واحدهای اقتصادی در جهت تحقق اهداف خود نیازمند سازوکاری میباشند که بتواند توازنی بین منافع شرکت و ذینفعان ایجاد کند. درنتیجه مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت مطرح میگردد. طی دو دهه گذشته مسئولیت اجتماعی شرکت بهطور قابلتوجهی از سوی واحدهای اقتصادی موردتوجه قرار گرفته است. مسئولیت اجتماعی شرکت بر مسائل مهمی از قبیل اخلاق، محیط، امنیت، آموزش، حقوق بشر و . . . تأکید دارد. اگرچه اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت دارای هزینههای اولیهای برای شرکت است اما درنهایت به دلیل بهبود شهرت شرکت، کاهش هزینهها در بلندمدت و افزایش تقاضا، موجب افزایش فروش و سود و منجر به بهبود عملکرد شرکت در بلندمدت میشود.
در جمعبندی از تعاریف مسئولیت اجتماعی میتوان گفت که مسئولیت اجتماعی عبارت است از: مجموعه ارزشها، باورها و دانشهای
مشترک انسانی و محیطی در میان کارکنان در انجام فعالیتهای معطوف به تولید و یا ایجاد ارزشافزوده به معنی دیگر اینکه در وجود کارکنان چه ارزشها و نگرشهای درونی شده و مورد پذیرش سازمانی قرار گرفته است مسئولیت اجتماعی این اجزا را به هم وصل میکند؛ و فعالیتها را حول چهارچوب خاصی به حمایتکننده تجارت، تقویتکننده گفتگو، با ذینفعان اصلی باشد سامان میدهد و در قبال عملکرد خود در برابر اجتماع بهگونهای که هم منافع گروههای درونی شرکت و هم منافع گروههای بیرونی شرکت تأمین گردد؛ و درنهایت موجب بهبود جامعه فراهم گردد. درنهایت مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمانها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید بهگونهای باشد که براثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند (ایراننژاد، 1371). پژوهش پیرامون رابطه بین تعهد سازمانی و مسئولیت اجتماعی آنهم در بین کارکنان امری بس فوقالعاده و حساس است. شناخت این مهم در طراحی استراتژیهای کلان متخصصان امور مربوطه اهمیتی بسزا دارد. مسئولیت اجتماعی کارکنان با تنظیم روابط اجرایی هر سیستم به کاهش پیچیدگی روابط اجتماعی کمک میکند و رفتار دیگران را قابل پیشبینی میسازد. این امر خود به افزایش اعتماد اجتماعی و درنتیجه به افزایش احساس امنیت اعضای جامعه و کاهش ناهماهنگی شناختی آنان کمک میکند (فنگر، 1959) و درنهایت ثبات رفتاری اعضای جامعه را سبب میشود. بنابراین مسئولیت اجتماعی کارکنان عاملی برای ارضای نیازهای اعضای جامعه و درنتیجه همبستگی و انسجام اجتماعی میشود (دورکیم، 1938).
یکی از عوامل پنهان ولی تأثیرگذار در رفتار شغلی کارکنان، میزان تعهد آنها به سازمان است توجه به تعهد نیروی انسانی از اهمیت زیادی برخوردار است و شناخت وضعیت تعهد سازمانی کارکنان میتواند مدیران را در پیشرفت و بهبود کارکنان یاری رساند (رجببیگی، 1387). تعهد سازمانی نوعی نگرش، احساس وابستگی و تعلقخاطر به سازمان است. تعهد سازمانی حالتی روانی است که بیانگر نوعی تمایل، نیاز و الزام به ادامه اشتغال در یک سازمان است مدل تعهد سازمانی الن و میر با تفکیک تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر، نقش هر یک را در تعهد سازمانی یادآور شده است از نظر آنها تعهد عاطفی، مجموعه تعلقخاطر به یک سازمان است که از طریق پذیرش ارزشهای سازمانی و تمایل به ماندگاری به وجود میآید. تعهد هنجاری احساس دین و الزام به ماندن در سازمان است و تعهد مستمر، مبتنی بر فعالیت در سازمان و عدم تمایل به ترک آن به دلیل هزینهها و زیانهایی است که از ترک سازمان نصیب فرد میشود (آلن و میر، 1990). در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان خود را مورد شناسایی و ارزیابی قرار میدهد بنابراین تعهد بر اساس ماهیت خود فرد را سازمان پیوند میدهد و این پیوند احتمال ترک شغل را کاهش میدهد. ترک شغل افراد ازجمله مواردی است که با عدم تعهد سازمانی همراه است (زند، 1390).
به نظر میرسد با توجه به پژوهشهای انجامگرفته درزمینهی متغیرهای پژوهش ارتباطی بین مسئولیت اجتماعی با تعهد سازمانی افراد وجود داشته باشد بنابراین در پژوهش حاضر به دنبال پاسخ دادن به این سؤال هستیم که آیا بین مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی کارکنان بانک کشاورزی استان اردبیل رابطه معنیداری وجود دارد؟
فرم در حال بارگذاری ...