مكتب وقوع در ربع اول قرن دهم شكل گرفت و در نیمه دوم همان قرن به اوج خود رسید و تقریباً تا ربع اول قرن یازدهم ادامه داشت. چاره ای كه شاعران این دوره از برای نوآوری و رهایی از ابتذال و تقلید اندیشیده بودند در اساس و به لحاظ نظری جالب است ولی در آن چند «اما» است. آنان تشخیص داده بودند، كه شعر سبك عراقی از واقعیت دور شده و كاملاً جنبه ذهنی و تخیلی یافته است و در زیر بار سنن ادبی در حال فناست. پس باید به سوی حقیقت گویی و واقعیت(وقوع) بازگشت. پس اساس شعر مكتب وقوع این است كه وقایع بین عاشق و معشوق و حالات آنان مبتنی بر واقعیت باشد. اما مسئله اصلی، اشتباه شاعران مكتب وقوع در مسئله بازگشت به حقیقت و واقعیت گویی در این بود كه واقعیت را تحت تأثیر سابقه غزل پردازی فقط طرح ماجرای عاشق و معشوق می پنداشتند. و به دیگر واقعیت های پیرامون خود توجه نداشتند. گذار سبک هندی غالباً از گذرگاه سبک وقوع است، وقوعی که پیشاهنگ و طلایهدار سبک هندی بود که از نیمه دوّم قرن نهم آغازشد. بذر سبک هندی، در مزرعهی وقوع، نُخست تنك رویید. از آغاز قرن دهم، در ابتدا کم و بیش و سپس کاملاً جانشین آن شد، سرچشمه سبک هندی هرچه باشد، مکتب وقوع، بستر آن است. در مکتب وقوع، شاعر تجربهای را که خود کرده و بر وی واقع شده است، در شعر خویش نشان میدهد و در ایجاز، فصاحت را فدای «مضمونیابی» نمیکند. به همین روی، در شعر کسانی چون محتشم، وحشی، هلالیجغتائی و بابافغانی، ارادت به سعدی را به وضوح میبینیم، دیگر آنکه در مکتب وقوع، توالی معنی ابیات، حتّی در
غزل، حفظ میشود در حالی که در سبک هندی به سبب آنکه مضمونسازی و خیالبندی نازک، محور کوشش و حتّی جوشش شاعر است، توالی معنایی ابیات کمتر به چشم میخورد.( صفا،1353، ج400:3).
وقوعگویی یکی از ویژگیهایی است که در واقع پل ارتباطی بین سبک عراقی و هندی محسوب میشود. اغلب مكتب وقوع را مقدّمهی سبك هندی دانستهاند. واقعهگویی یا مكتب وقوع عبارت است از وارد كردن تجارب واقعی مربوط به عوالم عشق و عاشقی در شعر به گونهای كه از اغراق و تخیّلات دور و دراز بركنار باشد. این سبك در نزد برخی از شاعران این دوره به واسوخت معروف شد. واسوخت عبارت است از عكسالعمل قهر و عتابی كه عاشق در برابر بیوفایی یا ناسپاسی معشوق نشان میدهد( همان: 245).
این رساله در پنج فصل تدوین شده است كه در فصل اول: به كلیت و پیشنه پژوهش پرداخته می شود. در فصل دوم: اندیشه و احوال احمدعلی سندیلوی مورد بررسی اجمالی قرار می گیرد در این فصل هم چنین با تبیین جایگاه تذكره نویسی در ادبیات فارسی در، مورد كمیت و كیفیت تذكره ی مخزن الغرایب بحث می شود.
فصل سوم : به دیدگاهی كلی در مورد مكتب ها و سبك های ادبی و پیدایش آنها دست می یابیم بدیهی است كه برای نیل به این مقصود باید نگاهی اجمالی به ادبیات غرب، تعاریف موجود و پیدایش نخستین مكتب های ادبی داشت تا جایگاه کلّی مکتب وقوع مدّنظر قرارگرفته و نیز مرجعی برای اشارهها و استنادها به دورهها و سبکهای مختلف در مسیر پژوهش فراهم آید. در مرحلهی بعد با استناد به منابع موجود، به ریشهیابی لغوی و تاریخی «مکتب وقوع»می پردازیم. نخستین چالشی که ایجاد میشود این است: سبک ادبی و مکتب ادبی چه تفاوتی با هم دارند؟ این دو مقولهی ادبی در عین نزدیکی، گاهی از هم فاصله میگیرند. چالش بعدی نکتهبینی در مورد به کارگیری دو عبارت واسوخت و وقوع میباشد و اینکه آیا واسوخت نحلهای از وقوع است یا انحرافی از آن یا به زعم اغلب منتقدان این دو، یکی هستند و در استفاده از واژگان دقّت کافی مبذول نشده است.
