رادار سیستمی الکترومغناطیسی است که در حالت ساده متشکل از یک فرستنده و یک گیرنده میباشد. از سیگنالینگهای متفاوتی در فرستنده رادار میتوان استفاده کرد، سیگنالینگ مورد استفاده بنا به ماموریت و نوع رادار انتخاب میشود. در گیرنده رادار با دریافت اکوهای بازگشتی از اهداف، آشکارسازی و استخراج پارامترهای آنها انجام میشود. رادارها را بر اساس محل قرار گرفتن گیرنده و فرستنده به رادارهای تک پایه، دو پایه و یا چند پایه تقسیمبندی میکنند. از آنجایی که در سیستمهای راداری اولیه امکان جداسازی سیگنال ارسالی و دریافتی وجود نداشت، فرستنده و گیرنده را در مکانهای متفاوتی قرار میدادند. با پیدایش سیرکولاتور و داپلکسر و امکان ارسال سیگنال به صورت پالسی، رادارهای دو پایه جای خود را به رادارهای تک پایه با پیچیدگی کمتر دادند اما در اوایل دهه 1950 میلادی وقتی خاصیت جالب انرژی بازگشتی امواج در رادارهای دو پایه کشف شد این رادارها جایگاه اسبق خود را به دست آوردند [1-2].
بنا به اهمیت نقش رادار در جنگها و با پیشرفت در مسائل جنگ الکترونیک تلاشهای گستردهای برای کاهش احتمال آشکارسازی رادار توسط ایستگاه شناسایی دشمن انجام شده است. یکی از نتایج این تلاشها استفاده از رادار پسیو میباشد. سیستم راداری پسیو را با نامهای PCL و PBR میشناسند. رادار پسیو در حقیقت نوعی رادار دو پایه است که دارای پیچیدگیهای بیشتری نسبت به رادار تک پایه میباشد. این رادارها در واقع از فرستندههای غیر راداری، که اصطلاحاً با نام فرستندههای مغتنم شناخته میشوند، استفاده میکنند و این امر کمک بزرگی جهت مخفی ماندن از گیرندههای شنود دشمن میباشد. ایده استفاده از فرستندههای غیر راداری به سال 1935 باز میگردد، زمانی که اولین آزمایشها در زمینه رادارهای PBR در انگلستان انجام شد و به دلیل عدم وجود پردازندههای مناسب، تلاش برای پیادهسازی الگوریتمهای پیچیده برای بهبود عملکرد آشکارسازی در رادارهای PBR ناکام ماند و این امکان به دهه 1980 که با پیشرفتهای قابل توجه در پردازندههای دیجیتال و دستیابی به مبدلهای آنالوگ به دیجیتال ارزان و پرسرعت همراه بود موکول شد [1-3-4].
از مزایای رادارهای PBR میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در شکل 1-1 مدلی از ساختار دو پایه رادارهای پسیو رسم شده است [6]. همان طور که در شکل مشخص است سیگنال مسیر مستقیم، سیگنال مبادله شده مابین فرستنده مغتنم و گیرنده رادار دو پایه و سیگنال هدف، سیگنال مبادله شده مابین هدف و گیرنده رادار دو پایه میباشد.
شکل 1-1: هندسه دو پایه رادار پسیو
فرستندههای مختلف آنالوگ و دیجیتال مانند سیگنال FM، سیگنال آنالوگ تلویزیون، DAB[4]، DVB [5] و سیگنال موبایل میتوانند نقش فرستنده مغتنم را برای رادار پسیو ایفا کنند. مناسب بودن شکل موج برای استفاده در رادار پسیو به عواملی از جمله رزولوشن در برد و داپلر و سطح لوبهای کناری در تابع ابهام بستگی دارد [7-8-9]. در این پایاننامه هدف بررسی سیگنال تلویزیونی دیجیتال زمینی (DVB-T) به عنوان فرستنده مغتنم برای رادار پسیو و حل مسأله حذف تداخل در این رادارها و چگونگی آشکارسازی هدف میباشد.
