وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تعیین نقش عامل های شخصیتی و استرس تجربه شده با سلامت روانی و مولفه های آن در معلمان

 
تاریخ: 29-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

معلم از اساسی ترین عناصر تعلیم و تربیت  است. بدون وجود معلم امكان تعلیم و تربیت وجود ندارد. زیرا معلم راهنما و جهت دهنده  ی فعالیت های تربیتی است و به واسطه ی وجود معلم است كه تعلیم و تربیت در جهت هدف هدایت می شود ( پترووسكی و دیگران، 1972).

 

در گذشته نه چندان دور معلم در نظام های آموزشی رسمی؛ نقش انتقال دانش را داشته است و جزو منابع مهم اطلاعات محسوب می شده است. كلاس های درس او از نظم و انضباط خشك برخوردار بوده و روش عامرانه بر آن حاكم بوده است. یافته های پژوهشی مختلف، توسعه اجتماعی و فرهنگی، نیازهای نو یا متفاوت و سایر عوامل اثر گذار سبب گردیده اند تا امروزه نقش معلم تغییر یابد. اگر معلم در گذشته به انتقال دانش تاكید داشته است اكنون باید بیشتر وقت خود را، صرف شناخت مشكلات یادگیری فراگیران كند و حالت هدایت كننده و تسهیل گر یادگیری را داشته باشد( فتحی آذر، 1382).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

می توان گفت که امروزه معلمان یکی از ارکان اساسی و بنیادی در فرایند بهسازی و بالندگی جامعه بشمار می آید اثر بخشی و کارآیی معلمان در پیشرفت اجتماعی،  اقتصادی،  سیاسی و فرهنگی جامعه غیر قابل انکار است. در این میان جوامعی که تلاش گسترده ای را جهت آرامش و آسایش روحی و جسمی و همچنین محیط فردی و اجتماعی معلمان انجام می دهند. به نحو احسن از توانایی آنها در جهت ترقی و پیشرفت استفاده می کنند.

عکس مرتبط با اقتصاد

یكی از عواملی كه در تدریس و كنترل كلاس و روابط اجتماعی معلمان تاثیر می گذارد ویژگیهای شخصیتی آنهاست.  تحقیقات صورت گرفته بر روی شخصیت معلمین بر این فرض تاکید دارند که شخصیت معلم تاثیر بسیار مهمی درفرآیند تدریس و یادگیری دارد.

 

مك كری و جان[1] (1992) شخصیت را در راستای پنج عامل اصلی، روان رنجور خویی[2]، برونگرایی[3]، گشودگی[4] در برابر تجربه، توافق پذیری[5] و با وجدان بودن [6] توصیف می كنند. روان رنجو.ری خویی به تمایل برای تجربه اضطراب،  تنش، خود محوری، خصومت، تكانشوری، افسردگی كم اطلاق می شود. برونگرایی، تمایل برای مثبت بودن، قاطعیت، تحرك و اجتماعی بودن گفته می شود. گشودگی در برابر تجربه، تمایل به كنجكاوی، هنر نمایی، خرد ورزی، روشنفكری و نوآوری اطلاق می شود. توافق پذیری، تمایل برای گذشت، مهربانی، سخاوتمندی، اعتماد ورزی، همدلی، فداكاری و وفاداری ( سارافینو 2002) در نظر گرفته می شود و در نهایت با وجدان بودن به عنوان تمایل به سازمان دهی، كارآمدی، قابلیت اعتماد، خویشتن داری و منطق گرایی قلمداد می شود( جان، 1989، مك كری و جان، 1992 و حق شناس ، 1385 به نقل از ارجی 1387).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

دانلود مقالات

 

از طرف دیگر، هموستازی در اثر فرآیندهای جبرانی كه در پاسخ به تغییرات محیط داخلی بدن ایجاد  می شود تامین می گردد. این فرآیند زیست شناختی كه به طور غیرارادی كنترل می شود به دنبال تعادل شیمیایی و فیزیولوژی می باشد.هر گاه عوامل مختل كننده، این تعادل پویا را بهم بزند سبب عدم تعادل حیاتی شده و استرس یا تنیدگی بوجود می آید به عبارت دیگر تنیدگی حالتی است كه در اثر تغییر محیطی كه به عنوان آسیب، چالش یا تهدید برای تعادل پویای فرد تلقی می شود، ایجاد می گردد( هنرپروران، 1386).

