علم مطالعه اجرام آسمانی نظیر ماه، سیارات، ستاره گان، کهکشان ها، فواصل، جرم، دما، فیزیک ، شیمی و تحول این اجرام، و اتفاقاتی که خارج از جو زمین رخ میدهند، نظیر انفجارات ابرنواختر[1] ، اشعه گاما و تابش زمینه کیهانی را “ستاره شناسی”[2] یا “نجوم” نام می نهند. ستاره شناسی دارای ریشه ای یونانی از کلمات astron (ἄστρον) بمعنی “ستاره” و nomos (νόμος) بمعنی “قانون” یا “فرهنگ” می باشد که عبارت “قانون ستاره گان” یا “فرهنگ ستارگان” را می سازد. [1]
علم نجوم به عنوان یکی از قدیمی ترین علوم ریشه درقدیمی ترین تمدن های بشری دارد. تمدن هایی همچون بابل، مصر، ایران، یونان، چین و مایا مشاهدات قاعدهمندی را در آسمان شب داشتند. توانایی تشخیص سیارات از ستارگان با این نشانه که ستارگان بصورت نسبی طی قرون در جایگاه خود ثابت اند و سیارات در مدت کوتاهی تغییر مکان های قابل توجهی دارند، از دست آوردهای جالب ستاره شناسان باستان است.
گرایشات ستاره شناسی باستان به چند دسته کلی از جمله مسیریابی آسمانی، مشاهده و فاصله سنجی و ساخت تقویم تقسیم می شود. این تقسیم بندی تا زمان اختراع تلسکوپ که کلید ورود به عصر ستاره شناسی نوین میباشد، معتبر بود. امروزه ستاره شناسی بیشتر تحت عنوان “اختر فیزیک” مورد توجه قرار می گیرد. از آنجا که بیشتر تحقیقات نجومی با موضوعات مربوط به علم فیزیک مرتبط می باشد، ستاره شناسی نوین را در واقع، می توان “اختر فیزیک”[3] نام نهاد.
با وجود حضور ماهواره ها، عمده مشاهدات آسمانی از روی سطح زمین صورت می پذیرد و این گونه از مشاهدات نجومی با چالش هایی روبروست. همانطور که می دانیم جو زمین از لایه های متفاوت و با غلظت های مختلفی تشکیل یافته است که با عبور نور از آن تغییرات بسیار سریعی از شکست را در جهت های گوناگون نتیجه می دهد.
زمانی که یک درخشش رخ می دهد و نور حاصل از آن با جو زمین برخورد می کند، اختلاف شکست در جهات گوناگون باعث آلوده شدن تصویر می گردد که این آلودگی بصورت نقاط لرزشی بروز می نماید. هر چه این نقاط لرزشی کوچک تر باشند می گوییم مشاهده بهتری انجام شده است.
برخی از نواحی طیف الکترومغناطیس به شدت توسط جو اطراف زمین جذب می شوند. مهمترین ناحیه گذرنده از جو ناحیه نور مرئی در محدوده 300 تا 800 نانومتر است، و این ناحیه بر محدوده حساس چشم انسان (400 تا 700 نانومتر) منطبق گشته است. در طول موج های کمتر از 300 نانومتر، اوزون[4] که لایه باریکی در ارتفاع 20 تا 30 کیلومتری زمین است، از عبور تابش های فرابنفش[5] جلوگیری می کند. همچنین امواج کمتر از 300 نانومتر توسط و جذب می شوند. بنابر این تقریبا تمامی تابش های کوچک تر از 300 نانومتر توسط جو جذب شده و راهی به سوی سطح زمین نمی یابند.
در محدوده طول موج مرئی، نور توسط مولکول های و غبار موجود در جو پراکنده شده و در اصطلاح تابش رقیق می گردد. جذب و پراکندگی، تواماً، را “خاموش سازی” یا “انهدام”[6] گویند. خاموش سازی می بایست در جریان اندازه گیری میزان درخشانی لحاظ گردد.
در قرن نوزدهم، لرد ریلی[7] موفق به توضیح رنگ آبی آسمان شد. وی توضیح داد که پراکندگی ناشی از مولکول ها با معکوس توان چهارم
طول موج متناسب است. لذا نور آبی بیشتر از نور قرمز پراکنده می شود. بنابراین نور آبی در سراسر آسمان مشاهده می گردد، همان نور پراکنده شده خورشید است.