[1]- Passive Coherent Location
[2]- Passive Bistatic Radar
[3]- Illuminator of Opportunity
[4]- Digital Audio Broadcasting
[5]- Digital Video Broadcasting
[6]- Digital Video Broadcasting-Terrestrial
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
قرن جدید، قرن انفجار اطلاعات می باشد. امروزه به کارگیری شبکه های بی سیم آنچنان گسترش و عمومیت یافته که تصور زندگی بدون جنبه ها و مظاهر آنها ممکن نمی باشد. اما این شبکه ها به علت بروز مفاهیمی چون سهولت پیاده سازی، راحتی به کارگیری، قابلیت استفاده درهمهجا و رهایی از نقاط اداره کننده مرکزی (نظیر BTS ) با چالشهایی روبرو هستند. جهت رفع این چالشها، نسل جدیدی از شبکهها با عنوان شبکههای بی سیم اقتضایی متحرک معرفی شدهاند.
یک شبکهی اقتضایی [19] مجموعهای از گرهها می باشد که بدون داشتن هیچگونه زیر ساختی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. در اینگونه شبکهها اگر از یک ساختار ثابت استفاده شود، آن را شبکه مش می نامند. در شبکههای اقتضایی از هاپ [20] ( پرش کوتاه) جهت ایجاد ارتباط بین گره ها استفاده می شود. شبکههای بی سیم اقتضایی نسبت به سایر شبکهها دارای مزایای زیر می باشد:
با توجه به نیازهای امروز و آینده، توجیه فراوانی برای استفاده از شبکههای اقتضایی وجود دارد. اغلب این نیازها هنگامی مطرح می شوند که ایجاد زیرساخت به منظور تشکیل شبکههایی از نوع شبکههای کنونی ممکن نیست و یا صرفه اقتصادی یا زمانی ندارد. در کنار این جنبههای زیبا از شبکه های اقتضایی، مسائلی نیز وجود دارد که شبکه را با چالش های فراوانی روبرو می کند. مهم ترین این مسائل مسیریابی می باشد. در این فصل نگاهی اجمالی به شبکههای اقتضایی، مفاهیم، تاریخچه، کاربردها و چالش های موجود در این شبکه ها داریم.
شبکهی اقتضایی مجموعه ای از گرههای متحرک است که مستقل از هرگونه زیر ساخت و از طریق امواج رادیویی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. هر کدام از این گرهها می توانند نقش بازپخش کننده [21] اطلاعات را برای پیامهایی که مقصد دیگری دارند، ایفا کنند و پیام را به سمت گره مقصد دوباره ارسال می کنند .
در شبکه اقتضایی، توپولوژی قابل تغییر می باشد و گرهها می توانند آزادانه حرکت کنند. در این شبکهها هیچ نهادی برای تعین توپولوژی شبکه وجود ندارد، به همین علت شبکهی اقتضایی را خود پیکر بندی شده [22] می نامند [7]. هر گره در این شبکه می تواند با گرههای دیگری که در یک محدوده مجاز رادیویی از پیش تعریف شده قرار دارند، به طور مستقیم و بلاواسطه ارتباط برقرار کند. این گرهها، همسایههای بلافصل گره اول محسوب می شوند. اما یک گره مبدا به منظور برقراری ارتباط با یک گره مقصد که همسایه او محسوب نمی شود، نیاز مند به یک یا چند گره واسط میانی می باشد. این گرههای واسط وظیفه پیش راندن بستههای داده رسیده از گره مبدا به سمت گره مقصد را بر عهده دارند [8].
این شبکهها به گونهای طراحی شدهاند تا بتوانند بدون نیاز داشتن به یک اداره کننده مرکزی در حین حرکت، با یکدیگر ارتباط بی سیم داشته باشند. به همین دلیل شبکههای اقتضایی را خود سازماندهی شده [23] می نامند. در این شبکهها اگر دو گره در برد رادیویی همدیگر باشند، به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند در غیر این صورت از طریق گرههای میانی و بازپخش اطلاعات با یکدیگر
ارتباط برقرار می کنند. در نتیجه هر گره در این شبکه نه تنها می تواند نظیر سایر شبکهها، فرستنده و یا گیرنده باشد، بلکه با بازپخش دادهها برای سایر گرهها نقش مسیریاب [24] را نیز ایفا کند. به کارگیری چنین شیوهای، این شبکهها را از وابستگی به نقاط مرکزی (که می تواند بسیار آسیب پذیر باشد )رها ساخته و پیاده سازی این شبکهها را بسیار ساده کرده است. از این منظر، این شبکهها را فاقد زیر ساخت [25]می نامند و آنها را برای کاربرد هایی که نیاز به پیاده سازی سریع و یا بدون زیرساخت دارند، همچنین برای کاربرد های نظامی که در آن گره ها ممکن است مورد حمله قرار گیرند، مناسب می کند [9].
