در هر هنری پدیده ای خاص به عنوان مادة خام برای آفرینش به کار گرفته می شود. در موسیقی، نقاشی و… از حرکات اندام و در تئاتر از بازیگری و تقلید استفاده می شود.
برای آفرینش آثار ادبی، زبان را به عنوان مادّۀ خام به کار می برند و با آن مفاهیمی والاتر و فراتر از آن چه در کاربرد معمولی و سادۀ خود دارد، بیان می دارند موضوع ادبیات، مطالب معمولی روزمرّه یا مباحث علمی و تاریخی نیست، بلکه اندیشه ایست والا که هر چند از طبیعت و زندگی الهام گرفته ولی با جادوی خیال به صورت شعری زیبا یا داستانی دل انگیز در آمده و چنان طراحی و ساخته و پرداخته شده و از روانی و وحدت و هماهنگی و تناسب و شیوایی و درخشش برخوردار گشته که از هر واقعیتی زیباتر و مؤثر تر و دل فریب تر شده است.
در زبان ادبیات، واژههای زبده و خوش آهنگ و درخشان و فاخر به یاری تشبیه و استعاره در قالبهای هنری و خیال انگیز ریخته میشوند. نویسنده و شاعر که اندیشه والا در سر و آرزویی خیال انگیز در دل دارد، با تصویر سازی و صحنه پردازی میکوشد تا اندیشه و احساس خود را به زیباترین و رساترین صورت ممکن به خوانندۀ خود القا کند و خواننده را بدون آن که خود آگاه شود، به راهی که می خواهد بکشاند.
برای هر دوره ای نیز مسائل خاصی از درجة اهمیت بالاتری نسبت به سایر مسائل قرار دارند به عنوان مثال برای دوران فردوسی پاس داشت زبان فارسی.
پس کسی که میخواهد شاعر یا نویسنده شود، باید هم اندیشه ای بزرگ و والا داشته باشد و هم احساس و تخیلی نیرومند و هم قدرت خلاقیتی شگرف، علاوه بر اینها باید از قدرت بیان و توان استفاده از فنون هنری برخوردار و به رموز ادبیات آگاه باشد، تا بتواند اندیشه و احساس خود را به گونهای هنرمندانه سازمان بخشد و به رشته کلام بکشد.
شعر ادبیات فارسی در طول سالیان دراز با توجه به مقتضیات زمانی، مانند آینهای تمام نما به انعکاس جریانهای مختلف سیاسی و اجتماعی پرداخته است. چرا که شاعر چشم بینا و حساس جامعه است و حوادث و رویدادها را بهتر از هر کس میبیند و آنها را به بهترین شیوة ممکن به تصویر میکشد. سروش اصفهانی شاعری است که در اوج دورة بازگشت ظهور کرد و توانست خود را یکی از بزرگترین شاعران این دوره معرفی نماید و از آن جا که شاعران سعی میکردند بنا به خواسته پادشاهان و بزرگان عصر شعر بسرایند، سروش از این قضیه مستثنی نبوده و همانند شاعران عصر به مداحی پرداخته و در این زمینه سنگ تمام گذاشته است و در این پایان نامه سعی بر آن است تا مضامین مختلف به کار گرفته شده در دیوان سروش اصفهانی مورد بحث قرار بگیرد و به صورت روشن نشان داده شود.
این مضامین عبارتند از:
مدح، هجو، مرثیه، شکوائیه، وصف، تهنیت، عرفانی، فلسفی، کلامی، نجومی و … و بیشترین موضوعی که سروش در آن داد سخن داده مدح است که به حد اعلای خود رسیده است.
این کار در پنج فصل به شرح زیر انجام شده است:
فصل اول: شامل سه بخش، اهداف پژوهشی، پیشینة پژوهشی و روش تحقیق است.
فصل دوم: نگاهی به سبک بازگشت که در موضوعات زیر تنظیم شده است. مکتب وقوع، پیش قدمان نهضت ادبی، اصول مکتب بازگشت، تثبیت و رواج مکتب بازگشت، عوامل مؤثر در پیدایش نهضت بازگشت، پیشروان تجدد ادبی، شعر ضد بازگشتی و زبان نهضت بازگشت.
فصل سوم: تحت عنوان زندگی نامة سروش در موضوعات زیر تنظیم شده است:
شرح حال، اخلاق سروش، ممدوحان سروش و شعر سروش از نظر زبانی، فکری و ادبی که خود به دو بخش ویژگی های دستوری و لفظی تقسیم می شود.