در ستاره شناسی، می بایست اجسام بصورت کاملاَ واضح مشاهده شوند. این مسئله بسیار اهمیت دارد که تا حد امکان آسمان سیاه تر دیده شود و جو می بایست تا حد امکان شفاف باشد. به همین خاطر است که رصد خانه های بزرگ را بر فراز کوه ها و دور از شهرها بنا می کنند.
ابزار مشاهده آسمان از داخل جو زمین تلسکوپ ها هستند که خود به انواع گوناگونی تقسیم بندی می شوند. [2]
نجوم رادیویی شاخه ای نوین در ستاره شناسی است که فرکانس هایی از محدوده چند مگاهرتز (100 متر) تا تقریبا 300 گیگاهرتز (1 میلی متر) را شامل می شود.
در اوایل قرن بیستم تلاش هایی در زمینه مشاهده امواج رادیویی ساطع شده از خورشید صورت پذیرفت که این تلاش ها به دلایلی از جمله پایین بودن کیفیت حسگر آنتن سامانه های گیرنده و غیر شفاف بودن یونسفر[9] در فرکانس های پایین ناکام ماندند. اولین مشاهدات امواج رادیویی کیهانی توسط مهندس امریکایی کارل.جی.یانسکی[10] در سال 1932 اتفاق افتاد. وی در حالی که مشغول مطالعه اختلالات رادیویی طوفان آذرخشی در فرکانس 20.5 مگاهرتز (14.6 متر) بود، یک گسیل رادیویی را که از مبدأ نامعلومی ساطع می شد کشف کرد. به هر صورت او یافت که مبدأ امواج گسیل شده مرکز کهکشان ها می باشد.
تولد حقیقی نجوم رادیویی به اواخر دهه سی قرن بیستم باز میگردد، که گروت ربر[11] مشاهدات سیستماتیکی را با آنتن سهمی وار 9.5 متری دست ساز خود انجام داد. بعد از آن نجوم رادیویی به سرعت پیشرفت کرده و دانش ما درباره جهان اصلاح گردید. رادیو تلسکوپ تابش را در یک روزنه یا آنتن جمع کرده و آن را به صورت یک سیگنال رادیویی توسط گیرنده که به آن رادیو متر می گویند تبدیل می کند. سیگنال دریافت شده ابتدا تقویت، ردیابی و کامل می شود و سپس خروجی آن روی دستگاه های ذخیره کننده ثبت می گردد. سیگنال های ورودی بسیار ضعیف هستند و این مسئله باعث اختلال بسیار در فرایند ردیابی امواج می گردد. برای حل این مشکل میبایست تا حد امکان امواج مختل کننده را حذف نموده و شرایط محیطی را مناسب نمود. همچنین تداخل الکترومغناطیسی[12] ناشی از فرستنده های راداری، تلویزونی و رادیویی روی دریافت و ردیابی پرتو های رادیویی کیهانی بسیار تاثیر گذار است. بنابراین رصدخانه های رادیویی را غالباً در میان درّه ها و حفاظ الکترومغناطیسی بنا می کنند، درست مانند رصدخانه های نوری که جهت جلوگیری از اختلال بر فراز قلّه ها بنا میشوند. [3]
بیشترین دانش ما در مورد ساختار کهکشان راه شیری از مشاهدات رادیویی مربوط به طول موج 21 سانتی متری هیدروژن خنثی و اخیراً از طول موج 2.6 میلی متری مولکول کربن مونو اکسید ناشی می شود. نجوم رادیویی در بسیاری از کشفیات نجومی نقش داشته است. به عنوان مثال پالسارها[13] و کوازارها[14] از یافته های مشاهدات رادیویی هستند. اهمیت این زمینه از نجوم در آن حد است که تا کنون دو جایزه نوبل فیزیک سال های اخیر به ستاره شناسان رادیویی اختصاص یافته است. [4]
[1] انفجار فاجعه انگیز ستاره در نزدیکی پایان عمر آن که در هنگام وقوع، درخشانی ستاره برای چندین روز به میلیون ها برابر می رسد.
