امكانات موجود در جهان محدود است و برای استفاده از این امكانات محدود باید بهینه عمل كرد انسان در تمام قرون و اعصار در پی استفاده هر چه بیشتر از منابع و امكانات موجود بوده كه كارها را سادهتر و در زمان كمتری انجام دهد و تمام استعدادهای خود را در جهت و تجهیز این منابع بكار گرفته است. استفادههای نابهینه و ناكارا از سرمایههای موجود مانعی در جهت پیشبرد اهداف مطلوب میباشد.
اساسیترین هدف از انجام هر نوع فعالیتهای اقتصادی دستیابی به حداكثر سود ممكن میباشد امروزه با توجه به رقابت شدید در صحنه اقتصاد و بهدلیل گسترش فعالیتهای اقتصادی و نیز محدودیت منابع و همچنین فزونی تقاضا نسبت به عرضه است كه استفاده بهینه از نهادهها را بیش از گذشته مهمتر كرده است.
تغییرات تکنولوژیکی در دهههای اخیر و نقش انكارناپذیر این تحولات بر توسعه اقتصادی كشورها موجب شد كه اقتصاددانان بهمنظور نمایان ساختن تكامل عملكرد تكنولوژی و پیشرفتهای آن، سهمی از تلاشهای خود را در مشخص كردن شاخصهای نشاندهنده قابلیتهای علمی- تكنولوژیكی متمركز سازند. اهمیت شاخصهای تغییرات تكنولوژیكی از كمك آنها به اندازهگیری رابطه موجود بین علم – تكنولوژی و عملكردهای اقتصادی ناشی میگردد. تغییرات تکنولوژیک دارای شاخصهای متعددی است که بر محصولات تولیدی اثر گذاشته و زمینه پیشرفت تکنولوژی را فراهم مینماید. این تغییرات با تحول روشهای تولید پیوند دارد. با ایجاد تغییرات جزئی در جهت بهبود تكنولوژی مورد استفاده، به نتایج قابل قبولی در زمینه افزایش بهرهروی میتوان دست یافت. بهعبارت دیگر با تغییرات تكنولوژیكی و نوآوریها و خلاقیتهای فنی، مقدار سرمایه، نیروی كار و… برای تولید كالاها و خدمات را میتوان بهمیزان قابل توجهی تقلیل داد. با استفاده از روشهای اندازهگیری بهرهوری میتوان بهطور مستمر شرایط موجود را اندازهگیری و در جهت بهبود گام برداشت در واقع میزان صرف منابع موجود برای دستیابی به اهداف و امكان قضاوت و كنترل را برای ما فراهم میآورد.
-1) تعریف مساله:
هر تلاشی برای افزایش كارایی و بهرهوری در چرخه بهرهوری، شامل اندازهگیری، تحلیل، برنامهریزی و بهبود بهرهوری قرار میگیرد. اندازهگیری تغییرات تكنولوژیكی و تغییرات كارایی، نخستین و مهمترین گام برای هرگونه تحلیل، برنامهریزی و بهبود عملكرد میباشد.
امروزه بهرهوری بهترین و مؤثرترین روش دستیابی به رشد اقتصادی، با توجه به كمیابی منابع تولید است. از طریق محاسبه و تحلیل شاخصهای بهرهوری عوامل تولید میتوان میزان كارایی عملكرد بخشهای مختلف اقتصادی را در استفاده از منابع تولید بررسی كرد. در
میان بخشهای اقتصادی یك كشور در حال توسعه، بخش كشاورزی بهعنوان عاملی در كمك به فرایند رشد و توسعه از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. دستیابی به رشد پایدار كشاورزی از جمله مسائل اساسی است كه كشورها با آن مواجه میشوند. این چنین رشدی باعث امنیت غذایی، ایجاد اشتغال، توسعه پایدار، حفظ محیط زیست و…. میشود. علیرغم تحولات تكنولوژیكی، پیشرفتهترین كشورهای صنعتی (آمریكا، ژاپن و اتحادیه اروپا) توسعه بخش كشاورزی را نهتنها مكمل بخش صنعت میدانند بلكه اهمیت تولید غذا را در پیوند با امنیت ملی خود نیز ارزیابی مینمایند.
در حال حاضر بخش كشاورزی و منابع طبیعی بهدلیل داشتن نقش حیاتی در تأمین غذای مورد نیاز كشور و تحقق امنیت غذایی یكی از مهمترین بخشهای اقتصادی كشور محسوب میشود. این بخش به لحاظ توانمندیهای قابل توجه در منابع و عوامل تولید از جمله اراضی مستعد كشاورزی، اقلیمهای متنوع آب و هوایی، منابع طبیعی تجدید شونده شامل جنگلها و مراتع و ذخایر غنی ژنتیكی توانسته است جایگاه مناسبی در اقتصاد كشور كسب و نقش مؤثری در تولید ناخالص داخلی، افزایش صادرات غیرنفتی و اشتغال نیروی كار ایفا کند.
در ایران نیز برنامهریزی برای توسعه كشاورزی، اهدافی از قبیل افزایش تولید بخش كشاورزی، افزایش درآمد كشاورزان، جلوگیری از مهاجرت، كاهش تفاوت درآمد بین شهر و روستا، مكانیزاسیون كشاورزی و… را دنبال میكند، اگر به این اهداف بهنحو دقیقتری نگاه كنیم، یكی از مهمترین مشكلات كشاورزی ایران پایین بودن عملكرد سطح تولید در بخش كشاورزی است، بنابراین توسعه در این بخش مستلزم افزایش تولید است كه این افزایش از دو طریق حاصل میشود:
افزایش تولید از طریق بكارگیری بیشتر عوامل تولید با فرض تكنولوژی ثابت و روش دیگر بكارگیری دانش فنی پیشرفته در بخشهای تولید، روش اخیر با مفهوم بهرهوری گره خورده است. افزایش بهرهوری عوامل تولید باعث كاهش هزینه هر واحد ستانده میشود. بنابراین تولید بیشتر محصولات را تشویق میكند و زمینه رقابت در بازارهای جهانی را فراهم میكند، كاهش هزینهها و تولید بیشتر درآمد كشاورزان را افزایش میدهد و زمینه سرمایهگذاری بیشتر در كشاورزی را ایجاد میكند.
در میان بخش كشاورزی، زیر بخش زراعت بهعنوان بزرگترین منبع تأمین كننده غذای جامعه و محل اشتغال بخش عمده نیروی كار فعال در این بخش، استفاده از سطح زیر كشت قابل ملاحظهای از اراضی كشاورزی و… از اهمیت ویژهای برخوردار است و این تحقیق بهدنبال آن است كه با اندازهگیری بهرهوری در زیر بخش زراعت در استانهای كشور طی دوره زمانی 85-1380 و شناسایی عوامل مؤثر بر تغییرات بهرهوری در این زیر بخش بتواند با ارائه روش علمی، به تصمیمگیری مناسب برای نیل به اهداف توسعه و رشد بخش كشاورزی كشور گامی برداشته باشد.لازم به ذكر است با توجه به بررسی هر استان بهعنوان واحد تصمیم گیرنده (DMU) فرض همگنی برای استانها در نظر گرفته میشود.
3-1) سئوالات اصلی تحقیق:
. 84
5-2 نتایج پژوهش.. 84
5-3 پیشنهادات برای مطالعات آتی. 85
فهرست منابع. 86
منابع انگلیسی. 88
پیوست.. 90
1-1 تعریف عملیاتی واژگان
مصرف انرژی: مقدارانرژی (برق،گاز،نفتو …) است که یک فرد طی دوره زمانی و با سطح درآمد مشخص مورد استفاده قرارمیدهد[1].
