تا فروشی صورت نگیرد، اتفاقی نمی افتد. فروشندگان از جمله مهمترین مردم اجتماع هستند. بدون فروش، تمام جامعه در سکون و سکوت فرو می رود. آفرینندگان واقعی ثروت در جامعه واحدهای تجاری و بازرگانی هستند. واحدهای تجاری همه ی تولیدات و خدمات را تولید می کنند. واحدهای تجاری همه سود و ثروت را خلق می کنند. فروشندگان حیاتی ترین اشخاص در هر فعالیت اقتصادی هستند. بدون اینکه فروشی در کار باشد، بزرگترین و پیچیده ترین شرکتها متلاشی می شوند. فروش در اقتصاد و بازار آزاد در حکم شمع موتور اتومبیل است. رابطه مستقیمی میان موفقیت جامعه فروش و موفقیت تمام کشور وجود دارد. هر چه سطح فروش شاداب تر و مرتعش تر باشد، صنعت به همان اندازه با موفقیت و سودمندی بیشتری روبرو می گردد. فروشندگان برای طرز زندگی شما یک ضرورت هستند. امروزه، بهترین شرکتها آنهایی هستند که بهترین فروشندگان را در اختیار دارند.( تریسی[1] 1384، 27)
مراحل فرایند فروش عبارتنداز:
1- مشتری یابی: وضعیتی است که شما و مخاطبتان به این نتیجه می رسید که هر دو علاقمند به بحث کردن هستید.
2- گفتگو: در این مرحله شما اطلاعاتی از نیازهای مشتری خود به دست می آورید. چون می خواهید بدانید در مرحله عرضه کردن چه باید بگویید. در بیشتر موارد این مرحله شکل اولین گفتگوی حضوری را به خود می گیرد و با توضیح خلاصه ای در مورد کالا و یا خدمات شما و تأیید مشتری به پایان می رسد.
3- عرضه کردن: در این مرحله شما به شرح جزئیات در مورد فواید کالا و یا خدمات خود به عنوان فوایدی که به طور مستقیم در ارتباط با آن مشتری به خصوص هستند، می پردازید.
4- قرارداد بستن: یعنی در خواست توأم با اطمینان برای فروش، بدون دوقطبی کردن رابطه.(شیفمن[2] 1379،31)
دنیای امروز، دنیای تحولات سریع و گسترده در تمام ابعاد است. آنچه به یقین می توان گفت این است که چنانچه کشوری به هر علت نتواند به این موج شتابان فراگیر بپیوندد، در آینده ای نه چندان دور، در صحنه رقابت های بین المللی به حاشیه رانده می شود و بسیاری از فرصت های کسب و کار را به سود دیگران از دست می دهد.
3-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اغلب سازمانهای کشور از توجه و درک این نکته اساسی و بنیادی غافل بوده اند که اصولاً نه تنها ارائه تا خدمات و یا انجام فعالیت های مختلف همچون سیاستگذاری ،فروش و عرضه می بایست برای مشتری و عوامل موثر بر فروش و تامین رضایت آن انجام شود بلکه سزاوار و شایسته است کلیه تجهیزات و امکانات منابع فیزیکی و مادی و … و همه توانمندی سازمان در جهت تأمین وفاداری کامل مشتری ، منطبق و به کار گرفته شود و به عبارت دیگر تمامی فعالیتهای نرم افزاری و تجهیزات سخت افزاری می بایست مبین و نشان دهنده خواست و انتظار مشتری باشد تا آن جا که پیتر دراکر معتقد است “هدف تجارت خلق فروش موثر است، سود هدف نیست بلکه پاداش هدف است . “
ازضروریات این تحقیق آن است که با توجه به جنبه های رقابتی شدن امروزه شرکتها، بالا بردن فروش محصولات شرکت از اهمیت زیادی برخورداراست. ازطرفی دیگر با به حداکثر رساندن مصرف، رضایت مشتری، حق انتخاب، کیفیت زندگی، مقدار فروش محصولات پتروشیمی را افزایش دهیم که یکی از اهداف بازاریابی به حداکثر رساندن مصرف می باشد که به نوبه خود تولید را به حداکثر می رساند. یکی دیگر از اهداف بازاریابی ارتقاء کیفیت محصولات است. البته این امر فقط محدود به کمیت، موجود بودن و هزینه کالا نیست بلکه کیفیت فیزیکی و فرهنگی محیط زیست را نیز شامل می گردد.(کاتلر[2]وآرمسترانگ[3] 1379، 52)
در کار فروش، حوزه های کلیدی و تعیین کننده ای وجود دارند. نتایجی که در هر یک از این زمینه ها به دست می آورید، موقعیت کلی و حد درآمد شما را مشخص می سازند. هفت زمینه مهم کار فروش عبارتند از: مشتریان احتمالی، ایجاد ارتباط موثر، شناخت نیازها، ارائه، پاسخگویی به اعتراضات، قطعی کردن فروش، فروش مجدد و مراجعات بعدی. ( تریسی 1384، 13)
[1] . peter Druker
[2]. Kotler
[3]. Armstrong
[1]. Tracy
[2]. Shiphman
فرم در حال بارگذاری ...