Astronomy2
[3] Astrophysics
[4] Ozone
[5] Ultra-Violet (UV)
[6] Extinction
[7] Lord Rayleigh
[8] Radio telescope
[9] Ionsphere
[10] Karl Guthe Jansky
[11] Grote Reber
[12] Electromagnetic Interference
[13] Pulsar
[14] Quasar
از مهمترین شرطهای ارتقای وضعیت فعلی در هر سازمان میتوان به استفادهء مناسب از سرمایهها و جلوگیری از هدر رفت آنها اشاره كرد. منظور از ” استفادهء مناسب ” در اینجا مفهومِ واژهء كارایی[1] یعنی سرعت عمل در استفاده از ظرفیت است كه بدون داشتن برنامهء از پیش تعیین شده ممكن نیست. افزون بر آن، هرچه دقت در برنامه بیشتر و مطالعه مكفیتر باشد سرعت عمل بیشتر شده و توان رقابتی بالاتر میرود. وقتی صحبت از سرمایههای یك سازمان به میان میآید ممكن است ذهنها به سمت سرمایههای فیزیكی مثل ماشینآلات و دستگاههای گرانقیمت منحرف شود. حال آنكه، مفهوم مورد انتظار ما بطور خاص “زمان” است. استفادهء مناسب از زمان بعنوان یك سرمایه و جلوگیری از هدر رفت آن از جمله ابزارهای مهم مدیرانِ سازمانها در عرصههای رقابتی است. زمان را میتوان منبعی دانست كه باید بطور صحیح تقسیمبندی و مدیریت شده و با برنامهء خاص به فعالیتها تخصیص داده شود و این همان چیزیست كه به آن زمانبندی[2] اطلاق میشود.
زمانبندی شامل تخصیص[3] منابع محدود به فعالیتهاست با هدف بهینهسازی یك یا چند معیار اندازهگیری[4] [1]. از طرفی، ماهیت برخی منابع همچون ماشینآلات و نیروی انسانی بگونهای است كه قادر به انجام همزمان بیش از یك فعالیت نیستند. بنابراین، تعریف دیگری برای زمانبندی به این شرح ارائه میشود: زمانبندی، یافتن توالی[5] مناسب انجام فعالیتها توسط ماشینها و یا نیروی انسانی است بنحوی كه یك یا چند معیار اندازهگیری بهینه شوند. برای تحلیل سیستم زمانبندیِ تولیدِ جاری و یافتن راههای بهبود آن، آگاهی از روشهای زمانبندی تولید بسیار مهم است. دو مسألهء كلیدی در زمانبندیِ تولید اولویت و ظرفیت هستند [2]. بعبارت دیگر، “چه كاری باید ابتدا انجام شود؟” و “چه كسی باید آن را انجام دهد؟” وایت [2] زمانبندی را اینگونه تعریف میكند: “تعیین زمان برای انجام یك فعالیت”. او همچنین، در یك شركت تولیدی زمانبندیِ تفصیلی[6] در سطح یك كارگاه را درنظر میگیرد. یعنی، زمانبندی كه در آن زمان شروع و پایان هر عملیات معلوم است. كوكس و همكاران [3] زمانبندی تفصیلی را اینگونه تعریف میكنند: “تخصیص واقعی زمان شروع و یا پایان فعالیتها یا گروهی از فعالیتها بنحوی كه سفارش تولید در موعد مقرر تكمیل شود.” آنها همچنین از زمانبندی عملیات[7]، زمانبندی سفارش[8] و زمانبندی كارگاه[9] بطور معادل یاد میكنند.
تعابیر متنوعی از تعریفهای ارائه شده برای زمانبندی در محیط های مختلف قابل تصور است. بعنوان مثال، منابع میتوانند ماشینها در یك كارگاه، پردازنده و حافظه در یك سیستم كامپیوتری، باندهای فرود در یك فرودگاه، تعمیركاران در یك تعمیرگاه خودرو و غیره باشند. همچنین، فعالیتها میتوانند شامل عملیات مختلف در یك فرآیند ساخت، اجرای یك برنامهء كامپیوتری، نشستن و برخاستن هواپیماها در فرودگاه، تعمیر خودروهای تعمیرگاه و مواردی از این دست باشند.
