بدون شک کارآمدی نظام مالی به عنوان زیرمجموعهای از نظام اقتصادی یک کشور و با توجه به روابط متقابل با دیگر اجزا میتواند تاثیر بسزایی بر کارآیی نظام اقتصادی داشته باشد و بازار سرمایه به عنوان زیرمجموعهای از نظام مالی، دارای جایگاه ممتازی بوده و تاثیر متقابل مولفه های اقتصاد کلان بر روند بازارسرمایه موضوعی است که به برنامه ریزی دقیق اقتصادی واجتناب ازسیاستهای غلط اقتصادی می انجامد.
هدف این پژوهش پاسخگویی به این پرسش کلی که آیامی توان ازشاخص کل قیمتی سهام بورس اوراق بهادار تهران به عنوان یک نماگر پیشرو اقتصادی در ارتباط با متغیرهای کلان اقتصادی بهره جست، صورت گرفته است.
جامعه آماری این تحقیق دربرگیرندهی دوره ای 16ساله از سال 1369 لغایت 1384 با استفاده از داده های فصلی اقتصاد کلان برای متغیرهای تولید ناخالص داخلی-نرخ ارز- حجم نقدینگی و نرخ تورم منتشره توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و مرکز آمار ایران و شاخص قیمتی بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از نرمافزارهای اطلاعرسانی سازمان بورس و اوراق بهادار می باشد.
جهت آزمون فرضیه اول تحقیق، ارتباط میان شاخص کل قیمتی سهام بورس اوراق بهادار تهران و مجموعه چهارگانهای از متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از آزمون همانباشتگی چند متغیره جانسن مورد بررسی قرار گرفته، مضافا اینکه به منظور آزمون فرضیه دوم از احتمال حداکثر درستنمایی و علیت گرنجر بهره گرفته شده است و برای مقایسه نتایج روشهای مختلف، مفروضات تحقیق بوسیله مدل خودرگرسیون وقفه توزیعی یا ARDL و همچنین روش ساده خطی تخمین زده شده است.
این اتفاقات با اتکا به نرم افزار اقتصاد سنجی EViews عملی خواهد شد.
یافتهها دلالت بر آن دارد که بیشترین ارتباط و بهترین رابطه بین نرخ تورم و شاخص قیمتی بازار سهام وجود داشته و ارتباط بین این شاخص قیمتی با وقفه پیشین خود نیز تایید می گردد و از سوی دیگر ارتباطی بین تولید ناخالص داخلی و حجم نقدینگی و نرخ ارز با متغیر وابسته نشان داده نشد.
:
تخیّل، توانایی ذهن آدمی در آفرینش جهانی فراواقعی و تازه است، و عناصر صورخیال در شعر عامل اصلی بلاغت و جانمایهی هر شعر محسوب میشود که تازگی و زیبایی هر شعر، غالباً بستگی به میزان زیبایی و تازگی آنها دارد.
قیام عاشورا، قیامی بیبدیل و شگرف در طول تاریخ بشریّت است. رخدادی که به طور ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با توجه به تغییرات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مربوط به آن، مورد توجه ویژهی شاعران، بویژه شاعران مذهبی واقع شد، چنان که ایشان توانستند با نگاهی تازه به واقعهی عاشورا، شعر عاشورایی را در ابعاد مختلف قالبی و موضوعی و زیباشناسیک پرورش دهند.
در پایاننامهی حاضر، تحلیل بعد زیباشناختی و کاربرد انواع صورخیال در شعر عاشورایی بعد از انقلاب اسلامی با رویکرد به هفت شاعر برگزیده (سید علی موسوی گرمارودی، سید حسن حسینی، قادر طهماسبی (فرید)، احمد عزیزی، علیرضا قزوه، سعید بیابانکی و محمدسعید میرزایی) شیوه و هدف پژوهش است. نتیجه آنکه تمامی انواع صورخیال با بسامدهای مختلف در شعر این شاعران نمود یافته است. شاعران با خلق تصاویر استعاری که تشخیص در رأس آنها قرار دارد، حس جنبش و پویایی و سرزندگی را به شعر عاشورایی این دوره بخشیدهاند. تشبیه، کنایه و مجاز نیز به ترتیب در رتبههای بعدی قرار میگیرند. همچنین تصاویر حسی بهخصوص عناصر طبیعت نسبت به تصاویر عقلی در شعر عاشورایی این شاعران، سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است.
فصل اول: مقدمات
1-1- طرح تحقیق
موضوع تحقیق:
تحقیق حاضر، به بررسی و تحلیل انواع صورخیال و کاربرد آنها در شعر عاشورایی معاصر میپردازد. تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه به عنوان صنایع بیانی و اصلی و ایهام، اغراق، پارادوکس و تجاهل العارف به عنوان چند صنعت بدیعی خیال آفرین، از جمله مباحثی هستند که به تفصیل در اشعار شاعران عاشورایی مورد بررسی قرار گرفته است. نماد و حسّامیزی نیز به عنوان زیر مجموعهای از بحث استعاره در این پژوهش، مورد بحث واقع شده است. این تحقیق عمدتاً به مباحث بلاغی و میزان بهکارگیری هریک از آنها و تحلیل عناصر آفرینندهی آنها در شعر عاشورایی معاصر اختصاص دارد. محدودهی زمانی این تحقیق مربوط به سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از سال (1357) تا زمان حاضر (1392) است. گستردگی زمان و فراوانی اشعار عاشورایی و شاعران عاشوراییسرا در این دوره، رویکرد این پژوهش را به سمت و سوی چند شاعر خاص معطوف کرد تا تجزیه و تحلیل و رسیدن به هدف و نتیجه مقدور شود. سید علی موسوی گرمارودی (1320ه.ش)، قادر طهماسبی (فرید)(1331ه.ش)، سید حسن حسینی (1383-1335ه.ش)، احمد عزیزی (1337ه.ش)، علیرضا قزوه (1342ه.ش)، سعید بیابانکی (1344ه.ش) و محمدسعید میرزایی (1355ه.ش) هفت شاعر برگزیدهی این پژوهشاند که آثاری قابل تأمل و در خور اعتنا در حوزهی شعر عاشورایی آفریدهاند. چنانکه ملاحظه میشود در این منتخب، هم شاعران نخستین سالیان انقلاب اسلامی و هم شاعران جوانتر لحاظ شدهاند تا علاوه بر نشان دادن فراوانی صورخیال در شعر بعد از انقلاب در قیاس با گذشته، سیر تغییر و تحوّل زیباشناختی در شعر عاشورایی، از اوایل انقلاب تا سالهای اخیر نیز مشخص شود. (برای آشنایی بیشتر با هفت شاعر برگزیدهی این پژوهش، رجوع کنید به: کاروان شعر عاشورا، ص555 به بعد؛ شرح منظومهی ظهر، ص600 به بعد.)
