در جهان کنونی بسیاری از فعالیتهای انسانی و حیاتی مورد نظر جامعه را سازمانهای گوناگون انجام میدهند. پیشرفت و بقای جامعه تابع عملکرد مؤثر سازمانهاست. بنابراین باید جامعه امروز را جامعه سازمانی بنامیم (مسعودی، 1388). سازمانها در صورتی خواهند توانست وظایف خطیری را كه به دوش آنهاست به نحو احسن انجام دهند كه سالم و پویا باشند (شریعتمداری، 1388). سالم بودن سازمان باعث اعتماد بیشتر اعضای سازمان به یکدیگر و افزایش روحیه آنها برای انجام وظایف خود خواهد شد و به دنبال آن روحیه بالای آنان موجبات انگیزش و علاقهمندی به كار را در کارکنان سازمان به وجود آورده که نتیجه این فرایند، افزایش اثربخشی و کارایی سازمان خواهد بود. به عبارتی، سازمان سالم یک سازمان مؤثر است که تقریبأ تمامی فعالیتهای آن در سطحی بالا انجام میشود (رامداس و لویس[3]، 2011).
سلامت سازمانی به عنوان توانایی هر سازمان برای موفقیت در انجام ماموریت های خود تعریف شده است (فرماهینی فراهانی و همکاران، 2014). سلامت سازمانی همچنین چارچوب مفیدی برای تجزیه و تحلیل اوضاع سازمان است (اسمیت[4]، 2002). این مفهوم اثربخشی
سازمان را در شرایط مختلف منعکس کرده و نشان میدهد که سازمان در برابر تغیرات چگونه واکنش نشان میدهد (سبانسی[5]، 2009).
امروزه، سازمانها به عنوان موجود زندهای كه دارای هویتی مستقل از اعضا خود میباشند، تصور میشوند. به گونهای كه با این هویت جدید میتوانند، رفتار كاركنان را تحت تأثیر قرار دهند. این شخصیت و هویت میتواند دارای «سلامت سازمانی» و یا «بیماری سازمانی» باشد (سیدجوادین و همکاران، 1389). مفهوم سلامتی مثبت در یك سازمان توجه را به شرایطی جلب میكند كه رشد و توسعه سازمان را تسهیل كرده و یا موجب پویایی سازمانی است.
فرم در حال بارگذاری ...