پیشگیری از وقوع جرم که مؤثرترین و بهترین راه مبارزه با رفتار کجروانه و ناهنجاریهای اجتماعی است، جایگاه والا و ارزشمندی در سیاست جنایی کشورها دارد. پیشگیری از جرم طبق تعریف «لایحة پیشگیری از وقوع جرم» عبارت است از «پیش بینی، شناسایی و ارزیابی خطر وقوع جرم و اتخاذ تدابیر و اقدامات لازم برای از بین بردن یا کاهش آن». در طول قرون متمادی، اتخاذ چنین تدابیر و اقدامات به منظور حفظ حقوق فردی و اجتماعی و تأمین امنیت همه جانبه افراد، توجه دانشمندان علوم مختلف و سیاست مداران را به خود معطوف داشته است.[1]
البته با توجه به تقسیم بندی مطروحه در حوزه پیشگیری ، تاثیرگذاری تیپ های مختلف پیشگیری یکسان نیستند، برخی از انواع پیشگیری زمینه و علل وقوع جرم را از بین می برد(پیشگیری اجتماعی) و دیگری فرصت و امکان آن را کاهش می دهد یا دشوار می سازد. به عنوان مثال پیشگیری وضعی، هدفش از بین بردن و کاهش فرصتهای وقوع جرایم می باشد
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی، بالا بردن سطح آگاهی عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر، آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، پی ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و بر طرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه، مسکن، کار و بهداشت و تعمیم بیمه، ایجاد زمینه های مناسب برای رشد شخصیت زن و احیاء حقوق مادی و معنوی او و حمایت از مادران و کودکان بی سرپرست، نمونه هایی از بندهای اصل سوم و بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد که به واقع تحقق آنها نمونه هایی از آرمان شهر مدینه فاضله می نماید بگونه ای که زمینه بسیاری از جرایم را می خشکاند. جملگی موارد یاد شده در قالب پیشگیری اجتماعی می گنجد، با این توضیح که” پیشگیری اجتماعی” اقدام های اساسی عمیق و دراز مدت نسبت به افراد و محیط پیرامون آنها را شامل می شود. در این مورد عمدتاً دو نوع رویکرد یا دو نوع طرز تلقی مهم از جنبه نظری و هم از جنبه عملی مورد توجه قرار گرفته است این دو رویکرد را تحت عنوان رویکرد ساختاری یا معماری ورویکرد تفریحی وسرگرمی در قالب “اوقات فراغت” مطرح می کنند یعنی به مسائل ساخت و ساز خیابانها، محله ها و شهرکهای جدید و لحاظ مسائل امنیتی در مقابل جرم توجه می شود. رویکرد دیگر مبتنی بر تنظیم اوقات فراغت و مسائل فرهنگی است.[2]
بنابراین با توجه به اینکه عموماً سیاست های آموزشی و تربیتی در چهارچوب استراتژی های پیشگیری اجتماعی قابل بررسی است لذا
مسئله اساسی تحقیق این است که این سیاست ها کدامندو اصول و محورهای حاکم برآن چیست؟
ب – سوالات تحقیق
1- اصول و راهکارهای آموزشی و تربیتی در پیشگیری از بزهکاری کدامند؟
2- محورهای حاکم بر سیاست های پیشگیری از بزهکاری در برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و اجتماعی کدامند ؟
ج – پیشینه پژوهش
در بررسی پیشینه و سوابق مطالعاتی موضوع، تحقیق، مقاله و مطالعاتی توسط اندیشمندان و حقوق دانان در محافل و نشریات علمی و حقوقی منتشر شده است كه هر كدام به ابعاد مختلف موضوع پرداخته اند.در بررسی پیشینه و سوابق مطالعاتی مربوط به موضوع تحقیق می توان به تحقیقات و پژوهش های انجام یافته زیر اشاره كرد.
رجبی پور در مطالعه ای تحت عنوان بزهکاری دانش آموزان و امکان پیشگیری اجتماعی رشدمدار (از دیدگاه کارشناسان آموزش و پرورش) بررسی عوامل موثر بر بزهکاری نوجوانان، موضوع ها و مباحث آموزش پیشگیری از جرم، تاثیر آموزش بر پیشگیری از جرم نوجوانان، نحوه اجرای آموزش، پیشگیری از بزهکاری، نحوه تعامل پلیس با دانش آموزان از منظر کارشناسان آموزش و پرورش انجام داده است. این پیمایش با نظرسنجی از 26 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش نواحی شرق و شمال شرق تهران و به صورت تمام شمار در سال 1385 انجام گرفته است. این کارشناسان از افرادی بودند که علاوه بر مسئولیت های اجرایی در آموزش و پرورش، سابقه آموزشی نیز داشته اند. داده های پژوهش حاضر از طریق پرسشنامه گردآوری شده و شامل چند بخش از جمله ویژگی های فردی، عوامل موثر بر بزهکاری نوجوانان، نگرش دانش آموزان به پلیس، موضوع آموزش و پیشگیری پلیس از جرم، جایگاه رویکرد یادگیری در آموزش، پیشگیری اجتماعی رشد مدار و آزمون های توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده هاست.[1]
رییسی در مطالعه ای تحت عنوان نقش خانواده در پیشگیری از بزهکاری نوجوانان سعی کرده است ویژگیهای خانوادگی نوجوانان بزهکار را با ویژگیهای خانوادگی نوجوانان غیر بزهکار در شهر تهران به عنوان جامعه آماری،مورد مقایسه قرار دهد.تا از این طریق به میزان نقش خانواده و شرایط موجود در آن در ایجاد و یا کاهش انحرافات اجتماعی و بزهکاری در نوجوانان پی ببرد. برای انجام این تحقیق تعداد 80 نفر از نوجوانان دختر و پسر 12 تا 18 ساله موجود در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران و همچنین تعداد 80 نفر از نوجوانان غیر بزهکار 12 تا 18 ساله در مدارس و دبیرستانهای شهر تهران از طریق نمونهگیری تصادفی که جمعا 160 نفر را تشکیل میدهند به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده و سپس با تکمیل پرسشنامهای که به همین منظور تهیه شده توسط نوجوانان مذکور اطلاعات مورد نیاز جمعآوری گردیده است.[2]
عباچی در مطالعه ای تحت عنوان پیشگیری از بزهكاری و بزهدیدگی كودكان می نویسد. پیشگیری كنشی در صدد آن است كه با شناسایی و سپس حذف و خنثی سازی عوامل و موقعیت های بزه زا و بزهدیده زا از ورود كودكان به وادی بزهكاری و بزهدیدگی جلوگیری كند[3].
