دارای طرح هادی و روستاهایی که طرح هادی در آنها اجرا شده است .
1-4 – سوال های تحقیق
سوالهای این تحقیق با توجه به اهداف آن عبارتند از :
1-5- فرضیه های تحقیق
با توجه به مباحث نظری مطرح شده در زمینه اجرای طرح هادی و تاثیر آن بر کیفیت زندگی که بدان ها اشاره خواهد شد ، به نظر می رسد اجرای طرح هادی می تواند بر بهبود کیفیت زندگی روستائیان موثر باشد و در این میان آگاهی اهالی روستا از این طرح و اثرات آن بی تاثیر نیست و با مقایسه کیفیت زندگی در روستاهای دارای طرح هادی اجرا شده و روستاهای دارای طرح هادی می توان بر اهمیت این مهم تاکید نمود. بنابراین با توجه به نقش اجرای طرح هادی بر کیفیت زندگی روستائیان می توان فرضیه های زیر را مطرح نمود:
1-6- جامعه آماری ، حجم نمونه و متغیرهای تحقیق
جامعه آماری در این پژوهش ، روستائیان بخش مرکزی شهرستان سیاهکل می باشد . بخش مرکزی شهرستان سیاهکل در سال 1390 دارای 3 دهستان ، 111 روستا ، 5586 خانوار و 17742 نفر جمعیت می باشد . با توجه به حجم جامعه آماری و بر اساس جدول استاندارد مورگان حجم نمونه آماری 380 نفر از روستائیان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ، اقدام به توزیع و تکمیل پرسشنامه در سطح روستاهای مورد مطالعه گردیده است . در این تحقیق از مجموع 111 روستا ، 6 روستا به عنوان روستاهای نمونه ( که نیمی از آنها دارای طرح هادی اجرا شده و نیمی دیگر دارای طرح هادی بوده اند ) ، مورد بررسی قرار گرفته است و روستاها بر اساس روستاهای کوچک ، متوسط ، بزرگ طبق جدول (1-1) ، طبقه بندی و سهم هر طبقه و تعداد نمونه های هر روستا مشخص گردید. متغیر وابسته در تحقیق حاضر بهبود کیفیت زندگی روستائیان در ابعاد : محیطی ، اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی و متغیر مستقل آن اجرا شدن و نشدن طرح هادی روستایی می باشد.بعد از انجام مراحل فوق الذکر با استفاده از جدول مورگان و با سطح اطمینان 95/0 و با توجه به مجموع جمعیت دو گروه که برابر 7070 نفر می باشد ، می بایست از 380 نفر از جامعه انتخابی به جمع آوری اطلاعات پرداخته شود . حال با استفاده از نسبت جمعیت هر روستا به تعداد کل نمونه ، مشخصگردید که از هر روستا ، چند پرسشنامه تکمیل و اخذ گردد.
جدول 1-1 :طبقه بندی روستاهای بخش مرکزی شهرستان سیاهکل بر اساس جمعیت
جمعیت | روستاهای دارای طرح هادی
اجرا شده |
تعداد روستای منتخب | روستاهای دارای طرح هادی
اجرا نشده |
تعداد روستای منتخب | ||
تعداد | درصد | تعداد | درصد | |||
کمتر از 250 نفر | 2 | 8/1 | 1 | 16 | 40/14 | 1 |
500-250 نفر | 5 | 50/4 | 1 | 15 | 50/13 | 1 |
1000-500 نفر | 6 | 40/5 | 1 | 6 | 40/5 | 1 |
بیشتر از 1000 نفر | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 | 0 |
مجموع | 3 | 3 |
منبع : بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان سیاهکل ، 1393
جدول 1-2 :جدول روستاهای دارای طرح هادی بخش مرکزی شهرستان سیاهکل
طرح هادی اجرا شده | جمعیت | خانوار | دهستان | نام روستا | شهرستان | ردیف | |
254 | 73 | توتکی | کرف پشته | سیاهکل | 1 | ||
√ | 720 | 220 | توتکی | لیش | 2 | ||
350 | 105 | توتکی | مهربن | 3 | |||
272 | 80 | توتکی | اشکجان پهلو | 4 | |||
210 | 60 | توتکی | سوتگوابر | 5 | |||
75 | 29 | توتکی | بالارود | 6 | |||
199 | 59 | توتکی | توشی | 7 | |||
√ | 275 | 82 | توتکی | آسو | 8 | ||
419 | 133 | خرارود | کلامسر | 9 | |||
√ | 489 | 289 | خرارود | فشتال | 10 | ||
130 | 46 | خرارود | کاجان | 11 | |||
390 | 124 | خرارود | کجیل | 12 | |||
233 | 65 | خرارود | لیشک | 13 | |||
√ | 375 | 124 | خرارود | پنابندان | 14 | ||
√ | 972 | 288 | خرارود | تازه آباد جانکاه | 15 | ||
409 | 132 | خرارود | چالشم | 16 | |||
√ | 902 | 266 | خرارود | خرارود | 17 | ||
143 | 42 | خرارود | سلش | 18 | |||
435 | 130 | خرارود | ملک رود | 19 | |||
√ | 585 | 171 | خرارود | دوست لات | 20 | ||
263 | 79 | خرارود | گاوکول | 21 | |||
98 | 30 | خرارود | گیل بام | 22 | |||
√ | 441 | 147 | مالفجان | ازبرم | 23 | ||
√ | 118 | 40 | مالفجان | چوشل | 24 | ||
212 | 63 | مالفجان | زیارتگاه | 25 | |||
258 | 84 | مالفجان | رجورازبرم | 26 | |||
97 | 32 | مالفجان | کرفستان | 27 | |||
499 | 106 | مالفجان | نمک رودبار | 28 | |||
√ | 349 | 107 | مالفجان | هلستان | 29 | ||
116 | 46 | مالفجان | چوفلکی | 30 | |||
√ | 966 | 319 | مالفجان | مالفجان | 31 | ||
√ | 235 | 89 | مالفجان | دهبنه | 32 | ||
218 | 83 | مالفجان | سپردان | 33 | |||
√ | 283 | 108 | مالفجان | بیدرون | 34 | ||
349 | 127 | مالفجان | لشکریان | 35 | |||
159 | 48 | مالفجان | خوشل | 36 | |||
186 | 68 | مالفجان | مالده | 37 | |||
منبع : بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان سیاهکل ، 1393
در خصوص چگونگی بررسی اعتبار محتوای این پرسشنامه ، پرسشنامه اولیه را ابتدا تنظیم و سپس با استفاده از نظر استاد راهنمای محترم ویرایش و تنظیم گردید.
