وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بازتاب اسطورۀ قهرمانی در داستان گرشاسب بر پایۀ اوستا و متون پهلوی

گرشاسب، قهرمان اسطوره ای، اژدها اوژن اوستایی،پسر سام و قهرمان رستاخیزی، در منابع فارسی زرتشتی، شاهکار های قهرمانی بسیاری با او در ارتباط است. شرح ماجراهای او در متون پهلوی و اوستا گردآوری شده است. این پژوهش اسطوره ی گرشاسب را طبق کهن نمونه ی قهرمانی ، بررسی می کند که پژوهشگران در زندگی اغلب قهرمانان اسطوره ای مشخص کرده اند. هدف اصلی این رساله ارائه تحلیلی نو از داده ها و داستان های گرشاسب برای تعریف قهرمان اسطوره ای بر پایه ی اوستا و متون پهلوی است. چهره ای که از او در اوستا می بینیم ، قابل مقایسه با نمونه هایی از ایزدان جنگاور و هند و اروپایی است. منابع دینی پهلوی به ویژه متون رستاخیزی و آخر زمانی جایگاه گرشاسب را در ساختار دینی مزدیسنا می نمایاند. او درجهان حماسی ایرانی آوازه ای ندارد و روایات پراکنده ی مربوط به او نیز در منابع گوناگون تفاوت ها و گاه تناقضات در خور درنگی دارند. این رساله می کوشد تا توجیهاتی را دست کم برای بخشی از این پراکندگی ها پیشنهاد کند. در نهایت خواهیم دید که بزهکاری های قهرمان به شوربختی و بدنامی گرشاسب در هر دو جهان منجر می شود. نتیجه ی کلی بررسی این بزه ها این است که جنگاوران در ارتکاب بزه ناگزیرند.

 

 

پیشگفتار

 

 

اسطورة قهرمان، رایج ترین و شناخته ترین بن مایه ی اساطیری و کهن الگو بین دیگران است و مراحل سفر او آکنده از ماجراها و وقایعی شناخته شده است كه او با تلاش و مخاطره بسیار آن ها را پشت سر می گذارد تا ضمن تحول و تكوین و تكامل، به نقطة تعالی این الگوی روایی كه رسیدن به هدف و پیروزی است، دست یابد.

پروژه دانشگاهی

 

 

 

متاسفانه اسطوره های ایرانی فاقد شكل منسجم اسطوره های یونانی و رومی است. حتی در اوستا هم با اسطوره های دینی شده، سر وكار داریم. «اسطوره گرشاسب » جمع آوری سنتی روایت هاست. با آن که اسطوره ی قهرمانی در پژوهش های غربی ها به صورت کامل مورد بحث و بررسی قرار گرفته، اما به نظر نگارنده اسطوره های قهرمانی که هر کدام خود گواه فرهنگ و بن مایه های غنی هستند ، به صورت موردی چندان بررسی نشده اند و در  این میان، جای یک نمونه ی کامل از خوانش اسطوره ای و کهن نمونه ای بس خالی می نماید. چرا که در دورانی که ما که در آن شاهد نزول اسطوره ها هستیم بررسی کهن نمونه ی قهرمانی شکل حیاتی تری به خود می گیرد. مخصوصا در همین دوران الزام وجود قهرمان برای شکل گیری داستان بر محور وجود اوست که هر چه بیشتر موجبات سقوط آن را فراهم می آورد. داستان ها از روند ماجرا محوری خارج شده به قهرمان محوری روی می آورند تحلیل عناصر و شخصیت های وهمی در رابطه با اسطوره ی قهرمانی گرشاسب ، به کمک نقد اسطوره ای ، با همین هدف شکل می گیرد.

 

 

داستان های گرشاسب سه روایت متفاوت از یک کهن الگوی اساطیری است  که به ترتیب در اوستا،متون پهلوی، شاهنامه و گرشاسب نامه می بینیم.هر چند« که پیشینه پردازشِ دستِ کم بخشی از اسطوره گرشاسب به دورانی می رسد که نیاکان مشترک ایرانیان و هندوان با هم می زیستند».(سرکاراتی، 1378: 16)

 

 

بخش مهمی از مضامین قهرمانی و بن مایه های اسطوره ای در اوستا به داستان گرشاسب اختصاص دارد اما با ظهور در متون پهلوی ، بنا به دلایل مختلف سیاسی و آیینی چون آتش کشی و پری کامگی، بخش بزرگی از فر و شکوه اوستایی خود را از دست می دهد و به کنار رانده می شود. سیمای  گناهکارانه ی گرشاسب در برخی متون پهلوی، خوار داشت آیین مزدیسنا ، از دلایل این رنگ باختگی است.