زمینه، سابقه و تاریخچهی موضوع تحقیق:
از میان آثاری که در زمینهی شعر عاشورایی تدوین شدهاند، میتوان به چند اثر مهم و شاخص اشاره کرد:
این اثر دو جلدیِ یک هزار صفحهای، گردآوری چهارده قرن سرودههای شاعران عرب و غیر عرب در رثای حسین بن علی u است که با مراجعهی صاحب اثر به بیش از چهارصد منبع فارسی، عربی، شیعی و سنی تدوین گشته است. جلد نخست دربرگیرندهی مختصری از زندگی شاعران عرب و نمونههایی از بهترین اشعار و مرآثی آنان میباشد که براساس ادوار تاریخی و به ترتیب زمانی ظهور شاعران صورت پذیرفته است. جلد دوم نیز براساس الگوی جلد اول به شاعران غیر عرب (ایرانی و سایر ملل) اختصاص یافته است. این کتاب با هدف معرفی شاعران عاشورایی از دیرباز تا اکنون تدوین شده است که در نوع خود به حق اثری جامع و قابل است.
محمدعلی مجاهدی (پروانه) این کتاب را با پشتوانهی چهل سال مطالعهی دامنهدار دربارهی ادبیات آیینی به رشتهی تحریر درآورده است. نگارنده در این کتاب ابتدا به ذکر انواع تذکرههای فارسی پرداخته است؛ سپس با ذکر این نکته که هیچ تذکرهی مستقلی دربارهی شاعران آیینی و به طور خاص شاعران عاشورایی نگاشته نشده است، دست بر قلم میبرد و انگیزهی خود را از تألیف کتاب پر کردن این خلأ ملموس ذکر میکند. این تذکره دارای شش فصل است: فصل اول این اثر با عنوان “سیمای امام حسین u در شعر فارسی” به شاعرانی اختصاص دارد که اثر منظوم مستقلی دربارهی شهدای کربلا ندارند، اما با رویکردی کوتاه و گذرا در برخی آثار منظوم خود از این مهم غافل نماندهاند. در این بخش نمونههایی از آثار سی و پنج تن از شاعران فارسی زبان از سدهی پنجم تا سدهی سیزدهم ارائه شده است. نویسنده، فصل دوم را با عنوان “معرفی منظومههای عاشورایی دور از دسترس و آفرینندگان آنها” به رشتهی تحریر درآورده است و بیش از هشتاد منظومهی نادر عاشورایی که اغلب آنها به زیور طبع آراسته نشده را معرفی میکند. مجاهدی در فصل سوم به نقل اشعاری میپردازد که بیشتر در مقاتل فارسی یافت میشود و نام سرایندگان آنها مشخص نیست. در فصل چهارم با عنوان “چهرههای آشنای شعر عاشورا”، به معرفی شاعرانی پرداخته است که از سدهی چهارم تا نیمهی اول سدهی سیزدهم در ایران و سایر کشورهای اسلامی میزیستهاند و آثار مستقلی در حوزهی شعر عاشورا رقم زدهاند. در فصل پنجم این تذکره، رویهای که در بخش چهارم اعمال شده، ادامه پیدا کرده است و به شرح احوال و آثار عاشورایی پنجاه و یک تن از شاعران فارسی زبان اختصاص یافته که در مقطع زمانی نیمهی دوم سدهی سیزدهم تا پایان سدهی چهاردهم زندگی میکردهاند. در فصل ششم نیز نویسنده، به شعر عاشورایی معاصر نظر میکند و به شرح احوال و نقل آثار منتخبی از عاشورایی سرایان معاصر میپردازد.
