به نام یكتا دادار آفریدگار كه دیدگان بشر همواره نگران اوست و چشمان امید به افق عنایت بی علت او دوخته شده و آدمیان را از حكومتش بهره هاست كه ندانند و زندگانی بگذارند و چون به اندوه گرفتار آیند هم باز به دامنش آویزند. كه رفتنی نیست از دامان پرمهر حضرت الوهیت؛ و به یاد رحمت عالمیان، سرور كون و مكان، حضرت نبوت، ختمی مرتبت محمد مصطفی صلواﺓ الله و سلامه علیه كه عالم به وجود او و ذریهی پاكش زیبنده گشت و مهر به گرمای عشق ایشان فروزنده و ماه از تلألؤ جمال روی ایشان تابنده.
و اما بعد…
آن چه در این رساله گرد آمده است ما حصل غور در تصاویر شاعرانه و نقد بر پایهی نظرگاهی زنانه است. كوشیدیم تا در فصل كلیات مطالب، ذیل عنوان “مذهب اصالت زن” مختصری با آن مكتب كه به فیمینیسم شهره است آشنا شویم. بر این اساس ذیل این عنوان، عناوینی مترتب شده است تا فحوای كلام در اذهان خوانندگان گرامی بنشیند و آنان را به مقصود نائل گرداند؛ مضاف این كه مبحث ملحقه به عنوان رساله كه واژهی ” زن مدار” است تبیین شده و مقصود نگارنده قریب به وضوح گردد. در این راستا به تعاریفی از شقوق مذهب اصالت زن پرداخته ایم و پس از آشنایی اندك با پاره ای تعاریف، وضعیت زن را در خلال تاریخ مرور كرده، سپس موجودیت وی را در اذهان برخی ملل و مذاهب به طریقی مجمل مورد نظر قرار دادیم.
در بخش دیگری از كلیات به نظرات و مكتوبات بزرگان عرصه ی اندیشه و فرهنگ پرداختیم و آن اقوال و آثار را منشأ اثر در روند فكری غالب در باب زن تحلیل كردیم. با توجه به نقد ها و نظرات متنوع گاه مخالف و گاه موافق با این مكتب بر آن شدیم تا نظرات اسلام را هر چند كوتاه در حد بضاعت نگارنده و ظرفیت رساله در تبیین دیدگاه اسلام به زن مقرر كنیم. در پایان مباحث مطروحه در كلیات مطالب ذیل عنوان ” نگاهی گذرا به سیمای زن در ادوار مختلف شعر فارسی ” به مرور مختصری بر حضور زن از دو جنبه پرداختیم؛ در این بخش زن را به عنوان سوژهی شعرا و به عنوان خالق اثر مورد نظر قرار داده و اشاره ای به نام برخی از شعرای زن در ادوار مختلف شعر فارسی نموده ایم.
پس از این در فصلی كه عنوان آن را بیتی از ملك الشعرای بهار مقرر كردیم به بحث پیرامون وجود یا عدم ادبیات زنانه پرداختیم و در این خصوص از آرای پژوهشگران و صاحبان نظربهره برده و بر آیند و ماحصل گفتار را با رد وجود ادبیات زنانه خاتمه دادیم.
” نوع نگاه در ایجاد تصویر” فصل دیگری است كه در آن ضمن توضیح در خصوص تصویر و تصویر سازی، انگاره های شاعرانه سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی را از قول خود ایشان در آثار مكتوب و منقول؛ و نیز نظرگاه دیگران در خصوص این هر دو ذكر کرده و مورد بررسی قرار دادیم.
سپس رساله را بر پایه ی 11 فصل دیگر عنوان نهادیم كه هر كدام مبین رفتاری زنانه یا مصداقی از عملی زنانه است كه از ذكر نام فصول به جهت پرهیز از اطاله كلام صرف نظر نموده و رؤیت این بخش ها را به خوانندگان ارجمند و مخاطبان گران قدر وا می نهیم.
نگاهی به مذهب اصالت زن:
دیر گاهی است تا مسئلهی زن به عنوان مبحثی اساسی در فراسوی مرزهای ایران زمین آغاز شده و به داخل كشورما نیز نفوذ یافته است. احساس نیاز به طرح مسئلهی زنان و حقوق آن ها در مغرب زمین كلید خورد و جنبش هایی موسوم به فمینیستی شكل گرفت كه عمدتا قصد داشتند تا حقوق برابری را میان زنان و مردان پی ریزی كنند كه البته در پاره ای موارد موفق هم بودند.
