بازاریابی اجتماعی استفاده از تکنیک های بازاریابی تجاری برای رسیدن به یک هدف اجتماعی است.استفاده از بازاریابی اجتماعی برای تغییر رفتار درحوزه آموزش وپرورش، بهداشت عمومی ،آموزش اطلاعات به افراد سبب می گردد که مردم شیوه های سالم را اتخاذ کرده واز شیوه های ناسالم دوری کنند.اولین ومهم ترین مشخصه بازاریابی اجتماعی درمورد تغییررفتاراست واین مشخصه بازاریابی اجتماعی را منحصربه فرد ومتفاوت می سازد. (دونووان[1]،2011،55)
نام تجاری در قرن بیست ویکم به عنوان زیربنای بازاریابی خدمات شده است . نام گذاری تجاری خدمات به سبب ویژگی هایی مانند ناملموسی، ناهمگونی، تفكیك ناپذیری و دوام ناپذیری ازنام گذاری تجاری كالاهای فیزیكی متمایز است. تحقیقات انجام گرفته در بخش های خدماتی مثل فروشگاه های خرده فروشی و بانك ها نشان می دهد كه ابعاد نام تجاری مثل شواهد نام تجاری و ارتباطات نام تجاری به طور اساسی بر رضایت و نگرش مصرف كننده و در نهایت، بر قصد خرید مجدد نام تجاری در بخش خدمات تأثیر می گذارد.در مدل ارزش نام تجاری در بخش های خدماتی توسط بری ، ارزش نام تجاری از دو جزء تشكیل شده است:اول) آگاهی از نام تجاری ودوم) مفهوم نام تجاری.(کام فانگ سو وکینگ[2]،2010،593)
ارزش نام تجاری با طراحی برنامه های بازارایابی کارا وموثر مانند توسعه نام تجاری ومعرفی محصولات جدید برای بنگاه ها ارزش آفرینی می کند.(گامو و واس و اسکیور[3]،2011 ،68)
برای اکثر موسسات اعتباری ، نام تجاری اولین عامل رقابتی و ارزشمندترین دارایی استراتژیک محسوب می شود. ایجاد نام تجاری این امکان را به موسسات اعتباری می دهد که مشتریان را ترغیب کنند تا تصمیم خود را بر اساس عوامل دیگری به جزعامل قیمت اتخاذ نمایند یعنی از طریق اعتماد سازی بین مشتری و موسسه. نام تجاری برای مشتریان نیز مهم بوده و آنها را قادر می سازند تا آگاهانه تصمیم بگیرند.( آسایش وشفیع خانی، 1389،2)
هر چه ارزش نام و نشان تجاری در ذهن مصرف كنندگان بیشتر باشد ، شركت می تواند در سایه آن منافع بیشتری را از مصرف كنندگان كسب كند . نظارت و كنترل مداوم این مفهوم به عنوان یك گام ضروری در مدیریت اثر بخش آن می باشد .یكی از دلایل اصلی اهمیت این مفهوم نقش استراتژیك آن در به دست آوردن مزیت رقابتی است ، كه این مزیت رقابتی در بازار حاصل می شود.(کرباسی ور ویاردل ،1390 ،15)
دراین تحقیق می خواهیم از طریق بازاریابی اجتماعی به مفهوم مشتری محوری یعنی شناخت خواستهها و نیازهای مشتری و پاسخ به آنها دست یابیم واین میسر نیست جز از طریق اصلاح برنامهها، خدمات یا محصولات برای رقابت با رفتارهای کمتر جذاب، کمتر در دسترس و
گرانتر .که در این خصوص بایدگام هایی چون برنامه ریزی ٬تحلیل مشتری٬تحلیل بازار ٬تحلیل كانالها و پیش آزمون ها ٬مداخله ٬ ارزشیابی صورت پذیرد.
مساله مورد بررسی در این تحقیق شناسایی خواسته وانتظارمشتریان از بانک ها وپیداکردن عواملی که موجب تقویت وایجاد ارزش نام تجاری می گرددو موانعی که درخصوص عدم مشتری محوری از سوی بانک ها وجود داردواینکه چطورمی توان با بهره گیری از رویکردهای پیشنهادی در بازاریابی اجتماعی به افزایش ارزش ومحبوبیت نام تجاری بانک ها در بین مشتریان پرداخت.
این تحقیق سعی می کند درکنار اهمیت وارزش نام تجاری به ابعادنام تجاری بپردازد وتاثیری که عوامل بازاریابی اجتماعی بر روی نام تجاری دارد راتشریح سازدچراکه نام تجاری یک حرکت ذهنی و روحی است که باید در ذهن مصرف کنندگان، خریداران، سهامداران، کارکنان و کاربران قرار گیردو نام های تجاری دارای ماهیت اجتماعی هستند و آن نام تجاریی موفق است که افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالکیت داشته باشند و آن نام تجاری را از آن خود بدانند.
