ادبیات را آیینه ی بازتاب موضوعات اجتماعی میدانند و برای بررسی تحولات و دگرگونیهای یک سرزمین در ادوار مختلف، آثار ادبی آن ملت را یکی از منابع مهم به شمار می آورند؛ زیرا یکی از ابعاد شخصیتی شاعران و نویسندگان را میتوان هنرمندان مورخ دانست و بخشهایی از آثارشان را هنر تاریخی یا تاریخ به زبان هنر به شمار آورد که علاوه بر بازتاب وضعیت سیاسی- اجتماعی به طرح انتقادات نیز روی میآورند. انتقاد سازنده، مبارزه با پلیدیها و کج رویها و هدف آن اصلاح معایب و کاستیهاست. قیصر امینپور از شاعران معاصر است که مضامین اغلب اشعارش را به موضوعات اجتماعی اختصاص داده است. در ادوار آغازین شاعری او، محتوای شعرش آرمانگرایانه بوده که به تدریج به سوی واقع گرایی، انسان مداری و جزیی نگری معطوف شده و از شعارگرایی در اشعارش کاسته و با واقعیتهای پیرامون خود همراه گردیده است. امینپور با مشاهدهی ناهنجاریها، کج رویها، و تضاد در ارزشهای اجتماعی به انتقاد بر می خیزد و درون مایه ی انتقادات او را می توان در موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دینی- عرفانی مورد برسی قرار داد. در بُعد اجتماعی به انتقاد از آسیبهای اجتماعی، ظلم و بی عدالتی، نبود ارزشهای فردی و اجتماعی می پردازد و آن را در سه دورهی انقلاب، دفاع مقدس و پس از دفاع مقدس مورد توجه قرار می دهد. در انتقادات سیاسی به نقد از دو موضوع عمده روی می آورد: یکی عدم آزادی و دیگری، جناح بندیهای سیاسی. در بعد فرهنگی، اصول اخلاقی و فرهنگی شاعران و فراموشی آرمانگرایی را به انتقاد می گیرد. در محور دینی- عرفانی به نقد عدم خودشناسی، وابستگی و
دلبستگی های دنیوی، عدم توجه به مرگ و آخرت اندیشی، سطحی نگری در دین، تظاهر و ریاکاری می پردازد. روش انتقاد او در پاره ای از موارد طنزآمیز است و او احساس می کند با طرح موضوعات جدی به صورت شوخی در اصلاح ناهنجاری های اجتماعی بیشتر می تواند مؤثر واقع شود. عوامل ناهنجاری های اجتماعی، مروّجان بی عدالتی و پارتی بازی، دینداران ریاکار و سیاستمداران بد کردار و بی کردار، مهم ترین آماجهای انتقادات قیصر امین پور به شمار می آیند.
فرم در حال بارگذاری ...