در نگاهی به تعاریف فمینیسم ( feminism ) این گونه در می یابیم كه « جنبشی است سازمان یافته برای دست یابی به حقوق و نیز ایدئولوژیی برای دگرگونی جامعه كه هدف آن صرفا تحقق برابری اجتماعی زنان نیست، بلكه رویای رفع انواع تبعیض و ستم نژادی و طبقاتی و غیر را در سر می پروراند. از این رو نهاده هایی كه تاكنون برای این واژه پیشنهاد شده وافی به مقصود نبوده است»1. چه این كه امروزه با شنیدن كلمه فمینیسم اغلب مخاطبان آن چه را به ذهن متبادر می بینند مسئله زن است. اساسا این واژه فرانسوی و از ریشه لاتین ( femind ) است كه در زبان های انگلیسی و آلمانی تغییر یافته و به شكل ( feminism) به كار برده می شود به طور كلی واژه (feminine) به معنای زن و دال بر جنس مونث است . با این اوصاف لغوی پر بیراه نرفته اند آنان كه با شنیدن این واژه به یاد زن و مسئلهی زنان می افتند. به هر حال هر مكتب یا ایدئولوژی نو ظهور پیامدهایی دارد و از دریچه های مختلفی ظهور و بروز می كند كما اینكه فمینیسم هم دارای گرایش های متعدد است گرچه بررسی گرایش های فمینیستی موضوع این مقال نیست ولی ذكر نام و مختصری از تعاریف برای شناخت بهتر این مكتب خالی از لطف نیست.
لیبرال فمینیسم Liberal feminism:
این گرایش نسبت به گرایش های دیگر سابقه طولانی تری دارد، نا برابری حقوق مدنی و فرصت های آموزشی را سرچشمه ستم بر زنان می داند و مبارزه برای كسب آزادی های فردی زنان در چهارچوب جامعه موجود را هدف قرار داده است.
رادیكال فمینیسم Radical feminism:
این گرایش همه شكل های ستم و سلطه را ناشی از برتری جویی مردان می انگارد و هدف خود را جایگزینی جوامع مردسالار كنونی با جوامع زن محور معرفی می كند.
ماركسیسم فمینیسم Marksism feminism:
گرایش دیگری است كه ریشهی انقیاد زنان را در شیوهی تولید سرمایه داری و جدایی كار از خانه كه به تقسیم كار جنسی انجامید معرفی می كند و دگرگونی بنیانی اقتصاد را تنها راه چاره رفع ستم دیدگی زنان می دانند.
سوسیال فمینیسم :Social feminism
آخرین گرایش این مذهب است؛ به زعم فمینیست های سوسیالیست ریشه ستم بر زنان در نظام اقتصادی سرمایه داری است كه برای دوام خود به استثمار كارگران و به ویژه زنان نیاز دارد.»2
اگر بخواهیم به دیگر اصطلاحات مطرح دال بر مسئله فمینیسم بپردازیم اصطلاحاتی چون « femininity = « زنانگی » را می توان ذكر كرد؛ اصطلاحی که برای توصیف مونث بودن در جامعه ساخته و پرداخته می شود و بار معنایی آن داشتن جاذبه جنسی برای جلب مردان است یا اصطلاح Womanhood = زن بودن؛ این اصطلاح در برگیرندهی همه معانی منفی و مثبتی است كه واژهی « زن » به ذهن متبادر می كند. زیبایی، عشق، پیوند، همسر، مادر، كدبانو، جنس دوم، در حاشیه، زیر ستم، سركوب، اسیر احساسات و….».3
تعاریف بالا بنا به ضرورت آورده شد تا فتح بابی باشد برای بررسی مبحث اصلی همان گونه كه در ابتدای رساله مشاهده می شود عنوان رساله تصویرهای شاعرانه سیمین بهبهانی و محمد رضا شفیعی كدكنی از منظر نقد زن مدار است لذا در این قسمت كه مباحث كلی را ذكر می كنیم بیش تر و به طور عمده به مبحث زن مداری می پردازیم تا سپس بتوانیم بر این مبنا اشعار دو شاعر مد نظر را مورد بحث و بررسی و نقد قرار دهیم.