از آنجایی که ضریب آلفای کرونباخ معمولا شاخص مناسبی برای سنجش قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری و هماهنگی درونی میان عناصر آن است ، بنابراین قابلیت اعتماد پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق را به کمک آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS ارزیابی خواهد شد . این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه یا آزمون هایی که خصیصه های مختلف را اندازه گیری می کنند ، به کار می رود. ( سرمد و همکاران ، 1385)
از نتایج بدست آمده در جدول( 1-3 ) مشخص می گردد که پایایی پرسشنامه تحقیق ، در ابعاد مختلف در سطح قابل قبولی قرار دارد .
جدول 1-3 : جدول ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای پرسشنامه
مولفه ها | تعداد سوالات | ضریب آلفای کرونباخ |
شاخص های کالبدی | 8 | 72/0 |
شاخص های اقتصادی | 7 | 87/0 |
شاخص های اجتماعی | 10 | 91/0 |
شاخص های محیطی | 10 | 90/0 |
منبع : یافته های تحقیق ، 1393
1-7- محدوده مورد مطالعه
بخش مرکزی شهرستان سیاهکل در قسمت شمالی این شهرستان واقع شده است و از نظر موقعیت ریاضی در 49 درجه و 43 دقیقه تا 50 درجه 09دقیقه طول شرقی و 36 درجه 38 دقیقه تا 37 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی واقع شده است . این بخش در پهنه جلگه ای واقع شده است و براساس نقشه توپوگرافی که توسط سازمان نقشه برداری کشور تهیه شده است ، شیب عمومی بخش از جنوب به شمال می باشد .
همچنین از نظر موقعیت نسبی بخش مرکزی سیاهکل از شمال به شهرستانهای لاهیجان و آستانه اشرفیه ، از شرق به شهرستان لاهیجان ، از غرب به بخش سنگر از شهرستان رشت و از سمت جنوب به بخش دیلمان شهرستان سیاهکل همجوار است . این بخش دارای 3 دهستان به نامهای خرارود ، مالفجان و توتکی می باشد . ( سالنامه آماری استان گیلان ، 1390 ) .
لازم به ذکر است محدوده مورد مطالعه توسط نقشه و با جزییات بیشتری در فصل سوم تحقیق حاضر ارائه خواهد شد .
خشکسالی بهطور کلی به معنای کم شدن میزان بارش یک دوره نسبت به میانگین بارش دراز مدت میباشد و یکی از مهمترین مسایلی است که در رشته اقلیم شناسی مورد بحث قرار میگیرد. از دلایل اهمیت موضوع، آسیب و خساراتی است که خشکسالی میتواند بر تاسیسات زیر بنایی و اقتصادی به همراه داشته باشد بهطوری که جبران خسارات ناشی از آن با صرف هزینههای بسیار سنگین همراه بوده و در بعضی موارد خسارات به تاسیسات زیربنایی و یا حتی برخی اکوسیستمها برگشتناپذیر بوده و به اهمیت آن میافزاید. از همینرو شناخت هرچه بیشتر این پدیده، راه را برای برنامه ریزی و مدیریت هرچه بهتر این رخداد هموارتر نموده و ابزار قویتری را جهت مدیریت بهتر ریسک در دست مبادی ذیربط قرار میدهد. از آنجا که مسأله خشکسالی، موضوعی نیست که بشر توان مقابله با آن را داشته باشد و بلایای طبیعی محسوب میگردد، باید بکوشد با مطالعه و بررسی دقیق این پدیده، آن را هرچه بیشتر بشناسد و راههای سازگاری با آن را بیابد. در ایران نیز به دلیل کم بودن نزولات جوی سالانه و به طور کلی خشک بودن اقلیم منطقه، وقوع خشکسالیها کشور را از لحاظ تامین آب با بحران روبه رو نموده و این موضوع نمود بیشتری پیدا میکند.
در این تحقیق با استفاده از دادههای بارش و دمای ایستگاههای سینوپتیک منتخب سراسر کشور که به عنوان متغیرهای این تحقیق میباشند، توسط روشهای آماری و اقلیمشناسی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و در نهایت منجر به استخراج پارامترهایی گردید که بهوسیله آنها میتوان ابعاد مختلف خشکسالی از قبیل شدت، مدت، توالی، فراوانی و وسعت را تعیین نمود. همچنین با بررسی ابعاد مختلف خشکسالی رفتار خشکسالیها در ایران مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته تا امکان پیشبینی دقیقتر خشکسالیها فراهم گردد.