بازار فرآیندی است که به کمک آن افراد به خرید و فروش کالاها وخدمات میپردازند و دارای سه عنصر اصلی عرضه، تقاضا و فرآیند مبادله است. تقاضا کنندگان در بازار دارای قدرت انتخاب هستند و میتوانند از بین کالاها وخدمات عرضه شده بهترین را انتخاب کنند. یکی از انواع بازارها بازار مالی است که تأمینکننده منابع مالی برای فعالیتهای اقتصادی است. دریک تقسیمبندی کلی بازارهای مالی به دو بازار پول وسرمایه تقسیم میشوند. مهمترین کارکرد بازار پول که عمدتا به وسیله نظام بانکی اداره میشود، تأمین اعتبارات کوتاه مدت برای فعالیتهای اقتصادی است. درحالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه تأمین مالی اعتبارات بلندمدت است. توسعه مالی به هرگونه تلاش کشورها درجهت بهبود وضعیت بازارپول وبازارسرمایه اشاره داردکه منجربه گسترش روابط بین عرضهکنندگان وتقاضاکنندگان وجوه مالی میشود[2].
نظام مالی: مجموعهای از نهادها(بانکها) و بازارها(عرضه و تقاضای اوراق بهادار و …) و ابزارها(سپردهها، اوراق بهادار و سهام و …) میباشد که به عرضه و تقاضای وجوه مالی و تجهیز منابع مالی میپردازند.
گسترش مالی(توسعه مالی): گسترش بخش مالی اقتصادی میباشد (بازار سرمایه و بازار پول) که به وسیله ابزارهای تعمیق مالی اندازهگیری میشود.
واسطهگران مالی:[3]واسطههای مالی بنگاههایی هستند که به عنوان دلالان نظام مالی عمل میکنند. آنها در قبال سپردههای مردم اقدام به ایجاد پس انداز و وام میکنند. به طور مشخص و خلاصه میتوان گفت که واسطههای مالی با ایفای نقش خود، هزینههای مبادلات را کاهش میدهند، وامهای بلند مدت را از محل وامهای کوتاه مدت(سپردهگذاران در بانک) تجهیز کرده و از این طریق نقدینگی را افزایش میدهند و از طریق ادغام تعداد زیادی وام، ریسک وام دهندگان کوچک را کاهش میدهند(آسیبشناسی ثبات مالی1388:8).
رشد اقتصادی:منظور از رشد اقتصادی، افزایش تولید یا درآمد سرانه در طول یک دوره یا سال مالی است. تعریف مدرن رشد اقتصادی در برگیرنده رشد اقتصادی نیز میباشد.سایمون کوزنتس در این باره معتقد است که رشد اقتصادی مدرن نمایانگر افزایش دائمی و بلند مدت ظرفیت تولیدی به منظور عرضه کالاهای هرچه متنوعتر اقتصادی به مردم میباشد. این رشد ظرفیت بر پایه تکنولوژی پیش رونده و تعدیلات نهادی و ایدئولوژیکی استوار است.(مسعود نیلی و دیگران 1389:64).
کشورهای در حال توسعه: اصطلاح کشور در حال توسعه عمدتاً به کشورهایی با سطوح پایین توسعه اقتصادی اطلاق میشود، این امر تاحدودی با توسعه اجتماعی از لحاظ آموزش، بهداشت، امید به زندگی و غیره در ارتباط است. در کل این اصطلاح نوعی تنزل را در کشورهای در حال توسعه بیان میکند. توسعه یک کشور با شاخصهای آماری همچون درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی، نرخ سواد، و غیره سنجیده میشود. سازمان ملل توسعه بالای انسانی را تحت عنوان یک شاخص مرکب از موارد آماری فوق ارائه نموده تا سطح توسعه انسانی را برای کشورهایی که دادهها در آنها در دسترس قرار دارد، سنجیده شوند. کشورهای در حال توسعه در مجموع کشورهایی هستند که به درجه قابل توجهی از صنعتی شدن متناسب با جمعیتشان دست نیافتهاند، و دارای استاندارد پایینی از زندگی هستند. در این مطالعه منظور از کشورهای در حال توسعه، کشورهایی با سطوح پایینتر توسعه انسانی، آموزش، بهداشت و سایر شاخصهای آمارهای است. هر چند که در بین این گروهها برخی کشورها دارای سطوح درآمد بالا هستند اما توسعه انسانی پایینی دارند. در این مطالعه منظور از کشورهای در حال توسعه نفتی، کشورهایی است که تولید نفت بالایی داشته یا اینکه حداقل سهم نفت از تولید ناخالص داخلی آنها بالا است. در این باره نکتهای که قابل ذکر است این است که به دلیل در دسترس نبودن اطلاعات توسعه مالی برای کشورهای در حال توسعه نفتی مانند عراق؛ کشورهای دیگری که ارجحیت کمتری برای ورود به گروه کشورهای در حال توسعه نفتی دارند مانند مالزی و اندونزی به عنوان کشورهای در حال توسعه نفتی در نظر گرفته شدهاند. همچنین منظور از کشورهای در حال توسعه غیرنفتی اروپایی و اوراسیایی، کشورهایی هستند که در این منطقه جغرافیایی بوده و سطوح توسعه انسانی پایینتری نسبت به دیگر کشورهای اروپایی دارند و سهم نفت از تولید ناخالص داخلی این کشورها بسیار کمتر از کشورهای در حال توسعه نفتی است.
1-2 تبیین موضوع
از دیدگاه اقتصاددانان و سیاستگذاران تعیین عواملی که مصرف انرژی را تحت تأثیر قرار میدهد دارای اهمیت بسیار است. از دلایل این اهمیت این است که: 1- تقریبا برای تولید هر کالایی نیازمند انرژی هستیم، این نیاز در جهان صنعتی امروز که کالاها با روش تولید انبوه ساخته میشوند بیشتر قابل لمس است.2- تئوریها و اشکال تابعی تولید در قرن بیستم بر خلاف تئوریهای قبل از آن در کنار نهادههای تولیدی نظیر سرمایه، نیروی کار و منابع طبیعی، انرژی را نیز به عنوان نهادهای مهم در نظر میگیرند[4]؛ نقش انرژی در تولید به خصوص بعد از شوک نفتی 1970 بیشتر مورد توجه قرار گرفت. بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه مانند هند و چین و … تولید فزاینده و رشد اقتصادی بالایی دارند این رشد و افزایش تولید نیازمند افزایش مصرف انرژی است[5]. یکی از دلایل اینکه قدرتهای بزرگ اقتصادی بر سرکنترل منابع انرژی جهان در حال رقابت هستند همین امر است که میخواهند عرضه پایدار و بدون توقف جریان انرژی را در راستای رشد اقتصادی داشته باشند پس قاعدتا انرژی در آینده نیز توجه بسیاری را به خود جلب خواهد کرد[6]. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی انتظار میرود بین سالهای 2005 تا 2030 تقاضای اصلی انرژی سالانه حدود 8/1 درصد رشد یابد و کشورهای در حال توسعه 74 درصد این رشد تقاضا را خواهند داشت و چین و هند 45 درصد از این رشد مصرف انرژی را خواهند داشت.3- اهمیت روزافزون مباحث مربوط به آلودگی و انتشار گازهای گلخانهای باعث شده مدلهای تقاضای انرژی به سمتی حرکت کنند که این پدیده را بهتر مورد توجه قرار بدهند، طبق نظر سازمان منابع جهانی 4/61 درصد از انتشار گازهای گلخانهای مربوط به بخش انرژی است؛ هرچند این گازها ریشه در دوران صنعتی کشورهای پیشرفته دارند اما هم اکنون سهم کشورهای در حال توسعه از انتشار گازهای گلخانهای بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. بنابراین عمدهی توجهات در زمینه کنترل آلودگی باید معطوف به بخش انرژی باشد.
