:
تخلفات رانندگی همواره یکی از علل بروز مشکلات، معضلات و حوادث ترافیکی در همه جوامع می باشد که بسته به بافت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و جغرافیایی جوامع میزان و نوع آن متفاوت خواهد بود.گرچه در بروز تخلفات رانندگی، عوامل محیطی- کنترلی، اجرایی و عدم تناسب ساختارهای مواصلاتی با تعداد خودروها و واحدهای عبور و مرور و غیره نیز دخیل می باشد، اما علل انسانی به عنوان اصلی ترین عامل، بالاترین درصد علت تخلفات است(حق شناس و همکاران، 1387).
شرایط رانندگی بسیار متعدد است به خصوص شرایط روانی، اخلاقی و اجتماعی. بنابراین داشتن گواهی نامه رانندگی دلیل بر صلاحیت كامل افراد برای رانندگی نیست؛ چه بسا افرادی كه از دقت دید مناسب برخوردارند؛ اما از مشكلات و عقده های روانی، اجتماعی و فرهنگی رنج می برند. تنها داشتن دید خوب نمی تواند ملاك صلاحیت رانندگی باشد؛ بلكه تجربه، استعدادهای طبیعی، دقت و تعادل روانی است كه به انسان برای رانندگی صلاحیت می دهد. اولین تحقیق پیرامون احراز شایستگی برای رانندگی و اثرات حالت روانی راننده در سال 1929 در آمریكا انجام شد؛ محور این تحقیقات “رفتار انسان” بود. در این پژوهش محققان دریافتند كه تقریباً 96 درصد حوادث از طرف رانندگان با تجربه ای رخ می دهد كه دچار مشكلات شخصیتی بوده اند(نوابی و همكاران، 1385).
به طور کلی هر فردی دارای یک سری ویژگی هایی می باشد که باعث می شوند به صورت منظم و دایم یک شیوه ی رفتاری خاصی را از خود نشان دهد. این ویژگی ها در مجموع، شخصیت هر فرد را تشکیل می دهد. رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی1 و رفتار رانندگی مورد بررسی های متعددی در سطح جهان قرار گرفته است. به نظر می رسد، عناصر خاصی از شخصیت باعث رفتارهای قانون شکنی می شوند، از آن رو که این رفتارها منجر به برآورده شدن برخی از نیازهای شخصی فرد می شوند با این که مغایرت با سیستم قانونمند محیط اطراف دارد. در تحقیقات گذشته حدود 90 % تصادفات را به خصوصیات رفتاری ربط داده اند و نشان داده اند که در 95-90 % تصادفات، رفتار انسان، عامل تعیین کننده اصلی است. به عبارتی ویژگی های شخصیتی می تواند با رفتارهای ترافیكی و نحوه رانندگی فرد ارتباط داشته باشد. شواهد زیادی حاكی از وجود رابطه میان صفات شخصیتی و رفتار رانندگان پرخطر است(مهماندار، 1388). رفتار رانندگی پرخطر یعنی ارتكاب دو یا چند عمل خلاف كه موجب به خطرانداختن افراد یا وسایل دیگر شود به عبارت دیگر هرگونه عمل خلاف تعمدی كه نیازمند واكنش تدافعی از سوی راننده دیگر باشد(باتیست1، 2005).
این تحقیقات همچنین نشان داده اند که گروه خاصی از افراد دارای آمار تصادفات رانندگی بیشتری هستند و این گروه با دیگران در برخی از ویژگی های شخصیتی متفاوت می باشند. در یک بررسی که به رابطه ی بین شخصیت و تفاوت های فردی پرداخته است، نشان داده شده که نمره ی صفت شخصیتی هیجان طلبی2 از همه بیشتر احتمال انجام خشونت در رانندگی را نشان می دهد (برگس3، 2002).
رانندگی عادی یا ایمن فعالیتی است همراه با حركات كنترل شده كه در آن راننده باید اطلاعات و داده های مربوط به رانندگی را از طرق مختلف به خصوص از راه دیدن اخذ كرده براساس آنها در ذهن تصمیم گیری كرده و تصمیمات خود را به بهترین وجه عملی كند تا بتواند حركتی همواره با ایمنی داشته باشد(سانتوز4، 2005؛ به نقل از موسوی، 1388).
در مطالعه انجام شده در ایران که به بررسی رابطه بین تحریک جویی و رفتار رانندگی پرخطر پرداخته است نیز نشان داده شده است که
نمره کلی تحریک جویی و سه خرده مقیاس های آن شامل تجربه جویی، هیجان طلبی و تنوع طلبی با رفتارهای رانندگی پرخطر همبستگی مثبت و معناداری دارد(گودرزی و شیرازی، 1386). عناصر شخصیتی می توانند باعث شوند که افراد رفتار خاصی را انجام دهند که این رفتارهای خاص باعث ارضائ نیازهای شخصی فرد مرتبط با ویژگی های روان شناختی، زیستی و اجتماعی او می شود.
در این پژوهش ویژگی های شخصیتی رانندگان براساس مدل پنج عامل اصلی شخصیت نئو مورد بررسی قرار خواهند گرفت كه شامل:1-عصبیت(دارای احساس نگرانی و ناایمنی، مضطرب و عصبی)؛2-برون گرایی(اهل هیجان و خطر پذیری بالا، معاشرتی و لذت جو)؛ 3- بازبودن به تجربه(افرادی مبتكر، مستقل، خلاق و شجاع)؛ 4-توافق(افرادی خوش قلب، دارای حس همدردی، دلسوز و مودب)؛ و 5-وجدانی بودن(توانا در كنترل تكانه ها، بادقت، قابل اعتماد، منظم و سخت كوش) می باشد(حق شناس، 1385).