شکل 2‑1: مثالی از ساختار شبکه های اقتضایی
شبکههای اقتضایی متحرک [26] یا MANET یک زیر شاخه از شبکههای اقتضایی می باشند که در آن گرهها می توانند حرکت کنند. در ادامه این فصل آشنایی کلی با شبکههای اقتضایی بدست می آوریم .
بیش از 30 سال است که تحقیقات بر روی شبکههای چند هاپ [27] در حال انجام است. در سالهای اخیر این رشته تحقیقی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. علت این توجه در این است که کارتهای بی سیم ارزان قیمت بسیاری به وجود آمدهاند و علاقه عموم مردم به سمت شبکههای متحرک حرکت کرده است [10]. شبکه MANET یک شبکه بی سیم چند هاپ خود سازماندهی شده و خود پیکربندی می باشد.
سیستم مخابراتی سویچینگ بسته [28] را اولین سیستم از نسل شبکههای مخابراتی می توان دانست که در انتها منجر به معرفی و بکارگیری شبکه های اقتضایی بی سیم شده است. این سیستم توسط ARPANET در سال 1960 بکار گرفته شد. برتری این شبکه نسبت به سایر شبکههای مخابراتی هم دوره خود، در این بود که پهنای باند را به طور پویا بین گرهها تقسیم می کرد. وزارت دفاع آمریکا به سرعت به قابلیت رادیوی سوییچینگ بسته جهت متصل کردن گرههای متحرک در میدانهای نبرد پی برد. دو پروتکل مسیریابی مشهور بردار فاصله [29] و وضعیت لینک [30] اولین بار برای این شبکهها مطرح شدند.
شبکه MANET از شبکه رادیو بسته متعلق به DARPA نشأت گرفته است. اولین شبکه اقتضایی را می توان شبکه رادیو بسته [31] یا PRNet نامید. DARPAتحقیقات بر روی شبکه رادیو بسته را از سال 1972 آغاز کرد. شبکه رادیو بسته این توانایی را داشت که کانال همه پخشی رادیویی را بین چندین رادیو به اشتراک بگذارد. از شبکه رادیو بسته برای انتقال اطلاعات دیجیتال از طریق محیط بیسیم استفاده می شد [11]. این شبکه جهت دسترسی به محیط [32] از ترکیبی از پروتکلهای ALOHA و CSMA استفاده کرد.
در شکل زیر مثالی از PRNet را مشاهده می کنید:
شکل 2‑2: شبکه رادیو بسته [8]
در این شبکه از گرههای ثابت و متحرک استفاده می شد و به طور کامل بدون زیر ساخت نبود. مزایای این شبکه در این بود که تکرارکنندهها [33] و ترمینالها متحرک بودند و یک سری ایستگاه ثابت برای مسیریابی وجود داشت. در این ساختار از شبکه سیمی استفاده نمی شد. امکان پیادهسازی سریع و پشتیبانی کردن از گرههای متحرک نیز وجود داشت. مشکل این سیستم در این بود که به خاطر توپولوژی پویا و محیط ارتباطیاش از پیچیدگی بالایی برخوردار بود. ساختار ارتباطی آن نیمه دو طرفه[34] بود و در بین ایستگاههای مسیریاب ثابت، الگوریتم مسیریابی Bellmam-ford (بردار فاصله [35]) پیاده سازی شده بود.