باتوجه به سه دلیلی که گفته شد مصرف انرژی به عنوان عاملی که نقش بارزی در امر تولید، رشد اقتصادی و مسائل زیستمحیطی دارد متغیر مهمی محسوب میشود و عواملی که بر روی آن اثرگذار باشند در نظر برنامهریزان و سیاستگذاران اهمیت خواهند یافت، بنابراین مطالعات فراوانی بر روی عوامل مرتبط با مصرف انرژی متمرکز شده است. از جمله متغیرهایی که مورد بررسی قرار گرفتهاند میتوان به درآمد، تولید کل، جمعیت و شهرنشینی اشاره کرد. یکی از متغیرهای مهم در این رابطه که کمتر مورد توجه قرار گرفته توسعه مالی است؛ این متغیر بعد از آنکه کرانفیل[7](2009) علاوه بر اثبات ارتباط بین درآمد و مصرف انرژی به نقش قابل توجه متغیرهای مالی بر مصرف انرژی اذعان کرد، مورد توجه قرار گرفت. توسعه مالی به تلاش کشورها برای گسترش فعالیتهایی مانند سرمایهگذاری مستقیم خارجی، فعالیتهای بانکی و تقویت بازار سهام اشاره دارد و به عبارتی به معنای گسترش فعالیتهای بازار مالی و عمق بخشیدن به این بازار است. بازارهای مالی یکی از بازارهایاساسی کشورهاست که فعالیت آنها به شدت بر بخشهای تولیدی و بر مصرف خانوارها اثرگذار خواهد بود. بر این اساس یکی از معیارهای سلامت اقتصاد و از ویژگیهای بارز کشورهای توسعه یافته است[8].
اساسیترین نقش بازارهای مالی انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی است، به این ترتیب که وجوه مازاد واحدهایی که پسانداز گسترده دارند اما امکان سرمایهگذاری مولد ندارند را گرفته و این وجوه را به واحدهایی که نیازمند وجه برای سرمایهگذاریاند وام میدهد؛ به عبارتی این دو گروه را به هم نزدیک میکند این امر هم باعث افزایش سرمایهگذاری شده و هم به دلیل جمعآوری وجوه مازاد اثر ضد تورمی خواهد داشت. وظیفه دیگر بازارهای مالی تعیین قیمت وجوه است که از طریق روابط متقابل بین خریدار و فروشنده صورت میگیرد. همچنین وجوه این بازار به دلیل افزایش تنوع ریسک باعث کاهش خطرات ناشی از شرکت در فعالیتهای پرمخاطره میگردد. از طرف دیگر به دلیل شفافیت بازار هزینههای ناشی از اطلاعات ناقص را کاهش میدهد(تئوری پرتفلیو). بنابراین اگر کشورها دارای بازار مالی توسعهیافته و ریشهدار باشند که در امر تولید نقش موثر ایفا کنند میتوانند از مزایایی مانند کاهش ریسک، وجود منابع مالی ارزان و … برخوردار شوند. مزیتهای توسعه مالی میتواند باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی شود؛ این امر سابقا توسط اسپیرز[9]، روسین[10]، اسمیت[11] و شومپیتر[12] بیان شده است. اعتقاد آنها این است توسعه مالی به عنوان نیروی محرکه رشد اقتصادی عمل خواهد کرد و همانگونه که گفته شد رشد اقتصادی و افزایش تولید نیازمند مصرف بیشتر انرژی است. اما دیدگاه دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه رشد اقتصادی توسعه مالی را هدایت میکند(رابینسون،1952; لوکاس1988; استرن،1989)[13]. توسعه مالی افزایش مییابد چون تقاضا برای خدمات تأمین مالی رشد میکند و تقاضای خدمات تأمین مالی به طور مستقیم به رشد اقتصادی پیوند خورده است. در این دیدگاه توسعه مالی پیرو رشد اقتصادی است. مطابق این دیدگاه احتمال دارد که تقاضای انرژِی به طور نسبی به توسعه مالی بی پاسخ باشد.
اقتصاد در ابعاد مختلف تولید و مصرف، با منابع طبیعی و محیط زیست در ارتباط است. رشد جمعیت همراه با رشد اقتصادی علاوه بر کاهش کیفیت منابع، سبب فراتر رفتن آلاینده ها از ظرفیت تحمل محیط زیست شده و به پایداری محیط زیست آسیب زده است. اگر چه غالباً روابط تجاری به عنوان عامل مثبت و مؤثر در رشد اقتصادی و افزایش رفاه مطرح می شود، اما طی چند دهه اخیر در برخی از کشورها، تجارت رو به رشد بدون در نظر گرفتن ملاكها و استاندارد های زیست محیطی و صرفاً به منظور دسترسی به بازار محصولات سایر کشورها تحت فناوریهای غیر دوستانه با محیط زیست، به استفاده گسترده و ناصحیح از منابع و انرژی منجر شده و آلودگیهای فراوانی از جمله انتشار گازهای گلخانه ای(CO2) در پی داشته است. افزایش مصرف کالاها و خدمات در طول زمان به دلیل افزایش تقاضای داخلی و خارجی هر چند نشانگر افزایش رفاه و سطح زندگی است، ولی تأمین تقاضا با فشار بر منابع طبیعی، موجب تنزل کیفیت محیط زیست می شود که از آن به تنزل یا تخریب محیط زیست یاد می گردد(عاقلی و همکاران، 1389). در دهه 1970 شواهد علمی و نگرانی های فزاینده عمومی نسبت به تبعات گرم شدن زمین منجر به تشکیل یک سری از نشست های بین المللی و منطقه ای شد در این زمان نگرانی های جوامع محیط زیستی به خاطر افزایش تجارت و تاثیرات آن( ریزش باران اسیدی، سوراخ شدن لایه اوزون، تغییرات آب و هوایی جهانی) چه در سطح محلی و چه در برون مرزی افزایش یافت(ماچادو[1] و دیگران،2001). در این خصوص ایجاد توافقنامه هایی از جمله پروتکل کیوتو که به عنوان اولین توافقنامه ای است که در جهت توقیف انتشار گازهای گلخانه ای به صورت رسمی تلاش می کند، کشور های صنعتی را ملزم کرده که به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در سطح ملی(تولید داخلی) مبادرت ورزند. از سویی دیگر تجارت بین المللی مکانیزمی را به مصرف کنندگان ارائه می دهد که افراد، محصولات آلاینده بر را از مرزهای خارج از کشور تهیه کنند، و با واردات محصولات میزان انتشار گازهای گلخانه ای را در سطح ملی کاهش دهند. به منظور ارزیابی کاهش سرمایه طبیعی(تخریب محیط زیست) که دراثر روابط تجاری کشور ها ایجاد می شود، صاحب نظران عرصه اقتصاد محیط زیست با بررسی شاخص های مختلف پایداری از جمله ردپای بوم شناختی منابع طبیعی و co2 مجازی یا محتوای co2 به بررسی مستقیم و غیر مستقیم انتشار co2 در روابط تجاری کشور ها با یکدیگر پرداختند.
