سبکهای فرزند پروری از جمله مفاهیمی است که مطرح کننده روشها و فنون برخورد والدین با فرزندان در خانواده میباشد. دارلینگ و استینبرگ (1993، به نقل از حیدری خواه، 1390) سبکهای فرزند پروری را منظومهای از نگرشها، نحوه برقراری ارتباط و روش نگهداری فرزند و همچنین جو عاطفی حاکم بر فضای رفتاری والدین تعریف میکنند. سبکهای فرزند پروری از سه جنبه مورد بررسی قرار گرفتهاند: اهداف مربوط به جامعهپذیری، عملکرد والدین در کسب اهداف از سوی فرزندان و جو عاطفی حاکم بر خانواده. منظور از اهداف، نتایج و غایتهایی است که والدین در جریان جامعهپذیری فرزندان خود در پی آن هستند. مقصود از عملکرد والدین نیز مجموعه کنشهای پدر و مادر، در نهایت منظور از جو عاطفی، مجموعه روابط عاطفی، دلبستگیها و انسجام میان اعضای دیگر خانواده میباشد (استینبرگ، 2001). نوع سبک فرزند پروری که والدین از خود نشان میدهند بر رشد کودک تأثیر بسیاری میگذارد (بورن استین و زلوتنیک، 2008). پژوهشهای مربوط به ارتباط والدین با کودک، که نگرشها و اعمال والدین را در فراینده فرزند پروری مورد بررسی قرار دادهاند، تحت تأثیر کارهای بامریند و بوری (1991) قرار دارد که به طور کلی سه الگوی حاکم بر روابط والدین و فرزندان را مطرح کرده است: قاطع، سهل گیر و مستبد.
طبق یافتههای استینبرگ، المن و مانتس، (1989) سبکهای فرزندپروری با موفقیت تحصیلی رابطه دارد و همچنین پژوهشهای استینبرگ (استینبرگ، 2001) نشان داده است که سبکهای فرزندپروری با شایستگی اجتماعی رابطه دارد. در مطالعات بامریند (1978)، بر این نکته
تاکید شده است که سبکهای فرزند پروری یکی از عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی میباشد. که بر این اساس سبکهای فرزندپروری را به عنوان یکی از عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.
فرم در حال بارگذاری ...