وبلاگ

توضیح وبلاگ من

طراحی فرهنگسرا در منطقه آزاد انزلیبا رویکرد سازه های نو

 
تاریخ: 28-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

انسان از بدو پیدایش تا کنون در طبیعتی که همواره برای او ناشناخته و پر رمز و راز بوده، به کندوکاو مشغول بوده است. او به تدریج از دل طبیعت، مفاهیم و جلوه های تکنولوژی را بیرون کشید و آنها را در ذهن خود پروراند و حاصل آن را طی قرن ها به زبان های مختلف بازگو نمود. او روزی با یک کشف جدید حیرت دنیا را برنگیخت و روزی با یک جرقه ناگهانی در افکار، اختراعی را ثبت نمود و به این ترتیب تکنولوژی پا گرفت. بنابراین تکامل نه فقط از مغز انسان بلکه در پیش چشمان او، از طبیعتی که خداوند در اختیارش گذاشته است می تراود.

 

معماری به عنوان یکی از مولفه های محیط انسان ساخت، در طی روند تاریخی خویش همواره متأثر از فناوری های زمانه بوده که تأثیرات غیر قابل انکار فولاد و بتن در پیدایش معماری مدرن گواهی بر این مدعاست. لیکن طی سالهای اخیر که پیشرفت های عمده ای در صنعت شاختمان و مصالح ساختمانی به وجود آمده است، شاهد حصور تأثیرگذارتری از جلوه های تکنولوژی در معماری هستیم. در این میان گاه معماری در سایه فناوری های جدید قرار گرفته و گاه تکنولوژی با حضور موثر و البته نامحسوس خود در خدمت معماری بوده است. (1)

 

عناصر مورد استفاده فن آوری در میانه قرن بیستم، به طور هنرمندانه در معماری مورد استفاده قرار گرفتند. در این معماری، از دقت و ظرافت صنعت اسلحه سازی، نور و نورپردازی مناسب، به کارگیری صحیح اصول رفتار ساختمانی، شکل مقاوم و ساخت هواپیما، کارایی اتومبیل، زیبایی هنرمندانه و اقتصاد ماشین های به کار گرفته برای مقاصد گوناگون استفاده شده است.(8)

عکس مرتبط با اقتصاد

طی سال های اخیر ضرورت شکل گیری نگرشی جامع و میان رشته ای به سیستم های ساختمانی و پیوند میان متخصصانی که از مرحله طراحی تا اجرای یک ساختمان با یکدیگر تعامل خواهند داشت به ویژه در زمینه سازه و معماری، در دانشگاه ها و مجامع حرفه ای مورد تأکید قرار گرفته است. (10)

 

اختراع سازه های جدید این امکان برای معماران فراهم کرده است که با توجه به شرایط مختلف طراحی، امکان طراحی یک مجموعه مناسب، با توجه به ویژگی های کالبدی و فعالیتی آن مکان را داشته باشند. همین امر نشان از این دارد که معماران باید نسبت به تکنولوژی های جدید

دانلود مقالات

 سازه ای آگاهی داشته تا بتوانند ساختمان های ماندگار طراحی و اجرا کنند

 

1- 2–طرح  مساله

 

تاثیر فرهنگ بر هنر، هنر بر فرهنگ، فرهنگ بر معماری، بخصوص درقرن حاضر، صد چندان شده است. این تاثیر به حدی است که نفوذ هرکدام از حوزه های یادشده در دیگری درپاره ای موارد باعث تغییرات بنیادی شده است و از طرف دیگر نمی توان یک هنرمند یا فیلسوف یا عالم را به تنهایی در حوزه خودش مورد مطالعه قرار داد. گاه یک هنرمند با اثر هنری خود سخنی فیلسوفانه و یا عالمانه می گوید و یا کار فیلسوف، رابطه گفتارها و اندیشه‌های وی با مردم و درک آنها از جانب ایشان، می‌تواند هنر باشد. اما وجود این تعاملات نیازمند ایجاد فضای مناسب برای هنرمندان، ادیبان و عارفان درهر شهری می باشد.