نگارنده در این کتاب، از کم و کیف عاشورا و جایگاه آن در شعر فارسی سخن میگوید و در این راه، مباحث کتاب را با شواهد گوناگونی مشحون میسازد. این کتاب در شش فصل تدوین شده است که فصل اول با عنوان “شعر از منظر قرآن و سنّت” به بیان شعر عصر جاهلی، رفتار پیامبر اکرم e و ائمه u با شعر ارزشی و ضد ارزشی ، رجزهای عاشورایی امام حسین u و اصحاب آن حضرت، و قلمرو شعر آیینی در گسترهی زبان فارسی اختصاص یافته است. نویسنده در فصل دوم با عنوان “پیشینهی شعر عاشورا در زبان فارسی” به بررسی نخستین اشعار عاشورایی و معرفی پیشکسوتان شعر عاشورا در زبان فارسی میپردازد. او در زیر مجموعهی این فصل همچنین، محتشم را قافلهسالار شعر عاشورا میخواند و صفحاتی را به بحث پیرامون ترکیببند و تأثیر ترکیببند محتشم در شعر عاشورا اختصاص میدهد. “سیر تطّور تدریجی شعر عاشورا” عنوان فصل سوم این کتاب است که عوامل دخیل در تطّور ساختاری و محتوایی شعر عاشورا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم این اثر “علل رویکرد شاعران به مفاهیم ارزشی در دو دههی اخیر” است که نگارنده، پیروزی انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدّس را به عنوان مهمترین علتها ذکر میکند. “بایدها و نبایدهای شعر عاشورایی” مبحثی است که در فصل پنجم این کتاب مطرح میشود و مجاهدی بیان عینی و ملموس، زبان ساده و صمیمی، تصویرسازی، تنوّع در وزن و قالب و ردیف را در شعر عاشورایی اذعان میکند و نکاتی را که باید و نباید در این گونه اشعار به زبان در آیند را گوشزد میکند. او در فصل آخر به “بررسی نوحهها و شعارهای عاشورایی” میپردازد و چهرههای شاخص نوحه را در گذشته و امروز معرفی میکند.
شرح منظومهی ظهر کتابی است پربار در نقد و تحلیل شعرهای عاشورایی از آغاز تا امروز که در هفت فصل و 783 صفحه تدوین شده است. این اثر که در اصل رسالهی دکتری غلامرضا کافی است، مبسوطترین کتاب حال حاضر پیرامون نقد شعر عاشورا با رویکردی علمی و
دانشگاهی است. او فصل اول و دوم کتاب خود را به کلیّاتی راجع به پیشینهی تحقیق و رابطهی شعر با شرع و مذهب شیعه اختصاص میدهد. نویسنده در فصول بعد با تقسیمبندی ابتکاری خود، ادوار تاریخی شعر عاشورایی را در چهار دوره دستهبندی میکند:
الف. فصل سوم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر اول (قرن چهارم تا پایان قرن نهم)
ب. فصل چهارم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر دوّم (دورهی صفویه)
ج. فصل پنجم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر سوّم (افشاریه، زندیه و قاجاریه)
د. فصل ششم: وضعیت مرثیهسرایی در عصر چهارم (دورهی معاصر)
نویسنده در هر فصل با دقت و مهارت، ابتدا به بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر مورد نظر میپردازد. سپس بحثی پیرامون وضعیت عمومی شعر در آن دوره را از نظر میگذراند تا کلیّتی از اوضاع جامعهی آن عصر از هر لحاظ را به خواننده عرضه کند. کافی پس از آن، به طور خاص به مرثیههای عاشورایی رو میکند و خصوصیات مرثیههای رایج در آن دوره را برمیشمارد. آنگاه مرثیهسرایان برتر آن دوره را معرفی کرده و مختصری از شرح حال و نمونههای برجستهای از شعر آنها را ذکر میکند. او این الگو را به طور منظم در تمام فصلها رعایت میکند. غلامرضا کافی فصل آخر کتاب خود را به نتیجهگیری از مباحث و گفتههای مطرح شده اختصاص میدهد و در آخر پیشنهاداتی را برای اهالی تحقیق و علاقمندان به کار در این حوزه ارائه میکند. “بررسی آرایههای ادبی در شعر عاشورایی” که عنوان پژوهش ما است، یکی از همین پیشنهادات است.
ضیائی این کتاب را که از ارزشمندترین تألیفات در زمینهی عاشوراست، با نگرشی انتقادی و آسیبشناسانه به روضهها، مقاتل و ادبیات عاشورایی قلم زده است. این کتاب در دو بخش تنظیم شده است: بخش اول با عنوان “عاشورا و رویکرد جامعهشناختی” و بخش دوم با عنوان “ادبیات عاشورا در بوتهی نقد”. زیر مجموعههای بخش اول عبارتند از:
الف. فصل اول: عاشورا و رویکرد جامعهشناختی
ب. فصل دوم: نقد و بررسی منابع و مقاتل عاشورایی
ج. فصل سوم: تحریفشناسی و فرهنگ عاشورا
بخش دوم این کتاب به مباحث زیر اختصاص دارد:
الف. فصل اول: ادبیات عاشورا در بوتهی نقد
ب. فصل دوم: عاشورا در ادبیات فارسی
ج. عاشورا و ادبیات انقلاب اسلامی
نسبت ادبیات و دین، تعریف، اوصاف و معضلات شعر مذهبی، نخستین مرآثی عاشورایی، ادبیات عاشورایی تا قرن نهم، تحول مرثیهسرایی پس از قرن نهم، نگرشی انتقادی به آثار مطرح عاشورایی، شاعران و قالبهای شعر عاشورایی، عاشورا در شعر کودک و نوجوان و کاستیهای ادبیات عاشورا از جمله مباحث مهمی است که نویسنده در بخش دوم کتاب خود به آنها پرداخته است.
بررسی برخی از آثار عاشورایی معاصر، از جمله گنجشک و جبرئیل سید حسن حسینی و سرودههای علی معلم، سلمان هراتی و علی موسوی گرمارودی از نکات مثبت این اثر میباشد که به کار پژوهش حاضر خواهد آمد.
تحریفات گسترده در وقایع عاشورا و مفاهیم ضد ارزش و مطالب دروغینی که به تبع آن وارد عرصهی ادبیات عاشورا شد، ضرورت تألیف چنین اثری را ایجاد کرده است.
