رشد جمعیّت بشر نهتنها افزایش تصاعدی ندارد بلکه در حال کاهش است. در طی سی سال گذشته از تعداد فرزندان بهدنیا آمده توسط زنان جهان کاسته شده است. در مقیاس جهانی، زنان معاصر به اندازه نصف مادران خود بارور میشوند. نگاهی دقیقتر به اعداد و آمار تأیید کننده این واقعیت مستند خواهد بود. چهل سال پیش هر مادر بهطور متوسط بین ۵ تا ۶ کودک به دنیا میآورد ولی در حال حاضر به نصف مقدار قبلی رسیده است(پیرس، 2008)[1]. خانواده اصلیترین واحدی است که تصمیمات باروری، هدفهای فرزندآوری و رفتارهای
باروری در آن شکل میگیرد(تافلر ، 1383). و در برنامههای تنظیم خانواده همیشه زنان جزء گروههای هدف بودهاند و زنان در سیاستهای کنترل جمعیّت و تنظیم خانواده جزء گروههای هدف اصلی به حساب میآیند. به ویژه در برنامههای کنترل باروری و موالید این امر اهمیّت بیشتری دارد. در طی اجرای برنامههای کنترل جمعیت در ایران در دههی 70 بیشترین برنامهها معطوف به زنان بود. سیاست کنترل موالید در ایران توانست سطح باروری را به سطح جایگزین و زیر جایگزین برساند و به این وسیله ایران در همهی مناطق شهری و روستایی انتقال باروری را تجربه کرد. اعمال سیاستهای کنترل موالید موجب تغییرات شگرفی در ساختار جمعیتی جوامع شد که مهمترین آن میتوان به انتقال باروری اشاره کرد، یعنی انتقال از باروری کل سطح بالا به باروری کل سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین. این تغییر شگرف با مدت زمانهای مختلف و کیفیتهای گوناگون در کشورهای جهان اتفاق افتاد. ایران از آنجمله کشورها بود که در اواخر قرن 20 به جرگهی این گفتمان پیوست و بهطور جدی کنترل موالید را تجربه کرد. به شکلهایی که کمتر از یک دهه باروری کل آن کاهش چشمگیری یافت و در بسیاری از مناطق به سطح جایگزین رسید و در یک دههی اخیر، بسیاری از استانها و مناطق شهری و روستایی آن شاهد باروری سطح جایگزین و زیر حدّ جایگزین است. در اینجا منظور از باروری سطح جایگزین، سطحی از فرزندآوری است که در آن یک نسل از زنان تنها آن تعداد فرزند کافی برای جایگزینی خود و والدینشان را بهدنیا میآورند که برابر با 1/2 فرزند برای هر زن است(ویکس[3]، 68:2005). نیل به این هدف بدون شک مدیون سیاستهای جدی معطوف به رفتار تولید مثل زنان و البته مشارکت و تصمیم گیری خود آنها نیز بوده است.
امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات نیاز به استفاده از امکانات روز جهت تبادل دادهها با سرعت و دقت بالا و رهایی از محدودیتهای محیطی بیشتر احساس میشود بنابراین لازم است از امکانات و تجهیزاتی که بتواند به سادگی و آسانی راهاندازی شود استفاده نمود.
یکی از راحتترین، سادهترین و کم هزینهترین روشها استفاده از شبکههای کامپیوتری بخصوص شبکههای کامپیوتری بیسیم است.
با توجه به نیاز به اشتراک گذاشتن به موقع دادهها ایده ایجاد شبکه شکل گرفت. کامپیوترهای شخصی ابزارهایی جالب برای تولید انواعی از اطلاعات هستند، اما به شما این اجازه را نمیدهند که به سرعت دادههای تولیدی خود را به اشتراک بگذارید. بدون شبکه، اسناد باید چاپ شوند تا دیگران بتوانند آنها را ویرایش کنند یا مورد استفاده قرار دهند. در بهترین حالت میتوانید فایل مربوطه را در اختیار آنها قرار دهید تا در کامپیوتر خود ذخیره کنند. اگر دیگران در آنها تغییراتی ایجاد کنند هیچ راهی برای ترکیب تغییرات وجود ندارد. اگر چند کامپیوتر و یا حتی وسایل دیگری مانند چاپگر و … به یکدیگر متصل شوند، یک شبکه ایجاد میشود که میتوانند اطلاعات را بین یکدیگر به اشتراک گذارند.