مطالعه بر روی زمانبندی به دههء 1950 برمیگردد كه محققان در پژوهش عملیاتی[10]، مهندسی صنایع و مدیریت با مسألهء اداره كردن فعالیتهای مختلفی كه در یك كارگاه رخ میدادند مواجه بودند. در آن زمان، الگوریتمهای زمانبندی خوب میتوانستند هزینهء تولید را در فرآیند ساخت كاهش داده و توان رغابتی شركتها را بالا ببرند. در اواخر دههء 1960، دانشمندان كامپیوتر نیز با مسألهء زمانبندی در توسعه سیستمهای عملیاتی روبرو شدند. چراكه، در آن روزها منابع محاسباتی همچون پردازشگرها و حافظهها محدود بودند و بهرهبرداری مؤثر از این منابع محدود میتوانست هزینهء اجرای برنامههای كامپیوتری را كاهش دهد. بنابراین، مطالعه بر روی زمانبندی توجیه اقتصادی پیدا كرد [4].
مسألههای زمانبندی در دههء 1950 بسیار ساده بودند و تعدادی الگوریتمهای كارا برای رسیدن به جواب بهینه توسعه یافتند كه كارهای جكسون [5،6]، جانسون [7] و اسمیت [8] از مهمترین آنها هستند. با گذشت زمان، مسألهها پیچیدهتر شده و دیگر محققان قادر به توسعه الگوریتمهای كارا برای آنها نبودند. بیشتر محققان تلاش كردند روشهای شاخه و كران[11] را كه عمدتاً الگوریتمهایی با زمان نمایی[12] بودند را گسترش دهند. با ظهور تئوری پیچیدگی[13] [11-9]، محققان دریافتند كه بسیاری از این مسألهها ذاتاً برای حل سخت هستند. در دههء 1970 نشان داده شد كه بیشتر مسألههای زمانبندی NP-hard هستند [15-12] یعنی زمان حل آنها شدیداً غیر چندجملهای[14] است. در دههء 1980، چندین زمینهء مختلف در دانشگاه و صنعت مورد بررسی قرار گرفت. یكی از این زمینهها توسعه و تحلیل الگوریتمهای تقریبی[15] و دیگری افزایش توجه به مسألههای زمانبندی اتفاقی[16] بود. از آن پس، تحقیق در زمینهء تئوری زمانبندی با فراز و نشیبهایی همراه بودهاست. بعد از گذشت بیش از 60 سال، هنوز ابهاماتی در این شاخه از علم وجود دارد.
هر چند كه مفهوم زمانبندی بسیار فراگیر بوده و كاربردهای متنوعی در محیطهای مختلف برای آن قابل تصور است ولی ما از رویكرد سیستمهای تولیدی و صنعتی جهت بسط و گسترش آن استفاده میكنیم. پیش از آن كه بخواهیم درمورد زمانبندی تخصصیتر صحبت كنیم، لازم است نمادها و عبارتهای مصطلح در این زمینه معرفی شوند. این بخش به معرفی برخی از آنها پرداخته و پس از توضیح چند نماد و تشریح محیط مورد نظر و شرایط آن، هدفها و معیارهای زمانبندی بیان میشوند.