 

 

شناخت افسانه های دینی و آیینی ایران باستان از دو راه ممکن است. اول، رجوع به متون دینی ایران باستان، دوم رجوع به متون ملی ایرانیان.از نخستین کسانی که چهره های افسانه ای و اسطوره ای را بر مبنای دینی و ملی تحلیل کرد پژوهشگر بزرگ ایران باستان ” آرتور کریستین سن” بود که در کتاب “کیانیان” قهرمانان را بر اساس روایت های دینی و بار دیگر بر اساس روایت های ملی بررسی کرد.

 

 

خانم مری بویس اسطوره و مذاهب اولیه را کافر کیشی نام نهاده است.ویژگی این دوران، عدم باور به وجود ایزد یکتا و پرستش ایزدانی است که نماد و سرچشمه جلوه های طبیعت به شمار می آیند. این ایزدان در تحول بعدی آیین مزدایی تاثیر گذار بوده اند.

 

 

“ارانسکی” پژوهشگر روسی بر این باور است که: « اساطیر اوستایی، جایگاه دامداری در آن ها و پهلوانانی که گله های فراوان و زیبا دارند، به وضوح تمام گواه نقش مهمی است که دامپروری در زندگی پدیدآورندگان اساطیر یاد شده، یعنی مردم صحرانشین و دامپرور قدیمی و ایرانی زبان آسیای میانه و سرزمینهای مجاور آن ایفا می کرده است.(ارانسکی، 1358: 79)

 

 

در حالتی دیگر قهرمان افسانه ای از طریق فره ایزدی ، توانایی های فرا طبیعی و غیر عادی پیدا می کند. این نوع افسانه ها بر اساس این نگرش به وجود آمده اند که زمان “گیتیانه” محدود است. در تحلیل اسطوره شناختی قهرمان از یک سو باید به مفاهیم تعاریف و مفاهیم بنیادین اسطوره نظر داشت ؛ تعاریفی که گاه در تضاد کامل با افسانه و داستان های عامیانه قرار دارد. از سوی دیگر دیدگاه های موافق و کل نگر هم وجود دارد که به آنها نیز باید توجه کافی داشت.

بررسی احوال وآثار نظامی گنجوی

محیط اجتماعی نظامی گنجوی، شاعر و متفکر بزرگ ایرانی، یکی از نوابغ نادر گذشته است که فعالیت خلاقه او، یک مرحله مشّخص و اساسی در تاریخ ادب فارسی است.میراث غنی و چند جانبه و وسیع او، که ویژگیهای علمی و شاعرانه و کیفیت‏های وابسته به آنها را منعکس می‏کند، حاکی از نمونه‏های واقع گرایانه هنری و اجتماعی شگفت انگیز است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

فعالیت خلاقه نظامی با توجه به عمق محتوای آن، و اجتماعی و شخصیتها و هدف اخلاقی اجتماعی  آن، منحصر به فرد است.ارائه استادانه شخصیت انسانی، احساسات و عواطف بشری، شادی و اندوه او، آرزوها و تمنّاهای طبیعی او، مسائلی‏اند که در آثار نظامی مطرح و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در همه موردها با آرمانهای اجتماعی شاعر، در هم آمیخته است.تجسسّ روان شناختی در جهان معنوی بشر، توجه به نگرانیها، تجارب، آشفتگیها و هدفهایش-همه اینها در اشعار نظامی مفهومی فیلسوفانه و اخلاقی می‏یابد.

 

نظامی پدیده شگفت انگیز سده ششم هجری شمسی است.

 

آثار و اشعار نظامی بسیار است که می توان آن را به دو قسمت تقسیم کرد :

 

1-  دیوان اشعار او که بیست هزار بیت بوده و آنچه از آن باقی است به نام « گنجینة گنجوی » و به همت حسن وحید دستگردی به چاپ رسیده است.

 

2- پنج مثنوی او به نام « خمسة نظامی » که مشتمل است بر :

 

الف : مثنوی « مخزان الاسرار » حاوی 2260 بیت که در حدود سال 570 ق به نام فخرالدین بهرامشاه بن داود پادشاه ارزنگان به نظم درآورده و از امّهات مثنوی های فارسی و مشتمل بر مواعظ و حکم در بیست مقاله است.

 

ب : منظومة « خسرو و شیرین » حاوی 6500 بیت ، به نام اتابک شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلدگز. این مثنوی در سال 576 ق به پایان رسیده و شرح عشق خسرو پرویز پادشاه ساسانی به کنیزک ارمنی اش شیرین است.

 

ج : منظومة « لیلی و مجنون » حاوی 4700 بیت ، به نام شروانشاه ابوالمظفر اخستان بن منوچهر. این مثنوی در سال 588ق به پایان رسید و داستان عشق غم انگیز مجنون به لیلی است. این داستان ، از داستان های قدیم عرب بوده و نظامی در ابداع اصل آن مبتکر نبوده است اما خود هنگام نظم ، در آن تصرفات بسیار کرده است.

