هویّت روشن و نسبتاً با ثبات یکی از نیازهای شخصیّت انسانی است. هویّت زمانی آشکار میشود که انسان با دیگر هویّتها و طرز فکرهای مختلف و نقشهای جدیدی که به عهده میگیرد مواجه میشود. مادام که غیری در کار نباشد، انسان از ویژگیهای خودش آگاه نمیشود و هویّت شکل نمیگیرد(مانی،1374: 14) و گاه هنگام تماس هویّتها با هویّت غیر،تغییر و تحولاتی در هویّت خودی بوجود میآید. به دلیل فراگیر بودن مفهوم هویّت در حوزههای فرهنگ،اجتماع، سیاست و اقتصاد، مردمشناسان، جامعهشناسان و علمای عام سیاست و اقتصاد به مطالعه درباره آن همّت گماردهاند و از زوایای مختلفی آن را مورد بحث و برّرسی قرار دادهاند. امّا آنچه در این پژوهش مورد تأكید بیشترواقع شده هویّت فرهنگی است که از ابعاد مهّم هویّتی، به شمار میآید، چون با ارزشها و نگرشهای فرد ربط وثیقی دارد.
در تعریف هویّت فرهنگی در دایرهالمعارف علوم اجتماعی چنین آمده است: هویّت فرهنگی احساس تعلّق و همبستگی به جامعه و فرهنگ آن است که در رفتار همه اعضای آن جامعهوجود دارد و سبب تمایز اعضای این جامعه از سایر جوامع میشود. هویّت فرهنگی باعث میشود فرد در مقابل هنجارها و ارزشهای جامعه خود احساس تعهد و تکلیف کند و در امور مختلف آن مشارکت جوید و انتظارات جامعه خود را پاسخ گوید و در مواقع بحرانی سرنوشت جامعه و غلبه بر آن بحران برای او مهّم باشد.شایان ذکر است که احساس تعلّق جمعی مستلزم حمایت جمع مذکور از فرد نیز هست و رابطه دو طرفه بین فرد و جمع را ایجاب میکند (باقر ساروخانی، 1375: 60). خلاصه آنکه هویّت فرهنگی متضمن احساس تعلّق به فرهنگ و جامعه است به گونهای که اعضای یک جامعه یا گروه را از سایر گروهها متمایز نماید.هویّت فرهنگی بواسطه تعهد عملی که در فرد ایجاد میکند پیامدهایی دارد (باقر ساروخانی، 1375: 61).
هر فرهنگی که در فضا، مكان و زمان خاص شکل میگیرد هرچند ممكن است در طول زمان تغییر كند، اما كاركردها و رویههای فکری و رفتاری خاص خود را به دنبال دارد.فرهنگها نه منسجم و همگناند و نه در سكون و ثبات دائمی،بلکه ذاتاً چندسویه، تغییر پذیر و باز هستند. به علاوه محیطهای متفاوت، بر روی انسان و رفتار و هویّت او تأثیر میگذارد،درواقع هویّت ما در فرایند تعامل با دیگران و تعامل با محیط تغییر میکند. محیط جدیدی مانند خوابگاه و برخورد با انسانهای جدید باعث شكلگیری روابط، تجربهها و اتفاقات جدیدی میشود. داشتن ارتباط طولانی و زندگی كردن با افرادی كه هم اتاقی نامیده میشوند سرآغاز تأثیر و تأثّرهای بسیار است و از طرف دیگر الگوهای رفتاری متفاوت به ویژه عدم رعایت حقوق دیگران، مجادلههای فرهنگی، اعمال تعصب، دخالتهای سایرین و كمبود امكانات زندگی همه و همه باعث ایجاد درگیریها و مشكلات گوناگونی میشود كه به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر رفتارها و تعاملات افراد ساکن در خوابگاه اثر میگذارد.
