وبلاگ

توضیح وبلاگ من

برنامه ریزی ارتقاء کیفیت زندگی در نواحی خرد شهری

 
تاریخ: 28-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

این فصل در هشت بخش ارائه می گردد. در بخش نخست موضوع پژوهش تبیین و تشریح شده است. در بخش دوم مشکلات پژوهش عنوان شده اند. اهداف اصلی و اهداف فرعی پژوهش در بخش سوم معرفی شدند. در بخش چهارم این فصل پرسش های پژوهش عنوان شدند و در بخش پنجم فرضیات پژوهش مطرح گشتند. اصطلاحات کلیدی مربوط به این پایان نامه در بخش ششم تعریف شدند، در بخش هفتم روش شناسی پژوهش توضیح داده شد و سرانجام در بخش آخر، ساختار  پژوهش ارائه گردید.

 

2-1- طرح موضوع

 

در آغاز قرن 21 اهمیت شاخص های اجتماعی و مسائل مرتبط با کیفیت زندگی و رضایتمندی در دانش اجتماعی، در بسیاری از کشورهای جهان به اثبات رسیده بود. حجم گسترده ای از کتابهای به چاپ رسیده، معانی ارائه شده، مجلات انتشار یافته، ایجاد سازمانهای رسمی بین المللی، برگزاری کنفرانس ها و همایش های بین المللی، نشانه هایی از گسترش مفاهیمی از این دست می باشد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در این چارچوب، مفاهیمی نظیر کیفیت و رضایتمندی ریشه های خود را از تحقیقات مختلف در زمینه های سلامت، امنیت، رفاه، رضایتمندی سکونتی و محیط کالبدی شهری اتخاذ می کنند. کیفیت زندگی، انگاشتی جامع، گسترده و پیچیده است که شرایط مادی و معنوی زندگی انسانها را در بر می گیرد و علاوه بر استانداردهای مادی زندگی به ابعاد اجتماعی، محیطی، کالبدی، فرهنگی و روان شناختی زندگی نیز توجه دارد و در دو سطح فردی و جمعی مورد سنجش قرار می گیرد. کیفیت زندگی دو بعد دارد که به عنوان ابعاد عینی و ذهنی شناخته می شوند. کیفیت زندگی عینی، چگونگی شرایط عینی(بیرونی) زندگی مردم را منعکس می کند و با استفاده از شاخص های عینی که مرتبط با واقعیات قابل مشاهده زندگی و برآمده از داده های ثانویه می باشند، سنجش می شود. کیفیت زندگی ذهنی، ادراکات ذهنی(درونی) مردم را از شرایط عینی و از وضعیت زندگی خود منعکس می سازد و با استفاده از سنجه های ذهنی سنجش می شود. این انگاشت، به

پروژه دانشگاهی

 روش های متفاوت توسط اجتماعات پژوهشی مختلفی به کار گرفته شده است. با این وجود، هیچ تعریف پذیرفته شده جهانی از آن وجود ندارد و در نتیجه در میان انتظام های مختلف بر اساس هدفی که می خواهند بدست بیاورند و روش شناسی که به کار می برند، به روش های متفاوتی مفهوم سازی شده است.  این تفاوت ها امکان داشتن تعریف پذیرفته شده جهانی و رویکرد روش شناسی برای ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی را محدود می سازد. اما رویکردهای روش شناختی و انگاشتی موجود، می تواند راهنمایی برای انتخاب یک یا ترکیبی از روش های موجود برای تحلیل کیفیت زندگی برای محدوده ای خاص باشد.

 

در این مطالعه ما از تلاش های قبلی انجام شده در زمینه تعریف کیفیت زندگی استفاده نموده و با ارائه آنها این تعریف از کیفیت زندگی را مبنای مطالعه قرار می دهیم: ” کیفیت زندگی انگاشتی چندوجهی، نسبی، متاثر از زمان، مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است. این انگاشت از یک سو به عوامل بیرونی و عینی زندگی وابسته می باشد و از سوی دیگر به برداشتهای فردی افراد از جایگاهشان در زندگی در بستر فرهنگ و سیستم های ارزشی ای که در آنها رشد می کنند، وابسته می باشد.”

 

بر اساس سنجش همزمان کیفیت زندگی عینی و ذهنی و تلفیق آنها با یکدیگر، سطح کیفیت زندگی شامل چهار حالت می گردد که به عنوان بهزیستی، ناهنجاری، سازش پذیری و محرومیت شناخته می شوند. این حالت ها، درونداد مهمی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری می باشند تا مشکلات نواحی، دلایل نارضایتی و اولویت های شهروندان در زندگی را تشخیص دهند. بهزیستی زمانی است که احساس ذهنی افراد و شرایط عینی زندگی خوب است (زپف، 1984). اگر هم شرایط ذهنی و هم شرایط عینی بد باشد، حالت محرومیت وجود دارد. از سوی دیگر، اگر شرایط ذهنی خوب و شرایط عینی زندگی بد باشد، حالت سازش پذیری وجود دارد و علاوه بر این اگر شرایط ذهنی بد و شرایط عینی زندگی خوب تشخیص داده شود، حالت ناهنجاری اتفاق می افتد.