[1] Information Technology
[2] Network Based Defense
[3] Tactical Network
[4] tactical wireless network
[5] robust
[6] reliability
[7] survivability sever
[8] dynamic Nodes
[9] mobile ad hoc networks (MANET)
[10] Router
[11] MANET
[12] Dynamic topology
[13] self organized network
[14] self –healing
[15] self-maintaining
[16] fast reconfiguration
[17] recovery of network
[18] relay
[19] Ad hoc network
[20] Hop
[21] relay
[22] Self configuring
[23] Self organizing
[24] router
[25] Infrastructure-less
[26] Mobile Ad hoc Network
[27] Multi hop network
[28] Packet switching
[29] Distance vector
[30] Link state
[31] Packet radio network
[32] Medium access
[33] repeater
[34] Half duplex
[35] Distance vector
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
و اهمیت موضوع
اپتیک یکی از شاخههای علم است که قبل از تعریف نور به صورت بستههای فوتون پیشرفتهای زیادی کرده بود. تعریف نور به صورت امواج الکترومغناطیسی با طولموجهای معین، کمک شایانی به گسترش این علم داشته است. فوتونیک نام دیگری برای این علم بود که با تعریف ذرهای نور، به میان آمد. در این تعریف نور را به صورت بسته ای از ذرات بدون جرم با تکانه[1]مشخص بیان کردند. بنابراین خواص موجی و ذره ای نور هر دو باعث گسترش علم نور یا اپتیک شدند. پیشرفت تکنولوژی، کاربرد نور را در زمینه های مخابراتی ، شناسایی مواد، حسگر های زیستی و مدارات با ابعاد نانومتری وسیعتر کرده است.
مدارات مجتمع نوری از جمله بحثهایی است که با پیشرفت علم اپتیک مورد توجه فراوان محققان قرار گرفت. البته در کوچکسازی ادوات نوری محدودیتهای بنیادی مشاهده شد. مهمترین این محدودیتها چنین بیان میکرد که نور نمیتواند در مکان یا فضا در ابعاد کمتری از طول موج جایگزیده شود. دانشمندان در استدالهای فیزیکی خود کمترین حدی برای این جایگزیدگی مشخص کردند. این کمترین حد برای کوچک کردن ابعاد قطعات و دقت[2] مشاهده اشیا، حد پراش[3] نامگذاری شد.
پلاسمونهای سطحی (مباحث نظری آن در فصلهای آتی بیان می شود) که با نام کامل پلاسمون پلاریتونهای سطحی[4] (SSP) تعریف شدهاند، امواج الکترومغناطیسی سطحی هستند که به موازات سطح مشترک فلز-دی الکتریک منتشر میشوند. تعریف کامل این امواج اولین بار در سال 1957 میلادی( ذکر سالها در متن همگی به میلادی است) توسط آقای ریتچر[5] بهطور کامل با کاربرد اپتیکی معرفی شدند. این امواج در دهههای اخیر کاندیدای کاهش ابعاد اپتیک به دو بعد شدهاند بهطوری که توانایی گذشتن از حد پراش (که در ادامه توضیح داده خواهد شد) را دارند [1].
برتریهای ساخت ادوات نوری با ابعاد میکرومتری و نانومتری همراه با پشرفت تکنولوژیهای نمایش مانند نمایش میدان نزدیک اپتیکی[6](SNOM) باعث توجه بیشتر به تحقیقات در این حوزه از فوتونیک شده است. این حوزه را بخاطر ابعاد نانومتری عناصر آن نانوفوتونیک و پلاسمونیک مینامند.
پلاسمونیک حوزهای است که با خواص الکترومغناطیسی خود بعضی از ویژگیهای الکترونیک را دارد. انتقال اطلاعات در این حوزه در مقایسه با الکترونیک، با فرکانسهای خیلی بالاتر انجام میشود و پهنای باند خیلی بیشتری قابل دسترسی است. اپتیک نیاز به خطوط موجبری بزرگتری نسبت ابعاد نانو دارد که با توجه به محدودیت حد پراش کوچکسازی قطعات موجبری با مشکل مواجه میشود.
