اندازهگیری بهرهوری بیشتر از آنکه متأثر از سطوح مختلف بهرهوری باشد از نوع نگرش به بهرهوری متأثر شده است و بطور عمده به چهار دسته یعنی روش اقتصاددانان، مهندسین، حسابداران و مدیران تقسیم میشوند. بدلیل اینکه در سطح بخشهای و فعالیتهای اقتصادی و ملی دیدگاه اقتصاددانان معمول میباشد در اکثر تحقیقات از روش اقتصاددانان استفاده میشود این روش نه تنها سطح تغییرات بهرهوری را در طول زمان محاسبه میکند بلکه سعی میکند که اثرات تمام عوامل شناخته شده را برروی بهرهوری نمایان میکند. اقتصاددانان برای محاسبه بهرهوری از روشهای نظیر روش روش شاخص[1]، روش تابع تولید[2] و روش داده – ستانده[3] را استفاده میکنند.
تحلیلگران بهرهوری بر حسب دیدگاهیکه نسبت به بهرهوری دارند، مدلهای مختلفی برای اندازهگیری بهره وری ارائه کرده اند.در یک تقسیمبندی کلی مدلهای اندازهگیری بهره وری را میتوان مطابق با نمودار زیر به شش دسته تقسیم بندی کرد.
با توجه به اینكه غالباً، در كشورهای در حال توسعه، مهمترین عامل تولید نیرویكار است، عمدتاً بهرهوری نیرویكار مورد توجه میباشد.در واقع در صورت عدم امكان سنجش بهرهوری كل عوامل تولید، بهرهوری نیروی كار میتواند تقریب خوبی برای بهرهوری كل عوامل تولید باشد(بهرهوری نیرویكار مشخص كننده میزان تولید یا قدرت تولید هر واحد از نیرویكار و درحقیقت تولید سرانه واحد نیرویكار را اندازهگیری میكند). لذا بهرهوری نیرویكار را میتوان هم به صورت متوسط و هم به صورت نهایی اندازهگیری نمود (قبادی،1385، ص25).
بدون تردید برای داشتن آینده پویا و توسعه یافته و ایستادگی اقتصادی در دنیای پر رقابت امروزی، نیازمند افزایش بهرهوری و استفاده
حداکثری از حداقل امکانات هستیم. امروزه همه کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به اهمیت بهرهوری به عنوان یکی از ضرورتهای توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی پیبردهاند. به این ترتیب اغلب کشورهای در حال توسعه به منظور اشاعه فرهنگ نگرش ویژه به بهرهوری و تعمیم بکارگیری فنون و روشهای بهبود آن سرمایهگذاریهای قابل توجهی انجام دادهاند.در ایران اهمیت توجه به مقوله بهرهوری به دلایل مختلفی از جمله حاکم نبودن فرهنگ و نگرش درست به بهرهوری در جامعه، مورد غفلت واقع گردیده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حلقه مفقوده اقتصاد ایران پیش از آنکه سرمایه و یا منابع طبیعی باشد، نبودن بهرهوری نیروی کار است. (میرزایی، 1391ص 23)
روشهای اندازهگیری بهرهوری نیروی کار به شرح ذیل میباشند:
1- روش شاخص
در این روش از طریق تقسیم میزان تولید یا ارزش افزوده بر تعداد نیروی كار بهره وری متوسط نیروی كار را بدست می آوریم و برای محاسبه بهره وری نهایی نیروی کار نیز می توان از طریق(∆Q/ ∆L) كه عبارت است از تغییرات تولید یا ارزش افزوده به تغییرات نیروی كار محاسبه كرد. ولی معمولاً بهرهوری متوسط را از طریق شاخص و بهرهوری نهایی را از طریق تابع تولید محاسبه می كنند(سلیمی فر، 1386 ،ص40) : در روش شاخص برای محاسبه متوسط بهرهوری نیروی كاراز دو طریق استفاده می شود:
الف: محاسبه بهره وری فیزیكی:
در این روش از نسبت تولید به نهاده استفاده می شود. این روش برای بنگاه هایی كه تنها یك ستاده معین تولید می كنند روش سهل و ساده ای می باشد. ولی استفاده از آن برای سازمان های تولیدی كه بیش از یك ستاده را تولید می كنند مشكل آفرین خواهد بود. این مشكلات بیشتر از دو جهت مطرح می باشند، اول اینكه اندازه های فیزیكی تفاوت های كیفی را منعكس نمی كند و دیگر اینكه برای مقایسه بهره وری صنایع مختلف نیز مناسب نیست.
ب: محاسبه بهرهوری ارزشی(کمی):
چون در مورد محاسبه بهرهوری فیزیكی با مشكلات روبرو میشویم اغلب بجای اندازههای فیزیكی از مقادیر ارزشی استفاده میشود منظور از مقادیر ارزشی محاسبه مقادیر بر حسب واحد پول میباشد در این صورت محصول به وسیله یك سری قیمتها و با ضرب كردن مقادیر فیزیكی در یك سری وزن های ارزشی محاسبه می گردد. در محاسبه بهره وری ارزشی هم از ارزش تولیدات و هم از ارزش افزوده میتوان استفاده كرد ولی اغلب به دلیل امكان محاسبه مضاعف در تولید از ارزش تولیدات استفاده نمیشود. لذا برای نشان دادن مجموعه ارزشهای واقعی تولید شده بوسیله یك واحد تولیدی از ارزش افزوده استفاده میشود.
[1].Index Approach
[2].Function Approach
[3].Input – Output Approach
[1]. Human Factors Engineering
[2]. International Labor Organization
[3]. Pridicted Mean Vote
فرم در حال بارگذاری ...