ای بر چالشهای پیش رویCRAHN.. 44
3-2- فرضیات و مدل سیستم. 46
3-2-1-الگوی فعالیت PUها 48
3-2-2- اساس عملکرد SUها 49
3-3- مدلسازیCRAHN به کمک شبیهسازNS2. 51
3-3-1- فایل مرتبط با فعالیت PUها 53
3-3-2- فایل مرتبط با رویدادهای کانال. 53
3-3-3-مدیریت منابع طیفی. 54
3-3-4- فعالیتSUها 57
3-4- ارائه یک الگوریتم مسیریابی کارایCRAHN مبتنی بر تکنیک ارسالهای چند مسیره و چند کاناله 58
3-4-1- پروتکل AODV.. 59
3-5- ارائه یک الگوریتم مسیریابی کارا با استفاده از روش ارسالهای دوگانه در شبکههای رادیوشناختی اقتضایی 67
3-5-1-الگوریتم مرحله RREQ.. 68
3-5-2-الگوریتم مرحله RREP. 70
3-5-3- پروسه نگهداری از مسیر 71
فصل چهارم:شبه سازی
4-1- مقایسه کارایی AODV،D2CARP و الگوریتم پیشنهادی. 74
4-2- تأثیر الگوی عملکرد PUها بر راندمان شبکه. 78
4-2-1- تحلیل عملکرد 85
4-3- آنالیز ناهمگونی طیف.. 89
4-4- مقایسه عملکرد دو روش پیشنهادی و D2CARP بر حسب زمان تشخیص طیف.. 91
4-5- مقایسه عملکرد دو روش پیشنهادی و D2CARP بر حسب سرعت حرکت گرهها 93
4-6- مقایسه عملکرد دو روش پیشنهادی و D2CARP بر حسب نرخ بستههای RREQ.. 94
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1- نتیجه گیری. 97
5-2- پیشنهادات.. 100
فهرست منابع و مآخذ: 101
– کلیات
به علت افزایش تقاضا برای ظرفیت بیشتر باید شبکههای مخابراتی و منابع در دسترس بیسیم نظیر طیف (پهنای باند) به صورت کارآمدتر مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای طراحی شبکه و تکنولوژیهای جدید ارتباطی هم چون شبکههای رادیوشناختی در سالهای اخیر پدیدار شدهاند که دارای قابلیت بهرهبرداری از منابع طیفی به صورت هوشمندانه و مؤثر میباشند.
تکنولوژی رادیو شناختی برای اولین بار توسط دکتر Mitola در سال 1999 بیان شد [1]. و در سالهای اخیر تحولی نوظهور در زمینه ارتباطات رادیوییایجاد کرده که میتواند با بکارگیری کارآمد منابع طیفی موجود سرویسهای بیسیم سریعتر و با قابلیت اعتماد بالاتر را فراهم آورد. تفاوت قابل توجه شبکههای رادیوشناختی با شبکههای بیسیم متداول گذشته در این است که کاربران این شبکهها باید از فضای رادیویی اطراف خود آگاهی داشته و پارامترهای داخلی خود مانند توان ارسالی، فرکانس ارسالی و نوع مدولاسیون را با آن منطبق سازند، بطور کلی رویکرد سازوکارهای متداول اشتراک و مدیریت طیف درگذشته بر مبنای این فرض بود که تمام کاربران شبکه بی قید و شرط در یک فضای ثابت با هم همکاری میکنند که این در یک شبکهرادیوشناختی پیاده نمیشود. اندازه گیریهای وسیع نشان میدهند که تخصیص ثابت فرکانس منجر به بکارگیری ضعیف طیفهای دارای مجوز در حدود 6 درصد در بیشتر اوقات میشود [2].