همچنین امور مربوط به رانندگی از آن جهت که اموری غیر قابل پیش بینی بوده که دائماً اتفاق می افتد و امور خطرناکی را شامل می شوند، مسایل هیجانی چالش برانگیزی هستند. رانندگان در این امر بسیار متفاوتند. بسیاری از رانندگان این شرایط را تنشی هیجانی تلقی کرده و در نتیجه مقابله و برخورد با آن را دشوار می دانند. از سوی دیگر رانندگان اغلب دارای انگیزه رقابت جویی بوده و از آزردگی هیجانی خود، آگاه نیستند. این امر انگیزه ها و اهداف آنان را متأثر ساخته و موجب تحریف تفکر راننده و افزا یش هیجانات خارج از کنترل فرد می شود. رانندگانی که درگیر این گونه هیجانات می شوند دست به رفتارهای تکانشگرانه و پرخطر می زنند که این هیجانات رانندگان را ترغیب به تکروی و خودپسندی می کند(ابراهیمی قوام، 1388).
توجه به مفهوم هوش هیجانی به عنوان سازه روانشناختی که با داشتن مولفه های درون فردی و بین فردی تمامی مناسبات فرد را با خود و دنیای پیرامونش دستخوش تغییر می سازد از اهمیت ویژه ای در رانندگی برخوردار است. هوش هیجانی، چارچوبی است که در آن مجموعه ای از مهارت ها فرض می شود که در ارزیابی و ابراز واقعی هیجانات خود و دیگران دخیل بوده و می تواند تنظیم اثربخش هیجانات خود و دیگران و کاربرد احساسات جهت با انگیزه ساختن، برنامه ریزی و تداوم پیشرفت خود را به دنبال داشته باشد.
هوش هیجانی1 شامل توانایی كنترل احساسها و هیجانهای خود و دیگران، پذیرش دیدگاههای سایر افراد و كنترل روابط و توانشهای اجتماعی است. به عبارت دیگر، شخصی كه هوش هیجانی بالایی دارد، عواطف خود را بهتر شناسایی کرده و درک بهتری از عواطف دیگران پیدا می کند. هوش هیجانی در بردارندهی آگاهی، تنظیم و بیان درست دامنهای از هیجانات است. لذا توانایی شناخت، ابراز و کنترل این هیجانات یکی از ابعاد مهم هوش هیجانی است و ناتوانی فرد در هر کدام از این تواناییها منجر به نارضایتی در زندگی و محیط کار خواهد شد که حاکی از نقص خودگردانی هیجانی است که ویژگی کلیدی هوش هیجانی می باشد(هاشمی،1391).
به عبارتی هوش هیجانی نوعی پردازش اطلاعات عاطفی است كه شامل ارزیابی صحیح عواطف خود و دیگران و بیان مناسب عواطف و تنظیم سازگارانه است که به بهبود جریان زندگی منجر می شود، و در رابطه با رفتار رانندگی موجب می شود تا فرد: به جای سرزنش دیگران یا موقعیت، تمرکز بر خود داشته باشد. -نحوه رابطه بین عمل، احساسات و افکار را با همدیگر درک کند. – به جای واکنش هیجانی خشمگین شدن ابتدا به ماهیت آنچه باعث ناراحتی شده، بپردازد. -بیشتر به کسب نتایج پیامدها علاقه مند باشد تا اینکه بخواهد تکانشی عمل کند. – به جای تنها به فکر خود بودن به دیگران و حقوق شان احترام گذاشته شود. -ترافیک را به عنوان کار دسته جمعی و نه رقابتی بپذیرد. -تنوع بین نیازها و سبک های رانندگان را بپذیرد و از سرزنش کردن آنها به خاطر اقدامات و نحوه رانندگیشان دور ی کند. –نقش های مثبت را به جای اعمال منفی تمرین کند. -درصدد یادگیری مهار و کنترل تکانه های مربوط به انتقاد کردن از دیگران با گسترش حس مزاح در حین رانندگی باشد. -رانندگی را جدی بگیرد و با آگاهی از اشتباهات خود در حین رانندگی درصدد اصلاح آنها برآید(جیمز و ناهل1، 2007).
با توجه به آنچه که در مورد ویژگی های شخصیت، هوش هیجانی و رفتار رانندگی بیان شد، در این پژوهش محقق به دنبال دریافت این نکته است که آیا رابطه ای بین متغیرهای پیش بین یعنی ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی با متغیر ملاک یعنی رفتار رانندگی وجود دارد؟ و متغیرهای پیش بین می توانند نقشی در پیش بینی متغیر ملاک یعنی رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس های بین شهری داشته باشند؟ علاوه بر این، محقق به دنبال دریافت این نکته است که آیا بین رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس های بین شهری با توجه به سن و سابقه کار و نیز خود مالک بودن یا در استخدام دیگران بودن تفاوت وجود دارد؟
1- sensation seeking
2- Burgess
1 – Personality traits
1- Batist
2 – sensation seeking
3 – Burgess
4- Santos
1- emotional intelligence
1- James and Nahl
فرم در حال بارگذاری ...