با توجه به این که ایران در زمره ی کشورهای در حال توسعه قرار دارد دیر یا زود به مرحله ای خواهد رسید که صرف نظر از اقدامات پیشگیرانه ای که باید در قبال مردم خویش به انجام برساند، با الزامات بین المللی برای کنترل یا کاهش میزان آلاینده های هوایی از جمله انتشار گازهای گلخانه ای(co2) روبرو خواهد شد. از این رو، انجام مطالعه ای که بتواند تا حدودی سهم و نقش بخش های مختلف اقتصادی را در میزان محتوای انتشار دی اکسید کربن از طریق تولیدات داخلی، صادرات و واردات کشور، بررسی کند می تواند برای مقاصد سیاست گذاری چه در زمینۀ انتخاب تکنولوژی مناسب چه در زمینۀ وضع مقررات زیست – محیطی، برقراری روابط تجاری با دیگر کشور ها و موارد دیگر مفید واقع گردد.
بدین منظور مطالب تحقیق حاضر در پنج فصل سازماندهی شده است. در فصل اول (فصل حاضر) به کلیاتی درباره پژوهش شامل تبیین موضوع، اهمیت و ضرورت موضوع، پرسش های پژوهش، اهداف تحقیق، روش گردآوری اطلاعات و داده ها، جامعه آماری و روش نمونه گیری، تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی تحقیق پرداخته می شود. فصل دوم نیز شامل ادبیات و مبانی نظری پیرامون تحقیق می باشد، به طوری که علاوه بر اثر تجارت بر محیط زیست و مرور اجمالی بر سیاست گذاری های بین المللی در خصوص مسائل زیست محیطی، انواع شاخص های پایداری، مفهوم محتوای مستقیم و غیرمستقیم انتشار co2، و همچنین وضعیت انتشار co2 در جهان و ایران به طور کامل
تشریح می گردند در قسمت انتهایی فصل دوم به پیشینه تحقیق که مجموعه ای از برخی پژوهش های صورت گرفته پیرامون محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار co2 در جهان و ایران به منظور شناسایی خلاء پژوهشی موجود در ایران است، اشاره می گردد. در فصل سوم ضمن بیان روش شناسی مورد استفاده در سنجش محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار co2 که برگرفته از روش شناسی اصلاح شده بیکنل و همکاران(1998) توسط فرنگ(2001) است، برای معرفی بهتر روش مذکور، مثال عددی در قالب یک جدول فرضی داده – ستانده سه بخشی ارائه می گردد. در فصل چهارم نیز پایه های آماری مورد استفاده در این پژوهش به طور کامل تشریح شده و با استفاده از داده های بدست آمده و جدول داده – ستانده بهنگام شده سال 1385، محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار Co2 در اثر تولیدات داخلی، صادرات و واردات ایران و تراز تجاری محتوای مستقیم و غیر مستقیم co2 در 27 بخش اقتصادی مورد تجزیه تحلیل قرار می گیرد. در پایان، در فصل پنجم جمع بندی مطالب صورت گرفته، ضمن نتیجه گیری نهایی، پیشنهاداتی به منظور برنامهریزی بهتر در سیاست گذاری های کلان و بخشی به منظور حفظ بیشتر منابع طبیعی و محیط زیست ارائه می گردد.
1-2-تبیین موضوع
کلیه کالاها و خدماتی که در یک اقتصاد تولید می شوند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با مصرف انرژی و بسته به نوع سوخت مصرفی با انتشار co2 همراه هستند(ماچادو و دیگران،2001). مصرف گستردۀ سوخت های فسیلی، با وجود فراهم کردن زمینۀ مناسب برای رشد سریع اقتصادی، با نشر آلاینده های حاصل از احتراق این سوخت ها در هوا و افزایش غلظت گازهای معروف به گازهای گلخانه ای در جو، زمین را با تغییرات تهدیدآمیز و بعضاً جبران ناپذیری همچون افزایش دمای کره زمین، تغییرات آب و هوایی، بالا آمدن سطح آب دریاها و … مواجه ساخته است که این تغییرات، خود مسبب بروز آسیب های جدّی انسانی و محیط زیستی می باشند دی اکسید کربن به عنوان اصلی ترین گاز گلخانه ای، در درجه ی اول از مصرف نفت، ذغال سنگ تولید می شود. این گاز بعد از انتشار حدود 100 سال در اتمسفر باقی می ماند. یعنی اگر امروز یک تن نفت بسوزانیم، دی اکسید کربن ناشی از آن در هوایی که نسل های آینده تنفس می کنند نیز تأثیر خواهد گذاشت براساس پیش بینی مدل های جوّی، دمای کره زمین 1 تا 5/3 درجه سانتی گراد تا سال 2100 افزایش خواهد یافت که این مقدار بیش از تغییرات دمایی 10 هزار سال گذشته است طبق گزارش « هیأت بین الدول تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد»[2] از اواسط قرن نوزدهم میلادی به این سو، میانگین غلظت co2 در فضای اطراف زمین از حدود 280 ذرّه در میلیون به حدود 370 PPM افزایش یافته و پیش بینی می شود چنانچه هیچ اقدام پیشگیرانه ای در این مورد انجام نگیرد غلظت آن تا سال 2050 به حدود 450 -550 PPM افزایش یابد (ترابی و وارثی، 1386).
عوامل بسیاری مانند افزایش جمعیت، رشد فعالیت های اقتصادی، تغییرات تکنولوژی، چارچوب های نهادی، سبک زندگی و تجارت بین المللی می تواند انتشار CO2 را تحت تاثیر قرار دهد(فطرس،1389). یکی از مهمترین نگرانی ها می تواند تاثیر تجارت بین المللی بر میزان مصرف انرژی و کیفیت زیست محیطی کشور ها باشد، با توجه به گزارش منتشر شده توسط سازمان تجارت جهانی(WTO) در سال 1995، تجارت بین المللی تحت شکست بازار داخلی، می تواند اثرات مخربی بر محیط زیست به جای بگذارد((ماچادو و دیگران،2001) به این ترتیب که مکانیزمی را به مصرف کنندگان ارائه می دهد تا کالاهای آلاینده بر را از مرزهای خارج از کشور خریداری کنند و با واردات این نوع محصولات، میزان انتشار گازهای گلخانه ای از جمله CO2 را در درون کشور پایین نگه دارند اما این مسئله شاید در سطح داخلی رفتاری عقلایی به نظر آید اما در سطح جهانی هزینه های گزافی از جمله انتشار گاز های گلخانه ای را از خود به جای می گذارد(پیترز و هرتوییچ[3]، 2008). محیط زیست، به مثابه موجودی سرمایه طبیعی، خدمات مختلفی در طول زمان ارائه می کند. بهره برداری مفرط از منابع طبیعی موجب فدا شدن محیط زیست به بهای رشد و توسعه اقتصادی و گسترش روابط تجاری می شود. به همین علت، ارزشگذاری منابع طبیعی(محیط زیست) با سرمایه های انسان ساخت متفاوت است از این رو پژوهشگران در صدد برآمدند تا با استفاده از شاخص بیو فیزیکی به ارزش گذاری کاهش سرمایه طبیعی(محیط زیست) در اثر روابط تجاری کشورها با یکدیگر و انتشار گازهای گلخانه ای در سطح جهانی، بپردازند.