مدارات الکترونیکی نیز از ابعاد بزرگتری نسبت به اداوات اپتیکی تشکیل میشوند. علاوهبراین، در مدارهای الکترونیکی در تبادل داده بین مبدا و مقصد، تاخیری ایجاد میشود که سرعت مدارها با کاهش شدیدی روبرو میشود. در مدارهای اپتیکی این سرعت افزایش مییابد علاوهبر اینکه ظرفیت خط انتقال هم افزایش پیدا میکند. ولی همچنان مشکل حد پراش مانع اصلی در کوچکسازی مدارها میباشد.
پلاسمونیک پهنای باند اپتیکی را با ابعاد کمتر از حد پراش معرفی میکند. بنابراین میتواند اپتیک و عناصر آن را با پهنای باند خیلی بزرگتر و موجبرهای خیلی کوچک ریزسازی کند. پس همه مزیتها و خواص مدارهای الکترونیکی و اپتیکی را با هم ترکیب میکند. این تکنولوژی نیاز به توسعه بیشتری دارد چرا که دارای معایبی مانند طول انتشار کم امواج پلاسمون سطحی است.
در سالهای اخیر تحقیقات زیادی برای کم کردن معایب این امواج با استفاده از خواص مواد در تقویت امواج و ساختارهای هایبرید[7] شروع شدهاست. اندازهگیریها نیز در علم پلاسمونیک پیچیدگی زیادی به خود گرفته است. به همین خاطر بخشی از تحقیقات نیز صرف ساده سازی اندازهگیریها از طریق ویژگیهای ذاتی این امواج در مشاهده پلاسمونها و اندازهگیری طول انتشار آنها میشود.
هدف از انجام این پایاننامه طراحی و شبیهسازی فیلترهای پلاسمونیک برگ برای کاربرد در مدارهای پسیو بود. لذا در این پایاننامه بعد از بر تاریچه علم پلاسمونیک و تعریف اجمالی پلاسمون پلاریتونهای سطحی به معرفی حد پراش و شکستن آن توسط علم پلاسمونیک میپردازیم. در فصل دوم تئوری مربوط به پلاسمونهای سطحی در ساختار های مختلف بیان میشود. البته با توجه به هدف از انجام این پایاننامه که بررسی ساخت فیلترهای IMI برگ[8] بود که با توجه به محدودیت زمانی تا مرحله ساخت موجبر IMI برای اولین بار در کشور ومعرفی روشی جدید اندازهگیری طول انتشار پیشرفت حاصل شد. در فصل سوم آزمایشهای انجام شده درباره تحریک پلاسمونها و ایده روشی جدید در
اندازهگیری طول انتشار آنها ذکر میشود. در فصل چهارم نیز شبیهسازی فیلتر های برگ هایبرید پلاسمونیک تشریح میشود.
امواج سطحی الکترومغناطیسی که در این پایان نامه به نوع خاصی از آن پرداخته میشود، میتوانند در امتداد سطح مشترک دو محیط غیرمتشابه حرکت کنند. این امواج در یک قرن گذشته مورد بررسی قرار گرفتهاند.
زنیک[9] درسال 1909 میلادی در خلال بحثهای مخابرات رادیویی اطراف کره زمین زمانی که نیمه بالایی فضا را دیالکتریک و زمین را هادی فرض کرده بود، با چگونگی انتشار این امواج مواجه شد[2]. چنین موج مشابهای با تزویج پرتو الکترومغناطیسی به چگالی بارهای نوسانی در فلزات میتواند در سطح مشترک فلز-دیالکتریک انتشار یابد. البته بعضی از محققان این مد را به عنوان یک موج صوتی که در مدل گاز الکترون آزاد دریای الکترونی فلزات منتشر می شوند ، معرفی کردند[3].
فانو[10] در سال 1941 تشخیص دادکه امواج سطحی که در سطح مشترک فلز و دیالکتریک منتشر میشوند مشابه نمونهای از امواجی است که سالهای قبل توسط زنیک و بعد از آن توسط سامرفیلد[11] در سال 1909معرفی شده بودند. تئوری فانو به صورت کامل همراه با روش های آزمایشگاهی در سال 1967 توسط ریچر و بعد از آن توسط بیگلهل[12] اثبات شد. آنها بهطور جداگانه و با آزمایشهای منسجم تحریک پلاسمونهای سطحی را به روشهای الکترونی و نوری بیان کردند. ریچر توانست به کمک آزمایش رابطه پاشندگی[13] پلاسمونهای سطحی را بدست آورد. او این کار را برای پرتو فرودی با قطبش موازی [14]انجام داده بود درحالی که بیگلهل برای هر دو قطبش موازی و عمودی[15] انجام داد [1].
