وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی تأثیر قدرت و جنسیت بر گزینش راهبردهای معذرت­خواهی در زبان فارسی

 
تاریخ: 29-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

………………………………………………………………………………………………………………….89

 

5-2- بحث و نتیجه­گیری……………………………………………………………………………………….. 90

 

5-2-1- پاسخ پرسش­های تحقیق………………………………………………………………………………. 90

 

5-2-2- نکات کلی تحقیق………………………………………………………………………………………. 92

 

5-3- محدودیت­ها­ی پژوهش………………………………………………………………………………………… 94

 

5-4- پیشنهاد­هایی برای پژوهش­ها­ی آتی………………………………………………………………. 95

 

فهرست منابع و ماخذ

 

منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………. 99

 

منابع انگلیسی………………………………………………………………………………………………….. 103

 

پیوست: پرسشنامه راهبردهای معذرت خواهی ………………………………………………… 107

 

مسأله تحقیق

 

یکی از حوزه­‌ها­ی کاربرد زبان­شناسی عبارت است از زبان­‌شناسی اجتماعی که به مطالعه­ی تاثیرات عوامل اجتماعی بر نحوه­ی استفاده از زبان می­پردازد. در تعریفی دقیق­تر جامعه­‌شناسی زبان یا زبان­‌شناسی اجتماعی آن دسته از بررسی­ها­ی زبانی را در­بر می­گیرد که با ملاک­ها­ی اجتماعی از جمله طبقه­ی اجتماعی، میزان تحصیلات، سن، جنسیت، ریشه­ی قومی و….. مرتبط می­باشند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

   پژوهش در حوزه­ی آن دسته از ارتباطات درون­فردی که به آن­ها زبان­شناسی اجتماعی خرد[1] می­گویند شامل مباحث کنش­گفتار­ها، تحلیل­ها­ی محاوره­‌ای، رخ­داد­ها­ی زبانی، توالی­ها­ی پاره‌گفتاری و نیز گویش­ها­ی اجتماعی است(ریچاردز و اشمیت،2002). در­حالیکه زبان­شناسی اجتماعی کلان[2] مباحث دیگری مانند برنامه‌ریزی زبانی، تغییر زبانی، حفظ زبان، جایگزینی زبانی و تحدید یا گسترش تعاملات جوامع زبانی… را در­بر می­‌گیرد(واردها،1990)

 

بنا به آنچه گفته شد در بررسی‌­ها­ی پیرامون گوناگونی­‌ها­ی زبانی با در نظر گرفتن پیشینه‌­ی ‌اجتماعی گویندگان، بر مبنا­ی ملاک­ها­ی طبقه­ی اجتماعی، تحصیلات، سن، جنسیت و برخی معیار­ها­ی اجتماعی دیگر، گویش اجتماعی[3]در افراد و گروه­ها تثبیت می­شود(یول، 1996)؛ اما زبان­شناسی اجتماعی بیش از پیش به این­گونه معیار­ها­ی اجتماعی ارزش داده­است تا آن­جا که آن معیار­ها را در تحلیل کلام موثر دانسته­است؛ یکی از دیدگاه­هایی که در پیدایش چنین تفکری نقش بسزایی داشته­است آراء هایمز است. هایمز(1974) مردم­شناس آمریکایی برای اولین بار اصطلاح ارتباط قوم­نگارانه را مطرح کرد. ارتباط قوم­‌نگارانه به بررسی این موضوع می­پردازد که افراد جامعه با آنکه به طبقات خاصی با فرهنگ خاص خود تعلق دارند چگونه با یکدیگر گفتگو می­کنند و چگونه روابط اجتماعی حاکم بر افراد بر انتخاب گونه­‌ی زبانی که به کار می­برند تاثیر می­گذارد و یا موضوعاتی همچون روابط بین کودکان و بزرگسالان ، مصاحبه­ها، مکالمات تلفنی، رعایت نوبت سخن­گفتن چگونه بین گوینده و شنونده تنظیم می­شود(هایمز (1974). به نقل ازلطفی پور، 1372). هایمز زبان را به عنوان دانش معرفی نمود اما جنبه­ی محسوس آن را به جنبه­ها­ی جامعه­شناسی زبان که برخاسته از توانش ارتباطی است،  مرتبط دانست و مفهوم توانش ارتباطی را مطرح نمود. هایمز(1972) معتقد است: کسی که دارای توانش ارتباطی است باید بداند که یک صورت زبانی تا چه حد مناسب یک بافت اجتماعی معین است و نیز از میزان بسامد و تازگی یا کاربرد یک صورت زبانی و میزان احتمال وقوع آن مطلع باشد. از نظر او تعریف توانش زبانی انسان­ها به صورتی که در زندگی روزمره­ی آن‌‌­ها مورد استفاده قرار می­گیرد باید از توصیف جملات دستوری فراتر رود. او اذعان می­دارد که کودک در شرایط عادی و طبیعی دانش جمله­ها­ی زبان را نه تنها از نظر دستوری بودن بلکه از نظر مناسب بودن نیز کسب می­نماید. بدین ترتیب هایمز با بسط زبانی، صحت یک صورت زبانی را تنها به صورت دستوری کافی ندانسته بلکه کاربرد صحیح آن را در چارچوب قوانین و قرارداد­ها­ی اجتماعی و فرهنگی نیز ضرورری می­داند. این روش بررسی و توصیف کاربرد صورت­ها­ی زبانی و توانش ارتباطی روش « قوم­نگاری گفتار » نام گرفته­است. در چار­چوب این روش واحد بررسی و تحلیل زبان تنها جمله نیست بلکه رویداد گفتاری است. از نظر هایمز(1972) رویداد