نگاهی به تاریخ:
بهتر است سخن را با نگاهی به تاریخ آغاز کنیم. روزگاری نظام حاکم بر بشر دردست بانوان بود یعنی « ادارهی امور زندگی و پرورش فرزندان به عهدهی زنان بوده است که معمولا از این عصر به نام ” مادرسالاری ” یا ” مادرشاهی” نام می برند. عامل اصلی به وجود آمدن عصر مادر سالاری، به نوع زندگی آن دوره بر می گردد. مردان برای شکار به مناطق دور دست سفر می کردند و هنگامی که بر می گشتند آن قدر شکار نمی کردند که برای خوراک و معاش خانواده بسنده باشد. بنابراین در طیّ غیبت مردان، این زنان بودند که به امور خانه می پرداختند و در گذراندن زندگی نقش اساسی داشتند.»4 رفته رفته و به تبع این که زنان کشت و زرع را کشف کردند آنان را مبدع کشاورزی می دانند. « زن ها ضمن گردآوری دانه های خوراکی کشف کردند که از هر دانه ای که به زمین نرم می افتد گیاهی می روید و آن گیاه خود دانه های جدیدی می دهد. کشاورزی از همین جا آغاز شد.»5 آن چه از شواهد تاریخی در خصوص سالاربودن زن و مرد بیان می دارند این است که: « بر نخستین جوامع بشری، نه نظام مادرسالاری حاکم بوده است و نه نظام پدرسالاری، بلکه زن و مرد، پیش از تاریخ و در آغاز تاریخ، وظایف و مشاغل مختلفی داشتند، ولی همکار و مکمل هم بودند و هیچ چیز از پیش (aprior ) مبین برتری یکی بر دیگری نیست… پس از دوران گردآوری خوراک و شکار، یعنی در عصر نوسنگی ( neolithique )، زن قدرت بسیار می یابد و شأن ومنزلتی بسیار کسب می کند، زیرا در این دوران، کار زن کشاورزی و مشغلهی مرد دامداری است، بنابراین زن به اقتضای کار و اشتغالش، مادر و سرور طبیعت دانسته می شود و کیش و پرستش زن ایزدان رواج می یابد . به هر حال چنین پیداست که دوران نوسنگی، دورهی فرمانروایی مادر است و از قدرت مرد نسبتاً کاسته می شود.»6 مضاف برابداع کشاورزی پاره ای کارهای دیگر چون بافندگی، رشته کردن الیاف و ابداع چرخ کوزه گری نیز به زنان نسبت داده شده و به قدرت آنان در آن دوره افزوده است. از آنجا که در این دوره مشغلهی زنان کشاورزی و مشغلهی مردان دامپروری است چندان که پیش تر ذکر شد نیاز به صنعت و ساختن ابزار نیز برای آن روز جزء حوائجی بود که باید مرتفع می گردید لذا « مرد ابزار ساز شد و قدرت را به دست گرفت و از جمله تظاهرات این قدرت، وضع قوانین بود.»7
این گردش كه بنا به اقتضائات زمان صورت گرفته و بدین نام ها موسوم شده شاید در زمان خود بسیار طبیعی جلوه می كرده و دغدغه خاطر انسان های اعصار گذشته را فراهم نمی كرده است. لذا امروز برای یافتن سرچشمه های مظلوم واقع شدن زنان، تاریخ را تورق می كنند تا سررشته را بیابند كه البته تا به اینجا پژوهش گران و محققان برآنند كه با استقرار نظام مرد سالار سیطره مردان بر زنان آغاز شد.
