وبلاگ

توضیح وبلاگ من

ارزیابی وضعیت سرمایه فکری درشرکت مهندسی وتوسعه نفت

 
تاریخ: 29-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

براثرتغییر و تحول در حوزه IT و رشد سریع تكنولوژی برتر ازدهه 1990 الگوی رشد اقتصادی جهانی تغییر اساسی نموده است كه در نتیجه آن، دانش به عنوان مهمترین سرمایه ، جایگزین سرمایه های مالی و فیزیكی در اقتصاد جهانی امروز شده است .مطالعات اخیر نشان داده اند كه بر خلاف كاهش بازدهی منابع سنتی ( مثل پول ، زمین، ماشین آلات و غیره )دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملكرد كسب وكار است . در سازمان های دارای ساختار ماتریسی بدلیل تغییرات وجابه جایی نیروی انسانی متخصص، پیچیدگی فرآیندها و ارتباطات، اهمیت نقش مستند سازی اطلاعات و مدیریت دانش دو چندان گردیده است . تبدیل سرمایه های انسانی به سرمایه های ساختاری و ایجاد یك مزیت رقابتی پایدار در سازمان می‌تواند یكی از دغدغه های اصلی مدیران این نوع سازمانها باشد. شركت مهندسی و توسعه نفت بعنوان یكی از شركتهای فرعی شركت ملی نفت ایران، مسئولیت نظارت بر اجرای كلیه طرحهای مهندسی و توسعه در قالب  فعالیت های طراحی، مهندسی، ساخت و اجرا در بخش نفت و گاز خشكی و دریا، یكی از سازمان های دارای ساختار ماتریسی متكی بر دانش فنی – تخصصی می‌باشد كه بنظر می رسد روندهای اخیر در حوزه منابع انسانی آن از جمله تمایل به كاریابی، جابجایی ونقل و انتقال و خروج نیروهای متخصص از شركت، در شرف بازنشسته شدن تعداد زیادی از نیروهای باتجربه، موضوع تحریم‌ها دربحث روابط مشتری، تامین كنندگان و … باعث اهمیت مدیریت سرمایه های فكری (مشتمل بر سرمایه انسانی، ساختاری و ارتباطی) جهت برون رفت از چالش های پیشرو گردیده است .

عکس مرتبط با اقتصاد

برخی از تلاش های اخیر در راستای ایجاد واحدهای مدیریت دانش ، اصلاحات در نمودار سازمانی ، مدیریت شایستگی ها ، تأكید بر بومی سازی تكنولوژی و فرآیندها و … می تواند گواه بر درك اهمیت موضوع مدیریت سرمایه فكری از سوی مقامات ارشد شركت مهندسی و توسعه نفت باشد. در این پایان نامه تلاش میگردد با بررسی وضعیت مدیریت سرمایه های فكری در شركت مهندسی و توسعه نفت، ضمن مشخص نمودن وضعیت موجود، مؤلفه‌های مدیریت سرمایه فكری از نگاه متخصصان، مدیران و سرپرستان شركت و همچنین مقایسه جایگاه هریك از این مؤلفه ها نسبت به یكدیگر ، پیشنهاداتی را برای بهبود، پیشرفت و بالابردن سطح سرمایه های فكری در شركت مهندسی و توسعه نفت ایران، ارائه نمود.

 

1-2- اهداف تحقیق

 

1- بررسی عوامل سرمایه فکری در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن)

 

2- ارزیابی وضعیت موجود سرمایه فکری در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن)

 

3- بررسی اولویت عوامل تشکیل دهنده سرمایه فکری در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن)

 

4- ارائه پیشنهادات در جهت بهبود وضعیت سرمایه فکری در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن)

 

1-3- مدل مفهومی تحقیق

 

در  شکل زیر مدل مفهومی تحقیق آمده است. همانطور که مشاهده می شود سرمایه فکری دارای سه بعد سرمایه های انسانی، ساختاری(سازمانی) و ارتباطی است که منطبق با مدل بونتیس می باشد. البته لازم بذکر است که در این پژوهش مدل مفهومی بر اساس مقاله مون و کیم[1]  انتخاب گردید که در برگیرنده همان سه بعد ذکر شده و 9 مؤلفه است.

 

1-4-فرضیه­های اصلی تحقیق

 

 

  1. عوامل تشکیل دهنده سرمایه فکری در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن) بالاترازحد میانگین است.