در بخش 1 این فصل به بررسی مفهوم شبکه پرداخته و اجزای شبکه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. در بخش دوم به بررسی شبکههای کامپیوتری میپردازیم. در بخش سوم
شبکههای بیسیم مورد مطالعه قرار خواهند گرفت و بخش 4 به معرفی شبکههای سیار میپردازد.
یک شبکه از اتصال تعداد بسیاری گره[2] که جریانی مطلوب در آن وجود دارد به وجود میآید. گرهها نقاطی هستند که در آنها بیش از دو شاخه یا خط ارتباطی[3] که جریان از طریق آنها عبور میکند، یکدیگر را ملاقات میکنند. شکلی که در ادامه میآید یک شبکه با پنج گره A ، B ،C، D وE را نشان میدهد. این گرهها با خطوط ارتباطی یا شاخههای گوناگونی مانند ، ، ، و… با هم مرتبط شدهاند.
شکل 1-1- ساختار شبکه
در مهندسی برق یک مثال ساده از شبکه، یک شبکه الکتریکی است که خطوط ارتباطی آن اجزای الکتریکی مانند مقاومت[4]، خازنها[5]، القاکنندهها[6] و اجزای فعال هستند که جریان از طریق این شاخهها عبور و گرههای بسیاری را ملاقات میکند. جریان عبوری از طریق تعدادی از شاخهها به یک گره میرسد و از طریق تعدادی شاخه دیگر از گره خارج میشوند.
در شبکههای حمل و نقل جادهای جادههای مختلف در تقاطعها و یا چهارراهها، که میتوان از آنها به عنوان یک گره یاد کرد، با یکدیگر برخورد میکنند. جادهها مانند خطوط ارتباطی عمل میکنند و وسایل نقلیه در آنها جریان دارند. دریک تقاطع یک وسیله نقلیه از یک جاده
میآید و به جاده دیگری که در نظر دارد میرود. به صورت مشابه شبکههای ریلی و خطوط هوایی را داریم. شبکههای پستی شبکههایی هستند که در آنها پیام از مبدأ به مقصد فرستاده میشود. امروزه با ابداع ارتباطات الکترونیکی به شبکههای تلفنی، اطلاعاتی و رادیویی تلویزیونی دسترسی داریم.
سازماندهی شبکههای ارتباطی به صورت گام به گام مورد بحث قرار میگیرند. یک شبکه از گرهها و شاخهها به منظور تسهیل جابهجاییهای فیزیکی تشکیل شده است. جریان از طریق یک گره وارد شبکه میشود و از یک گره به نام گره مقصد از شبکه خارج میشود که این گره به گره مصرفکننده معروف است. هر گرهای میتواند به عنوان یک گره مبدأ و یا مصرفکننده باشد
مطالعه و تحقیق در باره شرایط شغلی نشان می دهد كه هر استخدام لااقل از نظر روان شناختی پیمان دو جانبه ای محسوب می شود كه طی آن مستخدم تعهد می كندقوانین سازمانی را رعایت كند و وظایف محوله به وی را با دقت انجام دهد و … در مقابل مستخدم نیز انتظاراتی هر چند تلویحی از سازمان دارد مانند برخوردار شدن از امكانات لازم برای ارضای نیازهای فردی ازقبیل نیاز فیزیولوژیك ، نیاز به احترام ، امنیت و … است. (رابینز1 ترجمه پارساییان واعرابی،1374)
یكی از موضوعات مطروحه در ادبیات سازمانی مربوط به «تعهد سازمانی» است كه برای درك و پیش بینی رفتار سازمانی اهمیت پیدا كرده است. چنان كه مسئولان ، مدیران و تحلیل گران سازمانی در جست و جوی راه هایی برای افزایش عملكرد و باقی ماندن كارمندان در شغل می باشند.
1-Robbins
تعهد سازمانی به چند دلیل می تواند مورد اهمیت باشد :
افراد متعهد ، همچون منبعی از انرژی و توان هستند که با قدرت به سمت آرمان وهدف خویش پیش می روند. افراد متعهد به قوانین وساختارهای موجود اکتفا نمی کنند وخود را در چارچوب آن محدود نمی سازند.آن ها اگر قانون یا ساختاری را در مقابل خود ببینند،سعی در تغییر آن و رفع موانع موجود می کنند.گروهی ازانسانهای متعهد می توانندنیرویی را خلق کنند که هر ناممکن راممکن سازند.(رابینز،ترجمه کبیری،1376)
تعهد سازمانی می تواند پیامد های مثبت و متعددی داشته باشد . كاركنانی كه دارای تعهد و پایبندی هستند ، نظم بیشتری در كار خود دارند و مدت بیشتری در سازمان می مانند و بیشتر كار می كنند . مدیران باید تعهد و پایبندی كاركنان را به سازمان حفظ كنند و برای این امر باید بتوانند با استفاده از مشاركت كاركنان در تصمیم گیری و فراهم كردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان ، تعهد و پایبندی را بیشتر كنند ( مورهد ، ترجمه الوانی و معمارزاده 1374 ).