دانلود مقالات

 گفتاری یک تعامل اجتماعی است که در آن زبان نقشی عمده ایفا می­کند(همان)‌. البته در اکثر فعالیت­ها­ی انسانی گفتار یا زبان به کار می­رود، ولی تنها در پاره­ای از آن­ها گفتار و یا قوانین تعامل زبانی تعیین کننده­ی خود تعامل به حساب می­آیند. در یک محاکمه، سخنرانی، دفاع از پایان­نامه­ی دانشگاهی، مصاحبه و یا مکالمه­‌ی تلفنی نقش زبان و گفتار حیاتی است و بدون وجود آن رویداد یا تعامل موجودیت خود را از دست می­دهد. در پاره­ای دیگر از تعاملات اجتماعی مانند رویداد­ها­ی ورزشی یا رفتن به گردش، زبان نقش چندان عمده ای ایفا نمی­کند. هایمز این­گونه تعاملات را موقعیت­ها­ی گفتاری می­نامد. در واقع رویداد گفتاری که ریشه در عوامل و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد، تعیین کننده­ی قوانین حاکم بر تعاملات زبانی است. واحد زبانی در هر رویداد، کنش زبانی است نه جمله. البته نحوه‌­ی اجرای هر کنش زبانی و نیز آرایش کنش­ها­ی زبانی در چارچوب رویداد گفتاری مربوطه تعیین می­گردد.

 

   یکی از زیر­مجموعه­های زبان­شناسی که در اواخر دهه­ی 1970 ظهور کرد کاربرد­شناسی است که نشان می­دهد افراد چگونه به درک و تولید یک کنش ارتباطی یا کنش گفتاری در یک موقعیت زبانی که اغلب مکالمه است موفق می­شوند(تی جی تانگ،2004).       

 

برنشتاین(1973)‌و‌گامپرز(1977،1982)‌اذعان داشتند که کاربرد­شناسی با درک ژرف­‌ساخت و تعاملات بینا‌فردی و شفاهی به یاری زبان­شناسی اجتماعی می­‌آید. براون ولوینسون(1987) نیز کاربرد­شناسی و زبان­شناسی اجتماعی را در بررسی کنش‌­گفتار­ها و کاربرد آن­ها مرتبط می­دانند. وجه مشترک این دو مبحث مطالعه­ی زبان در بافت اجتماعی است.

