امروزه دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و استراتژیک و یک دارایی مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و گاه غیر ممکن است. بنابراین مدیریت دانش فرایند ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش است و این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش برای یک سازمان زمینه آموزش، بازخورد و آموزش مجدد را فراهم می آورد که معمولاً برای ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و احیاء قابلیت های سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. برای دانستن هر چه بیشتر معیارهای توسعه پی بردن به فرایند دانش و چارچوبی که در حال حاضر به سازمان ها اجازه می دهد تا به مدیریت دانش بپردازد، اهمیت دارد (بس، 2004؛ به نقل از هویدا و همکاران، 1389).
انتقال اطلاعات و دانش در سطح کلان و خرد بین افراد و سازمان ها، بستگی به افرادی دارد که این انتقال را تسهیل و تسریع می کنند. به همین دلیل، اهمیت ارتباطات و تعاملات مبتنی بر اعتماد میان افراد در گسترش و کاربرد دانش، مورد تأکید قرار گرفته است. یکی از قابلیت ها و عوامل مهم سازمانی که می تواند به سازمان های آموزشی در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار و برای آنها در مقایسه با سازمان های دیگر مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند، سرمایه اجتماعی است.
امروزه سازمانها باید بتوانند دانش مورد نیاز برای نوآوری در محصولات خود و بهبود فرایندهایشان را كسب كنند، میان كاركنانشان نشر دهند، و در تمامی فعالیتهای روزانه خود بكار گیرند. تنها از این طریق است كه می توانند به الزامات محیط رقابتی و نیازهای به شدت متغیر مشتریان پاسخ گویند. شناخت عوامل اثرگذار بر مدیریت دانش سازمانی از جمله اقدامات اولیه در بكارگیری اثربخش سرمایه های فكری سازمان است. از طرف دیگر سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است كه نقش بسیار مهمتری نسبت به سرمایه فیزیكی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می كند. امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد، و به تازگی در مدیریت و سازمان، مفهوم سرمایه اجتماعی به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوندها، و ارتباطات میان اعضای یك شبكه به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد، و با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود.
Bass
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مدیریت، بهعنوان مرکز ثقل و بنیاد فعالیتهای سازمانها به حساب میآید و چالشهای فراروی مدیران و شیوههای مقابله با آنها از اساسیترین وظایف این حوزه تلقی میشود. همانطور که مدیریت مدبرانه، هوشمندانه و علمی میتواند تأثیر شگرفی بر ارتقاءِ وضعیت یک سازمان بگذارد، فقر ناشی از اقدامات شتابزده، خالی از اندیشه و غیر علمی، در این حیطه، قادر است هر سازمانی را به ورطهی نابودی نزدیک گرداند.
بدون شک، تصمیمگیری یکی از وظایف اصلی مدیریت است، لیکن با توجه به اینکه تصمیمگیری بدون وجود اطلاعات و برقراری ارتباطات لازم میسر نیست، پایهی اجرایی چنین وظیفهای، فراهم آوردن اطلاعات لازم برای مدیریت است. مدیران سازمانهایی که اطلاعات اندکی در اختیار دارند، مجبورند که بهطور ناگهانی یا در تاریکی تصمیمگیری کنند که بالطبع خسارات ناشی از اینگونه تصمیمگیریها، جبران ناپذیر است.
در مقابل این وضعیت، میزان تأثیر مثبتِ تصمیمهای راهبردی صحیح و بهموقع، بر کسی پوشیده نیست. اما نکتهی درخور توجه این است که در دست داشتن اطلاعات بهموقع، صحیح، مناسب و برقراری ارتباطات در کلیهی سطوح مدیریت، خود نیازمند بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی[1] است تا با اتکاء به آن، تصمیمگیری، برنامهریزی و کنترل وظایف اجرایی برای مدیر، تسهیل شود. بدون شک، “سازمانهایی که در آنها پیاده سازی و استفاده از فناوری اطلاعات با موفقیت همراه باشد، با دستاوردهای عملکردی قابل توجهی روبرو خواهند بود” (ناخدا و حری، 1384، ص. 57). با توجه به خصیصههای فناوری اطلاعات، مدیریت این فناوریها بهعنوان بخش جدیدی در دیدگاههای مدیریت مطرح شده است که میبایست به ملزومات بهکارگیری، عملکرد و محیط اجرایی آنها ضمن بررسی ابعاد، منابع اطلاعاتی و کاربردشان توجه داشت.