[1] Efficiency
[2] Scheduling
[3] Allocation
[4] Performance measures
[5] Sequence
[6] Detailed scheduling
[7] Operations scheduling
[8] Order scheduling
[9] Shop scheduling
[10] Operations research
[11] Branch-and-bound
[12] Exponential-time
[13] Complexity theory
[14] Non-polynomial
[15] Approximation algorithms
[16] Stochastic
این اعتقاد وجود دارد که معنویت[1] و مذهب[2] با یکدیگر همپوشی دارند و هر دو شامل اعتقاد به وجودی مقدس می شوند، اما در حقیقت هریک ویژگی های خود را دارا هستند. وابستگی نسبی این دو مقوله، بررسی این مطلب را که آیا معنویت در مدارس مذهبی ما از دانشگاه ها بالاتر است یا خیر، به صورت سؤالی در ذهن آدمی نمایان می سازد. معنویت در فطرت آدمی ریشه دارد. میلر و تورسن[3] (1999)، بیان داشته اند که دین و معنویت در زندگی افراد نه تنها رایج است بلکه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و با دستاوردهای مثبت سلامت مرتبط است. الکینز[4] ( 1998)، پارگامنت، کوئینگ و پرز[5] ( 2000) و بارکر و بوچانان بارکر[6] ( 2005)، بر اهمیت اثر معنویت در سلامت روان تأکید کردند. پنجمین همایش سالیانه معنویت و سلامت روان(2013)، معنویت را به عنوان راه حلی برای مشکلات فعلی در سیستم مراقبت های سلامت ذکر کرده است(http://gwumc.edu). بهزیستی معنوی به عنوان سازه ای که نشانگر ارتباط با قدرتی متعالی(خدا)، خود و دیگران است، از تلاشی جهت ترکیب معنویت و بهزیستی، ایجاد گردید. در جایی که سلامت روان به صورت توانایی سازگاری فردی و احساس بهزیستی کلی، درک می گردد، نتایج فراوانی از تأثیر دین و بهزیستی معنوی بر سلامت روان وجود دارد. جعفری، دهشیری، سهرابی و نجفی(1388) و صفایی راد، کریمی، شموسی و احمدی طهور(1389)، افراد با بهزیستی معنوی بالاتر را دارای سطوح بالاتر سلامت روان یافتند. شادی نیز به عنوان داشتن احساسات مثبت، رضایت از زندگی و نبود احساسات منفی، متأثر از دین و معنویت فردی است. لویس، مالتبی و دی[7] (2005) شادی و بهزیستی روانشناختی را تحت تأثیر دین و معنویت می دانند. گرین و الیوت[8] (2010)، نیز افراد دیندار را دارای سلامت و شادی بیشتر، گزارش کرده اند. با وجود اهمیت بهزیستی معنوی، سلامت روان و شادکامی در هر جامعه و تحقیقات فراوان صورت گرفته، نمی توان ادعا کرد که وضعیت جوامع در این موارد رو به پیشرفت و بهبود است. فراوانی افسردگی در قشردانشجو(امیدیان،1388 ؛ ابراهیم، آدامز، کلی و گلازبروک[9]،2012)، احساس تهی بودن و بی معنایی زندگی، به فراوانی قابل درک و مشاهده است. با توجه به اهمیت بهزیستی معنوی و نقش آن در ارتقاء سلامت روان و شادکامی و با توجه به کمبود منابع موجود در این زمینه، با تأکید بر اهمیت قشر جوان و به ویژه دانشجویان و با هدف توسعه و تکمیل نتایج موجود دراین زمینه، در این پژوهش به دنبال این هستیم که ضمن بررسی و مقایسه رابطه بهزیستی معنوی با شادکامی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر و حوزه های علمیه شهر کرمان، در پی پاسخ به این سؤالات برآییم که:
آیا بین بهزیستی معنوی با شادکامی و سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر رابطه وجود دارد؟
آیا بین بهزیستی معنوی با شادکامی و سلامت عمومی در دانشجویان حوزه های علمیه شهر کرمان رابطه وجود دارد؟
[1] – spirituality
[2] – religion
[3] – Miller & Thoresen
[4] – Elkins
[5] – Pargament, Koenig & Peres
[6] – Barker & Buchanan- Barker
[7] – Lewis, Maltby & Day
[8] – Green & Elliott
[9] – Ibrahim, Kelly, Adams & Glazebrook
[1] – well- being
[2] – Keyes
[3] – James
[4] – Rogers
[5] – Maslow
[6] – Fromm
[7] – Frankl
[8] – Ryff, Singer
[9] – Seligman, Csikszentmihalyi
[10] – quality of life
[11] – Ellison
[12] – Paloutzian
[13] – Bonet
[14] – Tiew, Creedy & Chan
[15] – spiritual well- being
[16] – Hawks, Hull, Thalman & Richins
[17] – general health
[18] – World Health Organization
[19] – happiness
[20] – Stwart, Watson, Clark, Ebmeier & Deary
مسالة مكانیابی (جایابی) و استقرار تسهیلات یکی از مسائل مهمی می باشد که در طراحی سیستم های صنعتی مورد توجه قرار فراوان می گیرد. در ادبیات موضوعی، معمولاً چند حالت از مسایل مكانیابی پیوسته، مورد بحث قرار گرفتند، مانند مساله میانه، مساله مركز و مساله مركز-میانه. در مساله میانه هدف، پیدا کردن مکان وسیله (تسهیل) جدید میباشد، بطوریکه مجموع فواصل وزندهی شده بین تسهیل جدید و تسهیلات موجود، حداقل گردد. این مساله، در تئوری مکانیابی به مساله وِبِر[5] و مساله کمینه مجموع[6] نیز شهرت دارد. مسایل مکانیابی بر اساس نوع تابع فاصله نیز تقسیمبندی میشوند، مانند فاصله اقلیدسی و متعامد. مساله میانه با فواصل اقلیدسی یکی از قدیمی ترین مسایل مکانیابی تسهیلات میباشد. برای حل بهینه این نوع مساله، روشهای حل مختلفی پیشنهاد شدهاست که مشهورترین آن روش تکراریی میباشد.