1-3 سوالات تحقیق
1- آیا شاخص SPI مدل مناسبی برای پایش خشکسالی و مدلیزه کردن خشکسالی میباشد؟
2- آیا شاخص SPI و RDI میتوانند در تمام ایران به جای هم جهت پایش خشکسالی استفاده شوند؟
3- آیا رابطه مدت – فراوانی و شدت – وسعت در ایران غیر خطی میباشد.
1-4 فرضیه
1- به نظر میرسد شاخص SPI مدل مناسبی برای پایش خشکسالی و مدلیزه کردن خشکسالی باشد.
2- به نظر میرسد شاخص SPI و RDI میتوانند در تمام ایران به جای هم جهت پایش خشکسالی استفاده شوند.
3- به نظر میرسد رابطه مدت – فراوانی و شدت – وسعت در ایران غیر خطی باشد.
1-5 اهداف تحقیق
با توجه به اثرات مستقیم و غیر مستقیمی که خشکسالی بر منابع آب و متعاقب آن بر تاسیسات زیر بنایی وارد میآورد و میتواند از نظر مدت و گستردگی بسیار طولانی مدت و گسترده باشد، باعث ضعف و کاهش عملکرد فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی شده و از یک طرف چرخه اقتصادی را دچار اختلال مینماید و از طرف دیگر جبران خسارات ناشی از خشکسالی مستلزم صرف هزینههای بسیار زیاد میباشد. چنانچه در بحث مدیریت و حفاظت منابع آب مقوله خشکسالی در نظر گرفته نشود برنامه ریزیهای مدیریتی پایه ومبنای کاربردی و سودمند نداشته و در دراز مدت مشکلات متعدد ناشی از کمبود منابع آب شرین دامنگیر خواهد بود:
از اهداف علمی این تحقیق میتوان به تعیین ابعاد مختلف خشکسالی (شدت، مدت، فراوانی و وسعت) و از اهداف کاربردی آن میتوان به مقایسه دو شاخص SPI و RDI در نواحی مختلف ایران و همچنین ارائه معادلات و روابط بین ابعاد مختلف خشکسالی اشاره نمود.
بنابراین شناخت و آگاهی از این پدیده میتواند امکانات بیشتری را در اختیار مدیران و برنامه ریزان ذیربط جهت ارائه راهکارها و کشف و استفاده هرچه بهتر از استعدادها و توانایهای هر منطقه فراهم آورد تا مدیران با آمادگی هرچه بیشتر به مقابله با این پدیده بپردازند و اثرات نامطلوب ناشی از آن را تا جای ممکن بکاهند و تا حد ممکن اثرات جبران ناپذیری که این پدیده در برخی از ابعاد طبیعی و انسانی میتواند برجای بگذارد، کاهش یابد.
1-6 روش جمع آوری اطلاعات
روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانهای بوده و از طریق مرور و مطالعه مقالات، پایاننامهها و پژوهشهای محققین، اساتدید و دانشجویانی است که در مطالعات خود به این زمینه پرداخته و شامل کارهای انجام شده پیشین میباشد که در ایران و در جهان صورت گرفته است.
1-7 ابزار گرداوری اطلاعات
ابزار گردآوری اطلاعات استخراج آمار و اطلاعات مورد نیاز از بانکهای اطلاعاتی ، شبکه های اینترنتی، کامپیوتری و ماهواره ای بوده است.
فصل دوم (مرورمنابع، ادبیات تحقیق، پیشینه تحقیق)
2-1 پیشینه تحقیق
تحقیقهای بسیاری در مورد موضوع خشکسالی در کشور و جهان انجام گرفته که به برخی از آنها اشاره شده است:
عزیزی (1379) با بررسی ال نینو و دوره های خشکسالی – ترسالی در ایران با استفاده از 29 ایستگاه انتخابی توانست به این نتیجه دست یابد که ارتباط قویی بین بارش سالانه ایران و شاخص نوسانات جنوبی SOI (Southern oscillation index) وجود دارد. همچنین در مورد بررسی های ماهانه ثابت شد که بارش ماهانه ایران و شاخص نوسانات جنوبی همزمان آن، در ماه اکتبر بالاترین ضریب همبستگی را دارند.
انصافی مقدم (1382) با بررسی خشکسالی و روند بیابانی شدن در حوضه مرکزی ایران با استفاده از شاخص Z نشان داد که در یک دوره چهل ساله، 17 سال دارای شرایط اقلیمی مطلوب بوده است و 23 سال از دوره به درجات خشکی ضعیف با تمایل به خشکی متوسط گرایش داشته است.
رضیئی و همکاران(1382) در محدوده اصفهان و یزد نشان دادند که در سالهای 1960 تا 1999 منطقه سیکلهای نسبتاً بلند مدت خشکسالی و ترسالی را پشت سر نهاده است که هر کدام از آنها نزدیک به 10 سال بر منطقه حاکم بوده و شاخص SPI با مقیاس 12 و 24 ماهه در ایستگاههای منطقه موید این مطلب میباشد .همچنین نشان میدهند كه پدیده خشكسالی از غرب به شرق از یك روند تقریباً افزایشی پیروی نموده و در حاشیه استان یزد شدت خشكسالیها به حداكثر میرسد.
