مدیریت زنجیره تامین، یكی از استراتژی های رقابتی مهم برای افزایش بهرهوری و سوددهی در هر سازمان است. مفهوم «مدیریت زنجیره تامین» منجر به تغییر تفکر مدیران در جهت یکپارچهسازی تمام مراحل تهیه و توزیع کالا و خدمت میشود. این نوع نگرش نه تنها مدیران را مجبور میکند که کارکرد های سازمان خود را کارا و بهرهور نمایند، بلکه باید منافع کلیه حلقههای زنجیره عرضه را نیز مدنظر قرار دهند. چون ناکارآمدی هر یک از آنها روی کل زنجیره اثر منفی دارد. نگرش مدیریت زنجیره عرضه با مدیریت سنتی که قبل از آن متداول بود، کاملا متفاوت است. در مدیریت سنتی هدف بهینهسازی در درون مرزهای یک حلقهی زنجیره است در حالی که در مدیریت زنجیرهی عرضه، بهینهسازی کل زنجیره مدنظر است. نتیجهی این هماهنگی و یکپارچگی در حلقههای زنجیره عرضه، ارائه کالا و خدمت با هزینه ی کمتر و کیفیت بهتر میباشد.
در مدیریت سنتی پیکاری همیشگی بین دو حلقهی پیاپی زنجیره در میان بود. مثلا تولیدکننده و توزیعکننده همیشه به دنبال قیمت مطلوبتر و نگهداشت موجودی کمتر بودند. در حالی که شاید این پیکار به تضعیف یا نابودی هر دوی آنها بیانجامد. پیامد این کار پیدایش یک اختلال در کل زنجیره است که همهی حلقهها از آن آسیب میبینند. پس بهینه سازی هر یک از زیرسیستمها به بهینه سازی کل سیستم منجر نمیشود. اما در مدیریت زنجیره تامین با دید کلنگر به سیستم از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری میشود. این امر نیازمند همکاری و هماهنگی بین تمام حلقههای زنجیرهی عرضه و روشهای جدید برنامهریزی میباشد و دانش مدیریت زنجیره تامین به دنبال گسترش این رویکرد است [1]. پورتر زنجیره تامین را شامل همهی فعالیتهای مورد نیاز برای ارائه یک خدمت یا محصول به مشتری نهایی میداند. از دیدگاه او به زنجیره تامین، مراحل ساخت و توزیع به عنوان قسمتی از جریان کالا و خدمات افزوده
میشود. به عبارت دیگر با این رویکرد، زنجیره تامین در بر گیرنده سه حوزه تدارک، تولید و توزیع
میگردد [2]. این رویکرد میتواند تمام مراحل ایجاد ارزش در طول زنجیره را شناسایی و جایگاه آن را بررسی نماید. [1] [2] [3]
صنعت مرغداری دومین صنعت بعد از صنعت نفت كشور است. بر اساس آمار فائو صنعت مرغ ایران رتبهی هفتم در تولید مرغ در جهان را داراست [3]. با وجود گستردگی واحدهای تولید و اهمیت آن در سبد غذایی مردم، این صنعت در كشور ما با مشكلات فراوانی روبرو است که در نوسان و افزایش قیمت گوشت مرغ خود را نشان میدهد و آنها را میتوان در دو دسته کلی برشمرد: (1) ضعف مدیریت مرغداریها و عدم تمایل به آموزش در مدیران سنتی، بالا بودن دوره پرورش، عدم فعالیت و یا نیمهفعال بودن بسیاری از واحدهای تولیدی، فقدان مدیریت واحد در زنجیره تولید، نوسان تولید در جوجه یک روزه، مستقل بودن واحدهای تولیدی و عدم وجود سیستم قراردادی (2) هزینه بالای تولید به دلیل بالا بودن ضریب تبدیل، تجهیزات قدیمی، مصرف انرژی بالا، نوسان قیمت نهادههای دان، عدم استفاده کامل از دان پلت.
