ازجمله عواملی که در بقای سازمان ها مورد توجه مدیران و مسئولین قرار می گیرد ، عامل نیروی انسانی است . از دیدگاه کلی ، موفقیت هرسازمان بستگی به تلاش و رضایت شغلی کارکنان آن سازمان دارد(ایران نژاد ودیگران ،1388). رضایت شغلی در ساده ترین تعریف عبارت است از احساس عاطفی مثبتی که درنتیجه انجام کار در فرد ایجاد می شود. به عبارت دیگر رضایت شغلی احساسات و نگرش های مثبتی است که افراد به شغل خود دارند . اگر افراد از شغل خود راضی باشند ، این وضعیت موجب می شود با انگیزه و علاقه بیشتری به انجام وظایف خود همت گمارند . لذا بسیاری از محققان معتقدند رضایت شغلی به شدت با عوامل روانی ارتباط دارد (مهدوی،1389) .
زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
سازمان هایی که بتوانند عوامل موثر بر افزایش رضایت شغلی را بشناسند ، با به کارگیری سیاست ها و روشهای مطمئن موجب بالا رفتن کیفیت و کمیت کارپرسنل خود شده و درنهایت منجر به افزایش کارایی، بهره وری و موفقیت های شغلی خواهند شد(مقیمی،1387).
مفهوم رضایت شغلی ، موضوعی مهم و با ارزش در مدیریت منابع انسانی به شمار می رود. رضایت شغلی مجموعه احساس هایی است که هرفرد در مورد شغل خود دارد. زوهار و مارشال(2010) به این نتیجه رسیدند که ویژگی های شغلی مانند فشارهای زمانی ، اهمیت کار ، خود مختاری ، روشنی و تنوع کارها و ویژگی های فردی مانند راه های مقابله ، حمایت اجتماعی و تجربه کاری بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر می گذارد. علاوه بر این مانوس (2000) اعتقاد دارد که عامل معنویت و برخورداری از هوش معنوی می تواند به طور مستقیم بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر بگذارد. با استفاده از هوش معنوی به حل مشکلات با توجه به جایگاه، معنا و ارزش آن مشکلات می پردازیم. هوشی که قادریم توسط آن به کارها و فعالیت هایمان معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم. هوش معنوی مفاهیم معنویت و هوش را درون یک سازه جدید ترکیب می کند و به انسان این فرصت را می دهد که در مقابل واقعیت های مادی ومعنوی حساس باشد و تعالی را هر روز در لابه لای اشیاء، مکان ها، ارتباطات و نقش ها دنبال کند.( فاراد ، 2004)
عامل هوش معنوی می تواند موجب ارتقای رضایت شغلی کارکنان گردد. علاوه بر این جنیا و پورهویت (2006) معتقدند هوش معنوی می تواند موجب افزایش تعهد سازمانی کارکنان نیز گردد. تعهد سازمانی عبارت از نگرشهای مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان (نه شغل ) است که در آن مشغول به کارند. در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان خود را مورد شناسایی قرار می دهد(می یر ، 2000)
به اعتقاد زوها و مارشال (2010) برخورداری از تعهد سازمانی بالا می تواند موجب موجب نظم در کار گردد و به کارکنان فرصت دهد که با علاقه مندی بیشتری به خدمات خود به مراجعان بپردازند. این موضوع خود می تواند سبب افزایش سطح رضایت مدیران از کارکرد و عملکرد کارکنان گردد. در واقع رضایت از پرسنل تابعی از عوامل و فاکتورهای مختلف است که می توان از ان جمله به رضایت از کارکرد ، رفتار و اخلاق ، نظم ، همکاری با پرسنل ، دقت در کار و نظایر ان در میان کارکنان اشاره نمود. شرکت دارو پخش به دلیل گستردگی کار و تنوع محصولات و نیز تعداد کارکنان بزرگ ترین واحد تولیدی دارو در کشور به شمار می رود. نظر به اینکه داروها در تامین سلامت بیماران جامعه نقش ممتازی دارند لذا بایستی سعی شود تا این داروها به شیوه ای صحیح و با کیفیت تولید گردد. تولید با کیفیت در یک واحد صنعتی مرهون و مدیون انگیزش و تعهد سازمانی و رضایت شغلی بالای کارکنان ان مجموعه به شمار می رود. لذا اگر شرکت دارو پخش بتواند برخوردار ازکارکنانی گردد که دارای روحیه کار و تلاش بالایی بوده واز رضایت شغلی بالایی برخوردار باشند ، می توان امیدوار بود که محصولات تولیدی نیز از دره بالایی از کیفیت برخوردار باشند. در این میان احساسات معنوی و نگرشهای مذهبی کارکنان بر این موضوع تاثیر گذار می باشند. با توجه به این مهم لازم است تادر قالب تحقیقی علمی و منسجم به بررسی رابطه بین هوش معنوی ،رضایت شغلی و تعهد سازمانی در میان کارکنان شرکت دارو پخش تهران پرداخته شود.دراین تحقیق به بررسی رابطه بین هوش معنوی رضایت شغلی وتعهدسازمانی درمیان كاركنان شركت داروپخش پرداخته می شود.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