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

نوع و سطح فعالیت‌های پژوهشی یکی از شاخص‌های اصلی توسعه و پیشرفت محسوب می‌شود. موفقیت در تمام فعالیت‌های مربوط به توسعه خدمات اجتماعی و… به گونه‌ای به گسترش فعالیت‌های پژوهشی بستگی دارد. در واقع پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار می‌آید. اگر پژوهشی نشود، دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچار سکون و

پروژه دانشگاهی

 رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم نیز برخوردار نخواهد بود. همه آنچه به عنوان پیشرفت علوم در دوره‌های گوناگون تاریخ می‌شناسیم، حاصل تلاش افرادی است که در کار خود رویکردی پژوهشی داشته‌اند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیت‌های پژوهشی آنان بوده است.

 

عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که ذکر همه آن‌ها در این مختصر نمی‌گنجد. با این حال می‌توان به اختصار عوامل توسعه پژوهش را به سه بخش عوامل سخت افزاری، عوامل نرم افزاری و نیروی انسانی تقسیم نمود. منظور از عوامل سخت افزاری همه امکانات فیزیکی و زیرساخت‌های بنیادی است که امکان انجام پژوهش در حوزه‌های مختلف را برای پژوهشگران فراهم می‌آورد. مثلا وجود ابزارهای پژوهشی از قبیل دستگاه‌ها و آزمایشگاه‌های پیشرفته و امکانات شبکه‌ای و رایانه‌ای از جمله این منابع سخت افزاری محسوب می‌شوند. منظور از امکانات نرم افزاری جریان اطلاعات و دانش میان پژوهشگران است که از طریق مجله‌ها و منابع علمی دیگر به صورت چاپی یا الکترونیکی صورت می‌پذیرد. در‌‌نهایت، بخش سوم این مجموعه نیروی انسانی و پژوهشگرانی است که با دانش و تلاش خود می‌توانند امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به خدمت گرفته و طرح‌های پژوهشی گوناگون را تدوین و اجراکنند. علاوه براین، توسعه آتی پژوهش در هر کشور مبتنی بر گسترش رویکرد پژوهش‌مدار در آموزش آن کشور است که از سطح آموزش ابتدایی آغاز شده و تا پایان تحصیلات دانشگاهی استمرار می‌یابد.

 

حال با توجه به ویژگی های شعر نظامی گنجوی که می توان بصورت زیر آنها را شمرد:

 

1- تشبیهات و توضیحات او، زیبا و هنرمندانه و بسیار خیال انگیزند.
2-در تصویر جزئیات طبیعت و حالات، بسیار تواناست.
3-انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتیجه آشکار آن، موسیقی شعر اوست.
4-ایجاد ترکیبات خاص و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند.
5-تازگی معانی و ابداع ترکیبات تازه که در شعر نظامی به وفور یافت می شود، کلام وی را گاهی دچار ابهام می کند، علاوه بر اینها کثرت «لغات عربی» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مبانی فلسفه و معارف اسلامی» سخن این شاعر را دشوار و پیچیده کرده است.

 

این ویژگی ها می تواند آثار اجتماعی روز ما را برجسته تر نمایان کند و اشعار پند و اندرز گونه نظامی نیز در عبارت آموزی موثر باشد

 

فرضیه های پژوهش

 

1-بررسی آثار اجتماعی نظامی گنجوی تا چه حد مدنظر قرار گرفته است؟

 

2-بررسی آثار در ابیات نظامی گنجوی و مقایسه آن با مسائل اجتماعی روز تا چه حد مد نظر قرار گرفته است ؟

 

3-آثار اجتماعی نظامی گنجوی به چه شکلی به نگارش درآمده است ؟

 

اهداف تحقیق

 

1-بررسی احوال وآثار نظامی گنجوی

 

2-بررسی امور اجتماعی در شعر وغزلیات نظامی گنجوی

 

3-بررسی عناصر سازنده آثار اجتماعی در شعر نظامی

 

سؤالات تحقیق:

 

 

    • بهره مندی هر کدام از افراد در زمینه آثار اجتماعی نظامی گنجوی چگونه است؟

 

    • جایگاه آثار اجتماعی در شعر شاعر فوق الذکر چگونه است؟

 

    • نظامی گنجوی چگونه توانسته مسائل اجتماعی را در خدمت شعر وشاعری درآورد؟

 

  • چرا بعضی از کشورهای همسایه ایران آثار اجتماعی نظامی گنجوی را به خود انتساب دادند؟

 

تعریف واژگان عملیاتی

 

اجتماع

 