نوسانات قیمت گوشت مرغ و نهاده های آن چالش های اساسی این صنعت است كه هر ساله موجب عدم تعادل در بازار میگردد و چاره جویی برای كاهش این نوسانات یكی از نگرانیهای دولت است. این نوسانات میتواند تابعی از عوامل عرضه مانند تغییرات قیمت عوامل تولید و یا تقاضای مصرف كنندگان باشد. از این رو با وجود تلاشهایی كه دولت برای تنظیم بازار برداشته، اما هنوز به موفقیت قطعی كامل در تنظیم بازار این محصول دست نیافته است [4].[4]
گوشت مرغ به دلایل گوناگون اقتصادی و بهداشتی از جایگاه ویژهای در بین اقلام مختلف پروتئین حیوانی برخوردار است. این امر به نوبه خود، رشد و گسترش صنعت مرغداری در ایران و جهان را به همراه داشته است به گونهای كه تولید گوشت مرغ در ایران از 42 هزار تن در سال 1344 به رقم 1871 هزار تن در سال 1391 افزایش یافته و از این جهت رتبه هشتم را در بین كشورهای تولید كننده این محصول دارد. همسو با افزایش تولید، سرانه مصرف این محصول نیز از 18 كیلوگرم در سال 1350 به رقم 24.4 كیلوگرم در سال 1390 رسیده است و از متوسط سرانه مصرف گوشت مرغ در دنیا (14كیلوگرم) نیز بیشتر میباشد [3].[3]
صنعت مرغداری به دلایل گوناگونی از جمله سرعت بالای رشد طیور در زمان كوتاه نسبت به سایر دامها، ضریب تبدیل غذایی پایین، امكان تولید در تمام شرایط آبوهوایی، سرمایه پایین نسبت به سایر صنایع دامپروری دارای اولویت است. افزون بر این، مصرف گوشت مرغ از لحاظ جنبههای بهداشتی نیز به دلیل عدم امكان انتقال سریع بیماریهای میكروبی، ویروسی و انگلی به انسان، ارزش غذایی بالا، تركیب مناسب اسیدهای آمینه ضروری، ضریب هضم بالا و کلسترول پایینتر نسبت به گوشت قرمز برتری دارد. همچنین، شایان ذكر است كه این صنعت در سالهای اخیر پیشرفت های فناوری وسیعی در زمینه اصلاح ژنتیكی طیور داشته كه از لحاظ كمی و كیفی تولید را تحت تاثیر قرارداده است. اما به رغم این اهمیت و كوشش های دولت در حمایت از این صنعت، تولیدات این بخش هنوز برای تقاضای داخلی هم کافی نیست.
بررسیهای انجام شده توسط مركز پشتیبانی طیور شركت سهامی پشتیبانی امور دام كشور نشان
میدهد كه به طور متوسط حدود 60 درصد هزینه تولید یك كیلوگرم گوشت مرغ اختصاص به هزینه خوراک (دان) دارد. در بین اقلام مختلف تشكیل دهنده غذای مرغ، ذرت، كنجاله سویا به طور متوسط 62 تا 70 درصد از هزینه خوراك مرغ را تشكیل میدهد. آنچه بر اهمیت ذرت، كنجاله سویا، ذرت به عنوان نهاده های اصلی صنعت مرغداری می افزاید، آن است كه این اقلام عمدتاً وارداتی بوده و نوسانات ناشی از قیمت واردات این محصولات همواره باعث نوسانات شدید قیمت محصول نهایی این صنعت (گوشت مرغ) گردیده است. به رغم تلاش های صورت گرفته، صنعت مرغداری كشور هنوز نوسانات شدید قیمت نهاده های تولید و عدم كنترل مناسب قیمت آنها را از یك سو و كنترل شدید قیمت محصول تولیدی (گوشت مرغ) را از سوی دیگر تجربه میكند، كه این امر به نوبه خود موجب كاهش سود تولید كننده و عدم رغبت به سرمایه گذاری در این بخش میگردد [5].[5]
1-2 تعریف مساله و بیان موضوع
در این پژوهش ضمن بررسی عوامل گوناگون موثر بر عملکرد زنجیره تامین و شناسایی متغیرها، تلاش خواهد شد تا با ارائه مدلی شبیه سازی شده از زنجیره ارزش و ارزیابی صحت مدل با اطلاعات در دسترس صنعت مرغ کشور، آثار تغییر عوامل تاثیرگذار در زنجیره ارزش مرغ بررسی و نتایج به کارگیری سیاستهای گوناگون برای بهبود تولید ارزیابی شود. مساله این طور تعریف میشود که با توجه به وجود ظرفیت های فراوان در صنعت مرغ که طی سالهای گذشته ایجاد شده است کشور ما هنوز بخش قابل توجهی از نیازهای داخلی خود را از خارج از کشور وارد میکند. نوسان قیمت مرغ باعث شده بسیاری از کسانی که در این صنعت مشغول به کار بودهاند زیان ببینند و مانند گذشته با تمام توان خود فعالیت نکرده یا اینکه واحدهای خود را تعطیل کنند. چالشهای پیشروی صنعت مرغ را میتوان اینگونه دستهبندی کرد.
فرم در حال بارگذاری ...