منظور از محتوای انتشار co2 در روابط بین المللی، همان فشاری است که در اثر تولید کالا و خدمات به طور مستقیم و غیر مستقیم در جهت تامین تقاضای نهایی، بر محیط زیست وارد می شود. با این توضیح که، الگوهای مصرفی خانوار، سطح مصرف، فرآیند تولید محصولات و تکنولوژی مورد استفاده، ازجمله عواملی است که بر تولید و وضعیت محیط زیست تاثیر گذاشته است(مورادیان[4] و دیگران، 2002(بنابراین تولید در جهت تامین مصرف داخلی می تواند آسیب های محیط زیستی را در داخل بر جای بگذارد از این رو با شناسایی منابع انتشار می توان به ایجاد تغییراتی در نوع الگوهای مصرفی داخلی گامی برداشت. علاوه براین، صادرات بیشتر به بهانه توسعه بیشتر نیز می تواند به کیفیت محیط زیست آسیب وارد کند زیرا تامین تقاضای نهایی خارجی با فشار بر منابع طبیعی باعث تنزل کیفیت محیط زیستی در داخل کشور می شود.
یقین ویقین غایت آن است:« وأعبد ربّک حتی یأتیک الیقین». حج نیز نشانه وفراهم آورنده هدف والای عبادت یعنی یقین است. زیرا حج ،نورو بصیرت وشهود است وازهمین رو در روایات آمده است که تارک حج کورمحشور می شود واو دردنیا کور است ودرآخرت کورتر وگمراه تر.(همان)
سالکان طریق عبودیت وبندگی معتقدند که عبادات ازنظر خاصیت اثرگزاری در روح وتکمیل نفس مختلف اند. بعضی اثر تطهیروتخلیه دارند وبعضی موجب تزیین وتخلیه جان می شوند. عبادت حج درمیان انواع عبادات امتیازش این است که جامع الامرین است، هم خاصیت تطهیردارد وهم مایه تزیین. هم دفع ظلمت می کند وهم نورانیت ذکر وانس با خدا می آورد. البته ما آن حج وآن عبادتی رامنشأ این همه آثارعظیم حیاتی معرفی می کنیم که دارای روح ومغزباشد وبا توجه به دقائق ولطایف الهام بخش معنویش انجام شود.(ضیاء آبادی،1379،ص12)
اما باید دید که چرا خداوند حج رابرای انسان به عنوان یک تکلیف منظورکرده است؟ چه ویژگی ها وچه توانایی های بالقوه درانسان موجود است که خداوند حج رابه عنوان برنامه تربیتی بزرگ برای او وضع نموده است؟ لذا دراین تحقیق سعی برآن است که ابتدا به مبانی تربیتی حج بپردازیم. چراکه مبانی به آن چه هست اشاره دارد نه به آن چه باید باشد.مبانی به عنوان مبدأ ونقطه شروع تلقی می شود. بهشتی(1388،ص29) در رابطه با مبانی تربیت دینی ازدیدگاه اسلام گفته است: « اوصاف وجودی انسان ،جهان وآفریدگارانسان وجهان اندکه ازمتون اسلامی استخراج وبه یکی ازدوشکل بسیط یعنی مفاهیم یا مرکب یعنی گزاره های اخباری یا توصیفی بیان می شوند وشالوده استخراج وتدوین اهداف، اصول وبرنامه ها وروش ها به شمارمی آیند.»
مبانی که دراینجا مدنظر است ناظر به مبانی انسان شناسی می باشد. با شناخت انسان وابعادوجودی اوست که می توان استعدادهای نهفته درون وی راشکوفا کرد وبه مرحله سعادت وکمال رساند. دراین رابطه باید گفت تربیت صحیح انسان ودرک موقعیت حقیقی او درجهان نیز فقط درسایه شناخت انسان امکان پذیراست وگرنه تربیت به بیراهه خواهد رفت.
حج نیز که یکی ازبرنامه های تربیتی انسان ازسوی خداوند است وبرای انسان به عنوان یک تکلیف منظور شده است، مسبوق به شناخت انسان و ویژگی های وجودی اوست.
پس ازتعیین نقطه شروع وشناخت انسان ،به دنبال آن خواهیم بود که بدانیم آثارتربیتی برخواسته ازاین عبادت درفرد چیست واین که آیا آثار تربیتی حج درهمه انسان ها نتیجه یکسان به دنبال خواهد داشت؟
حج به عنوان مجموعه ای کوچک شده ازدین،دارای آثارتربیتی فراوانی است که درمنابع معتبراسلامی بحث درباره این اثربخشی را به وضوح می توان مشاهده کرد. آثارتربیتی که دراینجه مدنظر است ناظر به بعد اخلاقی ومعنوی وجودانسان است. زیرا هرگونه حرکتی برای اصلاح ملت ها وتغییر رفتار انسان باید ازدرون آن هاشروع شود زیرا تا خود انسان اصلاح نشود ،نباید منتظر اصلاح جوامع بود.
امام علی(ع) می فرمایند: «حج آزمونی بزرگ وامتحانی سخت وآزمایشی آشکار برای پاک سازی وخالص شدن است که خداوند آن راسبب رحمت ورسیدن به بهشت قرار داد.»(دشتی،1388،خطبه1،ص27)
ونیز می فرمایند: «خدای سبحان کعبه را مظهرتواضع بندگان دربرابر عظمت خویش ونشانه اعتراف آنان به بزرگی وقدرت خود قرار داد.»(همان)
فلسفه ی تربیتی و واقعی حج همان عزم طاعت تمام وپرستش حق ومخالفت با هرعصیان ودیده از هرمعصیت پوشیدن وبراطاعت وعبادت حق مشرف شدن است. حال اگرانسان بتواند چنین حج جوهری را انجام دهد، دراین صورت است که می شود گفت حج حقیقی وبا محتوا وهدف دار انجام داده واثر واقعی آن دروجودش به عینیت درآمده است.(رستگار جویباری،1377،ص24)
بنابراین این تحقیق درپی رسیدن به هدف اصلی خود است که عبارت است از:«بررسی مبانی وآثار تربیتی حج ازمنظر قرآن وروایات.»
1-3- اهمیت تحقیق
1.بسیاری ازپژوهش های انجام شده درزمینه حج به بررسی آن ازنیمه راه یعنی به بررسی آثار وابعاد تربیتی حج پرداخته اند درحالی که نقطه شروع را که همان مبانی حج است نادیده گرفته اند. تمام توجه حج به انسان است. انسان با همه ویژگی ها وابعادوجودیش وغرض این است انسان درابتدا خود براین ویژگی ها آگاهی یابد .تحقیق انجام شده درصدد این است که درابتدا به خود انسان بپردازد وبرای رسیدن به این منظور به مبانی تربیتی حج که عامل رسیدن ما به هدف فوق است می پردازیم.
2 . شاید یکی ازمهم ترین دلایل این که حج با آن همه عظمتی که دارد در روح وجان شماری ازانسان ها هیچ گونه اثرات وتحولات اخلاقی برجای نمی گزارد، عدم توجه به روح وباطن این عمل باشد. چرا که اگرازمعنا وهدف واقعی این عمل عبادی وتربیتی آگاهی لازم به عمل بیاید،اثرات تربیتی آن دروجود انسان به وضوح نمایان خواهد شد. اگرانسان نداند که برای چه وبا چه هدفی خداوند این فریضه را برای او واجب کرده است چگونه می تواند از آثار تربیتی برخواسته از آن برخوردار گردد؟ پس سزاوار وبلکه وظیفه هرمسلمانی است که قبل ازعزیمت به دیارکعبه آگاهی خودرا در زمینه روح ومقاصد حج بالا ببرد.