اغلب پیروان مذهب اصالت زن یا همان فمینیسم درگرایش های متفاوت گاه تندتر وگاه کندتر درپی برابری جنسیتی – در شقوق مختلف – میان زنان و مردان هستند. لذا به زعم نگارنده آن چه كه امروز باید از آن اجتناب شود استفاده از پسوند ” سالاری ” در پس این عناوین است. غرض از بروز جنبش هایی چون فمینیسم و یا به تازگی شكایات مطرح شده در دادگاهها توسط مردان علیه زنان به واسطه ظلمی كه متحمل می شوند همه از عواقب رفتاری است که متعاقب پسوند ” سالار ” پشت این عناوین اتفاق می افتد. فی الواقع اگر این لغت از دایرة المعارف ذهن ها حذف شود و در جای مناسب خود بكار برده شود یعنی واژهی” انسان سالاری” را به عنوان جایگزینی برای این هر دو واژه برگزینیم؛ عمده مشكل حل خواهد شد « هزاران سال تاریخ نوشته و باز نوشته شده تا تصور اینكه مردان برتر از زنان هستند (یا بالعكس) از خاطره ها و ذهنها زدوده شود. شواهد باستان شناسی، دربارهی موجودیت دورانی بیش از بیست هزار سال تاریخ گفتگو می كند كه زنان و مردان مكمل یكدیگر بوده و با امكانات برابر زندگی كرده اند، بدون اینكه هیچ كدام بر دیگری برتری داشته باشند. در تمامی موارد، مردان و زنان شریك و سهیم و مهمترین عنصر تركیب اجتماعی بوده اند. نیروی خلاق زنانه نه تنها خوار و حقیر نبود بلكه، بسیار محترم شمرده می شد. وجود زنان مملو از خلاقیت و معنویت بود.»8 اگر بنا را بر این بگذاریم كه سالار یكدیگر نباشیم بلكه همراه و در كنار یكدیگر باشیم نیمی و بلكه بیش تر مشكل را حل و فصل نموده ایم. كه البته برای دست یافتن به چنین مسئله ای باید رویكرد تربیتی خانواده تغییر پیدا كند. « ما نتوانسته ایم به پسران خود یاد دهیم و بسیار كمتر به دختران خود كه زن بودن تا چه حد عظیم و با شكوه است، و اینك زمانی است كه به سوی نور رویم و سیمای جدید زن را به تصویر در آوریم زن بودن رازی بسیار عمیق است كه ارزیابی آن شاید سالی صبر و تحمل لازم داشته باشد.»9 شاید بهتر باشد بگوییم سالیان، چرا كه این رویكرد اشتباه محصول سالیان است و یقینا نیاز به گذشت سالیان دارد تا رویكردی جدید در نسل ها ایجاد و نهادینه شود. امروزه « برای بسیاری از مردان حفظ حقوق زنان امری بدیهی و حائز اهمیت است لیكن، آن چه برایشان بدیهی جلوه نمی كند این است كه خود تا چه حد دسیسه می چینند تا بر قدرت زنان سرپوش گذارند حق و حقوق زنان را تا آن حد كه از نظر سیاسی – اجتماعی مطرح است قبول دارند اما، آن چه را كه با نقش فعال زن ارتباط دارد خواه یك گفتگو در عرصه اجتماعی باشد یا در فضای خانواده آن طور كه شایسته است نمی پذیرند.»10 و این همان رویكرد و نوع نگرش نهادینه شده است كه از دوران طفولیت و چه بسا توسط مادر به كودك منتقل شده است. « كلمه مرد سالاری متاسفانه، اغلب تقصیر كار بودن مرد را در ذهن تداعی می كند، ولی مقصر دانستن دیگران یكی از عادت ها و رفتار های كلیدی است كه مردم را در نظام هایی كه به آن ها صدمه می زند، ثابت نگه می دارد. تا زمانی كه یكی، دیگری را مقصر شمارد، نه زنان، نه مردان و نه جامعه به عنوان یك كل نمی تواند در جهت بهبودی وضع زن حركتی مثبت انجام دهد. ما باید تصمیم به پیشروی بگیریم و مقصر ساختن را پشت سر بگذاریم. هم زنان و هم مردان به نظامی كه ما در آن همراه با رفتارها و نگرش های اعتیادی روزانه زندگی می كنیم، دوام و پایداری می بخشد.»11