بعد از تحقیقات دهه 1960 بود که جذابیت امواج پلاسمون سطحی برای محققان بیشتر شد. آنها مشاهده کردند که شدت این امواج که در نزدیکی سطح فلز ایجاد میشود میتواند بر اثر تغییر محیط تغییر کند. لذا میتوانند برای شناسایی تغییرات اندک ثابت دیالکتریکی ناشی از لایهنشانی مولکولی روی سطح بکار رود. این امواج همچنین به عنوان عامل اصلی بهبود در پراکندگی رامان[16] شناخته شدهاند که امروزه دانشمندان برای یافتن ساختارهای شیمیایی مواد حتی در ابعاد تک مولکولی از آن استفاده میکنند[4].
در دهههای 1980 و 1990 پیشرفتهایی که در زمینه پلاسمونیک انجام میشد مربوط به بحثهای بنیادی بود. از جمله این بحثها کار روی بهبود سطحی پراکندگی رامان[17] بود. علاوهبراین، با پیشرفتهایی که برای ابزار های تشخیص ساختار (مانند Scanning Electron And Atomic Force Microscopy) و تکنیکهای ساخت (مانند لیتوگرافی بیم-الکترونی و بیم-یونی[18] و تصویر برداری نانومتری با نور[19]) انجام شد، زمینه تحقیقات گستردهتر و از فراوانی بالایی برخوردار شد. در نزدیکی سال 2001 حجم تحقیقات نسبت به سال 1990 پنج برابر شد این درحالی است که تعدادمقالات ارائه شده در سال 2011نیز پنج برابر آمار دهه قبل از آن بود. درسالهای اخیر نیز پلاسمونیک از زمینههای پرطرفدار و با تحقیقات گسترده در اپتیک شده است.
درمقایسه با پلاسمونیک، از دیگر زمینههای پرتحقیق در اپتیک مباحث مربوط به فوتونیک کرستال[20] است. نمودار شکل (1-1)تعداد مقالات مبحث پلاسمون[21] و مقالات فوتونیک کریستال را نشان می دهد. این آمار و نمودار توسط مجله نیچر[22] در سال 2012 ارائه شده است. این نمودار عرصه وسیع تحقیقات در زمینه پلاسمونیک با وجود معایب در دست تحقیق آن را نشان میدهد.
1 Momentum
[2] Resolution
[3] Diffraction Limit
[4] Surface Plasmon Polariton
[5] R. H. Raetcher
[6] Scanning Near Field Optical Microscopy
[7] Hybrid
[8] Insulator-mMetal-Insulator Brag Reflector
[9] Zenneck
[10] Fano
[11] Sommerfeld
[12] Beaglehole
[13] Dispersion Relation
[14] P-Polaraized
[15] S-Polarized
[16] Raman Scattering
[17] Surface-Enhanced Raman Scattering
[18] Electron-Beam And Ion-Beam Lithography
[19] Near-Field Scanning Microscopy
[20] Photonic Crystal
[21] Plasmon
[22] Nature Journal
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در این فصل سعی بر این است تا با معرفی سامانه ناوبری VOR مقدمات لازم جهت بررسی موضوع این پایاننامه ارائه گردد. بطور خلاصه میتوان گفت وظیفه اصلی VOR تعیین اطلاعات زاویه سمت[11] برای هواپیما میباشد. سامانه ناوبری VOR در دو نوع CVOR[12] و DVOR[13] ساخته شده است. سامانه VOR شامل دو قسمت فرستنده (ایستگاه زمینی) که سیگنال خود را برای تمام هواپیماهایی که در محدوده دریافت باشند، ارسال میکند و گیرنده هواپیما که سیگنال را دریافت و بعد از پردازش اطلاعات زاویه سمت را استخراج میکند. در این فصل اصول و تئوری عملکرد، ماموریت، کاربردها، مشخصات سیگنال و سایر ویژگیها و پارامترهای سیستمی سامانه CVOR و DVOR بطور مجزا مورد بررسی قرار میگیرد. قابل ذکر است در این متن از کلمه VOR برای هر دو سامانه CVOR و DVOR استفاده شده است.