در فصل چهارم: با استناد به شواهد شعری استخراج شده از مخزن الغرایب نشانه های مكتب وقوع به طور جداگانه در این شواهد شعری مورد ردیابی قرار می گیرد. همین موضوع در فصل پنجم: در مورد مكتب و نشانه های شعر واسوخت انجام می پذیرد و در نهایت به بحث و نتیجه گیری در مورد نشانه های بیان شده در فصل های سوم و چهارم و پنجم پرداخته خواهد شد.
در هر هنری پدیده ای خاص به عنوان مادة خام برای آفرینش به کار گرفته می شود. در موسیقی، نقاشی و… از حرکات اندام و در تئاتر از بازیگری و تقلید استفاده می شود.
برای آفرینش آثار ادبی، زبان را به عنوان مادّۀ خام به کار می برند و با آن مفاهیمی والاتر و فراتر از آن چه در کاربرد معمولی و سادۀ خود دارد، بیان می دارند موضوع ادبیات، مطالب معمولی روزمرّه یا مباحث علمی و تاریخی نیست، بلکه اندیشه ایست والا که هر چند از طبیعت و زندگی الهام گرفته ولی با جادوی خیال به صورت شعری زیبا یا داستانی دل انگیز در آمده و چنان طراحی و ساخته و پرداخته شده و از روانی و وحدت و هماهنگی و تناسب و شیوایی و درخشش برخوردار گشته که از هر واقعیتی زیباتر و مؤثر تر و دل فریب تر شده است.
در زبان ادبیات، واژههای زبده و خوش آهنگ و درخشان و فاخر به یاری تشبیه و استعاره در قالبهای هنری و خیال انگیز ریخته میشوند. نویسنده و شاعر که اندیشه والا در سر و آرزویی خیال انگیز در دل دارد، با تصویر سازی و صحنه پردازی میکوشد تا اندیشه و احساس خود را به زیباترین و رساترین صورت ممکن به خوانندۀ خود القا کند و خواننده را بدون آن که خود آگاه شود، به راهی که می خواهد بکشاند.
برای هر دوره ای نیز مسائل خاصی از درجة اهمیت بالاتری نسبت به سایر مسائل قرار دارند به عنوان مثال برای دوران فردوسی پاس داشت زبان فارسی.
پس کسی که میخواهد شاعر یا نویسنده شود، باید هم اندیشه ای بزرگ و والا داشته باشد و هم احساس و تخیلی نیرومند و هم قدرت خلاقیتی شگرف، علاوه بر اینها باید از قدرت بیان و توان استفاده از فنون هنری برخوردار و به رموز ادبیات آگاه باشد، تا بتواند اندیشه و احساس خود را به گونهای هنرمندانه سازمان بخشد و به رشته کلام بکشد.
شعر ادبیات فارسی در طول سالیان دراز با توجه به مقتضیات زمانی، مانند آینهای تمام نما به انعکاس جریانهای مختلف سیاسی و اجتماعی پرداخته است. چرا که شاعر چشم بینا و حساس جامعه است و حوادث و رویدادها را بهتر از هر کس میبیند و آنها را به بهترین شیوة ممکن به تصویر میکشد. سروش اصفهانی شاعری است که در اوج دورة بازگشت ظهور کرد و توانست خود را یکی از بزرگترین شاعران این دوره معرفی نماید و از آن جا که شاعران سعی میکردند بنا به خواسته پادشاهان و بزرگان عصر شعر بسرایند، سروش از این قضیه مستثنی نبوده و همانند شاعران عصر به مداحی پرداخته و در این زمینه سنگ تمام گذاشته است و در این پایان نامه سعی بر آن است تا مضامین مختلف به کار گرفته شده در دیوان سروش اصفهانی مورد بحث قرار بگیرد و به صورت روشن نشان داده شود.
این مضامین عبارتند از:
مدح، هجو، مرثیه، شکوائیه، وصف، تهنیت، عرفانی، فلسفی، کلامی، نجومی و … و بیشترین موضوعی که سروش در آن داد سخن داده مدح است که به حد اعلای خود رسیده است.
این کار در پنج فصل به شرح زیر انجام شده است:
فصل اول: شامل سه بخش، اهداف پژوهشی، پیشینة پژوهشی و روش تحقیق است.
فصل دوم: نگاهی به سبک بازگشت که در موضوعات زیر تنظیم شده است. مکتب وقوع، پیش قدمان نهضت ادبی، اصول مکتب بازگشت، تثبیت و رواج مکتب بازگشت، عوامل مؤثر در پیدایش نهضت بازگشت، پیشروان تجدد ادبی، شعر ضد بازگشتی و زبان نهضت بازگشت.
فصل سوم: تحت عنوان زندگی نامة سروش در موضوعات زیر تنظیم شده است:
شرح حال، اخلاق سروش، ممدوحان سروش و شعر سروش از نظر زبانی، فکری و ادبی که خود به دو بخش ویژگی های دستوری و لفظی تقسیم می شود.
فصل چهارم: که موضوع اصلی پژوهش است به شرح و بررسی کلی مضامین و قصاید سروش پرداخته و در 10 بخش تنظیم شده و به شرح زیر میباشد.
