کودکان و نوجوانان قشر عمده ای از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. در هر جامعه سلامت کودکان و نوجوانان اهمیت ویژه ای دارد و توجه به بهداشت روانی آنان کمک می کند تا از نظر روانی و جسمی سالم بوده و نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند(کوشان[1]،2000 )
مطالعات انجام شده در فرهنگ های مختلف نشان داده است درصد قابل توجهی از کودکان سنین مدرسه و قبل از مدرسه دچار مشکلات رفتاری هستند)هارلند، ریجینولد، براگمان، ورلو، وانهوریک، ورهولست[2]، 2002). کودکان بیسرپرست و بد سرپرست که از عاطفه مادرانه و روابط صمیمی والدین محروم بودهاند غالبا از اختلالات عاطفی، ناایمنی، احساس وابستگی یا طرد، گروه گریزی یا گروه گرایی حاد رنج میبرند. و به طور جدی نیازمند ارتباط صمیمانه و عاطفی هستند، و به روشهای فرافکن و ابزارهای توانبخشی که بروز مشکلات آنها را تسهیل سازد علاقه نشان میدهد( نلسون، 2000). به طور کلی هنگامی اختلال رفتاری مطرح می شود که رفتار کودک مورد تایید والدین نباشد، در رفتار کودک رفتارهای برون فکنانه دیده می شود، رفتار نامناسب تکرار شده و تنبیه های خانواده برای حذف آن بی تاثیر باشد و کودک دچار بیماری روانی نباشد(شمس اسفندآباد، 1382).
روانشناسی جدید سعی داردتوجه خود را صرفا به مشکلات روانی معطوف نسازد و بیشتر به جنبه های مثبت زندگی تاکید کند. رضایت از زندگی[3] نیز یکی از مولفه های اساسی در شناخت کیفیت زندگی افراد می باشد. پژوهشهای انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشان داده است که رضایت مندی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنتی نوجوانان یا دانش آموزان کاملا متفاوت از بزرگسالان است و پژوهش در این زمینه نیازمند لحاظ نمودن مولفه های ویژه آنان است. افزایش تنش ها و مشکلات رفتاری، ناامیدی، اضطراب و افسردگی ازجمله آثار منفی نارضایتی از زندگی است که پیامدهایی همچون کاهش روحیه مشارکت جویی اجتماعی، تعاون و اعتماد اجتماعی خواهد داشت(کامرون[4]،2001). بر اساس یافته های عملی برآورد افراد از سلامت ذهنیشان به طور منظم از لحاظ میزان ارزش گذاری یا درجه اهمیتی که برای حیطه های متفاوت زندگی مثل شغل، سلامت، اوقات فراغت، تحصیل یا زندگی عاشقانه قائل هستند، تغییر میکند(اکرم خمسه،1390). .به علاوه فقط حیطه ها و زمینه های ارزشمند، یعنی حیطه هایی که رضایتمندی کلی از زندگی را نشان داده اند بر قضاوت افراد درمورد رضایتمندی کلی از زندگی تأثیر میگذارد. حیطه ها یا زمینه هایی که مهم نیستند، بر رتبه بندی کلی از رضایت مندی تأثیری ندارند. رضایت از زندگی می تواند جز عوامل تاثیر گزار بر عزت نفس افراد باشد.
عزت نفس به عنوان یکی از ابعاد شخصیت آدمی همواره تحت تاثیر روابط با دیگران شکل می گیرد و خانواده به عنوان اولین منبع ارتباط کودک عامل مهمی در شکل گیری این بعد از شخصیت آدمی است. این عامل مهم که در ساخت شخصیت کودک نقش دارد در کودکان بی سرپرست به خاطر نداشتن خانواده کم رنگ است. کاپلان از جمله پژوهشگرانی است که به عزت نفس[5] افراد به عنوان یک صفت نگریسته است .از شیوه فرزند پروری والدین و رابطه آن با عزت نفس کودکان را به دقت مطالعه نموده است. در نتایج حاصل از مطالعات کاپلان، اگر افراد در دوران کودکی خود تجارب منفی را پشت سر بگذارند از عزت نفس پایینی برخوردار می شوند و این تجارب منفی عبارت اند از: مرگ یکی از والدین، بستری شدن یکی از والدین به علت بیماری روانی، ازدواج مجدد یکی از والدین(کاپلان، پورکورنی1971 به نقل از کریمی 1383). علاوه بر این عوامل دیگری که می تواند بر عزت نفس موثر باشد، طبقه اجتماعی، اقتصادی خانواده است. طبقه اجتماعی و اقتصادی که فرد در آن متولد می شود، در سرتاسر زندگی، بر طول عمر، بهداشت روانی، شخصیت و بخصوص عزت نفس، میزان تحصیلات، شغل، گرایشهای فرد تاثیر عمیقی دارد .نتایج پژوهشها نشان داده است افرادی که در طبقات پایین زندگی می کنند، طول عمر کمتر و عزت نفس پایین تری دارند و عموما از بهداشت روانی مناسبی برخوردار نیستند(بروس کوین[6]، ترجمه توسلی و فاضل، 1369). از عوامل تاثیر گذار دیگر بر عزت نفس افراد عامل جنسیت است. نتایج پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که در سنین دبیرستان(15-18)، بیشترین تفاوت بین عزت نفس پسران و دختران به چشم می خورد و عزت نفس پسران5/1 انحراف استاندارد بالاتر از دختران است(مرتون و لوینسون[7] به نقل از کریمی، 1383). اکثر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس را به عنوان عامل اساسی در سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد می دانند که این سازگاری در کودکان بی سرپرست دیده نمی شود. از آنجا که نوجوانی یکی از دورانهای مهم در ساخت و پایه ریزی شخصیت فرد محسوب می شود چه بسا مشکلات رفتاری بروز پیدا کرده در این برهه، در دوره های بعدی زندگی، خود را به صورت ویژگی های پایدار نشان دهند.به طور مثال مشکلات رفتاری درون ریزانه در کودکی و نوجوانی با اختلالات خلقی و خودکشی در بزرگسالی وعزت نفس پایین و سطوح بالای پرخاشگری در کودکی با رفتار جنایی و سایر رفتارهای ضداجتماعی مربوط بوده است، لذا با توجه به پژوهش های نادری که در ایران درباره مسائل و مشکلات نوجوانان بی سرپرست انجام شده است، پژوهش حاضر درصدد بررسی و تحقیق درباره مشکلات نوجوانان انجام خواهد شد.
[1] Kooshan
[2] Harland, Reijneveld, Brugman, Verloove, Vanhorick, Verhulst.
[3] Life satisfaction
[4] Kameron
[5] Self esteem
[6] Bruce Kohen
[7] Merton & Lowinson
[1] Criminal
[2] Liau
[3] Mayer
[4] Salovey
[5] Almogvist
[6] Sausser & Waller
[7] Blascovich & Tomaka
[8] Annas
[9] Loughlin & Huebner
[10] Kates
فرم در حال بارگذاری ...