شعاع کاظمی مطالعه ای تحت عنوان جرم و راه های پیشگیری از آن انجام داده است. هدف از این تحقیق تعیین میزان تأثیر خانواده، مدرسه و سایر نهادهای اجتماعی در بروز جرم و جنایت در جامعه است. در این مقاله سعی شده تا به نقش علل پدیدآورنده و سپس به نقش عوامل پیشگیریکننده توجه گردد. محرومیتهای اقتصادی، تبعیض و نابرابری، جنگ، تراکم جمعیت، خانواده، مدرسه، رسانههای گروهی، تلویزیون، روزنامهها و ماهواره در پیدایش جرم نقش بسزایی دارند. نقش خانواده از حیث گسسته بودن یا منسجم بودن، میزان تحصیلات والدین و شغل آنان از متغیرهای تعیینکننده جرمخیزی بوده است. در رابطه با نقش مدرسه نیز، مطالب مورد تدریس، شیوههای تهیه و تدوین برنامه درسی، رابطه معلم و دانشآموز، اتخاذ شیوههای تربیتی و آموزشی با توجه به ویژگیهای شخصیتی و روانی دانشآموز و تهیه و تدارک برنامههای اوقات فراغت از متغیرهای پیشگیریکننده و در عین حال تسهیلکننده شرایط بروز جرم به حساب میآیند. در ارتباط با نهادهای امنیتی، نقش پلیس و دستگاههای قضایی به عنوان متغیر پیشگیریکننده، آموزشدهنده و مراقبت کننده حایز اهمیت میباشد و اینکه این قشر بهتر است در نقش معلم به منظور جلب اعتماد اقشار مختلف، بخصوص نسل جوان، مطرح شود تا از این طریق به اهداف خود که بالا بردن میزان آگاهی و بینش مردم در ارتباط با قوانین اجتماعی برای سلامت فردی و اجتماعی است نایل گردد. سرانجام با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی سعی شد تا به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شود که بر این اساس رابطه معناداری بین عوامل یاد شده و بروز جرم در سطح 95 درصد مشاهده گردید.[4]
علی نژاد در مقاله ای تحت عنوان رویكردهای نظری به مساله پیشگیری از جرم (با تاكید بر رویكرد جامعه شناختی و مدیریت استراتژیك) می نویسد اساسا اصل پیشگیری از وقوع جرم مستلزم رویكردی راهبردی نسبت به مفهوم امنیت بوده و نیازمند اقدامات زمینه ای و فرهنگی است تا در بلندمدت در جامعه نهادینه شود. معیارهای اجتماعی پیشگیری از جرم ریشه در جامعه محوری، كنش عقلانی شهروندان و سرمایه اجتماعی دارد. جامعه محوری در پلیس نوعی بازگشت مجدد پلیس به جامعه است؛ آن هم نه یك بازگشت فیزیكی و ظاهری، بلكه بازگشت رویكردی و نگرشی كه اصل پیشگیری از وقوع جرم و اصل رضایت شهروندی، نتیجه آن است. معیارهای عقلانی اصل پیشگیری نیز ریشه در منافع و مصالحی دارد كه با تامین امنیت پیشگیرانه، متوجه جامعه می شود. سرمایه اجتماعی، ظرفیت ها و استعدادهای نهفته در بطن جامعه است كه در بستر نهادهای مدنی و رسمی بروز می كند و به پلیس امكان می دهد تا اعتماد، مشاركت مردمی و نهادهای مدنی را در جهت كنترل هرچه بهتر جامعه و اعمال مقررات پیشگیرانه پلیسی به كار گیرد[5].
[1] – رجبی پور، محمود ، بزهکاری دانش آموزان و امکان پیشگیری اجتماعی رشدمدار (از دیدگاه کارشناسان آموزش و پرورش) ، ص10.
[2] -رییسی، ابوالقاسم، بررسی نقش خانواده در پیشگیری از بزهکاری نوجوانان، صص 97 تا 118.
[3] – عباچی، مریم، پیشگیری ازبزهكاری وبزه دیدگی كودكان،ص 49.
[4] – شعاع کاظمی، مهرانگیز، جرم و راه های پیشگیری از آن ، صص 107 تا 116.
[5] – علی نژاد، منوچهر ، رویكردهای نظری به مساله پیشگیری از جرم (با تاكید بر رویكرد جامعه شناختی و مدیریت استراتژیك) ، ص 171.
[1] – بایسته های پیشگیری از وقوع جرم، 12/11/90، ساعت 10:57
http://www.maavanews.ir/Default.aspx?tabid=4355&articleType=ArticleView&articleId=70724
[2] – سیاستگذاری و مدیریت پیشگیری از وقوع جربمه نقل از -http://www.vakil.net/index.php/1389-08-26-15-41-10/1389-08-26-15-17-02/145-1389-08-27-00-07-44
فرم در حال بارگذاری ...