سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بهعنوان نهادی امنیتی سیاسی پس از پایان جنگ جهانی و در راستای تأمین امنیت کشورهای حوزه غرب در برابر تهدیدهای مختلف بهخصوص تهدیدهای ناشی از جبهه شوروی پدیدار شد. واقعیت این بود که هیچیک از کشورهای عضو ناتو در اروپا بهتنهایی قادر به دفاع از خود در مقابل شوروی نبود. این پیمان دستهجمعی بر آن بود که دامنه نفوذ و گسترش حضور شوروی و اقمار آن را به غرب محدود سازد؛ اما تحول دهه 90 و فروپاشی شوروی فلسفه وجودی ناتو را با علامت سؤال بزرگی مواجه ساخت؛ اما این سازمان با تجدید هویت جدید، تجدیدنظر در اهداف خود و تبدیل راهبرد تدافعی سابق به راهبردی تهاجمی، نهتنها از بین نرفت بلکه بر قلمرو و اعضای آن روزبهروز افزوده میشود. با فروپاشی شوروی راهبرد این سازمان از راهبردی صرفاً نظامی به راهبردی ترکیبی، نظامی، سیاسی و همچنین اقتصادی و فرهنگی تغییر یافت و این سازمان با راهبرد جدید خود را آماده یافت تا به آهستگی دامنه نفوذ خود را به سمت شرق یعنی به اردوگاه دشمن سابق خود معطوف داشت. راهبرد جدید این سازمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که از مخالفان بلوک غرب خصوصاً ایالاتمتحده امریکا و یکی از منتقدان جدی سازمان ناتو و همچنین مخالف گسترش آن به شرق بوده است، اهمیت بیشتری یافت. ناتو و گسترش آن به شرق منجر به کاهش امنیت ایران و روسیه شده است و همواره این سازمان تهدیدی برای این دو کشور محسوب شده است. بااینحال پدیدهای که در چند سال اخیر شاهد آن هستیم افزایش حضور ناتو در حوزهی قفقاز جنوبی است. گسترش ناتو در این منطقه و تقاضاها و درخواستهای برخی از کشورها برای عضویت در این سازمان از یکسو و اهمیت کشورهای این منطقه برای ایران و روسیه و ضعف ثبات سیاسی و امنیتی در این کشورها که از همسایگان ایران و روسیه نیز محسوب میشوند از سوی دیگر، مسائل امنیتی ایران و روسیه را دچار پیچیدگی نموده است.
روسیه و ایران همواره با احتساب ناتو بهعنوان یک تهدید درصدد مقابله و رفع تهدیدهای به وجود آمده از سوی آن برآمدهاند. بااینوجود برخی عوامل و فاکتورها نظیر؛ فاکتورهای سیاسی، فرهنگی و … منجر به شکاف و انشقاق بین ایران و روسیه شده و مانع همسویی و اتحاد دو کشور در قبال ناتو شده است. با توجه به مطالب پیشگفته و با تأکید بر این مسئله که سازمان ناتو به رهبری ایالاتمتحده امریکا درصدد نفوذ، دخالت و گسترش در مناطق مختلف جهان است، این سؤالات مطرح است که آیا گسترش ناتو به شرق یک تهدید مشترک برای ایران و روسیه محسوب میشود؟ و آیا ایران و روسیه به یک اندازه از گسترش ناتو در منطقه قفقاز جنوبی احساس نگرانی میکنند؟ یکی از اهداف پژوهش حاضر بررسی پدیده گسترش ناتو در حوزه قفقاز جنوبی و تهدیدات آن برای دو کشور ایران و روسیه و نشان دادن مواضع و نگرش این دو کشور به ناتو و نیز پاسخ به سؤالات مطرح شده است.
اهمیت و اهداف پژوهش
امروزه بسیاری از کشورها سازمان ناتو را ابزاری در دست کشورهای امپریالیستی و توسعهطلب برای رسیدن به اهداف خود و نفوذ و دخالت در مسائل جهان، مناطق مختلف و حتی امور داخلی کشورها میدانند. ایران و روسیه بهعنوان دو کشور قدرتمند همواره ناتو و گسترش آن را تهدیدی برای خود تلقی کردهاند. مسئله ناتو و راههای مقابله با گسترش آن و جلوگیری از نفوذ و تأثیرگذاری آن در کشورهای حوزه قفقاز و آسیای مرکزی یکی از موضوعات و مسائل مهم پیشروی اندیشمندان و سیاستمداران دو کشور ایران و روسیه بوده است. بااینوجود مسئلهای که به یک دغدغه برای نویسنده تبدیل شده است این است که باوجوداینکه ناتو و گسترش آن به قفقاز تهدیدی برای دو کشور ایران محسوب میشود و این مسئله کاهش امنیت دو کشور را در پی داشته است، چرا بعد از گذشت چند دهه هنوز راهبرد و حتی اقدامات اساسی مشترکی برای مقابله با ناتو و تهدیدات آن از سوی دو کشور ایران و روسیه صورت نگرفته است.
بررسی این مسئله و علتیابی عدم شکلگیری راهبرد مشترک و شناخت موانع ایجاد یک راهبرد از سوی دو کشور میتواند هم در حوزه آکادمیک به اندیشمندان و پژوهشگران و علاقهمندان به پژوهش در این حوزه کمک کند تا تفاوت رویکردها و علل عدم همگرایی دو کشور ایران و روسیه در مقابل ناتو را بهتر بشناسند و این فاکتورها و عوامل را در تحلیلها و پژوهشهای آتی خود مدنظر قرار دهند. همچنین آگاهی سیاستمداران و تصمیم گیران سیاست خارجی در ایران از این مسئله میتواند تصمیمگیریها و اتخاذ اقدامات در جهت دفع تهدیدات ناتو و حتی در همسویی ایران و روسیه در اتخاذ راهبرد و یا حداقل اقدامات مشترک در قبال ناتو راهگشا باشد.
فرم در حال بارگذاری ...