عمده ترین اشكالی كه سالار بودن ایجاد می كند این است كه انسان ها را در مقابل یكدیگر قرار می دهد و این عاملی تنش زاست. اجتماع امروز چه در میهن ما ایران و چه در فراسوی مرز های ما برای بهبود اوضاع جامعه بشری باید اقدام به حذف این واژه از ادبیات ذهن بشر كند. تا آن گاه كه این واژه بر اذهان بشر حاكم است اگر هزار و یك مكتب نو ظهور برای احقاق حقوق زنان یا مردان ظهور كند هرگز نخواهد توانست گرهی از این كلاف سر درگم را بگشاید بلكه خود گرهی خواهد شد بر انبوه گره های درهم افكنده « بشر به تدریج در خواهد یافت كه اگر كسی به علت داشتن عقده حقارت آرزومند داشتن مقام بزرگ و پر سر و صدایی است كه در آن مقام به دیگران آن قدر كه دلش می خواهد تحكم كند و زور بگوید، گفتار خود را بقبولاند و خود را بزرگ و بزرگ تر جلوه دهد و بدین وسیله كسری روانی خود را بپوشاند مسلما در آن مقام نه تنها به نفع انسانیت و صلح و صفا قدمی بر نخواهد داشت بلكه برای خاطر همان مقام حاضر است شرافت و انسانیت، محبت و عاطفه، عشق و دوستی، صفا و مروت و هر چه خصال حسنه دارد نیز فدا كند و تنها از آن راه رود كه حافظ مقام و موقعیتش باشد در چنین مورد مسلما باید فاتحه بشریت را خواند.»12
صدا وسیله ارتباط است، ارتباط انسانها با یکدیگر، ارتباط با طبیعت و حتی ارتباط با اشیاء ساخته شده توسط خود انسان. صدا اولین وسیله ارتباطی است، علم تولید، انتشار و دریافت صدا آکوستیک[1] نام دارد. امروزه همراه با رشد شهرنشینی، به علت توسعه بیشمار در صنایع و همچنین افزایش استفاده از ماشینآلات جدید، عظیم و نیرومند در تمامی زمینهها صداهای ناخواستهای به وجود میآیند و آلودگی صوتی یکی از اجزای غیرقابل اجتناب زندگی ماشینی بشرگشته است. طبق آمار سازمان جهانی بهداشت تعداد افرادی كه در سراسر دنیا دچار كاهش شنوایی میباشند از 120 میلیون نفر در سال 1995 به 250 میلیون نفر در سال 2004 افزایش یافته است. چنانكه در منابع علمی مختلف و تحقیقات بسیاری كه در خصوص بررسی و ارزیابی اثرات سوء صدا و ارزیابی علائم وعوارض آن بر شاغلین صنایع پر صدا به عمل آمده، حاكی از آن است عوارض بسیاری از قبیل تغییرات موقت و دائم آستانه شنوایی، ایجاد كم شنوایی حسی عصبی، مشكلات روحی و روانی، افزایش فشار خون، ایجاد معلولیت شنوایی، تأثیر منفی بر پارامترهای فیزیو لوژیك از قبیل درجه حرارت بدن، سردرد، اثرات منفی و بازدارنده بر كارایی و عملكرد كاركنان، افزایش ضربان قلب، اثر برسیستم گوارشی و دستگاه گردش خون، ایجاد استرس، ایجاد اختلال در زندگی روزمره و حالت اذیت و احساس ناراحتی، افزایش ترشح غدد درون ریز(غده فوق كلیوی و تیروئید)، اختلال در ایجاد یادگیری، تأثیر بر كیفیت خواب و بسیاری از عوارض دیگر را میتوان ناشی از تماس طولانی مدت با عامل زیان آور صدا نام برد. كلیه موارد یاد شده از عوارض مشترك صداهای با فركانسهای بالا، میانی و پا یین می باشند، بعضی از اثرات خاص مواجهه با صداهای فركانس پا یین است. برای غلبه بر این مشکل انواع مختلف مواد برای کاهش صدا توسعه یافته است اما تعداد محدودی از آنها توانستهاند تا حدی برای جامعه پرسرو صدا امروزی مفید واقع شوند [1،2].
به این منظور تولید پنلهای سوراخ شده، فلزات متخلخل و الیاف فلزی تاحد زیادی در سالهای اخیر بهبود یافتهاند که جذب صوت عالی در یک محدوده فرکانسی گسترده را فراهم میکند با این حال، خواص مکانیکی آنها با توجه به ضخامت و فاکتورهای میکرو متخلخل آنها کم گزارش شده است. اگرچه فلزات متخلخل یک سری ویژگیهای خوب مانند استحکام مخصوص بالا، هدایت حرارتی، جذب انرژی مؤثر دارند اما دارای معایبی هم هستند. آنها اغلب جاذب صداهای ضعیف حتی در محدوده فرکانسهای پایین میباشند، هزینه تولید بالا و مشکل درکنترل فرایند تولید دارند. تحقیقات اخیر روی توسعه کامپوزیتهای سبک وزن چند منظوره که دارای جذب خوب، نفوذ پذیری هوا و ویژگی مکانیکی خوب میباشند متمرکز شده است [4،3].