انسان‌ها برای ارضای نیازهایشان با دیگران تعامل اجتماعی دارند. در اصطلاح جامعه‌شناسی به مجموعه‌ای از انسان‌ها که با هم تعامل اجتماعی پایدار دارند، اجتماع گفته می‌شود. در درون جامعه، به دلیل وجود علایق مختلف انسان‌ها و گروه‌ها، تضادهای اجتماعی وجود دارند؛ اما با وجود تضاد تعادل و ثبات جامعه حفظ می‌گردد. در جامعه افراد نقش‌های گوناگونی را می‌پذیرند و به همان نسبت از مزایای اجتماعی مختلفی بهره‌مند می‌شوند

 

نظامی گنجوی

 

حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید نظامی گنجوی از داستانسرایان بزرگ و استادان مسلم در سرودن شعر تمثیلی و بزمی است. او در سال 525 در شهر گنجه متولد شد و همه عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (581-587) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند تا در سال 614 یا 619 در همین شهر وفات کرد و به خاک سپرده شد.

 

آثار اجتماعی نظامی گنجوی

 

خمسهٔ نظامی، به قلم سال ۱۵۲۴ در هرات، واقع در موزه هنرهای متروپولیتن نیویورک

 

خمسه یا پنج گنج نظامی شامل:

 

مخزن‌الاسرار
هفت پیکر
خسرو و شیرین
اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه
لیلی و مجنون

بررسی ادبیات فولکلوریک و فرهنگ عامه در منطقه بلوچستان

بزرگترین شهرستان استان سیستان وبلوچستان شهرستان ایرانشهراست که دارای گنجینه فرهنگی است.درفرهنگ عامه مردم این منطقه نمونه هایی ازمیراث معنوی ما یعنی ضرب المثلهافارسی وبلوچی مشاهده می گردد.بی تردیدضرب المثلهای بلوچی دربرگیرنده بخشی ازمسایل مهم اجتماعی اخلاقی فرهنگی دینی و….قوم بلوچ هستند.کسی نمی تواندارزشهای والای ادبی ضرب المثلهارانادیده بگیرد.یکی ازاهداف مهم این پایانامه انتقال گنجینه هافرهنگی گذشتگان به آینده ازطریق جمع آوری وثبت وضبط ضرب المثلهاست ازسوی دیگراین پژوهش برآن است تا نمونه هایی ازاین ضرب المثل ها رابررسی وتحلیل نماید وشواهدی ازآنها رادرادبیات فارسی پیدانموده ودلایل تشابه آنها رابیان نماید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

1-2سوابق پیشینه ی تحقیق

 

درباره ی ضرب المثل های بلوچی، به طور کلی در ایران، پاکستان ،افغانستان، کارهایی تحت عنوان «بتل گنج» انجام شده و با توجه به نزدیکی تاریخ و فرهنگ بلوچ ها با تاریخ و فرهنگ دیگر اقوام ایرانی،تشابهات قابل توجهی در ضرب المثل های بلوچی و فارسی دیده می شود.آقای رسول بخش کشاورز ـ ساکن ایرانشهر ـ مجموعه ای از این ضرب المثل ها را که در حدود1470000مدخل هستند، گردآوری نموده و با فارسی سنجیده است.حاصل کار آقای کشاورز ،تحت نام «بلوچی زبان ء بتل و گالوار» (ضرب المثل ها و اصطلاحات زبان بلوچی)  زیر چاپ است .و همچنین آقای عبدالعزیز دولتی بخشان ـ ساکن سراوان ـ مجموعه از ضرب المثل ها را گردآوری کرده بنام «پیران زمانگ» با فارسی سنجیده است و همچنین پایانامه ای  با عنوان ضرب المثل های بلوچی جاسکی و نمونه های آن در فارسی در زبان بلوچی خانم مریم داوری ـ ساکن بندرعباس ـ نوشته شده

 

و دیگر آقای خدابخش زومکن جاسکی ـ ساکن جاسکـ مجموعه از ضرب المثل های جاسک  را گردآوری کرده است.حاصل کار آقای جاسکی (فرهنگ جامع و اصطلاحات و ضرب المثل های بلوچی) است.

 

اما تحقیق جداگانه  و مستقل و جامعی درباره ضرب  المثل های  و فرهنگ عامه  مردم ایرانشهر صورت نگرفته  و این پژوهش  اولین تحقیق جامع و مستقل در این زمینه است و این پایان نامه ،کاری کاملاً جدید است.

 

1-3اهداف و ضرورت تحقیق

 

با انجام این پژوهش به صورت علمی(به خصوص با تاکید بر علوم فرهنگ و زبان شناسی) گنجینه ای مختصر در یک بخش ازعلوم انسانی فراهم می آید و با شناختی که مردم منطقه ی ایرانشهر از اهمیت این بخش از فرهنگ و زبان خود به دست می آورند، در کاربرد روزمره ی ضرب المثل ها بیشتر ترغیب می شوند.