شکل1-1 نمودار به کارگیری طیف فرکانسی، [2]
در شبکههای رادیوشناختی باندهای طیفی میان کاربران اولیه ([1]PUها( کاربران ثانویه (SU[2]ها) به صورت اولویتبندی شده به اشتراک
گذاشته میشوند همچنین کاربران هوشمند هستند و قابلیت زیر نظر داشتن، یادگیری و عملکرد بهینه به منظور افزایش راندمان خود را دارند. اگر آنها متعلق به حوزههای مختلفی باشند و اهداف مختلفی را دنبال کنند همکاری کامل با سایر کاربران ارمغانی برای آنها نخواهد داشت، یک کاربر تنها وقتی با دیگر کاربران همکاری میکند که این همکاری سود بیشتری را برای او فراهم آورد، علاوه بر آن فضای رادیویی اطراف کاربر به دلیل ماهیت پویا و انتشاری کانالهای رادیویی، تحرک کاربر، وضعیت جغرافیایی، تغییرات توپولوژی و تبادل اطلاعات دائما در حال تحول است.
1-2- تکنولوژی سیستمهای رادیوشناختی
روشهای پویای دستیابی به طیف از طریق تکنولوژیهای رادیو شناختی تحقق مییابند. این سیستمها دارای قابلیت اشتراکگذاری کانالهای بیسیم به صورت فرصتطلبانه با کاربر اولیه بوده; در ساختارهای ناهمگون شبکه میتوانند پهنای باند بیشتری را برای کاربران فراهم کنند، این هدف تنها میتواند به واسطه تکنیکهای مدیریت کارآمد طیفی و روشهای پویا تحقق یابد. نیز به موجب ماهیت پویای دسترسی به منابع طیفی و همچنین با در نظر گرفتن کیفیت سرویسهای مختلف بسته به کاربردهای متفاوت، شبکههایCRN با چالشهایی، مواجه میشود. به منظور رویارویی با این چالشها هر SU در شبکه باید:
- حفرههای فرکانسی را تعیین نماید.
- بهترین کانال در دسترس را انتخاب کند.
- با دیگر کاربران برای دسترسی به این کانالها رقابت کند.
- در صورت حضور ناگهانی PUها، آن کانال را تخلیه نموده بخش دیگری از طیف را برای مخابره انتخاب نماید.
این قابلیتها از طریق ساختارهای مدیریتی طیف تحقق مییابند که چهارچالش عمده تشخیص طیف، تصمیمگیری در طیف، اشتراکگذاری و تحرکپذیری طیف را عنوان میکنند.
تصمیمگیری در یک شبکه CR به صورت شکل 2 انجاممیگیرد:
شکل1-2 بلوک دیاگرام یک SUکه قابلیت شناخت هماهنگی و یادگیری از محیط را دارد. [4]
در این بخش ساختارها و چالشهای موجود در مدیریت طیف این نوع از شبکهها، به ویژه توسعه شبکههای هوشمندی که در آن نیازی به تغییر شکل شبکههای اولیه نمیباشد عنوان شدهاست. یک سیستم رادیویی هوشمند میتواند پارامترهای فرستنده اش را بر اساس تغییرات محیط اطرافش تنظیم کند از این رو دو تعریف در مشخصه و ساختار اصلی CRNمیتوان تعریف کرد:
1-2-1-قابلیت هوشمندی
قابلیت هوشمند بودن میتواند بواسطه تشخیص تغییرات لحظهای در محیطهای رادیویی مشخص شود که در آن قسمتهایی از طیف در زمان یا موقعیت خاص مورد استفاده قرار نگرفتهاند، این قابلیت به راحتی و با بازبینی توان برخی از باندهای فرکانسی حاصل نمیشود بلکه به روشهای پیچیدهتری برای تعیین تغییرات موقت فضایی فرکانسی، در این محیطها نیازمند است، با این قابلیت میتوان حفرههای فرکانسی را در زمان یا موقعیت خاص تعیین کرده و نتیجتاً بهترین بخش از طیف را با پارامترهای عملیاتی مناسبتر انتخاب نمود.