مدح، مرثیه، تهنیت، علوم مختلف: « فلسفه، نجوم، عروض، عرفان، کلام، وعظ و پند و اندرز، اجتماع» شکوائیه، دینی، وصف و تاریخ که در هر بخش به ذکر شواهد و اشعار اشاره شده است.
فصل پنجم: نتیجه گیری از مطالب بیان شده است.
1-2-اهداف پژوهش
با توجه به اهمیت شعر و شاعری و تأثیر فراوانی که شاعران با اشعار و سروده های خود بر روحیه و اخلاق افراد جامعه و روزگار خویش داشتند بر آن شدم تا به تحقیق و جستجو در دیوان سروش اصفهانی که یکی از شاعران برجستة سبک بازگشت است، بپردازم و مضامین و مفاهیم اصلی و تأثیرگذار بر مردم روزگار وی را استخراج نمایم. بر این اساس، با اندکی تأمل در دیوان شاعر و همچنین مطالعة کتب مختلف دورة شاعر، تقسیم بندی این مضامین متنوع را مورد بررسی قرار دهم و به این نتیجه برسم که قصاید سروش به ترتیب و نسبت اهمیت آنها شامل چه موضوعاتی می باشند و چون اغلب این قصاید مدح و ستایش بزرگان بوده، این شاعر گران قدر در مدایح خویش به چه مسائلی توجه کرده است؟
هدف از نگارش این پایان نامه درک مضامین نهفته در اشعار سروش و روشن ساختن این مفاهیم در آن و ارائه بسامد مضامین و هم چنین پی بردن به نوع جهان بینی وی با توجه به آنچه در میان اشعارش آمده است. از آن جا که سروش شاعر دوره ی بازگشت است بنابراین بسیاری از مضامین نهفته در اشعار قدما را به کار برده است و این اشعار قدما به عنوان یکی از منابع اصلی شعر اوست و باید به تبیین این منابع بپردازیم تا بتوانیم اشعار او را درک کنیم و هم چنین با تأثیرپذیری سروش از دیگران در حوزة مضامین آشنا شویم. وی شاعری مداح است و کمتر به مسائل زمان خود پرداخته و اگر مسائل آن روز را مطرح کرده بسیار سطحی از آن گذشته است و در این تحقیق بر آن شدیم تا به بررسی مضامین موجود در شعر او بپردازیم.
1-3-پیشینة پژوهش
در رابطه با سروش اصفهانی و شعر او مطالبی به وسیله پژوهشگران نوشته شده است، از جمله احمد خاتمی درکتاب تاریخ ادبیات دورة قاجاریه و نیز آرین پور درکتاب از صبا تا نیما در مورد این شاعر مطالبی آوردهاند که سه صفحه بیشتر نیست. ولی مطالب مفیدی که در خور توجه باشد نیاوردهاند. «براون» درکتاب تاریخ ادبیات خود او را شاعری گمنام معرفی میکند و تنها به تاریخ وفات او اشاره کرده و یک سطر بیشتر راجع به او سخن نگفته است.
مقالاتی که در مجلات راجع به این شاعر یافت شد به طور اختصاصی به مضامین شعر او اشاره نکردهاند و تنها به آوردن یکی دو بیت در خلال مقالات خود بسنده کردهاند و بیشتر از زندگی او سخن گفتهاند برای نمونه:
1- مجله یغما ، 1327، شماره 5 و 3، دوره اول، ص 201 تا 202، جلال همایی مقالهای در مورد زندگی سروش آورده است.
2- مجله سخن، تیر 1345، دوره 16، شماره 184، ص 612 تا 621، محمد جعفر محجوب مقالهای راجع به زندگی او نوشته است.
علاوه بر مجلات فوق پایان نامهای هم تحت عنوان: «مقایسه موسیقی بیرونی و کناری (عروض، قافیه، ردیف) در قصاید فرخی سیستانی و سروش اصفهانی» در دانشگاه سیستان و بلوچستان به وسیله مجید نجاتی، 1388 به انجام رسیده است و در این اثر چگونگی موسیقی شعر سروش و فرخی مورد بحث قرار گرفته است و از تأثیر پذیری سروش از فرخی سخن به میان آمده است.
در آثار فوق به طور کلی در مورد سروش اصفهانی و آثار او بسیار سطحی و گذرا از مضامین شعر او سخن به میان آمده که ذهن شنوندگان و خوانندگان اشعار این شاعر را اقناع نمیکند.
تصویرشناسی یکی از رشتههای فرعی ادبیات تطبیقی است که در قرن نوزدهم در فرانسه تحت تأثیر آرای متفکرانی چون مادامدوستال و هیپولیتتن شکل گرفت در این دانش، تصویر بیگانه در آثار ادبی مورد مطالعه قرار میگیرد. تصاویر از بیگانه در دستهبندی کلی آن به تصاویر باز و بسته بخش میشود. آن چه در تصویرشناسی مورد اهتمام است تصاویربسته است، چه تصاویر بسته تصاویر عمومیت یافتهاند. در تصویرشناسی برخی واژهها کلیدی هستند، واژههایی چون: اینجا، آنجا ، دیگری و … . در این دانش مفاهیم اساسی وجود داردکه مهمترین آنها عبارتند از: کلیشه، الگوی قالبی، پیش داوری، تصویر، بازنمایی، سمبل و افسانه. آثار ادبی بر اساس این مؤلفهها بررسی میشوند.