نرگس انصاری رسالهی دکتری خود را با عنوان بررسی و تحلیل شعرهای عاشورایی فارسی و عربی به رشتهی تحریر درآورده و سپس در قالب کتابی با نام عاشورا در آیینهی شعر فارسی روانهی بازار کرده است. این اثر ارجمند، نخستین پژوهش تطبیقی میان شعرهای عاشورایی در دو زبان گوناگون است و از این نظر ارزشی بزرگ دارد. این کتاب در چهار فصل تدوین شده است:
الف. فصل اول: سیر تاریخی شعر عاشورایی از آغاز تا دورهی معاصر
ب. فصل دوم: تحلیل و مقایسهی محتوایی شعر عاشورایی عربی و فارسی
ج. فصل سوم: نقد و مقایسهی تصویرپردازیهای هنری در شعر عاشورایی
د. فصل چهارم: نقد زبانشناختی اشعار برجستهی عاشورایی
نویسنده ابتدا دربارهی شعر عاشورایی در دو زبان فارسی و عربی، سابقه، علل و انگیزهها و پیشگامان این گونهی شعری قلم میزند. سپس قبل از ورود به بحث تحلیل و بررسی اشعار، نگاهی به اوضاع سیاسی، اقتصادی، ادبی و فرهنگی ایران و کشورهای عربی در سدهی اخیر میاندازد که بیشک از عوامل مؤثر بر ادبیات هر مملکت است. او فصل دوم اثر خود را در دو بخش شخصیتها و موضوعات دستهبندی کرده، به تحلیل و مقایسهی محتوایی اشعار عاشورایی عربی و فارسی میپردازد. انصاری در فصل سوم ابتدا مختصری پیرامون تصویر و تصویرپردازی سخن میگوید، سپس تصاویر تشبیهی و استعاری در شعر عاشورایی دو زبان را به تحلیل و بررسی میگذارد. او همچنین نگاهی خاص به حواس در حوزهی تصویرپردازی میاندازد. نقد زبانشناسانهی گزیده آثار عاشورایی فارسی و عربی، موضوعی است که نویسنده، فصل سوم اثر خود را به آن اختصاص میدهد. “راز رشید” از سید حسن حسینی، “خط خون” از علی موسوی گرمارودی، مثنوی “تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما” از علی معلم، مثنوی “نی نامه” از قیصر امینپور، ترکیببند “نینوای عشق” از جلالالدین همایی، ترکیببند “با کاروان نیزه” از علیرضا قزوه، “نیمی از خورشید” از سعید بیابانکی، و رباعی “تشنه” از سید حسن حسینی، اشعار منتخبی است که نرگس انصاری برای نقد در شعر عاشورایی فارسی برگزیده است. او پژوهش خود را با مقایسهی و نتیجهگیری میان شعر عاشورایی فارسی و عربی در زمینههایی که گذشت به پایان میبرد و چند پیشنهاد برای ادامهی کار ذکر میکند که “بررسی صورخیال در شعر عاشورایی” یکی از آنهاست. در مجموع این اثر با توجه به گستردگی موضوع، از بهترین آثاری است که حوزهی ادبیات عاشورا به رشتهی تحریر درآمده است. پرداختن به جنبههای زیباشناختی شعر عاشورا ــ هر چند نه به طور کامل ــ از تازگیهایی است که در این اثر نمود یافته است و به عنوان پیش زمینهای برای تحقیق حاضر به کار میآید.
مقالاتی چند در زمینهی شعر عاشورا نیز تألیف شده که “تصویرهای ادبی در شعر عاشورایی معاصر” نوشتهی دکتر محمود فضیلت و شیدا اسکندری از جمله مقالاتی است که در حوزهی صورخیال به رشتهی تحریر درآمده است که البته نویسندگان نه به شاعران شاخص و نه به شعرهای برجستهی عاشورا نظر داشتهاند و کلیتی از مباحث بلاغی را در اشعاری پراکنده با موضوع عاشورا مورد بررسی قرار دادهاند. در سایر مقالات نیز حضور صورخیال و مباحث بلاغی بسیار کمرنگ و اغلب بیرنگ است. از جمله: “ادبیات و رثای حسینی و عاشورایی” از محمد جنتیفر، “تجلی عاشورا و انقلاب حسینی در شعر شیعه” از سید حسین سیدی و هوشنگ استادی، “سیمای امام حسین u در شعر عاشورایی معاصر فارسی و عربی” از عبدالعلی آل بویه لنگرودی و نرگس انصاری.
اهداف تحقیق:
این پژوهش در پی آن است تا با بحث و بررسی انواع صورخیال در شعر عاشورایی معاصر با ذکر نمونهها و به دست دادن نتایج و آمارها، این فرضیه را اثبات کند که این گونهی شعری در دورهی پس از انقلاب اسلامی، شاهد رشد چشمگیری در حوزهی زیباییهای ادبی به ویژه در حوزهی بلاغت شده است و اینکه تصویرپردازیهای هنری که ناشی از نگاه نوآورانهی شاعران به واقعهی عاشوراست سبب شده است که شعر عاشورایی به جایگاه والایی دست یابد. امری که در دورههای قبل کمتر به چشم میآمد.
با عنایت به اهمیت موضوع زن در ادبیات گذشته و امروز كه به صورت كلی یا جزیی با موضوعی به جز مقالههای محدود مطالب بیشتری دیده نمیشود بر آن شدم به اهمیت بازتاب ادبیات زنانه در آثار مشروطه و در دیوانهای (میرزاده عشقی، ایرج میرزا، عارف) بپردازم و اینكه نوع نگرش شاعران مرد در باب زنان چه تفاوتهایی با نگاه زنانه دارد را مورد توجه قرار دهم و با مقایسه نظرات آنان را جویا شوم و مورد بررسی قرار دهم و نگاههای زن سالارانه و فمینیسم و تجدد را در اشعار این شاعران تحلیل و واكاوی نمایم.