 

بسیاری از مشاغل موجود در جهان از جمله معلمی استرس زا هستند و به نوبه خود در زندگی فردی، اجتماعی و شغلی اشخاص اختلال ایجاد می كنند. فلذا، شغل معلمی به دلیل استرس زا بودن روابط فردی، اجتماعی، حرفه شغلی و سلامت روانی معلمان را تحت تاثیر قرار می دهد.

 

کارشناسان بهداشت جهانی سلامت فكر و روان را قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب تعریف نموده اند (هنرپروران، 1386).

 

بسیاری از تحقیقات وجود رابطه بین ابعاد شخصیت و سلامت روانی را مورد تایید قرار داده اند.در چند بررسی معلوم شد كه برونگرایی به صورت مثبت با سلامت روانی و هیجانی فرد ارتباط دارد. در حالی كه روان رنجور خویی ارتباط منفی با سلامت افراد دارد ( كوستا[7] و مك گری، 1984، واتسون[8]، كلارك[9]، مك اینتایر[10] و هامیكر[11]،1992 به نقل از شولتز، 1387).

 

از طرف دیگر تجربه  ی استرس، به ویژه منابع استرس منفی و سطح بالا، نیز سلامت روانی افراد را به مخاطره می اندازد( استورا، 1386). همچنین استرس تجربه شده باعث برخی عملكردهای نامناسب روانی می شود بدین معنا كه اثرات منفی عواملی از قبیل اضطراب، افسردگی و كاهش عزت نفس را تشدید می نماید و به طور غیرمستقیم بر بهداشت روانی تاثیر می گذارد ( مازلاك،2001 به نقل از مهاجر، 1386)، بدین ترتیب مسئله اصلی این پژوهش بررسی رابطه عاملهای شخصیتی مداخله گر و استرس تجربه شده با سلامت روانی معلمان در شهر تبریز است.

 

2-1- اهمیت و ضرورت مسئله

 

در جوامع امروزی نقش و اهمیت آموزش و پرورش به عنوان یكی از نهادهای  اساسی هر جامعه ای بر همگان واضح و آشكار است و این امر، بسیار بدیهی است كه یكی از اركان اصلی آموزش و پرورش هر جامعه معلمان هستند. بدون وجود معلمان نمی تواند معنا و مفهومی داشته باشد و نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای برای رشد و بالندگی خود نیازمند معلمان كارآمد و اثر بخش می باشد، بنابراین تعلیم و تربیت سالم، پویا و معتدل ارتباط تنگاتنگی با معلمین سالم، با ارده، پرتوان و سرشار از احساس مسئولیت و تعهد  و با نشاط دارد. پس رسالت تعلیم و تربیت با وجود معلمان خسته و مضطراب، ناتوان و ناراضی زیر سوال خواهد رفت، چرا كه فشار عصبی ناخوشایند معلم باعث می گردد تا روحیه یاس  و ناامیدی بر آن مسطوره گردد و اعتماد به نفس و عزت آن خدشه دار گردد ( محمدی خواه 1378).

 

در این میان بررسی شخصیت معلمان و عوامل مخاطره آمیز سلامت روانی آنها از اهمیت بسزایی برخوردار است. می توان گفت كه شخصیت معلمان می تواند ارتباط موجود بین استرس . بیماری را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار داده  یا تعدیل نماید و همچنین می تواند به طور غیر مستقیم و از طریق برقراری یك زندگی سالم و منطقی ( تغذیه سالم، ورزش، خواب كافی و…) به سلامتی فرد كمك نماید( كرلینجر،1376).