دانلود مقالات

 

 

ضرورت های خاص انجام این تحقیق ،بر دو پایه استوار است:آشنایی مردم ایرانشهر با بخشی از فرهنگ و زبان خود و تشویق آنها به انجام پژوهش های مشابه برای روشن کردن زوایای تاریک این بخش از مطالعات.

 

 

  • افزودن جزئی کوچک به گستره ی مطالعات فرهنگ و زبان ایرانی که به نظر می آید مورد توجه زبان شناسان، جامعه شناسان ،مردم شناسان و فرهنگ دوستان قرارگیرد.

 

یکی از آفات بزرگ فرهنگی و ادبی هر قومی، از بین رفتن گویش های محلی آنهاست و ازآن جاکه یکی از رسالت های مطالعات زبان و ادبیات فارسی، حفظ گویش های مختلف است، این پژوهش می تواند تا حدی به این مهم دست یابد و این میراث فرهنگی را در اختیار آیندگان بگذارد تا از فرهنگ و سنن آباو اجدادی خود جدا نشوند؛چنانچه این کار صورت نگیرد ،بدون تردید بخشی از فرهنگ قومی فراموش خواهد شد.

 

1-4فرضیه تحقیق

 

 

    • گویش بلوچی یکی از گویش های زبان بلوچی است که با زبان فارسی خویشاوند است و در اثر برخوردهای زبانی از زبان های انگلیسی نیز متأثر شده است.

 

    • ضرب المثل های بلوچی، همانند ضرب المثل های سایر اقوام، بازتاب جهان بینی و باورهای آنهاست.

 

  • تشابهات مصداقی بین ضرب المثل های بلوچی و فارسی وجود دارد که حکایت از ارتباط دیرینه ی دو قوم ایرانی فارس و بلوچ است.

 

1-5اهمیت و جنبه های نوآوری مسأله:

 

از آنجا که امثال در عین عمومی بودن و پوشش دادن گستره ی نفوذ زبان های فارسی و بلوچی ،جنبه ی بومی و محلی نیز دارند، تحت تأثیر عوامل گوناگون در معرض تغییر هم هستند.

 

هرگونه پژوهش در مثل های نواحی مختلف بلوچ زبان می تواند خدمتی مؤثر به ادبیات شفاهی ایران باشد،به ویژه که در این پژوهش ،ارجاعاتی به متون ادبی فارسی نیز صورت گرفته است.با توجه به این که حوزه ی زبانی یکی از حوزه های پایانی محل تلاقی زبان های فارسی و بلوچی در ایران است، به همین دلیل هرگونه مطالعه ی مرتبط به بحث زبان و فرهنگ در این حوزه ی جالب توجه خواهد بود، زیرا این حوزه به نحوی ،یک مجموعه ی زبانی و فرهنگی جالب توجه محسوب می شوند که هم از ویژگی های فارسی برخوردار است وهم از ویژگی های بلوچی .از آن جا که تاکنون کار علمی مستقلی که نشان دهنده ی این امتیازات شاخص باشد، انجام نشده است، این تحقیق می تواند در نوع خود تازه بوده و راهگشایی برای انجام تحقیقات مشابه در آینده باشد.

 

1-6روش تحقیق:

 

الف] این تحقیق از نوع توسعه ای و نظری است که اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای و هم چنین میدانی به صورت مصاحبه با آگاهان زبانی و فرهنگی منطقه صورت گرفته است. پس از گردآوری اطلاعات ،براساس یافته ها نظری صاحب نظران – که یک فصل از پایان نامه را به خود اختصاص می دهد. مطالب یافته شده را براساس موضوع،   از کلی به جزئی ،در بلوچی و فارسی معیار مورد بررسی قرار داده ایم.

 

ب] ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه ، مشاهده ، فیش برداری و جست و جوهای اینترنتی [جست و جوهای اینترنتی همراه با ذکر منابع اصلی] بوده است.ج] روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به این صورت بوده است که پس از گردآوری اطلاعات ،آنها را به صورت موضوعی [مانند: آب، مرد ،زن، فرزند، خواهر، برادر

 

،حیوانات،دریا…] طبقه بندی نموده و ضرب المثل های بلوچی به عنوان مدخل پایه قرار داده شده اند. سپس در فارسی معیار معادل یابی شده و پس از بررسی تشابهات و تفاوت ها،طبقه بندی شده و در فصل های متعدد جاگذاری شده اند.در نهایت ،نتیجه گیری لازم و پیشنهادات ممکن ارائه گردیده است.