لشنی زند(1382) با بررسی شدت، تداوم وفراوانی خشکسالیهای اقلیمی در شش حوضه واقع در غرب و شمال غرب کشور و ترسیم منحنیهای شدت، مدت نتیجه گرفت که وقوع خشکسالی های با تداوم یک تا سه ماهه حتی در مناطق نیمه مرطوب پدیده ای معمول و بازگشت کننده است.
محمدی و همکاران(1382) با پهنه بندی خشکسالی اقلیمی در حوضه مارون با استفاده از شاخص آماری SIAP Standard Index of Annual Precipitation)) در منطقه جنوب غرب ایران در ابتدا سالهای معرف خشک، نرمال و تر برای حوضه تعیین سپس با استفاده از روشهای سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و زمین آمار (Geostatistic) خشکسالی در منطقه پهنه بندی و نواحی با ریسک بالای خشکسالی تعیین گردید. نتایج نشان داد سال آبی 1372-1373 از 24 ایستگاه مورد مطالعه 16 ایستگاه (67%) با میزان شاخص 8/1 – و بقیه با میزان شاخص 1- خشکترین سال دوره محسوب می شوند بنابراین تمامی نقاط حوضه به غیر از بخش کوچکی در قسمتهای جنوبی دارای طبقه خشکسالی شدید میباشد و این سال بعنوان خشک ترین سال انتخاب گردید.
مرادی و همکاران (1386 ) به منظور تحلیل روند و خصوصیات مکانی شدت خشکسالیهای استان فارس با استفاده از نمایه بارش استاندارد شده (SPI) بر روی 26 ایستگاه بارانسنجی بمدت 33 سال (1342-1378) در استان فارس نشان دادند شدت خشکسالی در مناطق مرکزی استان نسبت به سایر نواحی بیشتر بوده وهمچنین با استفاده از مدل رگرسیون خطی وآزمون ناپارامتری من- کندال آشکار گردید وجود روند در تمامی ایستگاه ها به استثنای ایستگاه چهار دانگه مشهود میباشد.
انصافی مقدم (1386) جهت ارزیابی چند شاخص خشکسالی اقلیمی و تعیین مناسبترین شاخص در حوضه دریاچه نمک با استفاده از آمار 44 ساله 34 ایستگاه هواشناسی حوضه دریاچه نمک نشان داد شاخص دهکها (DI) و شاخص (SPI) مقارن با سال وقوع کمینه بارندگی، رخداد خشكسالی شدید و بسیار شدید را در تمام ایستگاههای تحت مطالعه نشان داده و كارآیی بیشتری نسبت به سایر شاخصها از جنبه نمایش خشكسالی بسیار شدید دارند. بنابراین در انتخاب مناسبترین شاخص جهت تحلیل خشکسالی در طی سالهای یک دوره طولانی مدت، شاخص (SPI) و شاخص دهکها در جایگاه نخست، شاخص (ZSI) در جایگاه دوم، شاخص درصد نرمال در جایگاه سوم قرار می گیرد.
روشنی و اسلامی (1388) جهت ارزیابی و پایش خشکسالی (شدت، مدت و فراوانی) درساحل جنوبی دریای خزر برروی پنج ایستگاه سینوپتیک بندرانزلی، رشت، رامسر، بابلسر و گرگان در طی دوره آماری 1956 تا 2003 (48 سال) با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده (SPI ) نشان دادند که فراوانی خشکسالیها نسب به ترسالیها بیشتر بوده وبین 62 تا83 درصد از فراوانی خشکسالیها در مدت 1 تا 3 ماه رخ داده و دوره های خشک بلندمدت از فراوانی کمتری برخوردار هستند. همچنین همبستگی بالای ضریب خشکسالی در غرب نسبت به شرق ساحل بیانگر عدم همزمانی رخداد خشکسالی می باشد همچنین رابطه مدت- فراوانی و شدت- فراوانی نشاندهنده کاهش فراوانی با افزایش شدت و مدت بوده و این موضوع درباره زیر دورهها نیز به اثبات رسیده است.
عملکرد در لغت یعنی حالت یا کیفیت کارکرد. عملکرد یک سازه کلی است که بر چگونگی انجام عملیات اشاره دارد. معروف ترین تعریف عملکرد توسط نیلی و همکاران (2002) ارائه شده است که عبارت است از؛ فرایند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذشته. رویکرد سنتی عملکرد تجاری بر سودآوری تأکید دارد و اغلب به وسیله نرخ بازده سرمایه گذاری ارزیابی می شود (مورگان و استرانگ[5] 2003). عملکرد تجاری دربرگیرنده شاخص های بازده فروش، بازده سرمایه گذاری و سود هر سهم، و شاخص های غیرمالی چون سهم بازار و توسعه محصول جدید است (برگرن[6]، 2004).
مارتین کونسوگرا و استبان[7] (2007) نیز عملکرد تجاری را سودآوری، اندازه شرکت، سهم بازار و میزان رشد می دانند. لی و چوی[8] (2003) عملکرد سازمانی را درجه ای که شرکتها به اهداف کسب و کارشان می رسند تعریف کرده اند. به عبارت دیگر عملکرد را به عنوان رفتار یا روشی که سازمانها، گروهها و افراد کار را انجام می دهند می دانند. از طرفی بهبود عملکرد این شرکتها در گرو سودآوری، ارائه خدمات با کیفیت، رضایت و بهره وری کارمندانش است که در این تحقیق به عنوان شاخصهای عملکرد مورد سنجش قرار می گیرد (آرمسترانگ ،1386).