 

زبان­شناسی اجتماعی و کاربرد­‌شناسی به عنوان دو حوزه­ی منشعب از زبان­شناسی، در سطح مشترکی به نام کاربرد­‌شناسی اجتماعیدر تعامل قرار می­گیرند. کاربرد‌­شناسی اجتماعی به مناسب­بودن معنا در بافت اجتماعی می­پردازد. (لیچ، 1983) می­گوید: توانش کاربرد­شناسی دانش و بهره­گیری گوینده از قوانین تناسب و ادب است که نشان می­دهد گوینده چگونه کنش­‌گفتار­ها را درک و تولید می­کند(تی جی تانگ، 2004). کنش­‌‌گفتار­ها یکی از مباحث کلیدی کاربرد­شناسی در علم زبان­شناسی محسوب می­شوند.کنش­گفتارها را می­توان به شش دسته تقسیم کرد: 1) معذرت­خواهی 2) انتقاد 3) مدح 4) امتناع یارد 5) تقاضا 6) پیشنهاد( تی جی تانگ، 2004). یکی از کنش­گفتار­ها­ی مورد ذکر کنش­گفتار عذر­خواهی است. نقش عذر­خواهی حفظ هماهنگی میان گوینده و شنونده است. افراد زمانی عذر­خواهی می­کنند که تصور کنند از هنجاری اجتماعی تخطی کرده­اند(الشتین و کوهن، 1983). معذرت­خواهی می­تواند وجهه­ی گوینده­ی خود را به خطر بیندازد(تهدید وجهه) و در نتیجه نیازمند دقت و بررسی می­باشد؛ در حقیقت زمانی که گوینده­ای معذرت­خواهی می­کند با ابراز خشوع خویش، عملی تهدید­کننده­ی وجهه برای خود (گوینده) و حفظ­کننده­ی وجهه برای مخاطب انجام داده­است(براوان و لونیسون، 1978). درخصوص کنش­گفتار معذرت­خواهی (معذرت­خواهی در قالب کلام) راهبرد­ها­ی مختلفی ارائه شده­است که در پیشینه به آن­ها خواهیم پرداخت. دراین تحقیق مبنا راهبرد­ها­ی معذرت­خواهی سوگیموتو(1997) می­باشد. وی راهبرد­ها­ی معذرت­خواهی را به سه دسته و نه زیر­گروه تقسیم­بندی کرده­است:

 

الف.راهبرد­ها­ی اولیه:

 

1). اظهار ندامت: متاسفم، شرمنده هستم

 

2). توضیح یا حساب­ پس­ دادن: امروز خیلی سرم شلوغ است، نمی­توانم همراه تو بیایم.

 

3). توصیف خسارت: من در نگهداری چتر شما کاملأ مراقب نبودم و باد شدیدی می­وزید.

 

ب.راهبرد ­ها­ی ثانویه:

 

1). جبران عملی:  بفرمایید، این هم یک چتر جدید!

 

2). قول عدم تکرار اشتباه: قول می­دهم بار دیگر زودتر برسم.

 

ج.راهبرد های کم­بسامد:

 

1). پذیرش صریح مسئولیت: این اشتباه من بود.

 

2). زمینه­سازی: من دیر رسیدم، من در شرایط وحشتناکی بودم، پدرم سخت بیمار بود و نمی­توانست حرکت کند، بنابراین من او را به بیمارستان بردم.

 

3). تأدیب خود: من خسیس­تر از آن هستم که برای تو یک چتر جدید بخرم.

 

4). سپاس­گزاری: از بردباری و صبر شما متشکرم.

 

بر­مبنای دسته­بندی بتین(2008) افراد یا به صورت صریح عذر­خواهی می­کنند یا خیر که می­توان معذرت­خواهی صریح را در یک دسته­بندی بر­ مبنای تعداد جملات و تعداد تشدیدکننده­هایی مانند قیود قرار­داد. برای افزایش شدت عذر­خواهی گاه از ابزار­هایی مانند قیود استفاده می­شود: خیلی، وحشتناک، شدیداً از این جمله قیود می­باشند که تقریبا در تمامی موارد عذرخواهی دیده می­شوند و معیاری کیفی در بررسی شدت عمل تهدید­کننده­ی وجهه می­باشند. بررسی کنش­گفتار معذرت­خواهی در قالب دسته­بندی بتین(2008) نشان می­دهد افراد در عذرخواهی به چه میزان از بیان صریح استفاده می­کنند.