3.یکی ازدلایل گرفتار آمدن مسلمین در دره فلاکت ودرماندگی درحوزه فرهنگ ومدنیت ،غفلت آن ها ازحج وتمامیت آن بوده است. چه همواره ازحج وزیارت حرمین به مثابه ی ابزاری برای استخوان سبک کردن وثبت نام دردفتر طالبان بهشت استفاده کرده اند غافل ازاینکه حج همه اسلام است .حج همه اسلام، همه دین وهمه تفکرمعنوی است. درواقع حج روح پنهان درمیان همه آداب ومناسک است که امکان بالقوه رشد وارتقای اعمال وکردار آدمی وبه ویژه مناسبات فردی وجمعی را به وجود می آورد. اما بایدگفت حج به تمامی مورد غفلت واقع شده است بیراهه نیست اگربگوییم حج رابا همه چیز اشتباه گرفته اند. حج رابا تجارت ،حج با سیاست، حج رابا اعتبار، وکسب شهرت هیچ نسبتی نیست.(شفیعی سروستانی،1387،صص16-14)
با این همه نباید نسبت به آن چه گذشته است صرفاً تأسف خورد وازآن چه باید بشود غفلت ورزید زیرا هرچه بیشتر دراین عمل بزرگ عبادی وتربیتی غوطه ور شویم ،به مسائل ونکته های بیشماری دست خواهیم یافت که در رشد وارتقای شخصیت وجودی انسان مؤثر می باشد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلّی
بررسی مبانی وآثار تربیتی حج ازمنظر قرآن وروایات.
1-4-2- هدف های ویژه
1.بررسی مفهوم حج ازمنظر قرآن وروایات.
5 .بررسی علل عدم تحقق آثار تربیتی حج درشماری ازحجاج با توجه به آموزه های قرآنی وروایات.
1-5- سؤالات تحقیق
1-5-1- سؤال اصلی
مبانی وآثارتربیتی حج ازمنظر قرآن وروایات چیست؟
1-5-2- سؤالات فرعی
1.مفهوم حج ازمنظر قرآن وروایات چیست؟
3.اسرار تشریع حج ازمنظرقرآن وروایات چیست؟
1-6- تعریف اصطلاحات
قرآن : کتاب آسمانی مسلمانان شامل 6600آیه در قالب 114 سوره.(عمید،1389،ص1382)
روایات: به معنی نقل کردن خبر یا حدیث یا سخن ازکسی ،بازگو کردن سخن کسی.(همان، ص712)
دراین جا منظور آن دسته ازروایاتی است که ازپیشوایان معصوم یعنی پیامبر وامامان پس از اوبوده ودر راستای موضوع تحقیق می باشد.
تربیت:تربیت از ریشه ی “رَبَوَ” در لغت یعنی«غذا دادن و بزرگ کردن» و در اصطلاح مورد نظر ما«مجموعه ی تدابیر و روش هایی است که برای ایجاد،ابقاء و اکمال ادراکات،تمایلات،تصمیمات و اقدامات مطلوب در متربی صورت می پذیرد.(بهشتی،1388،ص24)
تعلیم و تربیت اسلامی: هرگونه اقدام هدایتگرانه ای که به منظورایجاد،ابقاء و اکمال استعدادهای ادراکی،میلی،ارادی و عملی متربی در چهار حوزه ارتباط با خدا،ارتباط با خود،ارتباط با دیگران و ارتباط با جهان بر مبنای قرآن،سنت و عقل به سوی هدف غایی قرب مطلق الهی انجام می شود.(همان،ص17)
مبانی تربیت دینی: اوصاف وجودی انسان ، جهان وآفریدگارانسان وجهان اند که ازمتون اسلامی استخراج وبه یکی ازدو شکل بسیط یعنی مفاهیم یا مرکب یعنی گزاره های اخباری یا توصیفی بیان می شوند وشالوده ی استخراج وتدوین اهداف ،اصول، برنامه ها وروش ها به شمار می آید.(بهشتی،1388،ص29)
حج: درلغت به معنای قصد، خویشتن داری ،پیروزی برخصم درمقام استدلال وچند معنای دیگرآمده است ودراصطلاح شریعت وآیین سلام حج سفری است به مکانی مقدس وشهری مشهور به نام مکه درماهی حرام ومعظم (ذیحجه) به منظور زیارت خانه خدا(کعبه) وبرگزاری مراسمی ویژه درچند موقوف ومیعادگاه که همگی درمکه واطراف آن قراردارد ومجموع این مراسم به نام مناسک حج خوانده می شود.(میرقاسمی،1384،ص12)
صفا و مروه
«إنّ الصَّفا والمَروَة مِن شَعائِرالله»(منبع)
صفا ومروه همچون سایراماکن ومناسک حج از علائم عبادی است
شعائر جمع شعیره به معنای علامت است. البته این بدان معنا نیست که صفاومروه تنها علائم ونشانه تکوینی حق است، زیرا به لحاظ تکوین همه موجودات شعیرة الله وازشعائرالله اند. صفاومروه همچون کعبه ،عرفات، مشعرومنا، شعائر جعلی وتشریعی است تا علائم عبادت باشد.
راز تسمیه صفا و مروه
راز تسمیه صفا بدین نام این است که ازوصف انبیاء به ویژه آدم بهره برد وآنان مصطفای پروردگارند.« إنّ اللهَ الصطَفیءادَمَ ونوحاً وءالَ إبراهیمَ وءال عمرانَ عَلَی العالمین»(آل عمران،33)
امام صادق (ع) فرمود:چون حضرت آدم(ع) که صفوة الله بود،بر کوه صفا فرود آمد،از صفوة الله ومصطفی بودن آدم این کوه صفا شد. پس اگرکسی ازاین کوه صفاکسب کندمصطفای خدای سبحان است. « الله یَصطَفی مِنَ المَلائِکَة رُسُلاً وَمِنَ النّاسِ»(سوره حج،آیه75)
آن حضرت درباره راز نام گزاری مروه به این نام نیزفرمود: چون حوا که مرأة بوددرکوه مروه قرارگرفت، آن رامروه خواندند
بعضی لغویان نیزگفته اند: صفا، سنگ صاف ومروه سنگ ریزوبراق راگویند ونام گزاری آن دوکوه به صفا ومروه به لحاظ نوع سنگ های آن هاست.
عرفات
عرفات ، ازریشه عرف گرفته شده است وبه گفته راغب ،بیانگرشناخت آثاراشیاء همراه باتفکروتدبّراست.(قاضی عسگر،1381،ص224)
عرفات منطقه ای خارج ازمحدوده حرم ونزدیک مشعرالحرام است که “جبل الرحمة” و”مسجد نمره” درآن واقع شده است. وقوف دراین سرزمین ازظهر روزنهم ذیحجه تاغروب آن برای کسانی که احرام حج تمتع بسته اند واجب واز ارکان حج است.