در سالهای دور، شرایط غیررقابتی ناشی از محدودیت عرضه و عدم وجود رقیبان و قبول این تفکر که کیفیت بالا سبب تصرف بازار می گردد، سبب شد تا کمتر به موضوع رضایت مشتری بپردازند. در حالی که امروزه بسیاری از تولیدکنندگان تولیدات خود را به صورت سفارشی ارائه می دهند زیرا رضایت مشتری صرفاً به کیفیت محصول ختم نمی شود. اکنون موفقیت از آن کسانی است که در مورد مشتری چنین می اندیشند: «مشتری مزاحم کار ما نیست، او منظور کار ماست. ما به او لطف نمی کنیم. او به ما لطف می کند که به ما فرصت می دهد تا به او خدمت کنیم». تغییر و تحول در زندگی بشر راه پرفرازی پیموده و یكی از ویژگی های دنیای جدید شدت و سرعت در تحول است، تفاوت عمده جهان پیشرفته با جهان در حال توسعه در همین معنا نهفته است (دیواندری و دلخواه، 1384).
بسیاری از نویسندگان[9]، رضایت مشتری را یك فرایند سازمانی كه موجب بقاء و رشد عملكرد شركتها می شود، می دانند (انتریالگو و همکاران[10]، 2000). رضایت مشتری، یادگیری كلی شركت را بهبود داده و باعث ایجاد دانشی می شود كه منابع مزیت رقابتی شركت را ساخته و تنظیم مجدد می كند. نتایج تحقیقات نشان می دهد كه رضایت مشتری، عملكرد تجاری را به وسیله افزایش پیشگامی، ریسك پذیری، ارتقاء محصول و فرایند، و نوآوری خدمات بهبود می دهد (به نقل از والتر و همکاران[11]، 2006).
وجود رقابتهای سخت در عرصه های گوناگون بقای جوامع و سازمان ها را متلاطم و نیازمند توانمندیهای خاص آن كرده است. ارائه دائمی و افزاینده كالاها و خدمات نو نتیجه این رقابت ها و نشان دهنده تلاشی مستمر برای این بقاست. تولید و ارائه خدمات نو با خصوصیات منحصر به فرد، نیازمند سازمانهایی با تفكر و راهبردهای نوین می باشد. سازمان هایی كه سرعت و شدت در تحول درونی شان با نیازهای بازار سامان می یابد و با هوشمندی تمام توانایی درك این نیازها را داشته و قادرند آن را به موقع تأمین نمایند. امروزه تنها داشتن بازار گسترده نمی تواند ضامن بقای سازمان باشد، مشتریان با ارزیابی چهار آرایه به سراغ محصولات و خدمات می آیند و یا از آن دور می شوند، قیمت، كیفیت، زمان و نوآوری بهتر در محصولات و خدمات. هر چه توان شرکتها در ارائه آن بیشتر باشد، به همان میزان بازار بیشتری در
دست است و تولید برای مشتریانشان زیباتر و جذاب تر خواهد بود، تبلور بخشیدن به این آرایه ها تلاشی سنگین در همه فرآیندهایتان را می طلبد. نقطه آغاز این بنا درك صحیح نیاز بازار و مشتریان است و نقطه پایان آن تأمین خواسته ها و برآوردن این نیازها و روند رو به كمال آن است (الیور[12]، 1997).
اگر ارائه خدمات خاصی باعث رضایتمندی مشتریان شود، می توان گفت، احتمال خرید و استفاده مجدد از آن خدمت بیشتر است. همچنین مشتریان راضی از خدمات می توانند مبلغان خوبی از تجارت مفیدشان برای دیگران باشند. تبلیغات دهان به دهان مثبت راجع به یك محصول، بویژه در فرهنگ جمعی كشورهای آسیای میانه كه زندگی مردم بر پایه توسعه روابط اجتماعی با دیگران شكل گرفته، بسیار مفید خواهد بود. از طرفی، عدم رضایت مشتریان هم می تواند تبلیغات منفی از سوی مشتریان، روی آوردن آنها به كالا و خدمات و سایر رقبا و در نتیجه كاهش سهم بازار شركت را به دنبال داشته باشد. بدیهی است برای جلوگیری از كاهش سود آوری، شركت چار ه ای جز كشف دلایل افزایش نارضایتی در مشتریان نخواهد داشت (بزرگی[13]، 2007).
این تحقیق هم بدنبال بررسی رابطه رضایت مشتری و عملکرد تجاری شرکتهای صنعت بیمه استان گیلان می باشد.
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
در دو دهه اخیر، مدیریت عملكرد سازمانی به یكی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینههای تحقیقاتی و هم در زمینه های كاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. عوامل زیادی بر عملکرد تجاری شرکت ها تاثیر دارند که یکی از این عوامل رضایت مشتری می باشد. امروزه فعالیتهای سازمان سخن روز است. یکی از راههای افزایش عملکرد سازمان، تأمین نیازها و انتظارات مشتریان است و با افزایش کیفیت خدمات می توان رضایت مشتری را بالا برد. به همین خاطر یکی از شاخص های عملکرد سازمان، رضایت مشتری است (بلوریان تهرانی، 1388).