2-1- اصول و مبانی صوت
1-2-1- ماهیت صوت
فیزیک و ماهیت صدا، شاخهای از علم فیزیک است که با انعکاس و کیفیت صدا رسانی سر و کار دارد. یک جسم در حال ارتعاش، حالت ناپایدار موجی شکلی در محیط پیرامون خود که فراگیره نامیده میشود پدید میآورد. این امواج هرچه از منبع ارتعاش دورتر میگردند،
انرژی آنها توسط فراگیره جذب و به تدریج از بین میروند. بنابراین پدیدهای احساسی که توسط ارتعاش، گوش انسان را تحریک می نماید، صدا یا صوت نامیده شده و فضایی که در آن این پدیده رخ میدهد، میدان آکوستیکی نامیده میشود. فشار در همه جای یک محیط همگن(فراگیره) که در حالت تعادل است یکسان میباشد. اگر در یکی از نقاط فراگیره فشار تغییر کند، حالت نامتعادل بهوجود میآید که این عدم تعادل به تمام نقاط محیط متعادل منتقل میگردد. در این حالت اگر ذرهای از حالت تعادل خارج شده و شروع به ارتعاش نماید، با توجه به ساختمان مولکولی جسم فراگیره، ذرهی مرتعش شده فشاری را در مولکول بعدی در پیرامون خود پدید میآورد که میتوان گفت نقطهی مفروض با افزایش فشار مواجه شده و به عکس در ذرهی متقارن آن کاهش فشار بهوجود میآید. از انتشار فشار ذرات به یکدیگر موج پدید میآید. اگر این جابجاییها بیش از 16 بار در ثانیه باشد، صدا ایجاد میشود و اگر همین افزایش و کاهش فشار در یک مسافت خاص به تصویر کشیده شود، آنچه به دست میآید امواج صوتی خواهد بود. هنگامی این امواج به وجود میآیند که محیط متعادل دارای خاصیت الاستیسیته باشد و این قابلیت را داشته باشد که نیروی وارده را به ذرات مجاور انتقال دهد [6،5].
2-2-1- کمیت های صوتی
دامنه[1] : عبارت است از فاصلهی بین دو نقطه بیشینه و کمینهی فشار در امواج صوتی. در بسیاری از منابع آکوستیکی، از صفر تا نقطه بیشینه مقدار مثبت و از صفر تا نقطهی کمینه مقدار منفی خوانده میشود.
فرکانس[2] (بسامد): عبارت است از تعداد نوسانات کامل امواج در یک ثانیه که از یک نقطهی معینی عبور کنند. واحد تعداد نوسانات در ثانیه، هرتز(Hz) نامیده میشود.
سرعت صوت[3] : عبارت است از مقدار مسافت طی شده توسط امواج در مدت یک ثانیه. این مسئله بستگی به جنس و دمای محیطی دارد که امواج صوتی در آن حرکت میکنند. همچنین سرعت صدا با رطوبت نیز رابطه مستقیم دارد. هرقدر رطوبت هوا بیشتر باشد سرعت صدا نیز بیشتر است. جدول (1-1) سرعت حرکت امواج صوتی را در مواد مختلف نشان میدهد [8،7].
طول موج[1] : عبارت است از فاصله بین دو نقطه متوالی و همانند، مانند فاصله بین دو بیشینه و کمینه. طول موج به سرعت و نیز فرکانس صدا بستگی دارد.
توان[2] : عبارت است از مقدار انرژی خروجی از یک منبع در واحد زمان که با واحد وات (w) اندازهگیری میشود.
فشار[3] : عبارت است از میزان تغییر فشار اتمسفریک ایجاد شده توسط صدا در محیط فراگیره. فشار هوا مقداری بینهایت کوچک است که با واحد پاسکال(Pa) سنجیده میشود.
شدت[4] : عبارت است از میزان انرژی صوتی که در واحد زمان بر واحد سطح عمود بر جهت انتشار موج میرسد و با واحد ( ) اندازهگیری میشود.
امواج ساکن[5] : در تداخل امواج چنانچه دو موج با فرکانسهای یکسان مثلاً امواج منتشر شده و بازتاب با یکدیگر ترکیب شوند، ممکن است به علت اختلاف فاز یک صد و هشتاد درجه در بعضی نقاط یکدیگر را تضعیف کرده و نیز تساوی فازها یکدیگر را تقویت کنند. محل این نقاط ثابت است و الگوی به وجود آمده به امواج ساکن معروف است [9-7].
