تحقیقات بسیاری در رابطه با کارایی عناصر دیداری، به ویژه گرافیک[9] در فرایند آموزشی انجام شده است که اکثریت قریب به اتفاق آنها به نتایج مثبت دست یافته اند. لی و همکاران[10] (2002) به بررسی پژوهشهای انجـام شده در این زمینه پرداختـهاند و با استناد به تحقـیـقات گـلنبرگ و لانگستون[11] (1992)، گلنبرگ و کرولی[12] (1992) و … خاطر نشان میسازند که استفاده از تصاویر در آموزش تأثیرات مثبتی بر یادگیری فراگیران داشته است. از طرف دیگر نیز بسیاری از صاحب نظرانی که در زمینه مشکلات یادگیری، تحقیقاتی را انجام داده اند، پیشنهاد کردهاند که برای قابل فهمتر نمودن محتوا بهتر است از عناصر گرافیکی استفاده کرد (کازین[13]، 1989). هرام[14] (1982 به نقل از کازین، 1989) دریافت که استفاده از گرافیک برای عینیت بخشیدن به اطلاعات متنی، یادگیری فراگیران را افزایش داده است. در جایی دیگر نیز استوکز[15] (2001) به مرور تاریخی تاثیر عناصر دیـداری بـر فـراینـد تدریس و تـعلیـم میپردازد. وی در این مـرور تاریخـی به نقـل از ارسطـو بیـان میکنـد: ” تفکر بدون تصاویر غیر ممکن است”.
پژوهشهای قبل از دهه 1990 عمدتاً مزایای طراحی گرافیک را مستند نمودهاند، ولی در فراهم کرده چارچوبی نظری برای تشریح این که چگونه گرافیک برای یادگیرندگان مفید است شکست خوردهاند (ویکیری[16]، 2002).
پژوهشهای پس از دهه 1990، بر اهمیت استفاده از نشانهها و تصاویر در جایگزینی و پرمحتوا کردن علایم محدود الفبایی در کتابهای درسی تأکید کردهاند. پژوهشگران با تأکید بر نظریههای مختلف روانشناسی نظیر نظریهی پردازش اطلاعات[17] (اتیکینسون و شیفرین[18]، 1968)، رمزگردانی دوگانه[19] (پاویو[20]، 1990)، ادراک دیداری[21] (باری و رانیان[22]، 1995) و چندرسانهایها[23] (مایر[24]، 2003) به اهمیت طراحی گرافیک کتابهای درسی گواهی دادهاند.
دولی و همکاران[25] (2005) ضمن تأکید بر نقش تصویر و اهمیت طراحی گرافیک، معتقدند طراحی گرافیک باید تنها یک هدف را دنبال کند و آن عرضه اطلاعات پیچیده به شیوهای قابل فهم و یادگیری است. طراح گرافیك برای القای مطالب با استفاده از تواناییها و مهارتهایش و به كمك ارتباط تصویری، با مخاطبان خود، از هر گروه سن، رابطه برقرار میكند و با آنان سخن میگوید و علاوه بر زیباییهای دیداری، حركت آموزشی و انتقال فرهنگ و مطالب را انجام میدهد. او میتواند د ر ارائه مطالب سنگین و پیچیده درسی نقش مهمی داشته باشد و با فراهم سازی طرحهای واقعی، ساده و گویا، جزئیات را به تصویر بكشد و فهم و درك مطلب را آسان كند؛ به گونهای نكته های مبهم و سؤال برانگیز را كاهش دهد و به امر آموزش کمک نماید (ملکافضلی، 1378).
کپس[26] (1368) اعتقاد دارد یک طراح گرافیک خلاق دارای سه وظیفه اصلی است:
- یادگیری و به كارگیری قوانین سازمان دهی تجسمی.
2.به حساب آوردن تجربههای فضایی معاصر برای آموزش و به كارگیری بازنماییهای دیداری وقایع زمانی فضایی معاصر.
وظیفه طراح گرافیك خلاق این است كه افراد را مجبور نماید تا نگاه كنند و بعد آنان را مجبور كند تا بخوانند و بفهمند. او برای این منظور از كلمه ها، تصاویر، رنگها و شكلها استفاده میكند.
[1]- graphikos
[2]- به فرانسه graphisme است.
[3]- به فرانسه dessin است.
[4]- Chauvet
[5]- Lascaux
[6]- Bhimbetka
[7] – Canas
[8] – Burkhard
[9] – Graphic
[10] - Lee , et al
[11] - Glenberg & Langston
[12] - Glenberg & Kruley
[13] – Cousin
[14] – Heram
[15] – Stokes
[16]-Vekiri
[17].information processing theory
[18].Atkinson & Shiffrin
[19].dual coding theory
[20].Pavio
[21].visual perception
[22].Barry & Runyan
[23].multimedia
[24].Mayer
[25].Dooley & et al
[26].Kepes
فرم در حال بارگذاری ...