مأموریت دانشگاهها، مؤسسات و مراكز آموزشعالی علاوه بر انتقال دانش، كمك به رشد و بهسازی همه جانبهی دانشجویان میباشد (آستین[13]، 1993). از جمله اقداماتی كه به مراكز دانشگاهی جهت انجام احسن این مأموریت یاری میرساند، گردآوری اطلاعاتی پیرامون رضایت تحصیلی دانشجویان میباشد، كه از آن به عنوان یك پیامد (آستین، 1993ب؛ سندرز و چن[14]، 1996) یا ابزار طراحیشده جهت بهبود كیفیت تجارب دانشجویان (هاروی، پلیمر، مونو گیِل[15]، 1997؛ آلدریج و رولی[16]، 1998) یاد میشود. بر اساس یافتههای پژوهشی رضایت تحصیلی دانشجویان هم به افزایش تعهد آنها نسبت به یادگیری مستمر و بهبود عملكرد تحصیلی آنها منجر میشود (واكر، شلتون و اسکرودر[17]، 2010)؛ و هم از طریق تاثیرگذاری بر كیفیت و اثربخشی دانشگاه به ارائهی تصویر مطلوبی از دانشگاه به محیط بیرونی و موفقیتهای بعدی آن نیز كمك خواهد نمود (راكِرت[18]، 1992؛ دِشپَند، فارلی و وِبستِر[19]، 1993؛ دی[20]، 1994؛ دِشپَند و فارلِی[21]، 1998الف؛ تسه و ویلتون[22]، 1998). البته تحقق این امر، منوط به فراهم آوردن بستر مناسب، از جمله وجود شبكههایی گسترده از روابط مثبت و مشاركتی بین ذینفعان آموزشی میباشد كه از آن به عنوان سرمایهی اجتماعی یاد میشود.
سرمایهی اجتماعی به عنوان ذخیرهای از حس اعتماد، همكاری و مشاركت در بین افراد یك گروه یا جامعه محسوب میشود كه همانند یك نیروی ارتباطی مؤثر اجتماعی، اعضای یك گروه یا اجتماع را به هم متصل میكند و در عین حال نظیر یك مایع اجتماعی، مبادلات میان آنها را سریع، راحت و كمهزینه مینماید (رنانی و مؤیدفر، 1387). مطالعات انجام شده پیرامون سرمایهی اجتماعی نشان میدهد، سیستمها یا گروهها و جوامعی كه از سرمایهی اجتماعی بالایی برخوردار میباشند، نه تنها میزان تعهد و مسئولیتپذیری، انعطافپذیری و مدیریت مناسب كنش
جمعی در آنها، در سطح بالایی قرار دارد (بولینو، ویلیام و جیمز[23]، 2002)، بلكه كاهش فقر و توسعهی اقتصادی (پوتنام[24]، 2000)، تسهیل مبادله و هماهنگی فعالیتها (شجاعی باغینی، 1387 :241)، توسعهی میزان مشاركت و تعلق اجتماعی (كاسارد و جانویتز[25]،1986)، پیشرفت تحصیلی و در نهایت تأمین رضایت تحصیلی دانشجویان (كلمن[26]، 1990، ازرایل، بایلیو و هِرتلِس[27]، 2000) از دیگر پیامدهای آنها میباشد.
شایان ذكر است که تحقق انتظارات مشتریان و توسعهی سرمایهی اجتماعی در سازمانها و به ویژه در دانشگاهها، تحت تأثیر عوامل چندی قرار میگیرد كه از مهمترین آن نوع ساختار سازمانی تواناساز یا بازدارنده میباشد. بر اساس نظر هوی، بلازوسکی و نیولند[28] (1983) در ساختار سازمانی بازدارنده بهدلیل تأكید بر كنترل متمركز امور، اجرای دقیق استانداردها و عدم توجه به انتظارات و خواستههای فراگیران، نه تنها بستر مناسب جهت توسعهی سرمایهی اجتماعی فراهم نمیگردد، بلكه بهدلیل مهمبودن اهداف دانشگاه، به تأمین رضایت تحصیلی دانشجویان نیز توجهی نمیشود. حال آنكه بر اساس یافتههای پژوهشی، چنانچه ساختار سازمانی از نوع تواناساز باشد، بهدلیل تأكید بر قوانین و فرایندهای پویا و منعطف، هم زمینه ارتقاء میزان اعتماد، انگیزش و وفاداری اعضا به سازمان فراهم میگردد (هوی و سوئیتلند، 2001؛ آدلر و بورایز[29]، 1996؛ هوی و میسكل، 2008) و هم بستر مناسب برای افزایش رضایت (میكائیل، کرون، رابینِسکی و جوچیم استالر[30]، 1988)، افزایش نوآوری (دامنپور[31]، 1991؛ كرایج[32]، 1995)، كاهش تعارض نقش (سناترا[33]، 1980) و كاهش احساس بیگانگی در محیطهای آموزشی (جكسون و اسكولر[34]، 1985) را فراهم میآورد.
چنانچه ساختار سازمانی از نوع سلسله مراتبی، ایستا و بازدارنده باشد، نه تنها باعث از بین رفتن سرمایهی اجتماعی میشود، بلكه از طریق الزام افراد به پیروی از قوانین و فرایندهای تعیین شده و تأكید صرف بر نتایج، زمینه بیاعتمادی اعضاء نسبت به یكدیگر را فراهم میآورد. از طرفی، چنانچه افراد در یك سازمان نسبت به یكدیگر بیاعتماد باشند، حتی اگر ساختار سازمانی به نحوی باشد كه آنها را به مشاركت، همكاری و تبادل اطلاعات تشویق و ترغیب نماید، افراد نه تمایلی به برقراری ارتباط با یكدیگر دارند و نه از تبادل اطلاعات خود با دیگران احساس امنیت و راحتی میكنند. بدین ترتیب تعامل این دو مفهوم با یكدیگر، جوّی را به وجود خواهدآورد كه از طریق تأثیرگذاری بر نگرش اعضاء و ذیربطان آموزشی هم عملكرد آنها و كیفیت خدمات آموزشی و پژوهشی را تحت تأثیر قرار خواهد داد و هم بر میزان رضایت یا نارضایتی تحصیلی دانشجویان مؤثر خواهدبود.
نوع ساختار سازمانی |
سرمایهی اجتماعی |
رضایت تحصیلی |
بر این اساس، با توجه به مفهوم نوع ساختار سازمانی و سرمایهی اجتماعی و وجود نوعی همپایانی میان این دو متغیر در توسعه یا جلوگیری از شكلگیری جوّی تؤام با اعتماد، مشاركت، صمیمیت، مسئولیتپذیری و …، و همچنین با توجه به تأثیر مستقیم و تعاملی هر دو مفهوم در ایجاد بستر مناسب جهت تأمین و جلب رضایت تحصیلی دانشجویان، در تحقیق حاضر تلاش خواهد شد، با ارائهی چارچوبی (شكل 1) به بررسی رابطهی این سه متغیر پرداخته شود. لذا در حالیكه سرمایهی اجتماعی دارای سه بعد پنهان شبكهی اجتماعی، هنجار اجتماعی و اعتماد و نوع ساختار سازمانی نیز دارای دو بعد پنهان توانمندساز و بازدارنده میباشد، ضمن بررسی رابطهی مستقیم هر یك از این متغیرها با رضایت تحصیلی دانشجویان كه دارای شش بعد[35] میباشد، به بررسی رابطهی تعاملی هر دو متغیر جهت پیشبینی میزان رضایت تحصیلی دانشجویان پرداخته شده است.
فرم در حال بارگذاری ...