وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقایسه سبک­ های مقابله با استرس در ورزشکاران مرد و زن در دو سبکبرخوردی و غیر برخوردی …

 
تاریخ: 29-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

در سال­های اخیر مطالعه راه­های مقابله با استرس توجه زیادی را به­خود جلب نموده است. بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر سبك­های مقابله با وقایع همراه با استرس، یكی از موضوعات مورد بررسی در رفتارشناسی مقابله­ای است. گرچه قسمت اعظم این مقوله هنوز ناشناخته مانده است، به­طور معمول این نکته پذیرفته شده که روش­های مقابله با استرس یکی از راه­های مؤثر اجرای ورزشی و عامل مهمی در تعیین عملكرد در موقعیت­های پُر استرس است. همچنین مقابله‌ی ناموفق با استرس بر عملکرد و رضایت ورزشکاران تأثیرگذار است (انشل، کیم، چانگ، اوم[17]، 2001؛ کرون و هیندل[18]، 1988). عواملی که ناشی از مقابله ناموفق با استرس هستند شامل تنش عضلانی (انشل، کیم و همکاران، 2001) و کاهش میزان تمرکز می­باشند (کرون، هیندل و همکاران، 1988).

 

مقابله دو كاركرد عمده دارد :تنظیم هیجانات ناگوار و درمانده كننده و اتخاذ كنش به منظور تغییر و بهبود مسئله­ای كه موجب ناراحتی شده است. بر این اساس دو دسته از شیوه­های كلی مقابله را می­توان این­گونه بیان كرد: “مقابلة معطوف به­حل مسئله” و” سبك­های هیجان­مدار” (کارادماس و کالانتزی [19]، 2004). یکی دیگر از ساختار­هایی که در روانشناسی ورزشی و روانشناسی عمومی پیرامون مطالعات سبک­های مقابله مورد بررسی قرار گرفته است، سبک رویکرد (که به آن هوشیار، توجه، فعالیت، حساسیت، درگیر شدن و مقابله فعال هم گفته می شود) و همچنین سبک اجتناب (که به آن عدم هوشیاری، منفعل، عدم حساسیت، عدم درگیری و روی گردان نبود نیز گفته می شود) است (انشل، 1996؛ انشل، ویلیامز، هاج [20]، 1997؛ کاسیدیس، رودافینوس، انشل و پورتر، 1997؛ کرون، 1993؛ کرون، 1996؛ مک کری، 1992؛ راث، 1996). سبک­های مقابله به‌طور عمومی اشاره به سبک­های مقابله رفتاری (به­عنوان مثال انجام عملی) و شناختی (به عنوان مثال فرآیندهای ذهنی مانند صحبت کردن با خود) دارند که سعی آنها بر آن است تا استرسی را که در شرایط محیطی ایجاد شده است، به سمت تفسیر­های عاطفی و شناختی سوق دهند (کرون، 1996؛ اسکینر، اج، آلتمن، شروود[21]، 2003). بنابراین بازیکنی که بعد از دریافت یک پنالتی به‌صورت مثبت (به­عنوان مثال پرسیدن دلایل پنالتی) یا به­صورت منفی (جر و بحث کردن) با موقعیت درگیر می‌شود یک مقابله­ی رویکردی را استفاده می­کند. روش­های مقابله­ای اجتنابی از سوی دیگر به‌عمل­هایی اطلاق می­شوند که در آنها از این موقعیت­ها اجتناب می­شود (کرون، 1993؛کرون، 1996) و می­توان آنها را تحت عنوان رفتاری یا شناختی طبقه­بندی کرد.

 

محققان به­طور معمول معتقدند که مقابله با استرس از جمله ویژگی­های موقعیتی و شخصی است (کاسیدیس، رودافینوس، انشل و پورتر[22]، 1997). این موضوع چهار چوبی ایجاد می­کند که تئوری مقابله­ی تعاملی و یا زمینه­ای نامیده می­شود (میلر[23]، 1992). خصوصیات شخصی شامل سبک مقابله ورزشکاران (انشل، ویلیامز[24]، 2000؛ مادن، کرکبای و مک­دونادل[25]، 1989) و همچنین شناخت آنها از موقعیت استرس­زا است (لانزدال و هاو[26] ،2004). عامل موقعیتی شامل منابع (انشل و دلانی[27]، 2001) و همچنین شدت موقعیت استرس­زا است (مادن، سامرز و براون[28]، 1990) که توسط ورزشکار احساس می­شود.

 

پروژه دانشگاهی

 

 

بر اساس تئوری صفت مقابله­ای، افراد به­طور مداوم به انواع مختلفی از وقایع استرس­زا که معمولاً مطابق با سبک­های مقابله­ی خود است پاسخ می­دهند (اوریل و روسن[29]، 1972؛ لونتال، سولس[30]، 1993؛ موس، سویندل[31]،1990؛ راث، کوهن[32]، 1986). تئوری مقابله­ی زمینه­ای از سوی دیگر مجموعه­ای از ویژگی­های شخصی و موقعیتی را برای سبک­های مقابله شخص در نظر می­گیرد (فلکمن، 1992؛ مک کری، 1992؛ تری[33]، 1991).