همانطور که فرج پهلو (1992، ص. 46) نیز بیان میدارد، بقای ملتهای امروزی، به کسب اطلاعات و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفتهای
وابسته است که در جهان امروز نقش مسلطی را در چرخهی زندگی روزانه ممالک پیشرفته ایفا مینمایند. البته، پیادهسازی و بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی که همواره درحال تغییر و تحولاند، نیازمند مدیریتی است که علاوه بر داشتن دانش لازم و کافی از فناوریهای اطلاعاتی مورد نیاز سازمان، قادر به همگامی با رشد فزاینده و تغییرات دنیای فناوریهای اطلاعات باشد که البته اطمینان از حصولِ این امر، مستلزم سنجش عملکرد به منظور ایجاد زمینه مساعد برای رشد و پویایی سازمان است.
سنجش عملکرد[2] که بخش مهمی از مدیریت مطلوب است، در تعیین اهداف و اولویتها به مدیران کمک، و هدایت و نظارت بر فعالیتهای سازمان را تسهیل مینماید. البته بدیهی است که ارائه صرف آمار و ارقامی که حاصل مطالعات سنجش عملکرد میباشند، تصویرِ تمام نمایی از چگونگی عملکرد ارائه نمیکند و بهرهگیری از شاخصهایی که بتوان کیفیت ارائهی خدمات را بهواسطهی آنها مورد سنجش قرار داد، از اهمیت زیادی برخوردار است (ابوت[3]، 1377، ص. 2).
تاكنون پیشرفتهای قابل توجهی در روشها و فنون سنجش كیفیت در عرصهی مدیریت به عمل آمده است. در مؤسساتِ خدماتی، ازجمله در كتابخانهها، بهكارگیری این فنون و ابزار اخیراً آغاز شده است. این درحالی است كه از یكسو هر كتابخانه بهعنوان یك سازمان، لازم است که با بهرهگیری از روشها و فنون مناسب و مطلوب مدیریت بهطور مستمر بر مطلوبیت خدمات خود بیافزاید تا رضایت مراجعین هرچه بیشتر فراهم شود، و از سوی دیگر، لازم است که بهطور مستمر، نسبت به خدمات عرضه شده و روشهای صحیح مدیریتی برای ساماندهی و عرضه این خدمات در كتابخانه ارزیابی صحیحی در دست باشد و از آن اطمینان حاصل شود. آنچه که بر اهمیت این امر میافزاید، پیادهسازی و بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی در کتابخانههای دانشگاهی است که دههی 1960 را میتوان آغاز ورود آنها به این کتابخانهها دانست (ناخدا و حری، 1384، ص. 60).
در ایران نیز، باتوجه به پیشرفتهای نسبی حاصل در ابعاد فناورانه، و ضرورت بهینهسازی و اقتصادی نمودن هرچه بیشتر خدمات، اكنون زمان آن رسیده است كه به موضوع كیفیت در مدیریت فناوری اطلاعات كتابخانهها و خدمات آن توجه بیشتری به عمل آید. از اینرو، لازم است كیفیت عملكرد مدیریت فناوری اطلاعات كتابخانه بهطور مستمر سنجیده شود و زیر نظارت باشد.