خوابگاه در نظر ما محل سكونت موقت، مکانی با امكانات محدود و اولیّه است كه دانشجو برای ادامه تحصیل در آنجا استقرار پیدا میكند. فرد با ورود به خوابگاه از محیط آشنایی كه سالها در آن زندگی كرده جدا میشود و در محیط جدید و متفاوتی قرار میگیرد. زندگی در این محیط جدید با افرادی از فرهنگها و سلیقههای گوناگون منجر به شكلگیری تعاملات خاصی میشود، که چه بسا هویّت فرهنگی فرد را در معرض تغییر و تحوّل قرار دهد. در نتیجه ممکن است وقتی که این افرادبا این الگوهای جدید به شهر و خانواده و فرهنگ بومی خود برمیگردند، با چالشهای جدّی هویّتی مواجه شوند و نابسامانیهایی را در سطح فرد، خانواده و اجتماع ایجاد کنند. آنچه كه در این تحقیق مورد بررسی قرار میگیرد، مسئلهی تغییرات فرهنگی و هویّتی در میان دانشجویانی است که در شهر محل تحصیلشان در خوابگاه سکونت میگزینند. در این راستا بحث هویّت فرهنگی در میان قشر دانشجو به مثابه نقطه كانونی مسأله هویّت از اهمیّت شایانی برخوردار است، دانشجویان به سبب ویژگی سنی و جوان بودن و نیز به خاطر گستردگی شبكه روابطشان با افراد دارای هویّتهای مختلف، و تفکّر نقّادانهای که در مورد سنتها و رویّههای فکری و عملی زندگی دارند بیشتر در معرض مسائل و چالشهای هویّتی قرار دارند. زیرا از یک سو فضای دانشگاه بخصوص خوابگاه، آنها را با ارزشها و نگرشها و الگوهای جدید اندیشه و عمل آشنا میکند و از سوی دیگر خانواده و بدنه جامعه بزرگتر معمولاً انتظار حفظ و پیروی از فرهنگ سنتی را از آنها دارد. این وضیعت در بیشتر اوقات به هویّتهای ترکیبی و چندگانهای منتهی میشود که با هویّت مورد انتظار جامعه و حتی خود نظام آموزش عالی کنونی ایران متفاوت است. به عبارت دیگر، جوان بودن دانشجویان به اضافه چندگانهشدن زیستجهانهای آنها (به قول برگر)، تأثیرات رسانهای مدرنیته(به ویژه رسانههای غیر رسمی) موجبات ترکیبهای خاص هویّتی دانشجویان را فراهم میآورد. در این موقعیتِ هویّتیِ پیوندی، عناصر مختلفی از گفتمانهای مختلف سنت(مانند مذهب) و مدرنیته(مانند سکولاریسم و ملّیگرایی) دیده میشود که موجب تفاوت هویّتهای دانشجویی با سایر قشرهای جامعه میشود.
آغاز زندگی دانشجویی چالشهای خاص خود را به همراه دارد. احساس تنهایی، جدایی از خانواده و دوستان و شبکه ارتباطات اجتماعی، زندگی در شهری جدید، آشنایی و مواجهه با فرهنگ و افراد مختلف، تأمین هزینههای زندگی، امتحانات و آزمونهای گوناگون درسی و جا به جاییهای مکرّر در مسیر خانه و خوابگاه به طور بالقوّه موجب ایجاد تنشهایی در زندگی روزمره آنها میشود.
ورود به خوابگاه از طرفی تصویر و رویای بی نظیر استقلال از خانواده و زندگی با دوستان هم سن و سال را در ذهن ایجاد میكند. اوّلین روزهای زندگی دانشجویی بدون حضور خانواده، در شهری غریب با افرادی از فرهنگهای مختلف و شخصیّتهایی متفاوت با اسكان در اتاقهای كوچك و بدون امكانات رفاهی كافی است تا همه ذهنیّتهای قبلی را از میان ببرد.
محیط خوابگاهی مجموعهای از افراد از فرهنگهای گوناگون را در خود جمع میکند. در این مجموعه برخی فرهنگ خود را برتر میدانند و تلاش برای گسترش آن دارند و برخی دیگر که تأثیرپذیری بیشتر و یا قدرت مقاومت کمتری دارند، مغلوب شده و لذا فرهنگ بومیآنها کمرنگ میشود.
افرادی که در خوابگاه زندگی میکنند معمولاً براساس ویژگیهای مشترکی مثل رشته تحصیلی، طبقه اجتماعی، قومیت و زبان یا همشهری بودن تشکیل گروه داده و قواعد خاصی برای زندگی كنار هم تعیین میكنند. فرهنگ خوابگاهی از یك طرف دربردارنده همدلی، همکاری، احساس مسئولیت بیشتر، تحمل سختی ها و ناملایمات و دوری خانواده و از طرف دیگر موجد احساس آزادی و استقلال و آشنایی با آداب و رسوم و زبان ها و هویّتهای دیگر است.
تبعات ناشی از این دگرگونیهای هویّتی و رفتاری گسترده است.خشونت و پرخاشگری اولیّن نتیجه ضعف در برقراری ارتباط با دیگران و شناسایی محیط و سازگاری با آن است، عادات، رفتار و عقاید خاصّی که در اثر زندگی در خوابگاه ایجاد میشود، چه بسا بعد از زندگی خوابگاهی نیز تداوم یابد.
فرم در حال بارگذاری ...