مدیریت، بهعنوان مرکز ثقل و بنیاد فعالیتهای سازمانها به حساب میآید و چالشهای فراروی مدیران و شیوههای مقابله با آنها از اساسیترین وظایف این حوزه تلقی میشود. همانطور که مدیریت مدبرانه، هوشمندانه و علمی میتواند تأثیر شگرفی بر ارتقاءِ وضعیت یک سازمان بگذارد، فقر ناشی از اقدامات شتابزده، خالی از اندیشه و غیر علمی، در این حیطه، قادر است هر سازمانی را به ورطهی نابودی نزدیک گرداند.
بدون شک، تصمیمگیری یکی از وظایف اصلی مدیریت است، لیکن با توجه به اینکه تصمیمگیری بدون وجود اطلاعات و برقراری ارتباطات لازم میسر نیست، پایهی اجرایی چنین وظیفهای، فراهم آوردن اطلاعات لازم برای مدیریت است. مدیران سازمانهایی که اطلاعات اندکی در اختیار دارند، مجبورند که بهطور ناگهانی یا در تاریکی تصمیمگیری کنند که بالطبع خسارات ناشی از اینگونه تصمیمگیریها، جبران ناپذیر است.
در مقابل این وضعیت، میزان تأثیر مثبتِ تصمیمهای راهبردی صحیح و بهموقع، بر کسی پوشیده نیست. اما نکتهی درخور توجه این است که در دست داشتن اطلاعات بهموقع، صحیح، مناسب و برقراری ارتباطات در کلیهی سطوح مدیریت، خود نیازمند بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی[1] است تا با اتکاء به آن، تصمیمگیری، برنامهریزی و کنترل وظایف اجرایی برای مدیر، تسهیل شود. بدون شک، “سازمانهایی که در آنها پیاده سازی و استفاده از فناوری اطلاعات با موفقیت همراه باشد، با دستاوردهای عملکردی قابل توجهی روبرو خواهند بود” (ناخدا و حری، 1384، ص. 57). با توجه به خصیصههای فناوری اطلاعات، مدیریت این فناوریها بهعنوان بخش جدیدی در دیدگاههای مدیریت مطرح شده است که میبایست به ملزومات بهکارگیری، عملکرد و محیط اجرایی آنها ضمن بررسی ابعاد، منابع اطلاعاتی و کاربردشان توجه داشت.
همانطور که فرج پهلو (1992، ص. 46) نیز بیان میدارد، بقای ملتهای امروزی، به کسب اطلاعات و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفتهای
وابسته است که در جهان امروز نقش مسلطی را در چرخهی زندگی روزانه ممالک پیشرفته ایفا مینمایند. البته، پیادهسازی و بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی که همواره درحال تغییر و تحولاند، نیازمند مدیریتی است که علاوه بر داشتن دانش لازم و کافی از فناوریهای اطلاعاتی مورد نیاز سازمان، قادر به همگامی با رشد فزاینده و تغییرات دنیای فناوریهای اطلاعات باشد که البته اطمینان از حصولِ این امر، مستلزم سنجش عملکرد به منظور ایجاد زمینه مساعد برای رشد و پویایی سازمان است.
سنجش عملکرد[2] که بخش مهمی از مدیریت مطلوب است، در تعیین اهداف و اولویتها به مدیران کمک، و هدایت و نظارت بر فعالیتهای سازمان را تسهیل مینماید. البته بدیهی است که ارائه صرف آمار و ارقامی که حاصل مطالعات سنجش عملکرد میباشند، تصویرِ تمام نمایی از چگونگی عملکرد ارائه نمیکند و بهرهگیری از شاخصهایی که بتوان کیفیت ارائهی خدمات را بهواسطهی آنها مورد سنجش قرار داد، از اهمیت زیادی برخوردار است (ابوت[3]، 1377، ص. 2).
تاكنون پیشرفتهای قابل توجهی در روشها و فنون سنجش كیفیت در عرصهی مدیریت به عمل آمده است. در مؤسساتِ خدماتی، ازجمله در كتابخانهها، بهكارگیری این فنون و ابزار اخیراً آغاز شده است. این درحالی است كه از یكسو هر كتابخانه بهعنوان یك سازمان، لازم است که با بهرهگیری از روشها و فنون مناسب و مطلوب مدیریت بهطور مستمر بر مطلوبیت خدمات خود بیافزاید تا رضایت مراجعین هرچه بیشتر فراهم شود، و از سوی دیگر، لازم است که بهطور مستمر، نسبت به خدمات عرضه شده و روشهای صحیح مدیریتی برای ساماندهی و عرضه این خدمات در كتابخانه ارزیابی صحیحی در دست باشد و از آن اطمینان حاصل شود. آنچه که بر اهمیت این امر میافزاید، پیادهسازی و بهرهگیری از فناوریهای اطلاعاتی در کتابخانههای دانشگاهی است که دههی 1960 را میتوان آغاز ورود آنها به این کتابخانهها دانست (ناخدا و حری، 1384، ص. 60).
در ایران نیز، باتوجه به پیشرفتهای نسبی حاصل در ابعاد فناورانه، و ضرورت بهینهسازی و اقتصادی نمودن هرچه بیشتر خدمات، اكنون زمان آن رسیده است كه به موضوع كیفیت در مدیریت فناوری اطلاعات كتابخانهها و خدمات آن توجه بیشتری به عمل آید. از اینرو، لازم است كیفیت عملكرد مدیریت فناوری اطلاعات كتابخانه بهطور مستمر سنجیده شود و زیر نظارت باشد.
[1] Information Technology
[2] Performance Measurement
[3] Abbott
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فرم در حال بارگذاری ...