[1] Information Technology
[2] Performance Measurement
[3] Abbott
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در دهههای پیشین نویسندگان آثار ادبی در ایران غالبا مرد بودهاند و جز استثناهایی محدود، صدای زنان شنیده نشده است. اما در سالهای اخیر با رشد حیرتآور زنان نویسنده در ایران مواجه بودهایم. بهگونهای که اگر در فاصلهی میان دههی 1310 تا 1340 در برابر هر 18 نویسندهی مرد با یک نویسندهی زن روبرو بودهایم، در دهه 70 و 80 در برابر هر یک و نیم نویسندهی مرد با یک نویسندهی زن مواجهیم. بنابراین آثار زنان نویسنده آنقدر مورداستقبال مخاطبان قرار گرفته که به بحثهای متعدّدی در حوزه فرهنگی ایران منجر شدهاست.
اکنون زنان ایرانی توانستهاند ابراز وجود کرده و خودشان در تعریف و تصویر جنسیّت خود شریک باشند. مطالعهی متون نویسندگان زن همچون هر محصول فرهنگی دیگر میتواند به روشنشدن زوایای متعددی در زمینههای اجتماعی و فرهنگیکمک کند. از میان سطور این آثار میتوان به تحولات اجتماعی و فرهنگی زنان پی برد.
با توجه به این مسئله، در این پایان نامه سعی نگارنده بر این بودهاست که به بررسی محتوای موضوعی آثار زنان داستان کوتاهنویس دهه هفتاد بپردازد و مشخص نماید که این نویسندگان در طی این سالها بیشتر به چه موضوعاتی پرداختهاند.
3-1- سوال های تحقیق
1- زنان داستان کوتاه نویس دهه هفتاد در آثارشان بیشتر به چه موضوعاتی پرداختهاند؟
2- در چند درصد داستانهای کوتاه این نویسندگان به مسایل اجتماعی و فرهنگی توجه شده است؟
3- آیا بیان مسایل و دغدغههای زنان بیشترین موضوعات موردتوجه این نویسندگان بوده است؟
4- چند درصد آثار زنان نویسندهی این دهه به مسائل سیاسی تعلق دارد؟
5- در چند درصد آثار زنان نویسنده این دهه به موضوعات عاطفی پرداخته شده است؟
4-1- پیشینه تحقیق
طبق گواهی مرکز اطلاعات و اسناد علمی ایران تاکنون تحقیق مستقلی درمورد چگونگی بسامد موضوع داستانهای کوتاه زنان این دهه در دانشگاههای ایران انجام نشده است و تنها در آثار زیر اشارههایی کوتاه و مختصر به موضوع مورد نظر شده است:
مهدی محمّدی در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی داستانهای جنگ ایران و عراق نوشته شده برای کودکان و نوجوانان» با استفاده از روش تحلیل محتوا به این نتیجه رسیده که زنان در مقایسه با مردان در ثبت ادبیات جنگ حضور کم رنگی داشتهاند.
حسن میرعابدینی در سلسله مقالاتی تحت عنوان «گزارشی از ادبیات داستانی سال 1372» که در مجلهی کلک بصورت دوره ای به چاپ رسیدهاست به بررسی داستانهایی از نویسندگان مرد و زن پرداخته است. و یکی از نتایج این بررسی حضور فعّال و گستردهی زنان نویسنده در سال 1372 میباشد و اینکه پرفروشترین کتابهای این سال را آثار زنان داستاننویس تشکیل میدهد.
حسن میرعابدینی در کتاب « صد سال داستاننویسی ایران» در فصل بیست و ششم به بررسی داستانهای نوشته شده توسط زنان نویسنده پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که بخشی از جذابیت داستانهای نویسندگان زن در این است که دنیای زنان ناشناخته تر از دنیای مردان است و در داستانهایی که مردان نوشتهاند با دیدی مردانه به مسائل نگاه شده و زن چهرهی مستقل خود را کمتر به نمایش گذاشته است. ایشان کیفیت و تنوع آثار پدید آمده را به حدی دانستهاند که شاید بتوان از شروع یک ادبیات زنانه سخن گفت.