بسیاری از مسائل مکان یابی تسهیلات وجود دارند که در عمل جنبه واقعی تری پیدا می کنند. این دسته مکان یابی تسهیلات در حضور مانع صورت می پذیرد. در واقع در گونهای از مسایل میانه با محدودیت در قرار گیری و یا حركت مواجه هستیم. در دستهای از این نوع مسایل، نواحی وجود دارند كه تسهیل (یا تسهیلات) جدید نه میتواند در آنجا استقرار یابد و نه میتواند از میان آن عبور كند. این نواحی، نواحی بامانع[9] نامیده میشوند. دریاچهها، كوهستانها، مناطق نظامی، رودخانهها و بزرگراهها ودر مقیاس كوچكتر، ماشینآلات و واگنهای حمل مواد در كارخانجات، مثالهایی از این نواحی میباشند. این مسایل در مقایسه با مسایل مكانیابی كلاسیك خیلی عملیتر ونزدیكتر به دنیای واقعی میباشند، اما بهعلت پیچیدگی محاسباتی که این نوع مسایل دارند، تنها در چند دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفتند. موانع احتمالی بطور طبیعی در دنیای واقعی وجود دارد، یعنی موانع میتوانند دارای موجودیت تصادفی، مکان تصادفی و یا اندازه تصادفی باشند. یک مثال ساده آن یک واگن در یک کارخانه میباشد که در یک مسیر ثابت در رفت و آمد میباشد.مثال دیگر از این دسته که کاربرد نظامی دارد اعزام دسته هایی از نیروهای نظامی به مناطق نظامی است در صورتی که چندین دسته از نیروهای خودی در محل حاضر می باشند و در بسیاری از این مناطق به دلیل وجود دریاچه، کوه و یا … امکان استقرار این نیروهای نظامی وجود ندارد.
در این تحقیق، مدل پیشنهادی ارائه شده یک مساله میانه با فواصل متعامد میباشد، بطوریکه در ناحیه پیوسته یک مانع خطی وجود دارد که در مسیر افقی حرکت خود، از توزیع احتمالی با تابع چگالی احتمال نرمال[10] با پارامترهای معین و ثابت پیروی میکند.
فرضیاتی که برای مسئله تعریف می نماییم به قرار زیر می باشد:
تعامل هم مابین تسهیلات جدید و موجود ، و هم ما بین تسهیلات جدید و جدید برقرار است.
[1] Facility Location
[2] Median Problem
[3] Center Problem
[4] Cent-dian Problem
[5] Weber Problem
[6] Minisum Problem
[7] Placment
[8] Traveling
[9] Barrier Regions
[10] Normal Distribution
ی پژوهش:
1-1-1 : فلاونوئیدها:
فلاونوئیدها (یا بیوفلاونوئید) (از کلمه لاتین فلاووس به معنای زرد) گروهی از متابولیت های ثانویه گیاهی هستند. فلاونوئیدها به عنوان ویتامین P (احتمالا به دلیل اثر آنها بر روی نفوذپذیری مویرگ های خونی عروق به حال) شناخته شده اند.
بیوفلاونوئیدها واقعا در گروه ویتامین ها قرار نمی گیرند اما بعضی مواقع با نام ویتامین P خوانده می شوند. بیوفلاونوئیدها برای جذب ویتامین C لازم هستند و این دو باید با هم دریافت شوند. .
ساختار شیمیایی آنها شامل یک اسکلت 15 کربن، که متشکل از دو حلقه فنیل (A و B) و حلقه هتروسیکلیک © می باشد.
