امروزه سازمانها به سرمایه های نامشهود و معنوی كه همان دانش نامیده میشوند، به عنوان یك عامل مهم و حیاتی مینگرند. دستیابی به اندوخته های دانش سازمانی، بدون یادگیری ممكن نمیباشد. ویروساك (2010) معتقد است كه سازمانها قبل از اقدامات دانشی، بایستی نگاهی دقیق به فرهنگ سازمانی خود داشته باشند. فرهنگ سازمانی به عنوان یك عامل اصلی درصحنه مدیریت دانش مطرح است. قابلیت و توانایی استفاده از اطلاعات و تكنولوژی و قابلیت نوآوری در مدیریت و فرایندها به نوبه خود متكی بر توانایی یادگیری نهفته درون سازمان است. سیستم مدیریت دانش درون یك سازمان یادگیرنده، باید قادر باشد كه فعالیتهای كاری و یادگیری افراد را با هم هماهنگ سازد و نیز باید در برگیرنده محرکها و انگیزه های كافی باشد تا بتوانند همه اعضا را جذب نموده و آنها را درگیر فعالیت های درون سازمانی نماید(ویروساك،2010).
طبق تحقیقات انجام شده یکی از موانع عمده استقرار مدیریت دانش در سازمانها، فرهنگ سازمانی می باشد و بحث تغییر فرهنگ یکی از مهمترین جنبه های هر نظام مدیریت دانش می باشد. ( دستن وگری جودی، 2004،246)
مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان ها یاری می دهد تا اطلاعات مهم را بیابند، گزینش،سازماندهی و منتشر کنند. مدیریت دانش تخصصی است که برای فعالیت هایی چون حل مشکلات آموختن پویا، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری ضروری است. (فرگوسن،2005 ، صفحه321) مدیریت دانش توجه به شیوة جدید تفكر در مورد سازمان و تسهیم منابع فكری و روشی برای بهره وری و بهبود عملكرد می باشد. در این مدیریت توجه به بهینه سازی دانش سازمانی برای افزایش عملكرد از طریق رویه های مختلف می باشد. امروزه کارکنان هوشمند و با دانش به عنوان مهمترین سرمایههای یک سازمان با توجه به قدرت خلاقیت و نوآوری، خلق فرآیندهای سازمانی نوین، فناوریهای جدید و توسعه محصولات و خدمات جدید، سازمان را به مزیت رقابتی پایدار رهنمون میکنند. تلاشهای نوآورانه در سازمان نتیجه سرمایهگذاری هدفمند در فرآیند یادگیری و ارتقاء مدیریت دانش است. نظام مدیریت دانش، موجب میشود سازمانها بطور هوشمند عمل کرده و فرآیندها با سرعت و کارآیی بیشتر، انجام بگیرند و به دلیل کاهش نیاز به بازآفرینی راهحلها، صرفه جوییهای زیادی را متوجه سازمان میکند. از طرف دیگر سازمانهای سالم و دارای قدرت دانش خواهند توانست تغییرات و پویاییهای محیطی و فرصتهای جدید را شناسایی و برتریهای بلندمدت خود را در عرصه رقابتی حفظ نمایند. جوامع فراصنعتی امروز جوامع اطلاعاتی هستند که درآن به تدریج فن آوریهای نیرو افزا جای خود رابه فنآوریهای دانش افزا میدهند. لذا میتوان گفت مدیریت موثر برسرمایه دانش پایدارترین منبع توسعه محسوب شده و نیاز اساسی سازمانهای هزاره سوم است. امروزه با تأكید فزاینده بر سازمانهای دانش محور به جای سازمانهای تولید محور، دانش از عوامل مهم در سازمانها به حساب میآید، و برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمانها به یك ضرورت انكارناپذیر تبدیل شده است. بنابراین مدیریت سازمانها باید با تكیه بر دانایی برتر، اتخاذ تصمیمات معقولتر در موضوعهای مهم و بهبود عملكردهای مبتنی بر دانش راه خود را پیدا كند. شرکت های صنعتی علاوه بر هدف اصلی خود كه ارتقای کیفیت و مشتری مداری و کسب سود بیشتر می باشند جهت تداوم حیات در محیط رقابتی این صنعت باید به نوعی سازمان های یاد گیرنده باشند در کشور ما اغلب صنایع و بالاخص خودرو سازان به اندازه کافی و متناسب با رقبا و همتایان خود در کشورهای پیشرفته در تولید دانش علمی و مدیریت آن سرمایه گذاری نمی کنند که خود موجب فقر دانش علمی و عدم برخورداری از مزیت رقابتی در عرصه جهانی شده است با بکارگیری مدیریت دانش، سازمانها متناسب با میزان تولید محصول و مصرف دانش در بازتولید ارکان سازمانی، تولیداتی با مزیت رقابتی بالا ایجاد می نمایند که نتیجه این اقدام موجب بهبود سلامت سازمانی، بهره مندی اصولی از منافع و توانمند سازی پایدار دانش در دوره عمر سازمانی خواهد.