5-1- فرضیه های تحقیق
با توجه به جنسیّت مشترک داستان کوتاه نویسان مدّنظر این پژوهشنامه به نظر میرسد که:
1- زنان نویسنده در آثارشان بیشتر به مسائل زنان میپردازند یعنی بیشتر درمورد دغدغههای خودشان سخن میگویند.
2- نویسندگان زن این دهه اقبال چندانی به مسائل سیاسی نشان نمیدهند.
3- بسیاری از این نویسندگان با دیدی منتقدانه به مسائل اجتماعی و فرهنگی میپردازند.
6-1- روش تحقیق
روش مطالعه کتابخانهای و روش تحقیق تحلیل محتوایی و آماری است. به این ترتیب که ابتدا اسامی کلیّهی نویسندگان دهه هفتاد اعم از مردان و زنان استخراج گردید سپس از میان این اسامی، نامها و آثار داستان کوتاه نویسان زن متمایز و نهایتاً 12 مجموعه داستان از 12 نویسنده زن انتخاب شد و موردمطالعه و بررسی قرار گرفت و نمودار و جداول بر اساس یافتهها طراحی گردید و در آخر هم به بررسی نتایج پرداخته شد.
7-1- اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق بررسی محتوای موضوعی داستانهای کوتاه 12 نویسندهی زن ایرانی دهه هفتاد است. روشن نمودن اینکه زنان نویسندهی این دهه در داستانهای کوتاهشان به چه موضوعاتی بیشتر توجه داشتند و چرا. اینکه آیا آنها در آثارشان درصدد به چالش گرفتن گفتمان مردانه هستند یا خیر، از دیگر اهداف این پژوهش میباشد. به نظر نگارنده آثار نویسندگان این دهه خصوصاً زنان موردتوجه قرار نگرفته است و تا حد زیادی فراموششده به نظر میرسد. از طرف دیگر تعیین این محدوده زمانی، به تحدید تحقیق میانجامد و این امکان را در اختیار دیگر پژوهشگران قرار میدهد تا در بررسیهای تحقیقی یا تاریخی خود از نتایج این پژوهش بهره ببرند. نگارنده در این تحقیق تلاش داشته تا به اندازه توان و بضاعت علمی خود با بررسی آثار زنان نویسنده و مسائلی که آنان در آثار خود بیان نمودهاند راهی هرچند ناهموار برای پژوهشگران مسائل زنان و نویسندگان زن بگشاید. هرچند که نگارنده خود واقف به وجود کاستیهای بسیار در این تحقیق میباشد که نبود منابع کافی در خصوص ادبیات داستانی بالاخص داستان کوتاه، نوین بودن شیوهی تحقیق و نبود نمونههای قابلمراجعه از عوامل مهم این نقیصه به شمار میآید.
8-1- ضرورت تحقیق
ضرورت چنین تحقیقی اولاً توجه به ادبیات داستانی معاصر است. تحقیق درمورد این موضوع در دانشگاهها و پایان نامهها و رسالههای تحصیلی دانشجویان، تا کنون به دلیل توجه زیاد به ادبیات کلاسیک غنی و کهنسال ایران مغفول مانده است.
ثانیاً ادبیاتی که میتوانیم آن را ادبیات زنانه بنامیم هنوز نوپاست، درحالی که موفقیتهایی که توسط نویسندگان زن به دست آمده چشمگیر است. به طور یقین بحثهای اجتماعی و فرهنگی، نقدها و پژوهشهای علمی میتواند باعث پیشرفت بیشتر فعالیتهای داستاننویسی زنان شود.