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
لزوم پژوهش در آثار فاخر ملی و شناخت دقیقتر جایگاه زن در عصر مشروطه و در دیوان (میرزاده عشقی، ایرج میرزا، عارف) و تغییر نگرش سنتی شاعران به مقوله زن كه در ادبیات بررسی میشود از مهم ترین ضرورتهای تحقیق به شمار می آید.
3-1- پیشینه تحقیق
با توجه به بررسیهای به عمل آمده در پایان نامههای دانشگاهی جایگاه ادبیات زنانه در دیوان های شاعران (ایرج میرزا، عشقی، عارف) به طور اخص مورد پژوهش قرار نگرفته است، البته در كتابهای تاریخ ادبیات دكتر صفا به پارهای از این مسائل به طور كلی اشاره شده است هم چنین در كتاب شاهنامه و فمینیسم اثر مهری تلخابی به صورت گسترده به تاریخ زندگی و نقش زنان پرداخته است ولی نگاه متجددانه در این كتاب فقط شامل متون قدیمی است به همین جهت بررسی نگاه تجدد گرایانه و زن سالارانه و ستایش و تحقیر بانوان در دیوانهای فوق میتواند حایز اهمیت باشد.
4-1- اهداف تحقیق
1- ایجاد انگیزه برای نسل جدید و ترغیب آنان به خواندن آثار شاعران مشروطه.
2- نگاهی جهت دار به شخصیت وجودی زن در آثار شاعران مشروطه.
3- مقایسه شخصیت زن امروز با زن در آثار كهن.
4- بررسی و مقایسه زنان عصر مشروطه با كتاب شاهنامه و مشتركات و وجوه تمایز آن دو.
5- جایگاه و نقش شاعران (ایرج، عشقی، عارف) در احیای نظام تجدد و دفاع از حقوق زنان در عصر مشروطه.
5-1- سوالات تحقیق
1- شاعران این دوره چقدر به نقش زنان پرداخته اند؟
2- آیا باورها و عملكرد زنان در حوزه های مختلف مورد توجه بوده است؟
3- آیا به نقش كلیدی زنان در خانواده و جامعه و آزادی او پرداخته اند؟
4- نقش تحولات مشروطه در نگاه به زنان چگونه بوده است؟
6-1- فرضیه تحقیق
با توجه به اهمیت دوران مشروطه كه نوع نگاه به زن در آن بر اثر تحولات سیاسی- اجتماعی عوض شد و اهمیت دادن به جایگاه زن در شعر مشروطه و پرداختن به آزادی عمل آنان بررسی دیوان شاعران (ایرج، عارف، عشقی) و نگاههای مثبت و منفی آنان به زن جایگاه مهمی دارا میباشد.
فصل دوم: نگاهی به موقعیت و جایگاه زن
1-2- بخش اول
1-2-1- نگاهی به جایگاه زن در ایران پیش از اسلام
زن در ایران باستان مقام ارجمندی را دارا بوده است. زن یكی از اعضای خانواده محسوب میشده است و در تمام شئون زندگی با مرد برابری میكرده است و برای اثبات این موضوع، شواهد زیادی در دست است:
در اوستا همه جا نام زن و مرد در یك ردیف ذكر شده و در كارهای دینی كه زنان باید انجام دهند و دعاهایی كه باید بخوانند، زن را با مرد برابر شمرده است و حتی در صورتی كه موبد حاضر نبود، ممكن بود زن به مقام قضا برسد و نیز در تاریخ میبینیم كه زنانی همانند همای و پوراندخت و آزرمی دخت به مقام پادشاهی رسیدهاند.
سن بلوغ برای مرد و زن، برابر بوده است و گروهی از فرشتگان هم مانند آناهیتا (ناهید) زن هستند. در میان امشاپسندان امرتات
(مرداد) و هَوروتَات (خرداد) و سپنتا ارمیئتی (سپندارمز) مونث هستند، به ویژه سپندارمز نمایندهی زمین است و این سپندارمز (فروتنی مقدس) یكی از صفات اهورمزداست و در جهان مادی پرستاری زمین با اوست و به همین جهت دختر اهورمزدا خوانده شده است[1].
قبل از ورود آریاییها و هزاران سال پیش از آن كه اقوام مهاجر به این سرزمین مهاجرت كنند ایران «خانه و آشیانهی مردمانی بوده كه تمدن درخشانی داشته، زن را از دیدگاه برتر و متعالی نگریسته و بر قدرت زنانه كه جلوه گاه تمدن و فرهنگ متعلق به دوران اولیه كشاورزی بوده است، صحّه گذاشتهاند.[2]»
«ویل دورانت در تاریخ تمدن درباره آنان (زن در ایران باستان) مینویسد: «در زمان زرتشت پیامبر، زنان همانگونه كه عادت پیشینیان بود منزلتی عالی داشتند، با كمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و رفت میكردند و صاحب ملك و زمین میشدند و در آن تصرف مالكانه داشتند و میتوانستند مانند اغلب زنان روزگار حاضر، به نام شوهر یا به وكالت از طرف او به كارهای مربوط او رسیدگی كنند. پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در میان طبقهی ثروتمندان تنزل پیدا كرد.[3]»
آنچه در اوستا در مورد زن و مرد میباشد. متضمن برابری حقوق است. زنان و مردان پارسا به دلیل تقدیس با هم ذكر شدهاند و چون زن موجب احترام و سربلندی مقام خانه است (وندیداد سوم) اندیشه نیك و گفتار و كردار خوب و فرمانبرداری از شوهر در اوستا برای زن از صفات پسندیده و برجسته شمرده شده است (ویسپرد سوم)[4].
پوشش و حجاب زنان در ایران باستان مخصوص طبقهی اشراف بود و سایر زنان از قید حجاب آزاد بودند[5].