در سازمانهای آموزشی هرچند دستیابی به اهداف آموزشی صرف،منوط به استفاده بهینه از منابع انسانی، مالی و تجهیزاتی است،اما پویایی نظام آموزش و پرورش وابسته به عوامل مختلفی از جمله داشتن کارمندانی خشنود،برخوردار ازتعهد و وفاداری بالا نسبت به سازمان ونسبت به کار خود است تا در محیطی پویا وسالم با به کار بستن تمام توان خویش برای کارایی بیشتر وبهتر این سازمان فرهنگی گام
بردارند.
1-Porter 3- Boulian
2- Steers 4-Chows
با توجه به آنچه در مورد اهمیت تعهد سازمانی ذکر شد شناسایی عواملی که برروی تعهد افراد به سازمان اثر می گذارند حایز اهمیت می باشند و ازآنجا که تحقیقات پیشین نشان داده اند یكی از این عوامل ، امنیت شغلی است .
در پژوهش هرسی و بلانچارد (1365، به نقل دراکر)، آمده است: « نظر شخص نسبت به امنیت برای یك شغل مهم است. بسیاری از سازمانها با فراهم كردن برنامه هایی چون مزایای جانبی ، بیمه عمر بیمه حوادث ، بیمه سلامتی و طرح های بازنشستگی به امنیت توجه بسیار دارند. افرادی كه احساس امنیت در محیط كارشان نمی كنند ، بیشترین انرژی خود را صرف تلاش برای كاهش عوامل تهدید كننده و افزایش احساس ایمنی می كنند.
زمانی تصور می شد ارضای نیازهای افراد ازمنابع و امکانات سازمان می کاهد ، اما امروزه این نظریه به کلی منتفی شده است. امروزه کارشناسان معتقدند چنان چه نیازهای واقعی كاركنان به درستی درک وبه آن بها داده نشود ، بهره وری در سازمان کاهش پیدا می کند. زیرا علاقه مندی ونگرش مثبت به شغل سبب تلاش کاری بیشتر و در نتیجه باعث کاهش هزینه ها می شود. (طالب پور و امامی ، 1386)
احساس عدم امنیت شغلی مانند سایر ناكامی ها موجب بروز اضطراب ، فشارهای عصبی می گردد كه می تواند به صورت بازدهی كم و هدف های تحقق نیافته جلوه گر شود.
تا وقتی كه كاركنان یك سازمان نسبت به آیندة شغلی و وضعیت استخدامی خود مطمئن نباشند و از مزایای آینده شغلی خود مانند بیمه و بازنشستگی اطمینان نداشته باشند، همواره دچار اضطراب و دلهره هستند. چه بسا این اضطراب بر زندگی كاری آنها اثر میگذارد و میزان عملكرد و بهره وری آنها را پایین میآورد.
بنابراین امنیت شغلی تنش ها و اضطراب های ناشی از ترس از دست دادن شغل را می كاهد و به نوعی سلامت روانی كاركنان را تضمین می كند.
با توجه به مطالب مذكور در زمینه امنیت شغلی ، استرس شغلی و تعهد سازمانی ، به نظر می رسد بررسی ارتباط این سه متغیر نكات مفیدی در زمینه مسایل سازمانها روشن سازد و پژوهش حاضر نیز همین هدف را دنبال نموده است.
گسترش صنایع و استفاده روز افزون از فلزات سبب انتشار وسیع آنها در محیط زیست گشته است. به طوری که این فلزات از راه های گوناگون قادر به ورود به زنجیره غذایی و در نهایت سیستم های بیولوژیکی میباشند. افزایش عناصر فلزی به خصوص فلزات واسطه سنگین در محیط زیست حتی در مقادیر بسیار کم، آثار زیان باری را بر سلامتی انسانها و دیگر جانداران در پی دارد. از این رو شناسایی و تعیین مقدار فلزات سنگین جهت کنترل و جلوگیری از افزایش نامطلوب آنها امری ضروری است. یکی از فلزات سنگین پالادیم میباشد که در این قسمت پایان نامه به بررسی خصوصیات و اثرات پالادیم میپردازیم.