در این بین كاركنان سازمان نقش بسیار حیاتی و خطیری را ایفا می كنند زیرا آنها نمایندگان بالقوه نام تجاری در سازمان و حتی برتر از آنند. آنها نقش مهمی در انتقال ارزشهای علامت تجاری شركت و ارزش آفرینی در روند علامتگذاری تجاری شركت دارند. یک نام و نشان اخلاقی، اعتبار شرکت را افزایش می دهد و این اعتبار مانند یک حلقه باعث تقویت نام و نشان می شود.
از طریق بازاریابی اجتماعی می توان نام تجاری یک بانک را در میان نام تجاری سایر بانک هایی که خدماتی مشابه به مشتریان خود عرضه می کنند متمایز ساخت. اگرمشتریان این نکته را به وضوح احساس نمایند که هدف مدیران بانک تنها کسب منافع و افزایش سود سهام داران نیست ودرمقابل مدیران بانک ها نیز به مشتریان خود در عمل نشان دهند که در کنار منافع بانک و سهامداران، به منافع بلندمدت و کوتاه مدت جامعه نیز توجه دارند. علاوه بر حفظ مشتریان و جلب وفاداری آنان، قادر خواهند بود مشتریان بیشتری را به سوی خود جلب نمایند ولی اگربانک ها قادر نباشند پایبندی خود به مسئولیت های اجتماعی را نشان دهند، بخش مهمی از کارکرد و منافع بازاریابی اجتماعی و تاثیر آن بر تقویت نام تجاری خود را از دست خواهند داد. ( سلیمانی بشلی، 1388،2)
بادانستن این موضوعات واهمیت شان بانک ها خواهند توانست درکنارمشتری محوری وافزایش رضایت و وفاداری مشتریانشان ازطریق بازاریابی اجتماعی به نام تجاریی قوی وجایگاهی برتر دربین رقبایشان وکسب سودبیشترواعتباربیشتر دست یابند.
3-1- اهمیت تحقیق
در دنیای رقابتی امروز٬ پیروزی سازمانها وابسته به حفظ مزیت رقابتی وایجاد جایگاهی متمایز در ذهن مشتریان است٬ نظربه اینکه درجامعه امروز ما عواملی چون عدم توجه به مشتری محوری در بازارو بی تاثیر بودن تصمیمات مشتریان در رفتار بانک ها، درنظر نگرفتن ملاحظات زیست محیطی ،رقابتی نبودن شرایط بازار و عدم انجام اقداماتی توسط بانک ها برای مسئولیت پذیری سهامداران و عدم امکان جایگزینی روش های نوین غیر اجباری با قوانین و مقررات دست و پاگیر در کاهش مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها موثر بوده اند باید بدنبال راه حلی برای رفع یا کاهش چنین مشکلاتی بودکه بازاریابی اجتماعی به ما در این امر کمک می کند.
بازاریابی اجتماعی به پیشبرد اهداف اجتماعی و رفاهی و ارتفاء میزان رفاه مشتری و جامعه توجه دارد،براین اساس مدیران بازاریابی سازمانها وشرکتهای بزرگ ناگزیرند در تعیین خط مشی های بازاریابی خود عوامل مهمی نظیر منافع شرکتها٬خواستهای مصرف کننده و منافع جامعه را بطور مشترک مد نظر قراردهند.( خورشیدی ومقدمی،1382،141)
باتوجه به اینکه كانون اصلی اندیشه و عمل بازاریابی اجتماعی، به جای جستجوی مشتری برای محصولات تولید شده، تامین رضایت و ایجاد ارزش برای مشتری است تا به سمت محصول تولیدشده یا خدمت قابل ارائه، جلب گرددو ازسوی دیگرتوجه به رقابت و درك بازار رفتار مورد نظر، رمز موفقیت در استفاده از دیدگاه بازاریابی اجتماعی است. فهم درست از ایده ها و رفتارهای رقیب و بالابردن میزان منافع رفتار مورد نظر و یا كاستن ازمیزان هزینه ها و موانع دستیابی به آن، بازار رقابت را به نفع محصول یا خدمت تغییر خواهد داد.هر چه شناخت بیشتری در مورد بازاروگروه مخاطب(مشتریان)وجود داشته باشد، برنامه ها دقیق تر و مؤثرتر طراحی و اجراخواهد شد.بنابراین بانک ها خواهند توانست بااستفاده از بازاریابی اجتماعی درکنار توجه به اصل مشتری مداری ورقابت ،خدماتی متناسب با خواسته ها ونیازهای مشتریان خود ارائه دهندوعلاوه برآن با رعایت اصول اخلاقی بروفاداری ورضایت مشتریان ومحبوبیت نام تجاری خود بیافزایندوجایگاهی متمایز در ذهن مشتریان خود وسایر رقبا بدست آورند. در حقیقت شناختن یک نام تجاری به مشتریان مستلزم خدمات مناسب به مشتریان، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش مستقیم، آگهی ها، تخفیفات، حمایتهای مالی، سمینارها و سایر تاکتیکهای ارتباطی است که برای ارائه یک پیام واحد در شرکت بکار گرفته می شود.
[1] Donovan
[2] Kam fung so and King
[3] Gammoh and Vass and Skiver
[1] Andreasen
[2] Aaker
فرم در حال بارگذاری ...