«ویل دورانت میگوید: «زنان بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنها اجازه داده نمیشد كه آشكارا با مردان آمیزش كنند.[6]»
مردم در زمان پیش از تاریخ از دستهها و قبایل مختلف تشكیل شده به صورت ملوك الطوایفی زندگی میكردهاند كه با افزایش شهرها و قدرت رؤسای قبایل، و اختلافات آنها موجبات جنگ و ستیز بین آنها را فراهم میكرد.
«در این جامعه بدوی، وظیفهی مخصوصی به عهدهی زن گذاشته شده بود. وی گذشته از آن كه نگهبان آتش و شاید اختراع كننده و سازنده ظروف سفالین بود. میبایست چوبدستی به دست گرفته در كوهها به جستجوی ریشههای خوردنی یا جمع آوری میوههای وحشی بپردازد. شناسایی گیاهان و فصل روییدن آنها و دانههایی كه میآورد. مولود مشاهدات طولانی و مداومی بود كه او را به آزمایش كشت و زرع هدایت كرد[7].»
زن در ایران باستان در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی شركت فعال داشته است تا جایی كه بسیاری از اختراعات و پیشرفتهای بشر مرهون زنان بوده است.
«وظیفهی زن در ایران باستان، منحصر به امور اقتصادی خانوادهی خود نبوده، بلكه در پیشرفت تربیت اخلاقی و روحی تمام ملت نیز سهم به سزایی داشته است و مانند یك مربی اخلاق عمل میكرده است.[8]»
در اكتشافات باستان شناسی متعلق به فرهنگهای پیشین سمبولهایی خدایی از جنس «زن» بسیار به دست آمده است كه بیانگر قدمت پرستش مادر كبیر (بانو- خدا) در جوامع كهن میباشد. اما این سمبولها منحصر به جنس زن نبوده و در كنار آنها سمبولهای خدایی از جنس مرد هم وجود داشته است در دیدگاه انسان عصر نو پدید، كشاورزی زن نماد رحمت و نعمت و خلقت و باروری و به طور كلی نشانه نیروهای طبیعی و ماورای طبیعی شناخته شده است.
زن در ایران باستان دارای شخصیت كامل انسانی و در بسیاری از موارد، شخصیت حقوقی بوده است. وی حق فعالیتهایی در زمینه اجتماعی و تجارت داشته است و شریك زندگی در ادارهی خانواده و در واقع حق پادشاهی داشته است.
زنان ایرانی در شجاعت و دلاوری همتای مردان بوده و در مواردی در جنگها شركت میكردند و دوشیزگان ایرانی در دعاهای خود از خداوند درخواست همسری نیرومند و قهرمان را داشتند كه به آنها پسران قهرمان عطا فرماید.
2-1-2- حقوق و اختیارات زنان در عصر هخامنشیان
«1- داشتن فقط یك زن، ولی اگر زن نازا بود مرد میتوانست زن غیر عقدی داشته باشد.
2- ازدواج بی قرارداد، قانونی نیست.
3- كنیز همسر آزاد، مقام آزاد داشت.
4- بهره برداری شوهر از جهیز زن كه متعلق به زن و خانواده پدری اوست.
5- قروض قبل از ازدواج فقط به عهدهی خود شخص است.
6- اگر شوهر زن را طلاق بدهد جهیزش را با یك سهم پسری از مال خود باید به او بدهد. زن نازا فقط جهیز را پس میگیرد.
7- در صورت خیانت زن، شوهرش او را اخراج یا برده میكند.
8- اجازهی ازدواج زن در زمان اسارت همسر و رجوع به همسر اول در بازگشت او.
9- در بی وفایی زن و مرد به همدیگر، مجازات زن سنگین تر است. در مورد تهمت زدن به زن محاكمه خدایی (انداختن به رود) میشود.
10- مال زن متعلق به فرزند اوست و مرد ارثی نمیبرد.
11- با مرگ مرد، زن علاوه بر جهیز خود سهمی از مال شوهر هم دریافت میكند.
12- اختیار اموال زن با خود اوست. اجاره دادن، بخشیدن، تجارت كردن، كاسبی كردن و …
13- پس از مرگ مرد زن میتواند شوهر كند. حتی بدون اجازهی فرزندان.
14- ارث مساوی با برادران در صورت نداشتن جهیز.
15- دختران زنان غیر عقدی از برادران جهیز میگیرند.
16- طبقات نجبا و اشراف حق نداشتند با طبقات پست ازدواج كنند و شاه باید از هفت طبقه درجه اول زن انتخاب كند.»[1]
[1] – حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ، با تلخیص 75-77.
[1]- علوی، هدایت الله، زن در ایران باستان، چاپ سپیدرود، چاپ سوم، 1386، ص 15.
[2]- لاهیجی شهلا، وكار، مهرانگیز، شناخت هویت زن ایرانی در گسترة پیش از تاریخ و تاریخ، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، بهار 1377، تهران، چاپ دوم، ص 83.
[3]- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیركبیر، 2536، ج 1، ص 471.
[4]- علوی، هدایت الله، زن در ایران باستان، ص 15.
[5]. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ص 476.
[6]- همو، همان، ص 471.
[7]. حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ، تهران، شهرآب، 1370، ص 30 به نقل از ایران از آغاز تا اسلام گریشمن، ص 11.
[8]- انصافپور، غلامرضا، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ، تهران، آفتاب، 1346، صص 59- 60.