1 Wavelength
2 Power
3 Pressure
4 Intensity
5 Standing Wave
1 Amplitude
2 Frequency
3 Velocity
1 Acoustic
بی شك یكی از اصلی ترین الیاف مورد مصرف نساجی پلی استر می باشد. گواه این موضوع، میزان تولید و مصرف بالای سالیانه این لیف در جهان می باشد. ازطرفی، بیشترین حجم نخ خاب مورد مصرف فرش ماشینی در ایران، از الیاف اكریلیك تهیه می شود که لیفی نسبتا گران ودارای مشکلات زیست محیطی زیادی می باشد. در این تحقیق تلاش می شود تا خصوصیات نخ پلی استر فیلامنتی را با تغییردر شكل سطح مقطع ونیز تغییر نمره الیاف(dpf)[1] اصلاح نمود. نتیجه این تحقیق می تواند به جایگزین شدن الیاف پلی استر بجای اکریلیک در صنعت فرش ماشینی ایران کمک کند. از آنجا كه منسوجات فرش از طرف پای انسان(راه رفتن)، پایه صندلی و مبل و… همواره تحت بارگذاری دینامیكی واستاتیكی قرار دارد، در نتیجه فشارپذیری یکی از مهمترین خواص فیزیكی- مكانیكی آنها محسوب می شود. بنابراین یک فرش علاوه بر داشتن كاركرد و دوام فنی بالا، باید به عنوان یك كالای تزئینی و لوكس نیز دارای ظاهری زیبا باشد. از جمله عوامل مهم در این زیبایی نظم وترتیب نخ های خاب، درخشندگی و… می باشد. بنابراین دراین تحقیق ابتدا نمونه های تولید شده نخ های پلی استر فیلامنتی شاهد(نخ پلی استر متداول مصرفی صنعت) و اصلاحی در فرش ماشینی خاب بریده بافته شده و سپس نمونه های فرش از لحاظ آزمون های فشار پذیری (استاتیکی، دینامیکی) و بصری بایکدیگرمقایسه می شوند.
2-1- لیف پلی استر
1-2-1- تاریخچه
تا قبل از 1945دانشمندان مختلفی پلی استرهای لیفی زیادی را تهیه نموند ولی تقریبا تمامی آنها از واكنش گرمای آلیفاتیك تهیه میشدند و دارای نقطه ذوب پایینی برای مصارف نساجی بودند، بعلاوه آنكه در حلالهای خشك شویی به آسانی حل میشدند.
دراولین روزهای جنگ جهانی دوم، و ینفیلد و دیكسون (Whinfild & Dickson) توانستند با مطالعه مطالب كارتروز پلی اتیلتن ترفتالات با وزن مولكولی بالا را از واكنش اسیدترفتالیك و استر دی متیل خالص آن با اتیلن گلایكول تهیه نمایند، پلیمر جدید از طریق ذوب ریسی به الیاف تبدیل میشد و دارای خواص نساجی مطلوبی بود. ولی بدلیل جنگ جهانی انتظار جهت تولید تا سال 1945 بطول انجامید. در جولای 1945 شركت (ICI) طبق توافقنامه بلند مدت میان آنها و شركت دوپونت ،حق امتیاز تولید این لیف را به 5 كشور اعطا نمود. تولید پلی استر در دهه 60 و70 بطور گسترده ای افزایش یافت و در سال 1972 پلی استر از نایلون پیشی گرفت و عنوان مهمترین لیف مصنوعی را به خود اختصاص داد[3] .
2-2-1- ساختمان شیمیایی
پلی استر به پلیمرهایی اتلاق میگردد كه دارای گروه استر (–co-o–) در زنجیره اصلی خود باشند. این گروه استری، حاصل واكنش بین الكلهای دو ظرفیتی و كربوكیسلیك اسیدهای دو ظرفیتی میباشد[1].
در این تحقیق منظوراز لیف پلی استر، بیشتر پلی اتیلن ترفلات [1](PET) است که درواقع یکی از مهمترین الیاف مصنوعی در صنعت نساجی میباشد.
فرمول شیمیایی این لیف در شکل (1-1)آمده است.