در این پایاننامه اشعار سید اشرفالدین گیلانی، ملکالشعرای بهار و میرزاده عشقی به عنوان شاعرانی که در عصر مشروطه و پس از آن حضور داشتند بر اساس مفاهیم تصویرشناسی مورد بررسی قرارگرفته است.
دستاورد پژوهش ناظر بر این است که در اشعار این سه شاعر، بیگانگان به دو دستهی نیک و بد تقسیم شدهاند، عموماً کشورهای غربی یا
اروپایی ( انگلیس و روسیه)، کشورهایی استعمارگر، خون ریز و غاصب تلقّی شدهاند، درحالی که کشورهایی چون ترکیه یا عثمانی، پاکستان، هندوستان، آذربایجان و حتی ژاپن کشورهایی مثبت قلمداد شدهاند. با این که مباحث مهم سیاسی و اجتماعی، اندیشههایی وارداتی از غرب به ایران هستند، شاعران فوق از غربیان به نیکی یاد نکردهاند، با این وجود از شخصیتهای علمی و فرهنگی بیگانه چون: ادوارد براون، تاگور و کنفوسیوس به نیکی یاد شده است.
بیشترین تصویر منفی از کشورهای بیگانه در شعرهای بهار، عشقی و نسیم شمال به انگلیس و روسیه و مثبتترین تصویر به کشورهای شرقی و اسلامی اختصاص دارد. هرچند اختلافی از نظر نوع نگاه به دیگری در بین این شاعران دیده میشود. درحالیکه سیداشرف الدین بهترین تعابیر را به عنوان مثال، برای اعراب بهکار میبرد، عشقی در مقابل دیدگاهی عربستیز دارد و همواره از گذشته تاریخی ایران پیش از اسلام و حملهی اعراب به ایران را یاد میکند. ملکالشعرا اما شاعری ملی – مذهبی است و جامعترین تصویرها از بیگانگان، در شعر بهار بازتاب یافته است.
شعر به عنوان ابزار و اسبابی برای بیان احوال، افكار، عقاید و آمال انسان از دیر باز تا كنون مورد استفادة شاعران و گویندگان قرار گرفته است. این امر در ایران، كه یكی از كهنترین كشورهای جهان و از پیشینة فرهنگی عظیمی برخوردار بوده؛ دارای سابقه و گذشتهای طولانیست. بعد از رواج شعر عروضی در ایران، شعر جایگاه خود را به عنوان یك رویكرد فرهنگی و قالبی برای بیان افكار، عقاید و احساسات باز كرد و در این راستا شاعران بزرگی ظهور كردند وآثار شگرفی پدید آمد. شاعران در این برهه، از موضوعات مختلف سخن به میان آوردهاند. در این میان، شاعران و گویندگان بزرگ دربارهی ماهیّت شعر و شاعری و جایگاه آن دارای عقاید و آثاری هستند كه در نوع خود قابل بررسی و در خور درنگ و تأمّل میباشد.
تحّولات سیاسی و فرهنگی در هر عصر تغییراتی را از نظركاركرد و اهمیّت شعر در پی داشته ونگاه شاعران به شعر بنا بروضع موجود، كاملاً متفاوت میباشد. تأیید یا تكذیب شعر و همین طوركاركرد آن از نگاه شاعران مورد مطالعه در این ادوار، بستگی به نوع نگاه آنان از منظر فلسفی، دینی و سایر مسایلی دارد كه شاعر در آن محیط پرورده و به بار آمده است. ناصر خسرو قبادیانی علی رغم آنكه شاعر و گویندهای تواناست، ولی به لحاظ تربیت دینی، چندان كار شاعری را بر نمیتابد. مسئلة شعر و شرع تا مدّتها یكی از موضوعات چالش برانگیز میان شاعران در این اعصار بوده است.
شعر و ادبیّات، زبان حالات گوناگون بشراست. چنانکه میتوان از ابیاتی که شخص بر زبان میآورد به شرایط روحی او در آن لحظه پیبرد. انسان در لحظات شادی ابیاتی نشاط انگیز بر زبان می راند و این گونه خرسندی خویش را ابراز میکند و یا برعکس، در لحظههای اندوه و غم، ابیات حزنانگیز و محزون میسراید.