1-2-2-قابلیت دوباره شکل دهی
هوشمندی میتواند شکلدهی مجدد اطلاعات طیفی را به صورت پویا و با در نظر گرفتن انطباق با محیط برای مخابره روی فرکانسهای مختلف برنامه ریزی کند، همچنین یکSU میتواند از روشهای دستیابی مختلفی که توسط طراحی سخت افزاری اش ساپورت شده استفاده کند. هدف نهایی سیستمهای رادیوشناختی انتخاب بهترین طیف از طریق قابلیتهای هوشمندی و دوباره شکل دهی میباشد، از آنجایی که بیشتر طیفها قبلا تخصیص داده شدهاند مهمترین چالش، اشتراکگذاری طیفهای مجاز بدون ایجاد تداخل آزاردهنده برای PUها است که در شکل 3 نشان داده شدهاست. رادیوی هوشمند امکان استفاده فرصتطلبانه از حفرههای طیفی را دارد، بنابراین بهترین بخش از پهنای باند آزاد میتواند انتخاب و با سایر SUها به اشتراک گذاشته شود و بدون ایجاد تداخل با کاربران اولیه مورد استفاده قرار گیرد [3].
1-3- معماری فیزیکی شبکههای رادیوشناختی
معماری کلی فرستنده گیرنده یک رادیوی هوشمند در شکل 4 نشان داده شده است برای فراهم سازی این قابلیتها ، SUبه یک ساختار فرستنده / گیرنده [3]RF نیاز دارد. مولفههای اصلی و اجزای سازنده یک فرستنده گیرنده SU عبارتند از نرم افزار رادیویی و واحد پردازشگر باند پایه که نرم افزار مشخص شد هرادیویی [4] برای آن پیشنهاد شده و در شکل 4 نشان داده شدهاست. در نرم افزار رادیویی سیگنال دریافت شده تقویت، مخلوط و تبدیل به دیجیتال میشود، در واحد پردازش باند پایه سیگنال مدوله و دمدوله میشود. هر جزء سازنده میتواند از طریق یک مسیر کنترلی در تطبیق با محیط رادیویی متغیر با زمان مجددا شکل دهی شود. مشخصههای جدید فرستنده گیرندههایSU، نرم افزارهای رادیویی پهن باندی هستند که قابلیت تشخیص محدوده وسیعی از فرکانسها را داشته باشند. این ساختار به طور عمده به تکنولوژیهای سخت افزاری RF مثل آنتنهای پهن باند، تقویت کنندههای توان و فیلترهای تطبیقی وابسته است. سخت افزارهای RF برای SU باید قابلیت تنظیم شدن روی هر قسمتی از رنج بزرگ طیف را داشته باشد، اما برای فرستنده / گیرندهSU سیگنالهایی از فرستندههای مختلف را که در سطح توانهای پهن باند و موقعیتهای مختلف عمل میکنند داشته باشد، نرم افزار RF باید قابلیت آشکار سازی یک سیگنال ضعیف در یک رنج دینامیکی بزرگ را داشته باشد، از این رو این یک چالش بزرگ طراحی فرستنده گیرندههای RFمیباشد.
1-4 – شبکههای رادیوشناختی
1-4-1- اجزای شبکه
اجزای سازنده یک شبکه CRN درشکل 5 نشان داده شدهاند، این اجزا را میتوان به دو گروه شبکههای اولیه وثانویه(CR) طبقه بندی کرد.
شکل 1-4 معماری شبکهرادیوشناختی،[3]
– شبکه اولیه یا شبکه مجاز
– اجزای شبکه اولیه
کاربران اولیه: کاربران اولیه مجاز به انجام عملیات روی باندهای طیفی معینی هستند. اگر شبکه اولیه ساختار یافته باشد، کاربران اولیه از طریق یک ایستگاه پایه کنترل میشوند. به موجب این که کاربران اولیه برای دسترسی به طیف اولویت دارند، لذا عملکرد آنها نباید تحت تاثیر کاربران ثانویه قرار گیرد. به عنوان مثال، شبکههای سلولی معمول و پخش TV از جمله کاربران اولیه هستند.
ایستگاه پایه اولیه: ایستگاه پایه اولیه یا ایستگاه پایه مجاز[5] یک جزء ثابت شبکه ساختاریافته میباشد که دارای طیف مجاز در سیستم سلولار است. بطور کلی، ایستگاه پایه اولیه هیچگونه قابلیتی را برای اشتراکگذاری با کاربران ثانویه ندارد.
فرم در حال بارگذاری ...