طرح کتاب سال استان کرمان به عنوان یکی از نمایان ترین نماد های اهمیت واصالت کتاب وکتابت و حرکت های موثر در ترویج فرهنگ مطالعه و با هدف تقدیر از اهل قلم متعهد و همچنین ارزیابی و سیاست گذاری فرهنگ مکتوب استان و فعال نمودن جریان تالیف وچاپ ونشر ، به اجرا گذاشته شده است. یکی از راه های غنا بخشیدن به فرهنگ وعلم وساخت فرهنگ و تمدن و اعتلای هر منطقه ، قدردانی شایسته و مناسب از متفکران، اهل نظر و اهل علم و پدید آورندگان کتاب است. برگزاری چنین مراسمی می تواند توجه جامعه فرهنگی استان را به سمت کتاب و ارج گذاری حرمت صاحبان قلم معطوف دارد. این حرکت که با تدوین آیین نامه از سال 73 پایه گذاری وتاکنون با اهتمام و جدیت مسئولان و مدرسان حوزه و دانشگاه ومتخصصان و صاحب نظران برگزار شده است به عنوان یکی از مهم ترین وشاخص ترین فعالیت ها و رویدادهای تثبیت شده حوزه فرهنگ وادب استان به شمار می رود وبنابر اذعان مسئولان، استمرار برگزاری آن توانسته است در ترسیم چشم انداز حرکت های حوزه کتاب، نقش بسزایی ایفا نماید. همچنین با توجه به پایه گذاری شورای پژوهشی در اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی از سال 73 و تدوین اولویت های تحقیقاتی، طرح انتخاب ومعرفی پژوهش های برتر فرهنگی و هنری واجتماعی با هدف احیای فرهنگ پژوهش ، ترغیب نسل نوی دانش پژوهان و دانشجویان به پژوهش در مسایل فرهنگی و هنری جامعه ، پاسخگویی به نیازهای پژوهشی استان در حوزه فرهنگ وبهره برداری از نتایج پژوهش های فرهنگی در برنامه ریزی توسعه به اجرا گذاشته شد که بررسی تحلیلی این دوحرکت علمی فرهنگی طی قریب 20 سال پیاپی می تواند معیاری مناسب و گویا جهت سنجش وضعیت تحقیق و پژوهش وانتشار کتاب در استان باشد و نتایج حاصله از آن هم ضمن کمک به ارتقای فعالیت های مشابه در دوره های آتی، می تواند مورد استفاده دست اندرکاران قرارگیرد.
اهمیت تحقیق:
در برهه ای که مقوله فرهنگ به عنوان حیاتی ترین جریان در بطن جامعه ما مطرح است، تاثیری غیر قابل انکار در مسایل سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و… دارد ، تولید روز افزون آثار فرهنگ مکتوب از افتخارات مسلم و بی شمار ایران اسلامی است که در حقیقت ریشه در فرهنگ غنی وسرشار این سرزمین فرهنگی که تعالی روحی وسعادت آدمی از مسیر آن با پیروی از توصیه ها وسفارش های پیشوایان این مکتب مقدس ، میسر خواهد بود، دارد و این همه در اولین خطاب خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام (ص) که فرمود
« اقرا» به زیبایی آشکار است. تجلیل از نام قلم نیز در اولین سوره ای که بر آن فرستاده عظیم الشان فرود آمده ، تجلی یافت.
تقدیر سالانه از پژوهشگران و پدید آورندگان آثار مکتوب ، نوعی بستر سازی برای رشد وتعالی تولید فکر وایجاد زمینه های لازم برای شکوفایی استعداد های بکر و ناشناخته از مولفه ها ومعیارهای تصحیح مهندسی فرهنگی در عرصه نشر کتاب وپژوهش است. این حرکت هدفمند که معرفی وتشویق پژوهشگران و نویسندگان و متخصصین فرهنگ مکتوب استان را در صدر اهداف خود دارد ، در واقع تجلیگاه فکر ودانش نویسندگانی است که نبوغ اندیشه وخلاقیت خود را از مجرای پاک ومقدس علم وادب ، برتارک سپید اوراقی ماندگار حک می نمایند. اینک که تقدیر از پدید آورندگان آثار مکتوب ومفید در جامعه ما جایگاه و اعتباری رو به فزونی یافته، ضروری است که به دقت مورد مداقه قرار گیرد و با تحلیل پیامدها و ره آورد های آن ، نقاط ضعف وقوت و دستاوردهای این حرکت عظیم فرهنگی، تعیین گردد.
تشویق نسل جوان به خواندن آثار ارزشمند وترغیب آنها به سرودن ونوشتن وتحقیق کاری شایسته وبایسته است که آرزوی بزرگان و وظیفه مسئولان ونهاد های مرتبط است. غنای گنجینه فکر و پرورش ذهن و زبان نسل امروز در گره خوردگی با خلاقیت آنان می تواند راهگشای راه های نرفته و درمان دردهای مزمنی باشد که قرن هاست در روح و جان ما رخنه کرده است. باشد که چنین اقدامات ارزشمندی مورد نقد علمی قرار گیرد و چنانچه در ایفای فرهنگ پژوهش و کتابخوانی موفق بوده است با پاسخگویی به بسیاری از سوالات و فرضیه های موجود ، برتداوم آن تاکید و نتایج آن به جریان سازی فرهنگ کمک نماید ، چرا که در سلسله جبال زندگی ، قله های کمال بی نهایت است.
اهداف تحقیق:
برای این پژوهش اهداف زیر مد نظر قرار گرفته است :
1- بررسی جایگاه علمی استان در مقایسه با سایر استان های کشور واثر این حرکت در بنیه و علمی استان
2- شناخت وشناساندن ساز وکار برتر گزینی در حوزه های کتاب وپژوهش
3- شناخت وشناساندن دامنه اثر گذاری برتر گزینی بربدنه عمومی فرهنگ استان
4- شناخت وشناساندن پیامد های برتر گزینی در تکریم و تجلیل نخبگان
5- شناخت و شناساندن تاثیر این حرکت ( برتر گزینی ) بر ارتقای علمی نهاد های دخیل درعرصه فعالیت های علمی
6- یاد آوری اهمیت منزلت کتاب و پژوهش مفید و هدفمند
7- زمینه سازی نظری ( تئوریک ) جهت دعوت جامعه به کار بردی کردن نتایج یافته ها و تحقیقات کتب برتر( با توجه به نیاز های استراتژیک استان درعرصه فرهنگ، تفکر وزندگی علمی)
بدیهی است امکان استفاده نهاد های مهم واثر گذار نظیر شورای فرهنگ عمومی استان ، اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان ، نهاد کتابخانه های عمومی ، مجامع دانشگاهی و نهاد های صنفی برگزار کننده جوایز کتاب و … از یافته های این تحقیق وجود دارد.