فقر شاعر و ناتوانی او برای سرو سامان دادن به امور معیشتی زن و فرزند، بیتوجّهی زمامداران و دولت مردان به شاعران و اهالی فرهنگ وهنر درهر دوره، بیگانگی افكار و اندیشههای شاعران با روح حاكم بر جامعه، عدم التذاذ ذاتی شاعر از هنر خود و تن در دادن به خواست حاكمانی كه از شعر به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای دستگاه حاكمه استفاده میكردند، رواج شعر مدحی و بیزاری برخی از شاعران نسبت به این گونه شعرها، نگاه جزم اندیشانه به شعر و شاعری و مقولة هنر و رقابت و چالشهای موجود میان علوم و فنون در هر زمانه از جمله مسایلی است كه سرچشمة قضاوت و داوری شاعران را نسبت به شعر و شاعری در این ادوار پدید آورده است.
نگاه نكوهشگرانه و یا خوش بینانه به شعر و شاعری از نظركمّی و كیفی و تفاوت در مضمون و معنی در هرعصر و زمانه بنا به مقتضیات حاكم برشئون سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ادوار مورد مطالعه متفاوت است. وجود حكومتهای بیگانه با فرهنگ و هنر سرزمین ایران، بیكفایتی و بیلیاقتی زمامداران و بیتوجهی به علم وادب، حكومت حاكمان ایرانی تبار و دلسوز بر پرورش هنرمندان و ادبا، رخدادهای سیاسی و گردبادهای برخاسته از آن، جنگهای خارجی و داخلی، فقر اجتماعی و ضعف اقتصادی دولتها از جمله عواملی هستند كه بر افكار و گرایش شاعران به مدح و یا ذّم شعر و هنر خود مؤثّر بوده است.
شاعران بزرگی نیز هستند كه در این دوران برای شعر و اهتمام به آن، هدفی بزرگ و بر مدار خرد و اندیشه قایلند. با آغاز قرن سوم، ایرانیان كه در اثر فشار اعراب به ستوه آمده بودند، زمینهی خیزشهای ملّی را در ایران فراهم میكردند. مبارزهی ادبی و فرهنگی برای رهایی به طبع این تحولات به طور پرشوری آغاز شد. اوج این مبارزه با خلق شاهنامه، شتاب بیشتری به خود گرفت. فردوسی با بازآفرینی تاریخ پرافتخار ایران و به كمك اساطیر آن، جان تازهای در رگ فرزندان میهن دمید. زبان و تاریخ مردم ایران كه میرفت تا به فراموشی و خاموشی بنشیند، در اثر این كوششها، از خواب مرگ برخاست. فردوسی هدف خود را از آفرینش شاهنامه كه در واقع نوع نگرش او به شعر و شاعری و زمینه كاركرد آن میباشد، زنده كردن تاریخ و فرهنگ و غرور از دست رفتهی مردم ایران، بازسازی زبان و ادبیّات و هم چنین جاودانه كردن نام خود برمیشمارد:
نمیرم از این پس كه من زندهام كه تخـــــم سخن را پراكندهام
(فردوسی،230:1387)
این بررسی با نگاهی دقیق به شعر و آثار شاعران ایران از آغاز تا پایان قرن هفتم، نظرگاه این شاعران را دربارة شعر و شاعری و زمینههای كاركرد آن با ارائهی شواهد و مداخل، بر اساس دسته بندی موضوعات برمیسنجد .
در فصل نخست، كلیّات پژوهش كه مبتنی بر معّرفی ساختار تحقیق است، ارائه میگردد. در فصل دوم، نگارنده نگاهی دارد به جوهره، ماهیت و زمینههای كاركرد شعر، در این بخش ضمن ارائة دیدگاهای متفاوت اصحاب نظر، رویكرد نظریههای آنان بررسی میشود. در فصل سوم، تاریخ شعر ایران از آغاز تا پایان قرن هفتم كه در بر گیرندة هدف این پژوهش است مورد بررسی قرار میگیرد. نگارنده ضمن نگاهی به رخدادهای سیاسی و اجتماعی در این ادوار به بررسی تحوّلات ادبی و تاریخ شعر، می پردازد. فصل چهارم، که به بحث و بررسی شعراز
دیدگاه قرآن مجید و آیات و روایات میپردازد. نگارنده ضمن بررسی آیات و روایات نظریات موافق و مخالف را در این زمینه برمیسنجد. در فصل پنجم كه بدنة اصلی این پژوهش را به خود اختصاص داده است؛ نگارنده با ارائة شواهد و مداخل به بحث و بررسی نظریات شاعران پارسی زبان در ادوار مورد مطاله میپردازد و در دو بخش زمینههای نكوهش و ستایش شعررا از نظر این شاعران، با طبقهبندی موضوعی هدف قرارداده است. در فصل ششم، نتیجهگیری و یافتههای تحقیق ارائه میگردد.
1- 2- هدف تحقیق
هدف این تحقیق، بررسی نظر و آرای شاعران و سخن پردازان پارسی زبان در بارة شعر و شاعری و جایگاه و منزلت آن از آغاز تا پایان قرن هفتم است. این بررسی با ارائة شواهدی از دیوانها و آثار شاعران تا پایان قرن هفتم، نظر آن را به اهمیّت شعرو جایگاه شاعران از دو منظر مثبت و منفی مینگرد و با تحلیل علل و عوامل آن، بررسی خود را شكل میدهد.