 

در زمینه شخصیت و ارتباط آن با مولفه های سلامت، اولین پژوهش به وسیله كوستا و مك گری (1980، به نقل از پروین، 1386) نشان داد كه شادكامی با سطح بالای برونگرایی  و سطح پایین روان نژندگرایی در افراد مرتبط می باشد.

 

بسیاری از تحقیقات دیگر نز وجود رابطه بین ابعاد شخصیت و استرسهای تجربه شده با سلامت روانی را مورد تایید قرار داده اند. در مجموع و براساس پژوهش های موجود می توان نتیجه گرفت كه شخصیت و استرس های تجربه شده توسط هر فرد می تواند پیش بینی كننده سلامت روانی فرد باشد. معلمان نیز مانند سایر افراد جامعه تحت تاثیر شخصیت و محیط اطراف خود قرار می گیرند و از آنها تاثیر می پذیرند و متقابلا بر محیطشان نیز تاثیر می گذارند.

 

معلمانی كه از شخصیت انعطاف پذیر، برونگرا و مسئولیت پذیر برخوردار هستند مطمئنا از سلامت روانی برخوردار خواهند بود و برعكس معلمانی كه درونگرا و روان نژند بوده و منابع متعدد استرس را تجربه می كنند، سلامت روانی كمتری خواهند داست و این به نوبه خود در ارتباطات بین فردی، تدریس و رفتار معلمان و نهایتا در یادگیری و پیشرفت فراگیران تاثیر عمده‌ای خواهد گذاشت.

 

استرس، كنش وری فرد در قلمرو اجتماعی، روانشناختی، جسمانی، خانوادگی و شغلی را دچار اختلال می كند و نارضایتی شغلی، كاهش تولید، افزایش خطاها، تنزل سطح قضاوت و كندی زمان واكنش را در پی دارد. استرس براساس ایجادتغییرات روانشناختی مانند افزایش تحریك پذیری، اضطراب، تنش، حالت عصبی و ناتوانی در مهار خود، روابط اجتماعی و خانوادگی را مختل می كند و در ایفای نقش حرفه‌ای ضعف و سستی بوجود می آورد ( استورا[1]، 1386).

 

بنابراین هر چقدر استرس تجربه شده معلم بیشتر باشد نارضایتی شغلی، سستی در تدریس، كاهش توان جسمی، ضعف روابط اجتماعی و درك نامناسب فراگیران نیز بیشتر خواهد بود و نهایتا نتیجه این خواهد بود كه دانش آموزان مضطرب، دلسرد، كم سواد و منفعل را تحویل جامعه خواهد داد. مسلما این روند  به نفع هیچ جامعه ای نخواهد بود. تضمین آینده جامعه نیاز به معلمانی توانمند، سالم و با نشاط و دانش آموزانی فعال، پركار و جدی دارد.

 

با اندك تاملی در رابطه با مسائل مطرح شده و اهمیت سلامت روانی معلم، به راحتی ضرورت پرداختن به این پژوهش مشخص می گردد، به ویژه اینكه بدون سلامت روانی معلم، اساس تعلیم و تربیت دچار مشكل می شود.

 

از طرفی با توجه به اینكه در بین پژوهش های موجود هر سه متغیر ( رابطه ابعاد شخصیت و استرس تجربه شده با سلامت روانی معلمان) با هم مطالعه نشده است این پژوهش درصدد بررسی رابطه آنها با هم برآمده تا میزان تبین كنندگی ابعاد شخصیت و استرس تجربه شده را با سلامت روانی معلمان مورد بررسی قرار دهد.

 

[1] -Stora

 

[1] -McCrea&Jhon

 

[2] -neuroticism

 

[3] -extreversion

 

[4] -openness

 

[5] -agreeableness

 

[6] -conscientiousness

 

[7] -Costa

 

[8] -watson

 

[9] -Clark

 

[10] -Mchntyre

 

[11] -Hamaker


فرم در حال بارگذاری ...

« تعیین سهم تاب آوری و شدت و مدت درد درکیفیت زندگی بیماران مبتلا به …تعیین و بازنگری مهم‌ترین شاخص‌های سنجش عملکرد کارکنان گمرک شهید رجائی »
 
مداحی های محرم