بر اساس تئوری بازاریابی و تجربه عملی، شرکتها بایستی برای راضی نگه داشتن مشتریان عملکردشان را بهبود دهند تا بتوانند در محیط کسب و کار به شدت رقابتی به مزیت رقابتی پایدار دست یابند دراکر[14] (2001) در سال 1954 عنوان کرده بود که رضایتمندی مشتری تنها تعریف و توصیف موجهی است که در مورد هدف یک سازمان تجاری می توان ارائه نمود. از آنجا که رضایت مشتری با عملکرد سازمان رابطه ای تنگاتنگ دارد، در سالهای کنونی شرکتها با برنامه مدیریت عملکرد جامع بر آن هستند که پیوسته کیفیت محصولات، خدمات و فرایندهای بازاریابی را بهبود بخشند و با اجرای مدیریت عملکرد جامع موجبات رضایت مشتری را فراهم آورد (کاتر و گری، 2011).
مفهوم مشتری در كانون فعالیتها و فلسفه وجودی سازمانهای تجاری و بازرگانی قرار دارد. در زمان كنونی حفظ رابطه با مشتری امری ضروری به حساب می آید. گرین[15] (1991) در كتاب خود به نام «تأمین رضایت مشتری» یك قانون طلایی ارائه كرده و گفته است؛ مواظب مشتریان خود باشید، زیرا اگر چنین نكنیــد، كس دیگری این كار را انجام خواهد داد. مشتـری كسی است كه برای او یك فــــرد یا یـك سازمان نیـازی را تأمین می كنـد (بران و گراند[16]، 2010).
مهمترین اثرات رضایت مشتری بر عملکرد شرکتها عبارتنداز: كاهش مستمر هزینه ها و كوتاه شدن زمان چرخه های كاری به دلیل استفاده مؤثر از منابع؛ بهبود نتایج عملیات و سازگار و قابل پیش بینی شدن این نتایج (توصیه های بهبود)؛ ایجاد امكان پرداختن به فرصتهای متمركز و اولویت بندی شده برای انجام عملیات بهبود؛ افزایش توانایی ایجاد ارزش برای هر دو طرف؛ انتقال اهمیت تأمین خواسته های مشتری همچنین الزامات قانونی و مقررات به سازمان؛ پایه گذاری خط مشی از نظر مؤسسه. رضایت مشتری حاصل یك سیستم سه قسمتی است كه عبارتند از: عملكردها (فرایندهای) مؤسسه؛ كاركنان مؤسسه كه ارائه دهنده محصول یا خدمت هستند؛ انتظارات مشتری. اثربخشی این سیستم سه قسمتی بستگی به ادغام مناسب این قسمتها با یكدیگر دارد. منطقه مشترك بین سه قسمت بیانگر رضایت مشتری است (برادی[17]، 2001).
عملكرد تجاری در برگیرنده شاخصهای بازده فروش، بازده سرمایه گذاری و سود هر سهم، و شاخصهای غیر مالی چون سهم بازار و توسعه محصول جدید است. مفهوم عملكرد تجاری به طور كلی بر کارآیی و اثربخشی متمركز است. چرا كه شركت برای بقا باید سودآور باشد، به طور كلی كارایی مالی چون (سود ناویژه، سود ویژه، نرخ بازده سرمایه گذاری، سودآوری نسبی) به عنوان نتیجه نهایی عملكرد تجاری استفاده می شود. در واقع عملكرد تجاری نتیجه سودآوری، اندازه شركت، سهم بازار و میزان رشد می باشد (مارتین کونسوا و استبان[18]، 2007).
بنابراین انجام این تحقیق می تواند نتایج بنیادی و کاربردی زیادی داشته باشد. بدین صورت که با مطالعه و بررسی منابع مرتبط با مبانی نظری، مباحث جدیدی در این زمینه ارائه می شود ضمن این که یافته های حاصل از این تحقیق به طور کاربردی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
کارکنان هر سازمان با ارزش ترین دارایی آن سازمان محسوب می شوند، از این رو سازمانها با چالش بکارگیری و حفظ نیروی کار متخصص و کارآمد مواجه هستند. به کارگیری و حفظ کارکنان در سازمان نیازمند ابزاری هستند که بتوان از میان متقاضیان مشاغل، بهترین ها را برای کار برگزید و از جانب دیگر شرایطی را فراهم آورد تا کارکنان از موقعیتهای کاری شان احساس رضایت مندی داشته باشند(سید عسگری و همکاران،1390،ص36). بنابراین، در دنیای کنونی نیروی انسانی مهم ترین عامل رشد و ماندگاری و مهمترین مزیت رقابتی سازمانها به شمار می رود؛ اما چه نیروی انسانی ای؟ نیروی انسانی تحلیل رفته، فرسوده و ناراضی یا نیروی انسانی شاداب، پر انگیزه و درگیر در کار؟سازمان های امروزی در جستجوی بهترینها و پیروزی در نبرد استعدادها از هیچ کوششی فروگذار ننموده؛ همواره میکوشند تا بهترین، مستعدترین و دانشورترین افراد را جذب خود نموده، از آنان در راستای تحقق اهداف خود بهره جویند(قادری و دیگران، 1391 ،ص50). قراردادهای روان شناختی، توافقی آشکار بین فرد و سازمان است. این معامله مشخص میکند که هر یک از طرفین، انتظار دارند چه چیزی بدهند و به دست آورند. افراد انتظار دارند حقوق، مقام، حس احترام، فرصتهای پیشرفت و کار چالش بر انگیز داشته باشند تا نیازهایشان برآورده شود و هرگاه انتظارات کارکنان در سازمان برآورده نشود، کارکنان نیز ممکن است به تعهدات خود عمل ننمایند، رفتارهایی برخلاف منافع سازمان انجام دهند یا به دنبال شغل دیگری بروند (نیسی و دیگران،1390،ص40).