 

1-7کاربرد نتایج تحقیق:

 

نتیجه ی این تحقیق می تواند برای پژوهندگان علوم انسانی و به خصوص علاقه مندان به مسائل زبانی ،فرهنگی، ادبی، هنری و مردم شناسی مفید باشد.مؤسساتی مانند دانشگاه ها، رسانه ها [به ویژه صدا و سیما]، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،فرهنگستان ها،سازمان میراث فرهنگی ،بنیاد ایران شناسی و کتابخانه های عمومی و آرشیوهای محلی و به ویژه برای کسانی که مشتاق فرهنگ و ادبیات بلوچی هستند، می توانند از نتیجه ی این منتفع شوند.

 

 

بررسی آرمان‌شهر مولانا در مثنوی معنوی


طیعت سیری ناپذیر و کمال خواه آدمی ،همواره او را بر آن می دارد تا عالی ترین کمالات را در سر بپروراند و با نفی وضع موجود ،انسان بی نقص و جهانی بی عیب را در صفحه ذهن خود تصور کند .

 

 

آرمان‌شهر در لغت به معنای شهر آرمانی و ایده‌آل است و در اصطلاح، جامعه‌ای برتر و والاست که در آن همة امور بر وفق مراد و مطابق میل باشد، جامعه‌ای که در آن نه خبری از ظلم و تبعیض، نه اثری از جنگ و ستیز و نه ردپایی از جهل و فقر و مرض یافت شود. «جامعه‌ای که افرادش به کمال علمی و عملی رسیده و از هوی و هوس رسته باشند. و در یک جمله جامعه‌ای خیالی که باشندگان آن در شرایط کامل زندگی می‌کنند و خیر و سعادت بر آن حکومت مطلق دارد. مدینة فاضله، جامعة آرمانی، آرمان‌شهر، شهر نیکان، لامکان، ناکجاآباد، هیچستان و… همه تعابیر گوناگون از یک حقیقت والا و مقدسند که همواره اندیشمندان و فرهیختگان هر قوم و ملتی در طول حیات بشری، آرزوی به واقعیت پیوستن آن را در سر پرورانده‌اند.

 

 

در زبان فارسی این واژة برابر نهادة utopia در زبان یونانی است. utopia به معنی هیچ‌جا و برابر kallipolis در معنی زیبا شهر است. در ادبیات فارسی به صورت مدینة فاضله، مدینة سعیده، شهر لامکان، بی‌نام شهر و ناکجاآباد آمده است. واژة‌‌هایی مانند خیال‌آباد، امین آباد، خرم آباد، مه آباد، خوش آباد، پدرام شهر و شهریور یا شهریر نیز در معانی نزدیک به آن به کار رفته‌اند و گاه واژة کام‌شهر در همین معنا به کار گرفته شده است » (اصیل، 1371: 12).

 

 

یکی از مهم ترین مسائلی که ذهن جامعه بشری را به خود مشغول کرده بود،آرمان شهر می باشد تا جایی که افلاطون اصل و پایه مدینه فاضله خود را بر اساس استدلالات برهان عقلی که مورد نظر جامعه غربی بود بنیاد نهاد.

 

 

علاوه بر این به جزء افلاطون و فارابی ،بزرگان دیگری نیز به این موضوع پرداخته و با ارائه نظریات خود در جهت اثبات آرمان شهر تلاش های وافری نمودند و «بسیاری از این اندیشمندان، نویسندگان، و شعرا منحصرا به اندیشة‌ی آرمان‌شهری بدان صورت که افلاطون و فارابی دربارة آن قلم زده‌اند، نپرداخته‌اند، لیکن ایشان با بیان نحوی حکمت عملی در بین پادشاهان گذشته و ملل مختلف و بیان نوع روابط درست مردمان و حاکمان و حتی ارائه‌ی پند‌های اخلاقی و حکمی خطاب به مردمان و حاکمان، قصد پی‌ریزی بنایی آرمانی و جامعه‌ای نیک را داشته‌اند. توفیق یا عدم توفیق شان مسئله‌ای است که در درجة دوم اعتبار باید بدان توجه شود» (حمیدیان، 1373: 111).

 

 

در این میان ادیان نیز با ارائه نظرات خود در کتابهای آسمانی ،همیشه ذهن انسانها را به یک نجات دهنده آخر الزمان معطوف داشته اند و در اختیار طراحان آرمان شهر قرار داده اند.

 

 

یکی از وجوه تمایز اعتقاد به آرمان شهر و جامعه موعود بر پایه ادیان الهی با اعتقاد به این موضوع ،بر پایه مکاتب دست ساز بشری است و پیروان آسمانی ریشه آن را در ظهور منجی آخر الزمان می دانند .

 

 

«آنان برای آن که زندگی بر روی زمین برای انسان‌ها قابل تحمل باشد، همواره یك امید را در دل آن‌ها زنده نگه می‌دارند و آن امید به ظهور

پایان نامه های دانشگاهی

 یك منجی و موعود جهانی است كه با حضور خود، زمین را تبدیل به بهشت و جامعة آرمانی می‌كند. و حداقل یک بار در طول عمر بشریت، انسان قادر خواهد بود تا طعم زندگی را در جامعة‌ی آرمانی بچشد» (پناهی، 1385: 55).