فصل چهارم: که موضوع اصلی پژوهش است به شرح و بررسی کلی مضامین و قصاید سروش پرداخته و در 10 بخش تنظیم شده و به شرح زیر میباشد.
مدح، مرثیه، تهنیت، علوم مختلف: « فلسفه، نجوم، عروض، عرفان، کلام، وعظ و پند و اندرز، اجتماع» شکوائیه، دینی، وصف و تاریخ که در هر بخش به ذکر شواهد و اشعار اشاره شده است.
فصل پنجم: نتیجه گیری از مطالب بیان شده است.
1-2-اهداف پژوهش
با توجه به اهمیت شعر و شاعری و تأثیر فراوانی که شاعران با اشعار و سروده های خود بر روحیه و اخلاق افراد جامعه و روزگار خویش داشتند بر آن شدم تا به تحقیق و جستجو در دیوان سروش اصفهانی که یکی از شاعران برجستة سبک بازگشت است، بپردازم و مضامین و مفاهیم اصلی و تأثیرگذار بر مردم روزگار وی را استخراج نمایم. بر این اساس، با اندکی تأمل در دیوان شاعر و همچنین مطالعة کتب مختلف دورة شاعر، تقسیم بندی این مضامین متنوع را مورد بررسی قرار دهم و به این نتیجه برسم که قصاید سروش به ترتیب و نسبت اهمیت آنها شامل چه موضوعاتی می باشند و چون اغلب این قصاید مدح و ستایش بزرگان بوده، این شاعر گران قدر در مدایح خویش به چه مسائلی توجه کرده است؟
هدف از نگارش این پایان نامه درک مضامین نهفته در اشعار سروش و روشن ساختن این مفاهیم در آن و ارائه بسامد مضامین و هم چنین پی بردن به نوع جهان بینی وی با توجه به آنچه در میان اشعارش آمده است. از آن جا که سروش شاعر دوره ی بازگشت است بنابراین بسیاری از مضامین نهفته در اشعار قدما را به کار برده است و این اشعار قدما به عنوان یکی از منابع اصلی شعر اوست و باید به تبیین این منابع بپردازیم تا بتوانیم اشعار او را درک کنیم و هم چنین با تأثیرپذیری سروش از دیگران در حوزة مضامین آشنا شویم. وی شاعری مداح است و کمتر به مسائل زمان خود پرداخته و اگر مسائل آن روز را مطرح کرده بسیار سطحی از آن گذشته است و در این تحقیق بر آن شدیم تا به بررسی مضامین موجود در شعر او بپردازیم.
1-3-پیشینة پژوهش
در رابطه با سروش اصفهانی و شعر او مطالبی به وسیله پژوهشگران نوشته شده است، از جمله احمد خاتمی درکتاب تاریخ ادبیات دورة قاجاریه و نیز آرین پور درکتاب از صبا تا نیما در مورد این شاعر مطالبی آوردهاند که سه صفحه بیشتر نیست. ولی مطالب مفیدی که در خور توجه باشد نیاوردهاند. «براون» درکتاب تاریخ ادبیات خود او را شاعری گمنام معرفی میکند و تنها به تاریخ وفات او اشاره کرده و یک سطر بیشتر راجع به او سخن نگفته است.
مقالاتی که در مجلات راجع به این شاعر یافت شد به طور اختصاصی به مضامین شعر او اشاره نکردهاند و تنها به آوردن یکی دو بیت در خلال مقالات خود بسنده کردهاند و بیشتر از زندگی او سخن گفتهاند برای نمونه:
1- مجله یغما ، 1327، شماره 5 و 3، دوره اول، ص 201 تا 202، جلال همایی مقالهای در مورد زندگی سروش آورده است.
2- مجله سخن، تیر 1345، دوره 16، شماره 184، ص 612 تا 621، محمد جعفر محجوب مقالهای راجع به زندگی او نوشته است.
علاوه بر مجلات فوق پایان نامهای هم تحت عنوان: «مقایسه موسیقی بیرونی و کناری (عروض، قافیه، ردیف) در قصاید فرخی سیستانی و سروش اصفهانی» در دانشگاه سیستان و بلوچستان به وسیله مجید نجاتی، 1388 به انجام رسیده است و در این اثر چگونگی موسیقی شعر سروش و فرخی مورد بحث قرار گرفته است و از تأثیر پذیری سروش از فرخی سخن به میان آمده است.
در آثار فوق به طور کلی در مورد سروش اصفهانی و آثار او بسیار سطحی و گذرا از مضامین شعر او سخن به میان آمده که ذهن شنوندگان و خوانندگان اشعار این شاعر را اقناع نمیکند.
فرم در حال بارگذاری ...