 

1-2-1-هنر، سرچشمه ی فرهنگ
هر فرهنگ بازتاب سیستم ارزشی یک نظام اجتماعی است. در مفهوم جامع می توان گفت که دانش و هنر مظاهر این بازنمایی هستند. در حالی که دانش در جهتی شدیداً عقلانی گام بر می دارد و تنها با شعور انسان سروکار دارد، هنر چیزی است ادراکی که با احساس سروکار دارد که این جنبه ی غیرعقلانی و احساسی فرهنگ همانند جنبه ی علمی آن، قدمتی طولانی دارد.
هنر که ارنست کریز آن را رؤیاهای زیباشناختی می نامد، به نظر فروید نیز سرآغاز فرهنگ است. به این ترتیب هنر در گذشته ی دور به تعبیر امروز نیز استحاله ی ترفیعی اعمال و رفتار آئینی با محتوای نمادین بوده و هست، هنر چیز مستقلی نبوده است، بلکه جزئی از ساختار اجتماعی- اخلاقی بوده است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

1-2-2-ارتباط هنر و فرهنگ و تأثیر آن بر زندگی:
هر قوم و ملتی یا هر فردی به طریقی می اندیشد، می نگرد و به شکلی استنباط می کند، به عبارت دیگر دارای هدفی است. آداب و رسوم، سنتها و… بیانگر نگرش خاص به هستی و نشانی است از نحوه ی نگرش به آرمان ها. از اینجاست که فرهنگ هر قومی شکل می گیرد و در زندگی کارایی پیدا می کند. فرهنگ عامل هم بستگی قومی است و عامل تفاهم. تفاهم به معنای کامل کلمه و به معنی ” فهم از دو طرف” و این نقطه ی تلاقی هنر و فرهنگ است.

 

 

 

1-2-3- معماری به عنوان بستر فرهنگ:
هر جامعه ای با هر سیستمی اداره شود و هر نوع ایدئولوژی که بر آن حاکم باشد دارای اهداف و آرمان های خاص خود می باشد. وظیفه ی اصلی فرهنگ، نمایش این ایده های ذهنی است به وسیله ی نمود اشکال عینی. در فرآیند این استحاله، معماری نقش اساسی به عهده دارد.
هرمان موتسیوس که از اولین نظریه پردازان در ورک بوند آلمان در سال ۱۹۱۱ میلادی چنین می نویسد:
” معماری وسیله ی واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست. هنگامی که ملتی می تواند مبل ها و لوسترهای زیبا بسازد، اما هر روز بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نابسامان و تاریک آن جامعه دارد. اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم سازماندهی آن ملت را به ثبات می رساند هر بنایی به عنوان جزئی از فرهنگ معماری این وظیفه را دارد که یک اندیشه ی ذهنی را از طریق فرم ظاهری خود، عینیت بخشد و به این ترتیب نمودی خواهد بود برای سنجش این فرهنگ.”
در جوامع رو به رشد و در حال توسعه، لزوم بازنگری به ارزش ها و عناصر فرهنگی، نابسامانی اقتصادی و هرج و مرج های رفتاری، همه و همه باعث گردیده است تا لزوم عرصه هایی کالبدی که بتواند مجموعه ای مدون از آموزش های غیر رسمی را خارج از نظام آموزشی رسمی ارائه نماید، بیش از پیش حس می گردد.
در نظر گرفتن مسئله زمان و مکان درهمه رویدادها امری عاقلانه است درعصری که تبلیغات به شکل گسترده همه جنبه های زندگی انسانی را در بر گرفته است و دیگر راههای برقراری ارتباط و انتقال پیام متفاوت شده اند، آیا وجود فضاهای فرهنگی که پایگاهی برای اشاعه هنر و فرهنگ در جامعه باشد و بتواند روحیه ادبی و هنری بشر را زنده نگهدارد، ضروری نیست؟


فرم در حال بارگذاری ...

« زمانبندی دروس دانشگاهی تک هدفه و چند هدفه مبتنی بر ترجیحات اساتید، دانشجویان و دانشگاهحضور ناتو در منطقه قفقاز جنوبیو تأثیر آن بر امنیت ایران و روسیه »
 
مداحی های محرم