 

 

حجت اله اصیل بر این باور است که ،پیشینة اندیشة آرمان‌شهری در ایران را به دو دورة قبل و بعد از اسلام قابل تقسیم است که دورة قبل از اسلام، خود به دو دورة اساطیری و تاریخی منقسم می‌شود. در هر کدام از این دوره‌ها، وجود اعصار زرینی نظیر حکومت انسان‌های اساطیری مثل جمشید، فریدون و تاریخی نظیر کورش، داریوش، انوشیروان و بهرام گور که حکومتی نزدیک به آرمان‌شهر را برای مردمانشان پی‌ریزی کرده‌اند، جلب توجه می‌کند. در همین دورة اساطیری و تاریخی قبل از اسلام افرادی نظیر جمشید، کیکاوس، سیاوش و شداد با بنای بهشت‌های این جهانی با عناوین ورجمگرد، هفت کاخ، سیاوشگرد، گنگ‌دژ و بهشت شداد سعی در ایجاد جامعه‌ای آرمانی مطابق با بهشت برین داشته‌اند (اصیل، 1381، 60).

 

 

اگر با نگاه نافذانه به اندیشه افلاطون ،که می توان آن را نخستین فیلسوف آرمان گرای اندیشه غربی نامید،تاملی داشته باشیم ،می توان گفت افلاطون سیاست را به عرصه های گسترده ای همچون دولت و قانون اساسی بسط می دهد و با اداراکات فلسفی خود شهر آرمانی را به تصور می کشد که آن را به عنوان بنیان گذار این اندیشه ،می شناسند.

 

 

لذا در مثنوی نمی توان گفت اثری اختصاصی مربوط به مدینه فاضله است که بخواهیم آن را به عنوان تجلی گاه آرمان شهر بنامیم .

 

 

با نگاهی به اندیشه عبدالحکیم می توان به دلایل زیر اشاره نماییم :

 

 

«اولین و مهم‌ترین دلیل این امر آن است که این اثر دربردارنده جهان‌بینی بازسازی شده گروهی خاص است که یکی از عناصر آن آرمان‌گرایی است، عنصری که در کنار دیگر عناصر آن یعنی ساختارشکنی، عادت ستیزی، نقد و آسیب‌شناسی وضع موجود، تحول‌گرایی و اصلاح‌طلبی معنا پیدا می‌کند.

 

 

دومین دلیل این است که این جهان‌بینی متعلق به قشر نخبه، اندیشمند و متفکر جامعة عصر مولوی است که از شرایط حاکم بر جامعة ناخرسندند و نابسامانی‌ها و کج‌تابی‌های آن را بر نمی‌تابد، با توجه به یکی از تعاریفی که برای آرمان‌شهر مطرح شد و در آن آرمان‌شهر، ایدئولوژی ناساز با جامعه و تحقق نیافته در تاریخ معرفی شد می‌توان گفت گروه صاحب جهان‌بینی مثنوی صاحب همان ایدئولوژی ناساز با جامعه هستند و مثنوی نیز به طور غیرمستقیم و نا خودآگاه مدل آرمانی آن است. مولانا که خود نماینده این قشر است از سوی برخی «معترض معترضان» نامیده می‌شود» (عبد الحکیم 1365: 223).

 

 

دلیل سوم این امر به مقطع زمانی و بستر تاریخی که مثنوی در آن تکوین یافته، بر می‌گردد در زمان سرایش مثنوی از سویی کج‌روی‌ها و کج‌کارکرد‌هایی که در تمام ارکان جامعه پدید آمده بود، انسان را از وضع موجود ناراضی می‌ساخت؛ از سوی دیگر عاملی بسیار مهم از بیرون جامعة بر آن تأثیر عمیقی گذاشت. «مثنوی در اجتماعی تولد یافت که در اثر حملة مغول آرامش، ثبات و امنیت از آن رخت بربسته بود و هرج‌ومرج و بی‌ثباتی جانشین آن شده بود. در این جو ناآرام و نامتعادلی که فراهم آمده بود، همه چیز دچار انحطاط شده بود (صفا، 1373: 97).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

« خصلت آرمان‌گرایی مثنوی مورد تاکید اغلب کسانی است که در آن غور و خوضی داشته‌اند، و متفق الرای، نشانه‌ها و آثار یک شهر آرمانی را در آن یافته‌اند و بر آن تاکید کرده‌اند. مثلأ محمد علی اسلامی ندوشن مثنوی را یک آرمان‌شهر و طلب‌نامة انسانی ایده‌آل معرفی می‌کند. » (اسلامی‌ندوشن، 1377: 77). سید جعفر سجادی نیز مولانا را از آن دسته از عرفایی می‌داند که فرش زمین را ترک نکرده، به سازندگی انسان خاکی و زندگی این جهانی وی توجهی خاص داشته‌اند و از این‌رو مصدر افکار و آرای آرمانی در این زمینه مثنوی معنوی بوده است. »(صرفی و خجسته ،86،472)

