فعالیت شركتها و سازمانها، امروزه در محیطی به مراتب پیچیدهتر از گذشته انجام میشود و سازمانهاییكه نتوانند زودتر و سریعتر از رقبا از خود عكسالعمل نشان دهند و در مقابل تغییرات متعدد و تأثیر گذار محیطی از جمله قوانین و مقررات، تجارت خارجی و … از خود واكنش درست به موقع نشان دهند و دچار انفعال شوند، امیدی به بقا نخواهند داشت. علاوه بر عوامل مهم و تأثیرگذار محیط خارجی سازمانها، مجموعه مزیتها و نقاط ضعف آنها نیز نقشی تعیین كننده در دوام و بقای فعالیت آنها دارد.
در همین راستا سازمانها باید سیاست منظم و یكپارچهای را در جهت برنامهریزی و مدیریت استراتژیك مجموعه خود به نحوی اثربخش بعمل آورده و در قالب برنامههای بنیادین دست به ایجاد هماهنگیها و رعایت اولویتها بزنند. در چنین شرایطی طرح برنامهریزی و مدیریت استراتژیك با توجه به ابعاد وسیع و گسترده آن پاسخی به چگونگی برنامهریزی مؤثر در بلند مدت می باشد.(دیوید،1382) برخلاف روشهای معمول كه تنها به عوامل داخلی میپردازند، این نوع برنامهریزی نگاه به بیرون و عوامل محیطی نیز دارد. لذا میتوان گفت محصول برنامهریزی استراتژیك، برنامهای راهگشا و آیندهنگر و تحول آفرین است كه سازمان را در بستر شكار فرصت قرار داده و موجبات برتری و تعالی این سازمان را فراهم سازد. ( حمیدی زاده، 1382) محصول نهایی این فرایند مجموعة رسالت و مأموریت سازمان ، اهداف كیفی و كمی آن برای یك دوره پنج ساله و بالاخره استراتژیها، برنامه های عملیاتی و اقدامات اصلی اجرایی برای نیل به اهداف تعیین شده می باشد . شرکت تجاری-گردشگری بهده به عنوان یکی از شرکتهای خصوصی در منطقه جنوبی کشور با نگرش جدید به برنامه های گذشته بایستی زمینه بهره وری خود را بیش از پیش بوجود آورد. شرایط جدید امروزی که در محیط داخلی و خارجی بوجود آمده ضرورت تدوین یک برنامه استراتژیک را به منظور مقابله با شرایط جدید ایجاب می کند. در این راستا شرکت تجاری-گردشگری بهده در نظر دارد ضمن شناسایی و برطرف ساختن نقاط ضعف و مقابله با تهدیدهای خود و با بهرهگیری از ظرفیتها و مزیتهای بالقوه و بالفعل موجود، به بهرهبرداری هر چه بیشتر از فرصتهای محیطی در افق برنامه توسعه پرداخته و اهداف خویش را در راستای تحقق رسالت یا فلسفه وجودیش جهتدهی نماید.
مدل مورد استفاده در این پژوهش مدل مفهومی ارائه شده توسط پروفسور دیوید می باشد. دیوید (1990) مدلی با فرآیندی سه مرحله ای برای مدیریت استراتژیك پیشنهاد كرده است كه عبارتند از
گام اول: تدوین استراتژی
گام دوم: اجرای استراتژی
گام سوم: ارزیابی استراتژی
در گام اول سازمان بایستی ابتدا اهداف، مآموریتها و رسالت و استراتژی جاری خود را با توجه به نقاط قوت و ضعف درون سازمانی و عوامل مؤثر محیطی شامل فرصتها و تهدیدها مورد بررسی قرار دهد. در گام دوم در مرحله ی اجرا منابع انسانی و مادی لازم تخصیص داده می شود. طبیعی است كه بدون منابع لازم استراتژی قابلیت اجرایی نخواهد داشت. در گام سوم استراتژی بكار گرفته شده با استفاده از یك نظام اطلاعاتی فعال و نیز در مقایسه با اهداف سازمان مورد ارزیابی قرار گرفته و اشكالات و ابهامات احتمالی رفع می شود (دهكردی، 1384).
فرم در حال بارگذاری ...