 

2.عوامل تشکیل دهنده سرمایه انسانی در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن) بالاترازحد میانگین است.

 

دانلود مقالات

 

 

3.عوامل تشکیل دهنده سرمایه سازمانی در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن) بالاترازحد میانگین است.

 

4.عوامل تشکیل دهنده سرمایه ارتباطی در شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن) بالاترازحد میانگین است.

 

 

  1. میانگین پیشرفت عوامل سرمایه فکری ازنظرمدیران/ارزیابی کنندگان درشرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن) یکسان است.

 

1-5- نوع روش تحقیق

 

با توجه به اینکه هدف این پژوهش شناسایی عوامل  و ارزیابی وضعیت موجود سرمایه فکری است از روش توصیفی –پیمایشی استفاده می شود.

 

 1-6- روش گردآوری اطلاعات و داده­ها

 

 

    • منابع کتابخانه ای : در مرحله تدوین مبانی نظری

 

    • منابع میدانی: مصاحبه و پرسشنامه و اسناد و مدارک موجود با هدف ارزیابی وضعیت موجود

 

    • مصاحبه با خبرگان: بمنظور شناسایی عوامل سرمایه فکری

 

    • پرسشنامه:در این تحقیق اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه ها از طریق پرسشنامه استفاده  خواهد آمد كه از طریق سئوالاتی كه در پرسشنامه مطرح  می گردند سعی می شود تا دانش، نگرش و عقاید افراد مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

  • بررسی اسناد و مدارک شرکت مهندسی وتوسعه نفت(متن)

 

1-7- پیشینه تحقیق

 

اغلب اصطلاح سرمایه فكری مترادف ، با دارائی های ناملموس در نظر گرفته می‌شود .در حالیكه بر اساس تعریف سازمان همكاری و توسعه اقتصادی، سرمایه فكری نه بعنوان یك مترادف بلكه به عنوان یك زیر مجموعه پایگاه عمومی درائی های ناملموس یك كسب وكار در نظر گرفته می‌شود . از زمان گذشته تمایز بین دارائی ناملموس وسرمایه فكری مبهم بوده است . دارائی های ناملموس تحت عنوان “سرقفلی” ( ای.پی.سی 1970 ،ای.اس.سی 1997 ، آی.اس.سی 1998) و سرمایه فكری را بعنوان بخشی از سرقفلی درنظر گرفته اند. در همین اواخر تعدادی از طبقه بندی های معاصر این تمایز را به طور مشخص با تقسیم سرمایه فكری به حوزه های سرمایه بیرونی (مشتریان) ، سرمایه درونی  (ساختاری) و سرمایه انسانی تعدیل كرده اند .(برای مثال اسویبای 1997 ، روؤس و همكاران  1997،استوارت، 1997، ادونیسون و استن فلت 1999، ادوینسون و مالون1977) منابع مهمی كه ادبیات سرمایه فكری رابازنگری كرده اند عبارتند از بونتیس (1999)، روس و همكاران (1997) ، بروكینگ (1996) و استوارت( 1997).

 

جدول 1-1 : سیر پیشرفت سرمایه فکری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دوره زمانی سیر پیشرفت مدیریت سرمایه فكری
اوایل دهه 1980 -ایده عمومی ارزش ناملموس (اغلب”سرقفلی” نامیده میشد).
اواسط دهه 1980 -ایجاد عصر اطلاعات و افزایش شكاف بین ارزش دفتری با ارزش ابزاری در بسیاری از شركتها
اواخر دهه 1980 -نخستین تلاش برای تدوین صورت حسابهایی كه سرمایه فكری رااندازه گیری مینماید(اسویبای،1988)-ابتكار عمل در اندازه گیری نظام مند سرمایه فكری و گزارش به گروههای بیرونی(سلمی و اسكاندیا:اس.سی.اس.آی1995)
اوایل دهه 1990 -درسال 1990 اختصاص پست سازمانی((مدیر سرمایه فكری))در سازمان(اسكاندیا ای.اف.اس-لیف ادوینسون)-معرفی مفهوم كارت امتیاز دهی متوازن(كاپلان و نورتن،1992)-معرفی ((سازمان دانش آفرین)) (نونوكاوتاكیشی،1995)
اواسط دهه 1990 -درسال 1994 ابزار شبیه سازی سلمی با نام تانگو روانه بازار شد كه در آموزش مدیران درباره اهمیت عوامل ناملموس به كار می آید.-درسال 1995 سلمی از((ممیزی دانش)) برای یك ارزیابی مفصل از وضعیت سرمایه فكری شركت استفاده می نماید.-انتشاركتابهای پرفروش ازسوی صاحبنظران نهایت سرمایه فكری(كاپلان ونورتون،1996/ادوینسون ومالان 1997)-كار ادوینسون ومالون، درباره فرآیند و چگونگی اندازه گیری سرمایه فكری بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.
اواخر دهه 1990 -دراواخر دهه 1990 سرمایه فكری موضوع مورد پسند محققان، كنفرانس های علمی،مقالات و نشریات مختلف قرار گرفته و    پروژه های زیادی در سطح وسیعی انجام می گیرد.