 

بنابراین زمینه­ای که در آن استرس تجربه می­گردد حداقل تا میزان مشخصی پاسخ شخص را در برابر موقعیت استرس­زا مشخص می­کند، خصوصاً اگر رویدادی که تجربه می­گردد بسیار شدید باشد. با این وجود، این­که تا چه میزان سبک­های مقابله تابعی از نوع رویداد پُر استرسی است که در ورزش تجربه می­شود ،کمتر شناخته شده است. چرا که موقعیت­ها­ی ورزشی که در آنها استرس ایجاد می­شود، بنا بر گفته مک کری نامحدود هستند (1992).

 

اثر عوامل استرس­زا بر سبك مقابله­ی ورزشکاران باعث نظام­دهی بیشتر مقابله با استرس می‌شود. این موضوع به نوبه خود منجر به تاکید تفاوت­های فردی ورزشکاران در فرآیند رویاروی با استرس است.

 

زنان و مردان تمایلی ویژه به استفاده از سبكی مخصوص خود  با توجه به تفاوت­های جنسیتی در مقابله با استرس دارند (انشل، کانگ، مسنر،2010). برای مثال انشل و کاسیدیس (1997) دریافتند ورزشکاران با مهارت بسیار بالا در مقایسه با دیگر ورزشکارانی که از مهارت کمتری برخوردار بوده­اند بیشتر از استراتژی­های مقابله­ای رویکردی استفاده کرده­اند و جنسیت در این خصوص تفاوتی را ایجاد نمی­کند. با این وجود در ورزشکارانی با مهارت کمتر، زنان نسبت مردان عمدتاً از روش مقابله اجتنابی استفاده می­کنند (انشل و سوتارسو، 2007).

 

در ورزش ووشو[34] اجرای فرم و مبارزه در دو قسمت جداگانه آموزش داده می­شود: در مسابقات سبک تالو[35] ورزشکاران به اجرای حرکات نمایشی می­پردازند و در آن درگیری و برخورد بین ورزشکاران دیده نمی­شود، در سبک مبارزه­ای که سانشو[36] یا ساندا نامیده می­شود، ورزشکاران به‌صورت رودررو و مستقیم با هم به مبارزه می­پردازند. با توجه به ماهیت این دو سبک هر کدام می‌توانند موقعیت استرس­زایی خاصی را دارا باشند و در نتیجه سبک مقابله­ای انتخابی می­تواند متفاوت باشند.

 

بر این اساس در این تحقیق سعی بر آن بود تا سبک­های مقابله با استرس در سبک­های تالو و ساندا با یکدیگر مقایسه شده و همچنین نقش جنسیت در اختیار سبک­های مقابله بر اساس سبک‌های ووشو تعیین گردد.

 

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

 

در سال­های اخیر مطالعات حیطه­ی مقابله با استرس در ورزش مورد توجه محققان قرار گرفته است (بهرامی­زاده و بشارت[37]2010). روان­شناسان ورزشی و ورزشکاران حرفه­ای برای ارزیابی ارتباط بین احساسات و عملکرد ورزشی رقابتی، و به­طور خاص برای دریافت چگونگی تعدیل و بیان مناسب احساسات جهت تسهیل عملکرد، تلاش­هایی را آغاز کرده­اند (استوگ، کلمنتس، والیش، داونی[38]، 2009).

 

شرکت در مسابقات ورزشی استرس بالایی را بر افرادی که در حال رقابت هستند تحمیل می‌کند. استرس ارائه شده در رقابت معمولاً موجب اضطراب رقابتی ورزشکاران شده و باعث تحمیل فعالیت اضافی به آنان می­شود. هنگامی­که اضطراب به­درستی مدیریت و یا تفسیر نشده باشد، ورزشکاران کنترل خود را از دست می­دهند و سطح عملکرد آنها کاهش می­یابد (سجادی و همکاران، 2011).

 

اغلب ورزشکاران زمان شرکت در مسابقات مهم ورزشی از آمادگی جسمانی مطلوبی برخوردار بوده و مهارت­های کافی برای روبرو شدن با حریفان خود را کسب کرده­اند. از سوی دیگر موفقیت یا شکست آنان در مسابقات مهم ورزشی تا اندازه­ی زیادی نیز به آمادگی روانی­شان و این­که چگونه بر استرس ناشی از مقابله با حریف یا حریفان فایق آیند بستگی دارد. با توجه به تحقیقات انجام شده توسط جیاکوبی و وینبرگ (2000) مشخص گردید، که استراتژی­های مقابله دارای یک رابطه­ی قوی با عملکرد هستند. علاوه بر این، گفته می­شود “احساسات بر روند عملکرد و روند عملکرد مداوم به‌شدت بر محتوا و شدت احساسات تأثیر گذار است” (هانین ،2000).


فرم در حال بارگذاری ...

« مقایسه عملکرد ورزشکاران دوچرخه سوار در آزمون 4 کیلومتربررسی تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر تغییرات واسپین و کمرین پلاسمایی »
 
مداحی های محرم