 

همچنین در بین انتظام های فکری مختلف درگیر با مطالعات کیفیت زندگی، این توافق وجود دارد که کیفیت زندگی به توصیف و ارزیابی شرایط زندگی مردم در یک مکان معین مربوط می باشد. با وجود اینکه پژوهش های بسیاری برای مطالعه کیفیت زندگی انجام شده است، این پژوهش ها از نظر عرصه های زندگی که مورد مطالعه قرار می دهند متنوع می باشند. علاوه بر این، مقیاس به کار گرفته شده در مطالعات مختلف، متنوع می باشد، بعضی مطالعات در سطح ملی می باشند، برخی در سطح منطقه ای ، اما مطالعات بسیار کمی در مقیاس های کوچکتر شبیه همسایگی یا سطح خرد شهری انجام شده است. بنابراین بیشتر مطالعات کیفیت زندگی در سطح منطقه و کشور می باشند. اما این نوع ارزیابی های با مقیاس بالا می تواند تغییرات فضایی بزرگ در کیفیت زندگی که ممکن است در مقیاس های کوچک مانند بخش یا مراکز شهر غالب باشد را پنهان نماید. در چنین شرایطی از تغییرات محلی در مطالعات با مقیاس بزرگ اغلب چشم پوشی می گردد. در نتیجه، آن دسته از مطالعات کیفیت زندگی که تلاش دارند تغییرات کیفیت زندگی را در مقیاس های کوچکتر بررسی کنند، واجب می باشد.

 

به همین خاطر این پایان نامه بر آن است تا کیفیت زندگی را در سطح محلات منطقه 10 شهر تهران با در نظر گرفتن هر دو کیفیت زندگی عینی و ذهنی و تلفیق آنها با یکدیگر مورد سنجش قرار دهد، تا حالت های کیفیت زندگی در این محلات تشخیص داده شود و بر اساس حالت های تشخیص داده شده اولویت های برنامه ریزی ارتقای کیفیت زندگی برای محلات مختلف منطقه 10 تعیین گردد.  این مطالعه توجه خاصی به نواحی دچار محرومیت خواهد داشت و برنامه های راهبردی در راستای بهبود وضعیت این نواحی تدوین خواهد نمود.

 

3-1- ضرورت پژوهش

 

ساخت یک چارچوب مفهومی از کیفیت زندگی جهت ارتقاء زمینه هایی نظیر رشد و توسعه شهری و رفاه فردی لازم و ضروری است. چنین چارچوبی جهت گسترش دانش تئوریک موثر بوده و همچنین گسترش و  رشد ابزارهایی جهت ارتقاء جنبه هایی از کیفیت زندگی را فراهم می آورد. مطالعات کیفیت زندگی از سوی افراد بسیاری به عنوان درونداد مهمی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری در راستای تشخیص عوامل کلیدی تاثیر گذار بر کیفیت زندگی افراد نگریسته می شوند. با وجود سودمندی این مطالعات، در ایران، سنجش کیفیت زندگی به شکلی جامع و هدفمند در مقیاس های کوچکتر از شهر انجام نشده است. علاوه براین کیفیت زندگی شهری معمولاً یا بر اساس شاخص های عینی و با استفاده از داده های ثانویه و یا با استفاده از شاخص های ذهنی از دیدگاه ساکنان و ارزیابی میزان رضایت آنها از زندگی شهری سنجش می شود. به ندرت شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در ارتباط با یکدیگر به کار گرفته می شوند. این در حالیست که سنجش همزمان آنها و تلفیق کیفیت زندگی عینی و ذهنی با یکدیگر، حالت هایی از کیفیت زندگی را روشن می سازد که درونداد مهمی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری می باشند که توسط آنها مشکلات نواحی، دلیل نارضایتی و اولویت های شهروندان در زندگی را تشخیص دهند. منطقه 10 شهر تهران، منطقه ای با ده محله و با فعالیت غالب مسکونی می باشد که در طول زمان با مشکلات اجتماعی و کالبدی بسیاری مواجه بوده است.  لذا، برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی در محلات آن مستلزم سنجش کیفیت زندگی با استفاده از شاخص های عینی و ذهنی به طور همزمان می باشد تا محلات دارای اولویت، به منظور ارائه راهبردهای ارتقای کیفیت زندگی تعیین گشته و برنامه ریزی ارتقای کیفیت زندگی برای محلات موردنظر صورت گیرد.


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی وضعیت مشارکت در ورزش و ارتباط آن با رفتار شهروندی سازمانی بانوان شاغل …پیشبینی سلامت روان و تابآوری فرزندان بر اساس رضایت زناشویی و سبک‌های دلبستگی مادران »
 
مداحی های محرم