دو سازه مهم روان شناختی که نقش برجسته ای در افزایش اثربخشی فرد و سازمان دارند، انگیزش شغلی و اشتیاق شغلی است. اشتیاق شغلی مفهومی است که با پیامدهای مثبتی همچون عملکرد شغلی، تقویت رفتارهای مدنی سازمانی و خشنودی شغلی رابطه مثبت و با قصد ترک شغل رابطه منفی بالایی دارد(نعامی و پیریایی،1390،ص.24). اشتیاق کارمند درجه ای از به کارگیری منابع عاطفی،شناختی و فیزیکی برای انجام نقشهای کاری است(Xu & Thomas,2011,P.399). اگرچه بسیاری از سازمانها تلاش میکنند تا برنامههایی را اجرا کنند که کارکنانشان را مولد و متعهد حفظ کنند اما در همه زمانها اشتیاق کارمند[2] پایین است. طبق بررسیهای به عمل آمده انجمن مدیریت منابع انسانی آمریکا، 99 درصد رهبران منابع انسانی انتظار دارند که اشتیاق کارمند به عنوان چالشی استراتژیک ادامه خواهدداشت(Cross et al,2012,P.202). مطالعات رابطه مثبتی بین اشتیاق کارمند و بازده های عملکردی سازمان پیدا کردند که عبارتند از: حفظ کارمند، بهره وری، سودآوری، وفاداری مشتری (Markos & Sandhya Sridevi,2010,P.92 ). زیرا کارکنانی که مشتاق هستند ارزش تجربه مثبت مشتریان را درک کرده و تعهدات بیشتری برای تحویل خدمات و کالاهای با کیفیت نشان می دهند( Roy,2010 ,P.182& Siddhanta).
اشتیاق کارمند برای سازمانهای معاصر که با چالشهای زیادی موجه هستند، حیاتی میباشد. سازمانها میتوانند از طریق اشتیاق شغلی مزیت رقابتی به دست آورند(Gruman & Saks, 2011, P.125). اشتیاق کارکنان سازمانها را جهت نوآوربودن و رقابت کردن توانمند میسازد (Welch,2012,P.247). کارکنانی که در کارشان اشتیاق دارند ارتباط لذت بخش، موثر و فعالی با کارشان برقرار می کنند( Xu & Thomas, 2011, P.400). یک کارمند مشتاق کسی است که خود را درگیر کارش کرده و به آن علاقه مند است. کارکنان مشتاق به
کارشان تعصب دارند، نوآوری را فراهم ساخته واحساس می کنند که سهمی در حرکت سازمان شان به جلودارند(Kennedy & Daim, 2010, P.470).کارکنان دارای اشتیاق شغلی متمایل به سخت کار کردن با حالت ذهنی مثبت هستند که به وسیله آن قادرند درمحیط کار،کارهای زیادی را به انجام برسانند(پیرحیاتی ودیگران،1391،ص 98).
با توجه به اهمیت اشتیاق کارمند و نقش برجسته آن در بهره وری فردی و سازمانی، لزوم بررسی دقیق و موشکافانه این متغیر و شناسایی پیشایندها و عوامل ایجاد کننده آن در جهت تحقق اهداف سازمانی بیش از پیش احساس میشود.یکی از متغیرهای پیش بین اشتیاق کارمند، شایستگیهای رهبران می باشد(Stroud,2009 ,PP.10-11).
معمولا موفقیت یا شکست یک سازمان را به رهبران آن نسبت می دهند.از این رو، مسئله رهبری در سازمان ارزش و اهمیت قابل توجهی دارد که به نظر، پیچیده و گسترده می آید (فانی و دیگران، 1389،ص100). یکی از اساسی ترین وظایف مدیریت، هدایت و سرپرستی نیروی انسانی سازمان است. رهبری توانایی ترغیب دیگران به کوشش مشتاقانه جهت برآورده ساختن هدفهای معین است (نوربخش و توکلی،1389،ص ص56-55). رهبران، فرهنگ سازی می کنند و نقش اساسی آنان اثرگذاری بر دیگران است؛ به گونهای که هدف های از پیش تعیین شده را مشتاقانه دنبال کنند (خلیفه سلطانی و دیگران، 1389، ص152). سازمانی را نمیتوان یافت که رشدی مستمر و موفقیتی پایدار را تجربه کرده باشد مگر آن که توسط مدیر یا تیمی از مدیران و رهبران شایسته و کارآمد اداره و هدایت شده باشد (نیرومند و دیگران،1391، ص146). رهبری و روابط شان نقشی کاملاً کلیدی در موفقیت سازمانی دارد. تحقیقات اخیر در ارتباط بین رضایت کارمند و عملکرد شغلی پیشنهاد میدهد که بیشترین سهم عمده در اشتیاق کارمند، توانمند سازی و رضایت آنان بر اساس رابطهای می باشد که با رهبران خود دارند (Arpankumar,2012,P.201).