از جمله عرصههایی كه در چند سال اخیر مورد هجوم فناوری اطلاعات قرار گرفته، عرصه آموزش و یادگیری است. با وجود اینكه از دوهزار سال قبل تا كنون، بسترها و سیستم های آموزش و یادگیری – در مقایسه با سایر مقوله ها نظیر پزشكی – تغییرات بسیار كمی داشته است، لیكن اكنون به مدد فناوری اطلاعات مدتی است كه تحولات آغاز شده است. اگر دهه آخر قرن بیستم را دهه اطلاعات نامگذاری كردند، دهه اول قرن بیست و یكم را عصر دانش[1] (بولز[2]،2000) نامیده و هدف از این نامگذاری را توسعه همه جانبه دانش و آگاهی بشری دانسته اند. در چنین شرایطی طبیعی است كه برای كسی كه قصد حركت در شاهراه اطلاعاتی را دارد، روشهای سنتی و قدیمی آموزش و یادگیری كارایی خود را از دست می دهند و انسان برای همگام شدن با محیط در حال تغییر باید به دنبال ریشه ها و رویه های جدیدی برای انتقال دانش و افزایش آگاهی باشد. تمدن موج سوم برای افزایش دانش افراد جامعه به ابزار قدرتمندی نیاز داشت كه به موقع، كم هزینه، سریع و معتبر باشد. به نظر می رسد كه این ابزار قدرتمند فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد.
به نظر راه رسیدن به این ابزار قدرتمند و استفاده از آن در مدارس برنامهیدرسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات است. بیتردید بدون برنامه درسی مبتنی بر فناوری امكان همسویی با پیشرفت های جهانی در زمینه تعلیم و تربیت نخواهد بود. بنابراین با نظر به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات، طراحی و استفاده از برنامه درسی مبتنی بر فناوری اجتناب ناپذیر است. برای چنین برنامه ریزی درست نیز آگاهی از وضعیت فعلی مدارس از نظر میزان تجهیزات و استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، آگاهی از میزان استفاده معلمان از فناوری اطلاعات و ارتباطات و شناسایی موانع فراروی كاربرد آن و تاثیر آن بر عملكرد تحصیلی دانشآموزان ضروری است.
1 -Knowledge Age
2 – Bowles
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مفهوم دلبستگی از یک واژه یونانی Storage که نوعی عشق بین والدین و کودک است گرفته شده و تعریف آن از نظر واترز این است که دلبستگی رفتارهایی را شامل میشود که سبب نزدیکی به نگاره دلبستگی است. این رفتارها شامل توجه داشتن، لمس کردن، نگاه کردن، وابسته بودن و اعتراض به طردشدگی است. از منظر بالبی نیز دلبستگی پیوند عاطفی پایداری است که ویژگی آن گرایش به جستجو و حفظ مجاورت با شخص خاص به ویژه در زمان استرس است (برجعلی، 1388). تفاوتهای فردی در الگوی فعال درونی موجب شکل گیری سبکهای دلبستگی متفاوتی میگردد. بررسی اولیه در زمینه سبکهای دلبستگی از سوی اینسورث و همکاران (1978، به نقل از برجعلی 1388) انجام گرفت و سه الگوی دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و دلبستگی ناایمن اضطرابی-دوسوگرا شناسایی شد. افراد با سبکهای دلبستگی متفاوت، راهکارهای متفاوتی را برای تنظیم عواطف و پردازش اطلاعات هیجانی به کار میبرند . طبق نظریه اریکسون، کودکی که دلبسته ایمن است از نظر روانی به دنبال استقلال است و شروع به فاصله گیری از والدین؛ تجربه محیط و به دنبال یادگیریهای تازه است. اما کودکی که وابسته ناایمن به ویژه از نوع مضطرب است از هرگونه تجربه جدید و فاصله گیری از والدین خودداری کرده و مستعد انواع اختلالات اضطرابی در سالهای آینده بوده و ورودش به مهد و مدرسه مشکل و هرگونه جدایی به سختی صورت میگیرد(برک، 1385).