ضرورت خاص انجام این تحقیق از آنجا نشات می گیرد که با بررسی های به عمل آمده مشخص شد که تاکنون کمتر پژوهشی به بررسی رابطه بین سه متغیر هوش معنوی ، تعهد سازمانی و رضایت شغلی پرداخته شده است و این پژوهش را می توان در شرکت دارو پخش به عنوان نخستین تحقیق در این زمینه به شمار اورد. از سوی دیگر با انجام این تحقیق می توان امیدوار بود که بخشی از خلا و فقر تئوریک موجود در این زمینه برطرف گردد. همچنین یافته های این تحقیق می تواند به بومی نمودن نتایج و کاربردی تر شدن موضوع مورد مطالعه در کشورمان کمک نماید. ازآنجاکه در شرکت دارو پخش مشکلاتی همچون کاهش تعهد سازمانی ، و افت رضایت شغلی در بین برخی کارکنان به چشم می خورد این موضوع سبب پایین آمدن راندمان و بهره وری کارکنان، ترك سازمان ونارضایتی كاركنان وهمچنین مدیران شده كه درنظرسنجی های داخلی شركت واطلاعات بهره وری ونیروی انسانی به دست آمده ،لازم است که در این تحقیق این مهم مورد مطالعه قرار گیرند.
اهداف تحقیق:
هدف کلی و علمی این تحقیق تعیین رابطه بین هوش معنوی ،رضایت شغلی و تعهد سازمانی در میان کارکنان شرکت دارو پخش تهران می باشد.
اهداف ویژه:
- تعیین رابطه بین هوش معنوی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت دارو پخش تهران .
- تعیین رابطه بین هوش معنوی و رضایت شغلی کارکنان شرکت دارو پخش تهران .
- تعیین رابطه بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان شرکت دارو پخش تهران .
- تعیین رابطه بین هوش معنوی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت دارو پخش تهران با رضایت شغلی انها .
سوالات تحقیق:
- ایا بین هوش معنوی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت دارو پخش تهران رابطه معنادار وجود دارد؟
- ایا بین هوش معنوی و رضایت شغلی کارکنان شرکت دارو پخش تهران رابطه معنادار وجود دارد؟
- ایا بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان شرکت دارو پخش تهران رابطه معنادار وجود دارد؟
- ایا بین هوش معنوی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت دارو پخش تهران با رضایت شغلی انها رابطه معنادار وجود دارد؟
فرضیه های تحقیق:
- بین هوش معنوی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت دارو پخش تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
- بین هوش معنوی و رضایت شغلی کارکنان شرکت دارو پخش تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
- بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان شرکت دارو پخش تهران رابطهمثبت و معناداری وجود دارد.
- بین هوش معنوی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت دارو پخش تهران با رضایت شغلی انها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
محدودیتهای تحقیق:
1.مهم ترین محدودیت این تحقیق کم بودن همكاری كاركنان وعدم تمایل به پاسخگویی به پرسشنامه ها بوده است .چنان كه برای رسیدن به تعداد نمونه گیری مورد نظر كه182نفربودتعداد300پرسشنامه توزیع شد كه این عامل برروی زمان مورد نظر همچنین هزینه این تحقیق تاثیرگذاربود.
2.محدودیت بعدی کم بودن همكاری مدیران داخلی شركت با وجود هماهنگی بامدیران ارشد شركت بوده كه بادیده شك دایم ازدلیل پاسخ دادن به این پرسشنامه سؤال داشتند.
فرم در حال بارگذاری ...