شایستگی رهبری[3] مجموعهای از شایستگیهایی است که توجه زیادی از محققان را به خود جلب کرده است (Shao & Muller, 2011, P.947).کارکنانی که احساس کنند رهبرانشان مشتاق و متعهد هستند،به احتمال بیشتری این ویژگیها رادر ارتباط با خودشان پیاده میسازند (Hamman,2012,P.13). بهترین رهبران میدانند که زمانی که کارکنان مشتاق هستند، بهره وری و عمکردی فردی و عملکرد مالی و رضایت مشتری بهبود مییابد زیرا کارکنانی که انگیخته شدهاند (دارای انگیزه می باشند)، سهم بیشتری در موفقیت سازمانی داشته و تمایل بیشتری برای تلاش اضافی در جهت انجام وظایفی داشته که برای اهداف شرکت حیاتی می باشد(Arpankumar,2013,P.1). گیبونز[4] بیان میکند که توافق عمومی بین محققان وجود دارد که سرپرستان، تاثیرگذاران کلیدی بر اشتیاق کارمند هستند. شایستگی رهبران عملیاتی توانایی آن را دارد که باعث انگیزه و اشتیاق کارکنان شود (Stroud,2009 ,PP.8-9).
لذا سوال اصلی تحقیق آن است که آیا بین شایستگی رهبری و اشتیاق کارمند رابطه وجود دارد؟
1-3) اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
اشتیاق شغلی کارکنان منافع بسیاری را به صورت مشتقیم و غیر مستقیم برای سازمان و افراد در پی دارد(Gibbons, 2006). این منافع در سطوح متفاوتی از سازمان نمودار می گردد. بعضی منافع فقط در محیط داخلی سازمانی هویدا میگردند در حالی که بعضی از منافع تاثیر مستقیمی بر ذی نفعان خارجی سازمان دارند. مزایای داخلی اشتیاق شغلی کارکنان شامل بهبود مدیریت دانش، کاهش غیبت کارکنان، بهبود روحیه کارکنان، افزایش ایمنی، قابلیت استفاده بیشتر از داوطلبان داخلی با استفاده از برنامه های جانشین پروری،کاهش جابجایی کارکنان و افزایش انگیزه آنان می باشد(عسگری، 1390). مزایای خارجی اشتیاق شغلی کارکنان شامل افزایش بهره وری، افزایش حاشیه سود و درآمد، افزایش سطح وفاداری مشتریان و افزایش توانایی جذب کارکنان با استعداد از خارج از سازمان با اتکا به مهارت کارفرمای برگزیده شده است(Gibbons, 2006). اثرات مثبت اشتیاق شغلی کارکنان نه تنها به نفع سازمان، بلکه به نفع تک تک کار کنان است. این مزایا ممکن است شامل افزایش بهره وری کارکنان، بالا رفتن نرخ دستمزد، افزایش عزت نفس و بهبود سلامتی کارکنان باشد(Saks, 2006). اکسل رود (Axelrod,2002) علاوه بر موافقت با مزایای بر شمرده برای افزایش اشتیاق شغلی کارکنان، درباره تاثیر پیاده سازی اشتباه این استراتژی هشدار داده و بیان داشته است که اگر اشتیاق شغلی کارکنان به صورت ناصحیح و ناقص اجرا گردد، بدبینی و تردید همچون بیماری فراگیر همه سازمان را دربر خواهد گرفت(عسگری، 1390).
1-4) چارچوب نظری
امروزه با توجه به تنوع بالای نیروی کار، یک رویکرد یکسان، برای اشتیاق شغلی همه کارکنان موفق نخواهد بود. به دلیل گستردگی دامنه نیازهای کارکنان، توجه به انعطاف پذیری امری ضروری است (Saks, 2006). کیفیت روابط بین مدیران و کارکنان به عنوان یک پیوند حیاتی برای افزایش اشتیاق شغلی کارکنان به حساب می آید. علاوه بر رهبران، مدیران مستقیم نیز نقش اساسی در افزایش سطح اشتیاق شغلی کارکنان بازی میکنند (Gibbons, 2006).تحقیقات نشان می دهد اعتماد مدیران و نیز اعتماد افراد به میل درونی شان به شغل می تواند ابزاری برای افزایش اشتیاق شغلی کارکنان در کارشان باشد(Chughtai & Buckley, 2011). مدیران موظف به شناسایی مولفه های کلیدی اشتیاق شغلی کارکنان و طراحی روشهایی جهت ارزیابی پیشرفت کارکنان در این زمینه می باشند. آنان باید منابع مالی و غیر مالی مورد نیاز برای اجرای برنامه های اشتیاق شغلی کارکنان را فراهم نمایند و این چنین حمایت خود را در پیاده سازی استراتزی اشتیاق شغلی کارکنان تکمیل نمایند(Seijts & Crim, 2006 ).
گیبونز (2006) معتقد است که عامل حیاتی دیگر در افزایش اشتیاق شغلی کارکنان بسترسازی مناسب برای برقراری ارتباط شفاف از طرف رهبران به وسیله نشر اطلاعات صحیح از چشم انداز، اهداف و انتظارات می باشد. زمانی که رهبران فرصتهای مداوم برای گفتگو و مباحثه را در سازمان گسترش دهند، این امر منجر به ایجاد اعتماد، بهبود درک کارکنان از کلیت سازمان و ساخت فضای حمایتی از کار تیمی میشود. ارتباطات شفاف در سازمان، جریان آزاد دریافت بازخور و ارائه گزارش را درمیان کارکنان و مدیران تشویق می کند(Seijts & Crim, 2006).