الف) راز تسمیه این سرزمین به عرفات
درباره رازنام گزاری این سرزمین به عرفات وجوهی مطرح است:
پیامبر خدادر سفرحجة الوداع ،دراین سرزمین قوانین کلی دائمی وابدی خودرابه مردمان ،اعلام فرمود.موضوعاتی که درنظرمبارک آن حضرت اهمیت زیادتری داشته ،مانند: خودداری ازتجاوز به مال غیر، خونریزی ورعایت حال زیردستان وزنان ،بازگرداندن امانت مردم درنزد هرکسی که هست ،لغو ربا،وطلب های دنیوی که ضمن خطبه غرّایی به جهانیان ابلاغ وخدای تعالی رابر تبلیغات خودگواه گرفت.(شالچی،1389،ص 158)
از سال های پایانی سده بیستم تا امروز که دههای از سده جدید هم پشت سر گذاشته شده است، بحثهای داغ و مناقشه برانگیز دربارهی جهانی شدن، همچون پدیدهای حقیقی، طرح و بسط یافته است. حامیان و مخالفان جهانی شدن، تحلیلگران سیاسی و اقتصادی، فلاسفه و فرمانروایان کشورها هر یک به اظهار نظر درباره عصر جدید پرداختهاند. مقامات حکومتی مشکلات اقتصادی کشور را به فشارهای ناشی از جهانی شدن نسبت می دهند، گردانندگان بنگاه های اقتصادی گوناگون کوچکتر کردن شرکتهای خود را برای ادامهی حیات در چارچوب اقتصاد جهانی ضروری میدانند، طرفداران محیط زیست تأثیر مخرب جهانی شدن مهار نشده را فریاد می زنند و دامنه ی انتقادات خود را پس از فاجعه اتمی در فوکوشیمای ژاپن در ماه مارس 2011 که متعاقب زلزله ی 9 ریشتری در این کشور به وقوع پیوست، افزایش داده اند و پشتیبانان اجتماع های بومی مختلف نسبت به نابودی خرده فرهنگها و فرهنگهای کوچک در برابر موج فراگیر فرهنگ جهانی هشدار می دهند (قزلسفلی، 1390: 183). در این میان ارائه تعریفی جامع و مورد پذیرش عموم برای جهانی شدن، به دلیل اختلاف نظر میان پژوهشگران بر سر ماهیت آن دشوار به نظر میرسد و هر دسته از صاحب نظران، به تناسب برداشتی که از این پدیده دارند و پیش زمینههای ذهنی و ایدئولوژیک خود، تعریف خاصی از این پدیده ارائه میدهند. اگر جهانی شدن را در معنی جهانی اندیشیدن تعبیر کنیم، احتمالاً حرف تازهای نزدهایم، زیرا اندیشه نیز مانند علم و فن هیچ گاه در تاریخ محدود به مرزهای ملی نبوده است. البته توسعهی دانش و فن بر مفهوم جهان تأثیر گذارده است. به عنوان نمونه از اختراعات اولیهی فن اطلاع رسانی (مورس، تلگراف) که جای چاپار را گرفت و رادیو و تلویزیون که جای جارچی محل را اشغال کردند تا ماهواره و اینترنت، سیارهی زمین تدریجاً کوچکتر و کوچکتر شد، تا جایی که امروزه به تعبیر مک لوهان، همه در یک دهکدهی جهانی زندگی میکنیم و از لحظه لحظهی اوضاع و احوال هم باخبریم. در چنین فضایی، دیگر حکومتها قادر نیستند بر روی آنچه در درون حاکمیتشان می گذرد و حتی آنچه در خلوت خود میگویند و میکنند، سرپوش بگذارند. دیگر رفتارها و کنشهای فردی اجتماعی جنبهی شخصی و ملی و سرزمینی ندارد، چون همهی امور خصوصی و عمومی ما به طور مستمر در معرض داوری دیگران است، دیگرانی که معلوم نیست الزاماً دوست ما باشند (کاظمی، 1390: 21). به عبارتی هرچه زندگی انسان روی کرهی خاکی پیشرفته شده، سرعتها افزونتر شده، فاصله ها نیز کوتاهتر و افراد بشر، فارغ از ملاحظات مکانی، قومی، نژادی، زبانی، عقیدتی و … به هم نزدیکتر شدهاند. به یک تعبیر میتوان گفت که فرایند جهانی شدن، همگام با افزایش آگاهی انسان نسبت به خود و محیط طبیعی و اجتماعی خود از آغاز تاریخ وجود داشته، ولی در سالهای اخیر به دلیل سرعت فزایندهی تغییرات دانش و فن، شتاب ناگهانی به خود گرفته است. بگونه ای که چند سالی است نظر اندیشه ورزان، دولتمردان و کارگزاران حکومتی را در سراسر گیتی به خود مشغول کرده است.
به هر جهت این یک واقعیت است که جوامع انسانی همواره در حال تغییر و تحول هستند. در واقع حیات اجتماعات در گرو این تغییرات است، چرا که رکود و سکون در نهایت به فساد و تباهی می انجامد و کوشش علم سیاست پیش بینی نتایج مترتب بر تغییرات است. مسائلی از قبیل رشد جمعیت، تخریب محیط زیست، توسعهی پایدار، تنشهای قومی _نژادی، تقابل فرهنگی، رقابتهای نظامی، تعارض بین شمال و جنوب یا غنی و فقیر، رشد شهرنشینی، انقلاب ارتباطات، تحول صنایع و دانش فنی، دموکراسی، حقوق بشر، تروریسم و صدها مشکل مبتلا به جامعهی امروز بشری، همه در زمرهی دغدغههای امروز جامعهی جهانی است که سیاست و علم سیاست نمیتواند نسبت به آنها بیتفاوت باشد. بحث جهانی شدن را نیز از این زاویه باید نگریست. اینجاست که فرایند جهانی شدن، عرصه را برای علوم سیاسی تغییر میدهد. تقسیم ظریف میان علوم سیاسی که به درون دولت _ملتها اهتمام دارد و مطالعه روابط بین الملل که مربوط به مسائل میان دولت _ملتها است، کمرنگ می شود. دیگر، مطالعه تجربه یک کشور خاص جدا از کشورهای دیگر قابل قبول نیست. در جهانی که در آن بازیگران و منافع سیاسی در حال تجربه تأثیر جهانی شدن هستند، علوم سیاسی نمیتواند از تأثیر چنین نیروهایی مصون باشد.
نکته مورد نظر در اینجا این است که تمام الزامات ناشی از این فرایند جهانی شدن توسط عالمان سیاسی (دانش پژوهان سیاسی) باید هم در توسعه نظریه سیاسی و هم در انتخاب روش شناختی مورد اذعان قرار گیرند؛ بطوریکه نظریهها باید جنبه بین المللی را بیشتر و جدی تر مورد توجه قرار دهند. همچنین جهانی شدن موجب تحت تأثیر قرار گرفتن کلیه تحلیلها در تمام سطوح علوم سیاسی شده است. برای نمونه، برای مطالعه مدیریت شهری نه تنها بررسی تأثیر جهانی شدن به عنوان یک نیروی سیاسی و ژئوپلتیک ضرورت دارد، بلکه قرار دادن مدیریت شهری در زمینه شکل در حال تغییر حکومت و عمل فزاینده ارتباطات جهانی نیز ضروری است (حاجی یوسفی، 1390: 451). در کنار اینها تغییر و تحولاتی که در مفاهیم رسمی سیاسی ایجاد شده است قابل توجه است که به بیانی دقیق تر، آنچه که اتفاق افتاده است این است که مفهوم دیرپای فرد به عنوان یک هستی منفک و خود اتکا با یک وحدت پیشا اجتماعی جای خود را به فردی داده است که دیگر چیزی بیش از شبکهای بیمرکز از عقاید و امیال نیست. با عطف به مباحث یاد شده حال در این میان مسئله این است که در گذار فرایند جهانی شدن، علوم سیاسی دچار چه تغییر و تحولاتی شده و به عبارتی بهتر فرایندهای جهانی شدن چگونه و تا چه اندازه بر نهادهای سیاسی، رفتارهای سیاسی
و متعاقباً بر نظریهپردازی در حوزه علوم سیاسی اثر گذاشته است.