سوالات تحقیق:
در مواجهه با این حرکت فرهنگی که فرازی از تلاش های انجام شده در راستای دوست- داری و انس با کتاب و ارج گذاری به تلاش پژوهشگران و همچنین کتاب نویسان و دست اندر کاران حوزه نشر تلقی می شود ، سوالات بسیاری به ذهن متبادر می شود:
– آیا این حرکت وبرنامه به گزینی در تقویت مبانی فرهنگ پژوهش و کتابخوانی موفق بوده است؟
آیا بین افزایش تعداد ناشران ، تعداد نویسندگان ومحققان ، تیراژ کتاب ها و عناوین پژوهشی این جشنواره ها ، ارتباط معنا داری وجود دارد؟
– آیا این جشنواره ها، شاخص های کمی را نیز تغییر داده اند؟ و ده ها سوال دیگر.
فرضیات تحقیق:
همچنین فرضیه هایی به شرح زیر مد نظر است :
1- امکان اثر گذاری انتخاب کتب وپژوهش های برتر استان بر روند کلی حیات فرهنگی استان کرمان
2- وجود ارتباط میان شمار کتب و پژوهش های برتر با میزان توانایی وبنیه علمی نخبگان استان کرمان
3- ایجاد انگیزش مثبت ، سالم و مناسب در اهل تحقیق برای مشارکت در روند سازندگی علمی و ارتقای بنیه معرفتی استان کرمان
4- وجود ارتباط معنی دار میان آثار برگزیده ونیاز مندی های پژوهشی استان کرمان.
و اهمیت موضوع
از دهه 1960 به بعد در آمریکا، اروپا و سایر کشورها با رخداد وقایع مختلفی از جمله مطالعات علمی زبانشناختی در مورد زبان اشاره از طرف زبانشناسان، رشد نهضت حقوق مدنی و توسعة وسایل فناوری خاص ناشنوایان و به تبع آن، حضور فعالتر ناشنوایان در جوامع باعث شد که بهتدریج ناشنوایان به عنوان یک گروه یا اقلیت مستقل فرهنگی- زبانی پذیرفته و شناخته شوند (آرمسترانگ و ویلکوکس[1]، 2003).
کم کم در این دهه، از طریق تحقیقات استوکو زبان اشاره به عنوان یک زبان با ارزش و کامل شناخته شد. در حقیقت وی انقلاب بزرگی را در طول تاریخ، جهت شناسایی زبان اشاره در دنیا به راه انداخت (ولی و لوکاس[2] ، 2000). اولین زبان اشارهای که در جهان مورد بررسی زبانشناختی قرار گرفت زبان اشاره آمریکایی[3] بود که در سال 1979 کلیما و بلوجی[4] در کتاب معروف خود اشارههای زبان[5] به توصیف ساختاری آن پرداختند. با وجود آنکه سالها از عمر بررسی زبانشناختی زبان اشاره میگذرد، هنوز رشتهای نوپا و در حال رشد است که امروزه بهخوبی توانسته است توجه بسیاری از زبانشناسان را به خود جلب کند. نکتة بسیار مهم آن است که زبانشناسان کار بر روی زبانهای اشاره را با این پیش فرض آغاز میکنند که زبانهای اشاره نیز به اندازه زبانهای گفتاری، طبیعی هستند (شامل همان عناصری هستند که در زبانهای گفتاری موجود است) و نیازهای ارتباطی ناشنوایان را بهخوبی برطرف میکنند.
زبان اشارة ایرانی نیز از این قاعده مستثنا نیست. تاکنون شمار تحقیقات صورت گرفته در زمینة زبانشناسی زبان اشارة ایرانی در داخل کشور بسیار اندک بوده است. بنابراین انگیزة اصلی انجام پژوهش حاضر معطوف کردن توجه زبانشناسان به ویژگیهای زبانی زبان اشارة ایرانی است تا بتوان آنها را از خصوصیات و طبیعی بودن این زبان آگاه کرد. زیرا همانطور که زبان گفتاری در جامعة افراد شنوا اهمیت دارد، وضعیت زبان اشاره نیز در جامعة ناشنوایان از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است، چرا که این زبان تاثیر مستقیمی بر روی زندگی ناشنوایان به خصوص در بخشهای تحصیلی، پزشکی، حقوقی و شغلی دارد که بالطبع حفظ این زبان در جامعة آنها نیازمند شناخت بیشتر آن میباشد.
[1] . Armstrong & Wilcox
[2] . Valli & Lucas
[3] . American Sign Language
[4] . Klima & Bellugi
[5] . Signs of Language
[1] . Condillac
[2] . Schick, Marschark & Spencer
[3] . Stokoe
[4] . Structural Linguistics
[5] . Regular Structures
[6] . Armstrong & Wilcox
[7] . Meir & Sandler
[1] . Weditz (A leader in the Deaf Community)
[2] . Iconic
[3] . Pictures in the Air
[4] . Hand Shape
[5] . Orientation
[6] . Movement
[7] . Facial Expression
[8] . Prosody
[9] . Stress
[10] . Juncture