شکل (1-1)
فیتوکمیکال ها را می توان به صورت زیر گروه بندی نمود: 1- کارتنوئیدها ۲-فالوونوئیدها 3- فیتات ها ۴- فیتواستروژن ها ۵- ایزوتیوسیانات ها و اندول ها ۶-فنل ها و ترکیبات حلقوی ۷- ساپونین ها 8- سولفیدها و تیول ها 9- ترپن ها.
1 -1-3 اسید الاجیک
ماده ایی فنولیک است که اولین بار در سال 1831 توسط شیمی دانی به نام هنری براکونت کشف شد اسید الاجیک در 46 نوع میوه و سبزیجات یافت میشود و یک هورمون گیاهی و یک آنتاگونیست قوی است که دارای اثرات انتی اکسیدانی و انتی گلایکشنی میباشد و در حفاظت سلول از پراکسیداسیون چربی و رادیکال های آزاد نقش دارد. دارای فرمول شیمیایی C14H6O8 و دارای جرم مولی 302 gr/mol است محلول در هیدروکسیل سدیم و دیگر الکالین ها محلول در پیریدین و به میزان کم در اب است.
شکل (1-2)
بنابراین درمان با اسید الاجیک بوسیله حل آن در آب در دوز 001/0 میلی مول انجام میشود به رنگ قهوه های مایل به زرد تا خاکستری میباشد . از اسید الاجیک برای درمان بسیاری از بیماریها مانند مشکلات قلبی گوارشی دیابت کبد روماتیسم استفاده می شود.
1-1-4 اسید جاسمونیک
عضوی از رده جاسموناتها و یک هورمون گیاهی است بزرگترین وظیفه اسید جاسمونیک در تنظیم کردن رشد گیاه است که شامل ممانعت ا ز رشد، پیری و ریزش برگ گیاه می باشد. دارای فرمول شیمیایی C12H8O3 و جرم مولی 27/270 gr/mol و دمای جوش160 درجه ی سانتیگراد می باشد.
جاسمونیک اسید مانند الاجیک اسید دارای خواص آنتی اکسیدانی و آنتی گلایکشنی می باشد و در درمان بیاری از بیماری ها کاربرد دارد این مواد از طریق خوراکی وارد بدن میشوند و دارای خواص دارویی هستند. تاکنون بیش از 8000 نوع ترکیبات پلی فنلی از ساده تا ترکیبات پیچیده در انواع گیاهان شناسایی شده است. این اسید به روش زیستی از اسید لینولئیک بوسیله روش octadecanoid ابتدا در کلروپلاست و سپس در ادامه در پراکسی زوها ساخته می شود. مناطق انتهای ساقه، برگ های جوان , میوه های نارس و مریستم های انتهای ریشه دارای بیشترین مقدار از جاسمونات ها هستند. غالبا در اثر زخم و آسیب در گیاهان میزان جاسمونیک اسید که تحت تاثیر ژن های ویژه سنتنر می شود افزایش می یابد. نقش جاسمونات ها به عنوان قسمتی از یک مسیر انتقال پیام که به وسیله زخم های موضعی فعال می شوند به خوبی مشخص شده است. مقدار جاسمونات اندوژن بر اساس زخم افزایش می یابد و به وسیله فعال سازی ژن های درگیر در پاسخ های دفاعی گیاه ادامه می یابد.
شکل (1-3)
اسید جاسمونیک همچنین به مشتقات متنوعی تبدیل میشود، از قبیل استرها، مانند متیل جاسمونات و ممکن است با آمینو اسیدها نیز ترکیب شود.
شکل (1-4)
بررسی غلظتهای مختلف اسید الاجیک و اسید جاسمونیک بر روی بافت ریه موش سوری و کسب اطلاعات درباره اینکه این دو ماده شیمیایی در چه غلظتی تاثیرات آنتی اکسیدانی و آنتی گلایکشنی دارند.
اسید الاجیک و اسید جاسمونیک بر فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی بافت ریه موثر هستند.
اسید الاجیک و اسید جاسمونیک دارای خاصیت آنتی گلایکشنی هستند.
اسید الاجیک تاثیر بیشتری بر بافت ریه نسبت به اسید جاسمونیک دارد.