از طرفی سبک دلبستگی اضطرابی میتواند با اختلالات اضطرابی همراه باشد. یکی از انواع اختلالات اضطرابی که با شروع در دوران کودکی میتواند معرف اختلالهای اضطرابی باشد اختلال اضطراب جدایی است. آمارهای متنوعی در خصوص شیوع اختلالات اضطرابی در بین کودکان ارائه شده است. در کودکان 2 تا 4 ساله 17% و در مطالعه ای دیگر در کودکان زیر 12 سال 6/2 تا 2/41% عنوان شده است. وجود سه نشانه از ناراحتیهای مفرط جدایی مانند نگرانی شدید و مداوم از محروم شدن و آسیب دیدن، ترس و درماندگی از جدایی، شکایتهای جسمانی، کابوسهای مکرر، ترس از مدرسه و مشکلات مربوط به خواب که حداقل 4 هفته وجود داشته باشد برای تشخیص این اختلال الزامی است (عباسی، 1389). لاست گزارش کرده که 75% کودکانی که از مدرسه گریزانند مبتلا به اختلال جداییاند و در صورت عدم درمان به موقع، ممکن است این کودکان به طور ثانوی دچار اضطراب مفرط شوند و علاوه بر آن اختلالهایی چون فوبی اجتماعی، ترس از مکانهای باز و هراس را نشان دهند(به نقل از عباسی، 1389).
اختلال اضطراب فراگیر و فوبیای اجتماعی در طبقه بندی اختلالات اضطرابی کودکان و نوجوانان قرار دارد گرچه اضطراب، خصیصه اصلی هر کدام از این اختلالات است اما عوامل زمینه ای و موقعیتی ویژه ای وجود دارد که میان آنها افتراق میگذارد. در طبقه بندی تشخیصی روانپزشکی آمریکا، مشخصاً به اضطراب آموزشگاهی و درسی یا امتحانی اشاره ای نشده اما پدیده اضطراب، در سطح وسیعی مورد توجه قرار گرفته که میتوان از آنها اضطراب آموزشگاهی و اضطراب امتحان را برداشت نمود (مهرابی زاده، 1386). اضطراب امتحان یا Test Anxiety از دسته اضطرابهای عملکردی است که 20-10% دانش آموزان و دانشجویان با آن دست و پنجه نرم میکنند. معمولاً در موقعیتهایی که فرد در معرض ارزشیابی قرار گرفته و نیازمند حل مشکل یا مسئله است به این نوع اضطراب دچار میگردد و فرد در اینجا، در مورد تواناییهای خود دچار تردید شده که پیامد آن نیز کاهش توان مقابله با موقعیتهای امتحان است. در اینجا فردی که دچار اضطراب امتحان شده با وجود اینکه پاسخ سؤالات درسی را میداند اما آنچنان شدت اضطراب در وی زیاد است که مانع از آن میگردد که از دانسته های خود استفاده کند (مقیمیان، 1390). بدین سبب اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی همبستگی دارد. در اینجا نظر کووینگتون (1987) بر این است که در زمان آزمون، آموزه های مرتبط با آزمون و حالات اضطرابی همراه با هم وارد میدان میگردند. برخی حالات اضطرابی با آزمون مورد نظر مرتبط و برخی دیگر با آن ارتباطی ندارند. اگر اضطراب برانگیخته شده با محتوای آزمون مرتبط باشد سطح کارآمدی افزایش مییابد و برعکس حالات اضطرابی و نامرتبط با وظیفه محول شده، سطح کارآمدی را کاهش میدهد. سیبر (1980) اضطراب امتحان را حالت خاصی از اضطراب عمومی میداند که شامل پاسخهای پدیدار شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری مرتبط با ترس از شکست میباشد و فرد آن را در موقعیتهای ارزیابی، تجربه میکند. هنگامی که اضطراب امتحان رخ میدهد، بسیاری از فرآیندهای شناختی و توجهی با عملکرد موثر فرد، تداخل میکنند (Narimany, 2006).
بر مبنای مطالب فوق در پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤالیم که آیا سبکهای دلبستگی و اضطراب جدایی در افراد میتواند رابطه ای با اضطراب امتحان داشته باشد؟ آیا سبک دلبستگی، پیش بین اضطراب درسی است؟
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است