فاصله شعاعی[14] : به خطی که هواپیما را به ایستگاه وصل میکند، فاصله شعاعی گویند که در این متن با نامهای فاصله یا مسافت[15] : نیز از آن نام برده میشود. شکل (1-1) فاصله شعاعی را نشان میدهد.
زاویه سمت : به زاویه ایجاد شده بین بردار شمال مغناطیسی و خط واصل از بدنه هواپیما تا ایستگاه زمینی، در جهت حرکت عقربههای ساعت، زاویه سمت میگویند. شکل (1-1) این زاویه را نمایش میدهد.
3 |
رادیال[16] : به زاویه ایجاد شده بین بردار شمال مغناطیسی و خط واصل از ایستگاه زمینی تا بدنه هواپیما در جهت حرکت عقربههای ساعت، رادیال گفته میشود. شکل (1-1) این مطلب را نمایش داده است.
سامانه VOR اطلاعات زیر را برای خلبان و ناوبر مهیا میکند:
الف – تعیین سمت هواپیما نسبت به ایستگاه زمینی و نمایش اطلاعات سمت
ب – نمایش اطلاعات مربوط به انحراف از مسیر در واحد درجه
پ – شناسایی ایستگاه زمینی به هواپیما از طریق ارسال کد مورس (پیوست 3)
ت – ارتباط رادیویی بین ایستگاه و هواپیما
ث – تعیین جهت حرکت هواپیما نسبت به ایستگاه (نزدیکشونده یا دورشونده بودن) توسط نمادTO یا FROM
ح – فرود هواپیما
[1] Global positioning system
[2] Tactical Air Navigation
[3] VHF omnidirectional range
[4] Wide Area Augmentation System
[5] Local Area Augmentation System
[6] Inertial Navigation System
[7] visual aural range
[8] Non Directional Beacon
[9] international civil aircraft organization (ICAO)
[10] multipath
[11] Bearing
[12] Conventional VHF Omni directional Range
[13] Doppler VHF Omni directional Range
[14] Salnt Range
[15] Distance
[16] Radial
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
رادارها در واقع سنسورهای الکترومغناطیسی هستند که برای موقعیتیابی و تعقیب اهداف گوناگون در فضا مورد استفاده قرار میگیرند. رادار ها در فرکانس ها و توان های مختلف، برای کاریرد های بسیار متنوع طراحی شده و به کار برده می شوند. مشخصاتی که در رادار ها باید مورد توجه قرار گیرد برد و دقت بالا می باشد. اغلب رادار ها در محدوده فرکانس های باند VHF تا باند C ساخته می شوند. در فرکانس های باند VHF رادار ها دارای برد بلند و دقت پایین بوده و همینطور که فرکانس ها به سمت باند C می روند، برد کاهش پیدا کرده ودر عوض دقت بالاتر می رود. بنابر این بیشترین توجه در رادار ها مربوط به باند های L وS می باشد.در این دو باند یک سازگاری بین دو مساله دقت و برد وجود دارد. بدین معنی که برد رادار نسبتا قابل قبول بوده و رادار دارای دقت خوبی نیز می باشد. در بین این دو باند، باند S نیز بیشترین کاربرد را در سراسر دنیا داشته و بیشترین رادار ها در این باند طراحی و ساخته می شوند.
رادارها در واقع انرژی الکترومغناطیسی را از طریق آنتن در فضا تشعشع[1] میکنند. بخشی از انرژی تشعشع شده، به یک شیء که اغلب هدف[2] نامیده میشود، برخورد میکند و در جهات گوناگون بازتابیده[3] میشود. بخشی از این انرژی بازتابیده شده، به سمت رادار منتشر شده و توسط آنتن دریافت میگردد و پس از آن، عملیات تقویت و پردازش سیگنال[4]و … بر روی آن انجام می شود.