 

اگرچه تعاریف و مفهوم سازیهای ارائه شده درمورد سرمایه فكری تماماً یكسان نیستند با این وجود رشته سرمایه فكری به سمتی در حال حركت است كه شاهد یك همگرائی درمفهوم آن باشیم . بطور كلی محققان ودست اندركارن رشته سرمایه فكری، روی سه جزء سازنده آن اتفاق نظر دارند : سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه رابطه ای

 

الف) سرمایه انسانی :

 

سرمایه انسانی نشاندهنده موجودی دانش افراد یك سازمان است. ( بنتیس و همكاران ، 2002) سرمایه انسانی را بعنوان قابلیت جمعی یك سازمان  برای استخراج بهترین راه حل ها از دانش افرادش توصیف می نماید. (روس وروسی 1997) نیز بحث می كنند كه كاركنان سرمایه فكری را از طریق شایستگی ونگرش و چالاكی فكری شان ایجاد می كنند. بروكینگ ( 1996) نیز معتقد است كه دارائی انسانی یك سازمان شامل مهارتها، تخصص، توانائی حل مسئله و سبك های رهبری می شود. با وجود اهمیت روز افزون سرمایه انسانی اكثر سازمانها هنوز طبق روال سنتی، پولی را كه برای توسعه منابع انسانی صرف  می كنند در صورتحسابهای مالی به عنوان یك قلم هزینه، نه یك سرمایه گذاری گزارش   می كنند ( زرلندر، 1997، جانس و همكاران، 1998). بنابراین، یك پی آمد مهم رویه های گزارش دهی مدیریت سنتی این است كه شركتهای ممكن است راغب به كاهش سرمایه گذاری در زمینه آموزش و توسعه منابع انسانی شان شوند.

 

ب) سرمایه ساختاری /سازمانی :

 

یوندت(2000) سرمایه سازمانی را به عنوان دانش نهادی شده متعلق به یك سازمان می داند كه در پایگاههای داده، دستورالعملها و غیره ذخیره می شود. اغلب از آن بعنوان  سرمایه ساختاری یاد می كنند. روس و همكاران (1997) معتقدند سرمایه ساختاری عبارت است از ((هرآنچه كه در شركت باقی می ماند پس از آنكه كاركنان به هنگام شب به خانه می روند)). به عقیده آنها سرمایه ساختاری در برگیرنده سرمایه سازمانی، نظیر دارائی فكری، نوآوری، فرآیندها و دارائی فرهنگی و نیز سرمایه نوسازی و توسعه، نظیر حق ثبت محصولات و تلاش های آموزشی،  می شود .طبق نظر استوارت(1997) سرمایه ساختاری عبارت است از دانش موجود در تكنولوژی اطلاعات، حق ثبت محصولات، طرحها و ماركهای تجاری. طبق نظر بونتیس (1998) اگر یك سازمان دارای سیستم ها و رویه های كاری ضعیفی باشد، سرمایه فكری كلی به حداكثر توانایی بالقوه اش دست نخواهد یافت. در حالیكه سازمانهایی با سرمایه ساختاری قوی دارای یك فرهنگ حمایتی می شوند كه به افراد امكان   می دهد، كارهای جدید انجام دهند، باشكست روبروشوند ویاد بگیرند. سرمایه ساختاری تابعی از سرمایه انسانی است. چراكه سرمایه انسانی یك عامل تعیین كننده شكل سازمان است.(چن و همكاران 2004).


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی عوامل و عناصر متفاوت آمیخته بازاریابی به جهت دستیابی به مدل مناسب برای بازاریابی صنعت نرم …بررسی و ارایه الگوی مدیریت واحد شهری »
 
مداحی های محرم