و ضرورت تحقیق
اهمیت توجه به مناسبات شهر و روستا تا بدانجاست که بسیاری معتقدند، برای فهم و تعدیل پویایی جریان فقر در کشورها، بویژه کشورهای در حال توسعه که در معرض شهرنشینی، یا به سخن بهتر، شهرگرایی شتابان قرار دارند، تنها در غالب تاکید بر نحوه و دامنه روابط متقابل و تعامل میان عرصههای روستایی و شهری قابل فهم و چارهجویی استاین تاکید از آن رو است که دهههای اخیر، به خاطر وجود بستگیهای موجود بین محیطهای روستایی و شهری، نوعی پیوستگی شکننده بین این دو عرصه زیستی پدیدار شده استاین پیوستگی در قالبی نظامور عمل می کند و بر این مبنا، انچه در یکی از این دو عرصه اتفاق میافتد، لاجرم بر عرصه دیگری نیز اثرگذار خواهد بود (سعیدی،1390، 74). روابط شهر و روستا مجموعه روابط کالبدی-فضایی، اجتماعی-اقتصادی و حقوقی سیاسی سکونتگاههای روستایی با کانونهای کوچک و بزرگ شهری را شامل میشودبحث از روابط شهر و روستا در بررسیهای علوم اجتماعی، به ویژه مطالعات جغرافیایی، از سابقه نسبتا طولانی برخوردار است، اما سرآغاز بحثهای جدی و علمی در این باره به دهه 1940 برمیگردد (سعیدی، 1387، 395). در دوره معاصر هانس بوبک[1] جغرافیدان اتریشی برای نخستین بار (1948م) با بررسی این مناسبات در ایران، موضوع را به شیوهای نوین و در چارچوب نظریهای تازه مورد توجه و بررسی قرار دادهانس بوبک در نوشتههای پیشتاز خود در زمینه روابط شهرها و حوزه پیرامونی(روستایی) در کشورهای شرق اسلامی، بویژه ایران، این گونه روابط سلطه را در قالب نظریه سرمایهداری بهرهبری و مناسبات انگلی شهری-روستایی مطرح ساخته است ( سعیدی، 1390، 79). از آنجا که هر نظام کلیتی متشکل از اجزاء و عناصر مرتبط و قاعدتا هماهنگ به منظور نیل به هدف معین به شمار آورد(سعیدی، 1388، 3). میتوان نظام بهرهبرداری را نظامی شامل مجموعهای از نیروهای تولیدی و روابط اجتماعی مترتب بر آن به حساب آورد نظام بهره برداری یک مفهوم حقوقی و در عین حال اجتماعی-اقتصادی است که بر مبنای آن، روابط
حقوقی و مناسبات اجتماعی-اقتصادی افراد در ارتباط با زمین، نوع و حدود مالکیت، حق تصرف، نحوه بهرهگیری از عوامل تولید، بویژه زمین وآب و نهایتا نظام کار تعیین گرددبر همین بنیاد، گونه روابط و مناسبات در عرصه سکونتگاهی و روابط فضایی، از جمله روابط شهر و روستا و نیز تفاوتهای مکانی-فضایی نیز تجلی مییابنددر ارتباط با روابط شهر و روستا، گذشته از سایر روندها، فرایند مبادله مازاد محصول از اهمیت ویژهای برخوردار است (سعیدی و مکانیکی ، 1387، 5 ). روستاهای بخش مرکزی شهرستان زابلی با 169 آبادی روستایی و 8353 خانوار با 34877 نفر جمعیت و اتکا بر اقتصاد و نظام تولیدی خود روابطی را با شهر زابلی برقرار کردهاند ، خرما محصول غالب روستاهای ناحیه زابلی است که در تامین درامد روستائیان ناحیه نقش عمدهای دارد . روستائیان در زمینه بازاریابی این محصول مشکلاتی از جمله نبود امکانات نگهداری، اصناف و تشکلها مواجهاند . در این بین دلالان شهری با پیش خرید این محصول به صورت نارس و سپس با بسته بندی و انتقال آن به سردخانهها داخل شهر با قیمت بسیار بالاتر به فروش میرسانند در این میان روستائیان که تولید کننده هستند بیشترین ضرر را متحمل میشوند چرا که به بازار دسترسی ندارند و محصول را با قیمت ارزان میفروشند. با ادامه این روند یعنی تولید(خرما) در روستاهای ناحیه زابلی و خارج شدن قسمت اعظم سرمایه از نظام تولیدی و انتقال به شهر، منجر به رشد شهر زابلی و واپس ماندن روستاهای پیرامونی میشود.
فرم در حال بارگذاری ...