سؤال های پژوهش
سؤال اصلی
گسترش فرایند جهانی شدن چه تحولی در مطالعات علوم سیاسی و نظریهپردازی در این حوزه بوجود آورده است؟
سؤال های فرعی
1) جهانی شدن چیست و تحولات معرفتی ناشی از آن دارای چه ابعادی است؟
2) پدیده جهانی شدن چگونه عرصه سیاست را دچار بحران میکند؟
3) با توجه به دورنمای دوران ما بعد سیاست کلاسیک، چه الگوهای بدیلی برای سیاست میتوان متصور شد؟
4) بحران نهادهای سیاسی و تحولات معرفتی ناشی از فرایند جهانی شدن، چگونه بر مطالعات علوم سیاسی تأثیرگذار بوده است؟
1 – 2 پیشینه ی پژوهش
مطالعات و تحقیقاتی که در ارتباط با موضوع پژوهش حاضر انجام گرفته، به طور کلی بدین صورت قابل دستهبندیاند: تحقیقاتی که به طور خاص بر چیستی جهانی شدن و ویژگیهای آن تمرکز دارند، مطالعاتی که به جهانی شدن به مثابهی پیامد مدرنیته می پردازند، و آثاری که به بررسی پیامدهای جهانی شدن پرداختهاند. در اینجا، بخشی از مهم ترین آن ها، به اختصار مرور می شود. بر این اساس پژوهش های صورت گرفته به سه مقولهی زیر تقسیم میشوند.
چیستی جهانی شدن و ویژگی های آن
کتاب نگاهی موشکافانه بر پدیده جهانی شدن، اثر یان آرت شولت که در سال 1382 توسط مسعود کرباسیان ترجمه شده است، به برخی از تعاریف یا برداشتهای جهانی شدن پرداخته است. از نظر شولت، جهانی شدن در یکی از برداشتهای رایج، به معنای بین المللی شدن است. از این دیدگاه، واژه «جهانی» صفت دیگری برای توصیف روابط برون مرزی میان کشورها، و اصطلاح «جهانی شدن» مشخص کننده توسعه مبادلات بین المللی و وابستگی متقابل است. از این نظر، پل هرست و گراهام تامپسون جهانی شدن را «جریان یافتن گسترده و رو به رشد تجارت و به کار انداختن سرمایه میان کشورها» تعریف می کنند. در برداشت دوم، «جهانی شدن» به معنای آزادسازی در نظر گرفته می شود. در اینجا، «جهانی شدن» به فرایند برداشته شدن محدودیت هایی اطلاق میشود که دولتها در فعالیتهای میان کشورها برقرار میکنند و هدف آن به وجود آوردن اقتصاد جهانی «آزاد» و «بدون مرز» است. در تعریف سوم، «جهانی شدن» به معنای جهان گستری در نظر گرفته میشود. در واقع، وقتی الیور رایزر و ب. دیویس در دهه 1940 مفهوم «جهانی کردن» را ابداع کردند، آن را به معنای «عمومی کردن» گرفته و «ادغام فرهنگ های روی زمین» را در یک «انسان گرایی» پیش بینی کردند. تعریف چهارم، جهانی شدن را به معنای غربی کردن یا مدرنیزه کردن، به ویژه به شکل آمریکایی شده، می داند. از این دیدگاه، جهانی شدن نوعی پویایی است که از طریق آن ساختارهای اجتماعی نوگرایی (سرمایه داری، عقل گرایی، صنعت گرایی، دیوان سالاری و …) در سراسر دنیا گسترش می یابد و به طور طبیعی، فرهنگ های پیشین و خودمختار محلی را نابود خواهد کرد. «جهانی شدن» بدین مفهوم را گاهی امپریالیسم به سبک مک دونالد، هالیوود و سی. ان.ان توصیف کرده اند. اما نگرشی که مورد نظر خود شولت نیز هست، جهانی شدن را قلمروزدایی می داند. طبق این تفسیر، جهانی شدن شامل تجدید شکل بندی جغرافیایی است، به طوری که فضای اجتماعی دیگر به طور کامل بر حسب سرزمین ها، فاصله های ارضی، و مرزهای سرزمینی شناسایی نمی شود. بر این اساس بر دیدگاهی که دیوید هلد و تونی مک گرو ارائه داداهاند و جهانی شدن را «مجموعهای از فرایندها که دربرگیرنده دگرگونی در سازمان فضایی روابط اجتماعی و تبادلهاست» تأکید میگذارد (شولت، 1382: 68).
کتاب دیگر در این حوزه، پایان دموکراسی، نوشته ی ژان ماری گنو است که با ترجمه ی عبدالحسین نیک گهر در سال 1378 توسط انتشارات آگاه منتشر شده است. نویسنده در این کتاب، جهانی شدن را «دنیایی شبکه بندی شده» توصیف می کند و ویژگی بارز آن را فقدان دموکراسی معرفی می کند. جایی که در آن انواع آزادی اما بدون دموکراسی وجود دارد. وی در این کتاب به مهمترین چالش های دموکراسی از جمله جامعه سیاست زده، گسیختگی اجتماعی، ستیز با ادیان، خشونت و … می پردازد. وصف برخی از بحرانهای امروزین دموکراسی، از سوی یک اندیشهورز غربی جالب توجه است، اما این وصف، یا در واقع نقد، بیش از آن که مبانی نظری دموکراسی غرب را مد نظر قرار دهد، به نتایج عملی آن در جوامع غربی، بهویژه در جامعه آمریکا میپردازد. در حالی که در تحلیل و نقد علمی، نخست مبانی نظری و سپس نتایج عملی اندیشه یا نظریه، بررسی میشود تا با آشکار ساختن عیوب آن، نخست در عرصه نظر، و سپس در بعد عمل، امکان داوری درست تری پدید آید. ولی آنچه در این اثر، توجه بیشتری را جلب میکند، راه نجاتی است که وی برای برونرفت دموکراسی از بحرانهای موجود ارائه میکند. در حقیقت، او دموکراسی را رد نمی کند بلکه آیندهای را ترسیم می کند که در آن، نوع جدیدی از دموکراسی که وی نام آن را ملت مدرن یا عصر امپریال می گذارد، شکل میگیرد. مشخصه بارز این دموکراسی، بازگشت به معنویت توأم با بازگشت ملت به عرصه سیاست و حاکمیت است؛ ولی این معنویت او بیش از آن که آسمانی و ناشی از ادیان الهی باشد، از نوعی معنویت زمینی یا ایدئولوژی های جدید بشری ناشی می شود. نوعی تضاد ماهرانه با دین در این اثر به چشم می خورد که نه از نگاه عالممدارانه، بلکه با نگاه سیاست مدارانه به تصویر کشیده شده است. ولی این امر بدون آنکه خود او بخواهد، تضاد سنتی بخش روشنفکری فرانسوی را با آموزههای دینی آشکار میسازد.
هم چنین می توان به مقاله ی بازاندیشی دموکراسی و تحول رابطه ی جامعه و دولت در عصر جهانی شدن، نوشته ی احمد رشیدی اشاره داشت، که در سال 1384 در شماره ی سوم مجله ی فصلنامه سیاست به چاپ رسیده است. این مقاله به این مسأله می پردازد که به علت گسست رابطه ی جامعه و دولت در عصر جهانی شدن، دموکراسی با بحران مواجه است. وی در این مقاله بر لزوم وجود پیوند میان جامعه و دولت در تحقق دموکراسی تأکید گذاشته و تلاش های نظری متعددی را که از سوی دانش پژوهان در راستای تبیین چشم انداز دموکراسی در عصر جهانی شدن صورت پذیرفته، در قالب سه رهیافت «پایان دموکراسی»، «جهان وطن گرایی» و «مدرنیزاسیون بازاندیشانه» مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد (رشیدی، 1384: 4).
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است