پالادیم در سال 1803 توسط ویلیام هید ولاستون[1] کشف شد، این عنصر توسط ولاستون دو سال بعد از کشف سیارک پالاس، نامگذاری
شد. اسم این عنصر برگرفته از الهه یونانی خرد، پالادیون یا پالاس است. ولاستون این عنصر را در یک معدن پلاتین در آمریکای جنوبی کشف کرد. روزگاری ترکیب پالادیم کلرید برای درمان مرض سل به میزان 065/0 گرم در روز تجویز میشد. این ترکیب عوارض جانبی زیادی داشت و فورا داروهای موثر دیگر جایگزین شدند[1].
پالادیم هم به صورت آزاد و هم به صورت آلیاژ با طلا و پلاتین و دیگر فلزات در محل کوههای اورال استرالیا ، اتیوپی و آمریکای شمالی و جنوبی یافت میشود، با این حال اکثر پالادیم مصرفی بدلیل صرفه اقتصادی از معادن نیکل و مس در آفریقای جنوبی و آنتاریوی کانادا استخراج میشود، چرا که حجم زیاد تولید فلزات از این معادن، عمل دریافت پالادیم را به صرفه میکند[1].
پالادیم (Pd) دارای عدد اتمی 46 است و یکی از فلزات کمیاب بوده و به رنگ نقرهای است و در مجاورت هوا سیاه نمیشود. این فلز با چگالی اندک خود پایینترین نقطه ذوب را در میان فلزات هم گروه پلاتینیوم دارد. این فلز در زمانی که به آن حرارت داده شود، به میزان زیادی کشیده و نرم شده و در دمای کم سفت و محکم میشود[1].
پالادیم به شدت با ترکیبات گوگردی و اسید نیتریک ترکیب شده به آرامی در هیدروکلریک اسید حل میشود. همچنین این فلز در دماهای معمولی با اکسیژن ترکیب نمیشود. این فلز به طرز بسیار غیر معمول و عجیب خاصیت جذب هیدروژن را تا 900 برابر حجم خود در دمای اتاق دارد . در این عمل احتمالا هیدرید پالادیم تشکیل میشود اما ترکیب شیمیایی واقعی آن هنوز آشکار نشده است[1]. حالت های معمولی اکسیداسیون پالادیم 2+، 3+ و 4+ میباشد. اخیرا ترکیباتی از پالادیم که در آن عدد اکسیداسیون پالادیم 6+ است گزارش شده است[1،2]. برخی از خواص عمومی پالادیم در جدول (1-1) ذکر شده است.
[1] -William Hyde Wollaston
زمانی این یک اصل بدیهی تلقی میشد که فقرا لاغرند و فقط ثروتمندان استطاعت چاق شدن دارند، اما با روند رو به رشد چاقی به عنوان یک مسئله سلامتی، دیگر این حقیقت ندارد. این واقعیت در پدیدهای که بری پاپکین آن را به عنوان انتقال تغذیه نام نهاد، طرح میشود؛ انتقال تغذیه به طور کلی به تغییر جهانی به سمت رژیم غذایی با مقدار چربی بالا و غذاهای فرآوری شده و کمفیبر اشاره دارد که با سطح پایین فعالیت فیزیکی که منجر به افزایش امراض وابسته به انحطاط میشود، همراه است. (ویکس، 2008 : 155)
پاپکین (1999) معتقد است که تغییرات گسترده در رژیم غذایی، الگوی فعالیت بدنی و چاقی در نقاط شهری کشورهای کمدرآمد نیز به وجود آمده است، (پاپکین، 1999: 1905) در این تغییرات، مواد غذایی جدید وارد برنامه غذایی شده و بعضی مواد غذایی عملا” از ترکیب مواد غذایی مصرفی حذف شدهاند. این تغییر عمده دارای اثرات مثبت و منفی است که بسته به شرایط هر جامعه، متفاوت است. (کشاورز،1373: 39) انتقال تغذیه پدیدهای است که برخی محققان آن را پیرو انتقال جمعیتی میدانند که تغییرات اساسی در الگوی باروری و مرگ و میر ایجاد کردهاست، بنابراین، تغییرات اقتصادی – اجتماعی و جمعیت شناسی با این تغییرات غذایی و تغییر در فعالیت بدنی و الگوهای ساختمان بدن مرتبط هستند. ( پاپکین، 1999 : 1905) یکی از نمودهای مشخص در انتقال تغذیه، تغییر در عادات غذایی است. عادت غذایی نشان دهنده درصد استفاده از ترکیب غذا برای مقاطع زمانی منظم است و از نظر جامعه شناسی، تکرار رفتار غذایی، عناصر الگوی غذایی را تشکیل میدهند. الگوی غذایی از عادات و یا تکرار رفتاری به دست میآید و از نظم مشخصی برخوردار است.