از جمله نامهای تجاری كه امروزه درسطح جهان برای الیاف پلی استر بكار می برند میتوان به ترویرا (Trevira) ، تولیدی شركت هوفست آلمان، ترگال (Tergal) شركت رود یاستا فرانسه، تریتا ل ((Trital شركت رود یانس ایتالیا، تترون (tetron) ژاپن و ویكلرون (Viklerun) شركت ببیانت میلزآمریكا اشاره كرد. [2]
3-2-1- مصارف وكاربردهای الیاف پلی استر
پلی استر به مقدار زیاد با پنبه، ویسكوز، پشم و سایر الیاف طبیعی مخلوط میشود و به این ترتیب كمبودهای الیاف طبیعی تا حدودی مرتفع میگردد. پلی استر را می توان از لحاظ كاربرد در 4 گروه الیاف كوتاه، الیاف بلند، نخهای یكسره و بی بافت هاتقسیم بندی نمود. نمره الیاف پلی استر كه در ریسندگی الیاف كوتاه تولید میشود، در حدود 3-7/1 دسی تكس میباشد. طول این الیاف 38 تا 76 میلیمتر و فرو موج آن 4 تا 6 در سانتیمتر است. كاربرد الیاف كوتاه پلی استر بسیار گسترده است. در صنایع بافندگی تاری پودی انواع مختلف پارچههای پیراهنی، روپوشی، شلواری، رو مبلی، پرده ای، ملافه ای، مقدمات بافندگی و. .. ازاین لیف تهیه میشود.
پلی استر به منظور مخلوط شدن با پشم دارای نمره 3 تا 6 دسی تكس میباشد و طول برش آن 75 تا100 میلی متر میباشد. الیاف بلند پلی استر دارای طیف گسترده ای از كاربردها میباشد از جمله در صنایع بافندگی فاستونی، نیمه فاستونی و پشمی به صورت عموماً كت و شلوار مردانه، منسوجات فنی، پتو، ملافه ، نخ فرش ماشینی و. .. اشاره نمود.
نخ فیلامنتی پلی استر معمولی به صورت تك رشته ای وچند رشته ای مستقیماً در تریكو بافی، بافندگی و تكسچرایزینگ استفاده میشود، نخ فیلامنتی پلی استر با استحكام بالا به مصارف صنعتی مثل نخ تایر خودرو، كمر بند ایمنی، تسمه، نخ خیاطی، طناب،تورماهیگیری ،شیلنگ های صنعتی،چادر مسافرتی،بادبان كشتی و… مورد استفاده قرار میگیرد. بعلاوه در بافندگی حلقوی این لیف درقالب انواع زیر پوش، تی شرت، لباس ورزشی، جوراب و. .. به بازار عرضه میشود.
همانطور كه اشاره شد بخش قابل ملاحظه ای از مصرف پلی استر به صورت الیاف ریسیده میباشد كه در شاخههای مختلف نساجی كاربرد دارد.اما در سالهای اخیر پیشرفت قابل ملاحظه در منسوجات بی بافت صورت
گرفته است و موارد كاربرد زیادی را دارا می باشد از جمله منسوجات فنی،كشاورزی،ژئوتكستایلها،منسوجات محافظ،منسوجات بهداشتی و… .
به علت خواص ویژه پلی استر نظیر براقیّت و نرمی آن به صورت 100% نیز درمواردی چون روسری، شال زنانه استفاده میگردد در صنایع كفپوش و نخ خاب وچلّه فرش ماشینی نیز كاربرد گسترده ای دارد[1].
4-2-1- خواص فیزیكی، مکانیکی وشیمیایی الیاف پلی استر (PET)
1-4-2-1- مقاومت در مقابل کشش اولیه
مقاومت در مقابل كشش اولیه در این گونه الیاف فوق العاده زیاد بوده و از خصوصیات خوب این الیاف است و نشان دهندة این است كه در مقابل فشار كم عملیات نخ پیچی، كششی به این الیاف داده نمی شود.آزمایشات نشان داده كه وزنه 9/0 گرم بر دنیر فقط یك درصد می تواند فیلامنت داكرون را كشش دهد، و وزنه 75/1 گرم بر دنیر باعث 2 درصد كشش در داكرون می شود. تریلین نیز مشابه داكرون می باشد و مقاومت در مقابل كشش اولیه خوبی دارد بنابراین نیروی كه در هنگام پوشیدن لباس وارد می شود ، تغییر شكل اساسی را در لباس بوجود نمی آورد[4] .
2-4-2-1- جذب رطوبت
در شرایط معمولی جذب رطوبت الیاف داكرون و تریلین 4/0 درصد است .در نتیجه استحكام كششی و ازدیاد طول تا حد پارگی در حالت خیس و خشك یكسان است .کفپوش پلی استر در حین مصرف ایجاد بار الكتریكی می كنند و در نتیجه خاك و آلودگیهای هوا را به سهولت جذب می كنند[4] .