 

چنان­که ذکر شد معذرت­خواهی یک کنش­گفتار است که مطالعات خود را مدیون حوزه­‌ی زبان­شناسی اجتماعی می­داند. از این رو ملاک­ها­ی اجتماعی مانند جنسیت، طبقه اجتماعی، سن و… بر کمیت(بسامد) و کیفیت(نوع) راهبرد­هایی که افراد برای این کنش­گفتاری انتخاب می­کنند تاثیر مستقیم دارد. گویون[14] (1998)، دوازده عامل را که به نظر او بر ارتباطات مستقیم وغیر­مستقیم نقش دارد به این شرح بیان می­کند: 

 

1). سن: مسن­تر­ها تمایل به غیر­مستقیم بودن دارند.

 

2). جنس: زن­ها اصطلاحات غیر­مستقیم را ترجیح می‌­دهند.

 

3). محل اقامت: روستایی­ها بیشتر از شهری­‌ها از عبارت­ها­ی غیر­مستقیم استفاده می‌­کنند.

 

4). خلق و خو: هنگام عصبانیت مردم از عبارت­‌ها­ی غیر­مستقیم بیشتری استفاده می‌­کنند.

 

5). شغل: آن‌­هایی که در شغل­ها­ی علوم اجتماعی اشتغال دارند بیشتر از آن­هایی که علوم طبیعی خوانده­اند گفتار غیر­مستقیم را اعمال می­‌کنند.

 

6). شخصیت: افراد برون­‌گرا بیشتر از افراد درون­گرا از عبارت‌­ها­ی مستقیم استفاده می­‌کنند.

 

7). موضوع: هنگام اشاره به موضوع­ها­ی حساس و تابو از عبارت­‌ها­ی غیر­مستقیم استفاده می­شود.

 

8). مکان: در منزل و مکان‌­ها­ی خصوصی، هر فرد بیشتر از عبارت‌­ها­ی مستقیم استفاده می­کند.

 

9). زمینه­‌ی ارتباطی: در زمینه­ ارتباطی غیر­رسمی عبارت­ها­ی مستقیم بیشتری مورد استفاده قرار می­‌گیرد.

 

10). فاصله­ی اجتماعی: اشخاصی که رابطه خویشاوندی نزدیک­تری دارند عبارت­ها­ی مستقیم­تری استفاده می­کنند.

 

   11). فشار زمانی: در حال عجله اشخاص از عبار ت­‌ها­ی مستقیم­‌تری استفاده می­‌کنند.

 

   12). موقعیت: در موقعیت اجتماعی بالا­تر اشخاص عبارت‌­ها­ی مستقیم­تری را برای ارتباط با افرادی در موقعیت پایین­تر استفاده می‌­کنند.

 

   رابطه­ی میان زبان و قدرت رابطه­ای دو­جانبه است و هریک بر دیگری تاثیر­گذار است. هرکس که صاحب قدرت باشد می­تواند از طریق زبان آن را بر دیگری اعمال کند. قدرتی که خود می­تواند ناشی از داشتن یک زبان برتر باشد. این قدرت از طریق منزلت اجتماعی، ثروت، تحصیلات، درآمد و…. حاصل می­شود و آن­چه زبان قدرت را نهادینه می­کند ساختار­ها هستند(درگاهی، 1391). میشل فوکو(1984-1926) در تبیین رابطه­ی قدرت از نقش محوری زبان و گفتمان سخن می‌­گوید. از منظر وی، زبان، گفتمان یا متون نقشی محوری در ساختن فرد و کنش­گران در سلسله مراتب قدرت دارند. به عبارت دیگر فوکو زبان را عرصه­ی ظهور روابط قدرت و تعیین­کننده­ی کنش­گر مسلط و کنش­گر زیرسلطه به حساب می­‌آورد(بابک احمدی، 1373). درآراء میشل فوکو مفاهیمی همچون زبان، گفتمان، قدرت، جنسیت، حقیقت و دانش از جایگاه خاصی برخوردارند.


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی تطبیقی غزل‌های سعدی شیرازیو غزل‌های كمال خجندیارائه الگوریتمی جهت جزیره سازی سیستمهای قدرتبا حفظ معیارهای امنیت »
 
مداحی های محرم