تعاریف و نظریات متفاوتی در مورد كارآفرینی وجود دارند.اكثر تعاریف پذیرفته شده به چامپتر(1934)[5] تعلق دارند. او كارآفرینی را به عنوان پیش نیازی برای كالاهای جدید یا كیفیت جدید كالاها،روشهای جدید تولید، ورود به یك بازار جدید و بهره برداری منابع جدید تعریف كرد.این تعریف، كارآفرینی را به عنوان ” خلق فعالیتهای جدید اقتصادی” در نظر میگیرد. در این رویكرد ، هر فعالیتی كه باعث ایجاد تغییراتی در بازار می شود كارآفرینی می باشد.براین اساس،رشد شركت نیز به عنوان كارآفرینی در نظر گرفته می شود چون رشد شركت به همراه خود تغییراتی برای محیط درونی و بیرونی می آورد. بعلاوه، (استیونسون و جاریلو،1990) [6] بیان داشته اند كه رشد از طریق كارآفرینی حاصل می شود. كارآفرینی غالباً به عنوان یك پدیده شخصی و سازمانی در نظر گرفته می شود. بررسی كارآفرینی در سطح فردی یك وظیفه آسان نیست چون چندین متغیر موقعیتی روی موفقیت كارآفرینان اثر می گذارد و تجزیه ی این ویژگیها دشوار است.ازاینرو زمانی سودمند خواهد بود كه كارآفرینی براساس رفتار شركت بررسی گردد ( اسلوین و كوین،1990) [7] .
كارآفرینی برای سازمانها و شركتها صرفنظر از اندازه ی آنها حیاتی می باشد.حتی بعد از تأسیس، شركت باید به این جوهره ی كارآفرینی ادامه دهد تا سهم بازارش را از دست ندهد و برای دوره ای بلندمدت در بازار باقی بماند. بنابراین كارآفرینی اهمیت زیادی برای شركتهای كوچك نیز دارد. این تحقیق یك چارچوب نظری معرفی میكند كه در آن جهت گیری كارآفرینی روی مدیریت كارآفرینی و به تبع آن روی رشد شركت اثرگذار است.بنابراین، جهت گیری كارآفرینی حدی از فعالیتهای مدیریت كارآفرینی را تعیین خواهد كرد كه نهایتاً روی رشد شركت اثرگذار خواهد بود . متغیر مستقل این پژوهش جهت گیری كارآفرینی و متغیر وابسته این پژوهش رشد شركتهای كوچك می باشد. عمرشركت به عنوان یك متغیر كنترلی درنظر گرفته می شود چون عامل مهمی در توصیف رشد شركت است.شركتهای با عمر بالاتر در
مقایسه با شركتهای جوانتر از سرعت رشد پایین تری برخوردارند ( دیویدسون و همكاران،2002) [8] .
بنابراین هرچه قدر كه شركتها عمرشان بالاتر میرود،كارآفرینی آنها كمتر می شود( ویكلوند ، 1998 ) [9] .
در ادامه، این تحقیق چندین فرضیه را با استفاده از این بیانات نشان میدهد. بنابراین، مسئله ای كه به دنبال آن هستیم این است كه جهت گیری كارآفرینی چه تاثیری روی رشد شركتهای كوچك دارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق :
نقش سازمانها در دستیابی به هدفهای اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ، آنچنان برجسته است كه سازمانهای هر جامعه را گردونه های تحقق اهداف آن جامعه می نامند . به همین دلیل بازنگری ساختارسازمانها، در راستای تحقق اهداف و حفظ پویایی به ویژه در فرآیند رقابت های اقتصادی و كیفی آنها یك نیاز بایسته است . سازمانها برای رسیدن به هدفهای خود درمحیط یپیچیده ، رقابتی ، پویا و نامطمئن احتیاج زیادی به نوآوری های تكنولوژیكی و سازمانی دارند كه ازطریق راهبردهای مختلفی قابل حصول است ( كوراتكو و منتاگن ، به نقل ازمقیمی، 1383 ص ( 85 [10] .
امروزه دركشورهای مختلف توجه خاصی در دانش مدیریت و اقتصاد به كارآفرینی اقتصاد مدار و كارآفرینان می شود .تقویت كارآفرینی و ایجاد بسترمناسب برای توسعه ی آن ازابزار پیشرفت اقتصادی كشورها ، به ویژه كشورهای درحال توسعه است . براساس بیانیه ی جهانی كارآفرینی ، یك همبستگی قوی میان رشد اقتصاد ملی و درسطح فعالیت كارآفرینانه ملی وسازمانی وجود دارد (آرچی بونگ ، 2004 ) [11] .
درهركشوری كارآفرینان به صورت بالقوه وجود دارند و باید تلاش شود كه توانایی های آنها بیشترشده و مهمترازهمه ، ساختارهای موجود اجازه دهند كه كارآفرینان ابراز وجودكنند(تامسون و جان ، 1999)[12] .
ازجمله عوامل موفقیت بنگاههای اقتصادی دردنیای كنونی توجه جدی به كارآفرینان و تحلیل مسائل آنها از رویكرد كارآفرینی است ( دانكا ؛ 2000، ص 2-4) [13] .
كارآفرینی سازمانی راهی برای بازآفرینی قابلیتهای اقتصادی وسازمانی به شمارمی رود) صمدآقایی ، 1378 ، ص 3) .
1-4 چارچوب نظری:
لازم به توضیح است كه فعالیتهای مخاطره آمیز در كارآفرینی مستقل وفردی به معنای راه اندازی و سازماندهی یك سازمان جدید یا تأ سیس یك شركت بوده و فعالیت مخاطره آمیز درمفهوم كارآفرینی شركتی به معنای توسعه ی فعالیتی جدید در چارچوب یك سازمان موجود است. علاوه براین ، كارآفرینی سازمانی معادل واژه لاتین Intrapreneurship است كه درآن یك فرد آغازگر فعالیتهای مخاطره آمیز درسازمان است . ازطرف دیگر ، لازمه ی كارآفرینی شركتی [14] آن است كه كل سازمان وكاركنان آن دارای روحیه ی كارآفرینی شوند (احمدپور، 1383، ص 136-137 ) .
درواقع،این باور وجود دارد كه اعمال كارآفرینی در یك سازمان موجود ، طیف وسیع وگسترده ای است (هینونن و كورویلا ؛ 2003) [15] كه نیل به درجات متعالی آن امری بسیار خطیرقدم گذاری و حركت مثبت به سوی مدارج بالای این طیف ، موجب اثرگذاری مستقیم برعملكرد سازمان و بهبود محسوس آن می شود ( هورنسبای و همكاران ، 1993 ) [16] .
در این تحقیق، جهت گیری كارآفرینی نهایتاً روی رشد كاركنان و رشد شركت اثرگذار خواهد بود . متغیر مستقل این پژوهش جهت گیری كارآفرینی و متغیر وابسته این پژوهش رشد شركتهای كوچك می باشد كه شامل رشد كاركنان و رشد شركت است .
فرم در حال بارگذاری ...