اختلال های اضطرابی شامل اختلال هایی می شود که ویژگی مشترکشان ترس و اضطراب شدید و آشفتگی های رفتاری مرتبط می باشد. در این پژوهش اهمیت تشخیص اختلال های اضطرابی در جمعیت عمومی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر شیوع شناسی اختلال های اضطرابی در خراسان جنوبی می باشد. از جامعه آماری عمومی بالای 16 سال خراسان جنوبی، تعداد 1500 نفر طی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی به وسیله CIDI قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که شیوع اختلال هراس خاص%9.3؛ اختلال اضطراب اجتماعی %9.3؛ اختلال گذر هراسی %2.8؛ اختلال وحشت زدگی %2.9؛ اختلال اضطراب منتشر%8.3 بوده است. شیوع اختلال های اضطرابی با متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیل و غیر شاغل بودن ارتباط معنی داری (001/0P <)داشته است. به طوری که افراد غیر شاغل 66/2 برابر افراد شاغل، افراد در محدوده سنی 39-30 سال، 41/3 برابر افراد بالای 50 سال در معرض خطر اختلال اضطرابی بودند. هم چنین شیوع اختلال اضطرابی در افراد با تحصیلات پایین و نیز افراد بیوه و مطلقه بالا بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه، لزوم طراحی برنامه های جامع درمانی با توجه عوامل پیش بین و در اولویت قرار دادن افراد در معرض خطر بروز اختلال های اضطرابی را در برنامه های درمانی پزشکی و روانشناختی، یادآوری می کند.
1-1
اضطراب یک علامت هشدار دهنده است که خبر از خطری قریب الوقوع دارد و شخص را برای مقابله آماده می کند. فقدان اضطراب افراد را با
مشکلات قابل ملاحظه ای مواجه می کند. بنابراین اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مولفه های ساختار شخصیت وی را تشکیل می دهد و بدین ترتیب امکان زندگی طولانی تر، سازنده تر و بارورتری را فراهم می سازد. به عبارت دیگر می توان گفت که اضطراب در پاره ای از مواقع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد می کند، امکان تجسم موقعیت ها و سلطه بر آنها را فراهم می آورد و یا وی را بر می انگیزد تا به طور جدی با مسئولیت مهمی یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی مواجه شوند.
اگرچه حدی از اضطراب می توانند سازنده و مفید باشد، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت اضطراب به صورت مرضی در می آید و طیف گسترده اختلال های اضطرابی را که از اختلال های شناختی و بدنی تا ترس های غیرموجه و وحشت زدگی های گسترده اند، به وجود می آورد. در این پژوهش، اختلال های اضطرابی در طبقه بندی DSM-5 مورد بررسی قرار گرفته اند.
همه گیر شناسی اختلال های روانپزشکی، شاخه ای از پژوهش در علوم رفتاری است که شیوه توزیع این اختلال ها را در جامعه مورد بررسی قرار می دهد ( محمدی و همکاران، 1383). هرچند وجود بیماری های روانی در جوامع مختلف از قرن ها پیش تایید شده است؛ لیکن در طی قرن بیستم بود که روش های آماری برای برآورد حجم این مشکلات استفاده گردید. در گذشته بررسی همه گیرشناسی اختلالات روانی با مراجعه به پرونده بیماران و اطلاعات بدست آمده از افراد کلیدی انجام می شد؛ اما با تهیه و تدوین پرسش نامه های غربالگری و مصاحبه های بالینی استاندارد، امروزه تا حد زیادی حجم بیماری های روانی در جهان شناسایی شده است (محمدی و همکاران، 1382). هرچند امروزه حجم اختلال های روانی در کشورهای مختلف جهان مورد سنجش قرار گرفته است، لیکن به دلیل تنوع ابزارهای غربالگری و تشخیصی و تکنیک های مصاحبه و تفاوت در روش های نمونه گیری و طبقه بندی های استفاده شده، این میزان بسیار متغیر و متفاوت برآورد شده به طوری که از 3/7 درصد تا 8/39 درصد متغیر بوده است( محمدی و همکاران، 1383).
اختلال های اضطرابی رایج ترین نوع تشخیص روانپزشکی در جمعیت عمومی می باشد (کرینگ و همکاران،2012). مطالعه ملی اختلالات توام، گزارش نمود که در ایلات متحده آمریکا، یکی از هر چهار نفر واجد ملاک های حداقل یک نوع اختلال اضطرابی است و میزان شیوع 12 ماهه 7/17 درصد است. زن ها ( میزان شیوع 5/30در طول عمر) بیشتر از مردها ( میزان شیوع 2/19 در طول عمر) ممکن است مبتلا به اختلال اضطرابی شوند( مک لین و همکاران، 2011). بالاخره، شیوع اختلال های اضطرابی در سطوح اجتماعی – اقتصادی بالاتر کاهش می یابد. در ایران، نتایج حاصل از مطالعه همه گیر شناسی اختلالات روانپزشکی در سال 1380 نشان داده است که اختلال های اضطرابی با شیوع 31/8 درصد، شایع ترین اختلال روانپزشکی بوده است(محمدی و همکاران، 1382). در مطالعه دیگر همه گیر شناسی اختلالات روانپزشکی در استان تهران، شیوع اختلال های اضطرابی 8/6 درصد بوده است که شایع ترین اختلال روانپزشکی در استان بوده است(محمدی و همکاران، 1382). به طور کلی، دانش شیوع شناسی ما، در ایران، در مورد اختلالات روانی محدود است و مطالعات اندکی در مورد اختلالات خاص از جمله اختلال های اضطرابی وجود دارد.
فرم در حال بارگذاری ...