تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی و گسترش اینترنت، دنیایی مجازی و بدون مرزی ایجاد کرده اند که در آن سازمانها باید در عرصه جهانی با یکدیگر رقابت کنند(Easterby et al., 2011).
موفقیت و بقای سازمانها در این رقابت جهانی، به طور فزاینده وابسته به توانایی آنان در تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش می باشد که به عنوان پایه و اساس رقابت و تصمیم گیری و تولید محصولات و خدمات جدید در نظر گرفته می شود(Liebowitz et al., 2010). در این میان سازمان هایی موفّق خواهند بود که به کمک ابزار مدیریتی و فناوریهای نوین از فرصت های ایجاد شده به نفع خود استفاده کنند(Yates and Paquette, 2011). اگر چه مدیریت دانش به عنوان مفهومی تجاری مطرح و برای سازمان های انتفاعی و با هدف افزایش سود به کار گرفته شده است، اما در پی شناخته شدن نقش آن در موفّقیّت سازمانها، برای رسیدن به اهدافی متفاوت به کار می رود. هتل ها، بانک ها، صنایع نفت و گاز، خدمات مالی و اطلاعاتی، صنایع خودرو و هواپیماسازی همه از مدیریت دانش استفاده می کنند. حدود نیمی از دانش سازمانی به صورت ضمنی است و در اختیار افراد متخصص آن است. افراد سازمانی، دانش مکنون و نانوشتهای را در سینهها و اذهان خود حمل میکنند که جلوهی استعدادها، مهارتها، تخصصها، قضاوت و هدایتهای آنهاست(Ahmed et al., 2013). این دانش حاصل
سنوات خدمتی افراد است که بر پایهی علم، اطلاعات، اندوختههای فکری، تجربی، تحلیلی، نگرش وتوانایی تشخیص و هدایت امور قرار گرفته است(Holsapple and Joshi, 2011). انسانها همواره سرچشمهی دانش تلقی شدهاند. ایدهها هر چند ارزشمند هستند و برای در اختیار گرفتن و به اجرا درآوردن آن، ناپایدار، پراکنده و سخت میباشند، لیکن تولید، کسب، پرورش و غنی سازی دانش فردی در سازمانها بر آن پایه، ضرورتی اجتنابناپذیر است.بنیان تمامی پیشرفتهای علوم، فن آوری، دانش، دانایی و خردورزی در جامعه و سازمانها انسانها هستند. مباحث تحقیق هرچند بر پایه نظراتی متعددی قرار دارد اما الگو و مدل نوینی با رویکردهایی که در شرکت وجود دارد، ارائه می نماید. در جدولِ 1-1 ابعادِ اجتماعی، فنآوری، بخش تقاضا (تولید دانش) و بخش عرضه (یکپارچه کردن دانش) ارائه شده است که عناصر مهم استقرارِ مدیریت دانش هستند(Tseng, 2010).
فرم در حال بارگذاری ...