بنابراین بخش مهمی از سیستمهای راداری، آنتن است که بسته به مأموریت سیستم، مشخصات گوناگونی می تواند داشته باشد. امروزه استفاده از تکنولوژی رادارهای آرایه فازی[5]که در آن از آنتن های آرایه ای استفاده می شود کاربردهای بسیاری یافته است. آنتنهای آرایهای مزایای زیادی دارند که از آن جمله میتوان به توانایی ایجاد جهت دهندگی[6]یا بهره بالا و قابلیتهای مختلف شکل دهی[7] پرتو اشاره کرد. باند فرکانسی، مأموریت راداری، پهنای باند مورد نظر، میزان توان ارسالی، میزان بهره مورد نظر و … از عوامل تعیین کننده نوع المان به کار رفته در آنتن های آرایه ای است.
آرایههای موجبر شکافدار[8] درسال 1943 در دانشگاه McGillدر Montrealابداع گردید..]1[ سادگی هندسه ساختار آنتنهای موجبری شکافدار، راندمان خوب، توانایی ایجاد امواج با پلاریزاسیونهای خطی، توانایی ارسال بیمهای broadside، قابلیت حمل توان بالا و … از ویژگیهای مهم این نوع آنتنها است که سبب شده در کاربردهای راداری مورد توجه قرار بگیرند. خصوصاً در کاربردهای هوایی این نوع آنتن
ها گزینه مناسبی هستند چرا که می توان آنها را بر روی بال ها و بدنه هواپیما قرار دارد. اغلب این نوع آنتنها را می توان در فرکانس های 2 تا 24 گیگا هرتز مورد استفاده قرار داد..]2[
این نمونه آنتن ها به دلیل خواص منحصر به فردی که دارند به صورت گسترده در طراحی وساخت آنتن های آرایه فازی مورد استفاده قرار می گیرند. این آنتن ها بسته به نوع شكاف استفاده شده و نوع ساختار به كار رفته طبقه بندی می شوند. به طور كلی ساختار های این آنتن ها به دو دسته رزونانسی[9] وموج رونده[10] تقسیم می شوند.آرایه های موج رونده به دلیل پهنای باند فرکانسی بالا، در کاربرد های بسیار متعددی استفاده می شوند..]1[
زمانی که نیاز به پلاریزاسیون عمودی می باشد، از شکاف های اریب[11] روی بدنه باریک موجبر استفاده می شود. اما رسیدن به سطح لوب کناری[12] پایین در مورد این آرایه ها همیشه به عنوان یک گلوگاه مطرح بوده است. همچنین شکاف های اریب روی بدنه باریک موجبر دارای پلاریزاسیون متقاطع[13] بسیار بدی می باشند. از این رو تا به حال تلاش های بسیار زیادی برای کاهش پلاریزاسیون متقاطع این نمونه از شکاف ها انجام گرفته است که همگی آن ها از لحاظ ساخت بسیار مشکل می باشند.]3-10[ در این تحقیق یک آرایه موج رونده موجبر شکافداری با سطح لوب کناری و پلاریزاسیون متقاطع پایین که از لحاظ ساخت عملی باشد، در باند Sطراحی وشبیه سازی می شود.
در فصل دوم، تعاریف و مقدمات لازم برای طراحی آنتن های آرایه ای و پارامترهای اساسی این آنتن ها بیان خواهد شد و تئوری اساسی تیلور که به طراحی آنتن آرایه ای با سطح لوب کناری پایین می پردازد مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
در فصل سوم برخی از نمونه های پایه آنتن های موجبر شکاف دار مانند انواع شکاف ها مختلف روی بدنه ها موجبر و همچنین انواع آرایه های موجبر شکاف دار و نحوه طراحی آن ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
[1]radiate
[2]target
[3]reflect
[4]Signal processing
[5]Phase array
[6]Directivity
[7]Beam forming
[8]Slot waveguide array
[9]Standing wave
[10]Travelling wave
[11]Inclined slot
[12]Side lobe level
[13]Cross polarization
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است