1-3- پیشینهی تحقیق
مطالعات و بررسیها نشان میدهد که تا كنون اثر مستقل و بخصوصی دربارهی بررسی جایگاه شعر و شاعری در آثار شاعران وگویندگان پارسیگوی تا پایان قرن هفتم انجام نگرفته است. بررسی عناوین پایان نامههای موجود در مقاطع كارشناسی ارشد و دكترا در دانشگاههای كشور نیز نشان میدهد تاكنون پژوهشگران و محقّقان به طور خاص به این موضوع نپرداختهاند. عدم وجود منابع مستقل در این باره نمیتواند دلیل بركم اهّمیِّتی موضوع و یا دشواریهایی در مسیر تحقیق باشد. عواملی كه باعث گردیده پژوهندگان كمتر چنین موضوعی را مدّ نظر قرار دهند شاید یكی قلّت منابع و دیگری پراكندگی منابع مطالعاتی آن است. چنین مشكلاتی البته باعث نگردیده كه محقّقان به طور كلی به سراغ آن نروند. در این باره میتوان به تحقیقات زیر كه هركدام به فراخور موضوعات مورد مطالعهی خود اشارات پراكنده به این مطلب دارند، اشاره كرد:
نخستین اثر با ارزشی كه در این خصوص میتوان به آن اشاره كرد، كتاب« تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی» نوشتهی ذبیح الله صفا است. این کتاب با آنکه ظرف مدتی افزون بر چهل سال فراهم آمده، از طرحی تقریباً واحد پیروی کرده است؛ به این ترتیب که مؤلّف در هر مجلّد پیش از ذکر سرگذشت شاعران و نویسندگان هر دوره و نمونة آثار آنان، برای آشنا شدن خواننده با اوضاع و احوال آن دوره، فصولی را به اوضاع سیاسی و اجتماعی، وضع علوم و دانشها و همچنین مباحث عمدة دینی و کلامی هر دوره اختصاص داده و آنگاه پس از پرداختن به وضع کلی ادبیّات و علوم ادبی، دردو بخش جداگانه به معرفی شاعران و نویسندگان نامدار هردوره و بحث از زندگانی و آثار و افکار و نمونة اشعار و نوشتههای آنان پرداخته است. وجود این فصلهای بنیادین تا حدّ زیادی خواننده را برای فهم اشعار و اندیشه و سبک شاعری و نویسندگی صاحبان ترجمه آماده میکند. منابع کتاب تاریخ ادبیات در ایران، اغلب دست اول و قابل اعتماد است. با آنكه نویسنده به طور مستقیم در این كتاب از ارزش شعر و جایگاه آن فصل مجزایی ندارد، ولی در لابلای مطالب از جایگاه و ارزش شعر در هردوره مباحثی را مطرح میكند.
اثری دیگری كه در این زمینه قابل اعتنا است، كتاب، « شعر و شاعری از دیدگاه قرآن و حدیث» میباشدكه توسّط محمد بیستونی، تألیف گردیده است. نویسنده در این كتاب با استناد به آیات و روایات علاوه برتعریف شعر و ویژگی شاعران متعهد، این مباحث را بررسی نموده است. دلیل اتهام پیامبر به شعر، ارزیابی دربارة شعر و شاعری، موقعیت شعر و شاعران از نظر قرآن و حدیث، مقام شعرو شاعران نزد بزرگان دین، شاعران برجستة اهل بیت (ع)، وجود سجع در آیات قرآن كریم، نظریات مختلف در مورد وجود سجع در قرآن، و افزون بر آن نظریات شهید مطهری وآیت الله خامنهای دربارة هنر، شعر و شاعری مطرح گردیده است. این كتاب در دویست صفحه و 1500 تیراژ از سوی نشر جوان در سال 1385 به بازار كتاب، وارد شده است.
كتاب دیگری كه تا حدّی پیرامون نحوهی نگاه شاعران به مقولهی شعر و شاعری به بحث و بررسی پرداخته و آن را مورد واكاوی قرارداده ؛ كتاب ارزشمند«یادداشتها و اندیشهها»ست . این كتاب كه توسط عبدالحسین زرّین كوب نوشته شده، در بردارندهی نقدها و اشارات و سلسله مقالات اوست. كتاب در سال 1351توسط انتشارات جاویدان در 2200 نسخه در قطع وزیری به چاپ رسیده است . این كتاب مشتمل بر36 مقاله میباشد كه درباره شعر و ادبیات و بررسی نگرش شاعران به شعر، سخن میگوید.
«زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام»، عنوان كتابی است كه توسط علّامة جعفری نوشته شده است. این كتاب مباحث ارزشمندی از دیدگاههای اسلام راجع به زیبایی و هنر را مورد بحث قرار میدهد. كتاب حاضر تلاش كرده است از منظر حكمت، هنر و زیبایی را از دیدگاه اسلام مورد واكاوی قراردهد. از جمله عناوین این كتاب: هنر برای هنریا هنر برای انسان، علت زیباگرایی انسان، آیا اخلاق عالیهی انسان از زیبایی هاست، زیبایی از دیدگاه علمی و فلسفی، رابطهی لذّت و ارزش و تعجب و شگفتی با زیبایی، هنرمند كیست، نوگرایی روح انسان در هنر كه نویسنده به طور مشروح و مستند در سراسر كتاب، راجع به این مباحث صحبت میكند. این كتاب در 342 صفحه در سال 1388 توسط نشر آثار به تیراژ 1500، روانة بازار كتاب گردیده است.
كتاب « شعر و شناخت »، نوشتهی ضیاء موحد، مشتمل بر یك پیشگفتار و ده فصل است كه در هر فصل مباحث ادبی جداگانه طرح و بررسی میگردد. از جمله مباحث مطرح شده در این كتاب عناوینی چون صدق در شعر، نوع و فرد در ادبیات، بحثی در تصویر، شعر سیاسی، نقد شعر، از تقلید تا خلق و… می باشد. این كتاب در 286 صفحه از سوی نشر مروارید در 3300 تیراژ در سال 1385 به بازار كتاب آمده است. كتاب مورد بحث از این نظر ارزشمند است كه مباحثی دربارة شعر راست و شعر دروغ و همینطور مباحثی دربارة ماهیّت وكاركرد شعر در آن مطرح شده است.
كتاب صورخیال در شعر فارسی، تألیف محمدرضا شفیعی كدكنی، كه مباحث بسیار گستردة ادبی شعر فارسی را از آغاز در برمیگیرد و نویسنده به طور عمیق به بحث انتقادی دربارة شعر و شاعران پرداخته ومعیارهای نوینی را در مبحث انتقادی شعر گشوده است. در این كتاب مطالب برجستهای درباره جوهره و ماهیّت شعر و شاعر و كاركرد آن به دست داده شده است. این كتاب تا كنون بارها تجدید چاپ شده و یكی از اركان مهّم شناخت شعر و ماهیّت آن در مباحث ادبی ایران به شمار میرود.
شعرکهن فارسی درترازوی نقد اخلاق اسلامی، عنوان كتابی است كه توسط حسین رزمجو، نوشته شده است. این كتاب به نقد و بررسی شعر کهن فارسی ازدیدگاه اخلاقی پرداخته و بر مباحثی چون نقد و بررسی اخلاقی، مضامین بدآموز و آموزنده موجود در شعر گذشته فارسی، اخلاق در ادبیات فارسی که در دو بخش روشناییها و تاریکیها تدوین شده است. این كتاب دارای 392 صفحه میباشد كه در سال1386 توسط بنگاه توسعه كتاب منتشر شده است.
اثردیگری كه در این مبحث جای طرح دارد، كتاب «شعر بیدروغ، شعر بینقاب،» نوشته عبدالحسین زرّینكوب است این كتاب در 357 صفحه در قطع وزیری، توسط سازمان چاپ و انتشارات احمد علمی، درسال 1388 با تیراژ 3300، روانهی بازار گردیده است. زرّینكوب در این كتاب در نقد شعر گذشته و امروز و همچنین مباحثی در شعر و شاعری بیان داشته است.
همة این تحقیقات و آثار از زاویه و موضعی مشخص و خاص، به شعر و شاعری پرداخته و تا حدی پیش رفتهاند كه بتواند روشنگر مباحث طرح شده در طرح كارشان باشد. بعضی ماهیّت شعر و جوهرة آن را بررسی كردهاند، برخی از موضع شعر و شرع به مسئله نگریسته و تعدادی نیز از مبحث زیبایی شناختی به آن توجه مبذول داشتهاند. هیچ كدام از این محققان نه در پی بررسی مستقل جایگاه شعر از زبان شاعران بوده و نه زمان بندی خاصی را از نظر عرصة تاریخی در نظر داشتهاند. بنابر این میتوان ادعا كرد كه این بررسی دردو زمینه تفاوت ماهوی با این تحقیقات دارد. نخست از این نظر كه این تحقیق از زوایای مختلف و به صورت دسته بندی موضوعی، جایگاه و اهمیّت شعر را از نظر خود سرایندگان هدف قرارداده است و دوم این كه از یك برش تاریخی مستقل كه از آغاز تا پایان قرن هفتم كه در واقع چالش برانگیزترین ادوار شعر فارسی است، سود جسته است.
1-4- روش تحقیق
روش تحقیق در این رساله، روش كتابخانهایست. نخست آرا و نظریات صاحب نظران و دانشمندان علم ادب و شعر در خصوص ماهیت و كاركرد شعر در ادوار مختلف مورد مطالعه قر ار گرفته است. سپس آثار شاعران و سرایندگان ایران ازآغاز تا پایان قرن هفتم به طور دقیق مطالعه شده است و از نظریات شاعران مورد مطالعه در باب شعر و شاعری و همینطور ماهیت و جوهرة آن فیش برداری شده، سپس این یافتهها به صورت موضوعی، جهت تحلیل و نتیجهگیری دستهبندی شدهاند.