از نظر سعادت نوری، عادت غذایی شامل ترجیحات غذایی هستند که ما بهطور مکرر گرایش به آنها داریم و این ترجیحات با عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی افراد هر جامعه رابطه دارد. (سعادت نوری، 1370: 16)
لی (2003) نیز در کتابی تحت عنوان دستیابیهای تغذیهای، چنین بیان کرده است که عادت تعیین کنندهی این است که چگونه یک فرد مقدار محدودی از غذاها را به طور مکرر مصرف میکند.
کیتلر و ساکر (2001) نیز در کتابی با عنوان غذا و فرهنگ، چنین بیان داشتهاند که عادات غذایی اشاره به روشهایی دارند که طی آن، انسان از غذا استفاده میکند و شامل چگونگی به دست آمدن و نگهداری غذا، نحوهی آماده کردن آن، چگونگی توزیع غذا و اینکه با چه کسانی و چگونه مصرف میشود.
دریایی (1387) در کتابی با عنوان الگوی صحیح تغذیه، تعریفی مشابه تعریف فوق ارائه میکند و چنین بیان میکند: « اصطلاح عادت غذایی اشاره به این دارد که چرا و چگونه مردم غذا میخورند، چه غذاهایی را و با چه کسانی میخورند. هم چنین راههای به دست آوردن، ذخیره کردن، استفاده کردن و دست کشیدن از غذا را شامل میشود. عوامل فردی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، اقتصادی، محیطی و سیاسی، همگی بر عادت غذایی افراد تأثیرگذارند.» (دریایی، 1387: 54)
در حال حاضر در ایران نیز، شاهد تغییرات ناشی از انتقال جمعیت میباشیم. میزان مرگ و میر و باروری کاهش یافته است که این به نوبه خود باعث تغییر هرم سنی جمعیت میشود، به نحوی که هرم سنی از شکل سنتی با قاعدهی پهن خود فاصله گرفته و متمایل به شکل استوانهای شده است. حاصل این انتقال، سالخوردگی جمعیت و به تبع آن تغییر نسبت جنسی، به نفع زنان خواهد بود. کاهش مرگ و میر و به دنبال آن، سالخوردگی جمعیت باعث تغییر وضعیت سلامت خواهد شد که ناشی از انتقال اپیدمیولوژیک میباشد؛ یعنی شرایطی که بیماریهای عفونی، واگیر و حاد کاهش یافته و بیماریهای مزمن افزایش مییابد، (پل و توماس، 2002: 26) بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، کشورهای در حال توسعه در طی دو دههی آینده با یک همهگیری بیماریهای غیرواگیر مواجه خواهند شد. پیشبینی میشود که از سال 1990 تا 2020 میلادی، مرگ و میر ناشی از این بیماریها به میزان 77 درصد افزایش یابد که بیشترین موارد آن در کشورهای در حال توسعه خواهد بود. ( کلیشادی و همکاران، 2005) این بیماریها، تحت تأثیر سبکهای زندگی از جمله وضعیت فعالیت و عادتهای غذایی افراد هستند. لذا با توجه به اینکه ایران یک جامعه در حال گذار است بر آن هستیم تا در این تحقیق عادات غذایی سنتی و مدرن را بین دو نسل مادران و دختران در یکی از شهرهای کشور (شهر شیراز) بررسی کنیم.
1–2– اهمیت موضوع
با گسترش زندگی صنعتی، مصرف غذاهای پرچرب و سرخ کردنی افزایش چشمگیری داشته است و میزان اسیدهای چرب ترانس موجود در این محصولات غذایی، باعث افزایش شیوع امراض مزمن شده است ( عسگری و همکاران، 2009) که این امر با سبک زندگی بدون تحرک همراه است. در طول دهههای اخیر، روش زندگی بسیاری از مردم دنیا به خصوص در کشورهای توسعه یافته تغییر کرده است و افزایش اخیر در بیماریهای مزمن در کل دنیا را مربوط به محیطی میدانند که سبب کمتحرکی، افزایش دریافت کالری و شیوههای ناسالم زندگی شده است. این تغییرات در شیوه زندگی کشورهای در حال توسعهای چون ایران نیز به چشم میخورد ( میرمیران و همکاران، 2007).