1-3) اهمیت موضوع:
امروزه به کارگیری مدیریت دانش در تمامی سازمانها، از جمله موسسات آموزشی، بهداشتی، صنعتی و تجاری ضروری به نظر می رسد علی رغم گسترش مدیریت دانش در سالهای اخیر بسیاری از موسسات در بهره گیری بهینه از آن احساس ناامیدی مینمایند. این سازمان ها به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای این سوالات می باشد. چگونه می توان مدیریت دانش را در سازمان تولید، ذخیره و توزیع کرد؟ چگونه می
توان مفاهیم و اصول مدیریت دانش را در سازمان اجرا کرد؟ مدیریت دانش برای اولین بار از سوی صاحب نظران کسب و کار ارائه شد و هدف آن ها نیز، حداکثر کردن سود بود لذا هدف ابتدایی ایجاد مدیریت دانش در سازمانهای تولیدی سوددهی بیشتر می باشد می توان گفت تولید نیز مانند سایر حوزه ها دست خوش مدیریت دانش گردیده است و برای این که در شرایط متغیر امروزی از رسالت اصلی خود یعنی تولید و رقابت پذیری نیز باز نماند در عصر دانش و اطلاعات، دانش مهم ترین عامل در موفقیت دراز مدت فرد و سازمان به شمار می آید مجموعه دانش در جاهای بسیاری مانند منابع کتابخانهای، مراکز اسناد و مدارک ، پایگاه های اطلاعاتی، پایگاه های دانش، آرشیوها و هم چنین در ذهن انسان ها و سازمان ها پراکنده است. استفاده ی بهینه از این مجموعه های پراکنده برای تولید دانش و اطلاعات جدید، مستلزم فرایند مدیریت دانش است.
در دنیای به شدت در حال تغییر، سازمانها باید بر اساس دانش علمی مدیریت، اداره شوند بر همین اساس نقش مدیریت دانش و نوآوری به عنوان اصلی ترین راه دستیابی به رویکردهای جدید از قبیل مشتری محوری، مشارکت، توجه به ذهنیت، انتظارات ذینفعان و … محقق را بر آن داشت تا با انتخاب موضوع و براساس مدل نظری نوناکا (1994) سعی نماید که ارتباط بین مدیریت دانش و سلامت سازمانی را بعنوان نیاز اجتناب ناپذیر سازمان های تولیدی و بالاخص صنایع خودرو بصورت کاربردی بررسی و معین نماید که آیا بین مولفه های مدیریت دانش و سلامت سازمانی در بین کارکنان شرکت سایپا کاشان رابطه معناداری وجود خواهد داشت
1-4)اهداف تحقیق
1-4-1)هدف اصلی
تبین رابطه بین مدیریت دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان
1-4-2) اهداف فرعی
– تبین رابطه بین مؤلفه اجتماعی سازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان
– تبین رابطه بین مؤلفه درونی سازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان
– تبین رابطه بین مؤلفه ترکیب سازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان
– تبین رابطه بین مؤلفه برونیسازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان
1-5)فرضیه های تحقیق :
1-5-1)فرضیه اصلی:
بین مدیریت دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان رابطه معنادار وجود دارد.
1-5-2)فرضیه های فرعی:
– بین مؤلفه برونیسازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپاکاشان رابطه معنادار وجود دارد.
– بین مؤلفه ترکیب سازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان رابطه معنادار وجود دارد.
– بین مؤلفه درونی سازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان رابطه معنادار وجود دارد.
– بین مؤلفه اجتماعی سازی دانش و سلامت سازمانی کارکنان شرکت سایپا کاشان رابطه معنادار وجود دار د.
۱-6)روش تحقیق
پژوهش حاضر پژوهشی كاربردی – توصیفی است. تحقیق كاربردی در جستجوی دستیابی به یك هدف علمی است و تأكید آن بر تأمین سعادت ورفاه توده مردم و مطلوب بودن فعالیت است. یافتههای تحقیق كاربردی به میزان بسیار زیادی قائم به زمان و مكان هستند ( دلاور، 1373: ص25). این تحقیق از دسته ی تحقیقات توصیفی و از شاخه ی پیمایشی است.
1-7)روش گردآوری اطلاعات
۱)کتابخانه ای :که شامل اسناد ومدارک آمارنامه های رسمی و ژورنال های دیجیتالی می باشد .
۲)میدانی:که شامل پرسشنامه ،مصاحبه ،مشاهده می باشد .
روش گرد آوری اطلاعات این پژوهش از نوع کتابخانه ای و میدانی می باشد که در مرحله اول پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از پرسشنامه برای بررسی مولفه ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت
1-7-1)روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و طبقه بندی آنها، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات،از روشهای مختلف آماری استفاده می شود. روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق شامل فنون آمار توصیفی (شامل جداول فراوانی ، مقیاس لیكرت و …) و فنون آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی و رگرسیون است. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز SPSS است .
فرم در حال بارگذاری ...