با توجه به این که انسان تنها موجودی است که زبان ملفوظ دارد و میتواند با آن عواطف خود را به دقت به دیگران انتقال دهد. بنابراین، زبان مهمترین وسیلۀ ارتباط بین مردم و بزرگترین عامل تشکیل اجتماعات و فرهنگ و تمدن و علم و هنر محسوب میشود (فرشیدورد، 1388: 23). در گذشته انسانها برای برقراری ارتباط و انتقال افکار و عواطف خود از نشانهها و حرکتها و علایم استفاده میکردند؛ اما امروزه زبان از مؤثرترین ابزارها برای ادای فکر و برقراری ارتباط است.
نفیسی معتقد است، زبان بهترین و آشکارترین وسیلۀ نشان دادن فکر مشترک است و بسیاری از افکار را میآورد (نفیسی، 1390: 293). افزون بر این، مهمترین ابزار ارتباط اجتماعات بشر محسوب میشود که سبب تولید فهم علایم و کلمهها و جملههای تازه بیشماری به وسیلۀ انسان میشود (فرشیدورد، 1388: 24). از این رو، زبان و ساختمان آن همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است و قواعد آن به وسیلۀ دستورنویسان و دیگر پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفته است. این قواعد که به مثابه دستور زبان شناخته شده است، جزء علوم اصلی ادبی به شمار میرود و ساختار هر زبانی را شکل میدهد. از این رو، برای بررسی هر علمی ابتدا به سراغ دستور زبان آن میروند تا بتوانند با شناخت بهتر آن، از آن برای مقاصد مورد نظر بهتر استفاده کنند. به گفتۀ باطنی، الگوها و روابطی که مجموعاً ساختمان این زبان را شکل میدهد، انواع متفاوتی دارند که میتوان آنها را از سه جنبۀ دستور، واژگان و اصوات مطالعه کرد (باطنی، 1387 :7). قصد ما در این پژوهش بررسی جایگاه دستور زبان فارسی در ویرایش زبانی است. این ویرایش یکی از انواع ویرایش متون است که به صورت صحیح عبارات و جملات، دقت در ساختار و معنی و کاربرد واژههای به کار رفته در متن، بررسی ساختار جمله، رفع خطاهای زبانی و نابهسامانی عبارات، پرهیز از درازنویسی و ابهامات و … میپردازد.
به طور کلی، آنچه در ویرایش زبانی بحث میشود، از چند منظر قابل بررسی است:
«1) رفع خطاهای دستوری، ساختاری و جملهبندی؛
2) اصلاح انحراف از زبان معیار و یکدست کردن زبان نوشته؛
3) ابهامزدایی از عبارتهای نارسا، مبهم، متناقض، نامفهوم و عامیانه؛
4) انتخاب برابرهای مناسب برای واژگان غیرفارسی، حذف واژگان، تعابیر و اصطلاحات و عبارتهای تکراری و زائد، عامیانه، ناقص، نارسا، متضاد و متناقض؛
5) کوتاه کردن جملههای طولانی؛
6) سادهسازی و روانسازی متن از نظر جملهبندی؛
7) گزینش واژگان فارسی و برابرهای مناسب» (ذوالفقاری، 1390: 17).
بنابر موارد مذکور، یکی از مقولههای مهم در ویرایش زبانی، توجه به دستور زبان است؛ چرا که ساختار و جملهبندی متن را سامان میدهد، ابهام را از عبارتهای نارسا و متناقض میزداید، با شناخت روابط اجزای جمله؛ از میزان نارساییها در نگارش متن میکاهد و … . مهمتر از همه به صورت اثر و اجزای سازندۀ ساختمان زبان متن توجه میکند. با توجه به این که صورت وسیلۀ پی بردن به معنی است و اگر ظاهر عبارت ناقص باشد، معنایی از آن مفهوم نمیشود؛ لذا توجه به صورت که ساختار جمله و کلمات را شکل میدهد، اهمیت بسیاری دارد و در دستور زبان به آن توجه میشود که در ویرایش زبانی جزء مقولههای مهم به شمار میآید.
بدین ترتیب، در این پژوهش انواع کلمه که شامل 7 نوع فعل، اسم، صفت، ضمیر، قید، حرف و صوت میشود؛ مورد بررسی قرار میگیرد. برای انجام این مهم، مباحث مورد نظر را که در ویرایش زبانی اهمیت بیشتری دارد، از کتابهای دستور مفصل فرشیدورد، دستور انوری و گیوی، دستور باطنی، دستور خیامپور و … بیان کردهایم. این مباحث هر کدام در ویرایش زبانی قابل بحث است؛ چراکه هر یک بر اساس الگوی مشخصی در جمله نقشآفرینی میکنند و هر گونه غلط و مغایرتی در شیوۀ به کار بردن آنها موجب نامفهومی و پیچیدگی متن میشود. به عبارت بهتر، بدون توجه به این مباحث و رعایت صحیح قواعد آن راه به جایی نمیبریم.