وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی چگونگی بازنمود مقولات زمان و نمود در زبان اشارة ناشنوایان ایرانی

 
تاریخ: 28-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

و اهمیت موضوع

 

       از دهة 1960 به بعد در آمریکا، اروپا و سایر کشورها با رخداد وقایع مختلفی از جمله مطالعات علمی زبان­شناختی در مورد زبان اشاره از طرف زبان‌شناسان، رشد نهضت حقوق مدنی و توسعة وسایل فناوری خاص ناشنوایان و به تبع آن، حضور فعال­تر ناشنوایان در جوامع باعث شد که به­تدریج ناشنوایان به عنوان یک گروه یا اقلیت مستقل فرهنگی- زبانی پذیرفته و شناخته شوند (آرمسترانگ و ویلکوکس[18]، 2003).

 

        کم­کم در این دهه، از طریق تحقیقات استوکو زبان اشاره به عنوان یک زبان با ارزش و کامل شناخته شد. در حقیقت وی انقلاب بزرگی را در طول تاریخ، جهت شناسایی زبان اشاره در دنیا به راه انداخت (ولی و لوکاس[19] ، 2000). اولین زبان اشاره­ای که در جهان مورد بررسی زبان­شناختی قرار گرفت زبان اشاره آمریکایی[20] بود که در سال 1979 کلیما و بلوجی[21] در کتاب معروف خود اشاره­های زبان[22] به توصیف ساختاری آن پرداختند. با وجود آنکه سال­ها از عمر بررسی زبان­شناختی زبان اشاره می­گذرد، هنوز رشته­ای نوپا و در

دانلود مقالات

 حال رشد است که امروزه به­خوبی توانسته است توجه بسیاری از زبان‌شناسان را به خود جلب کند. نکتة بسیار مهم آن است که زبان‌شناسان کار بر روی زبان­های اشاره را با این پیش فرض آغاز می­کنند که زبان­های اشاره نیز به اندازه زبان­های گفتاری، طبیعی هستند (شامل همان عناصری هستند که در زبان­های گفتاری موجود است) و نیازهای ارتباطی ناشنوایان را به­خوبی برطرف می­کنند.

 

        زبان اشارة ایرانی نیز از این قاعده مستثنا نیست. تاکنون شمار تحقیقات صورت گرفته در زمینة زبان‌شناسی زبان اشارة ایرانی در داخل کشور بسیار اندک بوده است. بنابراین انگیزة اصلی انجام پژوهش حاضر معطوف کردن توجه زبان‌شناسان به ویژگی­های زبانی زبان اشارة ایرانی است تا بتوان آنها را از خصوصیات و طبیعی بودن این زبان آگاه کرد. زیرا همانطور که زبان گفتاری در جامعة افراد شنوا اهمیت دارد، وضعیت زبان اشاره نیز در جامعة ناشنوایان از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است، چرا که این زبان تاثیر مستقیمی بر روی زندگی ناشنوایان به خصوص در بخش­های تحصیلی، پزشکی، حقوقی و شغلی دارد که بالطبع حفظ این زبان در جامعة آنها نیازمند شناخت بیشتر آن می­باشد.       

 

1-3 اهداف پژوهش

 

       نداشتن یک حس هیچ­گاه نمی­تواند توجیه­کنندة محرومیت باشد. افراد ناشنوا که درصد عمده­ای از جامعه را به خود اختصاص داده­اند، گروهی هستند که می­کوشند از طریق زبانی خاص با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این افراد یک اقلیت زبانی هستند که زبان طبیعی مورد استفادة آنها، زبانی است که به خاطر واضح و آشکار بودن، زیبایی، صحت، کامل و پر معنی بودن، با ارزش تشخیص داده شده است. در استفاده از زبان اشاره به جای زبان گفتاری هیچ اثر منفی دیده نشده است و حتی می­توان گفت که استفاده از زبان اشاره ارتباط برقرار کردن را برای ناشنوایان بهتر و راحتتر می­کند. در گذشته و حتی امروزه تصورات اشتباهی در رابطه با زبان اشاره وجود داشته و دارد که برخی آن را زبانی بدون دستور در نظر گرفته  و آن را تنها برگرفته از یک رشته ژست­ها[23] و یا پانتومیم می­دانند. اما باید گفت که زبان اشاره اولین و مهمترین شیوه ارتباطی ناشنوایان است، چرا که این افراد در گرفتن اطلاعات به جای گوش از حواس دیگر خود استفاده می­کنند و همچنین می­کوشند تا از طریق اشارات افکار خویش را به دیگران منتقل کنند. لانگ[24] (2003، ص2) معتقد است که حواس دیگر در نبود حس شنوایی می­توانند نمادهای زبانی را به ناشنوایان منتقل کنند. بنابراین شناخت این نشانه­ها نخستین زبانی است که این افراد می­آموزند و در ضمن اساسی­ترین وسیله ارتباطی آنان به شمار می­رود.


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی توان های محیطی جهت توسعه اکوتوریسم بر مبنای توسعه پایداربررسی رفتار خستگی کامپوزیت‏ زمینه پلیمری تقویت شده با الیاف شیشه »
 
مداحی های محرم