کاهش مصرف غذاهای سنتیتر شامل فیبر، سبزیجات، میوهجات و افزایش مصرف غذاهای غربی شامل شکر، چربی، پروتئین حیوانی و سدیم یا همان انتقال تغذیه، به طور فزایندهای به عنوان پیشبینی کنندهی سطوح بالای چاقی در کشورها در نظر گرفته میشود. (پاپکین، 2002) اپیدمی جهانی چاقی بر همهی ما- خانوادهها، جوامع و همهی کشورهای دنیا- اثر گذاشته است. این یک موضوع مهم با پیامدهای وخیم برای بهزیستی، امید به زندگی و بهرهوری اقتصادی در سالهای پیش رو خواهد بود (پاپکین 2009). فهم این مکانیزم که با افزایش چاقی به عنوان یک اپیدمی همراه است، اهمیت زیاد توجه به تغذیه را نشان میدهد.
مدنت و همکاران[1] (2010) نیز معتقدند که انتقال تغذیهای پدیدهای جهانی است که با تغییر از عادت غذایی سنتی که فیبر، غلات، میوه و سبزیجات بالایی دارند به سمت غذاهایی که دارای چربی، قند، نمک و محصولات فرآوری شدهی بالایی هستند، مشخص میشود. (مدنت، 2010: 43) ایران نیز در زمره جوامعی تعریف شده است که در جریان سریع عبور از تغییرات جمعیتی و بهداشتی ناشی از شهرنشینی موسوم به گذار تغذیهای- بهداشتی قرار دارد. طی این گذار به علت تغییرات شیوه زندگی از جمله تغییر در الگوی مصرفی به ویژه افزایش مصرف چربی و قندهای ساده و نیز کاهش میزان فعالیت بدنی، عامل خطر بیماریهای مزمن به ویژه چاقی افزایش یافته است. (قاسمی به نقل از امیدوار، 1381: 265) هم زمان، هجوم معیارهای ارزشی موجب گرایش افراد و به ویژه دختران به تلاش برای لاغری و متناسب بودن اندام گردیده است ( محمد پور اهرنجانی و همکاران به نقل از امیدوار، 1381: 265) که احتمال تغییر در عادات غذایی را به دنبال دارد.
از طرف دیگر بسیاری از کشورها انتقال اپیدمیولوژیکی را تجربه کردهاند، امید به زندگی افراد فزونی یافته و شاهد گسترش بیماریهای مزمن از قبیل بیماریهای قلبی، سرطان، دیابت و … میباشیم (ویکس، 2008: 148-154) که همگی ریشه در سبکهای زندگی نامناسب و به ویژه عادات غذایی نامناسب دارند. با افزایش سن نیز میزان ابتلا به بیماریهای مزمن افزایش مییابد. (پل و توماس، 2002: 290)
این در حالی است که ساختار سنی جامعهی ایران در چند سال آتی با سالخوردگی مواجه خواهد شد که طبق قاعدهی فوق با افزایش مبتلایان به بیماریهای مزمن رو به رو خواهیم بود. این بیماریها ریشه در سبک زندگی نامناسب، عدم تحرک، مصرف غذاهای نامناسب و چربیها دارند. از آن جا که یکی از راههای به تعویق انداختن مرگ، بهبود تغذیه میباشد که بر حسب کالری، ویتامین و مواد معدنی مصرفی در نظر گرفته میشود (ویکس، 2008: 154)، بررسی عادات غذایی افراد اهمیت پیدا میکند، چرا که میتواند در کنترل و کاهش بیماریها مؤثر واقع شود، از این طریق تا حدودی میتوان علل بیماریهای مزمن را شناسایی و در صورت امکان آنها را مدیریت کرد. ( پل و توماس، 2002: 79) از طرفی در دهههای اخیر با توسعه و گسترش رستورانها و فستفودها عادات غذایی نامناسب و متفاوت فزونی یافته است. (کشاورز، 1373: 39) این امر ضرورت توجه به عادات غذایی را آشکار میسازد.
[1]- Madanat et al