بررسی اساطیر در خمسه نظامی

در صد سال اخیر , علاقه به اسطوره شناسی رو به افزایش بوده و دلیل افزایش این علاقه هم  بیشتر برای این بوده که اسطوره ها دیگر داستان هایی کودکانه یا توصیفاتی غیرعلمی از جهان تلقی نمی شدند, بلکه نگرشی جدی از حقیقت به شمار می رفتند.اساطیر در جامع امروز و گذشته با حضور پیوسته خود به صورت بخشی از  تار و پود حیات بشر – بیان باور ها – شکل دهنده ی رفتار ها و توجیه رسوم , ارزش ها و سنت های آنان در آمده است, بنابر این در این قسمت صحبت از علمی به نام علم اسطوره شناسی به عمل می آید.

 

اسطوره شناسی بخشی است از مردم شناسی فرهنگی که خود از مردم شناسی منشعب می شود. مردم شناسی فرهنگی به بررسی و یافتن قوانین عمومی قالب های رفتاری انسان در همه ی ابعاد آن می پردازد و می کوشد توجیهی عمومی از این پدیده ی اجتماعی – فرهنگی به دست دهد. اسطوره شناسی با بررسی مجموعه های اساطیری زنده یا مرده و یافتن کیفیات عمومی و کلی آن ها در خدمت مردم شناسی فرهنگی قرار می گیرد و می تواند به تاریخ – باستان شناسی – روان شناسی و مطالعات مربوط به دین شناسی و تاریخ و فلسفه یاری رساند و خود متقابلاً از نتایج آن رشته ها بهرمند شوند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دانلود مقالات

 

این علم محصول قرن نوزدهم میلادی است که نظر جامعه شناسان و روانشناسانی مثل فروید و یونگ را در ابتدا به خود مشغول کرد در واقع در همین زمان بود که این دو جامعه شناس و روانشناس دید متفاوتی در مورد اسطوره ها پیدا کردند و اساطیر رایج رابه صورت نگرش کاربردی نگاه کردند. از آن زمان اسطوره شناسان به این نتیجه رسیدند که این علم به عنوان محصول اندیشه ی قدیم بشر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و همان نقطه آغازین در تفکر و بشر بوده که هم اکنون به علم تبدیل شده این علم مربوط به کودکی بشر است, زمانی که انسان در خیال بافی های خود بود و این خیال بافی تنها چیزی بود که برای اندیشه و تفکر و به عبارتی برای تحقیق علمی در اختیار داشت فقط ذهن و خیالش بود و هنگامی که می اندیشید از خیالات خود بهر ه می برد چون هنوز از اندیشه های تجربی بهره مند نبود.

 

برای مثال زمانی که رفتار کودکانی رو که هنوز شیوه ی اندیشیدن عقلانی و تجربی را فرا نگرفته اند دقت کنیم جز خیال بافی در مورد جهان اطراف خویش کار دیگری نمی کنند و در عین حال برای تخیلات خویش ارزش و اعتباری فراوان قائل هستند. پس اسطوره ها نیز همانند خیالات دوران کودکی به خاطر ارزش و اعتباری که در ایام طفولیت بشر به دست آورده بودند بعد از آن دوران از بین نرفتند بلکه پوششی از عقل و اندیشه ی جدید بر آن ها کشیده و در دامن ادیان همچنان در بین مردم دوام آورده اند. در این میان اگر از کلمه ی اسطوره شناسی پسوند ” – شناسی ” را حذف کنیم (( البته در این رابطه در قسمت های بعدی توضیح تکمیلی داده می شود )) به کلمه ی اسطوره می رسیم, که این جا برای ما سوال پیش می آید اسطوره چیست ؟, اما قبل از پاسخ به این سوال باید چند رکن اصلی اسطوره شناسی را برای شما بگویم که در آینده تک تک آنها را بررسی می کنیم :

 

در اسطوره شناسی باید به سه مفهوم توجه داشته باشیم : ” 1- اسطوره / 2- آفرینش / 3- مرگ ” می شود گفت این سه کلمه, سه رکن اصلی اسطوره شناسی هستند. ما باید بدانیم که اسطوره چیست؟ و یا چگونه خدایان و ایزدان آفریده شدند؟ و پایان و مرگی نیز برای آنها هست؟ این سه رکن هر کدام به جزءهای مختلفی تقسیم می شوند که من بعدا در مورد هر کدامشان توضیح می دهم

 
مداحی های محرم